25 نتیجه برای مشارکت
جمشید عینالی، حسین فراهانی، نسرین جعفری،
دوره 14، شماره 32 - ( 3-1393 )
چکیده
سرمایه اجتماعی به عنوان یک مفهوم فرارشتهای در چند دهه اخیر در تحلیلهای اجتماعی و اقتصادی پیرامون توسعه روستایی مطرح شده و به نقش ساختارهای اجتماعی محلی از قبیل روابط متقابل، شبکهها و نهادهای محلی، نگرش، انسجام و اعتماد تاکید دارد. هدف از انجام این تحقیق ارزیابی نقش سرمایه اجتماعی در کاهش میزان آسیبپذیری ناشی از سانحه زلزله است. به این منظور، از 3510 خانوار ساکن در دهستان سجاسرود، با استفاده از فرمول اصلاح شده کوکران تعداد 186 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شده است. پایایی دادههای مورد استفاده با بهره گیری از آلفای کرونباخ به میزان 857/0 محاسبه شده است. برای نیل به این هدف، از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مبتنی بر تکمیل پرسشنامه در بین سرپرستان خانوار بهره گرفته شده و برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آماری همبستگی اسپیرمن، آزمون t، فریدمن و تحلیل واریانس استفاده شده است. نتایج حاصله از تحلیل آماری نشان می دهد که همه ابعاد سرمایه اجتماعی در بین خانوارهای نمونه از سطح مطلوب پایین تر میباشد. به طوری که، در ابعاد شبکههای محلی و انسجام اجتماعی حتی از حد متوسط نیز پائینتر است. تحلیل مهمترین ابعاد سرمایه اجتماعی تاثیرگذار در کاهش آسیبپذیری زلزله از دیدگاه پاسخگویان نشان میدهد که شاخصهای شبکهها و نهادهای محلی، اعتماد و مشارکت و همکاری با دارابودن ضرایب استاندارد منفی به ترتیب با مقادیر 331/0-، 123/0-، 219/-0 بیشترین و شاخصهای نگرش مردم (163/0) و انسجام اجتماعی با (239/0) نیز کمترین تاثیر را در کاهش آسیب پذیری روستاهای نمونه داشته اند.
علی یوسفی، مهدیه شهابی نژاد، امیرمظفر امینی،
دوره 15، شماره 37 - ( 6-1394 )
چکیده
وکیل حیدری ساربان، علی مجنونی توتخانه،
دوره 15، شماره 38 - ( 1-1394 )
چکیده
امروزه مشارکت و توسعه به عنوان دو عنصر مرتبط و مکمل همدیگر مطرح میباشد زیرا به اعتقاد صاحبنظران افزایش میزان مشارکت به عنوان یکی از نشانههای توسعه مطرح است و در این بین توجه به نیازهای آموزشی و مهارتی روستائیان میتواند میزان مشارکت روستائیان در فعالیتهای عمرانی را افزایش دهد؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ظرفیتسازی آموزشی بر میزان مشارکت روستائیان در فعالیتهای عمرانی و به روش پیمایشی صورت گرفته است؛ بنابراین از نوع پژوهشهای توصیفی- تحلیلی بوده است. جامعهی آماری این پژوهش 49901 نفر ساکن 29 روستای شهرستان بناب جامعهی آماری این پژوهش را تشکیل میباشد که از این میان بر اساس فرمول کوکران و به صورت تصادفی 400 نفر به عنوان تعداد نمونه و به روش تصادفی ساده انتخاب شده است. روایی صوری پرسشنامه با کسب نظر پانل متخصصان در سطح خیلی خوب و پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ 92/0 محاسبه شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون پیرسون و آزمون رگرسیون چند متغیره نشان میدهد که از بین متغیرهای ظرفیتسازی آموزشی میزان استفاده از خدمات مشاوره، رضایت از خدمات آموزش و میزان مطالعه کتاب با میزان مشارکت روستائیان در فعالیتهای عمرانی رابطهی مثبت و معنیدار وجود دارد. همچنین در آزمون رگرسیون چند متغیره خطی متغیرهای مربوط به ظرفیتسازی آموزشی توانایی تبیین 87 درصد از تغییرات مربوط به میزان مشارکت روستائیان در فعالیتهای عمرانی را دارند. بنابراین به منظور توانمند ساختن جوامع روستایی جهت مشارکت فعال در عمران و آبادانی روستا، اقدام به تقویت ظرفیتهای آموزشی از طریق آموزش و مشاوره مستقیم نمود.
