388 نتیجه برای شهر
احسان ارکانی، حسین حاتمی نژاد، سهیل قره،
دوره 20، شماره 59 - ( 10-1399 )
چکیده
امروزه، آسیب پذیری شهرها و به خصوص بافت های قدیمی و فرسوده در برابر زلزله، به عنوان مسئلهای جهانی پیش روی متخصصان رشته های گوناگون قرار گرفته است. این وضع در کشورهای دارای ساختار طبیعی مخاطره آمیز، از جمله ایران، طی دهه های اخیر به صورتی حادتر نمود یافته است. بافت های فرسوده شهریبه عنوان نقطه جوشش اصلی یک شهر نشان دهنده هویت آن شهر میباشند، در مقابل سوانح و پدیده های طبیعی به خصوص زلزله ناپایدار وآسیب پذیرند. این پژوهش با هدف شناسایی و اولویتبندی عوامل موثر بر افزایش ریسک زلزله در بافتهای فرسوده شهری تدوین شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش تحلیلی مبتنی بر رویکرد چندمعیاره است. برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانهای و میدانی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش را کارشناسان و متخصصین حوزه شهری تشکیل میدادند که حجم نمونه 30 نفر برآورد شد. در جهت دستیابی به اهداف مدنظر در این پژوهش از تکنیک دلفی فازی و مدل BMW استفاده شد. نتایج حاصل از تکنیک دلفی فازی تایید کننده عوامل و زیرعاملهای شناسایی شده بود. نتایج منتج از مدل BMW حاکی از آن بود که از بین عوامل شناسایی شده عوامل طبیعی با امتیاز نهایی321/0 در رتبه اول، عامل کیفیت مسکن با امتیاز نهایی 287/0 در رتبه دوم، عامل فاصله از کاربریهای ویژه با امتیاز نهایی 255/0 در رتبه سوم و عامل جمعیتی و اقتصادی با امتیاز نهایی 137/0 در رتبه چهارم جای گرفته است.
محمد گل محمدی، محمد عدالت خواه، اکبر عبداله زاده طرف،
دوره 20، شماره 59 - ( 10-1399 )
چکیده
عوامل بسیاری از جمله عوامل فرهنگی وجریانها و مکاتب فکری حاکم و الگوهای شهرنشینی جهان درساختار کالبدی یک شهر تاثیرگذار باشد. ساختار کالبدی شهر برآیند تمام نیروهایی است که باعث به وجود آمدن و شکلگیری یک سکونتگاه میشود و دارای نمود عینی و ذهنی است. رشد و توسعه شهرها، براثر حوادث مختلف در تمام ادوار تاریخی، دارای افول و صعود بوده است. امروزه آگاهی از ساختار کالبدی شهر و دلایلی که در دورههای مختلف بر چگونگی گسترش فضایی آن حاکم بوده، برای کنترل گسترش آن ضرورت دارد و یکی از عوامل مهم تأثیرگذار در میزان موفقیت برنامهریزان و طراحان شهری است. این تحقیق با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل فرهنگی موثر بر ساختارکالبدی شهر با تاکید بر معماری بومی نوشته شد. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی –تحلیلی است. در جهت جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانهای و میدانی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش را کارشناسان و متخصصین معماری و برنامه ریزی شهری تشکیل میدادند که حجم نمونه 30 نفر برآورد شد. در جهت دستیابی به اهداف مدنظر در این پژوهش از تکنیک دلفی فازی و مدل BMW استفاده شد. نتایج حاصل از تکنیک دلفی فازی تایید کننده عوامل و زیرعاملهای شناسایی شده بود. نتایج منتج از مدل BMW نشان دهنده آن بود که از بین عوامل شناسایی شده عامل محرمیت با امتیاز نهایی298/0 در رتبه اول، عامل کیفیت امنیت با امتیاز نهایی 273/0 در رتبه دوم، عامل ارتباط با طبیعت و تعاملات اجتماعی با امتیاز نهایی 220/0 در رتبه سوم و عامل سلسله مراتب با امتیاز نهایی 209/0 در رتبه چهارم قرار گرفته است.
علی موحد، علی شماعی، مهناز بهمنی،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده
اوقات فراغت جزء جدایی ناپذیر زندگی روزمره در دنیای امروز است. امروزه اوقات فراغت عرصه اجتماعی نوینی است که شناخت عوامل و بررسی میزان نقش و تأثیر آن بر اوقات فراغت فعال و غیر فعال نقش به سزایی درمدیریت شهری دارد. از این رو در تحقیق حاضر با استفاده از روش اکتشافی در پی شناخت عوامل مؤثر بر اوقات فراغت در منطقه 22 شهر تهران است. این تحقیق از نوع کاربردی و به لحاظ زمانی مقطعی است. روش گرداوری دادهها بصورت پیمایشی و ابزار آن پرسش نامه است. این تحقیق با بکارگیری روشهای آماری استنباطی سعی نمود که ضمن تجزیه و تحلیل نوع روابط میان متغیرهای مستقل تحقیق (عملکردی، امنیت، زیبایی شناختی، حمل و نقل، اقتصادی، زیست محیطی و امکانات زیر ساختی) و متغیر وابسته (اوقات فراغت فعال و غیر فعال)، به شناخت بیشترین تأثیر و کمترین تأثیر متغیرها نائل شود. نتایج تحقیق نشان داد میزان تأثیر و همبستگی عوامل در نوع اوقات فراغت (فعال و غیر فعال) متفاوت است. به عبارت دیگر اوقات فراغت داخلی یا غیر فعال کمتر تحت تأثیر محیط خارجی و شرایط زمینهای قرار دارد. اما در طرف دیگر اوقات فراغت فعال یا خارجی در منطقه 22 تهران به شدت تحت تأثیر شرایط زمینهای و محیط بیرونی است. مؤلفههای زیبا شناختی و امکانات زیرساختی بیشترین رابطه را با اوقات فراغت فعال و مؤلفههای اقتصادی و عملکردی و اقتصادی کمترین تأثیر را دارند. در اوقات فراغت غیر فعال. بیشتر ضریب تأثیر مربوط به مؤلفه امکانات زیرساختی و کمترین آن مربوط به مؤلفه اقتصادی است.
