خانم آرزو مومنیان، دکتر مرتضی میرغلامی، دکتر آزیتا بلالی اسکویی، دکتر آیدا ملکی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
با توجه به این موضوع که بیش از یک سوم مصارف انرژی مرتبط با مناطق مسکونی می باشد، برنامه ریزی و طراحی مناسب محلات با توجه به شرایط اقلیمی هر منطقه می تواند گامی مؤثر در جهت کاهش مصرف انرژی باشد، پژوهش حاضر به تدوین راهبردهای موثر در راستای بهینه سازی مصرف انرژی در بلوک های مسکونی محله رشدیه تبریز می پردازد. بررسی و شناخت وضعیت مصرف انرژی در محله رشدیه تبریز ، قابلیتها و تنگناهای آن در برنامه ریزی از اهمیت بسزایی برخوردار است که در صورت عدم توجه به آنها و نداشتن برنامههای راهبردی کارآمد، منجر به افزایش ناپایداری اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی خواهد شد. روش تحقیق با توجه به ماهیت آن توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف کاربردی میباشد. در ارتباط با اهداف مورد نظر پژوهش میباشد، جامعه آماری پژوهش اساتید وکارشناسان و نخبگان شهرسازی می باشند که برای بررسی شاخص ها و راهبردها استفاده گردیده است. روش انتخاب افراد به صورت هدفمند و گلوله برفی بوده است. در نهایت نتایج نشان داد که تدوین سیاستها ، اقدامات کاربردی برای ارتقاء طراحی معابر اصلی و دسترسی های محلی در جهت تهویه هوای محله به عنوان مهمترین راهبرد بایستی مورد تأکید قرار گیرد.راهبرد تدوین سیاستهای طراحی محله و بلوک های مسکونی با اهداف استفاده از انرژی خورشید در جهت کاهش مصرف انرژی ،تدوین سیاستهای طراحی محله و بلوک های مسکونی با اهداف استفاده از انرژی باد در جهت کاهش مصرف انرژی به ترتیب در رتبههای دوم و سوم این اولویت بندی قرار گرفته اند.
اقا علی شماعی، خانم مینا حیدری تمرآبادی، خانم مرجان حیدری تمرآبادی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
امروزه یکی از مشکلات اساسی در کارایی فضاهای شهری، نامناسب بودن این فضاها برای حضور و فعالیت افراد معلول است. رویکرد بازآفرینی فضاهای شهری به عنوان یک اصل در بهینهسازی و ارتقاء کیفیت فضاهای شهری مطرح گردیده میشود. بنیان و اساس بازآفرینی فضاهای شهری نگاه جامع به اثرات بهینهسازی این عرصهها بر کیفیت زندگی شهروندان به ویژه افراد معلول در اماکن عمومی است. از این رو در این پژوهش کیفیت فضایی منطقۀ 6 کرج با توجه به محدودیتهای حرکتی افراد معلول تحلیل گردیده است. به منظور گـردآوری دادهها از روش کتابخانهای و پیمایشی بهره گرفته شده است. جامعه آماری این تحقیق افراد کمتوان حرکتی و مبتلایان به کوتولگی است. بدین منظور برای بررسی وضع موجود پرسشنامهای توسط مبتلایان به آکوندروپلازی و معلولین حرکتی تکمیل شده است. با استفاده از آزمون T تکنمونهای کیفیت محیط شهری منطقه مورد سنجش قرار گرفت و در مرحله بعد با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی رگرسیون چندگانه، شاخصهای تاثیرگذار بر کیفیت محـیط شـهری منطقـه مـو رد شناسـایی قرارگرفت. نتایج آزمون T تکنمونهای نشان داد که از نظر ساکنان کمتوان و ناتوان حرکتی کیفیـت و رضـایت از محـیط شـهری منطقه 6 در سطح بالایی قرار ندارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که در سطح ویژگیهای کالبـدی در منطقه، زیرشاخص «کیفیت فضاهای عمومی و سبز» بیشترین تاثیر بر میزان رضایت شهروندان را دارا میباشد. در سطح ویژگیهای اجتماعی– اقتصادی، زیرشاخص «هزینههای حملونقل» دارای بیشترین تاثیر میباشند. در سطح ویژگیهـای مدیریتی، زیرشاخص «صدور مجوز برای کارآمدسازی فضا» بیشترین تاثیر را دارند. میزان اهمیت شاخصها از فردی به فرد دیگر و از محلهای به محله دیگر متناسب با تواناییهای فردی و نیازها این افراد متفاوت است، اما همانطور که یافتهها گویا هستد برای نیاز افراد کمتوان حرکتی در منطقه 6 اقداماتی برای بهینهسازی محیط شهری این منطقه در جهت آسایش اجتماعی، محیطی صورت نگرفته است.
