109 نتیجه برای آب
یوسف قویدل رحیمی، منوچهر فرج زاده، اسماعیل لشنی زند،
دوره 18، شماره 51 - ( 4-1397 )
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی تغییرات زمانی توفان های گـرد وغبـار خرم آباد از سال 1951تا 2015 است. بدین منظور دادههای مربوط به فراوانی وقوع روزهای توام با توفان گرد و غبار از سازمان هواشناسی کشور دریافت و پس از تنظیم به صورت سریهای زمانی ماهانه، فصلی و سالانه مورد تحلیل قرار گرفت. در این مطالعه از روشهای تحلیل آمار توصیفی، تحلیل روند خطی و پلی نومیال و آزمون ناپارامتری منکندال به منظور بررسی تغییرات زمانی فراوانی وقوع توفانهای گرد و غباری ایستگاه خرمآباد استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که تمرکز ماهانه فراوانی وقوع توفانهای گرد و غباری ایستگاه خرمآباد در سه ماهه مه، ژوئیه و ژوئن است و بر این اساس از ماه اردیبهشت تا تیر (مه تا ژوئیه) بر فراوانی وقوع توفانهای گرد و غباری ایستگاه خرمآباد افزوده میشود که این موضوع با فصل گرما و خشکی منطقه ارتباط دارد. در بازه فصلی غیر از ماه پائیز که دارای فراوانی وقوع توفانهای گرد و غباری چندانی نیست در بقیه فصول خصوصاً فصل بهار و تابستان تمرکز فصلی فراوانی وقوع توفانهای گرد و غباری ایستگاه خرمآباد قابل مشاهده است. تحلیل روند تغییرات زمانی فراوانی وقوع توفانهای گرد و غباری ایستگاه خرمآباد نشان داد که در اغلب ماههای سال و سه فصل بهار، تابستان و پائیز و همچنین در بازه سالانه تغییرات زمانی فراوانی وقوع توفانهای گرد و غباری ایستگاه خرمآباد معنیدار بوده و با شیب نسبتاً زیادی در حال افزایش است.
امجد ملکی، سجاد باقری، سارا مطاعی،
دوره 19، شماره 52 - ( 1-1398 )
چکیده
ارزیابی آسیب پذیری و تهیه نقشه خطر آلودگی به عنوان یک راهکار مهم مدیریتی جهت حفظ منابع آب کارستی مطرح می باشد. آبخوانهای کارستی در مناطق نیمه خشک غرب ایران با توجه به شرایط طبیعی منطقه، مستعد آلودگی هستند. هدف از این پژوهش برآورد میزان و تهیه نقشه آسیب پذیری آبخوان کارستی توده بیستون پرآو و دشت کرمانشاه در برابر انتشار آلودگی با استفاده از مدل COP است. این مدل با استفاده از سه پارامتر لایه پوشاننده (O)، غلظت جریان(C) رژیم بارش(P) به ارزیابی آسیب پذیری منابع آب کارست در برابر آلودگی می پردازد. نتایج نشان می دهد که 4/31% مساحت منطقه در پهنه آسیب پذیری متوسط و 7/30% مساحت منطقه در پهنه آسیب پذیری کم واقع شده و9/37% درپهنه با آسیب-پذیری خیلی کم واقع شده است که بیشتر محدوده دشت را دربرمیگیرد. عمده مناطق با آسیب پذیری کم و متوسط، در قلمرو کارست های تکامل یافته سازند آهکی، در قسمت های مرتفع منطقه قرار دارند. پوشش گیاهی این مناطق جنگلهای استپی درمحدوده با آسیبپذیری کم و فاقد پوشش گیاهی در محدوده با آسیبپذیری متوسط است که بارش آنها بیش از 800 میلیمتر میباشد. بطورکلی در منطقه مورد مطالعه به ترتیب پارامترهای C، P و O بیشترین نقش را در میزان آسیب پذیری دارا می باشند.
نجمه شفیعی، محمد علی زنگنه اسدی، جواد جمال آبادی، زینب مجرد تیتکانلو،
دوره 19، شماره 52 - ( 1-1398 )
چکیده
هدف از انجام این مطالعه بررسی علل افت آبهای زیرزمینی بر اثر فعالیتهای تکتونیکی ، برداشتهای بیرویه و خشکسالیهای اخیر در چارچوب نظریه ژئودوآلیته می باشد. بدین منظور و با هدف ارزیابی فعالیتهای تکتونیکی منطقه، از برخی شاخصهای ژئومورفیک از جمله شاخصهای((BS)، AF)) ، (T)، (J) ، (Hi)، (VF)، S)) ، (SL) ، (Δa) ، (Iat)) و نقشههای همعمق و همافت حوضه استفاده شده است. بررسیهای انجام شده نشان میدهد که میزان بارش در سال 82 نسبت به سال88، 310 میلیمتر کاهش و به تبع آن تعداد چاهها 217حلقه افزایش یافته و میزان برداشت از سطح چاهها نیز 58298659 میلیون متر مکعب بر ساعت کاهش یافته است. همچنین میزان متوسط عمق چاهها 10 متر افزایش یافته بهطوری که بیشترین میزان افت مربوط به چاه خومهزار درحدود 26- متر واقع در بخش جنوبی حوضه است که این شواهد نشان میدهد در محدوده آبخوان علاوه بر نقش تکتونیک در بازه طولانی مدت، نقش فعالیتهای انسانی و خشکسالیها هم میتوانند جزء عوامل مؤثر در افت آب زیرزمینی و توسعه ژئودوالیتی در سطح دشت به شمار آیند.
