51 نتیجه برای احمدی
پریسا احدی، شهریار خالدی، محمود احمدی،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده
گردوغبار به رسوبات با اندازه کمتر از 100میکرون که به صورت ذرات معلق انتقال مییابد، اطلاقمیشود. توفانهای گردوغبار هر سال در مناطق خشک و نیمه خشک در عرضهای جنب حاره رخمیدهد. منطقه غرب آسیا، از جمله شبه جزیره عربستان، عراق و ایران و مخصوصا خوزستان به عنوان یکی از مهمترین منابع گردوغبار شناخته شده است . هدف از این پژوهش بررسی فراوانی و میزان روند پدیده گردوغبار در مقیاس ساعتی، ماهانه، فصلی و سالانه طی دوره آماری 2015-1995 در استان خوزستان میباشد. روش کار در این پژوهش مبتنی بر محاسبه آماری پارامترهای مربوط به ریزگرد و تجزیه تحلیل آماری داده ها به روش یرآورد شیب سن و آزمون من-کندال و تهیه نقشه های توزیع فضایی پدیده گردوغبار میباشد. نتایج نشان داد 57/78 درصد رویدادهای گردوغباری بین ساعات 30/9-30/15به وقت محلی همزمان با گرمایش زیاد زمین، خشکی خاک و اختلاف فشار محلی اتفاق افتاده است. محاسبه روند در همه ساعات روز روند افزایشی و معنادار را نشان داده است که بیشترین افزایش مربوط به ساعت 30/12 و 30/9 شب میباشد. 49درصد روزهای گردوغباری به ترتیب مربوط به ماههای ژوئیه، ژوئن و می میباشد همچنین 73 درصد روزهای گردوغباری در فصول بهار و تابستان رخ داده است که مرتبط با افزایش دما و خشکی منابع آب و خاک در استان خوزستان است. توزیع فضایی گردوغبار به صورت فصلی و سالانه نشان میدهد بیشترین روزهای گردوغبار در همه فصول مربوط به نیمه غربی استان است که نشان دهنده غلبه کانونهای خارجی به عنوان منشا اصلی ریزگرد و اهمیت عامل توپوگرافی در این منطقه میباشد. توزیع فضایی آماره q نیز مبین افزایش شدید ریزگرد در بیست سال اخیر در نواحی جنوب شرقی ، جنوب و مرکزی استان و در ساعات پایانی روز میباشد که بیانگر توسعه فعالیت کانونهای داخلی در افزایش روند ریزگرد در دهه های اخیر است.
محمدرضا میرسعیدی، مسلم سیدالحسینی، فرشته احمدی، امیرحسین شبانی،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده
به طور کلی وجود کلانشهرها با مراکز متعدد کار و فعالیت باعث شده است که حجم بالایی از سفرها به طرف این مراکز گسیل شود. تجمع و پراکندگی این مراکز موجب افزایش و کاهش سفر وسایل نقلیه میشود. اتخاذ سیاستهای مکانیابی و ارتباطی مراکز کار و فعالیت شهری باعث میشود که شهرها بتوانند روند توسعه را با لحاظ نمودن توزیع عادلانه خدمات و برابریهای فضایی طی نمایند. هدف این پژوهش شناسایی و تعیین الگوی سازمان فضایی مراکز کار و فعالیت و نحوه ارتباط عملکردهای خدماتی آن با یکدیگر میباشد، به نحوی که تکمرکزیتی و چند مرکزیتی بودن شهرها میتواند تاثیر شگرف بر نظام توزیع مراکز خدماتی ایفا نماید و موجب تغییرات گسترده در رفتار سفر شهروندان گردد. روش تجزیه و تحلیل دادهها ترکیبی از دو روش کمی و کیفی میباشد و در بخش کمی آن تجزیه و تحلیل با استفاده از آمار توصیفی(نمایش هندسی و تصویری پراکندگی، اندازههای گرایش به مرکز) و مدل دسترسی هنسن صورت میگیرد. در حوزههای مورد مطالعه شاهد اختلاف زیاد در سطوح کاربریها میباشیم، به طوری که کاربری آموزش عالی در حوزه غربی کلانشهر مشهد، 84 درصد از سطح کاربری آموزش عالی را در خود گنجانده است و سهم حوزه شرقی تنها 3 درصد میباشد. در مورد کاربریهای درمانی، تجاری و فضای سبز تجهیز شده نیز مسئله به همین شکل میباشد. تنها در مورد سطوح اداری تعادلی نسبی مشاهده میشود.در نهایت شهر به سه حوزه متعادل برنامه ریزی تقسیم گردید و با لحاظ نمودن اشتغال، پتانسیل توسعه و مسافت، میزان سطوح کاربریهای تعیین کننده در سازمان فضایی مراکز کار و فعالیت بدست آمد.
فرناز ایزدی، عاطفه احمدی، فرزین چارهجو،
دوره 21، شماره 62 - ( 7-1400 )
چکیده
آیندهپژوهی به عنوان دانشی نوپا که میتوان آن را شکل تکاملیافته برنامهریزی راهبردی دانست، در سالهای اخیر به صورت هدفمند برای پاسخگویی به شرایط عدم قطعیت، پیچیدگی، درهم تنیدگی ابعاد مختلف موضوعات و ترسیم دورنمای آینده سیستمها بهکاربرده میشود. در این ارتباط استان کردستان، در غرب ایران علیرغم امکانات و ظرفیتهای بالقوه و بالفعل به توسعهای متناسب با ظرفیتها و شایستگیهای خود دست نیافته است و در دستیابی به این مهم با مشکلات ساختاری زیاد مواجه است. در این راستا پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی - تحلیلی و بهرهگیری از رویکرد آیندهپژوهی به بررسی مسائل و چالشهای توسعه استان کردستان پرداخته است. روش جمعآوری اطلاعات مطالعات پیمایشی - اسنادی است و برای دستیابی به نتایج کارا براساس مصاحبه نیمه ساختار یافته، از نخبگان و کارشناسان، مسائل و چالشهای موجود و اثرات آنها بر عدم توسعه استان شناسایی شده است. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرمافزار MIC MAC و روشهای پویش محیطی و تحلیل سیستمی استفاده شده است. نتایج پژوهش در بررسی میزان و چگونگی تأثیرگذاری مسائل و چالشها بر یکدیگر و بر وضعیت آینده توسعه استان کردستان، به ترتیب تأثیرگذاری و تأثیرپذیری مستقیم و غیرمستقیم، بیانگر آن است که بحران آب، فقر، عدم توسعه صنعت، گردشگری و دامپروری نامتعادل، تخریب محیطزیست و عدم دسترسی به خدمات درمانی، بیکاری، مدیریت نامناسب تأسیسات آبی بیشترین نقش را در وضعیت آینده توسعه استان کردستان ایفا میکند.
