جستجو در مقالات منتشر شده


93 نتیجه برای اقلیم

توحید شیری، محمد دیده بان، محسن تابان،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده

معماران گذشته در اکثر نقاط کشورمان آب­انبارها را برای نگهداری و خنک نگه­داشتن آب، جهت استفاده مردم در بیشتر نقاط اقلیمی کشورمان مخصوصا (گرم خشک، سرد) بنا می­کردند. برای انجام این تحقیق دو نمونه گنبد آب­انبار با طاق و قوس مختلف از شهر یزد و دو نمونه از شهر قزوین انتخاب گردید، سپس گنبدها بر اساس نقشه­های واقعی در نرم افزار رویت  2017 مدلسازی شد. تا میزان دریافت تابش خورشید بر سطوح گنبدها در گرم­ترین روز سال در ساعات 14، 16، 18 برای اقلیم گرم خشک و در سردترین روز سال در ساعات 13، 14، 16 برای اقلیم سرد قزوین با استفاده از پلاگین­های انرژی پلاس هانی بی و لیدی باگ بدست آید.نتایج نشان دادند میزان دریافت تابش در سطوح گنبدها متفاوت است. گنبدهای خیز بلند در ساعت 14 تقریبا 78% و گنبدهای خیز کم 93%، در ساعت 16 گنبدهای خیز بلند 71% و گنبدهای خیز کم 81%، در ساعت 18 بعد از ظهر که زاویه تابش خورشید تقریبا 80 درجه تغییر می­کند، گنبدهای خیز بلند 67% و گنبد خیز کم 64% از سطوح­شان در معرش تابش خورشید قرار می­دهند. گنبدهای خیز بلند مناسب برای اقلیم گرم خشک و گنبدهای خیز کم مناسب برای آب انبارهای اقلیم سرد می­باشند


لیلا شریفی، سعید بازگیر، حسین محمدی، علیرضا دربان آستانه، مصطفی کریمی،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده

آگاهی و درک روند وضعیت اقلیم توسط کشاورزان و نگرش مربوط به ضرورت این آگاهی، یکی از ظرفیت های اساسی در جوامع کشاورزی می باشد. نگرش کشاورزان در استفاده از اطلاعات اقلیمی، بر نحوه برخورد آن­ها با خطرات و عدم قطعیت­های ناشی از اقلیم مؤثر بوده و بر تصمیم آن­ها برای اتخاذ راهبردهای مناسب به منظور کاهش خسارت ناشی از تغییرات اقلیم بر کشاورزی و بهبود آمادگی آن­ها تأثیر جدی دارد. از این رو، هدف از این تحقیق توسعه چارچوب و الگوی جامعی از ارزیابی کیفی مطالعات مربوط به عوامل مؤثر بر نگرش کشاورزان در استفاده از اطلاعات اقلیمی با رویکرد مرور نظام­مند است. بدین جهت، کلیدواژه­های اقلیم، تغییر اقلیم، تغییرات اقلیمی، اطلاعات هواشناسی، گرمایش جهانی، خشکسالی، سیل، سرمازدگی، یخبندان، خطرات اقلیمی، بارش، دما توأم با کلمات کشاورز، نگرش کشاورز، برداشت کشاورز، دانش کشاورز، دانش بومی؛ بصورت فارسی و انگلیسی در 15 پایگاه اطلاعاتی طی سال­های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱9 جستجو گردید، پس از سه مرحله غربالگری 788 مقاله­ی مرتبط و مطابق با معیارهای مورد تأیید، 25 مقاله علمی و پژوهشی انتخاب و مورد کاوش قرار گرفت. پس از ارزیابی کیفی این مقالات، الگویی با 4 عامل زیست محیطی، فردی و اجتماعی، اقتصادی و فن آوری و همچنین 19 بعد برای ارزیابی عوامل مؤثر بر نگرش کشاورزان در استفاده از اطلاعات اقلیمی پیشنهاد شده است. در نهایت جهت بکارگیری نتیجه این مطالعه، یک مدل مفهومی یکپارچه و ترکیبی ارائه شده است که می تواند نقطه قوت چارچوب­های موجود در سیاست گذاری های ملی در بخش کشاورزی باشد.
 