میثم رضائی، زهرا خدائی،
دوره 17، شماره 45 - ( 6-1396 )
چکیده
نهاد اجتماعی عبارت است از نظام سازمان یافتهای از روابط اجتماعی که متضمن ارزشها و رویههای عمومی معینی است و نیازهای اساسی خاصی از جامعه را برآورده میسازد. در همین ارتباط مقاله حاضر در نظر دارد که به ویژگی های نهاد اجتماعی محله محور از دید شهروندان بپردازد و همچنین موانع و محدودیتها را در ایجاد نهادهای اجتماعی محله محور شناسایی کرده و مقدار همبستگی آن ها را با یکدیگر در ایجاد نهاد اجتماعی محله محور تعیین کند. در این پژوهش با در نظر گرفتن سرمایه اجتماعی به عنوان محور کلیدی در تحقق ایجاد نهادهای اجتماعی به بررسی دو مولفه اصلی آن یعنی مشارکت اجتماعی و اعتماد اجتماعی پرداخته شده است. نوع تحقیق در این پژوهش کاربردی و روش بررسی آن توصیفی و پیمایشی است که در نمونه موردی شهر فردوسیه و به تفکیک محلات پیاده شده است. ابزار گرداوری اطلاعات مصاحبه و استفاده از پرسشنامه است که نرمال بودن متغیرها با آزمون کولموگراف- اسمیرنف مشخص گردیده است. درتحلیل نتایج نیز از نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته های حاصل از آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که میان مشارکت، اعتماد و موانع و محدودیت های موجود و ویژگی ها از دید شهروندان در ایجاد نهاد اجتماعی محله محور در شهر فردوسیه ارتباط معناداری وجود دارد به نحوی که مشارکت و اعتماد و وجود نیروی انسانی مجرب از دید شهروندان از اهمیت بالاتری در ویژگی های ایجاد نهاد اجتماعی در شهر فردوسیه برخوردار است و از طرف دیگر موانع و محدودیت هایی نظیر عدم هماهنگی میان بخش ها و نهادها و عدم توجه به مفهوم شهر با دید انسان محور بودن دارای بیشترین نظر از دید شهروندان در محدودیت های ایجاد نهاد اجتماعی محله محور می باشد.
احمد زنگانه، طاهر پریزادی، معصوم ساکی،
دوره 17، شماره 45 - ( 6-1396 )
چکیده
محلات شهری یکی از عناصرمهم و موثر تشکیل دهنده حیات اجتماعی شهری هستند. درگذشته، نقش و کارکرد محلات، موجب می شد که افراد ساکن، پیوندهای اجتماعی بیشتری نسبت به امروز داشته باشند. در توسعه محله محور با بهره گیری از دیدگاه پایین به بالا، بر توانمندسازی، مشارکت جمعی و افزایش سرمایه اجتماعی محلات تأکید شده است. تحقیق حاضر بر آن است تا ابعاد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی توسعه محله محور بخش مرکزی شهر بروجرد مورد بررسی قرار دهد، روش تحقیق به لحاظ هدف شناختی و ماهیت آن علی- همبستگی است، محدوده مورد مطالعه، محلات بخش مرکزی شهر بروجرد است که حجم نمونه با استفاده از فرمول تعیین حجم کوکران، تعداد381 نفر از ساکنین با سطح اطمینان 95درصد و بصورت روش نمونه گیری خوشه ای سپس تصادفی ساده انتخاب شده اند.برای تجزیه و تحلیل داده ها میدانی از نرم افزار GiS،SPSS در قالب آزمون همبستگی، Excel برای تهیه جدول، نمودار، و برای دستیابی مدل معادلات ساختاری از نرم افزارهای liserel ، PLS ، استفاده شده است. یافته های مدل معادلات ساختاری lieserl و pLS تائید می کند، که از میان عوامل موثر بر توسعه کالبدی محله، عامل اجتماعی – فرهنگی (0.30 ) تاثیرگذارترین و مشارکت اقتصادی کم تاثیر ترین(0.01) بوده است. از دیگر نتایج تحقیق حاضر؛ با در نظر گرفتن کل شاخصها، ضمن وجود تفاوت معنادار بین شاخص ها، توسعه محله مبنای بخش مرکزی شهر بروجرد در مجموع در حد نسبتاً مناسبی قرار دارند.