نفیسه مرصوصی، مجید اکبری، نازنین حاجی پور، وحید بوستان احمدی،
دوره 21، شماره 63 - ( 10-1400 )
چکیده
با توجه به فرآیند افزایشی جمعیت، بخصوص جمعیت شهرنشین در جهان و افزایش فزاینده آلودگیهای ناشی از آن، ضرورت انجام مدیریت و برنامهریزی شهری بر اساس شاخصهای رویکردهایی مانند رویکرد شهر سالم اجتناب ناپذیر مینماید. هدف این مقاله تحلیل کارایی و رتبهبندی شاخصهای شهر سالم از طریق 36 شاخص (اقتصادی – اجتماعی، خدمات بهداشتی، زیست محیطی و مراقب بهداشتی) است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و از نوع تحقیق کاربردی- توسعهای است. برای تجزیه تحلیل دادهها از فن برنامهریزی خطی ناپارامتریک تحلیل پوششی دادهها، روش کارایی متقاطع، مدل آنتروپی شانون و نرمافزار Dea slover استفاده شده است. محدوده جغرافیایی این پژوهش استان خوزستان و جامعه آماری آن 22 شهرستان طبق سرشماری سال 1395 میباشد. نتایج حاصله از این پژوهش نشان میدهد از لحاظ کارایی نسبی شهرستان اهواز به دلیل مرکزیت استان و برخورداری از امکانات و خدمات زیرساختی و بهداشتی با یک فاصله نسبی زیاد با بیشترین میزان کارایی و سطح عملکرد عالی در رتبه اول را به خود اختصاص داده بود و شهرستانهای دزفول، شوش، خرمشهر، شوشتر، آبادان، مسجد سلیمان و بهبهان به عنوان شهرستانهای نیمه کارا انتخاب شدند. و در نهایت میتوان نتیجهگیری کرد که از نظر برخورداری از شاخصهای شهر سالم اکثر شهرستانهای استان ناکارا (64 درصد) میباشند.
مهدی محرری، محمد نقی زاده، فرشته احمدی، شیرین طغیانی،
دوره 21، شماره 63 - ( 10-1400 )
چکیده
یکی از موضوعاتی که شهرهای امروز ایران با آن مواجهاند، موضوع نگهداری و ارتقاء خیابانهای موجود است. نحوه مدیریت و برخورد با این خیابانها موجب بروز مشکلات متنوع در جنبههای مختلف شهرها شده است. هدف از انجام این پژوهش بررسی اصول نگهداری و ارتقای خیابان شهری با تمسک بر آموزههای اسلامی و فرهنگ ایرانی است. همچنین این تحقیق به بیان راهکارهایی برای ارتقای کیفیت خیابانهای شهری با بهرهمندی از آموزههای اسلامی و فرهنگ ایرانی میپردازد. جمعآوری اطلاعات مورد نیاز از طریق مشاهده، برداشتهای میدانی و مطالعات اسنادی و تحلیل اطلاعات و دادهها، به کمک بهرهگیری از روشهای توصیفی تحلیلی، مستندسازی و تحلیل گرافیکی صورت پذیرفته است. کیفیت شهرها وابسته به کیفیت خیابانها هستند و کیفیت خیابانها نیز برآمده از جزئیات خیابانها هستند. خیابانهای شهری نیازمند توجه، نگهداری و ارتقاء هستند تا همیشه برای شهروندان جذاب و مطلوب باشند. نتایج حاصل از این تحقیق، بیتوجهی به فرهنگ، دین و مذهب شهروندان و نیازهای آنها، مصالح و هنر بومی آنهاست که موجب به وجود آمدن فضاهای شهری بیکیفیت و بیهویت در کلانشهرهای امروز ایران شده است. این پژوهش به دنبال ارائه الگو برای طراحی خیابانهای شهری نبوده و در راستای تدوین اصول و مبانی برای برنامهریزی و طراحی خیابانهای شهری مبتنی بر آموزههای اسلامی و فرهنگ ایرانی، گام بر میدارد. خیابان مطلوب برای شهروندان ایرانی علاوه بر اینکه میبایست ظواهر آن منطبق بر آموزههای اسلامی و فرهنگ ایرانی باشد، لازم است بواطن آن نیز اسلامی و ایرانی باشد. صرف درست بودن ظواهر میتوان گفت تنها نفاق به دست آمده و با اصلاح بواطن میتوان صداقت را در فضاهای شهری جاری ساخت.
