23 نتیجه برای اکبری
رستگار محمدی، محمد سلیقه، محمد حسین ناصرزاده، مهری اکبری،
دوره 0، شماره 0 - ( مقالات آماده انتشار(موقت) 1300 )
چکیده
چرخندهای برونحارهای با توجه به فراوانی، مدت و شدت آنها از عوامل اصلی بارشهای عرضهای میانه و بالا در سراسر مدیترانه در طی فصل زمستان و پاییز هستند. برای این پژوهش از دادههای شبکهای متغیرهای اقلیمی ECMWF با تفکیک زمانی ۶ ساعته و تفکیک مکانی ۲۵/۰*۲۵/۰ و دادههای بارش ایستگاههای ۴ حوضه آبریز از پایگاه دادههای اسفزاری از سال ۱۹۷۹-۲۰۱۶ استفاده شد. نتایج نشان داد که الگوی اول ناوه مدیترانهای است که بیشترین فراوانی را به میزان 42 درصد دارا میباشد. این الگو فرود آن به علت وجود زبانههای از پر ارتفاع که به حالت مانع عمل میکند باعث عمیق شدن کم ارتفاع مدیترانه شده است و محور آن تا روی دریای سرخ کشیده شده است، به دلیل برخورد زبانههای کم ارتفاع و پر ارتفاع درروی منطقه ناپایداری تشدید شده و بیشترین بارشها را در میان الگوها باعث شده است. الگوی چهارم که کمترین فراوانی را به میزان 10 درصد را دارا میباشد، الگوی ناوهای بادهای غربی است که در روی دریای خزر عمیق شده اما به علت قرارگیری پر ارتفاع در جنوب منطقه مانع ورود کم ارتفاع شده و در بخش شمالی منطقه موردمطالعه مستقرشده است و منحنی ها در شمال منطقه حالت مداری دارند درنتیجه چرخندهای کمتری وارد منطقه شده و منجر به کمترین بارش در بین الگوها شده است. نتایج نشان داد که در زمستان درصد فراوانی چرخندهای هسته گرم نسبت به درصد چرخندهای هسته سرد افزایش پیداکرده است در مقابل در پاییز درصد فراوانی چرخندهای هسته گرم نسبت به هسته سرد کاهش پیداکرده است. در دهه اخیر هم از فراوانی رخداد تعداد چرخندها و هم از شدت چرخندها نسبت به دو دهه گذشته کاسته شده است. ازلحاظ مکانی غرب منطقه موردمطالعه ازلحاظ چرخندزایی همیشه فعال بوده است و از پاییز بهطرف زمستان مکانهای چرخندزایی هم بهتدریج فعالتر میشوند.
سعید معیدفر، صادق اکبری،
دوره 6، شماره 8 - ( جلد 6 شماره 8 و 9- 1386 )
چکیده
پیوندهای گوناگونی بر حسب شرایط و بسترهای اقتصادی و اجتماعی بین روستاها و شهرها برقرار است که این پیوندها می تواند اثرات توسعه ای و یا توسعه نیافتگی برای هرکدام از فضاهای شهری و یا روستایی (بویژه روستاها)را به دنبال داشته باشد. بر این اساس هدف مهم این تحقیق آن است که روابط و مناسبات بین روستا با شهر و سطح توسعه یافتگی روستاها را تبیین نماید. برخی از نظریه های منفی نگر، مناسبات روستا با شهر را باعث توسعه نیافتگی و برخی دیگر مناسبات را عامل توسعه یافتگی می دانند. رویکرد نظری این پژوهش حاکی از آن است که مناسبات عامل اصلی توسعه یافتگی محسوب میشود و نتایج بدست آمده نیزنشانگر این است که بین میزان مناسبات روستا با شهر و سطح توسعه یافتگی آن رابطه مثبت وجود دارد. همچنین روستاهایی که مسافت آن ها با شهر کمتر است مناسبات آنها با شهر بیشتر و همچنین سطح توسعه یافتگی آنها بیشتر است.
بهلول علیجانی، زین العابدین جعفرپور، عباسعلی علی اکبری بیدختی، عباس مفیدی،
دوره 7، شماره 5 - ( جلد 7 پاییز و زمستان 86- 1386 )
چکیده
به منظور درک سازوکار حاکم بر وقوع بارش های تابستانه جنوب شرق ایران روش سینوپتیکی- دینامیکی مبتنی بر تحلیل جریان اتخاذ گردید. بر این اساس، ابتدا داده های بارش روزانه تعداد 152 ایستگاه هواشناسی برای یک دوره پایه 34 ساله(2003-1970) موردپردازش قرار گرفت. در این رابطه منطقه بارشی شاخص در جنوب شرق ایران تعیین گردید و ضمن بررسی ویژگی های بارش تابستانه، بارش دهه اول جولای 1994 به عنوان بارش نمونه و فراگیر انتخاب شد. جهت تعیین ساختار گردش جو و شناسایی الگوی سینوپتیکی حاکم در دهه اول جولای1994، داده های ترازهای 700 ، 850، 500 هکتوپاسکال و سطح زمین از نظر فشار و مؤلفه های مداری و نصف النهاری باد بصورت میانگین روزانه از مرکز ملی پیش بینی محیطی آمریکا (NCEP/NCAR) تهیه شدند. به علاوه، شاخص های ، OLR و مجموع بارش کل هند نیز مطالعه شده و مسیرهای سیکلونی ترسیم شدند. یافته ها نشان داد که منطقه اصلی بارش جنوب شرق کشور، یک محدوده مثلثی شکل در َ30، 58 طول شرقی و َ30، 28 درجه عرض شمالی در استان سیستان و بلوچستان است که تقریباً هرساله دارای بارش می باشد. همچنین نتایج تحقیق بیانگر آنست که وردش های ماهانه و سال به سال بارش تابستانه جنوب شرق ایران با تغییرات شدت موسمی تابستانه جنوب آسیا، بویژه با فراوانی وقوع کم فشارهای موسمی در منطقه دریای عرب ارتباطی بسیار نزدیک دارد. در دوره شدید موسمی سال 1994 ، تعداد کم فشارهای موسمی بطور محسوسی افزایش یافته، پرفشار جنب حاره قویتر و جریانات جنوب غربی دریای عرب و خلیج بنگال نیز به میزان قابل ملاحظه ای شدیدتر بوده است. آرایش الگوهای گردشی اتمسفر در دهه اول جولای 1994 در جنوب شرق ایران با رعایت تقدم زمانی به شرح زیر می باشد: استقرار پرفشار جنب حاره تراز فوقانی، نفوذ ناوه امواج غربی بر غرب ایران، گسترش شرق سو و در عین حال مداری پرفشار جنب حاره ایران در ترازهای میانی تروپوسفر و کشیده شدن زبانه ای از پرفشار تا شمال هند، تشکیل کم فشار موسمی در خلیج بنگال، جابجایی غرب سوی کم فشار موسمی و استقرار آن بر نیمه شمالی دریای عرب، تقویت گردش سیکلونی و افزایش تاوایی مثبت در منطقه دریای عرب، تقویت و گسترش مرکز کم فشار در مرکز تا غرب ایران، ورود سیکلونی با منشأ کم فشار موسمی دریای عرب به منطقه جنوب شرق ایران، صعود همرفتی و وقوع بارش.