محمدجواد وحیدی، رسول میرعباسی نجف آبادی،
دوره 19، شماره 53 - ( 4-1398 )
چکیده
به منظور حفاظت از منابع خاک و آب باید نواحی فرسایشپذیر حوضه های آبخیز شناسایی گردند تا بتوان با برنامه ریزی در قالب طرحهای حفاظت خاک یا آبخیزداری، از تخریب بیشتر اراضی جلوگیری و فرسایش را کنترل نمود. بر این اساس، تحقیق حاضر با هدف کلاس بندی و پهنه بندی نواحی حساس به فرسایش آبی در حوضه آبخیز هروی با استفاده از منحنی یولاستورم انجام شده است. در این مطالعه، 10 زیرحوضه بر اساس سطوح تغذیه آبراهه ها جدا شد. تغییرات مکانی مشخصه های خاک زیرحوضه ها شامل بافت و میانگین اندازه قطر ذرات به روش قرائت کامل هیدرومتر اندازه گیری گردید و حداکثر سرعت پتانسیل خروجی زیرحوضه ها نیز بر اساس خصوصیات هر زیرحوضه محاسبه شد. سپس وضعیت فرسایش و رسوب در حوضه ها و زیرحوضه ها با استفاده از منحنی یولاستورم (بر اساس میانگین اندازه قطر ذرات رسوب و سرعت پتانسیل خروجی) بررسی و به طور مقایسهای از لحاظ فرسایش پذیری کلاس بندی شد. نهایتاً نقشه پهنه بندی نواحی حساس به فرسایش آبی منطقه مورد مطالعه به دست آمد. نتایج به دست آمده نشان داد که قسمت های بالادست و کناری حوضه، شامل زیرحوضه شماره 4 (94/8 درصد از اراضی)، فرسایش پذیری خیلی زیاد و زیرحوضه های شماره 1 و 9 (94/36 درصد از اراضی) فرسایش پذیری زیاد دارند. این نواحی اغلب دارای شیب زیاد و فاقد پوشش گیاهی یا دارای پوشش گیاهی ضعیف (مانند مراتع ضعیف و زراعت دیم) هستند؛ لذا ارائه راهکارهای مناسب جهت جلوگیری از فرسایش بیشتر در آنها الزامی است.
علی بیات، سعید مشهدی زاده ملکی،
دوره 19، شماره 53 - ( 4-1398 )
چکیده
بخار آب قابل بارش (PWV) یکی از کمیت های مهم در هواشناسی و تغییرات اقلیم است. شیدسنج خورشیدی، سنجنده AIRS و رادیوسوندها ابزارهایی هستند که PWV را از سطح، فضا و داخل جو زمین اندازه گیری می کنند. در این مقاله از داده های PWV اندازه گیری شده با شیدسنج خورشیدی دانشگاه تحصیلات تکمیلی زنجان، سنجنده AIRS و داده های ایستگاه های سینوپتیک شامل دما، دمای نقطه شبنم، فشار و رطوبت نسبی 29 ایستگاه سینوپتیک ایران استفاده شده است. داده های شیدسنج خورشیدی دربازه اندازه گیری دسامبر 2009 تا دسامبر 2013 و داده های سنجنده AIRS و 29 ایستگاه سینوپتیک از سپتامبر 2002 تا دسامبر 2015 میباشد. برای اعتبارسنجی داده های سنجنده AIRS از اندازه گیری های شیدسنج خورشیدی استفاده شد که همبستگی 90 بین آنها بدست آمد. میانگین PWV اندازه گیری شده با شیدسنج خورشیدی و سنجنده AIRS به ترتیب برابر 9/8 و 10/8 میلیمتر است. مقدار PWV بیشترین مقدار را در سواحل دریای عمان، خلیج فارس و دریای خزر دارد و کمترین مقدار آن در داخل ایران و در بالای رشته کوهای زاگرس می باشد. میانگین همبستگی PWV و دما، دمای نقطه شبنم، فشار و رطوبت نسبی به ترتیب 73، 74، 40 - و 30 – درصد بدست آمد. نقشه همبستگی دما و PWV یک روند افزایشی با عرض جغرافیایی را نشان می دهند که به ازای افزایش هر درجه در عرض جغرافیایی 2/8 درصد همبستگی افزایش می یابد.