اقای ایرج محموپور، دکتر حسین حاتمی نژاد، دکتر رحمت اله فرهودی، دکتر جمیله توکلی نیا،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
زیست پذیری مفهومی پیچیده و چندبُعدی دارد و تضمینکننده عملکرد اکوسیستم از کوچکترین واحد جغرافیایی تا سطح کره زمین یا بهعبارتیدیگر از سطوح محلی تا سطوح جهانی است و الگوهای آن از یک منطقه به منطقه دیگر کاملاً متفاوت است. در این راستا، در سه دهه گذشته، علاوه بر اﺛـﺮات ﻣﺨـﺮب اﻧﺴﺎﻧﻲ، کاربرد منابع و صنایع مضر، آﻟﻮدﮔﻲ ﺷﺪﻳﺪ ﺟﻮی، ﻧـﺎزک ﺷـﺪن ﻻﻳـﻪ ازن، ﺗﺸـﺪﻳﺪ ﭘﺪﻳﺪه گلخانهای و اﺛﺮات ﻣﺘﻌﺪد ﻧﺎﺷﻲ از اﻳﻦ پدیدهها، در شهر تهران و منطقه 11، موجب آلودگیهای متنوع زیستمحیطی و ﺗﺨﺮﻳـﺐ ﻣﻨـﺎﺑﻊ و ﻛـﺎﻫﺶ ﻓﻀﺎﻫﺎی ﻃﺒﻴﻌﻲ شده است که ﻧﻴﺎز ﺷﻬﺮوﻧﺪان ﺑـﻪ ﻣﺤﻴﻂ زﻳﺴﺘﻲ ﺳﺎﻟﻢ را افزایش داده است. بدین منظور در این پژوهش سعی گردیده است که بهصورت سیستمی و نظاممند پیشرانهای کلیدی مؤثر بر زیست پذیری با تأکید بر شاخصهای زیستمحیطی در منطقه 11 کلانشهر تهران شناسایی و تحلیل شوند. در این پژوهش ابتدا با تکنیک پویش محیطی و دلفی، 57 عامل اولیه در یازده حوزه مختلف استخراجشده و سپس با استفاده از روش دلفی مدیران، ماتریس اثرات متقاطع مؤلفهها تشکیل گردیده است. در مرحله بعدی از طریق نرمافزار میکمک نسبت به تحلیل ماتریس اقدام شده است. نتایج حاصل از پراکندگی متغیرها در محور تأثیرگذاری و تأثیرپذیری عوامل در نرمافزار میکمک، حاکی از ناپایداری سیستم در محدوده موردمطالعه است و بر همین اساس پنج دسته متغیر مورد شناسایی قرار گرفت. درنهایت با توجه به امتیاز بالای اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم عوامل، هفت عامل اصلی بهعنوان عوامل کلیدی در زمینه زیست پذیری با تأکید بر شاخصهای زیستمحیطی منطقه مورد شناسایی قرار گرفتند. از بین پیشرانهای موردبررسی نیز، متغیرهای وضعیت حملونقل عمومی (سرعت، دقت، اطمینان، ایمنی، امنیت، راحتی، صرفه اقتصادی) و دسترسی عموم به فضای سبز بیشترین تأثیر را بر زیستپذیری در محدوده موردمطالعه داشتند.
حسین شمسی دارغلو، رحمت محمدزاده،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
نظریهی لفور درزمینهی تولید فضا بسیار موردتوجه قرارگرفته است و اهمیت آن بهویژه در این است که آن را بهطور سیستماتیک در مورد مقولههای شهر و فضا بهصورت یک تئوری اجتماعی جامع و قابلفهم ادغام میکنند. برنامهریزی سنتی کاربری زمین بهصورت کاملاً انتزاعی و صوری بوده و از مؤلفههای ادراکی و معنایی تهی میباشند ولی رهیافت تریالکتیک لفوری اینگونه نبوده و از سه شأن (پرکتیس فضایی-بازنمایی فضایی و فضای بازنمایی) که در ارتباط با یکدیگر و بهصورت مشارکتی و همزمان در لحظه شکل میگیرند، یک کل را تولید میکنند. این پژوهش دارای روش توصیفی و تحلیلی و ازلحاظ هدف، بنیادی است. تحولات ناشی از ورود پارادایمهای نوین در رویکردهای برنامهریزی شهری و طراحی شهری که ماهیت متفاوتی را برای نظام راهبردی تغییرات توسعهی شهری قائل است و از سوی دیگر توجهات جدید به فضا و بااهمیت یافتن مفهوم فضای زیسته، به نظر میرسد رویکرد تریالکتیکی لفور برخلاف برنامهریزی سنتی کاربری زمین به فضای روزمره و تجربهی زیستهی ساکنان ارج بیشتری قائل است و میتواند فضاهایی را ایجاد کند که حس مکان و احساس تعلق ساکنان را به فضای زندگیشان را بیشتر نماید. مرور مفاهیم نشان میدهد مفهوم فضای زیسته (فضای انتزاعی - انضمامی) متأثر از رهیافتهای مختلف فلسفهی علم (تفسیرگرایی و انتقادی) بوده و اکنون نیز شاهد یک تغییر رهیافتی (پارادایمی) است، که میتواند دگرگونیهای اجتماعی را نشان دهد. این مطالعه نشان میدهد فضا – مکان (فضای زیسته یا مکان- عشق) برخلاف تعریف پیشین فضا که مبتنی بر رهیافتهای پوزیتویستی (فضاهای ذهنی و ادراکی)، انتزاعی و عامگرا، عمدتاً یک محدودهی مرزبندی شده از فضاست که واجد ویژگیهای کالبدی - انضمامی است و بهواسطهی تجربهی انسانی شکل میگیرد و سرشار از معنا میشود.