حسین محمدی، ابراهیم فتاحی، علی اکبر شمسی پور، مهری اکبری،
دوره 12، شماره 24 - ( 3-1391 )
چکیده
سامانه سودانی، به کم فشارهای حرارتی اطلاق می گردد که منشا آنها مناطق اطراف دریای سرخ بوده و خطوط کم فشار آنها جنوب دریای سرخ، سودان و اتیوپی را در بر گرفته و در ادامه مسیرشان از جنوب غرب ایران عبور کرده و سبب بارش های شدید می شوند. ویژگی مشترک همه این سامانه های بارانزا، کم فشارهای سطح زمین یا کم ارتفاع های سطوح بالاست. برای مطالعه دینامیکی و بررسی مکانیسم رخداد بارش های سیل آسای ناشی از سامانه سودانی در جنوب غرب ایران، از داده های JRA25 استفاده شد. داده ها برای 11 توفان انتخاب و کمیتهای دینامیکی تاوایی نسبی و مطلق، تاوایی پتانسیل، فرارفت تاوایی، همگرایی و واگرایی، سرعت قائم در سیستم ارتفاعی و کمیتهای ترمودینامیکی نم ویژه، همگرایی نم ویژه، دمای پتانسیل، دمای پتانسیل معادل و دمای پتانسیل تر، در محیط فورترن تعریف شدند. بررسی ها نشان می دهند که در توفان های منتخب، دو مرکز بیشینه تاوایی نسبی تراز میانی، یکی در شرق دریای مدیترانه و دیگری در غرب دریای سرخ، روی کشور سودان شکل گرفته اند. زبانه بیشینه مستقر بر روی دریای سرخ همراه با پیشروی شرق سوی ناوه، به صورت نوار باریکی به ایران کشیده شده و مقادیر تاوایی نسبی بتدریج در جنوب غرب ایران افزایش یافته است. بررسی کمیت های همگرایی و واگرایی هم انطباق زمانی و جابجایی این کمیت ها را در سطوح زیرین، با ناوه تراز میانی بخوبی آشکار می سازد. همراهی جریان باد با هسته های بیشینه نم ویژه مستقر در دریای سرخ، هم رطوبت لازم برای توفان ها را تامین نموده تا با فراهم بودن عوامل دینامیک و رطوبت لازم، بارش های فراگیر در منطقه نازل شوند.
محمد علی فیروزی، مجید گودرزی، رضا زارعی، عبدالمطلب اکبری،
دوره 13، شماره 28 - ( 3-1392 )
چکیده
هدف از این پژوهش ارزیابی توان اکولوژیک منطقه نمونه گردشگری سد شهید عباسپور با تأکید بر توسعه پایدار گردشگری با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی((GIS میباشد. به منظور رسیدن به این هدف از دو روش اسنادی و میدانی استفاده شده است. برای ارزیابی توان اکولوژیک منطقه مورد مطالعه از سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده شده که اساس کاردر اینجا بر پایه روش بولین جهت تلفیق اطلاعات اکولوژیک میباشد. سپس طبقه بندی توان اکولوژیک منطقه مورد مطالعه با مقایسه مدل اکولوژیک طبقه بندی گردشگری صورت گرفت. یافته های مطالعات ارزیابی توان اکولوژیک این منطقه با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدلهای ارائه شده نشان میدهد منطقه نمونه گردشگری سد شهید عباسپور دارای دو منطقه گردشگری به صورت متمرکز و گسترده است. همچنین نتایج پژوهش نشان میدهد که سرمایه گذاری اقتصادی در گردشگری متمرکز با توجه به شیب زیاد منطقه مقرون به صرفه نیست و همچنین با توجه به شیبهای زیاد و سنگ و خاک نامناسب در منطقه، این نتیجه حاصل میگردد که تفرج گسترده بهترین نوع کاربری توریستی در این منطقه میباشد.