مهدی محمدی سرین دیزج،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده
چکیده:
این مقاله در جهت همگرایی با تدابیر و فعالیت های مجامع جهانی در راستای ارتقای تاب آوری شهرها در برابر زلزله و توجه به فرایند گسترش فیزیکی- کالبدی آن ها، به تحلیل تاب آوری کالبدی شهر زنجان و طراحی سناریو در برابر مخاطره زلزله میپردازد. معیارهای بهکاررفته به ترتیب اولویت و اهمیت شامل: نوع سازه، کیفیت بنا، عمر بنا، تعداد طبقات، سطح اشغال بنا، ضریب محصوریت، تراکم ساختمانی، دانه بندی، فاصله از گسل، تعداد واحد در بنا، سازگاری کاربری، میزان شیب و نمای بنا که بعد از تحلیل سلسله مراتبی (AHP) براساس (رابطه شماره 1) در 3 سناریوی تاب آوری در برابر زلزله بکارگرفته شده اند. طبق نقشه های بدست آمده از سناریوها، میزان تاب آوری در قسمت های مرکزی و جنوبی شهر ضعیف و بسیار ضعیف بوده و هر چه قدر به سمت شمال، غرب و شرق حرکت می کنیم بر میزان تاب آوری کالبدی نواحی افزوده می گردد. با این برایند از تصاویر تاب آوری در نقشه های سناریو، هیچ ناحیه ای دامنه کاملا تاب آور را به نمایش نمی گذارد طوریکه در سناریوهای مرکالی 7 و 8 تاب آوری در دامنه فاقد تاب آوری و بسیار ضعیف قرار می گیرد. تحلیلها نشان میدهد طبق نقشههای موجود در هیچکدام از نواحی، ثبات در تابآوری وجود ندارد یعنی هیچ ناحیهای در ارزیابی همه معیارها، تاب آور نشان نمیدهد.
حسن محمودزاده، مهدی هریسچیان،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده
بروز سوانح غیرمترقبه یک موضوع جهانی است که عدم آمادگی و تاب آوری در این زمینه میتواند منجر به خسارات فراوانی شود. لذا تاب آوری راهی مهم برای تقویت جوامع شهری با استفاده از ظرفیت آنهاست. در این راستا هدف اصلی این پژوهش بررسی تفاوت در میزان برخورداری از شاخصهای تاب آوری در سطح سه ناحیه منطقه یک کلانشهر تبریز است. این پژوهش از نظر نوع هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع پیمایشی است. دادههای مورد نیاز با استفاده از مطالعات کتابخانهای و بررسی میدانی در سطح خانوار گردآوری شدهاست. جامعه آماری خانوارهای ساکن منطقه یک کلانشهر تبریز است که حجم نمونه طبق فرمول کوکران معادل ۳82 خانوار برآورد شدهاست. پس از گردآوری دادهها، تحلیل تفاوت در میزان برخورداری از تاب آوری با آزمونهای تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاست. نتایج پژوهش نشان میدهد که بین نواحی به لحاظ برخورداری از شاخصهای تاب آوری تفاوت وجود دارد. به طوری که کمترین میزان تاب آوری با میانگین 46/173، به خانوارهای ناحیه یک و بیشترین آن با میانگین 61/252، به ناحیه سه منطقه یک کلانشهر تبریز اختصاص دارد. از طرفی نتایج حاصل از مقایسههای دو به دو نواحی نیز نشان میدهد که میانگین تاب آوری ناحیه یک در مقایسه با نواحی دو و سه به ترتیب 931/34 و 157/79 برابر کمتر میباشد و تاب آوری ناحیه دو در مقایسه با ناحیه سه، 226/44 برابر کمتر میباشد اما میزان تاب آوری ناحیه سه در مقایسه با دو ناحیه دیگر به ترتیب 157/79، 226/44 برابر بیشتر میباشد. در ادامه پژوهش پیشنهاداتی جهت بهبود وضعیت تاب آوری محدوده مطالعاتی ارائه شده است.