علی اکبر سالاری پور، بنیامین حسن زاده باغی، امیرحسین نوربخش، زهرا سیف ریحانی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
در دنیای امروزی با توجه به فراگیرشدن اینترنت و اطلاعات الکترونیکی، یکی از وظایف مدیریت شهری جهت ارتقای کیفیت زندگی شهروندان، دسترسی و استفاده مطلوب آنان به خدمات الکترونیک شهری است. این خدمات به دلیل کاهش نیاز به حرکت فیزیکی
شهروندان، کاهش ترافیک و آلودگی و افزایش دسترسی به خدمات، میتوانند به بهبود وضعیت جغرافیایی شهر کمک کنند. اما چنانچه مدیریت شهری نتواند در بکارگیری و پیادهسازی این نوع از خدمات، به نحو مناسب ایفای نقش نماید، نگرش منفی نسبت به خدمات الکترونیک در شهروندان شکل میگیرد. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی تاثیر عملکرد مدیریت شهری بر کیفیت زندگی و قصد رفتاری استفاده از خدمات الکترونیک شهری با تاکیدبر رضایت شهروندان در کلانشهر مشهد است. در این پژوهش، از طریق مطالعات کتابخانهای، مرور ادبیات و پژوهشهای پیشین، 67 شاخص (گویه) در قالب 19 مولفه، استخراج و دستهبندی شده است. پس از محاسبه حجم نمونه آماری پژوهش از طریق فرمول کوکران، 478 پرسشنامه از شهروندان مشهد جمعآوری شد. دادهها با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی با به کارگیری نرمافزار Smart PLS3 موردارزیابی قرارگرفتند. یافتههای پژوهش بیانگر آن است که مولفه «پیوندها» با ضریب مسیر 87/0 در رابطه با عملکرد مدیریت شهری و مولفه «آسانسازی فعالیت» با ضریب مسیر 841/0 در ارتباط با رضایت شهروندان از خدمات الکترونیک بیشترین تاثیر را دارند. عملکرد مدیریت شهری با ضریب مسیر 717/0 بر رضایت شهروندان از خدمات الکترونیک تاثیر میگذارد. همچنین این دو عامل به ترتیب با ضرایب مسیر 58/0 و 252/0 بر کیفیت زندگی تاثیر میگذارند و رضایت از خدمات الکترونیک با ضریب مسیر 757/0 بر قصد رفتاری شهروندان تاثیرگذار است. این نتایج میتواند مدیریت شهری مشهد را در دستیابی به شهری با خدمات الکترونیک مطلوب و مورد رضایت شهروندان یاری نماید.
دکتر کرامت اله زیاری، آقای امین محمودی آذر، آقای خلیل جنگجوی، لیلا اصلانی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
از مباحث مطرح در کشورهای در حال پیشرفت در جهان، مسئله کاهش زیانهای ناشی از مخاطرات طبیعی و انسانساخت است. نظریات و پارادایمهای مختلفی بهمانند مدیریت بحران و تابآوری مطرح شدهاند تا میزان آسیبپذیری مخاطرات را کاهش دهند. در بین آسیبپذیریهای مطرح در بین سایرین آسیبپذیری کالبدی است. حال مهمترین سؤالی که در این تحقیق مطرح میشود آن است که آیا باتوجهبه مطالعات مختلفی که در زمینه آسیبپذیری کالبدی شده است، جدای اقدامات عینی، رضایتمندی ساکنان نیز موردمطالعه قرار گرفته و آیا ارتباطی بین شاخصهای عینی و ذهنی در این زمینه وجود دارد؟ نمونه موردی موردمطالعه در این تحقیق منطقه 4 شهر ارومیه که بافتی مسئلهدار است، میباشد. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و روش آن توصیفی-تحلیلی میباشد و به منظور بررسی این ارتباط عینی و ذهنی آسیبپذیری کالبدی ابتدا با استفاده از تحلیل فضایی متغیرهای عینی بررسی شده و سپس با استفاده از پرسشنامه طیف لیکرتی متغیرهای ذهنی بررسی میشوند و در نهایت با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون این ارتباط سنجیده میشود.نتایج تحقیق حاکی ازآن است که با توجه به ضریب همبستگی 623/0 بین متغیرهای ذهنی و عینی؛ ارتباط معناداری بین منظر عینی(واقعیت بر روی زمین) و منظر ذهنی(رضایتمندی ساکنین) در حوزه شاخصهای آسیبپذیری کالبدی شهری وجود دارد.
علیرضا قربانی، علی شماعی، موسی کمانرودی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
یکی از مسائل شهرهای پیرامون پایتخت ها در کشورهای جهان سوم، پیشی گرفتن شهرنشینی بر شهرسازی است و این موضوع ،مسائل زیادی را در این شهرها ایجاد کرده است. فقدان مشخصه هایی همچون شفافیت، پاسخگویی، قانونمداری، مشارکت، کارایی و نظیر اینها در نظام مدیریت شهری نیز بر شدت مسائل می افزاید. هدف پژوهش حاضر، بررسی کیفیت مدیریت توسعه کالبدی- فضایی شهری با رویکرد حکمروایی خوب و ارائه راهبردهای بهینه برای شهر شهریار است. روش پژوهش ازنظرهدف توسعه ای و کاربردی، وازنظرماهیت،توصیفی-تحلیلی میباشد .گردآوری دادهها بر اساس روشهای اسنادی و پیمایشی انجام شده و از ابزارهای مصاحبه نامه و پرسشنامه استفاده به عمل آمده است. در تحلیل اطلاعات از آزمونهای آماری توصیفی و استنباطی، نرم افزار MICMAC و مدل SWOT استفاده شده است. جامعه آماری شامل شهروندان شهر، و گروه متخصصان است. سنجش روایی با استفاده از روایی سازه و سنجش پایایی به کمک روش آلفای کرونباخ، انجام شده است. نتایج نشان می دهد که میانگین کلی وضعیت مدیریت توسعه کالبدی- فضایی شهر شهریار از منظر شاخصهای حکمروایی خوب برابر با2.006 است که براساس طیف لیکرت، در وضعیت متوسط قرار دارد. یافته های حاصل از بررسی عوامل تاثیرگذار و تاثیرپذیر بر کیفیت حکمروایی این شهر به کمک نرم افزار MICMAC، نشان دهنده پایداری سیستم است. در نهایت، بررسی راهبردهای تحقق الگوی حکمروایی خوب در نظام مدیریت شهری، نشان دهنده غلبه راهبرد(ST) نقاط قوت و تهدیدها( در نظام مدیریت شهری شهریار است که بر افزایش سطح نظارت ها، توسعه ظرفیت نظام حسابرسی و ستاد مبارزه با فساد و تخلفات اداری جهت مبارزه با مافیابازی و لابیگری در مدیریت شهری، توسعه طرح ها و برنامه های نوسازی بافت های فرسوده شهر، توسعه فناوریها و ابزارهای الکترونیک، و بهبود شاخص های اقتصادی و انسانی مدیریت شهری تاکید دارد.