علیرضا انتظاری، الهه اکبری، فاطمه میوانه،
دوره 13، شماره 31 - ( 12-1392 )
چکیده
امروزه با رشد روزافزون جمعیت در بیشتر مناطق جهان ، تامین آب شرب از منابع زیرزمینی از اهمیت ویژه ای برخورداراست. این بهرهمندی در بعضی مناطق و موقعیتها با بروز بیماری هایی همراه بوده است. این مطالعه به منظور بررسی کیفیت آب زیرزمینی دشت مشهد به لحاظ قابلیت شرب و میزان تاثیر بر سلامت انسان ها انجام شده است. برای شناسایی و نحوه ی توزیع کیفیت آب زیرزمینی این دشت از اطلاعات 60 حلقه چاه در رابطه با پارامترهای میزان مواد جامد محلول ، سختی کل ، کلر، سدیم و سولفات در طی دهه اخیر استفاده گردید. به نحوی که این پارامترها براساس استانداردهای بینالمللی و طبقهبندی شولر در سیستم اطلاعات جغرافیایی از طریق روشهای وزن دهی معکوس فاصله و ترکیب وزن دهی خطی پهنهبندی و با هم مقایسه شدند و سپس میزان ارتباط مرگ و میرهای ناشی از بیماریهای قلبی و کلیوی با پارامترهای مذکور با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون محاسبه و مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. نتایج بررسی تغییرات کیفی آب زیرزمینی دهه گذشته ، حاکی از روند نزولی و وضعیت نامطلوب به خصوص در قسمتهای جنوبی دشت میباشد . همچنین بین میزان مرگ و میرهای ناشی از بیماری قلبی عروقی با پارامتر کلر ارتباط معناداری (p<0.05) وجود دارد. با تداوم روند تغییرات منفی کیفیت آب زیرزمینی، احتمال بروز این بیماری در سالهای آتی نیز افزایش خواهد یافت. لذا به منظور جلوگیری از پیش روی آب های شور و کاهش کیفیت آب های زیرزمینی و به خطر افتادن سلامتی ساکنین این دشت، بایستی از نشت فاضلاب های خانگی و صنعتی و همچنین برداشت بی رویه ی آب های زیرزمینی، اقدامات جدی انجام گیرد.
احمد اسدی، ابراهیم اکبری،
دوره 20، شماره 58 - ( 7-1399 )
چکیده
کیفیت مکان و بهزیستی در حال تبدیل به رویکردی مهم برای ارزیابی سیاست های عمومی، رتبه بندی مکان ها، شناسایی نواحی مسئله دار و حتی کشف علل بسیاری از نارضایتی های اجتماعی است. مطالعه حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و از جهت هدف کاربردی است. هدف اصلی پژوهش حاضر توسعه شاخص ترکیبی کیفیت زندگی برای محلات منطقه 2 شهر مشهد میباشد. اطلاعات مورد نیاز از شهرداری شهر مشهد و استفاده از پرسشنامه بدست آمد. با توجه به جمعیت منطقه 2در سال 1395که معادل 513365 نفر میباشد بر اساس فرمول کوکران تعداد 383پرسشنامه تنظیم گردید. پرسشنامه پس از تهیه و اعمال نظرات کارشناسان از طریق مراجعه در سطح محلات مورد مطالعه تکمیل شد. معیارهای مورد نیاز در قالب اطلاعات مکانی در محیط GIS تهیه و استاندارد سازی شد. قلمروهای اقتصادی، اجتماعی و دسترسی به عنوان معیارهای اصلی پژوهش انتخاب و برای هر کدام زیر معیارهایی مشخص گردید. در ادامه با استفاده از تحلیل های مکانی و مدل تصمیم گیری چندمعیاره (ANP)، شاخص نهایی کیفیت زندگی از تلفیق شاخص ها به دست آمد. نتایج حاکی از کیفیت زندگی مطلوب در محلات مرکزی بوده و محلات حاشیهای از کیفیت مطلوبی برخوردار نمیباشند. همچنین با نزدیکی به مراکز تفریحی سطح کیفیت زندگی شهری افزایش می یابد و از الگوهای مکانی پیروی می کند. بخشی از حاشیه محلات عامل، شهید بصیر و هدایت که از محلات حاشیهای محدوده مورد مطالعه میباشند، از مجموع سه قلمرو در وضعیت مطلوبی نمیباشند؛ و سایر محلات با توجه به داشتن دسترسی آسان به خدمات عمومی از جمله خدمات درمانی، آموزشی، و تمرکز امکانات رفاهی مدرن نسبت به سایر محلات کیفیت زندگی مطلوبتری را به خود اختصاص دادهاند؛ که11675700 متر مربع که معادل 30 درصد مساحت منطقه ی مورد مطالعه از کیفیت زندگی بسیار مطلوبی برخوردار می باشد. همچنین محلاتی که از نظر شاخص اقتصادی و اجتماعی در سطوح خیلی پایین قرار دارند، از نظر دسترسی در سطح متوسط قرار دارند. در ادامه نتایج آزمون های آمار فضایی(خودهمبستگی فضایی و آماره جی) نشان از توزیع الگوی خوشه ای کیفیت زندگی دارد. و به عبارت دیگر شاخص های کیفیت زندگی از توزیع فضایی یکسانی در منطقه مورد مطالعه برخوردار نیستند.