مسعود صفایی پور، یحیی جعفری،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده
شکلگیری شهر خلاق و گردشگری خلاق از جدیدترین رویه های مدیریت موفق شهری در راستای جذب سرمایههای مادی و غیرمادی محسوب میشود. در راستای دست یابی به این هدف، میران شهری اقدام به توسعه زیرساختهای گردشگری خلاق مینمایند. کلانشهر تبریز نیز بنابه داشتن پتانسیلهای زیاد به عنوان پایتخت گردشگری کشورهای اسلامی در سال 2018 انتخاب شده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش مؤلفههای مؤثر بر تحقق گردشگری خلاق و وضعیت زیرساختهای این شهر در راستای این هدف است. نوع تحقیق، کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی، همبستگی میباشد. تحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای آماری صورت گرفته و اولویتبندی عناصر شهر خلاق و مناطق شهری در راستای شکل گیری گردشگری خلاق است با استفاده از مدلهای تحلیل شبکهای و تاپسیس صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش،758421 نفربالای 15 سال ساکن در مناطق دهگانه تبریز بوده که از این تعداد با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفی ساده، 384 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدهاند. شاخصهای تحقیق شامل 10 معیار با 16 زیرمعیار است. نتایج آزمونهای آماری نشان داد که تمامی مؤلفههای شهر خلاق با میزان خلاقیت مناطق شهری تبریز همبستگی معنادار وجود دارد. دراینبین دو متغیر زیرساختهای خلاقیت و طبقه خلاق با 583/0 و 557/0 دارای بیشترین همبستگی بودند. نتایج حاصل از مدل ANP نشان داد که معیارهای زیرساختهای خلاقیت و طبقه خلاق به ترتیب با امتیاز 398/0 و 269/0 دارای بیشترین اهمیت در شکلگیری شهر خلاق دارند. بررسی وضعیت مناطق مختلف شهر از نظر شاخصهای شهر خلاق نیز نشان داد که هشت به دلیل تمرکز آثار تاریخی، مراکز خرید و تفریحی شرایط مناسبتری دارند. در نتیجه راهکارهای عملی در راستای استفاده از زیرساختهای شهری به منظور شکلگیری شهر خلاق و شناساندن تبریز به کشورهای اسلامی ارائه شده است.
افشار حاتمی، فرزانه ساسان پور، آلبرتو زیپارو، محمد سلیمانی،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده
مشخصه قرن 21، شهرنشینی فزاینده، رشد جمعیتی و مشکلات عظیم اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی حاصل از آنها به همراه رشد و گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات در سطح جهانی است. تناقض بین رشد اقتصادی و حفظ محیط زیست، رویارویی شهروند فرامدرن با شهر عصر صنعتی(مدرن) و عدم توانایی پاسخگویی به نیازهای شهروندان عصر حاضر منجر به مطرح شدن رویکرد شهرهوشمندپایدار شد که به کمک فناوری اطلاعات و ارتباطات از جمله اینترنت اشیا به دنبال حل مسایل مطروحه است. این مقاله ضمن معرفی رویکرد هوشمندپایدار بعنوان نقطه مقابل رویکردهای نئولیبرال محور؛ خواستگاه پیدایش، تکامل، ابعاد، مولفه ها، شاخص ها و تفاوت های این رویکرد با رویکردهای مشابه از جمله شهرهوشمند را بررسی می کند. این پژوهش به لحاظ هدف بنیادی نظری و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. نتایج پژوهش نشان می دهد که اگرچه تعاریف ثابت و مشخصی در مورد شهرهوشمندپایدار وجود ندارد، اما توافق اصولی بر اهداف نهایی آن، رسیدن به توسعه پایدار وجود دارد. چرایی این امر ناشی از اهمیت موج سوم پایداری و بحرانی شدن چالش های اجتماعی، اقتصادی و بخصوص زیست محیطی در بستر شهرها است. همچنین، تاکید عمده این تعاریف بر روی برابری و فراگیری اجتماعی، افزایش کیفیت زندگی، ایجاد بهره وری، ایجاد زیرساختارهای منعطف، استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات و حفظ محیط زیست قرار دارد. از طرف دیگر در تعاریف ارایه شده نوعی خلا آینده نگرانه وجود داشت که تعریف جدیدی با نگاه آینده پژوهی از این مفهوم ارایه شد. هسته اصلی این رویکرد برخلاف رویکردهای مشابه فناوری اطلاعات و ارتباطات به همراه توسعه پایدار است. همچنین نتایج نشان داد که جهت پیاده سازی این رویکرد علاوه بر استفاده از تئوری تغییر، آینده پژوهی و دیدگاه سیستمی باید شعار «جهانی فکر کن و محلی اقدام کن» را در نظر گرفت و به بومی سازی این رویکرد باتوجه به شرایط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و آینده نگرانه از کلانشهرهای ایران پرداخت.