دکتر محسن احد نژاد روشتی، دکتر حسین طهماسبی مقدم، دکتر آمنه علی بخشی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
برنامهریزی کاربری اراضی یکی از جنبههای اساسی توسعه پایدار شهری است که هدف آن ایجاد تعادل میان کاربریهای اراضی در مناطق شهری میباشد. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر تحققپذیری کاربریهای خدماتی در شهر زنجان، با استفاده از رویکرد آیندهپژوهی انجام شده است. برای جمعآوری دادهها، از روشهای ترکیبی کتابخانهای و میدانی استفاده شد. در مرحله میدانی، روش دلفی بهکار گرفته شد و 35 نفر از خبرگان حوزههای برنامهریزی شهری، مدیریت شهری و مسکن از طریق دو دور پرسشنامه، عوامل کلیدی مؤثر را ارزیابی کردند. در مجموع، 36 عامل در پنج بُعد قانونی، اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، کالبدی-فضایی و مدیریتی شناسایی شد و دادههای حاصل با نرمافزار میکمک تحلیل شدند. نتایج نشان داد که عوامل «قوانین و مقررات کاربری زمین شهری» و «نحوه مکانیابی و پراکنش فضایی خدمات» با امتیازهای تأثیرگذاری مستقیم 85 و 82، بیشترین نقش را در تحققپذیری کاربریهای خدماتی ایفا میکنند. همچنین، ضعف هماهنگی نهادی، سیاستهای نامناسب توسعه فیزیکی، و عدم مشارکت مؤثر شهروندان، از موانع کلیدی شناسایی شدهاند. تحلیل ماتریس اثرات متقاطع نیز درجه پرشدگی 55.32 درصد را نشان داد، که بیانگر وابستگی و تأثیر متقابل عوامل در سیستم ناپایدار تحققپذیری کاربریهای خدماتی است. این پژوهش راهکارهایی برای بهبود وضعیت ارائه داده است، از جمله بازنگری در قوانین شهری، تقویت هماهنگی میان نهادهای مرتبط، استفاده از فناوریهای نوین مانند GIS برای مکانیابی صحیح خدمات، و ارتقای فرهنگ مشارکت شهروندان در برنامهریزی شهری. نتایج تحقیق، علاوه بر شناسایی عوامل کلیدی تأثیرگذار، بر اهمیت توجه به ابعاد چندبعدی و پایداری در برنامهریزی کاربریهای خدماتی تأکید دارد و زمینهساز توسعه پایدار و عدالت فضایی در شهر زنجان است.
دکتر صادق الهیاری،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
شهر سالم شهری است که در آن کیفیت زندگی شهروندان در تمام زمینهها، از جمله سلامت جسمی و روانی، رفاه اجتماعی، توسعه اقتصادی و حفاظت از محیط زیست، بالا است.این شهر فرصتهای کافی برای مشارکت شهروندان در فرایندهای تصمیمگیری و توسعه را فراهم میکند و از همه شهروندان، صرف نظر از سن، جنسیت، نژاد، مذهب یا وضعیت اجتماعی اقتصادی، حمایت میکند. این پژوهش با استفاده از شاخصهای شهر سالم از دیدگاه دستور کار 2023 سازمان ملل متحد به ارزیابی شاخصهای شهر سالم در شهر شوش دانیال پرداخته است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت یک پژوهش کمی است که به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. جامعه آماری کارشناسان، برنامهریزان، پژوهشگران شهری و خبرگانی بودند که از شهر شوش اطلاعات کاملی داشتندکه با روش نمونهگیری هدفمند 30 نفر برای پاسخگویی به سوالات انتخاب شد. از رگرسیون لجستیک باینری جهت تجزیه و تحلیل دادهها و اطلاعات استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که از بین 6 مولفه اصلی چگالی اقتصادی و سرمایهگذاری با ضریب تاثیر (210/0)، سلامت، رفاه و شهروندان سالم با ضریب (203/0)، ایجاد محلهها، زیرساختها و مسکن سالم با ضریب (191/0)، محیط زیست سالم با ضریب (186/0) بیشترین تاثیر را بر ایجاد شهر سالم و پایدار در شهر شوش داشتهاند.از بین 38 شاخص نیز 10 شاخص که مهمترین آنها، سلامت جسمی و روانی شهروندان با ضریب (393/0)، کم بودن استرس و اضطراب در جامعه (382/0)، تامین زیرساختها و تجهیزات شهری (328/0)، بیشترین تاثیر را بر ایجاد شهرسالم و پایدار شوش داشته ومهمترین شاخصهای ایجاد شهر سالم و پایدار در شهر شوش دانیال هستند