محمد اسکندری ثانی،
دوره 20، شماره 56 - ( 1-1399 )
چکیده
یکی از اهداف توسعه هزاره سازمان ملل متحد، ضرورت مشارکت زنان در ادراه امور شهر و محل زندگی شان است. از این پژوهش حاضر سعی نموده است چارچوبی نظری برای تحلیل رابطه بین برنامه ریزی توسعه اجتماعات محله ای و مشارکت زنان بر اساس سه مقوله نظری سرمایه اجتماعی، کنش جمعی و جنسیت در توسعه اجتماعات محلی را در سطح شهرها پی ریزی نماید. شیوه تحقیق توصیفی تحلیلی که با ابزار پرسشنامه محقق ساخته اقدام به جمع آوری اطلاعات در خصوص نقش زنان در اداره محله ای به عنوان کوچکترین واحد مدیریت شهری در ایران شده است. جامعه آماری زنان بالای 18 سال محله نعمت آباد بوده که تعداد 29 پرسشنامه به صورت تصادفی ساده تکمیل گشت. از مدل آماری توبیت نیز برای تحلیل آماری استفاده شده است. نتایج نشان می دهد میزان مشارکت زنان در محله مورد مطالعه در فعالیت های اجتماع محوری بسیار پایین تر از مردان محله و در حدود 10 درصد است. در بین سه حوزه فعالیت های اجتماعات محلی یعنی اداره محله، رفاه و شبکه اجتماعی و مسایل محیطی مشارکت زنان در حوزه اداره محله بسیار ناچیز است. در بعد کمک های زنان به فعالیت های اجتماع محور به لحاظ زمانی، شاخص های ازدواج، وضعیت متوسط اقتصادی و شاغل بودن و در بعد کمک های مالی سواد، شاغل بودن بیشترین تاثیر گذاری را دارند. در مجموع می توان گفت که کمک و مشارکت زنان در حوزه اجتماعات محلی در حوزه زمان بسیار بیشتر از بعد مالی و پولی می باشد که عدم استقلال مالی زنان شاید مهمترین دلیل این کمبود مشارکت است. همچنین شبکه اجتماعی، ازدواج، میزان سواد، اشتغال مهمترین عناصر تاثیرگذار بر افزایش مشارکت زنان در توسعه برنامه های توسعه اجتماع محور است.
الهه کاوسی، جمال محمدی،
دوره 20، شماره 57 - ( 4-1399 )
چکیده
تحرک و جابجایی هوشمند شهری در چند سال اخیر به طور فزاینده ای نه تنها در ادبیات دانشگاهی بلکه در سیاستها و استراتژی های شهری به موضوع بحث و گفتگو تبدیل شده است. با این حال، در بسیاری از شهرهای جهان و کشور ما ایران تحرک و جابجایی هوشمند شهری با مشکلاتی مانند عدم مشارکت شهروندان و نابرابری(ناشی از مدیریت ناکارآمد شهری) همراه بوده است. درپژوهش حاضر سعی شده است با دیدگاهی نوآورانه به ارزیابی زیرساختهای موجود شاخص های تحرک و جابجایی( شامل زیرساختهای حمل و نقل، حمل و نقل عمومی، حمل و نقل پایدار، فناوری اطلاعات و ارتباطات)و ابعاد اجتماعی این زیرساختها شامل میزان مشارکت شهروندان در استفاده از این زیرساختها) در مناطق یازده گانه شهر شیراز پرداخته شود.شاخص های تحرک و جابجایی هوشمند در مناطق نه و یازده شهر شیراز از سایر مناطق پایین تر است. بنابراین متغیر تحرک و جابجایی هوشمند شهری از جایگاه مناسبی در شهر شیراز برخوردار نیست و این نه تنها بر روند توسعه آن در دهه های اخیر تأثیر نمی گذارد بلکه چالش های بسیاری را نیز برای توسعه آینده آن به وجود می آورد. بر این اساس، برنامه ریزان شهری باید به نقش مشارکت شهروندان و مدیریت شهری کارآمد در تحرک و جابجایی هوشمند شهر شیراز توجه کنند.
نیره اخوان بیطرف، نرجس السادات حسینی نصرآبادی،
دوره 20، شماره 59 - ( 10-1399 )
چکیده
توزیع جنسیتی در کانون های قدرت و میزان مشارکت در انتخابات از منظر جنسیتی، از جمله مباحث مبهمی است که ترکیب و کیفیت ساختارهای قدرت در واحدهای سیاسی-فضایی را نشان می دهد. از منظر ژئوپولیتیک، چگونگی توزیع قدرت از طریق نمایندگی و مشارکت سیاسی از طریق انتخابات، نشانگر شاخص های وجود یا عدم وجود عدالت جنسیتی در ساختارهای قدرت است. با توجه به وزن ژئوپلیتیکی بالای زنان در هرم جمعیتی ایران، تحقیق حاضر به بازکاوی انتخابات شورای شهر و روستا در استان فارس از منظر ژئوپولیتیک جنسیت پرداخته است. بدین منظور با استفاده از روش توصیفی و پیمایشی و نیز با بررسی آمارها و داده های مختلف در سه دوره ی انتخابات شورای شهر و روستا در استان فارس، به بررسی نحوه ی توزیع جنسیتی نمایندگان راه یافته در این سه دوره پرداخته شده است. نتایج، نشان داد که در دوره ی اول انتخابات شهر و روستا در استان فارس، در مجموع 90درصد از کرسی ها در اختیار مردان بوده است. در دور دوم این نسبت به 80 درصد می رسد و در واقع، بهبودی نسبی در توزیع جنسیتی نمایندگان مشاهده می شود. در دور سوم، اما روند سینوسی به سوی دور اول عقبگرد می یابد تا توازن جنسیتی نمایندگی، همچنان در ساختاری مردانه تثبیت شود.