آقا فرهاد رمضانی، مریم قاسمی، هادی زرقانی،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده
امروزه در چارچوب توسعه پایدار روستایی نیاز به حرکت سریع از الگوهای معیشتی سنتی به الگوهای معیشتی پایدار است، بدیهی است حصول این تغییر بدون توجه به داراییها و سرمایههای معیشتی خانوارها ممکن نیست. داراییهای معیشتی شامل انواع سرمایههای طبیعی، فیزیکی، انسانی، اجتماعی و مالی است که جزء اساسی معیشت قشر فقیر محسوب می شود. بر این اساس هدف اصلی پژوهش حاضر سنجش سطح داراییهای معیشتی خانوارهای ساکن در روستاهای مرزی شهرستان تربتجام است. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی، از نوع کاربردی – توسعه ای است. در مطالعه حاضر داراییهای معیشت به تفکیک 5 نوع دارایی به کمک 64 شاخص کمی گردید. این شاخصها در تحلیل عاملی تاییدی 66 درصد واریانس را تبیین نمود، همچنین ضریب آلفای کرونباخ 0.91 به دست آمد که حاکی از روایی و پایایی مطلوب ابزار تحقیق است. جامعه آماری تحقیق کلیه روستاهای مرزی بیش از 20 خانوار شهرستان تربت جام است. واحد تحلیل 264 خانوار در 17 روستای واقع در 10 کیلومتری مرز ایران و افغانستان است. نتایج تحقیق نشان داد داراییهای معیشتی خانوارهای روستایی ساکن در مرز در سطح بسیار پائینی قرار دارد به طوری که میانگین سرمایه انسانی 13/2، سرمایه مالی 87/1، سرمایه اجتماعی 84/2، سرمایه فیزیکی 81/1، سرمایه طبیعی 12/2 در طیف لیکرت به طور معنیداری پائینتر از میانه نظری ارزیابی شده است. همچنین سازه «داراییهای معیشتی» با میانگین 2.22 در حد «کم» سنجش شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد الگوهای معیشتی روستاهای مرزی همچنان با الگوهای معیشتی سنتی عجین بوده و انطباق چندانی با الگوهای معیشتی پایدار نداشته و سکونت در روستا به همراه انزوای جغرافیایی مرزها، محدودیتهای معیشتی زیادی را برای خانوارهای ساکن ایجاد نموده است. هرگونه فعالیت در زمینه اصلاح الگوهای معیشتی مستلزم توجه به چندبعدی بودن معیشت میباشد.
هادی سلیمانی مقدم، رحمان زندی، ابراهیم اکبری،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده
بررسی وضعیت فقر در هر جامعه، اولین قدم در برنامه ریزی برای مبارزه با فقر و محرومیت است و با درک روند تحولات فقر در طول زمان، برنامه ریزان می توانند تصمیمات لازم را اتخاذ کنند. در همین راستا هدف پژوهش حاضر بررسی پهنه بندی و تحلیل فضایی فقر شهری در شهر مشهد است. برای انجام این کار از اطلاعات و دادههای جمعآوریشده از منابع مختلف استفاده شده است. نقشه نهایی از تلفیق و هم پوشانی معیارهای موثر در پهنه بندی فقر شهری با استفاده از نظر کارشناسان و بررسی پیشینه تحقیق با تاکید بر تحلیل های مکانی GIS به دست آمده است؛ براساس نقشه نهایی 33.05 درصد از سطح شهر مشهد، وضعیت بسیار مناسبی را از لحاظ معیارهای مورد بررسی در راستای پهنه بندی فقر شهری دارا می باشند که شامل محدوده های فلسطین، سجاد، گوهرشاد، رازی، بهاران، ولیعصر، فارغ التحصیلان، حافظ، ایثارگران و ... می باشد. طبقه دوم(معادل 18.75درصد) که نشانگر وضعیت مناسب می باشد شامل محدوده شاهد، الهیه، جانباز، تربیت، هنرور و ... است. طبقه سوم (معادل 19.28درصد ) دارای شرایط متوسطی می باشد و شامل محدوده های مختلف شهر از جمله راه آهن، طبرسی شمالی، وحدت، امیرآباد، کشاورز و موعود می باشد. طبقه چهارم (معادل 8.46 درصد ) شرایط نامناسب را دارا است و محدوده آن شامل قسمت های سیس آباد، ایوان و بخش هایی از منطقه 7 می باشد طبقه پنجم (معادل 20.43 درصد )که وضعیت بسیار نامناسب را شامل می شود، قسمت های جاهدشهر، ابوذر، رباط، انقلاب، بهارستان، پنجتن آل عبا، شهید قربانی و مهدی آباد را در برمی گیرد.
الهام حاتمی گلزاری، احمد میرزا کوچک خوشنویس، قادر بایزیدی، فواد حبیبی،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده
فضاها و پدیدههای ماندگار در گذر زمان باقی می مانند و به بخشی از خاطرات جمعی تبدیل میشوند. به این ترتیب توجه به ماندگاری در طراحی فضا باعث افزایش حس تعلق به فضا میشود، در این حالت فضا تنها به زمان حال تعلق ندارد. با توجه به اهمیت موضوع ماندگاری، در این تحقیق هدف شناسایی مؤلفههای مؤثر بر ماندگاری فضاهای شهری با تأکید بر ضرب آهنگهای زندگی روزمرهی مؤثر در سه محدودهی بازار تبریز (راسته بازار، مسجد جامع و میدان صاحبالامر) است. روش تحقیق در مطالعهی حاضر توصیفی – تحلیلی است که برای جمعآوری اطلاعات از روش اسنادی و میدانی (مشاهده، مصاحبه و پرسشگری) بهره گرفته شده است. همچنین در این تحقیق علاوه بر کاربرد روش کیفی بهمنظور تحلیل علل ماندگاری در محدودههای مورد مطالعه، از روش کمی تحلیل واریانس در راستای بررسی تفاوت ماندگاری فضاهای شهری در محدودههای مورد مطالعه استفاده شده است. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که در محدودهی مسجد جامع عامل معنویت (0.376)، اجتماعی – اقتصادی و کارکردی (0.352)، در محدودهی راسته بازار عامل هویت (0.314) و در محدودهی صاحبالامر عامل معنویت (0.327) و هویت (0.305) بیشترین دلیل ماندگاری محدودههای مورد مطالعه را به خود اختصاص دادهاند. همچنین نتایج نشان میدهد که مؤلفههای مختلف زندگی روزمره دارای ضربآهنگهایی است که در عین تکرار در چرخه زندگی روزمره، در طول زمان بصورت خطی (روبه پیشرفت، پسرفت و ثابت) بوده که به دو صورت کل به جزء و جزء به کل بر ماندگاری و افول فضاها تأثیرگذارند. در این بین رویکردها و مؤلفههای فرهنگی حاصل از کل به جزء مانند آیینها و فرهنگهای مختلف یک اجتماع تأثیر بسزایی در افزایش ماندگاری فضاها داشته و خواهند داشت. بنابراین میتوان با استمرار آیینها و مراسم فرهنگی در محدودههای مورد مطالعه موجبات ماندگاری این فضاها را فراهم ساخت.