لیلا منتصری، ابوالقاسم امیر احمدی، محمد علی زنگنه اسدی،
دوره 19، شماره 55 - ( 10-1398 )
چکیده
در این پژوهش به بررسی نقش عوارض ژئومورفولوژی در تغییر کیفیت شیمیایی آب در بخشی از جغرافیای شمالشرق کشور پرداخته شده است. عارضه ژئومورفولوژی مورد بحث در این پژوهش تپههای مارنی است که حاصل فعالیتهای آتشفشانی-رسوبی دوران سوم زمینشناسی میباشد و به نقش شیمیایی اثرات این تپهها در گلآلود کردن آب یکی از رودخانههای جاری در پهنه آن (رودخانه کلاته سادات در غرب سبزوار) جهت آبیاری اراضی کشاورزی اطراف این رودخانه پرداخته میشود که در اصطلاح عامیانه به آن "آبرنگ کردن" میگویند. در این مطالعه از روشهای مشاهده میدانی، مصاحبه با کشاورزان محلی، برداشت و آنالیز نمونه آب و آزمایشهای فیزیکوشیمیایی استفاده شده است. نتایج آزمایشها و مقایسه کیفیت شیمیایی آب زلال و گلآلود نشان داد که میزان درصد رسوب (گلآلودگی)، سختیکل (غلظت کلسیم و منیزیم) و شوری آب (هدایت الکتریکی) در آب گلآلود بیشتر است؛ اما تحلیل آماری و رسم نمودار شولر و ویلکاکس و طبقهبندی SSP و SAR مشخص کرد که این افزایش در حد بحرانی و آسیبپذیر نیست و کیفیت آب شرب و کشاورزی رودخانه کلاته سادات و حتی سختی کل آن در وضعیت مطلوب و خوبی است. بهعبارتی تپههای مارنی و گلآلودگی آب سبب تغییرات قابل توجه در کیفیت شیمیایی آب رودخانه نمیشود؛ لذا از آب گلآلود میتوان برای آبیاری اراضی کشاورزی استفاده کرد.
بهمن شفیعی، دکتر حمید برقی، دکتر یوسف قنبری،
دوره 19، شماره 55 - ( 10-1398 )
چکیده
هدف از این مقاله بررسی اثرات اجتماعی، اقتصادی و محیطی خشکسالی از دیدگاه روستاییان با رویکرد مدل سازی معادله ساختاری میباشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع تحقیقات توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش را 1762 سرپرست خانوار و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران تعداد 316 نفر تعیین شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 و مدلسازی معادلات ساختاری(SEM) انجام شده است. در این تحقیق متغیرهای مشاهده شده برای سه مؤلفه اقتصادی، اجتماعی، و محیطی به دست آمد. سه مدل تحلیل عاملی مرتبه اول برای اندازه گیری سه زیر مقیاس خشکسالی تدوین و اعتبار سنجی شد. نهایتاً چگونگی نقش و تأثیر متغیرهای مشاهده شده و مؤلفههای سه گانه حاصل از آنها بر خشکسالی به عنوان متغیر مستقل پنهان اصلی، و روابط بین آنها به کمک یک مدل ساختاری تحلیل عاملی تأییدی(CFA) چهار عاملی مرتبه دوم تحلیل شد. نتایج نشان از برازش و اعتبار قابل قبول هر سه مدل اندازه گیری خشکسالی و تحقق اهداف و نیز مدل چهار عاملی مرتبه دوم برای بررسی خشکسالی، بر اساس دادههای گردآوری شده بود. در نهایت خشکسالی به میزان 97/0 بر شاخص های اقتصادی و به میزان 97/0 بر شاخص اجتماعی، و بر شاخص محیطی به میزان 87/0 تأثیر داشته است، بنابراین خشکسالی اتفاق افتاده در مناطق روستایی مطالعه شده بیشترین تأثیر را روی شاخص های اقتصادی و اجتماعی و به تبع آن روی شاخص محیطی گذاشته است.
پرویز ضیائیان فیروز آبادی، ایوب بدراق نژاد، رضا سارلی، محبوب بابایی،
دوره 20، شماره 57 - ( 4-1399 )
چکیده
پخش سیلاب یکی از راهکارهای مدیریت منابع آب در مناطق خشک و نیمهخشک است. همچنین در کاهش خسارات ناشی از سیل، افزایش حجم سفره آب زیر زمینی، احیاء مراتع و بیابان زدایی موثر است. پخش سیلاب بر آبخوان یک روش ساده برای استحصال سیلابهای حامل از رسوبات است.که در بیشتر نقاط کشور از دسترس خارج میشوند. درحالیکه به نظر میرسد سیلابها دارای مواد غنی بوده و میتوانند در حاصلخیزی مخروطافکنه و دشتهای سیلابی متشکل از رسوبات دانهدرشت مؤثر واقع شده و بهرهبرداری اقتصادی از آنها را امکانپذیر سازد. بدین منظور استفاده از اطلاعات ماهوارهای و تکنیک GIS سرعت و دقت دستیابی به این مناطق را زیادتر میکند. ازاینرو شناسایی مناطق سیلخیز و بخش سیلاب در اراضی مستعد پاییندست حوضه بیرجند باعث کمک به تغذیه محیط حوضه آبخیز میشود. هدف پژوهش حاضر شناسایی مناطق مستعد پخش سیلاب از منظر سازندهای زمینشناسی است. تمامی فرایندها و تجزیه و تحلیل دادهها در محیط GIS به کمک سه روش saw AHP و منطق بولین برای وزندار کردن و تلفیق لایههایی همچون(شیب،فرسایش،کاربری اراضی،شبکه آبراهه،خاک،پراکنش گسل،واحد زمین شناسی،سطح آبهای زیرزمینی،تصاویر ماهوارهای) استفاده گردید. و مناطق پر مخاطره آن مشخص شد. با توجه به نقشه نهایی بدست آمده 2765 هکتار از مساحت تعیین شده در حوضه آبخیز بیرجند در اولویت اول(مناسب برای پخش سیلاب) و19452 هکتار در اولویت دوم(نامناسب برای پخش سیلاب) قرار گرفت. بهترین روشی که توانست، ارزیابی و نتیجهگیری بهتری را در این مورد ارائه دهد، روش منطق بولین در مکانیابی بخش سیلاب بود.