موسی کمانرودی کجوری، آزاد رحیم زاده، فریده فلاح حسینی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
شهرخلاق شهری پرجنبوجوش است که یادگیری فرهنگی و بینفرهنگی را تقویت میکند، جایی که هر ساکن در آن به دانش، مهارتها و آگاهی فرهنگی خود اطمینان دارد. شهرخلاق ویژگیهایی را برجسته میکند که تصویر شهر را برای ساکنان آن جذابتر مینماید. هدف این پژوهش، رتبهبندی مناطق شهرداری کلانشهر تهران براساس شاخصهای شهرخلاق است. این پژوهش بهلحاظ روش، از نوع توصیفی-تحلیلی و از منظر هدف، کاربردی میباشد. دادهها در چهار بعد کیفیت زندگی، سرمایه انسانی، سرمایه اجتماعی و نوآوری و به روش کتابخانهای-اسنادی بهدست آمده است. از مدل تصمیمگیری WASPAS برای رتبهبندی و از مدل آنتروپی برای وزندهی به شاخصها استفاده شده است. نوآوری این پژوهش، استفاده از رویکرد تطبیقی و مدل جدید در تعیین و ارزیابی شاخصهای شهرخلاق در مقیاس مناطق شهر است. نتایج حاصل از بهکارگیری مدل تصمیمگیری WASPAS نشان میدهدکه بین مناطق بیستودوگانه شهرداری تهران نسبت به شاخصهای شهرخلاق تفاوت وجود دارد. سطحبندی این مناطق بهلحاظ شهرخلاق بیانگر این است که هفت منطقه(شش، یک، دوازده، سه، چهار، دو، هفت) دارای وضعیت مطلوب، هشت منطقه دارای وضعیت متوسط و هفت منطقه(نوزده، هیجده، شانزده، بیست ویک، هفده، ده، نه) دارای وضعیت نامطلوب و در اولویت برنامهریزی توسعهی شهری میباشند. همچنین نتایج نشان داد که بعد اقتصادی شهرخلاق دارای بیشترین مناطق(17 منطقه) با شرایط نامطلوب بوده است.
علیرضا دویران،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
سینرگوژی روشی است که اصول آن بر مبنای مشارکت گروهی و همافزایی ساختاری فراگیر در فرآیند یادگیری انجام میپذیرد. در این بین محتوای دروس مکان محور (مانند جغرافیا) با دادههای مکانی عجین شده و پایدارسازی آن نیازمند یادسپاری و تصویرسازی ذهنی است. تجربه نشان داده است که یادگیری این دروس به شیوههای سنتی، کارآمدی لازم را نداشته و نتواسته است محتوای یادگیری را پایدار سازد. این پژوهش با هدف بررسی ضرباهنگ سینرگوژی برنامه درسی مکان محور جغرافیا نگارش یافته است. روش پژوهش از نوع کارربردی است. جامعه آماری 60 دانشجوی سال آخر رشته جغرافیای دانشگاه فرهنگیان بوده که با استفاده از روش کتابخانهای و میدانی (مدل ارزیابی چو و باولی) دادهها جمعآوری و در نرمافزار SPSS وارد و تحلیل دادهها با مدل آنالیز ریتم ومدل معادله ساختاری تحلیل مسیر انجام پذیرفت. نتایج حاصل از بررسی مؤلفههای پویایی گروه، انجام کار ، بازخورد و متغیرهای مکان، زمان و چیدمان فضای کلاس نشان میدهد که ضرباهنگ سینرگوژی دروس مکان محور دارای رشد خطی، پیوسته، منظم و تدریجی است که این مهم در دروس عملی خطی منظم و در دروس تئوری سینوسی است. در عین حال در معادله ساختاری اثر متغیرهای زمانی- مکانی و چیدمان فضا بر سینرگوژی مکان محور، پیوسته، در ارتباط مداوم و با جهت مثبت میباشند.برگزاری روش سینرگوژی دروس مکان محور جغرافیا با اولویت کلاسهای کارگاهی، سایت فناوری وکلاسهای هوشمند مطلوبتر میباشد. در نتیجه برگزاری کلاسهای سینرگوژیک در بازه زمانی صبح (9 تا 11) مناسبترین زمان ارزیابی شده است. تأثیر مستقیم و غیرمستقیم مجموع کل متغیرها بر سینرگوژی دارای مطلوبیت نسبی میباشد.