آرش صدری، محمود حیدری، آرزو بانگیان تبریزی،
دوره 21، شماره 62 - ( 7-1400 )
چکیده
منظور از شهر سالم ، محیطی اجتماعی و کالبدی است با امکاناتی که انجام تمامی فعالیت های زندگی را با سهولت و با کارآیی مطلوب امکان پذیر می سازد. گسترش شهرنشینی و به دنبال آن مشکلات خاص آن؛ مانند تخریب محیط زیست ، آلودگی آب ، هوا ، خاک ، افزایش بیماریهای روانی و ... جامعه شهری را بیش از پیش تهدید میکند. این موجب شده تا امروزه طراحی شهری و مدیریت شهری با چالشهای فراوانی در زمینه ی تراکم جمعیت، کمبود مسکن، آلودگی و تخریب محیط زیست ، تعارضهای اجتماعی و تأمین خدمات و تسهیلات زیرساختی روبرو باشد. در این خصوص اجرای طرح شهر سالم در ایجاد مشارکت مردمی در شهرها نقش مهمی ایفا میکند . در واقع شهر سالم، شهری برای تحقق انسان سالم است. هدف این طراحی شهری با رویکرد شهر سالم و مشارکت مردمی می باشد. این تحقیق از نوع توصیفی -تحلیلی است و جمع آوری اطلاعات به دو شیوه اسنادی و پیمایشی انجام گرفته است. بر طبق نتایج این تحقیق، محله امامیه از نظر شاخص های پنج گانه سلامت (اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، بهداشتی و فرهنگی) با وضعیت مطلوب و استانداردهای شهر سالم فاصله دارد و در برخی زمینه ها نیز نیاز به باز طراحی و مشارکت هرچه بیشتر مسئولین و مردم محله احساس می شود. در نهایت مقاله حاضر به راهکارهایی به منظور ایجاد شهر سالم با مشارکت مردمی از طریق محقق سازی شاخص ها و معیارهای شهر سالم رسیده ایم.
علی موحد، حسن آهار، ایوب منوچهری میاندواب، حدیثه قیصری، عبدالباسط بزرگ زاده،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده
عدالت فضایی نقطه تلاقی فضا و عدالت اجتماعی است که به جنبه های فضایی عدالت نظر دارد، که به دنبال توزیع عادلانه منابع و فرصت های با ارزش در فضای جامعه است که می تواند تأثیرات زیادی در بهبود دورنمای زندگی در تمامی عرصه های فضایی داشته باشد. یکی از این عرصه ها سرمایه اجتماعی جامعه است که تحت تأثیر عدالت فضایی می باشد. به عبارتی عدالت فضایی می تواند در افزایش سرمایه اجتماعی جامعه تاثیر زیادی داشته باشد. هدف این تحقیق سنجش عدالت فضایی و سرمایه اجتماعی و ارتباط بین آنها در سطح محلات شهری مراغه می باشد. برای سنجش عدالت فضایی از توزیع(رویکرد توزیع فضایی) کاربری ها و برای سنجش سرمایه اجتماعی از روش پیمایشی در سطح محلات با استفاده از پرسشنامه استفاده شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد. نتایج سنجش عدالت توزیعی سرانه کاربری های نشان می دهد محلات جدیدی و حاشیه نشین به نسبت محلات بافت مرکزی و میانی شهر وضعیت نامطلوب تری دارند. به منظور ارزیابی سرمایه اجتماعی، از روش پرسشنامه استفاده شده است که به تعداد 383 پرسشنامه نسبت به جمعیت هر محله تهیه گردیده است. نتایج به دست آمده نشان دهنده پایین بودن میزان سرمایه اجتماعی در محلات جدید و حاشیه نشین می باشد و تقریبا نتایج مشابه با میزان توزیع سرانه های خدمات شهری دارند. در نهایت به منظور تحلیل ارتباط فضایی بین عدالت فضایی و سرمایه اجتماعی از روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون جغرافیایی وزنی بهره گرفته شده است. نتایج همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین توزیع فضایی سرانه های خدمات شهری و سرمایه اجتماعی ارتباط مستقیم و مثبتی وجود دارد. تحلیل رگرسیون وزنی جغرافیایی نیز این نتایج آزمون پیرسون را تأیید می کند. همچنینن نتایج رگرسیون جغرافیایی نشان می دهد که با افزایش سرانه های کاربری ها به ویژه در محلات حاشیه نشین بر میزان سرمایه اجتماعی این محلات افزوده خواهد شد.