حمدالله سجاسی قیداری، حمیده محمودی، محبوبه شیرمحمدی،
دوره 20، شماره 57 - ( 4-1399 )
چکیده
آموزش یکی از راحت ترین، بهترین و سریعترین شیوه های توانافزایی جامعه به شمار میآید. آموزش مدیران روستایی نیز از این قاعده مستثنی نیست برای رسیدن به توسعه پایدار روستایی، توانمندسازی دهیاران از طریق آموزش و برگزاری دوره های آموزشی مسئله اساسی است. بر این اساس برای بهبود عملکرد دهیاران دوره های آموزشی متعددی توسط سازمانهای مختلف مرتبط به امور روستایی در طول خدمت برگزار می شود. لذا سنجش کیفیت خدمات آموزش، پیششرط اساسی بهبود کیفیت خدمات آموزشی آتی و به دنبال آن عملکرد دهیاران است. در این مطالعه برای بررسی مسئله از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بهره گرفتهشده است. جامعه آماری تحقیق کلیه دهیاران بخش نصرآباد تربتجام بوده که به علت محدود بودن جامعه، از شیوه تمام شماری استفاده شده است. مطابق نتایج حاصل از آزمون همبستگی، هر دو بخش انتظارات و ادراکات با ویژگیهای فردی دهیاران رابطهای مثبت و معنادار برقرار ساختند. همچنین نتایج آزمون T تک نمونهای نشان داد که میانگین نظر پاسخگویان در دو بخش ادراکات و انتظارات از خدمات آموزشی در حد متوسط به بالا است. یافته های حاصل از کاربست مدل سرکوال بهمنظور انجام فرآیند تحلیل شکاف در تمام ابعاد کیفیت خدمات آموزشی نشان داد که میان انتظارات و ادارکات دهیاران از خدمات آموزشی، نوعی شکاف منفی وجود دارد.
صیاد اصغری سراسکانرود، روح اله جلیلیان، نوشین پیروزی نژاد، عقیل مددی، میلاد یادگاری،
دوره 20، شماره 58 - ( 7-1399 )
چکیده
آب به عنوان یکی از مهمترین نیازهای انسانی برای ادامه حیات منابع آبی میباشد. با توجه به اهمیت موضوع، بحث مدیریت و بهرهبرداری اصولی از منابع آب به یکی از موضوعات مهم جهانی تبدیل شده است. دادههای سنجش از دور در اغلب موارد در مطالعات استخراج پهنههای آبی مورد استفاده قرار میگیرند و نوع دادههای سنجش از دور مورد استفاده نیز نقش مهمی در استخراج آب دارند. در این مطالعه به بررسی توانایی ماهواره لندست با اعمال شاخصهای مربوطه، به میزان استفاده از رودخانه گاماسیاب در استان کرمانشاه و مقایسه این شاخصها پرداخته میشود. ماهیت خاص رودخانههای کمعرض و کمعمق باعث افزایش پیچیدگی مطالعات چنین رودخانههایی با استفاده از دادههای موجود شده است. استخراج آب از تصاویر سنجش از دوری، طی دو دهه اخیر بوده است. شاخصهای آب در ابتدا با استفاده از سنجندههای TM و ETM توسعه یافتند. اما عملکرد بهتر آنها در لندست 8 به خوبی توسط محققان مستند شده است. در این تحقیق از شاخصهای NDWI، MNDWI، AWEI_nsh، AWEI_sh و WRI استفاده شد. با استخراج آستانه بهینه از هیستوگرام شاخصها و اعمال این آستانه، منطقه مورد مطالعه به دو کلاس آب و غیر آب طبقه بندی شد. سپس صحت کلی و ضریب کاپا از هر کدام از شاخصها گرفته شد. در پایان نشان داده شد که شاخص AWEI با صحت کلی 99.09 درصد و ضریب کاپای 0.98 بهترین جواب را در بین شاخصها در منطقه مورد مطالعه میدهد. نتایج این تحقیق نشان داد که این رویکرد به راحتی قادر به استخراج آب از تصاویر ماهوارهای بوده است.