دکتر عطا غفاری گیلانده، خانم هما واعظی، آقای نوید غفاری چنذانق،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
بافتهای جدید شهری در کشور ما، با وجود برنامهریزیهای قبلی، اغلب دچار بحرانهای کیفیتی هستند. در همین راستا، پژوهش حاضر به ارزیابی کیفیت فضاهای شهری در بافت جدید شهر ادبیل با تأکید بر مؤلفههای روانشناسی محیطی میپردازد. در این پژوهش، با مطالعه ادبیات نظری، مؤلفههای روانشناسی محیطی مؤثر بر کیفیت فضاهای شهری که شامل 20 مؤلفه در 3 بعد است شناسایی گردیده و سپس از طریق پرسشنامه مورد ارزیابی نمونه آماری قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل ساکنان شهرک سبلان (فاز یک و فاز دو)، شهرک سینا، شهرک زرناس و شهرک رضوان به تعداد حدود 198647 نفر میباشد.تعداد نمونه با استفاده از فرمول کوکران384 نفر تعیین شده است. روایی سؤالات به تأیید سه نفر مدرس دانشگاه و متخصص در این حوزه رسیده و ضریب آلفای کرونباخ برابر 845/0 بر پایایی پرسشنامه دلالت نمود. برای تجزیه و تحلیل محاسبات آماری به کمک نرمافزارهای SPSS و LISREL در قالب روش مدلسازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم انجام شده است. نتایج حاصل از برازش مدل، میزان همبستگی بین متغیرهای پنهان با متغیرهای مشاهده شده و مقادیر محاسبه شده T برای تمامی بارهای عاملی مرتبه اول و مرتبه دوم، اعتبار بیرونی مدل تحقیق را نشان داد. براساس یافتهها، مؤلفه سلامت محیطی با بار عاملی 75/0 در معیار عوامل محتوایی، مؤلفه خوانایی فضایی با بار عاملی 80/0 در معیار عوامل کالبدی و مؤلفه دسترسی به خدمات تجاری روزمره با بار عاملی 58/0 در معیار عوامل عملکردی بیشترین تأثیر را در ارتقاء کیفیت فضای شهری بافت جدید اردبیل دارند. نتایج نشان داد که میانگین کیفیت مؤلفههای روانشناسی محیطی از نظر پاسخگویان نمایانگر میزان متوسط این مؤلفهها در محدوده مورد مطالعه است.
دکتر محمد شالی، خانم حسنا امامزاده،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
سکونتگاههای غیررسمی بهعنوان یکی از مهمترین چالشهای مدیریت شهری در کلانشهرهای ایران، نیازمند اتخاذ رویکردهایی نوین با تأکید بر مشارکت مردمی و نگرش اجتماعمحور در حوزه برنامهریزی و توسعه محلی هستند. در این چارچوب، دفاتر تسهیلگری با هدف آگاهی بخشی و توانمندسازی ساکنان، تقویت ارتباط میان نهادهای رسمی و جامعه محلی، و ارتقای شاخصهای اجتماعی، اقتصادی و کالبدی در برخی از محلات غیررسمی تأسیس شدهاند. با این حال، میزان اثربخشی این دفاتر در عمل کمتر بهصورت ساختاری و تجربی ارزیابی شده است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل عملکرد دفاتر تسهیلگری در چهار محله کلانشهر تبریز، و با تمرکز بر رابطه آن با توانمندسازی، مشارکت اجتماعی و پیامدهای کالبدی، اقتصادی و اجتماعی انجام شده است. روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی و کاربردی است. دادهها بهصورت میدانی و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته از میان 396 نفر از ساکنان محلات دارای دفتر تسهیلگری در سال ۱۴۰۱ گردآوری شد و با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری در نرمافزار SmartPLS تحلیل گردید. نتایج نشان داد عملکرد دفاتر تأثیر مستقیمی بر توانمندسازی با ضریب 907/0 و بر مشارکت محلی با ضریب 636/0 داشته است. مشارکت نیز نقش میانجی معناداری در ارتقای شاخصهای اجتماعی با ضریب 438/0، شاخصهای اقتصادی با ضریب 294/0 و شاخصهای کالبدی با ضریب 266/0 ایفا کرده است. همچنین، اقدامات آموزشی، اطلاعرسانی شفاف و تعامل با نهادهای محلی از مهمترین عوامل تأثیرگذار در فرآیند توسعه محلهای بودند. بر این اساس، یافتههای پژوهش میتواند مبنایی برای بازنگری در سیاستگذاریهای شهری و ایجاد نهادهای مشارکتمحور در فرآیند بازآفرینی و توسعه سکونتگاههای غیررسمی قرار گیرد
میثم رضائی، زهرا خدائی،
دوره 17، شماره 45 - ( 6-1396 )
چکیده
نهاد اجتماعی عبارت است از نظام سازمان یافتهای از روابط اجتماعی که متضمن ارزشها و رویههای عمومی معینی است و نیازهای اساسی خاصی از جامعه را برآورده میسازد. در همین ارتباط مقاله حاضر در نظر دارد که به ویژگی های نهاد اجتماعی محله محور از دید شهروندان بپردازد و همچنین موانع و محدودیتها را در ایجاد نهادهای اجتماعی محله محور شناسایی کرده و مقدار همبستگی آن ها را با یکدیگر در ایجاد نهاد اجتماعی محله محور تعیین کند. در این پژوهش با در نظر گرفتن سرمایه اجتماعی به عنوان محور کلیدی در تحقق ایجاد نهادهای اجتماعی به بررسی دو مولفه اصلی آن یعنی مشارکت اجتماعی و اعتماد اجتماعی پرداخته شده است. نوع تحقیق در این پژوهش کاربردی و روش بررسی آن توصیفی و پیمایشی است که در نمونه موردی شهر فردوسیه و به تفکیک محلات پیاده شده است. ابزار گرداوری اطلاعات مصاحبه و استفاده از پرسشنامه است که نرمال بودن متغیرها با آزمون کولموگراف- اسمیرنف مشخص گردیده است. درتحلیل نتایج نیز از نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته های حاصل از آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که میان مشارکت، اعتماد و موانع و محدودیت های موجود و ویژگی ها از دید شهروندان در ایجاد نهاد اجتماعی محله محور در شهر فردوسیه ارتباط معناداری وجود دارد به نحوی که مشارکت و اعتماد و وجود نیروی انسانی مجرب از دید شهروندان از اهمیت بالاتری در ویژگی های ایجاد نهاد اجتماعی در شهر فردوسیه برخوردار است و از طرف دیگر موانع و محدودیت هایی نظیر عدم هماهنگی میان بخش ها و نهادها و عدم توجه به مفهوم شهر با دید انسان محور بودن دارای بیشترین نظر از دید شهروندان در محدودیت های ایجاد نهاد اجتماعی محله محور می باشد.