عبدالمجید احمدی، ابراهیم اکبری، جواد جمال آبادی، مریم آل محمد،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده
آگاهی از وضعیت پوشش گیاهی، تغییرات کاربری اراضی و دمای سطح زمین در هر منطقه و روند تغییرات زمانی و مکانی آنها در طول زمان برای برنامهریزیهای خرد و کلان از اهمیت زیادی برخورداراست. جهت استفاده بهینه از زمین، آگاهی از تغییرات کاربری اراضی ضروری می باشد که این امر معمولا با آشکارسازی و پیشبینی تغییرات کاربری اراضی امکانپذیر میگردد. سنجشازدور نقش بسیار مهمی در مطالعات منابع طبیعی بخصوص پوشش گیاهی، دمای سطح و تغییرات کاربری در هر مکان و همچنین داشتن قابلیت در دسترس بودن اطلاعات برای زمانهای مختلف تکنیکهای ارزشمندی را برای مطالعات و محققین فراهم کرده است.در این پژوهش بهمنظور بررسی روند تغییرات کاربری اراضی، پوشش گیاهی، دمای سطح زمین و مخاطرات ناشی از آن ها در سری زمانهای چندساله از تصاویر سنجنده ETM و OLI استفاده گردید. نتایج بهدستآمده نشان می دهد که تغییرات مساحت کاربریها در بازه زمانی ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰ مساحت کاربریهای محدوده ساختهشده، کشاورزی و باغات افزایشیافته و مساحت اراضی بایر و مراتع کاهش پیداکرده است. پوشش گیاهی مصنوعی درمجموع روند افزایش داشته و زمینهای مرتعی روند کاهشی را نشان می دهد. با توجه به اهمیت پوشش گیاهی و نقش آن در تعدیل دمای سطح زمین، در مناطق با پوشش گیاهی فشرده و غنی دما روند کاهشی داشته است همچنین در بازه ی زمانی ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۷ بار دیگر بر محدوده ی ساخته شده افزوده شده و رشد شهر بصورت پراکنده ادامه یافته است که باعث تغییرات محیطی و افزایش دما در شهر شده است. تغییر در افزایش محدوده ی ساخته شده ی شهر باعث افزایش مخاطرات محیطی از جمله از بین رفتن زمین های کشاورزی مرغوب و همچنین افزایش روند دمایی در شهر شده است .با توجه به اینکه اکثر زمین های کشاورزی در محدوده اطراف شهر زیر کشت زعفران است که در فصول گرم سال نیز فاقد پوشش سطحی است لذا تغییرات در نوع کشت نیز می تواند بر دمای سطح زمین تاثیر بسزایی داشته باشد.
احدالله فتاحی، افسانه احمدی، وحید ریاحی، حمید جلالیان،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده
متنوع سازی فعالیّتهای اقتصادی در مناطق روستایی به عنوان یک راهبرد در نظر گرفته میشود که خانوارهای روستایی از طریق آن منابع درآمدی خود را افزایش میدهند و همچنین میتوانند از طریق این راهبرد یک واکنش و مدیریت مناسبی در مقابله با شوکهای ناشی از عوامل انسانی و طبیعی داشته باشند. روستاهای شهرستان سقز به رغم دارا بودن پتانسیلها و توانهای محیطی بالا در بخشهای مختلف از جمله کشاورزی و.. وضعیت معیشتی و اقتصادی نامناسبی دارند. بنابراین مقالۀ حاضر در پی پاسخگویی به این پرسش است که راهبردهای مناسب برای متنوعسازی فعالیّتهای اقتصادی در روستاهای شهرستان سقز کدامند؟ پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و به شیوۀ پیمایشی و مدل تحلیل SWOC و ماتریس ارزیابی QSPM به ارائۀ راهبردهای مناسب پرداخته است.برای طراحی مدل راهبردی و تعیین رتبۀ عوامل 20 از کارشناسان و همچنین برای امتیاز دهی به عوامل 300 نفر از روستاییان در منطقۀ مورد مطالعه است به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج مدل SWOC نشان میدهد که وجود اکوسیستم مناسب در منطقه برای توسعه گردشگری، وجود داشتن چهار فصل اقلیمی در منطقه و امکان کشت در هر فصل و همچنین وجود کشاورزان پیشرو در منطقه مهمترین نقاط قوت و در مقابل ضعف بنیه مالی و اقتصادی بسیاری از روستاییان و سنتی بودن بهره برداری مهمترین نقاط ضعف داخلی برای متنوع سازی فعالیّتهای اقتصادی در منطقه مورد مطالعه میباشند. همچنین نتایج این مدل نشان میدهد که در محیط خارجی از 34 فرصت شناسایی شده، توجه مسئولین به صنایع تبدیلی و تکمیلی ، مرزنشینی و زمینه مناسب برای صادرات محصولات کشاورزی به کشورهای عراق، مهمترین فرصتهای بیرونی تأثیرگذار و در مقابل از 36 چالش و محدودیت بیرونی شناسایی شده، عوامل کلیدی مهاجرت و خروج نخبگان تحصیل کرده به تهران و استانهای همجوار، تغییر اقلیم و افزایش مخاطرات طبیعی از جمله سیل و خشکسالی مهمترین موانع بیرونی اثرگذار بر متنوع سازی فعالیّتهای اقتصادی در روستاهای منطقه مورد مطالعه است.همچنین نتایج نشان میدهد که متنوع سازی فعالیّتهای اقتصادی در روستاهای مورد مطالعه بایستی در راستای تمرکز بر قوتها و فرصتها قرار باشد.