شهریور روستایی، فریبا کوهی قولقاسم،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده
امروزه، شهرها به مکان اصلی کار و زندگی بخش قابلتوجهی از جمعیت تبدیلشده و همواره بر میزان این جمعیت افزوده میشود؛ بنابراین توجه به کیفیت زیستی و امکانات موردنیاز شهروندان و تلاش برای زیست پذیر نمودن شهرها امری ضروری است، زیستپذیری شهرها میتواند زمینه سازی برای توسعه پایدار شهری باشد، دربین شهروندان توجه به کودکان اهمیت زیادی دارد چون شهروندان آینده جامعه و عامل پیوند نسل گذشته و آینده محسوب میشوند. هدف تحقیق حاضر تبیین اهمیت تأمین زیست پذیری کودکان در شهر و نیز اهمیت حصول این شرایط در آینده و شناسایی نیروهای مؤثر بر روند آیندهی زیست پذیری کودکان است. تحقیق حاضر با کمک رویکرد آیندهپژوهی به شناسایی پیشرانهای مؤثر در آیندهی زیست پذیری کودکان پرداخته و ابتدا با روش دلفی تعدادی متغیر مؤثر در آیندهی زیست پذیری شهری کودکان را شناسایی کردیم، سپس از میان آنها 47 متغیر که توسط متخصصان بالاترین امتیاز را دریافت نمودند استخراج نمودیم و با روش تحلیل ساختاری و تشکیل ماتریس 47*47 و با نرمافزار MICMAC این متغیرها مورد ارزیابی قرارگرفته و 7 پیشران که نقش کلیدی در آینده کودکان دارند استخراجشده و با روش دلفی 27 سناریو برای پیشرانها نگاشته شده و در نرمافزار Scenariowizard تحلیل شد و 3 سناریوی قوی، 7 سناریوی باورکردنی و 309 سناریوی ضعیف استخراج گردید. نتایج نشان میدهد که از میان 7 سناریوی باورکردنی سناریوی دوم، سوم و پنجم وضعیتی مطلوب، سناریوی اول، چهارم و ششم ادامه روند موجود و سناریوی هفتم وضعیتی بحرانی را نشان میدهند درنهایت پیشنهادهایی برای مقابله با سناریوهای بحرانی ارائه گردید
سید حسین شاهد، بیژن رحمانی، پگاه مرید سادات،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده
امروزه گردشگری و کارآفرینی مرتبط با آن، با ایجاد اشتغال، بهبود کیفیت زندگی، توزیع مناسب درآمد و بهرهبرداری بهینه از منابع، نقش مهمی در رشد اقتصادیروستاها و درنتیجه در توسعۀ روستایی دارد. لذا هدف اصلی این مقاله تبیین مؤلفه های گردشگری و توسعه کارآفرینی پایدار در نواحی روستایی بخش مرکزی شهرستان همدان می باشد.روش تحقیق ازلحاظ هدف، کاربردی و روش شناسی از نوع پیمایشی و توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش طبق سالنامه آماری سال 1395 استان همدان برابر با 524688 نفر (23476 خانوار) در نظر گرفته شده است و همچنین، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و در نظرگرفتن 5درصد ضریب خطا، 396 نفر(سرپرست خانوار) در نظر گرفته شده است. نتایج نشان میدهد گردشگری روستایی در منطقه موردنظر با ایجاد اشتغال، افزایش سطوح درآمد، متنوع سازی فعالیتهای اقتصادی، ایجاد روابط اجتماعی گسترده بین جامعه میزبان و میهمان به حفاظت از میراث فرهنگی و محیطزیست طبیعی کمک کرده و با جلوگیری از مهاجرت بیرویه و بهینهسازی بهرهبرداری از زمین به توسعه روستایی پایدار کمک میکند و از میان گویه ها « افزایش حمایت دولت (مانند بیمه، تسهیلات ارزان و ...) از سرمایه¬گذاران کوچک محلی در بخش گردشگری» ، «تسهیل مراحل راه اندازی کسبوکارهای گردشگری به لحاظ زمان و هزینه» ، «کاهش آلودگیهای محیطی و ارتقا بهداشت محیط در روستا (مدیریت پسماندها و جمعآوری زباله، رعایت بهداشت دام، ...» بیشترین تأثیر را در توسعه گردشگری و کارآفرینی محدوده موردمطالعه دارد.