نازلی پاکرو، داریوش ستارزاده،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی مؤلفههای مؤثر در چالشهای نهادی مشارکت شهروندی در بازآفرینی پایدار شهری در شهر تبریز است. روش تحقیق حاضر از نظر هدف توسعهای – کاربردی و از لحاظ روش شناسی ترکیبی است که از دو روش کمی و کیفی در پژوهش استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شهروندان شهر تبریز انتخاب شد و حجم نمونه براساس فرمول کوکران 385 نفر بدست آمد، روش نمونه گیری پژوهش به لحاظ تعداد زیاد محلات ومناطق خوشهای چند مرحلهای انتخاب شد. همچنین در روش کیفی از ابزار مصاحبه استفاده شد. جامعه مورد مطالعه برای مصاحبه از میان مدیران و کارشناسان سازمان های مرتبط با موضوع پژوهش به صورت هدفمند انتخاب شد برای تجزیه تحلیل یافتههای کمی از نرم افزار spss22 و از نرم افزار NVivo10 برای تجزیه تحلیل مصاحبههای میدانی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان میدهد که شهر تبریز در در ارتباط با بازآفرینی پایدار شهری به صورت مشارکتی با چالشهای نهادی زیادی روبه رو است که میتوان با استفاده از مؤلفههای نهادی مشارکت شهروندی مؤثر در بازآفرینی شهری، تغییر نگاه مسئولان به ظرفیتها و توانمندیهای سازمانهای مردم نهاد، ایجاد وتشکیل سازمانهای مردم نهاد در ارتباط با نوسازی و بازآفرینی شهری و رفع موانع حقوقی مرتبط با سازمانهای مردم نهاد ، مشارکت شهروندان در طرحهای بازآفرینی شهری را افزایش داد و گامی در جهت رفع این چالشها برداشت.
سیروس رحیم زاده سیسی بیگ، علیرضا شیخ الاسلامی، کیانوش ذاکرحقیقی،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده
هدف اصلی از انجام این پژوهش، بررسی نقش سازمانهای مردم نهاد در بهبود نظام مدیریت شهری کلانشهر تهران در شش بعد کالبدی، عملکردی، اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و نهادی است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و روش جمعآوری دادهها به صورت اسنادی و پیمایشی بوده است. ابزار پژوهش پرسشنامه بوده است. جامعه آماری پژوهش شهروندان شهر تهران و تعداد نمونه 383 نفر انتخاب گردید. روش تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون T-Test و تحلیل عاملی تأییدی بوده است. نتایج حاصل حاکی از آن است که سطح معناداری در تمام ابعاد پایینتر از 05/0 است؛ بنابراین با توجه به نمرات میانگین، سازمانهای مردم نهاد در شهر تهران عمدتاً در ابعاد اجتماعی و زیست محیطی نقش بیشتر و در زمینه ابعاد اقتصادی و نهادی نقش کمتری در قالب ارتباط واسطهای بین مدیریت شهری و شهروندان ایفا کردهاند. در چارچوب روش تحلیل عاملی تأییدی، مقایسه واریانس تبیینی توسط عوامل شش گانه نشان داد که عوامل اجتماعی، زیست محیطی، عملکردی، کالبدی، اقتصادی و نهادی به ترتیب دارای بیشترین واریانس در تبیین نقش سمنها در نظام مدیریت شهری کلانشهرتهران هستند. در مجموع 20 عامل اصلی در تبیین نقش سمنها تأیید شدند؛ بنابراین مشخص شد که سمنها با توجه به اینکه با شهروندان به طور مستقیم در ارتباط هستند، میتوانند مسائل و واقعیتهای شهری را به درستی به نظام مدیریت شهری انعکاس دهند؛ برای این منظور پیشنهاد میشود که ابتدا سمنها با توجه به کارکردهای مختلفی که دارند، به سمنهای تخصصی در خصوص مسائل مختلف شهری طبقهبندی شوند و همچنین جایگاه آنها در نظام مدیریت شهری ارتقاء داده شود.
غلامرضا سروشان، عبداله هندیانی، پروانه زیویار پرده ای، علی توکلان،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده
در دهه های اخیر موضوع تاب آوری به یک بحث تخصصی و عمومی در جامعه تبدیل شده است. مفاهیم تاب آوری در جوامع شهری که در واقع کنشی علیه توسعه در سطح ملی و توسعه صرفا کالبدی در مقیاس شهری است و تلاشی در جهت دستیابی به معیارهای کیفی در عرصه برنامه ریزی شهری است. در این میان بحث تاب آوری در جوامع شهری به این معناست که جامعه قادر به تحمل سوانح طبیعی شدید باشد بدون آنکه دچار خسارات عمده، آسیب ها، توقف در تولید و کاهش کیفیت زندگی شود و همچنین در نگاه سطحی هدف از تاب آوری به عنوان آرمانی جهانی در سطح فردی، سازمانی و جامعه ای مطرح است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر حکمروایی شهری بر تاب آوری شهرها تدوین شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش را شهروندان ساکن شهر تهران و متخصصین و کارشناسان حوزه پژوهش تشکیل میدادند. حجم نمونه برای گروه آماری شهروندان با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر و برای متخصصین 60 نفر برآورد گردید. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات و دستیابی به اهداف پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار لیزرل بهره گرفته شد. یافتههای حاصل از این پژوهش نشان داد که حکمروایی شهری بر تاب آوری شهری تاثیر مستقیمی دارد به گونهای که 42/0 درصد از واریانس متغیر تاب اوری شهری به وسیله حکمروایی شهری قابل تببین است.