ریحانه صالح ابادی، محمدرضا حافظ نیا، سید هادی زرقانی، سیروس احمدی،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده
قدرت ملی حاصل جمع جبری عوامل مثبت و منفی فراوانی است که از سرچشمهها و منابع متعددی تشکیل شده است. یکی از منابع مهم قدرت ملی در جهان امروز که در دوره بعد از جنگ سرد اهمیت بسزایی یافت قدرت اقتصادی میباشد؛ که خود بستر ساز امور روبنایی دیگر مانند قدرت سیاسی، نظامی و ... محسوب میگردد. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای و پژوهش میدانی به دنبال پاسخگویی به این سوال است که مهمترین متغیرهای و شاخصهای شکل دهنده به قدرت اقتصادی کشورها کدامها هستند؟ یافتههای تحقیق با بررسی اسناد کتابخانهای نشان میدهد که چهار مولفه اصلی قدرت اقتصادی شامل امور زیربنایی، مبادله تولید، سطح تولید و منابع مالی میتوانند بر قدرت اقتصادی تاثیرگذار باشند. در این بین 61متغیر مرتبط با مولفههای چهارگانه نیز شناسایی شد. سپس با استفاده از پرسشنامه طیف لیکرت جهت اندازه گیری میزان اهمیت هر یکی از این متغیرها در اختیار صاحب نظران داخلی قرار گرفت. بر این اساس زیرساختهای اقتصادی، صادرات تکنولوژی سطح بالا، واردات مواد غذایی و ذخایر ارزی بینالمللی دارای بیشترین درجه اهمیت بودند. و از سویی دیگر متغیرهایی ازجمله سهم فقیرنشینان در مصرف درآمد ملی، رقابت اقتصادی، مالکیت خارجی و هزینههای تجاری جرائم خشونت آمیز دارای کمترین درجه اهمیت بودند. در نهایت میتوان بیان نمود کشورها برای رسیدن به اهداف و منافع ملی خود ناگزیر هستند به عوامل و متغیرهای قدرت آفرین در بعد اقتصادی توجه داشته باشند.
اسماعیل صفرعلی زاده، مجید اکبری، وحید بوستان احمدی، سید چمران موسوی،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده
توسعه پایدار شهری در گرو تأمین رفاه نسبی، مشارکت شهروندان و افزایش آگاهی اجتماعی برای همه اعضای جامعه است. هدف مقاله حاضر سنجش شاخصهای سرمایه اجتماعی و ارتباط آن با توسعه پایدار شهری در مناطق شهری اهواز میباشد. پژوهش حاضر از دید روش، توصیفی- همبستگی و از نوع پیمایشی و از لحاظ هدف کاربردی است. از منظر زمانی تک مقطعی و به طور مشخص مبتنی بر معادلات ساختاری میباشد که در سال 1397 در شهر اهواز انجام شده است. در این راستا در تبیین ادبیات و مبانی نظری از مطالعات کتابخانهای و به منظور مطالعهی نمونه موردی از روش میدانی استفاده شده است. ابزار جمعآوری دادهها به صورت پرسشنامه محقق ساخته میباشد. به منظور تجزیه و تحلیل دادههای آمار توصیفی- استنباطی، از مدلسازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تائیدی و از نرمافزارهای SPSS و Amos استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش 384 نفر از شهروندان شهر اهواز و روش نمونهگیری به صورت تصادفی بوده است. نتایج این مقاله نشان داد میزان سرمایه اجتماعی و وضعیت توسعه پایدار شهری در بین مناطق شهر اهواز متفاوت میباشد به طوری که بین سرمایه اجتماعی و توسعه پایدار شهری در کلانشهر اهواز رابطه مثبت و معناداری برقرار است. به عبارت دیگر سرمایه اجتماعی بالا در بین شهروندان شهر اهواز وسیلهای برای افزایش توسعه پایدار شهری و ابعاد ساختاری شهر اعم از اقتصاد، اجتماع، نهادها، فضا و محیط زیست میباشد. دلالتهای این تحقیق مبنی بر ارتباط وثیق بین سرمایه اجتماعی با توسعه پایدار شهری، لزوم توجه به مؤلفههای سرمایه اجتماعی و اتخاذ سیاستهایی برای حفظ، تقویت و ارتقای سرمایه اجتماعی در راستای تضمین توسعه پایدار شهری در فضای جغرافیایی شهر اهواز را دو چندان مینماید.
ملیحه محمدنیا، ابوالقاسم امیراحمدی، محمدعلی زنگنه اسدی،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده
با توجه به ارتباط نزدیک ویژگی های فیزیکی خاک سطحی و میزان فرسایش بادی، هدف از این پژوهش استفاده از تحلیل های گرانولومتری در مطالعات بیابان زایی در شهرستان گناباد می باشد که جهت نیل به این هدف 17 رخساره در منطقه شناسایی و پس از تهیه نقشه رخساره های ژئومورفولوژی منطقه، مناطق کوهستانی و همچنین مناطقی که پتانسیل ایجاد گرد و غبار نداشتند از نمونه برداری حذف و عملیات برداشت از خاک سطحی 14 رخساره باقی مانده انجام گرفت. نمونه ها به آزمایشگاه ژئومورفولوژی دانشگاه حکیم سبزواری برده شد و در آزمایشگاه بوسیله سری الک های با قطر 2000، 1000، 500، 250، 125 و 64 میکرومتر و ظرف جمع آوری رسوبات کوچکتر از64 میکرومتر، دانه سنجی گردید. نتایج نشان داد بیشترین فراوانی قطر ذرات در نمونه های ماسه در طبقه 250-125 میکرون بوده و با توجه به رابطه میانگین ذرات با فاصله حمل آن ها می توان به این نتیجه رسید که فاصله حمل ذرات از یک مکان نزدیک و محلی بوده است. جورشدگی نمونه های مختلف بین 502/1 تا 319/0 متغیر بوده است. دشت ریگی ریزدانه بیشترین و دشت هایی با شیب ملایم و بدون پستی و بلندی کمترین میزان جورشدگی را به خود اختصاص دادند. در بررسی های انجام شده در بخش چولگی عمدتاً رسوبات دارای کج شدگی مثبت بودند که بیانگر فراوانی ذرات ریزدانه در منطقه می باشد. تپه های ماسه ای، دشت هایی با شیب ملایم و بدون پستی و بلندی و دشت های نسبتاً مسطح با شوری متوسط با توجه به میزان کج شدگی از مناطق حساس به فرسایش بادی در منطقه به شمار می رود که پیشنهاد می گردد احداث باد شکن و عملیات مالچ پاشی در این مناطق انجام گیرد.