سمیه نادری، بهلول علیجانی، زهرا حجازی زاده، حسن حیدری، کریم عباسپور،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده


شواهد موجود نشان می دهد تغییر اقلیم ثبات تولید منطقه ای محصولات کشاورزی را در چند دهه آینده نامطمئن خواهد ساخت. این تحقیق، با استفاده از مدل SWAT به ارزیابی اثرات تغییر اقلیم بر هیدرولوژی و عملکرد چغندرقند به عنوان یکی از محصولات غالب در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه پرداخته است. در این راستا نخست مدل SWAT بر اساس رواناب ماهانه 23 ایستگاه آبسنجی و عملکرد سالانه گیاه به طور همزمان شبیه سازی شده سپس خروجی مدل با استفاده از الگوریتم SUFI2، در نرم افزارSWAT-CUP  برای دوره پایه 2014-1986 مورد واسنجی و اعتبارسنجی قرار گرفت. مقادیر نش-ساتکلیف و آماره اریب برای رواناب در دوره واسنجی با مقادیر به ترتیب 43/0 و 45% و در دوره اعتبارسنجی به ترتیب 53/0 و 16% و همچنین شاخص توافق 71/0 و آماره اریب بسیار پایین (6-% تا 10%) برای تولید محصول، کارایی مدل در شبیه سازی منابع آب و عملکرد گیاه را تایید کرد. گام بعدی، ریزمقیاس نمایی و تصحیح خطای داده های دما و بارش دریافت شده از سه مدل GFDL، HadGEM2 و IPSL تحت سناریوهای انتشار RCP4.5 و RCP8.5 با استفاده از نرم افزار CCT بود. در ادامه داده های ریزمقیاس شده به مدل SWAT معرفی و در نهایت متغیرهای هیدرولوژی و عملکرد چغندرقند برای دوره 2050-2021 ارزیابی گردید. در حالی که اکثر سناریوها نشان دهنده تغییر بارش، بین 12-% تا 35+% بودند، افزایش دما (°C 7/2)، باعث افزایش تبخیر و در نتیجه افزایش فشار بر منابع آبی و رواناب به ویژه در ماه های آغازین دوره رشد گیاه شده و در نهایت، کاهش عملکرد گیاه (45-%) دور از انتظار نیست. بدین معنی که عملکرد چغندرقند در برابر تغییرات اقلیمی بسیار آسیب پذیر بوده و تولید این محصول در منطقه مورد مطالعه طی دوره آتی، دست خوش تغییر قرار خواهد گرفت.
واژگان کلیدی: تاثیر تغییر اقلیم، چغندرقند، حوضه دریاچه ارومیه، تحلیل حساسیت،SWAT .
خانم پریسا قربانی سپهر، دکتر یاشار ذکی، دکتر سید عباس احمدی،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده

تغییر اقلیم، مقیاس ­های جغرافیایی (جهانی، منطقه­ای، ملی و محلی) را تحت تأثیر قرار می ­دهد و شدت آن در کشورهای گوناگون مختلف است به­­ طوریکه در یک کشور زمینه­ ی خشکسالی، گرمایش هوا و در کشور دیگر بارش بیش از حد برف و بارندگی، خود را نشان می­دهد. با توجه به قرارگیری کشور ایران در عرض­های جغرافیایی پایین، این کشور در زمره­ی کشورهایی قرار دارد که از پیامدهای امنیتی تغییر اقلیم در امان نبوده است. پژوهش حاضر در پی پاسخ­دهی به دو پرسش می­باشد: 1) پیامدهای امنیتی تغییر اقلیم بر کشور ایران کدامند و کدام مؤلفه­ها بیشترین تأثیر را بر کشور ایران دارند؟ 2) کدام شاخص از ارکان حکمروایی شایسته به­ عنوان یک راه­حل بیشترین تأثیر را بر کاهش اثرات تغییرات اقلیمی بر کشور ایران دارد؟ در این پژوهش جامعه­ی مورد مطالعه نخبگان و متخصصان آشنا به موضوع تحقیق هستند که تعداد 100 نفر از آن­ها به منظور نمونه­گیری با روش گلوله برفی انتخاب شدند و از پرسشنامه­ی محقق ساخته برای جمع­آوری داده­ها و اطلاعات، جهت تجزیه و تحلیل استفاده شد و همچنین با استفاده از نرم­افزارهای SPSS و MINITAB به ارزیابی داده­ها پرداخته شد. نتایج بررسی­ها با توجه به میزان P-value به­دست آمده که برابر با 0.000 بوده و از آلفای 0.05 کوچکتر است، نشان­دهنده­ی وجود تفاوت میان پیامدهای طبیعی و انسانی تغییراقلیم در کشور ایران است. نتایج آزمون توکی بیانگر این است که پیامد طبیعی تغییراقلیم با میانگین 4.0584 در گروه A  و پیامدهای انسانی با میانگین 3.4460 نیز در گروه B قرار گرفته است. همچنین نتایج آزمون فریدمن تأثیر ارکان حکمروایی شایسته در کنترل و کاهش پیامدهای امنیتی تغییرات اقلیمی در ایران نشان می­دهد که مسئولیت­پذیری با میانگین رتبه­ی 5.79 در رتبه­ی اول، حاکمیت قانون با میانگین رتبه­ی 5.62 در رتبه­ی دوم و پاسخگو بودن مسئولان با میانگین رتبه­ی 5.32 در رتبه ی سوم قرار دارند.
محمدصالح اخلاصی، دکتر سمیه سلطانی گردفرامرزی، دکتر ابوالفضل عزیزیان، مهندس مرتضی قیصوری،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده

در این تحقیق تأثیر نوسان اقلیم بر میزان آب مجازی برخی محصولات زراعی استراتژیک در استان کرمان برای دوره­های آتی مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور از داده های اقلیمی مدل گردش کلی HadCM3 تحت سناریوی واداشت تابشی RCP4.5 استفاده شد. جهت بررسی امکان تولید و شبیه­سازی داده­های هواشناسی در دوره های آتی مدل ریزمقیاس­نماییLARS-WG  بکار گرفته شد. برای دوره پایه (2011-1991) کالیبراسیون و صحت­سنجی مدل انجام گرفت. از طریق داده­های LARS-WG میزان بارش و دمای بیشینه و کمینه ایستگاه­های منتخب برای دوره¬های 2070-2011 میلادی پیش­بینی و با دوره پایه مقایسه گردید. میزان آب مجازی برای محصولات منتخب شامل یونجه، جو و گندم محاسبه شد. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که پدیده نوسان اقلیم به طور معنی‎داری بر تبخیر- تعرق، عملکرد محصولات زراعی مورد مطالعه اثر گذار بوده و از این رو بهره‏وری آب کشاورزی را در آینده تحت تاثیر قرار خواهد داد. در حالی که میانگین دمای فصل رشد در آینده تحت تاثیر نوسان اقلیم افزایش خواهد یافت، پارامتر بیشینه دما بیش از کمینه دما تحت تاثیر این پدیده قرار خواهد گرفت و به موازات این موضوع نیاز آبی و تبخیر- تعرق گیاه در این دوره افزایش می‏یابد. همچنین بررسی‏ها نشان از کاهش بارش در فصول گرم سال و افزایش آن در فصول سرد در تمامی ایستگاه‏های مطالعاتی را دارد. میزان تغییرات آب مجازی به دست آمده برای همه گیاهان مورد مطالعه افزایشی است و این افزایش برای محصولات جو و گندم به‏طور متوسط در دوره آینده افزایش بیشتری از خود نشان می‎دهد. بیشترین افزایش میزان آب مجازی نسبت به دوره پایه در ایستگاه کرمان مربوط به محصولات جو و یونجه به اندازه حداقل 30% می‎باشد.
 