اسداله ملازهی، محمدرضا پودینه، محمود خسروی، محسن آرمش، علی اصغر دهواری،
دوره 20، شماره 58 - ( 7-1399 )
چکیده
امروزه به سبب تغییرات آب و هوایی، مخاطرات طبیعی و چگونگی رفتار با آنها از جمله مهمترین دغدغه های پژوهشگران در زمینه برنامه ریزی محیطی و مدیریت بحران می باشند. هدف از این مطالعه پهنه بندی و پتانسیلسنجی خطر سیلاب در حوضه آبریز سرباز است. بدین منظور پایگاه داده شامل لایه های پهنهای ارتفاع، شیب، خصوصیات زمینشناسی، خصوصیات خاک، بارش، پوشش گیاهی و کاربری اراضی و لایه های خطی آبراهه اصلی، آبراهه فرعی و تراکم زه کشی سطح حوضه مورد استفاده قرار گرفت. سپس با استفاده از پرسشنامه و نظر کارشناسان خبره و همچنین تحلیل سلسله مراتبی، ارزش هر لایه در سیل خیزی محاسبه شد. هر کدام از این لایهها بر مبنای پتانسیل سیل خیزی در مقیاس خطر کم تا زیاد طبقهبندی شدند و در نهایت با استفاده از مدل همپوشانی وزنی درمحیط سامانه اطلاعات جغرافیایی با هم ادغام شدند. نتایج نشان داد که آبراهه اصلی، کاربری اراضی و بارش مهمترین مؤلفه ها در سیلخیزی حوضه آبریز رودخانه سرباز هستند. از کل مساحت حوضه سرباز فقط 0/5 درصد پتانسیل سیلخیزی زیاد تا بسیار زیاد را داراست و نواحی مرکزی حوضه به سبب توپوگرافی و شرایط هیدروگرافی ویژه، بالاترین پتانسیل سیل خیزی را دارند. علاوه بر این ناحیه، بخشهای حاشیه ای رودخانه اصلی به سمت خروجی حوضه و همچنین بخش هایی از حواشی رودخانه های فرعی مهم، بیشترین پتانسیل سیل خیزی را دارا هستند. علیرغم وسعت محدود ناحیه پرخطر، به سبب تراکم جمعیت و اراضی کشاورزی، اهمیت این ناحیه از نظر مدیریت بحران بسیار بالاست.
پرویز کردوانی، فریده اسدیان، محمدرضا فلاح،
دوره 20، شماره 59 - ( 10-1399 )
چکیده
بهره برداری بی رویه از سفره های زیر زمینی دشت شهریار افت سطح آبهای زیر زمینی را در منطقه بوجود آورده است. تغذیه مصنوعی آبخوان ها می تواند حجم مخزن آب زیرزمینی را افزایش و روند افت سطح آن را کاهش و همچنین از پیشروی آب شور و خشک شدن قناتها جلوگیری کند. در این پژوهش سعی شده است با تلفیق سیستم اطلاعات جغرافیایی و منطق بولین ، مناسب ترین عرصه ها را برای تغذیه مصنوعی درمنطقه دشت شهریار شناسایی کرد. بدین منظور، ابتدا هفت عامل شیب ، نفوذپذیری ، ضخامت آبرفت ، قابلیت انتقال ، نواحی هم افت ، کاربری اراضی و هدایت الکتریکی منطقه مورد مطالعه، در محیطGIS آماده سازی و نقشه هرکدام از عوامل تهیه گردید. سپس با استفاده از وزن های اکتسابی هر لایه نقشه های وزن دهی شده عوامل موثر در مکانیابی با همدیگر تلفیق و با روش منطق بولین نقشه نهایی در دو کلاس مناسب و نامناسب تهیه گردید. و در نهایت بهترین مکان برای اجرای تغذیه مصنوعی آبخوان ها در منطقه شناسایی شد. نتایج این تحقیق نشان داد که عرصه های با تناسب بالا جهت اجرای طرح های تغذیه مصنوعی اغلب در شیب کمتر از 3 درصد و نزدیک رودخانه چیتگر قراردارند.
صادق کرمی،
دوره 20، شماره 59 - ( 10-1399 )
چکیده
اهمیت تغییرات اقلیمی از آن سو است که وجه جهانی به خود گرفته و گفته میشود تا حدودی از کنترل انسان خارج شده است و بشر تنها میتواند با دانش و مدیریت در مقابل پیامدهای منفی آن امنیت خود و جامعه را تامین کند. بر این بنیاد پژوهش حاضر با روش تحلیلی، در صدد تبیین پیامدهای امنیتی تغییرات اقلیمی بر ایران و در مقیاس کوچکتر و کاربردیتر در حوضه آبریز مرکزی برآمد. یافتههای پژوهش گویای این مطلب است که تغییرات اقلیمی بر پهنه جغرافیای ایران در وجه تغییر الگوی بارش، کاهش بارش و افزایش دما خود را نشان داده، در مرحله بعد این موارد باعث برداشت بیش از حدِ آبخوانها شده و آن هم کاهش کیفیت آبهای زیرزمینی را به همراه داشته است. این زنجیره باعث طرح پروژههای انتقال آب بینحوضهای شده است که حداقل برونداد چرخه یاد شده تنشهای اجتماعی است که در سنوات اخیر چند مورد از آن اتفاق افتاد. با توجه به وسعت جغرافیایی این حوضه و نیز تعلق آن به یکی از پربسامدترین محورهای تمدنی ایران، مجموعه پیامدهای امنیتی تغییرات اقلیمی در حوضه آبریز مرکزی، علاوه بر تاثیر بر لایههای مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و محیطی، تاثیر چند مقیاسی نیز دارد و تاثیرات مخرب آن فراتر از مقیاس کشوری و تا حد مقیاس فرامنطقهای فرهنگ ایرانی است. در این راستا، یافتههای پژوهش حاکی از این است که تغییرات اقلیمی در حوزه آبریز مرکزی در ابعاد گوناگون بر زیست جامعه و کشور موثر افتاده به گونهای که در صورت تداوم روند موجود تمدن ایرانی را دچار چالش راهبردی خواهد کرد. بدین منظور در پایان کار پژوهش، حکمرانی خوب آب، به عنوان بهترین راه مقابله و کنترل پیامدهای منفی تغییرات اقلیمی بر حوضه آبریز مرکزی به طور ویژه و ایران به طور عام استدلال شده است.