مینو احمدیان، بهروز سبحانی، سعید جهانبخش اصل،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده
تبخیر-تعرق گیاه مرجع به دلیل بررسی تغییرات پارامترهای اقلیمی بهصورت ترکیبی، از اهمیت ویژهای برخوردار میباشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثرات تغییر اقلیم بر تبخیر-تعرق در طول فصل رشد درخت سیب می باشد. به این منظور از آمار پایگاه ECMWF برای دادههای مشاهداتی دو ایستگاه سمیرم و ارومیه طی بازه زمانی 20 ساله (20016-1996) استفاده شد. برای بررسی این کمیت در20 سال آتی از دادههای روزانه ی ریزگردانی دینامیک پروژهی CORDEX با دقت مکانی 44% × 44% برای خروجی مدل ICHEC-EC-EARTH تحت دو خط سیر 5/4 و 5/8 واداشت تابشی(RCP) برای بازه زمانی (2037-2017) بهره گرفته شد. بهمنظور کاهش خطاهای موجود در برآوردهای مدل، عمل پس پردازش رویدادههای برآورد شده صورت گرفت. سپس با دادهای دمای کمینه، دمای بیشینه، رطوبت نسبی، سرعت باد و تابش، تبخیر-تعرق پتانسیل به روش پنمن مانتیث فائو که از دقت بالاتری نسبت به سایر مدلها برخوردار است محاسبه و با استفاده از آزمون ناپارمتریک من- کندال و شیب سن در محدوده اطمینان 95% روند تبخیر-تعرق مشخص شد. نتایج نشان داد که روند تبخیر-تعرق در هر دو ایستگاه در طول فصل رشد رو به افزایش است. افزایش ETo فصل رشد درخت سیب ایستگاهها نسبت به دوره پایه برای خط سیر 5/4 و 5/8 برای ایستگاه سمیرم 84/3 و 37/7 و برای ایستگاه ارومیه 04/5 و 16/8 پیشبینی گردید. بیشترین مزان تبخیر برای دورهی رشد میوه رخ داده است. همچنین تفاوت ETO تحت خط سیر 5/8 نسبت به دوره پایه بیشتر بوده و تغییرات تبخیر در ایستگاه ارومیه بیشتر از ایستگاه سمیرم میباشد.
ابوالقاسم امیر احمدی، لیلا گلی مختاری، مهناز ناعمی تبار،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده
هدف از این پژوهش، شناسایی شواهد یخچال های کواترنر پایانی در ارتفاعات شمالی بینالود است. نقشه های توپوگرافی، تصاویر ماهواره ای و داده های اقلیمی، ابزار و داده های به کار رفته در این پژوهش هستند. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از نرم افزار Arc gis 10/4 ستفاده شد. شناسایی شواهد یخچال های کواترنر بر اساس چهار دسته از شواهد، شامل شاخص های مورفیک، شواهد اقلیمی، شواهدژئومورفولوژیکی و شاخص های آزمایشگاهی انجام گرفت. با استفاده از شاخص های مورفیک فرم خطوط منحنی میزان روی نقشه های توپوگرافیو تصاویر ماهواره ای، نواحی تحت سلطه پهنه های یخی و آثار 28 سیرک یخچالی شناسایی شد. شواهد اقلیمی نشان می دهد که در ارتفاعات بینالود، نه تنها در کواترنر حدود 7 درجه نسبت به زمان فعلی دمای سردتری داشته، بلکه مقدار بارش آن نیز در مقایسه با زمان حال، کمابیش دو برابر بیشتر بوده است. از سویی، سیرک های یخچالی، مورن، تیل و تورهای یخچالی مشخص ترین شواهد ژئومورفولوژیکی یخچال ها در ارتفاعات بینالود معرفی شدند. درنهایت شاخص های آزمایشگاهی گرانولومتری به منزله تکمیل کننده شواهد یخچال ها، وجود رسوبات یخچالی را در ارتفاعات بینالود به اثبات رساندند. همچنین با استفاده از روش رایت، خط مرز برف دائمی در دوران حاکمیت یخچال های ارتفاعات بینالود، در ارتفاع 2600 متری برآورد شد.
ریحانه صالح آبادی، سیروس احمدی، افشین متقی،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده
مرزها به عنوان نقاطی که نهادهای حکومت به روشها و اشکال گوناگون قانون خود را در آن پیاده سازی مینمایند شناخته میشوند. باتوجه به اینکه جهت کنترل و مدیریت مرزها رویکردهای گوناگونی اتخاذ شده است میتوان مشاهده نمود که همچنان این موضوع در کشورهای در حال توسعه ازجمله ایران به عنوان موضوعی امنیتی نگریسته میشود و بیشترین رویکردهای مرتبط با این امر از دیدگاه امنیتی محض مورد توجه قرار گرفته است؛ در حالیکه نگاه به مرز باید به صورت چند بعدی و همه جانبه باشد. در این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این پرسشها هستیم که مدیریت مرزهای خشکی به چه صورتی میتواند انجام شود؟ و کدام یک از شاخصهای مدیریت مرزها از وزن و اهمیت بیشتری برخوردار است؟ بنابراین روش تحقیق به صورت تلفیقی و متشکل از آزمون کندال، دیمتل و روشAHP میباشد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که ما در مدیریت مرزها با پنج مؤلفه اصلی اقتصادی، فرهنگی-اجتماعی، عمرانی، امنیتی-نظامی و مدیریت تلفیقی روبرو هستیم و هر یک از مؤلفهها دارای هفت شاخص اصلی هستند. با استفاده از تکنیکهای مورد نظر میتوان بیان کرد که شاخصهایی ازجمله تعیین و مشخص نمودن فرصتها و شناسایی عوامل باروری آنها (0.1)، مطالعه و شناخت موقعیت جغرافیایی و شرایط فضایی مناطق مرزی (0.099)، تعیین و مشخص کردن تهدیدها و شناسایی ریشهها و عوامل آن (0.098) و خارج ساختن مناطق مرزی از انزوا (0.096) دارای بیشترین وزن هستند. بنابراین میتوان به عنوان نتیجه گفت که مدیریت در مناطق مرزی باید به صورت تلفیقی و ترکیبی با سایر عوامل در نظر گرفته شود.