پریچهر مصری علمداری،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده
یکی از مسائل مهم در شهرهای امروزی مسئله تابآوری شهرها است. این مسئله نقش مهمی در کاهش خسارات و تلفات ناشی از انواع مخاطرات طبیعی دارد. این مخاطرات در اغلب موارد تأثیرات مخربی بر سکونتگاههای انسانی میگذارد و تاب آور ساختن سکونتگاهها در ابعاد مختلف مدیریتی، کالبدی، اقتصادی و اجتماعی روش بسیار مناسب برای تقویت کارآمدی شهرها در مقابله انواع بحرانهای مترقبه و غیرمترقبه است. در این راستا، پرداختن به تابآوری شهرها در ابعاد مختلف اهمیت و ضرورت تحقیق را آشکار میکند. هدف کلی این پژوهش، بررسی عوامل تأثیرگذاری در میزان تابآوری شهرها در برابر بلایایی طبیعی میباشد. روش تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری شامل متخصصان و کارشناسان است. برای تجزیهوتحلیل مؤلفهها و شاخصهای آن از مدل Fvikor و در نهایت برای نشان دادن وضعیت مناطق از لحاظ تابآوری از روش EDAS بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از مدل ویکورفازی بیانگر آن است که مؤلفه نهادی با کسب بیشترین امتیاز (صفر) در جایگاه نخست و مؤلفه اقتصادی نیز با امتیاز 0.287 در جایگاه آخر واقع شدهاند. همچنین نتایج حاصل از روش ایداس در بین مناطق مورد مطالعه در ابعاد مختلف نشان میدهد که منطقه 2 و 5 با تابآوری بالا و منطقه 4 و 8 در تابآوری پایین قرار دارند. در حالت کلی بیش از 50 درصد مناطق شهر تبریز از تابآوری کمتری برخوردار هستند.
نازلی پاکرو، داریوش ستارزاده، لیدا بلیلان، میرسعید موسوی،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده
به منظور دستیابی به مزیتی رقابتی پایدار در جهت غلبه بر رقابت حاکم بین شهرها استراتژیهای گوناگونی ارائه شده است؛ برندینگ شهری یکی از این استراتژیها محسوب میشود. برندینگ شهری به مثابه دارایی مهم در راستای توسعه شهر و همچنین ابزاری اثربخش به منظور تمایز، بهبود جایگاه و افزایش نفوذ و اعتبار شهر انگاشته میشود. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر حس تعلق به مکان و کیفیت فضاهای سبز شهر در برندینگ شهری تدوین شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. به منظور جمع آوری داده و اطلاعات مورد نیاز از روش کتابخانهای و میدانی و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را شهروندان ساکن شهر تبریز تشکیل میدهند، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر برآورد شد. در راستای تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزارهای spss و Lisrel استفاده شد. نتایج نشان داد که حس تعلق به مکان و کیفیت فضاهای سبز شهری بر برندینگ شهری تاثیر مثبت و معناداری دارد، ضریب مسیر بدست آمده برای تاثیر حس تعلق مکانی بر برندینگ شهری برابر با 64/0 و برای تاثیر کیفیت فضای سبز شهری بر برندینگ شهر برابر با 37/0 بود. با توجه به مقدار ضریب مسیر بدست آمده تاثیر حس تعلق به مکان نسبت به کیفیت فضای سبز شهری در برندینگ شهری بیشتر است.
علیرضا رحیمی، نادر ناظمی، جمال الدین هنرور،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده
انرژی نقش اساسی در تأمین رفاه خانوارهای شهری و روستایی دارد و اصلاح الگوهای مصرف انرژی علاوه بر متعادل کننده های قیمت، مستلزم شناخت و اعمال متغیرهای فرهنگی و اجتماعی موثر بر الگوی مصرف و صرفه جویی است. با توجه به اهمیت صرفه جویی در مصرف برق و ارتباط آن با رفتار مصرف کنندگان، در پژوهش حاضر به بررسی تفاوت جوامع شهری و روستایی از نظر عوامل موثر بر صرفه جویی در مصرف انرژی برق پرداخته شد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری دادهها و اطلاعات پرسشنامه و مصاحبه با خانوارهای شهری و روستایی شهرستان پلدختر می باشد. جامعه آماری شامل خانوارهای شهری و روستایی در شهرستان پلدختر میباشد (30012N=). با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده، 379 خانوار (244 خانوار شهری و 135 خانوار روستایی) انتخاب گردید. در بخش تحلیل دادهها از آزمونهای تحلیل واریانس و رگرسیون لجستیک استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت قابلتوجهی بین عوامل و شاخصهای موثر بر صرفه جویی در مصرف برق در مناطق روستایی و شهری وجود دارد. صرفه جویی در مصرف برق در مناطق شهری در درجه اول تحت تأثیر عامل فردی و عامل مدیریت رفتار و خرید می باشد، درحالیکه عامل موقعیتی مهمترین عامل صرفهجویی در مصرف برق خانوارهای مناطق روستایی است.