پرویز ضیائیان فیروزآبادی،
دوره 20، شماره 59 - ( 10-1399 )
چکیده
داده ها، تصاویر و محصولات متنوع سنجش از دور ماهواره ای از زمان تولید این نوع منابع اطلاعاتی، جایگاه خود را در مطالعات خشکی،خشکسالی و کشاورزی به اثبات رسانیده است. در این میان باندهای مرئی، مادون قرمز نزدیک و حرارتی در تولید محصولاتی چون پوشش گیاهی و دمای سطح زمین از پرکاربردترین آنها محسوب میشوند. در این تحقیق، از داده های سنجنده MODIS به منظور بررسی و یافتن ضرایب رابطه فضایی اندکس پوشش گیاهی-دمای سطح( NDVI-TS) و NDVI- ΔTS برای استخراج زمان وقوع خشکسالی کشاورزی از ژوئن تا اکتبر سال های 2007 تا 2010 در حوضه آبریز سیمینه رود استفاده شده است، شاخص شرایط دما–پوشش گیاهی( VTCI)و شاخص کمبود آب( WDI )که قادر به شناسایی تنش خشکی در مقیاس منطقه ای هستند از آنهااستخراج شده اند. نتیجه این تحقیق نشان داد، که در هردو شاخص، وضعیت تنش خشکی در سال های 2007 و 2008 بیشتر بوده است. همچنین بر اساس رابطه فضای NDVI-TS در تمام سال های 2007 تا 2010 شیب بالایی فضای مثلثی برای لبه گرم منفی است. این بدان معناست که با افزایش NDVI میزان LST کاهش یافته است درحالیکه برای لبه سرد شیب مثبت است. همچنین شیب به دست آمده از رابطه فضای NDVI-ΔTS برای خط خشک منفی است یعنی خط خشک یا خط حداقل تعریق-تعرق( ETR)یک همبستگی منفی با NDVI را نشان می دهد. درحالیکه برای خط مرطوب بالاخص در سال 2010 شیب مثبت بوده و در بقیه سال ها تغییر محسوسی دیده نمی شود. پژوهش حاضر نشان داد، مقدار آستانه VTCI برای تنش خشکی در سال 2007 و 2008 شدید بوده است.
محسن سقائی،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده
در قرن حاضر حمل و نقل هوایی در روابط کشورهای مختلف جهان ، تبادل فرهنگ ، نمایش قدرتهای اقتصادی و نظامی وتسریع امورحیاتی یک کشور نقش حساسی بر عهده دارد و در این بین فرودگاهها بخش حیاتی و مهمی از سیستم حمل و نقل هوایی را تشکیل می دهند. درواقع زیربنایی ترین بخش از صنعت حمل و هوایی هر کشور را تشکیل می دهد. لذا شناخت مشکلات این بخش از صنعت حمل و نقل هوایی در تسریع فعالیت های مربوط به جا به جایی مسافرین ، توسعه شبکه پرواز ، توسعه فیزیکی فرودگاه ،کاهش سوانح هوایی و کاهش مشکلات ناشی از همجواری با مناطق مسکونی (برخورد با مناطق مسکونی و ایجاد آلودگی صوتی ) تاثیر گذار است. در راستای موضوع فوق هدف از انجام این پژوهش بررسی معضلات حاکم بر فرودگاه بین المللی مهرآباد به عنوان مهمترین فرودگاه پروازهای داخلی کشور از دیدگاه مکانی و شبکه پرواز براساس شاخص های استاندارد سازمان هواپیمایی کشوری است . لذا از بین متخصصین صنعت حمل و نقل هوایی (خلبانان ، مسئولین و پرسنل شاغل در فرودگاه مهرآباد) تعداد 240 نفر به عنوان نمونه انتخاب و پرسشنامه محقق ساخته در بین آنها توزیع گردیده است . و با کاربرد مدل تحلیل عاملی و نرم افزار های Spss و Lisrel نتایج مشخص نمود که مهمترین مشکلات فرودگاه بین المللی مهرآباد عبارت است از : نزدیکی به مناطق مسکونی ، ایجاد آلودگی صوتی برای ساکنان همجوار فرودگاه ، همجواری با فرودگاه نظامی ، نداشتن فاصله مناسب با سایر فرودگاه ها و مبدا قرار گرفتن فرودگاه مهرآباد در پروازهای داخلی در شبکه پروازی کشور ، که در مجموع 79/83 درصد از واریانس مشترک را توجیه می کند و سایر متغییر ها نتوانسته اند واریانس قابل توجهی را توجیه نمایند.
علی اکبر شایان یگانه، مینا فیروز یزدی، جواد جمال آبادی،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده
یکی از حیاتی ترین نیازهای بشر آب است. عنصر کروم یکی از فلزات سنگین است که موجب آلودگی آب در مناطق مختلف می شود. منطقه مورد مطالعه ارتفاعات جغتای و دشت های داورزن، خوشاب، جغتای، جوین و سبزوار در استان خراسان رضوی می باشد. در این پژوهش آلودگی آب به عنصر کروم و نیز تاثیر سنگ شناسی ارتفاعات جغتای برکیفیت آب منطقه از حیث کرومیت، بررسی و تجزیه و تحلیل شده است. در این تحقیق تعداد 13 نمونه، جمع آوری و با روش طیف سنج اتمی آزمایش گردیده و با مقایسه آنالیز داده های ژئوشیمی و حدود استاندارد، میزان کروم موجود در آنها مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان می دهد که مقدار کروم در منابع آبی انتخاب شده بین 3/0-1/2 میلی گرم در لیتر متغیر است. نمونه های ژئوشیمی از ppm210 تا ppm 4700 متغیر است. سنگ شناسی منطقه بالاخص معادن کرومیت بر کیفیت آب تاثیر گذاشته است. اما تراکم گسلها و مخروط افکنه ها بر مقدار کروم حل شده تاثیری نداشته است. تاثیر شیب لایه های زمین شناسی مثبت است و نقش میزان اسیدیته در آلودگی آب به کروم ضعیف می باشد. در نهایت مقدار کروم در برخی نمونه ها بیش از حد استاندارد است و باید از سوی متولیان امر مد نظر قرار بگیرد.