مسلم نوری، رستم صابری فر، اسماعیل علی اکبری،
دوره 20، شماره 58 - ( 7-1399 )
چکیده
تغییر کارکرد شهرها و بهرهمندی از فناوری اطلاعات و ارتباطات و ..، پراکندگی جمعیت، فعالیت و سکونت را در پی داشته است. این روند، در کنار تاثیرات مخرب اجتماعی و زیست محیطی، پیامدهای اقتصادی کاملا مشهود و قابل سنجشی در پی داشتهاست. برای جلوگیری از پیامدهای مورد اشاره سنجش میزان وقوع این روند و تاثیر عوامل ملی و محلی بر آن انجام مطالعه تطبیقی بسیار راهگشاه خواهد بود. به همین دلیل، هدف پژوهش حاضر مقایسه تطبیقی روند پراکندهرویی دو شهر اسفراین و بجنورد است. در این راستا، پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش تحقیق، تحلیلی- تطبیقی است. داده های مورد نیاز از مطالعات کتابخانهای- اسنادی گردآوری و جهت تجزیه و تحلیل دادهها از مدلهای هلدرن، آنتروپی شانون و ضریب جینی بهرهگیری شد. یافتههای پژوهش نشان داد که بر اساس مدل هلدرن، 84 درصد از رشد فیزیکی شهر اسفراین در فاصله سالهای 1345-1395 مربوط به رشد جمعیت و حدود 16 درصد نیز مربوط به رشد افقی و اسپرال بوده است. این شرایط برای شهر بجنورد نیز حدود 88 درصد به رشد جمعیت و حدود 12 درصد رشد هم مربوط به رشد افقی و اسپرال بوده است که نسبت به شهر اسفراین اندکی متفاوت است. مدل آنتروپی شانون نیز بیانگر رشد پراکنده (اسپرال) گسترش فیزیکی دو شهر اسفراین و بجنورد است. ضریب جینی محاسبه شده برای شهر اسفراین 069/0 و برای شهر بجنورد 054/0 میباشد که بیانگر این واقعیت است که رشد پراکندگی جمعیت (رشد اسپرال) شهر اسفراین 015/0 درصد بیشتر از شهر بجنورد میباشد. از آنجا که ادامه چنین شرایطی، پیامدهای زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی فراوانی برای ساکنین شهرهای مورد اشاره دارد، پیشنهاد راهبردی پژوهش، کنترل و مدیریت توسعه فیزیکی شهر و بهرهگیری از سیاست توسعه میانافزا است.
هادی سلیمانی مقدم، رحمان زندی، ابراهیم اکبری،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده
بررسی وضعیت فقر در هر جامعه، اولین قدم در برنامه ریزی برای مبارزه با فقر و محرومیت است و با درک روند تحولات فقر در طول زمان، برنامه ریزان می توانند تصمیمات لازم را اتخاذ کنند. در همین راستا هدف پژوهش حاضر بررسی پهنه بندی و تحلیل فضایی فقر شهری در شهر مشهد است. برای انجام این کار از اطلاعات و دادههای جمعآوریشده از منابع مختلف استفاده شده است. نقشه نهایی از تلفیق و هم پوشانی معیارهای موثر در پهنه بندی فقر شهری با استفاده از نظر کارشناسان و بررسی پیشینه تحقیق با تاکید بر تحلیل های مکانی GIS به دست آمده است؛ براساس نقشه نهایی 33.05 درصد از سطح شهر مشهد، وضعیت بسیار مناسبی را از لحاظ معیارهای مورد بررسی در راستای پهنه بندی فقر شهری دارا می باشند که شامل محدوده های فلسطین، سجاد، گوهرشاد، رازی، بهاران، ولیعصر، فارغ التحصیلان، حافظ، ایثارگران و ... می باشد. طبقه دوم(معادل 18.75درصد) که نشانگر وضعیت مناسب می باشد شامل محدوده شاهد، الهیه، جانباز، تربیت، هنرور و ... است. طبقه سوم (معادل 19.28درصد ) دارای شرایط متوسطی می باشد و شامل محدوده های مختلف شهر از جمله راه آهن، طبرسی شمالی، وحدت، امیرآباد، کشاورز و موعود می باشد. طبقه چهارم (معادل 8.46 درصد ) شرایط نامناسب را دارا است و محدوده آن شامل قسمت های سیس آباد، ایوان و بخش هایی از منطقه 7 می باشد طبقه پنجم (معادل 20.43 درصد )که وضعیت بسیار نامناسب را شامل می شود، قسمت های جاهدشهر، ابوذر، رباط، انقلاب، بهارستان، پنجتن آل عبا، شهید قربانی و مهدی آباد را در برمی گیرد.
نیوشا اکبری، علیرضا عندلیب، شیرین طغیانی، محمود محمدی،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده
هدف از تحقیق حاضر شناسایی چالش های قانونی جهت اجرای اهداف بازآفرینی در محدوده های دارای ویژگی بافت فرسوده است محله سیروس از جمله محدوده هایی که پس از تصویب قوانین متاخر در حوزه بازآفرینی بعنوان پایلوت اجرای اهداف بازآفرینی انتخاب شد. به منظور بررسی چالش های اجرای اهداف بازآفرینی، ابتدا براساس مبانی نظری پژوهش به تدوین فرآیند لازم در قانونگذاری بافت فرسوده پرداخته شده، سپس براساس شاخصهای لازم در هر بعد، پرسشنامه ای تهیه و براساس نظرات 50 نفر از کارشناسان سازمان نوسازی و شرکت بازآفرینی و به روشt تک نمونه ای و آزمون فریدمن به تحلیل میزان تاثیرگذاری ابعاد مختلف در تحقق پذیری اهداف بازآفرینی در قوانین پرداخته و با تدوین معیارهای مطلوب تحققپذیری اهداف قانونی براساس نظرات اساتید و تحلیل به روش دلفی، سنجش محتوایی قوانین متاخر با معیارهای مطلوب بررسی شده است. نتایج بدست آمده گویای این امر است که اقداماتی که به واسطه قوانین بازآفرینی در محله سیروس انجام شده است، به صورت غیرمستقیم، گروههایی از ساکنین را به حاشیه شهر راندهاند. این چالش از عدم تعادل میان حق مالکیت و حقوق شهروندی و منافع عمومی نشات میگیرد. تاکید بر تملک و آزادسازی اراضی و اجرای طرحهای بازآفرینی، سبب غفلت از تامین منافع عمومی و جمعی و ایجاد چالشهایی در سایر ابعاد اجتماعی، اقتصادی و مدیریتی و عدم تحقق اهداف بازآفرینی شده است. لذا پژوهش با ارایه راهکارهایی سعی در تقویت بعد نظری و بنیادی موضوع حقوق شهری ، ایجاد بستر لازم جهت اصلاح فرآیند قانونگذاری و فراهم ساختن بستر اجرای اهداف بازآفرینی دارد.