مسلم صیدی شاهیوندی، کمال امیدوار، غلامعلی مظفری، احمد مزیدی،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده

تغییر اقلیم مساله زیست محیطی مهمی است زیرا فرآیندهای ذوب یخچال ها و تراکم برف به تغییر اقلیم حساس هستند. امروزه انواع حس گرهای ماهواره ای از جمله AVHRR,MODIS,GEOS,MERIS برای پایش برف در دسترس اند  و به طور گسترده ای برای بررسی و نوسانات و تغییرات پوشش برفی در سطح جهانی مورد استفاده قرار می گیرند . در این بین سنجنده MODIS به دلیل پوشش فضایی جهانی با دقت مکانی مناسب و پوشش مکرر زمانی در مقیاس های مختلف بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. از این رو در تحقیق حاضر از محصولات برف این سنجنده استفاده  گردید. در این بررسی پس از جمع‌آوری آمار و اطلاعات مربوط به روزهای همراه با برف در طول دوره آماری (2018-1989) در سطح سه استان کرمانشاه، ایلام و لرستان با استفاده از داده­های پوشش برف سنجنده مودیس در زاگرس میانی و همچنین فنون سنجش از دوری پردازش شدند و نتایج حاصل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.در محصولات سنجنده MODIS برای آشکارسازی پوشش برف از شاخص NDSI استفاده شد.بررسی روند تغییرات برف پوش در فصول مختلف با استفاده تصاویر سنجنده مودیس نشان می­دهد که  بیشتر منطقه مورد مطالعه در این زمینه دارای روند کاهشی معنی­دار به ویژه در نواحی مرتفع منطقه مورد مطالعه می باشد و فقط در نواحی غربی و جنوب غربی منطقه مورد مطالعه روند کاهشی مشخصی مشاهده نمی­شود. همچنین بررسی روزهای برف پوشان در طول دوره مورد بررسی حاکی از کاهش برف پوشان  زاگرس میانی است و این تغییرات در سال های اخیر به ویژه نواحی برفگیر منطقه نیز تشدید شده است .همچنین تغییرات در فصل زمستان و مناطق برف­گیر و مرتفع نسبت به فصول دیگر و مناطق دیگر در سطح منطقه مورد مطالعه بیشتر و شدیدتر بوده است.
 
حسن حیدری، ابراهیم مسگری،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده

شناخت تیپ‌های هوای روزانه هر مکانی در شناخت اقلیم طولانی‌مدت آن نقش مؤثری دارد. در این پژوهش بر اساس روش طبقه‌بندی ووس با رویکرد اقلیم‌شناسی ترکیبی از متغیرهای مقادیر حداقل، میانگین، حداکثر دما و میزان ابرناکی و بارش روزانه در 39 ایستگاه سینوپتیک که پراکندگی مناسبی در کشور داشته ونیز آمار کاملی داشتند، طی دوره زمانی 2021-1985 استفاده و تیپ‌های هوایی با تکنیک کدگذاری شناسایی شد. بررسی‌ها مشخص نمود که تیپ‌های اصلی دمایی کشور عمدتاً بین تیپ‌های داغ تا گرم قرار داشته و ضمناً کدهای فرعی نیز بیشتر در دامنه بین ابرناکی کم تا متوسط و بدون بارش را شامل می‌شود. سپس با استفاده از روش خوشه‌بندی وارد، 3 گروه اقلیمی شناسایی شد. ویژگی‌های جغرافیایی هر محل همچون موقعیت، ارتفاع، دوری و نزدیکی به دریا، مشخصات سینوپتیکی بر اساس میزان تأثیرگذاری‌شان، مهم‌ترین تأثیر را در تفکیک منطقه‌ای گروه‌ها از هم در کشور دارند. نتایج حاصل از این پژوهش می‌تواند در تعین تقویم آب و هوایی هر منطقه طی دوره‌های زمانی مختلف درزمینه های متعدد کشاورزی، گردشگری و غیره مورد استفاده قرار گیرد.
 