اکبر میراحمدی، حجت اله یزدان پناه، مهدی مومنی،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده
در سالیان اخیر، مطالعه فنولوژی محصولات زراعی با استفاده از داده های ماهواره ای گسترش فراوانی یافته است. امروزه داده های سنجنده OLI از ماهواره لندست 8 با تفکیک مکانی 30 متر، تشخیص مراحل فنولوژی گیاهان را در مقیاس محلی فراهم کرده است. در این پژوهش، از شاخص های سنجش از دور NDVI، EVI، Greenness و Brightness حاصل از سنجنده OLI و شاخص GCC حاصل از تصاویر دوربین دیجیتال، برای برآورد مراحل فنولوژی گیاه کلزا و از فیلتر ساویتزکی- گولی برای برطرف کردن داده های پرت و تولید منحنی های هموار سری های زمانی شاخص های گیاهی استفاده شد. نتایج نشان داد که منحنی های حاصل از شاخص های NDVI, EVI, GCC هر چهار مرحله فنولوژی سنجش از دور( سبزینگی، رکود، بلوغ و پیری) را به خوبی نمایش می دهند اما شاخص Greenness، مرحله رکود را به خوبی نمایش نمی دهد. منحنی حاصل از شاخص Brightness رفتاری عکس با دیگر منحنی ها از خود نشان می دهد. بر اساس آزمون همبستگی پیرسون داده های شاخص GCC با داده های شاخص NDVI و Brightness همبستگی دارند. برای برآورد شروع فصل و پایان فصل از روش های آستانه نسبی، نرخ تغییر و مشتق اول استفاده شد و نتایج نشان داد که روش مشتق اول و آستانه نسبی به ترتیب با میانگین اختلاف 18 و 19 روز در برآورد شروع فصل و روش نرخ تغییر با میانگین اختلاف 8 روز در برآورد پایان فصل بهترین عملکرد را دارند. همچنین شاخص Brightness با میانگین اختلاف 16 روز و شاخص EVI با میانگین اختلاف 7 روز به ترتیب در برآورد شروع فصل و پایان فصل بهترین عملکرد را دارند.
صنم آفریدی، فرشته احمدی، علی سلطانی، محمود محمدی،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
در کشورهای درحالتوسعه، نیاز ضروری به سیستم حملونقل مناسب برای دسترسی بهتر همواره احساس میشود. شرایط بهینه دسترسی و سفر سریع، ایمن و راحت به کاربریهای بهداشتی- درمانی را میتوان با آنالیز سیستماتیک و نظاممند زیرمجموعههای حملونقل مانند رفتار انجام داد. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر ویژگیهای اجتماعی اقتصادی افراد در انتخاب وسیلههای سفر درونشهری به بیمارستان است. پژوهش حاضر با هدف کاربردی از روش تحقیق توصیفی تحلیلی در ساخت مدل الگوی انتخاب وسیله سفر به بیمارستان در منطقه مرکزی شهر شیراز (منطقه 1) استفاده میکند. پاسخدهندگان، افراد مراجعهکننده به بیمارستانهای این منطقه هستند. هر وسیله یک متغیر وابسته محسوب میشود درحالیکه ویژگیهای اجتماعی-اقتصادی متغیر مستقل هستند که شامل سن، جنسیت، تحصیلات، درآمد و مالکیت خودرو است. انتخاب وسیلههای مختلف در سفر به بیمارستان توسط پاسخدهندگان نیز شامل اتوبوس، مترو، موتور، تاکسی و خودروی شخصی است. پرسشنامههای پر شده توسط مراجعین بیمارستان جهت جمعآوری دادههای پژوهش در نرمافزار spss، با استفاده از مدل چندگزینهای جایگاهدت، مورداستفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که در سفر اول انتخاب خودرو با مالکیت خودرو رابطه مستقیم دارد و مقدار ضریب بتا نشان میدهد در صورت مالکیت خودرو سفر با خودرو 8 برابر میشود. استفاده از تاکسی با سن زیر 20 سال و عدم مالکیت خودرو و انتخاب موتور نیز با سن زیر 20 سال رابطه مستقیم دارد. استفاده از اتوبوس با رده سنی بین 21 تا 50 و تحصیلات زیر دیپلم دارای رابطه معنادار است. سفر با مترو نیز با درآمد زیر 2 میلیون تومان رابطه مستقیم دارد و بر اساس ضریب بتا، تعداد سفرها حدود 9 برابر میشود. بهطورکلی، حملونقل عمومی مانند مترو و اتوبوس وسیلههای محبوب در دسترسی به بیمارستان نیستند و کاربری زمین، ویژگیهای اجتماعی- اقتصادی را تحت تأثیر قرار میدهد که میتواند در برنامهریزی و سیاستگذاریهای شهری بسیار مؤثر باشد و نیز بهصورت کلی و بر اساس رفتار سفر به بیمارستان به سایر نواحی جغرافیایی تعمیم داده شود.
واژگان کلیدی: وسیله سفر، خودرو، بیمارستان، مدل جایگاهدت، شیراز
. نویسنده مسئول: این مقاله مستخرج از رساله دکتری شهرسازی نگارنده اول که به راهنمایی نگارندگان دوم و سوم و مشاوره نگارنده چهارم در حال انجام است یا به انجام رسیده است. عنوان رساله درج گردد.
