54 نتیجه برای کرم
مینا میریان، مصطفی کرمپور، محمد مرادی، هوشنگ قائمی، بهروز نصیری،
دوره 23، شماره 68 - ( 1-1402 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف آگاهی از تغییرات بلندمدت دادههای بارشی و همچنین شناسایی دورههای مرطوب و خشک 35 ایستگاه همدیدی در ایران انجام شده است. جهت شناخت تغییرات بارشی ایستگاههای مورد مطالعه، نقشههای میانگین، شاخص ضریب تغییرات و چولگی ترسیم گردید. سپس با استفاده از آزمون آماری من – کندال معناداری روند بر روی هر کدام از ایستگاهها در سطح اطمینان 95 درصد مورد آزمون قرار گرفت. در نهایت با استفاده از بارشهای حدی 20 درصد بالا و پایین در طول دوره مطالعاتی 50 ساله، دورههای مرطوب و خشک شناسایی شدند. نتایج نشان میدهد که الگوی کلی رژیم بارشی کشور به صورتی است که مقادیر بارشی از نیمه شمالی به سوی نیمهجنوبی و از غرب به شرق کشور کاهش مییابد. کمترین مقادیر ضریب تغییرات و چولگی مربوط به نواحی شمالی به ویژه سواحل دریای کاسپین میباشد و بیشترین مقادیر مربوط به نواحی جنوبی به خصوص مناطقی از جنوب و جنوبشرق میشود. به طورکلی نتایج آزمون من-کندال نشان میدهد که دادههای بارشی در مقیاس فصلی به استثنای چندین ایستگاه همدیدی روند معناداری را نشان نمیدهند. بیشترین دورههای مرطوب در فصل بهار و کمترین در فصل تابستان و بیشترین دورههای خشک در فصل پاییز و کمترین در فصل بهار رخ دادهاند. تعداد خشکسالیها در دورههای سرد قابل توجه میباشد. همچنین فراوانی وقوع دورههای خشک بیشتر از دورههای مرطوب میباشد.
سارا کیانی، امیر کرم، نسرین حسینایی،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده
حوضه آبریز کن- سولقان در دامنه البرز جنوبی قرار گرفته است که از تحولات زون فعال زمینساختی آلپ- هیمالیا در طول زمان تاثیر پذیرفته است. به همین لحاظ ارزیابی و بررسی فرآیندهای تکتونیکی فعال و اثرات آن برای بسیاری از فعالیت¬های بشری همچون طراحی و احداث شهرها، نیروگاه ها، سدها، فعالیتهای صنعتی از اهمیت بالایی برخوردار می¬باشند. گذر تونل آزادراه تهران- شمال از این منطقه، بررسی فعالیت گسلهایی که در شکلگیری مورفولوژی کنونی این حوضه سهم داشتند را فزونی میبخشد. روش تحقیق در پژوهش مورد نظر، روش توصیفی- تحلیلی است و مبتنی بر مطالعات کتابخانهای و استفاده از اسناد و مدارک اعم از اطلاعات زمین شناسی، ژئومورفولوژی و داده رقومی ارتفاعی می باشد. جهت بررسی و تحلیل وضعیت فعالیت تکتونیکی حوضه موردنظر، شاخصهای مورفوتکتونیک، شامل شاخص عدم تقارن رودخانه (Af)، شکل حوضه (Bs)، انتگرال هیپسومتریک (Hi)، گرادیان طولی رودخانه (Sl)، سینوزیته جبهه کوهستان (Smf)، نسبت پهنای دره به ارتفاع دره (Vf) و شاخص تقارن توپوگرافی ارضی (Tp)، محاسبه شد. در نهایت میانگین نتایج شاخصها، تحت عنوان شاخص زمینساخت فعال نسبی (LAT) محاسبه گردید. در پژوهش حاضر، برای محاسبه شاخصهای مورفوتکتونیک از نقشهی توپوگرافی 1:50000 و الگوی رقومی ارتفاعی (DEM) با توان تفکیک مکانی 30متر (سنجنده ASTER) استفاده شده است. حوضه آبریز کن- سولقان، به سه ناحیهی تکتونیکی با فعالیت آرام، نیمه فعال، فعال تقسیم بندی شده است و محاسبه شاخص زمینساخت فعال نسبی (LAT) نشان میدهد که حوضه آبریز کن- سولقان در وضعیت فعال از نظر تکتونیکی قرار دارد. ساختارهای تکتونیکی به ویژه گسلهای منطقه در عدم تقارن و شکل حوضه تاثیر داشته است. رودخانه اصلی کن – سولقان، نیز عدم تقارن را نشان میدهد که میتوان گفت به دلیل تاثیر عوامل ساختاری به ویژه گسلهای منطقه، حوضه دارای عدم تقارن و انحراف به سمت چپ حوضه می باشد. همچنین احداث آزادراه تهران- شمال و قرارگیری دهانه تونل در مجاورت گسل شمال تهران، از جمله عوامل انسان ساخت متاثر از فعالیت تکتونیکی منطقه میباشد که بررسی فعالیت تکتونیکی را ایجاب میکند.