فرشاد پژوه، محمد سلیقه، مهری اکبری، محمد دارند،
دوره 21، شماره 62 - ( 7-1400 )
چکیده
هدف از انجام این پژوهش شناسایی پراکنش فضایی شار همگرایی رطوبت تجمعی عمودیVertically Integrated) Moisture Flux Convergence) ( بر روی جو ایران است. برای نیل به این هدف از دادههای ماهانه شبکهای ECMWF طی بازه زمانی 1/1979 تا 12/2013 بهره گرفته شد. در ابتدا بر پایهی میزان نم ویژه موجود در جو، وردسپهر به سه لایهی پایینی (1000-850 hPa)، میانی (775-700 hPa) و بالایی (600-500 hPa) تقسیم شد. بهمنظور دستیابی به تغییرات فضایی VIMFC بر روی ایران از روشهای خودهمبستگی فضایی موران جهانی و لکههای داغ در سطح معناداری 90، 95، 99 و 99/99 درصد بهره برده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که پراکنش فضایی VIMFC در ایران در طی لایه اول وردسپهر و بهویژه در طی ماههای گرم سال دارای الگوی خوشهای بالاست و در ماههای سرد سال و در لایه سوم وردسپهر، الگوی خوشهای کاهش مییابد. بر اساس شاخص لکههای داغ در لایه اول وردسپهر مناطق کم ارتفاع، در لایه دوم وردسپهر مناطق مرتفع کوههای البرز، زاگرس و مرکزی و در لایه سوم وردسپهر مناطق بادپناه کوههای مرکز و شرق ایران دارای الگوی خودهمبستگی فضایی مثبت (نقاط داغ) است. یافتهها بیانگر آن است که در فصل زمستان و پاییز در طی دوره دوم (2013-1999) گسترهی نقاط داغ VIMFC کاهش قابلتوجهی را نسبت به دوره اول موردبررسی (1998-1979) بر روی ایران نشان میدهد.
نفیسه مرصوصی، مجید اکبری، نازنین حاجی پور، وحید بوستان احمدی،
دوره 21، شماره 63 - ( 10-1400 )
چکیده
با توجه به فرآیند افزایشی جمعیت، بخصوص جمعیت شهرنشین در جهان و افزایش فزاینده آلودگیهای ناشی از آن، ضرورت انجام مدیریت و برنامهریزی شهری بر اساس شاخصهای رویکردهایی مانند رویکرد شهر سالم اجتناب ناپذیر مینماید. هدف این مقاله تحلیل کارایی و رتبهبندی شاخصهای شهر سالم از طریق 36 شاخص (اقتصادی – اجتماعی، خدمات بهداشتی، زیست محیطی و مراقب بهداشتی) است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و از نوع تحقیق کاربردی- توسعهای است. برای تجزیه تحلیل دادهها از فن برنامهریزی خطی ناپارامتریک تحلیل پوششی دادهها، روش کارایی متقاطع، مدل آنتروپی شانون و نرمافزار Dea slover استفاده شده است. محدوده جغرافیایی این پژوهش استان خوزستان و جامعه آماری آن 22 شهرستان طبق سرشماری سال 1395 میباشد. نتایج حاصله از این پژوهش نشان میدهد از لحاظ کارایی نسبی شهرستان اهواز به دلیل مرکزیت استان و برخورداری از امکانات و خدمات زیرساختی و بهداشتی با یک فاصله نسبی زیاد با بیشترین میزان کارایی و سطح عملکرد عالی در رتبه اول را به خود اختصاص داده بود و شهرستانهای دزفول، شوش، خرمشهر، شوشتر، آبادان، مسجد سلیمان و بهبهان به عنوان شهرستانهای نیمه کارا انتخاب شدند. و در نهایت میتوان نتیجهگیری کرد که از نظر برخورداری از شاخصهای شهر سالم اکثر شهرستانهای استان ناکارا (64 درصد) میباشند.
عبدالمجید احمدی، ابراهیم اکبری، جواد جمال آبادی، مریم آل محمد،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده
آگاهی از وضعیت پوشش گیاهی، تغییرات کاربری اراضی و دمای سطح زمین در هر منطقه و روند تغییرات زمانی و مکانی آنها در طول زمان برای برنامهریزیهای خرد و کلان از اهمیت زیادی برخورداراست. جهت استفاده بهینه از زمین، آگاهی از تغییرات کاربری اراضی ضروری می باشد که این امر معمولا با آشکارسازی و پیشبینی تغییرات کاربری اراضی امکانپذیر میگردد. سنجشازدور نقش بسیار مهمی در مطالعات منابع طبیعی بخصوص پوشش گیاهی، دمای سطح و تغییرات کاربری در هر مکان و همچنین داشتن قابلیت در دسترس بودن اطلاعات برای زمانهای مختلف تکنیکهای ارزشمندی را برای مطالعات و محققین فراهم کرده است.در این پژوهش بهمنظور بررسی روند تغییرات کاربری اراضی، پوشش گیاهی، دمای سطح زمین و مخاطرات ناشی از آن ها در سری زمانهای چندساله از تصاویر سنجنده ETM و OLI استفاده گردید. نتایج بهدستآمده نشان می دهد که تغییرات مساحت کاربریها در بازه زمانی ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰ مساحت کاربریهای محدوده ساختهشده، کشاورزی و باغات افزایشیافته و مساحت اراضی بایر و مراتع کاهش پیداکرده است. پوشش گیاهی مصنوعی درمجموع روند افزایش داشته و زمینهای مرتعی روند کاهشی را نشان می دهد. با توجه به اهمیت پوشش گیاهی و نقش آن در تعدیل دمای سطح زمین، در مناطق با پوشش گیاهی فشرده و غنی دما روند کاهشی داشته است همچنین در بازه ی زمانی ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۷ بار دیگر بر محدوده ی ساخته شده افزوده شده و رشد شهر بصورت پراکنده ادامه یافته است که باعث تغییرات محیطی و افزایش دما در شهر شده است. تغییر در افزایش محدوده ی ساخته شده ی شهر باعث افزایش مخاطرات محیطی از جمله از بین رفتن زمین های کشاورزی مرغوب و همچنین افزایش روند دمایی در شهر شده است .با توجه به اینکه اکثر زمین های کشاورزی در محدوده اطراف شهر زیر کشت زعفران است که در فصول گرم سال نیز فاقد پوشش سطحی است لذا تغییرات در نوع کشت نیز می تواند بر دمای سطح زمین تاثیر بسزایی داشته باشد.