 
 

خانم منیره رودسرابی، دکتر محمد باعقیده، دکتر علیرضا انتظاری، دکتر فاطمه میوانه،
دوره 25، شماره 78 - ( 7-1404 )
چکیده

با هدف ارزیابی شرایط آسایش حرارتی در فضای کلاس‌های درس، مطالعه‌ای میدانی در دبیرستان دخترانه دانش سبزوار انجام گرفت و نظر دانش‌آموزان در مورد احساس حرارتی از شرایط کلاس در دو ساعت مختلف از روز در طول سال تحصیلی 99-1398 برای کلاس‌های مختلف ثبت شد. هم‌زمان مقادیر دما و رطوبت کلاس‌ها نیز توسط دستگاه دیتالاگر برداشت گردید. برای بررسی تفاوت‌ها از آزمون‌های آنالیز واریانس و کروسکال والیس استفاده شد. نتایج نشان دادند موقعیت کلاس‌ها از نظر جهت جغرافیایی و طبقات تفاوت معنی‌داری در فراسنج دما و رطوبت ایجاد نکرده است درحالی‌که تفاوت‌های ساعتی در ثبت این پارامترها معنی‌دار بوده است. در کل پاسخ‌های مرتبط با احساس حرارتی سرمایش درصدهای بالاتری را نسبت به حالت گرمایش داشته است (24% در برابر 12%). احساس حرارتی در ماه‌های مختلف تفاوت‌های معنی‌داری را نشان داده و ماه مهر کمترین درصد فراوانی را در احساس مرتبط با آسایش حرارتی داشته است. در همه ماه‌ها به‌جز مهر ترجیح حرارتی موردنظر دانش‌آموزان "گرمایش" بوده است. اگرچه عملکرد سیستم گرمایش مناسب ارزیابی شده اما زمان بهره‌برداری از این سیستم باید با فاصله کمتری نسبت به شروع کلاس‌های صبح انجام گیرد تا از اتلاف بخش قابل‌توجهی از انرژی جلوگیری شود. با وجودی که دما و رطوبت داخل کلاس‌ها تفاوت ماهانه معنی‌داری را نشان ندادند اما از نظر احساس حرارتی دانش‌آموزان بین ماه‌های مختلف، تفاوت معنادار آماری وجود داشت. لذا احساس حرارتی چیزی فراتر از ویژگی‌های فیزیکی دما و رطوبت است و در فضای داخل کلاس ضمن تأثیرپذیری از عملکرد سیستم گرمایش-سرمایش به‌شدت متأثر از ویژگی‌های فردی (جنس، سن، وزن، قد، لباس و سطح فعالیت) نیز می‌باشد.

حمید صالحی، محمد معتمدی، عزت الله مافی،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده

بر اساس شبیه‌سازی مدل اقلیمی می‌توان انتظار داشت که تا سال 2100 دمای کره زمین 1 تا 5/5 درجه سانتی‌گراد افزایش یابد. با توجه به پیامدهای تغییر اقلیم، شناخت این پدیده به منظور داشتن استراتژی خاص برای کاهش اثرات آن مسئله مهمی می‌باشد. جهت بررسی روند تغییر اقلیم با استفاده از روش من کندال مورد ارزیابی قرار گرفت و با توجه به معیارهای انتخاب شده مؤثر بر فضای سبز، شاخص سازگاری فضای سبز برای شهر سبزوار تا دهه 2040 محاسبه گردید. تغییرات فضای سبز شهری با استفاده از تصاویر ماهواره‌ای و شاخص NDVI مورد ارزیابی قرار گرفت. کاهش وسعت فضای سبز به همراه گسترش محدوده شهری در دوره موردبررسی به روشنی قابل مشاهده است (در طی دوره آماری مورد مطالعه که منطبق بر دوره تاریخی مدل‌های اقلیمی و داده‌های مشاهداتی شهر سبزوار می‌باشد). همچنین این بررسی نشان داده افزایش دما در دهه آینده (2030-2021) با شدت بیشتری ادامه خواهد یافت. در گام بعد اقدام به محاسبه سرانه فضای سبز شهری گردید. با توجه به نتایج حاصل از بررسی داده‌های اقلیمی، ایجاد فضای سبز متناسب با تغییر اقلیم، می‌تواند در جهت سازگاری شهر سبزوار با تغییر اقلیمی نقش مؤثری داشته باشد. استفاده از فضای سبز سازگار با اقلیم و تغییرات آن باعث کاهش گازهای گلخانه‌ای می‌شود و اقلیمی مناسب‌تر برای انسان و فعالیت‌های آن فراهم می‌سازد. با توجه به رشد افقی شهر و میزان رشد جمعیت مقدار سازگاری از 0.48 (در دوره پایه) به 0.32 در دوره 2030 -2021 کاهش خواهد یافت. در نتیجه مجموعاً حاصل نتایج نشان می‌دهد میزان سازگاری فضاهای سبز شهری سبزوار در وضعیت نامطلوبی قرار دارد و این میزان سازگاری در مواجه با روند افزایشی تغییرات اقلیمی پایین است.

تارا حیدری ارجلو، افشین قربانی پارام، فرامرز حسن پور،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده

شرایط اقلیمی هر منطقه از ایران از پارامترهای مهم در طراحی و تأمین آسایش حرارتی در طراحی مسکن‌ها محسوب می‌شود. هدف این پژوهش ارائه الگوهای مناسب طراحی اقلیمی در شهر شیراز با توجه به شاخص‌های آسایش حرارتی است. روش تحقیق به لحاظ ماهیت توصیفی-تحلیلی و با مدل‌سازی (Simulation) با بهره‌گیری از نرم‌افزار Grasshopper خواهد بود که بر اساس هدف کاربردی است. عناصر اقلیمی شهر شیراز در افزونه Ladybug، دانلود فایل epw شهر شیراز از این روش استخراج شده است و در افزونه Ladybug برای فرآیند شبیه‌سازی مورداستفاده قرارگرفته شده است. سپس با استفاده از نرم‌افزار به استخراج جداول آب و هوایی، نمودار گلبادها و به‌وسیله نقاله خورشیدی به جهت‌گیری بهینه برای ساختمان‌ها، سپس نمودار سایکرومتریک در جهت دستیابی به بهترین راهکارهای طراحی همساز با اقلیم استخراج گردید، نتایج حاصل از تحقیق نشان می‌دهد که شهر شیراز در فصول زمستان و بهار، در منطقه آسایش اقلیمی و این وضعیت در ماه‌های بهمن، اسفند و فروردین نیز به همین صورت است یعنی از نظر دمایی این ماه‌ها (به‌استثنای ساعات 13 الی 16 ماه فروردین) خارج از محدوده آسایش اقلیمی قرار گرفته است؛ و علاوه بر قرار دادن بیشتر پنجره‌ها در سمت جنوب، استفاده از تجهیزات گرمایشی کمکی نیز ضرورت دارد. در ماه‌های خرداد، تیر، مرداد، شهریور بالای حد آسایش قرار دارد، به‌طوری‌که علاوه بر از مصالح با جرم حرارتی بالا، سایبان‌های مناسب و همچنین استفاده از یک کولر آبی می‌توان شرایط درون بنا را به محدوده آسایش نزدیک نماید.