شهرام ملانیا جلودار، مریم مالمیر، سید حسن رسولی، زهرا طبالی،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده
بسیاری از پژوهشگران و صاحبنظران اجتماعی بر اهمیت اعتماد در جامعه تأکید نمودهاند. شهرداری به عنوان یکی از بزرگترین سازمانهای اجتماعی هنگامی میتواند از کارایی و بهرهوری بیشتری برخوردار باشد که اعتماد شهروندان را به عنوان سرمایه اجتماعی و معنوی کسب کند و از آن در مسیر اهداف سازمانی و توسعه شهری استفاده نماید. روش مورد استفاده در این پژوهش روش توصیفی- تبیینی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری مورد مطالعه شامل شهروندان بالای 18 سال شهر ساری است که طبق آخرین آمار ثبت احوال استان مازندران تعداد آنان 223.153 نفر بوده است. در این پژوهش با توجه به حجم جامعه آماری نمونه ها با روش چند مرحله ای (نمونه گیری خوشه ای و تصادفی ساده) انتخاب گردیدند. ابزار گرداوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته می باشد. داده ها با استفاده از پرسشنامه گردآوری شدند. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون تحلیل پیرسون و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های تحلیلی پژوهش حاکی از این است که چهار متغیر ( 1. همسویی اهداف شهرداری با نیاز های شهروندان ، 2. احساس رضایت از خدمات شهری، 3. میزان مشارکت، 4. شفافیت سازمانی ) توانسته اند 0.64 از واریانس متغیر وابسته این پژوهش را تبیین نمایند. نتایج همچنین نشان داد که همسویی اهداف شهرداری با نیازهای شهروندان ، احساس رضایت از خدمات شهری، میزان مشارکت و شفافیت سازمانی در شهرداری به ترتیب از مهمترین عوامل ارتقای میزان اعتماد شهروندان به عملکرد شهرداری شهر ساری می باشد.
مجید یاسوری، سمیرا محمودی، علیرضا دربان آستانه، سیده فاطمه امامی،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده
سرمایه اجتماعی نقش مهمی در بالا بردن زیست¬پذیری دارد که بدون شک هدف مهم تمام برنامه¬ریزی-ها و توسعه، ازجمله برنامه¬ریزی و توسعه روستایی است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر رویکرد توصیفی- تحلیلی است که با نمونه¬ای با حجم 355 نفر از میان افراد روستاهای کردنشین در شهرستان رودبار انجام شده است. ابزار گردآوری داده¬ها در این پژوهش شامل: مطالعات کتابخانه¬ای برای جمع¬آوری اطلاعات مربوط به ادبیات تحقیق و سپس پژوهش¬های میدانی از طریق مشاهده و پرسشنامه بهره گرفته شد. جامعه آماری تحقیق، روستاهای کردنشین استان گیلان واقع در شهرستان رودبار با تعداد 12 روستا و مجموع 2955 نفر جمعیت (براساس سرشماری سال 1395) می¬باشد. تعداد نمونه¬ها با استفاده از جدول مورگان، 340 نفر تعیین شد که به منظور افزایش سطح اطمینان و کاهش خطا در داده¬ها، تعداد نمونه¬ها افزایش یافته و 355 پرسشنامه تکمیل گردید. پژوهش به منظور تبیین سیستماتیک عوامل تأثیرگذار بر تعلق مکانی و نیل به یک مدل جامع از تکنیک چند متغیری تحلیل مسیر استفاده شد و تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای مورد بحث، در یک مدل مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق حاکی از آن است که متغیرهای کالبدی تعلق مکانی(456/0)، بعد اعتماد سرمایه اجتماعی(216/0)، بعد محیطی تعلق مکانی(168/0)، بعد عملکردی تعلق مکانی(129/0)، بعد همبستگی اجتماعی و بعد مشارکت سرمایه اجتماعی به ترتیب مهم¬ترین عواملی هستند که به صورت مستقیم بر نمایه تعلق مکانی روستاییان موثر هستند.