خانم پریسا قربانی سپهر، دکتر یاشار ذکی، دکتر سید عباس احمدی،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده
تغییر اقلیم، مقیاس های جغرافیایی (جهانی، منطقهای، ملی و محلی) را تحت تأثیر قرار می دهد و شدت آن در کشورهای گوناگون مختلف است به طوریکه در یک کشور زمینه ی خشکسالی، گرمایش هوا و در کشور دیگر بارش بیش از حد برف و بارندگی، خود را نشان میدهد. با توجه به قرارگیری کشور ایران در عرضهای جغرافیایی پایین، این کشور در زمرهی کشورهایی قرار دارد که از پیامدهای امنیتی تغییر اقلیم در امان نبوده است. پژوهش حاضر در پی پاسخدهی به دو پرسش میباشد: 1) پیامدهای امنیتی تغییر اقلیم بر کشور ایران کدامند و کدام مؤلفهها بیشترین تأثیر را بر کشور ایران دارند؟ 2) کدام شاخص از ارکان حکمروایی شایسته به عنوان یک راهحل بیشترین تأثیر را بر کاهش اثرات تغییرات اقلیمی بر کشور ایران دارد؟ در این پژوهش جامعهی مورد مطالعه نخبگان و متخصصان آشنا به موضوع تحقیق هستند که تعداد 100 نفر از آنها به منظور نمونهگیری با روش گلوله برفی انتخاب شدند و از پرسشنامهی محقق ساخته برای جمعآوری دادهها و اطلاعات، جهت تجزیه و تحلیل استفاده شد و همچنین با استفاده از نرمافزارهای SPSS و MINITAB به ارزیابی دادهها پرداخته شد. نتایج بررسیها با توجه به میزان P-value بهدست آمده که برابر با 0.000 بوده و از آلفای 0.05 کوچکتر است، نشاندهندهی وجود تفاوت میان پیامدهای طبیعی و انسانی تغییراقلیم در کشور ایران است. نتایج آزمون توکی بیانگر این است که پیامد طبیعی تغییراقلیم با میانگین 4.0584 در گروه A و پیامدهای انسانی با میانگین 3.4460 نیز در گروه B قرار گرفته است. همچنین نتایج آزمون فریدمن تأثیر ارکان حکمروایی شایسته در کنترل و کاهش پیامدهای امنیتی تغییرات اقلیمی در ایران نشان میدهد که مسئولیتپذیری با میانگین رتبهی 5.79 در رتبهی اول، حاکمیت قانون با میانگین رتبهی 5.62 در رتبهی دوم و پاسخگو بودن مسئولان با میانگین رتبهی 5.32 در رتبه ی سوم قرار دارند.
حامد حیدری، داریوش یاراحمدی، حمید میرهاشمی،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده
مداخلات انسان در عرصههای طبیعی بهصورت تغییر در کاربری اراضی منجر به ایجاد دومینویی از ناهنجاریها و سپس مخاطرات محیطی شده است. این تغییرات گسترده و انباشتی در پوشش و کاربری اراضی، خود را به شکل ناهنجاریهایی از قبیل شکلگیری روانابهای شدید، فرسایش خاک، گسترش بیابانزایی و شور شدن خاک نشان داده است. هدف اساسی این تحقیق آشکارسازی واداشتهای دمایی ساختار پوشش اراضی استان لرستان و تحلیل اثر تغییرات کاربری اراضی بر ساختار دمایی استان است. در این راستا از دادههای طبقات پوشش اراضی محصول کامپوزیت MCD12Q2 و دمای سطح زمین محصول MOD11A2 سنجنده MODISاستفاده شد همچنین، به منظور آشکارسازی واداشتهای دمایی هرکدام از پوششهای اراضی استان در خلال فصل گرم و سرد از تکنیک ماتریس تحلیل متقاطع (CTM) استفاده شد. نتایج نشان داد بهطورکلی در سطح استان لرستان 5 طبقه پوشش شامل: اراضی جنگلی، مراتع، اراضی کشاورزی، اراضی ساختهشده و اراضی بایر قابل آشکارسازی بودند. نتایج حاصل از تحلیل ماتریس متقاطع نشان داد که در فصل گرم و فصل سرد به ترتیب پوشش جنگلی (کد 5 IGBP) با دمای 48 درجه سانتیگراد و پوشش اراضی شهری و مسکونی (کد 13 IGBP) با دمای 16 درجه سانتیگراد به عنوان گرمترین کاربری به شمار میروند. علاوه بر آن مشاهده گردید که از سویی واداشتهای حرارتی پوشش اراضی در فصل گرم به حداقل رسیده و تفاوت معنیداری بین ساختار دمایی طبقات پوشش اراضی دیده نمیشود؛ اما در فصل سرد، واداشتهای حرارتی پوشش اراضی بهصورت بارزتری خود را نشان میدهد. نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس بیانگر آن بود که در دوره سرد سال، برخلاف دوره گرم سال، طبقات پوشش اراضی مختلف؛ به صورت معنی داری (Sig=0.026) واداشت های حرارتی متفاوتی را در سطح استان، ایجاد کرده است. تحلیل تعقیبی شفه بیانگر آن بود که این تفاوت بین طبقات پوشش مراتع و پوشش بیلت آپ بوده است.