صادق بشارتی فر، خداداد ممبینی زاده،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده
پژوهش حاضر کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی و همبستگی می باشد که جهت گردآوری اطلاعات از دو روش اسنادی و میدانی و با بکارگیری شاخصهای خدماتی و اجتماعی- اقتصادی و همچنین بهرهگیری از مدلهای کمی و مدلهای آمار فضایی در سال 1397 انجام شده است. هدف پژوهش تحلیل و ارزیابی نابرابری های فضایی در برخورداری از کاربری های خدمات شهری در نفت شهر آبادان می باشد. نتایج نشان داده که نواحی توسعه یافته به لحاظ اقتصادی- اجتماعی و توزیع خدمات شهری عمدتاً نواحی مرکزی اطراف پالایشگاه وابسته به صنعت نفت می باشند که صرفا بخاطر وابسته بودن به کارمندان شرکت نفت و حمایت های شرکت نفت و بهرمندی از استانداردها و امتیازات لازم در آن از بیشتر شاخص های لازم بهره مند هستند و در طرف مقابل دیگر نواحی شهر که به تبع فعالیت های صنعت نفت در کنار آنها به صورت ارگانیک بوجود آمده اند، فاقد و یا محروم از امکانات و خدمات شهری لازم هستند. از دیگر نتایج پژوهش وجود رابطه مثبت، قوی و معنیدار بین توسعه اقتصادی و اجتماعی با توسعه خدمات شهری در شهر آبادان است، به طوریکه وجود نواحی برنامهریزی شده وابسته صنعت نفت که هم به لحاظ اقتصادی و اجتماعی مترقیتر هستند و هم به لحاظ کالبدی و خدماتی برنامهریزی شدهتر هستند و نیز وجود نواحی حاشیهای به ویژه در نواحی شرقی شهر آبادان که هم به لحاظ اجتماعی و اقتصادی ضعیف و آسیبپذیراند و هم به لحاظ توسعه کالبدی کمتر مورد توجه مدیریت شهری بودهاند، تأثیر اینگونه شکل از توسعه و توزیع نامطلوب و ناعادلانه شاخص های خدمات شهری منجر به نوعی جدایی گزینی و نابرابری های فضایی در شهر آبادان گردیده است.
نسا سپندار، کمال امیدوار،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده
در این پژوهش سعی بر آن است تا منابع رطوبت و مسیر حرکت آن برای بارشهای سنگین جنوب و جنوب غرب ایران با استفاده از الگوریتم جدیدی مبتنی بر رودخانهی جوی شناسایی شود. به همین منظور از بارندگی روزانهی 17 ایستگاه سینوپتیک در بازهی زمانی 1986 تا 2015 در جنوب و جنوب غرب ایران که بازهی زمانی مشترک دارند و منطقهی مورد مطالعه را به طور کامل پوشش میدهند استفاده شده است. همچنین از مجموعه دادههای مراکز ملی پیش بینی محیطی/ مرکز ملی تحقیقات جوی (NCEP/NCAR ) مرکز پیش بینیهای میان مدت اروپا (ECMWF) و دادههای تحلیل مجدد (ERA-interim) با قدرت تفکیک مکانی 75/0 در75/0 طول و عرض جغرافیایی با تفکیک زمانی 6 ساعته استفاده شده است. متغیرهای استفاده شده شامل بخار آب یکپارچه (IWV)، رطوبت ویژه (q) و مولفههای مداری و نصف النهاری باد (u,v) میباشند. در این پژوهش برای شناسایی و مسیریابی رودخانههای جوی از الگوریتمی مبتنی بر محاسبه ی انتگرال قائم انتقال افقی بخار آب (IVT) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که منبع اصلی رطوبت بارندگی در جنوب و جنوب غربی ایران، جنوب دریای سرخ و خلیج عدن میباشد. البته خروجی نقشه ها نشان میدهد که دریای عرب نیز در تامین رطوبت این بارشها بی تاثیر نبوده است. شبه جزیره عربستان نیز با توجه به میزان بالای انتقال رطوبت، به عنوان مسیر انتقالی، حجم بسیار زیادی از رطوبت را به سمت منطقهی مورد مطالعه گسیل میکند. در انتها، مسیر رطوبت به منطقه ی مورد مطالعه ترسیم و شناسایی شد و نتیجتا با در نظر گرفتن 3 شرط اصلی برای رودخانهی جوی، میتوان گفت مسیر به دست آمده، همان مسیر رودخانهی جوی میباشد.