آئیژ عزمی، اکرم رزلانسری، لیلا مطاعی،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده
در سال های اخیر، طرح بهسازی مسکن روستایی با هدف بهبود وضعیت زندگی روستاییان تدوین و اجرا شده است. با این همه این طرح با مشکلات و چالش هایی روبرو بوده است که هدف از این مقاله بررسی مسائل و مشکلات پیش روی آن است. روش تحقیق کاربردی، غیر آزمایشی از نوع پیمایشی است که از ابزار پرسشنامه جهت جمع آوری اطلاعات بهره برده شده است. جامعه آماری شامل 50 نفر از ناظران فنی شهرستان کرمانشاه است که به روش سرشماری تعیین شده اند. پایایی تحقیق از طریق ضریب آلفای کرونباخ تایید شده است که برابر با 82/0 بوده است. روایی تحقیق با کمک نظر متخصصان تحقیق و همچنین ضریبK.M.O(برابر با 74/0) و آزمون بارتلت(معنی داری برابر با 0/0) بررسی و تایید شد. یافته های تحقیق نشان می دهند که ناظران فنی معتقد بودند، آگاهی روستاییان نسبت به طرح کم است، اما انگیزه روستاییان درباره بهسازی مساکن روستایی بالا است، با این همه مشکلات فرهنگی متعددی بر سر راه پروژه بهسازی وجود دارند که بایستی حل شوند. یافته ها نشان می دهند که با افزایش فاصله روستا از شهر کیفیت مصالح ساختمانی خانه ها کاهش یافته است. نتایج تحلیل عاملی نشان می دهند که 5 مولفه جنبه های فردی مردم و ناظران، تمایل و انگیزه مردم به بهسازی، میزان تاثیر بهسازی بر بهبود وضعیت مردم، چالش های قانونی و نظارتی پیش روی اجرای بهسازی و زمان اجرای پروژه بهسازی توسط مردم روستایی بر دیدگاه آن ها نسبت به بهسازی مسکن روستایی در شهرستان کرمانشاه تاثیرگذار بوده است. همچنین یافته ها نشان می دهند که با گذشت زمان آگاهی مردم به طرح بهسازی افزایش یافته و مخالفت ها نسبت به آن کاهش یافته است.
حمیده افشارمنش، زهرا حجازی زاده، بهلول علیجانی،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده
پیش بینی های اقلیمی در قالب شبیه سازی در سطح جهانی ،منطقه ای و محلی بهمراه مشخص کردن تغییرات پارامترهای اقلیمی در قالب روندها و مدل ها در علم اقلیم شناسی از دیرباز مطرح بوده است اما آینده پژوهی و آینده سازی وچشم اندازسازی در ادبیات و متون اقلیم شناسی کمتر به چشم می خورد این درحالیست که برنامه ریزی محیطی و تحلیل های آینده پژوهی، تلاشی نظام مند برای نگاه به آینده بلندمدت در حوزه علم اقلیم شناسی است؛ امروزه یکی ازمهم ترین چالش های حال و آینده ، مسئله افزایش دما و در مواردی بحران فقدان آسایش اقلیمی است. باید پذیرفت که با رشد جمعیت کلانشهر تهران، ارتقای سطح زندگی و بهداشت،گسترش شهرنشینی و صنایع ، آسایش اقلیمی و بحران کمبود انرژی دارای اهمیت است. تحلیل های این پژوهش از نظرات نخبگان اقلیم شناسی و مدیران و مسئولین شهر تهران درقالب فرمهای نظرسنجی، تهیه،و برای تجزیه تحلیل داده ها از تکنیکهای آینده پژوهی ازجمله سناریونویسی استفاده شده است. ابزار تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش نرم افزار MICMAC بوده است. در فرآیند تحقیق مهم ترین عوامل کلیدی و پیشران در رابطه با آینده پژوهی بحران افزایش دمای سطح شهر تهران شناسایی گردید و سپس با توجه به عوامل کلیدی شناخته شده مینی سناریوها و سناریو جامع در سه حالت، (بهبود وضعیت میکرواقلیمی شهر تهران+ آسایش اقلیمی شهروندان)، (عدم بهبود وضعیت میکرو اقلیمی شهر تهران+ آسایش اقلیمی نسبی شهروندان)،( عدم بهبود وضعیت میکرو اقلیمی شهر تهران+فقدان آسایش اقلیمی شهروندان و افزایش مصرف انرژی)در سطح کلانشهر تهران داستان سرایی شد.با توجه به نتایج تحقیق به عنوان مهم ترین عوامل ایجاد بحران دمای سطح فقدان نگرش به مفهوم بهبود میکرو اقلیم و مدیریت شهری هستند. و اینکه چالش های فقدان آسایش اقلیمی در رابطه با بحران افزایش دمای سطح،در سه بعد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی طبقه بندی می شوند.
آرش قربانی سپهر، افشین متقی، زهرا انصاری، مراد دلالت،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده
شهر تهران بر اساس سند چشمانداز 1404 و نیز طرح جامع مصوب 1386، شهری جهانی، پایدار و منسجم با ساختاری مناسب برای فعالیت و فراغت و نیز شهری روان با رفاه عمومی و زیرساختهای متناسب معرفی شده است. در جهت تحقق چنین تعریفی، در اسناد مذکور راهبردهایی چون ارتقاء نقش و جایگاه شهر تهران در سطوح فراملی، ملی و منطقهای، توسعه اقتصادی و رونق فعالیت شهر تهران، بهبود وضعیت شبکههای ارتباطی، حفاظت از محیط زیست، احیاء و حفاظت فعال از میراث طبیعی، تاریخی و فرهنگی شهر تهران، و توسعه فضاهای سبز، عمومی، تفرجگاهی و گردشگری پیشبینی شده است. یکی از مهمترین عرصههایی که میتوان در جهت عملیاتیکردن راهبردهای فوق بر آن تکیه نمود، عرصه گردشگری شهری در کلانشهر تهران است. از اینرو مسئله رقابت در گردشگری شهری عامل مهمی در پیشرفت همهی شهرهای کشور در رقابت با یکدیگر و در نتیجه رفاه و اعتلای کشور در سطح ملی و سپس در رقابت با کشورهای همسایه و در سطح جهانی باعث پیشرفت سریع و جذب سرمایه بسیار به کشور خواهد شد. هدف اصلی پژوهش؛ بررسی ژئوپلیتیک رقابت در گردشگری شهری است. به دنبال رسیدن به هدف این مقاله، جامعه آماری تحقیق استانهای کشور ایران میباشد، که استان تهران به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است. در راستای هدف پژوهش، دادههای مرتبط با جاذبههای گردشگری با استفاده از سالنامهی آماری استانها (سازمان گردشگری، میراث فرهنگی، استانداری در سال 1395 جمع آوری و سپس به منظور رتبهبندی استانها از روش TOPSIS و همچنین نرم افزار ARC map برای تهیه نقشه استفاده شده است.