سید هادی حسینی،
دوره 17، شماره 45 - ( 6-1396 )
چکیده
هدف این پژوهش، یافتن شواهدی تجربی در خصوص ادعاهای طرفداران شهر فشرده می باشد. محله 5 از ناحیه 5 شهر سبزوار به عنوان عرصه تحقیق و برای بررسی های میدانی انتخاب گردید. روش تحقیق، توصیفی زمینه یابی (پیمایشی) است. گردآوری دادهها با استفاده از مطالعات کتابخانهای و پیمایشی (پرسشنامه محقق ساخته) صورت گرفته است. یافتههای تحقیق نشان میدهند که در محدوده مورد مطالعه تنها در دو بخشِ احساس تعلق مکانی و دسترسی به خدمات ادعاهای طرفداران اندیشه شهر فشرده مورد تأیید قرار گرفت، اما در مورد بخشهایی چون همبستگی ئ تعاملات اجتماعی، احساس امنیت اجتماعی، کاهش وابستگی خانوارها به خودروهای شخصی و کاهش هزینههای مصرفی خانوار در حوزه انرژی میان ادعاهای طرفداران شهر فشرده و یافتههای حاصله در محدوده مورد مطالعه همخوانی و تطابق وجود ندارد. یافتههای تکمیلی گویای آن است که عامل فشردگی یا پراکندگی به تنهایی نمیتواند پایداری شهری را تبیین کند و در کنار آنها متغیرهای زمینه ای و اجتماعی و اقتصادی دیگری نیز وجود دارند که بایستی مد نظر قرار گیرند.
احمد زنگانه، طاهر پریزادی، معصوم ساکی،
دوره 17، شماره 45 - ( 6-1396 )
چکیده
محلات شهری یکی از عناصرمهم و موثر تشکیل دهنده حیات اجتماعی شهری هستند. درگذشته، نقش و کارکرد محلات، موجب می شد که افراد ساکن، پیوندهای اجتماعی بیشتری نسبت به امروز داشته باشند. در توسعه محله محور با بهره گیری از دیدگاه پایین به بالا، بر توانمندسازی، مشارکت جمعی و افزایش سرمایه اجتماعی محلات تأکید شده است. تحقیق حاضر بر آن است تا ابعاد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی توسعه محله محور بخش مرکزی شهر بروجرد مورد بررسی قرار دهد، روش تحقیق به لحاظ هدف شناختی و ماهیت آن علی- همبستگی است، محدوده مورد مطالعه، محلات بخش مرکزی شهر بروجرد است که حجم نمونه با استفاده از فرمول تعیین حجم کوکران، تعداد381 نفر از ساکنین با سطح اطمینان 95درصد و بصورت روش نمونه گیری خوشه ای سپس تصادفی ساده انتخاب شده اند.برای تجزیه و تحلیل داده ها میدانی از نرم افزار GiS،SPSS در قالب آزمون همبستگی، Excel برای تهیه جدول، نمودار، و برای دستیابی مدل معادلات ساختاری از نرم افزارهای liserel ، PLS ، استفاده شده است. یافته های مدل معادلات ساختاری lieserl و pLS تائید می کند، که از میان عوامل موثر بر توسعه کالبدی محله، عامل اجتماعی – فرهنگی (0.30 ) تاثیرگذارترین و مشارکت اقتصادی کم تاثیر ترین(0.01) بوده است. از دیگر نتایج تحقیق حاضر؛ با در نظر گرفتن کل شاخصها، ضمن وجود تفاوت معنادار بین شاخص ها، توسعه محله مبنای بخش مرکزی شهر بروجرد در مجموع در حد نسبتاً مناسبی قرار دارند.
محسن آقایاری هیر، هادی حکیمی،
دوره 17، شماره 45 - ( 6-1396 )
چکیده
مهاجرت از نخستین نیروهای نهان تغییرات تکنولوژیکی و اجتماعی در سرتاسر جهان است. بر این اساس بسیار مهم است که هر کشوری نسبت به تغییرات فضایی جمعیت خود آگاهی یافته و در جهت پیشگیری از وضعیتهای ناخواسته اقدام نماید. مهاجرتهای بیناستانی یکی از مهمترین نمودها و انعکاس فضایی ساختارهای حاکم است که پرداختن به آن میتواند شناخت مناسبی از پویاییهای جمعیت در سطح ملی، فراهم آورد. جهت حصول چنین شناختی، در پژوهش حاضر با عنایت به روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و با استفاده از نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن (1390)، به تحلیل شبکه و تحلیل شاخهدرختی مهاجرتهای بیناستانی با استفاده از نرمافزار UCINET 6 پرداخته شده است. نتایج تحلیلهای انجام یافته بهصورت نمودارهای تحلیلی ارائه شده و حاکی از وجود چند خوشهی اصلی در مهاجرتهای بیناستانی است که با میزان جریان متفاوتی شکل گرفته و در نهایت به شاخهی اصلی (استانهای تهران و البرز) میپیوندند. بعلاوه برخی استانها توانستهاند نقش منطقهای قابلتوجهی در جذب مهاجر از استانهای همجوار ایفا نمایند که شامل استانهای البرز، اصفهان، آذربایجانشرقی، بوشهر و خراسان رضوی است.