محمد معتمدی راد، لیلا گلی مختاری، شهرام بهرامی، محمد علی زنگنه اسدی،
دوره 21، شماره 62 - ( 7-1400 )
چکیده
منابع آب زیرزمینی مهمترین بخش از آبهای شیرین قابل استفاده و در دسترس بشر به حساب میآید. پژوهش حاضر به بررسی و ارزیابی کیفیت منابع آبی حوضه کارستی روئین اسفراین میپردازد. بدین منظور نمونهبرداری از منابع آب (20 نمونه) به عمل آمد و کیفیت آب زیرزمینی منطقه از لحاظ شرب، کشاورزی و صنعت با استفاده از نمودار شولر، ویلکوکس و روش لانژلیه و شاخصهای WQI و GQI مورد ارزیابی قرار گرفت. با توجه به نتایج آنالیز نمونههای برداشت شده و نمودار شولر، بیشتر آب چشمههای منطقه در رده خوب برای شرب قرار گرفتند. نتایج حاصل از نمودار ویلکوکس نشان داد که فقط نمونههای S7 (چشمه زرگرا)، نمونه S6 ( چشمه قرنگ زوچه) و نمونه S20 (رودخانه در خروجی حوضه)دارای آب شور ولی قابل استفاده برای کشاورزی و بقیه مناسب برای کشاورزی بودند. جدول کیفیت آب چشمههای منطقه از لحاظ مصارف صنعتی نیز نشان داد کلیه نمونههای آب منطقه به جز چشمه سنگوا که دارای آب با خاصیت رسوبگذار میباشد، دارای خاصیت خورنده میباشند. شاخص WQI نیز نشان از کیفیت مناسب تمامی نمونههای برداشت شده از لحاظ شرب میباشد و فقط آب سطحی خروجی حوضه که WQI آن بالاتر از 50 میباشد در رده خوب قرار میگیرد. بررسی مکانی و پهنهبندی کیفیت آب شرب از شاخص GQI نیز صورت گرفت که مقدار شاخص کیفی GQI در منطقه برای نمونهها از42/93 تا 87/95 متغیر بوده است. لذا میتوان گفت هر چند که کمترین میزان کیفیت نمونهها مربوط به آب سطحی خروجی حوضه میباشد، ولی این مقدار کیفیت نیز در رده کیفیت مناسب قرار میگیرد. لذا در مجموع تمامی منابع آبی منطقه مورد مطالعه از نظر استانداردهای آب آشامیدنی در رده کیفیت مناسب قرار میگیرند.
عقیل مددی، ابراهیم بهشتی جاوید، نازفر آقازاده،
دوره 21، شماره 62 - ( 7-1400 )
چکیده
در سالهای اخیر با افزایش خسارات ناشی از وقوع زمین لغزش، بشر در صدد کاهش زیانهای آن برآمده است. بنابراین، با شناسایی مناطق مستعد زمین لغزش و رتبه بندی آنها میتوان تا حدودی از خطرات ناشی از رخداد این پدیده جلوگیری نمود. هدف این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر در وقوع زمینلغزش حوضه کندیرق چای و پهنه بندی این حوضه به لحاظ خطر رخداد زمین لغزش با استفاده از روشهای فرایند تحلیل شبکه میباشد. در این راستا با توجه به مرفومتری حوضه و نیز نتایج پژوهشهای گذشته،١٠ عامل مؤثر در رخداد زمینلغزشهای حوضه آبریز کندیرق چای شامل لیتولوژی، کاربری اراضی، بارش، شیب، جهت شیب، فاصله از جاده، فاصله از گسل و فاصله از آبراهه، شاخص قدرت آبراهه( SPI)و شاخص حمل رسوب(STI)، شناسایی و مورد استفاده قرار گرفتند. در ادامه جهت امتیازدهی به عوامل و معیارها و طبقهبندی آنها از روش فرایند تحلیل شبکهای ANPاستفاده شده است. بدینصورت که برای مقایسه و رتبه بندی پارامترها از فرایند تحلیل شبکهای(ANP) استفاده شده است. نقشه نهایی نشان دادکه حوضه از نظر زمینلغزش دارای ۴کلاس میباشد. نتایج نشان میدهد که پهنه های با خطر کم و پهنههایی با خطر زیاد دارای کمترین مساحت در سطح حوضه کندیرقچای هستند. از طرف دیگر پهنه های با خطر متوسط وخطر خیلی زیاد بیشترین مساحت حوضه را به خود اختصاص دادهاند. تطبیق سطوح لغزش یافته و پهنههای مواجه با خطر نشان میدهد که مناطقی که در رده خطر خیلی زیاد و متوسط قرار دارند دارای بیشترین مساحت از سطوح لغزشی هستند. به طوریکه پهنه با خطر خیلی زیاد ٣۵ درصد(٧٩ کیلومتر مربع) و پهنه با خطر زیاد٦/٣۲درصد(٧۲ کیلومترمربع) از زمینلغزشها را به خود اختصاص داده اند. به عبارت دیگر بیش از٧٧ درصد زمین لغزشها با پهنههای خطر خیلی زیاد و متوسط مطابقت دارند. همچنین عوامل سنگ شناسی، شیب و فاصله از آبراهه بیشترین تاثیر را در وقوع زمین لغزش داشتهاند. جهت انجام این کار از فرآیند تحلیل شبکه ANP استفاده خواهد شد.