عبدالعلی پورکیخایی، محمود رضا انوری، غلامرضا میری،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده
تقویت و توسعه کالبدی شهری موجب رشد و شکوفایی در سایر زمینهها میشود. بدون شک توسعه کالبدی یک کشور عامل مهمی در ایجاد پویایی نظام اقتصادی و حتی رفاه افراد آن جامعه دارد. در این راستا دولتهای محلی برای ایفای نقش خود در این حوزه نیازمند منابع مالی متنوع، با ثبات و پایدار است. یکی از این منابع مالیات است. تأثیر مالیات در توسعه کالبدی شهری نقش تأثیرگذاری در رشد اقتصادی و اجتماعی آن دارد. در این میان مالیات، بخصوص (مالیات املاک و مستغلات) یکی از مطمئنترین شیوههای تأمین منابع مورد نیاز توسعه کالبدی است. لذا هدف پژوهش حاضر؛ بررسی فرآیند توسعه کالبدی شهری با تأکید بر مالیات املاک و مستغلات در مناطق شهر زاهدان میباشد. رویکرد حاکم بر فضای تحقیق کیفی و کمی و نوع تحقیق کاربردی است. در این مورد مطالعات جامعی در خصوص شاخصهای تحقیق در محدوده مورد مطالعه انجام و سپس برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، از مدل (Fuzzy Mamdani) استفاده شده است. نتایج تابع مدل از رتبهبندی شاخصها نشان میدهد که شاخصهای بهداشت عمومی و محیط در وضعیت مطلوب و شاخصهای آموزش، تجاری و سرگرمی و تفریح در سطح نامطلوب میباشند. همچنین نتایج وضعیت شاخصهای مورد مطالعه در تعیین توسعه کالبدی هر یک از 5 منطقهی مورد مطالعه در شهر زاهدان در خروجی سیستم استنتاج فازی در نرمافزار متلب نشان میدهد که منطقه 5 با امتیاز معیار (0.82) و منطقه 1 با امتیاز (0.79) از سطح مطلوب و منطقهی 4 با امتیاز (0.70) سطح متوسط توسعه کالبدی و همچنین منطقه 2 با امتیاز (0.61) و برای منطقه 3 با امتیاز (0.50) از سطح توسعه کالبدی نامطلوب برخوردار میباشند. پس از تعیین تابع عضویت و نرمالسازی دادهها طیف اهمیت بر اساس ترتیب شاخصهای مورد بررسی و وضعیت آنها، بیشترین توسعه کالبدی را در منطقه 5 و کمترین را در منطقه 3 نشان میدهد.
مصطفی امیرفخریان، حسین مبینی،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده
هویت به عنوان وجه تمایز پدیدهها، یک امر متغیر و متحول است که از شاخصهای هویت ساز تأثیر میپذیرد. جایگاه این شاخصها متأثر از محیط زندگی، فرهنگ و جهانبینی است که متناسب با مکان و زمان تغییر میکنند. در این میان مشهد به عنوان شهری با ویژگیهای خاص جغرافیایی و فرهنگی، دارای هویت ویژهای است. با این حال انتظار میرود جایگاه شاخصهای هویتمندی فضا، در مناطق مختلف آن، به دلایل ویژگیهای متنوع کالبدی، اقتصادی و فرهنگی، متفاوت باشد. در این پژوهش برای نمایش جایگاه متفاوت شاخصهای اثرگذار بر هویتمندی فضای شهر از نظر ساکنان، ضمن انتخاب دو محدوده متفاوت از شهر(مناطق شرقی و غربی)، اقدام به تکمیل 800. پرسشنامه در بین ساکنین این دو منطقه گردید و از پرسش شوندگان خواسته شد تا شاخصهای هویتمندی فضا را اولویت بندی نمایند. نتایج این پژوهش با استفاده از روشهای لجستیک و تمایزی نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین مناطق غرب و شرق مشهد در انتخاب شاخصهای هویتمندی فضا وجود دارد. به عبارتی تفاوتهای مکانی بین مناطق مختلف شهرها، میتواند سبب رویکردها و ادراکات متفاوتی از شهر توسط شهروندان گردد و انتظار درک یکپارچه از شهر معقول نیست. توجه به این تفاوتها میتواند مدیران و برنامه ریزان شهر را در جهت درک صحیح از شهر ومحیط آن به منظور ارتقای کیفی محیط یاری کند.