امین محمودی آذر، رحیم هاشم پور، سیدمومن فواد مرعشی،
دوره 17، شماره 45 - ( 6-1396 )
چکیده
در دهههای اخیر موضوع کیفیت زندگی شهری و ارتقاء رضایتمندی شهروندان از محیط زندگی خود توجه بسیاری از محققان و سازمانهای جهانی را به خود جلب کرده است؛ تا آنجا که سازمان ملل متحد هر ساله با انتشار گزارشی شهرهای مختلف جهان را از نظر سطح کیفیتزندگی موجود مورد مقایسه قرار میدهد. کیفیتزندگی دارای معیارهای مختلفی است که یکی از مهمترین معیارهای آن دسترسی به خدماتشهری است که توجه به آن موجب کاهش مشکلات فراوانی از قبیل سوداگری زمین، ساختوسازهای غیرقانونی و ... میشود. هدف این تحقیق ارزیابی کیفیت زندگی شهری با توجه به استانداردهای دسترسی به خدمات شهری است. بر این اساس معیار دسترسی به خدمات شهری از دو وجه عینی و ذهنی در بافت قدیمی شهر ارومیه مورد سنجش و بررسی قرار گرفتهاند. روش تحقیق در این مقاله از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و در آن از ابزار پرسش نامه، مدلهای تحلیل سلسله مراتبی و تحلیل شبکه دسترسی و تکنیکهای فازی، وزندهی و ضریب همبستگی پیرسون برای تجزیه و تحلیل دادههای کمی و کیفی استفاده شدهاست. نتایج حاکی از آن است که رضایت از دسترسی به خدمات اثر مثبت و معناداری را به لحاظ آماری بر کیفیت زندگی ذهنی وارد میکند و افزایش رضایتمندی ساکنان از دسترسی به خدمات شهری، سبب افزایش کیفیت زندگی ذهنی میشود. این یافتهها به برنامهریزان شهری گوشزد میکند که عوامل کالبدی نقش بسزایی در افزایش رضایتمندی از کیفیت زندگی شهروندان دارد.
بهرام ایمانی، رقیه فرشی، رضا هاشمی معصوم آباد،
دوره 17، شماره 46 - ( 7-1396 )
چکیده
در این پژوهش برای نشان دادن نابرابری میان شهرستانهای استان اردبیل 60 شاخص توسعه در بخشهای بهداشتی درمانی، اجتماعی، آموزشی، فرهنگی، زیربنایی، با استفاده از مدل ویکور مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. همچنین جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و ترسیم نمودارها و نقشه ها از نرم افزارهای Excel، SPss، ARC Map 10.1 استفاده شده است. همچنین جهت تعیین وزن شاخصهای پژوهش از طریق تکمیل پرسش نامه توسط کارشناسان ( 20 نفر از کارشناسان و متخصصان) از مدلAHP استفاده گردید. طبق بررسیهای صورت گرفته به این نتیجه رسیدیم که در سال 1390 از مجموع 10 شهرستان استان اردبیل، شهرستان اردبیل، توسعه یافته و شهرستانهای گرمی، سرعین و خلخال شهرستانهای رو به توسعه، شهرستانهای پارس آباد، بیله سوار و نمین کمتر توسعه یافته و شهرستانهای مشگین شهر، نیر و کوثر توسعه نیافته اند. این نابرابریها بازتاب و برآیند عوامل محیطی، اقتصاد سیاسی، نارساییهای نظام برنامه ریزی فضایی به ویژه قطب رشد شهر اردبیل میباشد. همچنین طبق تحلیل و بررسیها صورت گرفته به این نتیجه رسیدیم که نابرابری ناحیه ای در مقیاس شهرستانهای استان اردبیل به صورت نامتعادل میباشد، بین جمعیت هر شهرستان و میزان توسعهیافتگی آن رابطه معناداری مثبتی وجود دارد، بین فاصله از مرکز استان و میزان توسعهیافتگی رابطه معناداری مثبتی وجود دارد.
فرزانه ساسان پور، افشار حاتمی، شایان بابایی،
دوره 17، شماره 47 - ( 10-1396 )
چکیده
حباب شهرنشینی مفهوم جدیدی در عرصه برنامه ریزی شهری برای بررسی پایداری و ناپایداری در سطوح مختلف اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، مدیریتی است. تاکنون تعریف مشترکی از حباب شهرنشینی ارایه نشده است که حاکی از عدم وجود مطالعات بسیار در این زمینه می باشد. این پژوهش به دنبال آن است تا وضعیت آینده حباب شهرنشینی در کلانشهر تهران را با استفاده از رویکرد سناریو مورد بررسی قرار دهد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق توصیفی تحلیلی از نوع اکتشافی است. اطلاعات مورد نیاز پژوهش از طریق مطالعات میدانی و اسنادی گردآوری شدند. در مطالعات میدانی از تکنیک دلفی در قالب گروه 30 نفره انجام شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل اثرات متقابل در نرم افزار MICMAC استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که 56 عامل بعنوان عوامل کلیدی در پنج بعد نهادی، مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی موثر بر وضعیت آینده حباب شهرنشینی شناسایی شدند. سپس با نظر خبرگان به 25 عامل پیشران تقلیل یافتند. وضعیت پراکندگی متغیرها حاکی از ناپایداری سیستم کلانشهری تهران می باشد. پنج دسته عوامل تاثیرگذار، دووجهی، تنظیمی، تاثیرپذیر و مستقل شناسایی شدند. امتیازات نهایی و رتبه بندی عوامل کلیدی انجام شد و در نهایت سه سناریو برای وضعیت آینده حباب شهرنشینی در کلانشهر تهران ارایه گردید.