حسن کبوری، سید علی المدرسی، محمد حسین رامشت، محمد مهدی کریم نژاد، ملیحه ذاکریان،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده
هدف تحقیق حاضر مدل سازی رویکرد توسعه اجتماع محور در برنامه ریزی توسعه محله ای با روش معادلات ساختاری بوده است. روش پژوهش تحلیلی –توصیفی با هدف کاربردی است و رویکرد حاکم بر فضای پژوهش به لجاظ روش شناختی رویکرد کمی می باشد . برای گردآوری اطلاعات در ارتباط با موضوع مطالعه از دو روش کتابخانه ای و پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری مورد مطالعه در این تحقیق کلیه افراد بالای 18 سال در محله مورد مطالعه شهر ابرکوه(گلکاران) می باشد. با استفاده از ابزار پرسشنامه که مطابق طیف لیکرت تنظیم شد اقدام به جمع آوری داده گردید و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ که هم شامل ضریب کل و هممچنین ضریب بخشهای مختلف در ابعاد پرسشنامه می شود تعیین و همچنین برای تعیین روایی پرسشنامه از نظرات کارشناسان و صاحبنظران حوزه برنامه ریزی شهری سود برده شد. در بخش تحلیل داده ها از دو سطح آمار توصیفی میانگین و انحراف معیار و آمار استنباطی جهت سنجش و ارزیابی میزان مؤلفه های مؤثر بر رویکرد توسعه اجتماع محور و همچنین تدوین یک مدل عملیاتی در محله مورد مطالعه از مدل معادلات ساختاری در محیط نرم افزاری pls استفاده شد. این مدل روابط متقابل و برهم کنش متغیرها و میزان اثرگذاری و اثرپذیری از یکدیگر را مورد بررسی قرار می دهد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری گویای آن است که داشتن رویکرد اجتماع محوری در توسعه محله ای دارای اثری مستقیم و معنادار در ارتقاء توسعه محله مورد مطالعه می باشد.
فاطمه رئوف، محمد معتمدی، علی اکبر پوراحمد،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده
سلامت اجتماعی و سرمایه اجتماعی در ارزیابی جدید بین المللی یکی از شاخص های مهم توسعه محسوب می شوند چرا که سلامت فرد و جامعه آن چنان به هم وابسته اند که نمی توان بین آنها حد و مرزی قائل شد. وضعیت سلامت افراد جامعه به روش های گوناگون بر سلامت دیگران و عواطف آنها و همچنین شاخص های اقتصادی - اجتماعی جامعه اثر می گذارد. هدف از پژوهش حاضر ،بررسی تأثیر مشارکت مردمی در راستای افزایش سلامت اجتماعی شهروندان شیروان است. روش تحقیق پیمایشی بوده که ابزار اصلی جمع آوری دادهها نیز پرسشنامه میباشد. جامعه آماری در پژوهش حاضر همه ساکنین شهر شیروان می باشند که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر به عنوان نمونه آماری تعیین شد. نتایج به دست آمده نشان داد که در بین ابعاد مشارکت، بعد فیزیکی و کالبدی با مقدار 24/4 بالاترین میانگین را بدست آورده است در بین ابعاد شاخص سلامت اجتماعی، بعد انسجام اجتماعی با مقدار میانگین 75/4، بالاترین میانگین ها را داشته اند. در نهایت در بررسی اثرگذاری متغیر مستقل (مشارکت شهروندان شیروانی) بر متغیر وابسته (سلامت اجتماعی) از آزمون آماری PLS استفاده شد که ضرایب به دست آمده نشان داد که بیشترین اثرگذاری متغیر مستقل (مشارکت) بر متغیر وابسته (سلامت اجتماعی) در بعد فیزیکی کالبدی با مقدار 031/36، وکمترین تأثیرگذاری در بعد اقتصادی با مقدار 289/28 به دست آمده است.
nk href="moz-extension://f58b0108-9e0a-408e-b1f3-1ab14a6c8a0f/skin/s3gt_tooltip_mini.css" rel="stylesheet" type="text/css" >
مریم رحمانی لشگری، علیرضا استعلاجی، آزیتا رجبی، مجید ولی شریعت پناهی،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده
پایداری اجتماعی امروزه بهعنوان مهمترین بعد توسعه پایدار، جایگاه مهمی در برنامهریزیهای شهری دارد و پیوسته با افزایش مشکلات اجتماعی و واگرایی بین محلات از نظر انجام و مشارکت، بر اهمیت آن در برنامهریزیها افزوده می شود. از این رو این امر نیاز به بررسی های بیشتری در مطالعات شهری دارد. این پژوهش بهمنظور بررسی نقش مشارکت اجتماعی در توسعه پایداری اجتماعی محلات انجام شده است. برای این منظور میزان تاثیر معناداری این دو متغیر، مورد سنجش قرار گرفته است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی – تحلیلی میباشد جمعآوری داده ها به روش کتابخانهای و میدانی بوده است. جامعه آماری پژوهش از گروه خبرگان تشکیل شده است که به روش در دسترس 20 نفر بهعنوان حجم نمونه پژوهش انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسش نامهای که براساس مبانی نظری و مطالعات انجام شده در مقیاس پنج درجهای لیکرت طراحی شده، می باشد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از معادلات ساختاری و به کمک نرمافزار ایموس انجام شده است. نتایج بهدست آمده نشان داد که مشارکت اجتماعی شهروندان در محلات با ضریب (بتا) 732/0 بر توسعه پایدار اجتماعی این محلات تاثیر مثبت دارد و رابطه این دو متغیر با هم معنادار میباشد. بهعبارتی دیگر با تقویت مشارکت اجتماعی توسعه پایدار اجتماعی نیز تقویت خواهد شد. و متغیرهای حس تعلق به مکان، رضایت از محله، مشارکت در فعالیتهای محلهای و اعتماد نیز بر متغیر مشارکت اجتماعی در محلات اثرگذاری مثبتی دارند.