اسماعیل صفرعلی زاده، مجید اکبری، وحید بوستان احمدی، سید چمران موسوی،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده
توسعه پایدار شهری در گرو تأمین رفاه نسبی، مشارکت شهروندان و افزایش آگاهی اجتماعی برای همه اعضای جامعه است. هدف مقاله حاضر سنجش شاخصهای سرمایه اجتماعی و ارتباط آن با توسعه پایدار شهری در مناطق شهری اهواز میباشد. پژوهش حاضر از دید روش، توصیفی- همبستگی و از نوع پیمایشی و از لحاظ هدف کاربردی است. از منظر زمانی تک مقطعی و به طور مشخص مبتنی بر معادلات ساختاری میباشد که در سال 1397 در شهر اهواز انجام شده است. در این راستا در تبیین ادبیات و مبانی نظری از مطالعات کتابخانهای و به منظور مطالعهی نمونه موردی از روش میدانی استفاده شده است. ابزار جمعآوری دادهها به صورت پرسشنامه محقق ساخته میباشد. به منظور تجزیه و تحلیل دادههای آمار توصیفی- استنباطی، از مدلسازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تائیدی و از نرمافزارهای SPSS و Amos استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش 384 نفر از شهروندان شهر اهواز و روش نمونهگیری به صورت تصادفی بوده است. نتایج این مقاله نشان داد میزان سرمایه اجتماعی و وضعیت توسعه پایدار شهری در بین مناطق شهر اهواز متفاوت میباشد به طوری که بین سرمایه اجتماعی و توسعه پایدار شهری در کلانشهر اهواز رابطه مثبت و معناداری برقرار است. به عبارت دیگر سرمایه اجتماعی بالا در بین شهروندان شهر اهواز وسیلهای برای افزایش توسعه پایدار شهری و ابعاد ساختاری شهر اعم از اقتصاد، اجتماع، نهادها، فضا و محیط زیست میباشد. دلالتهای این تحقیق مبنی بر ارتباط وثیق بین سرمایه اجتماعی با توسعه پایدار شهری، لزوم توجه به مؤلفههای سرمایه اجتماعی و اتخاذ سیاستهایی برای حفظ، تقویت و ارتقای سرمایه اجتماعی در راستای تضمین توسعه پایدار شهری در فضای جغرافیایی شهر اهواز را دو چندان مینماید.
مسعود صفری علی اکبری، محمدرضا پودینه، محمد آزادپور،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده
وقوع خشکسالی اثرت زیادی بر معیشت خانوارهای روستایی، به ویژه در روستاهای مناطق مرزی که با کمبود گزینههای معیشتی روبرو هستند، وارد میسازد. برای مقابله با این اثرات استفاده از راهبردهای مقابله با پیامدهای آن در مناطق روستایی ضروری است. لذا با توجه به اهمیت این موضوع، هدف پژوهش حاضر، بررسی اثرات خشکسالی بر جوامع روستایی و شناسایی راهبردهای مقابله با پیامدهای آن در روستاهای مرزی شهرستان زاهدان است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام ترکیبی (کمی و کیفی) است. ابزار گردآوری دادهها و اطلاعات پرسشنامه، مشاهد و مصاحبه با کشاورزان و روستاییان بوده است.جامعه آماری مربوط به خانوارهای روستایی بخش مرکزی شهرستان زاهدان (10278 خانوار) است که با استفاده از نمونهگیری سهمیهای و تصادفی ساده 380 خانوار به عنوان نمونه اول انتخاب شد. برای تحلیل دادههای کمی از آزمون اکتشافی جوهانسون استفاده شد. برای بررسی و تحلیلهای کیفی از مصاحبه اکتشافی استفاده شد. نتایج نشان داد که خشکسالی در روستاهای شهرستان زاهدان بیشترین اثر را بر کاهش منابع آب، سطح زیر کشت، اشتغال، درآمد، فقر روستایی، تعداد دام یا تولیدات دامی، مهاجرتهای روستایی، از بین رفتن پوشش گیاهی، فرسایش و شوری خاک و کاهش قیمت زمین و اراضی داشته است. نتایج در زمینه وضعیت استفاده از شیوههای مقابلهای در بین کشاورزان منطقه نشان داد که وضعیت استفاده از این اقدامات چندان مناسب نمیباشد و بیش از نیمی از کشاورزان از این روشها استفاده نمیکنند. با این حال برخی از کشاورزان از روشهایی که نسبتا ساده و کم هزینه که نیاز به تخصص بالایی ندارد و با ویژگیهای روستاهای مرزی سازگاری بیشتری دارد استفاده کردهاند. از نظر کشاورزان اقداماتی چون قاچاق سوخت و کالا، ترک روستا و مهاجرت به شهر، پرداختن به مشاغل غیرکشاورزی، کفزنی و یا لایروبی قنات و تغذیه دستی دامها به عنوان مهمترین روشهای سازگاری با خشکسالی و کاهش اثرات آن بودهاند.