عارفه شعبانی عراقی، سید محمد زمانزاده، فریبا کرمی،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده

بازسازی اقلیم دیرینه از جمله دمای محیطی در شناخت اقلیم حال و آینده نقش به سزایی دارد. هدف از این پژوهش بررسی شرایط اقلیمی و محاسبه دمای محیطی دو مغزه رسوبی گرفته شده در حوضه آبریز جازموریان در دوره هولوسن است. بازسازی دمای دیرینه از روش‌های مختلفی انجام می­گیرد که جمله آن‌ها استفاده از مقدار ضریب تغییرات استاندارد شده ایزوتوپ اکسیژن 18 و کربن 13 است. در این راستا از روش آنالیز ایزوتوپ‌های اکسیژن 18 و 16 و کربن 13 بهره گرفته شده است. نتایج حاصل نشان می­دهد. در مغزه شماره 1 جازموریان در ابتدا دمای 46 درجه وجود داشته است. سپس روند کاهشی 10 درجه سانتی‌گراد تا عمق 175 سانتیمتری در 8 سطح در منطقه ایجاد می‌شود، در عمق 175 سانتی­متری به بعد روند اندکی افزایش و در سطح بعدی کاهش و سپس روند افزایشی و ثابت در دو سطح بعدی وجود دارد. در مغزه شماره 2 جازموریان در ابتدا دمای 50 درجه مشخص است، سپس کاهش شدید دما را در عمق 125-80 وجود دارد. سپس روند اندکی افزایش یافته (1 درجه) است و این دما تا عمق 170 ادامه دارد، بعد از این مجدداً در دولایه انتهایی کاهش دما وجود داشته است. مقادیر کربن 13 در گمانه شماره 1 بین 0 تا 25.6 - متغیر است و گمانه شماره 2 میزان این پارامتر بین 25.9- تا  27.1- متغیر است. در این منطقه در مغزه شماره 1 مقدار 6 نمونه ایزوتوپ کربن 13 صفر است که نشان از عدم وجود ایزوتوپ کربن 13 در رسوبات بوده است. در مغزه شماره 2 دامنه تغییرات به‌طور نسبی زیاد نیست. در این منطقه نیز دماهای متفاوت به‌تبع میزان مختلف ایزوتوپ­ها دوره­های اقلیمی متفاوتی در هولوسن دیده می‌شود که این تغییرات اقلیمی معمولاً با تغییرات فرهنگی همراه است و ایجاد، گسترش و افول تمدن­ها با تعدیل آب هوا مرتبط است.
 
فرزاد شیرزاد، بهلول علیجانی، مهری اکبری، محمد سلیقه،
دوره 26، شماره 80 - ( 1-1405 )
چکیده

تغییر اقلیم و گرمایش جهانی از موضوعات بسیار مهم عصر کنونی می باشد. فرآیند تغییر اقلیم به ویژه تغییرات دما و بارش ،مهمترین بحث مطرح در قلمرو علوم محیطی است. تغییر اقلیم به معنای تغییر میانگین ها در دراز مدت است. ایران در محدوده پرفشار جنب حاره در منطقه­ای خشک و نیمه خشک واقع شده و جنگل هیرکانی ازاین حیث گردنبند سبزی بین دریای کاسپین ورشته کوه البرزمی باشد که در چهل و سومین اجلاس یونسکو، جنگل های هیرکانی به عنوان دومین میراث طبیعی ایران به ثبت رسید. راش از گونه های درختی مهم و صنعتی ترین گونه جنگل های هیرکانی است. منطقه مورد مطالعه در غرب استان گیلان واقع شده است در این پژوهش با استفاده از علم اقلیم شناسی درختی از پهنای دوایر رویشی درختان راش وآمار ایستگاه هواشناسی  واقع درمنطقه مورد مطالعه و روش آماری ناپارامتریک من کندال برای بررسی تحلیل روند تغییر اقلیم  بر روی سری زمانی حلقه های رشد و روش آماری پیرسون  برای ارزیابی همبستگی رشد قطری حلقه های درختان راش با متغیرهای اقلیمی در منطقه اقدام شد. نتایج به دست آمده از سری زمانی حلقه های رشددرختان راش نشان داد  که تغییرات حلقه های رشد  دارای روندی نزولی و منفی بوده و در سطح5درصدمعنی دار بود. دمای کمینه و میانگین و بیشینه و تبخیردر فصل رشد روندی صعودی داشته و بارندگی سالیانه دارای روندی نزولی بود. با استفاده از روش پیرسون طی برازش همبستگی قطر حلقه های رشد با دما  ،برای میانگین ماهیانه در ماههای تیر، مرداد و شهریور  همبستگی منفی وبهمن  مثبت و میانگین کمینه دما در ماههای  تیر، مرداد و شهریور  همبستگی منفی و برای میانگین بیشینه دما در ماه بهمن، همبستگی  مثبت و در سطح 95%درصد  معنی دار بوده و  با بارش  در خردادماه  همبستگی در سطح 95%مثبت ومعنی دار بوده است.