اسماعیل نجفی، ابوالفضل فرجی منفرد، مهدی احمدی،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده
گسترش مناطق کوهستانی و بیابانی در سرزمین ایران، سبب شده تا پدیدههای شناخته شده ژئومورفولوژیکی نیز، رخنمون نماید. مخروطافکنه از جمله این پدیدههایی هستند که در مناطق مختلف پراکنش یافتهاند. شناسایی عوامل به وجود آورنده و آگاهی از تأثیرات آنها میتواند انسان را در کنترل و محدود نمودن برخی از مخاطرات طبیعی و همچنین آمایش بهینه سرزمین کمک کند. در این پژوهش سعی شد از طریق بررسی شواهد موجود مخروط افکنهها به ارزیابی وضعیت فعالیتهای تکتونیکی در جنوب دامنههای رشتهکوه خرقان در شمال شرق استان همدان پرداخته شود؛ بنابراین در ابتدا روند گسترش مخروطافکنههای منطقه (متشکل از دو مخروطافکنه گوزلدره و کرفس و چندین مخروطافکنه کوچک) با استفاده از نقشهها و نرمافزارهای مختلف ترسیم شد، سپس به ارزیابی شواهد موجود در خصوص فعالیت تکتونیک پرداخته شد. نتایج بهدستآمده نشان میدهد که در بعضی از قسمتها تکتونیک فعال (مثل قسمت شرقی مخروطافکنه گوزلدره) و در بعضی مناطق غیرفعال (الگوی قرارگیری مخروطافکنههای کوچک در محدوده بین مخروط کرفس و گوزلدره) است. شواهد دیگر در بستر و حاشیه مخروطافکنه گوزل نشان از تغییرات زمین ساختی در اثر فعالیت گسلهای فعال در قسمت شرقی منطقه است که الگوی حرکت آبراهههای را در بستر رودخانه تغییر داده و منجر به تخریب و کاوش قسمتهای کناری رودخانه شده است. همچنین الگوی زهکشی و عمق برش در سطوح مخروط افکنهها از وجود فعالیت نسبی زمینساخت در مخروط افکنهها است. جایگاههای تهیه شده نشان از دورههای آرام و فعال در دورههای مختلف زمینشناسی در منطقه موردمطالعه است. بهطوریکه ابتدا با یک دوره آرام طولانیمدت شروع و سپس جنبشهای زمینساخت فعالیت کرده و در ادامه با نوسانهایی ادامه پیداکرده است
آقا سیروس احمدی نوحدانی، آقا عزیز نصیرزاده، خانوم ریحانه صالح آبادی،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده
زمانی که امپراتوریها و کشورهای بزرگ افول میکنند، دلایل مختلفی برای آن وجود دارد که میان آنها ارتباط وجود دارد. امپراتوری به عنوان یک قدرت نظم دهنده در جهان محسوب میگردد که با مطالعه تاریخ میتوان پی به وجود چندین امپراتوری مهم در دورانهای مختلف برد. باتوجه به اینکه امپراتوری در ارتباط با دانش ژئوپلیتیک و مفاهیم تشکیل دهنده آن (قدرت، سیاست و فضا) قرار دارد بنابراین از این منظر میتواند مورد بررسی و کاوش قرار گیرد. هدف از این پژوهش تحلیل ژئوپلیتیکی فروپاشی امپراتوریها است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از روش میدانی درصدد بررسی عوامل ژئوپلیتیکی فروپاشی امپراتوریها (پارس، رم، بیزانس، عثمانی، بریتانیا، روسیه، اسپانیا و عرب) است. جامعه آماری 50 نفر از متخصصین و خبرگان در حوزه مطالعات ژئوپلیتیکی میباشند. برای آزمون مدل مفهومی تحقیق از روش دیمتل بهره گرفته شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد متغیرهایی مانند بیکفایتی و هوسرانی حاکمان، فروپاشی اقتصاد داخلی، فزونی خواهی و فساد دولت مردان، ستمگری و برده داری، شورشهای داخلی و ... نشان دهنده تعامل بالا و ارتباط سیستمی قوی با سایر متغیرها هستند. یعنی مادامی که کشوری از منظر نیروی انسانی و حکمروایی با این چالشها مواجه شده است نتوانسته است در برابر سایر مشکلات ناشی از این عوامل دوام آورد و این عوامل زمینه ساز بروز بحران و فروپاشی امپراتوری گردیده است.
علیجان شمشیربند، رضا نصیری لاریمی، سید مهدی احمدی،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده
یکی از حوزههای فعالیتی که در شهرداریهای کشور به خصوص کلانشهرها به آن توجه میشود تملک املاکی هستند که به منظور تحقق طرح تفصیلی، طرح جامع شهری و طرح بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده به شهرداریها واگذار میشود. بنابراین سالانه شهرداریها در راستای عمران و آبادانی شهر اقدام به احداث یا اصلاح راهها و ساخت اماکن تفریحی و فرهنگی مینماید. هدف از پژوهش حاضر آسیبشناسی حقوقی تملک املاک در بافت فرسوده واجد ارزش تاریخی توسط شهرداری شهر ساری است. مطالعه حاضر از نظر ماهیت توصیفی تحلیلی، به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی-توسعه ای و مبتنی بر روش پیمایشی و میدانی میباشد. شیوه گردآوری دادههای مورد نیاز تحقیق، مبتنی بر روش کتابخانهای، اسنادی و شیوه پیمایشِ میدانی (با ابزار پرسشنامه) با حجم نمونه 384 نفر از شهروندان شهر ساری بوده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها در پژوهش حاضر از تحلیلهای آماری کای – دو در نرمافزار SPSS استفاده شده است. نتایج یافتهها نشان داده است مهمترین آسیبهای دورن سازمانی شهرداری در تملک املاک واقع در بافتهای فرسوده شهر ساری به ترتیب شامل ضعف اطلاعرسانی قوانین و سازوکارهای قانونی، فقدان رویه اجرایی هماهنگ، عدم بهروزرسانی مستمر تعرفه قیمت املاک، عدم اجرای به موقع و برنامهای طرحها و عدم انجام مطالعات حقوقی- قانونی در تهیه طرحها میباشد. از اینرو شهرداری ساری باید بیش از برونگرایی بین بخشی (بین سازمانی) و فرابخشی (فراسازمانی)، به ارتقای قوتها و کاهش ضعفها و ایجاد انسجام ساختاری و عملکردی و یکپارچگی درون سازمانی خود در تملک املاک واقع در طرحهای ساماندهی بافتهای فرسوده شهر ساری بپردازد