دکتر احمد پوراحمد، آقای علی صابری،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده
راهبرد توسعۀ شهری برنامهای نوین است که امروزه در بسیاری از شهرهای جهان و برخی شهرهای ایران به منظور بهبود کیفیت زندگی، کاهش فقر، توسعۀ پایدار و ایجاد حکمروایی خوب شهری با رویکردی مشارکتی اجرا میشود.هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسۀ ابعاد راهبرد توسعۀ شهری از نظر شهروندان و مدیران شهری است. پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است. جامعۀ آماری پژوهش مدیران و کارکنان حوزۀ مدیریت شهری و شهروندان شهر یاسوج است. حجم نمونه براساس فرمول کوکران برای شهروندان ۳۸۴ نفر و برای مدیران ۳۰ نفر برآورد گردید. برای تحلیل پژوهش از آزمونهای تی تکنمونهای، تی مستقل، تحلیل واریانس یکطرفه و رگرسیون خطی چندمتغیره استفاده شد. نتایج تحقیق نشان میدهد از نظر شهروندان ابعاد راهبرد توسعۀ شهری وضعیت مناسبی ندارند، در حالی که مدیران شهری رضایت نسبی از وضعیت این ابعاد دارند. به طوری که با توجه به آمار توصیفی و آزمون تی، میانگین کل ابعاد راهبرد توسعۀ شهری از نظر شهروندان ۱.۸۸ و از دید مسئولان شهری ۲.۹۸ است. علاوه براین، میزان رضایت از ابعاد پژوهش بین دو گروه تفاوت قابل توجهی دارد؛ نتایج رگرسیون خطی نشان داد از دید شهروندان ابعاد بانکی بودن با ضریب ۰.۴۱۳ و قابلیت زندگی با ضریب ۰.۱۶۷ دارای بیشترین و کمترین میزان اهمیت هستند. در حالی که از دید مدیران شهری، ابعاد قابلیت زندگی و حکمروایی خوب با ضریب ۰.۳۷۳ و ۰.۱۱۲ بیشترین و کمترین اهمیت را دارند. در نهایت نتایج پژوهش حاضر میتواند درک بهتری برای مدیران شهری فراهم کند تا در تصمیمگیریها و ارائۀ مناسبتر خدمات عملکرد بهتری داشته باشند.
ابوالفضل مشکینی، محمدرضا بهرامی،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده
در ایجاد فضای شهری، همیشه تبادل نظر در مورد اینکه فضا در حال حاضر چیست و چگونه باید وجود داشته باشد، توسط کسانی که در آن مکان زندگی می کنند، وجود دارد. بنابراین بهبود در واقعیت خشن آن در برخی از افکار آنها در قالب یک تغییر فیزیکی در محیط فعلی تحقق می یابد. - و بازآفرینی شهری یکی از این اشکال است. با توجه به افزایش تعداد پروژه های بازآفرینی شهری در دهه های اخیر لزوم توجه به ابعاد اجتماعی در آن بسیار حائز اهمیت می باشد.بر این اساس سرمایه اجتماعی بعنوان یکی از پتانسیل های اجتماعی محله،مفهومی است که در بازآفرینی اهمیتی ویژه یافته است .بنابراین با توجه به ضرورت موضوع، این پژوهش به تحلیل نقش سرمایه اجتماعی بر بازآفرینی محلات شهری پرداخته است. روش پژوهش کاربردی و ماهیتا توصیفی-تحلیلی و هدف اصلی این پژوهش تحلیل میزان نقش سرمایۀ اجتماعی در بازآفرینی محله اسلام آباد کرج نزد ساکنان محله می باشد.در این راستا گردآوری داده ها در بخش نظری به روش اسنادی و در بخش عملی نیزپیمایشی، مبتنی بر پرسشنامه بوده است. جامعه آماری این تحقیق را افراد بالای 15 سال ساکن محله بالغ بر 25هزار نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده تشکیل داده اند، لذا از این جامعه با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 410 نفر انتخاب شد جهت تحلیل داده ها از ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون خطی چندگانه از نرم افزار spss استفاده شد. که نتایج بیانگر رابطه همبستگی قوی بین سرمایه اجتماعی و بازآفرینی شهری در محله اسلام آباد کرج بود. دلالت های این تحقیق مبنی بر ارتباط بین سرمایه اجتماعی و بازآفرینی شهری لزوم توجه به مولفه های سرمایه اجتماعی و اتخاذ سیاست هایی برای حفظ و ارتقای آن در راستای تضمین موفقیت آمیز بازآفرینی شهری در فضای محله اسلام آباد کرج را افزایش می دهد.