سید محمد حسینی،
دوره 26، شماره 80 - ( 1-1405 )
چکیده

در پژوهش حاضر جهت واکاوی فضایی بارش خاورمیانه از داده­های شبکه­ای بارش از مرکز اقلیم­شناسی بارش جهان (GPCC) با تفکِیک زمانی ماهانه و تفکیک مکانی 5/0×5/0 درجه قوسِی استفاده شده است. لذا برای منطقه خاورمیانه آرایه­ای به ابعاد 80 × 160 بدست آمد(160 یاخته طولی و 80 یاخته عرضی). علت انتخاب داده­های شبکه­ای، تفکیک مکانی و زمانی مناسب و به­روز بودن آن­ها نسبت به داده­های ایستگاهی است. بازه زمانی مورد بررسی از سال 1970 تا سال 2020 میلادی می­باشد. در نهایت نقشه­های بلندمدت بارش خاورمیانه به صورت سالانه و ماهانه ترسیم شد. نتایج حاکی از این است که بارش در منطقه خاورمیانه میل به تمرکز و خوشه­گزینی در بعد مکانی و زمانی دارد. به دیگر سخن، به سبب موقعیت جغرافیایی خاص منطقه خاورمیانه مانند توپوگرافی ناهمسان، دوری و نزدیکی به منابع تغذیه­کننده رطوبت(دریای خزر، سیاه، مدیترانه، اقیانوس اطلس و هند) و جهت قرارگیری ناهمواری­ها، بارش نیز در مناطق پرارتفاع، در همسایگی دریاها و اقیانوس­ها و همچنین در دامنه بادگیر سلسله جبال منطقه متمرکز شده است. پراکنش نایکسان شرایط جغرافیایی، مسبب پراکنش ناهمنسان و نایکنواخت بارش در خاورمیانه شده است. به طوری که؛ گرانیگاه و ثقل بارش خاورمیانه بیشتر در منتهی­الیه شرق دریای سیاه، جنوب ترکیه در همسایگی کشور سوریه و عراق، کمربند آرارات –زاگرس در غرب ایران، کرانه جنوبی دریای خزر، ارتفاعات پامیر و خلیج بنگال در هند و ارتفاعات هندوکش در پاکستان متمرکز شده است. این در حالی است که بخش­های زیادی از خاورمیانه به سبب همجواری با کویرها و بیابان­های بزرگ(صحرای آفریقا، کویرلوت، دشت کویر، ربع­الخالی عربستان و بیابان­های افغانستان) میزان بارشی کمتر از 100 میلی­متر را به خود اختصاص داده­اند. همچنین نتایج نشان داد که بیشینه بارش این منطقه به فصل زمستان منتقل شده است و همچنان فصل تابستان، خشک­ترین دوره خاورمیانه است و فقط کرانه­های اقیانوس هند و خلیج بنگال بارش موسمی دارند.


صفحه 5 از 5    
5
بعدی
آخرین
 

کلیه حقوق این وبگاه متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی است.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Applied Researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb

Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)