رحمان زندی، نجمه شفیعی، ابراهیم اکبری، علی حاجی زاده شیخوانلو،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده
پارامترهای طبیعی یکی از عوامل اصلی و تعیین کننده جهات توسعه فیزیکی شهرها و سکونتگاهها محسوب میشوند. در یک منطقه کوهستانی تاثیر این عوامل به عنوان موانع توسعه دوچندان شده و میتواند مخاطرات طبیعی را نیز به همراه داشته باشد. در این پژوهش سعی شده با شناسائی عوامل تاثیرگذار و ارزیابی آن، جهات بهینه توسعه فیزیکی شهر نورآباد به عنوان یک منطقه نسبتاکوهستانی، مشخص شود. برای دستیابی به این مهم از 7 شاخص موثر(ارتفاع، شیب، جهت شیب، لیتولوژی، فاصله از گسل فاصله از آبراهه،) استفاده شده و برای ارزیابی، مدل سازی و پیش بینی نواحی مناسب توسعه کالبدی شهر ازداده های تصاویر ماهواره ای لندست و از مدل های-FUZZY - AHP و ماکوف و پیش بینی مارکوف استفاده شده است. به طوری که هرکدام از لایهها با توجه به توابع عضویتی فازی در نرم افزار GIS Arc 10.3 فازی شده اند. مقایسه تحلیلی روی پهنههای مناسب وضع موجود شهر بر اساس نقاط بحرانی با پهنههای مناسب در نهایت نقشه نهایی با2 مدل مذکور به 5 کلاس طبقه بندی گردید نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که تا افق 1404 شهر به سمت شرق توسعه می یابد در حالی که این مسیر توسعه مسیر مناسبی نمی باشد به علت وجود گسل اصلی کازرون و آبراهه اصلی مهمترین عوامل مخاطره آمیز در محدوده شهر به حساب می آید بهترین مکان برای توسعه شهر مناطق غربی و جنوب غربی منطقه می باشد که این محدوده 13% از مساحت حوضه را در بر می گیرد.
فهیمه شاکری، غلامعباس فلاح قالهری، هاشم اکبری، زهرا حجازی زاده،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده
در پژوهش حاضر حساسیت سنجی عناصر هواشناسی(نظیر میانگین دما، رطوبت نسبی و سرعت باد) به پارامترسازیهای فیزیکی مختلف در مدل پیش بینی عددی وضع هوا (WRF) جهت شبیه سازی اقلیم شهر و تعدیل جزیره گرمایی شهری منطقه مورد مطالعه، مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت مطالعه مسائل زیست محیطی شهری از مدل تاج پوش شهری(UCM) به صورت جفتشده با مدل WRF استفاده شد. آزمایشهای متعددی به منظور دستیابی به پیکربندی بهینه برای انجام شبیه سازی در بازه زمانی 18-21 آگوست 2016 با شرایط جوی پایدار در فصل تابستان اجرا شد. انتخاب مناسبترین پیکربندی با کمترین خطا، به عنوان بستری مناسب برای شبیه سازیهای اقلیم شهری جهت مطالعه راهکارهای تعدیل جزیره گرمایی شهری (UHI) مطرح میشود. افزایش بازتاب سطوح جهت کاهش UHI در دامنه اعمال گردید. جهت ارزیابی عملکرد پیشبینی مدل و مقادیر مشاهداتی متناظر با آن از دو شاخص ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE) و میانگین خطای اریب (MBE) استفاده شد. نتایج نشان داد در استان تهران، بطورکلی تمامی پیکربندیها دمای هوا و سرعت باد را کمتر از مقدار واقعی و رطوبت نسبی را بیشتر از مقدار واقعی برآورد مینمایند. همچنین در استان البرز تمامی پیکربندیها دمای هوا و سرعت باد را بیشتر از مقدار واقعی و رطوبت نسبی را کمتر از مقدار واقعی برآورد مینمایند. با افزایش انعکاس سطوح شهری، میانگین دمای استانهای تهران و البرز به ترتیب به میزان 6/0 و 2/0 درجه سانتی گراد کاهش مییابد. سرعت باد مخصوصاً در نواحی شهری، مقداری افزایش مییابد. همچنین شاهد افزایش میانگین رطوبت نسبی (خصوصاً در نواحی شهری) در مناطق مورد مطالعه خواهیم بود.
زهرا حجازی زاده، مهری اکبری، زرین جمشیدی عینی،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده
درمطالعه حاضرجهت برآوردمیزان و نحوه تأثیرپدیده ENSO و NAO بربارش بخشهای جنوبی دریا خزرازداده های مربوط به نوسانات سطح دریادراطلس شمالی وشاخص چندمتغیره MEI [1]و میانگین بارش ماهانه وسالانه5 ایستگاه دربازه بلندمدت60 ساله (2017 -1956 ) استفاده شد. بررسی ارتباط بین شاخص های نامبرده وبارش ایستگاه هاازروش ضریب همبستگی پیرسون درسطح حداقل معنی داری 95% ( P-value 0/05 ) محاسبه شد. نتایج حاصل ازاین پژوهش نشان دادکه ارتباط معنی دار مثبتی بین بارش و شاخص NAOدربرخی ماه هادرکلیه ایستگاه هاوجود دارد اما این ارتباط درهمه ایستگاهها ازالگوی خاصی تبعیت نمی کند. در بررسی با تاخیر1ماهه شاخص NAO وبارش بیشترین ارتباط درایستگاه انزلی مشاهده شدهمچنین محاسبه همبستگی بین بارش وفازهای مختلف NAO بیانگرهمبستگی مثبت بین بارش وفازمنفی شاخص نامبرده درایستگاه رامسر و همبستگی منفی بین فازمثبت این شاخص و بارش درایستگاه گرگان است. نتایج همبستگی پیرسون بین بارش وشاخص ENSO بیانگرارتباط معنی دارمثبت بین شاخص چند متغیره انسو وبارش ایستگاه هادر فصل پائیزو بعضا اوایل زمستان است. دربررسی دوره های ترسالی وخشکسالی ایستگاهها باشاخص NAO ودور پیوند انسومشخص شد؛ رفتار بارشی ایستگاه ها درسال های وقوع النینو که با فازهای مختلف نمایه NAO همراه بوده است کاملا هماهنگ و متشابه نیست اما مطابقت 89% بارش درحدنرمال و بیشتراز نرمال دردوره های وقوع النینو نشان میدهد النینو بابارش درحدنرمال وبالاترازنرمال دراین ایستگاه -ها انطباق بیشتری دارد.درحالیکه دردوره های وقوع لانینا مطابقت 34%بارش درحدنرمال وفقط4% سالی ضعیف و60%خشکسالی ضعیف تاشدیدنشان میدهد دوره های وقوع لانیناباخشکسالی انطباق بیشتری دارد.
آقای محسن کلانتری، آقای حسین طهماسبی مقدم، خانم بهاره اکبری منفرد،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده
شهریادگیرنده بهعنوان یکی از استراتژیهای نوین در برنامهریزیشهری، با بهرهگیری از مفهوم یادگیریمادامالعمر، جوامع شهری را برای رویارویی با چنین چالشهایی مجهز میسازد. چنین رویکردی با محور قراردادن کاربریهاییادگیرنده، مناسبترین مدرسه برای تقویت یادگیری در شهرها می باشد. در همینراستا، پژوهش حاضر به بررسی و ارزیابی پراکنش کاربریهاییادگیرنده از منظر عدالتفضایی برای تحقق رویکرد شهریادگیرنده در شهرزنجان اختصاص دارد؛ و هدف اصلی آن، پی بردن به تعادل و توازن فضایی در توزیع کاربریهاییادگیرنده شهرزنجان، برای توسعۀ رویکرد شهریادگیرنده میباشد. روش پژوهش توصیفی–تحلیلی و نحوۀ گردآوری دادهها، کتابخانهای-اسنادی است. جهت تجزیهو تحلیل یافتهها، از دو شاخص ظرفیت و عدالتاجتماعی در چارچوب مقایسۀ سرانه و سطوح مطلوب، تکنیک میانگین نزدیکترین همسایگی و آنتروپی بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از تجزیهوتحلیل نحوۀ توزیع کاربریهای یادگیرنده در وضع موجود، حاکی از آن است که توزیع و پراکنش این کاربریها در سطح شهر، بهصورت متمرکز و خوشهای بوده و با عدم تعادلات فضایی همراه است. بهطوریکه اختلافات کمی و کیفی بسیار بالایی را میان مناطق سهگانۀشهری بهویژه حواشی شرقی منطقۀدو نشان میدهند. چنین مسئلهای توسعۀ رویکرد شهر یادگیرنده در شهرزنجان را با مشکل روبهرو ساخته و موجب تمرکز این خدمات در مرکز شهر و کمبودشان در نواحی پیرامونی شده است. بهطوریکه نابرابریهای عمیقی میان نواحی مسکونی شهر بهوجود آمده است. در همینراستا نتایج تحقیق، پیشنهاداتی را جهت سازماندهی مجدد کاربریهای یادگیرنده، به منظور برقراری رویکرد عدالتفضایی در سطح شهر، ارائه میدهد.
رحیم بردی آنامرادنژاد، محمد سلیمانی، فاطمه اکبری،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده
امروزه، مسکن مفهومی فراتر از یک سرپناه پیدا نموده و نقش مهمی در چگونگی کیفیت کالبدی شهرها دارا است. در واقع، یکی از راههای مهم آگاهی از وضعیت مسکن در فرایند برنامه ریزی مسکن، استفاده از شاخصهای مسکن است. این شاخصها که بیانگر وضعیت کمی و کیفی مساکن در هر مقطع زمانی است، میتواند به عنوان راهنمایی مناسب برای بهبود برنامه ریزی مسکن برای آینده مورد توجه قرار بگیرد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف سطح بندی محلات شهر بجنورد براساس شاخصهای مسکن صورت گرفته است. پژوهش از لحاظ ماهیت، توصیفی – تحلیلی و بنابر هدف کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی، کتابخانه ای است. در این پژوهش برای رتبه بندی محلات از 11 شاخص مرتبط با کیفیت مسکن بهره گرفته شد و همچنین برای سطحبندی محلات از مدل واسپاس استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل 42 محله از شهر بجنورد است. بر اساس نتایج حاصل مشخص شد که نیمی از محلات (22محله) شهر بجنورد در وضعیت مطلوب و کاملا مطلوب مسکن به سر میبرند، در مقابل 28 درصد از محلات شهر در وضعیت نسبتاً مطلوب قرار دارند که تعداد جمعیت موجود در این سطح برابر با 31 درصد از کل جمعیت شهر میباشد. در نهایت وضعیت نامطلوب مسکن قرار دارد که تعداد 8 محله (19درصد محلات) از شهر را در خود جای داده است. مجموع جمعیت موجود در این محلات برابر با 17 درصد از جمعیت شهر است که در پهنهای به مساحت 973 هکتار (30 درصد مساحت کل شهر) استقرار یافته اند.