اسماعیل نجفی، امیر صفاری، عزت الله قنواتی، امیر کرم،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
ژئومورفولوژی با فرآیندها و اشکال سطح زمین در ارتباط است و هرگونه فعالیت انسان، از جمله احداث پلها منجر به تغییرات کمی و کیفی حرکت و جابجایی مواد و انرژی جنبشی شده و سیستم ژئومورفیک را تحت تأثیر قرار دهد، موردتوجه و دخالت ژئومورفولوژیستها است. همچنین بهعنوان علمی سیستمینگر، میتواند واقعیتهای محیطی را که بهصورت فرآیندها و فرمها در طبیعت عینیت یافتهاند، موردمطالعه و بررسی قرار دهد و نتیجه و برونداد آنها را بهصورت فضایی در قالب نقشه و مدل، معرفی و تشریح نماید. نوع پژوهش حاضر، کاربردی و روش پژوهش توصیفی– تحلیلی و مبتنی بر نتایج رساله دکتری با عنوان "مدلسازی ژئومورفولوژیکی احداث پلها در مسیلهای شهری (مطالعه موردی: کلانشهر تهران)" است. نتایج پژوهش، حاکی از قابلیت و کاربرد علم ژئومورفولوژی در مدلسازی و مکانیابی بهینه و احداث پلها، در جهت ایجاد امنیت و رفاه بیشتر شهروندان، کاهش هزینهها و جلوگیری از خسارات مالی و جانی ناشی از تخریب و مکانیابی نامناسب چنین سازههایی در مسیل–روددرههای شهری و سایر محیطهای طبیعی است. همچنین این پژوهش ضمن غنا بخشیدن به ادبیات حوزه موردبحث، نقش و کاربرد ژئومورفولوژی در مکانیابی و احداث بهینه پلها در مسیلهای شهری را بررسی، تبیین و مدلسازی مفهومی کرده است.
واژگان کلیدی: ژئومورفولوژی، مدل مفهومی، مسیل-روددرههای شهری، احداث پل.
1. نویسنده مسئول: دامغان، میدان دانشگاه، پردیس ابوریحان، دانشکده علوم زمین
اکرم هدایتی دزفولی، زهرا قصابی،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
سیل یکی از مخربترین بلایای طبیعی بهحساب میآید و همهساله خسارات گستردهای را به منابع مالی و انسانی کشور وارد میآورد. بخشهای عمدهای از کشور ایران، همواره در معرض خطر وقوع سیل قرار دارند. در این بین، حوضه آبریز گرگان و اترک از اهمیت بیشتری برخوردار است، بهطوریکه در سالهای اخیر چندین مورد سیل مخرب در استان گلستان رخ داده که موجب تلفات انسانی و خسارت اقتصادی فراوانی شده است. هدف از این مطالعه بررسی و آشکارسازی شرایط اقلیمی، همدیدی و ترمودینامیکی حاکم بر رخداد سیل اسفند 1397 در استان گلستان بهمنظور شناسایی سامانههایی جوی است که منجر به سیلهایی نظیر سیل فوق بشود. این بررسی شامل تحلیل آماری ایستگاههای استان (گرگان، گنبدکاووس، بندرترکمن، علیآبادکتول، هاشمآباد، کلاله و مراوه تپه)، محاسبه دوره برگشت بارشها طی دوره آماری موجود هر ایستگاه، تحلیل نقشههای همدیدی در روز رخداد سیل و نیز محاسبه شاخصهای ناپایداری ایستگاه گرگان میباشد. نتایج آماری نشان داد که ایستگاههای گرگان و گنبدکاووس هرکدام با بیشترین بارش از نوع حدی در اسفند 1397، دارای دوره برگشت 800 و 400 سال بودند. همچنین در روز 27 اسفند بالاترین میزان شاخص ناپایداری گرگان با مقادیر 26 K= درجه سلسیوس، 07/ 2 PW=سانتیمتر و 48 TT= همراه با نم نسبی زیاد در سطح زمین (حدود 80 درصد) بهدستآمده است. تحلیل نقشههای همدیدی مبین افت شدید فشار سطح دریا و ارتفاع تراز میانی به همراه یک ناوه عمیق در منطقه موردمطالعه در اواخر اسفند 97 بوده که در نهایت منجر به بارشهای فرین و رخداد سیلاب در منطقه شده است.
واژگان کلیدی: سیل، دوره برگشت، نقشههای همدیدی، شاخصهای ناپایداری، استان گلستان
نویسنده مسئول: بزرگراه شهید همت (غرب) – بزرگراه شهید خرازی – بلوار پژوهش – پژوهشگاه هواشناسی و علوم جو،
دکتر تاج الدین کرمی، دکتر سمیه تیموری،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
یکی از نظریههایی که فقر و نابرابری را پس از جنگ جهانی دوم و بازساخت شهری در آمریکا در دوگانگی حومه و شهر مرکزی موردمطالعه قرار داد، نظریه عدم انطباق فضایی است. بهرغم نقش زمینه ناشی از نابرابری نژادی - قومی و تضاد حومه - شهر مرکزی در شکلگیری نظریه مذکور، شاخصهای اصلی عدم انطباق فضایی بر نبود تناسب بین دستیابی به شغل با مزایای کافی برای دسترسی به مسکن قابل استطاعت و باکیفیت دلالت دارد. این به آن معناست که زمینهها، ساختارها و فرایندهای نابرابری ساز از جامعهای به جامعه دیگر متفاوت و نبود تناسب بین مزایای کار و دسترسی به مسکن فضاهای فقر را بازنمایی میکند. هدف تحقیق حاضر آشکارسازی عدم انطباق فضایی بین دو شاخص مذکور در مناطق کلانشهر تهران است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف در زمره تحقیقات کاربردی و به لحاظ روش نیز از ماهیت توصیفی - تحلیلی برخوردار بوده است. دادههای عمده موردنیاز شامل گروههای عمده شغلی و وضعیت مسکن در سرشماریهای رسمی نفوس و مسکن بوده که با استفاده از توابع فضایی مورد تحلیل قرار گرفتهاند. تحلیل یافتههای تحقیق نشان میدهد بین قشربندی شغلی و کیفیت سکونت در مناطق شهرداری تهران رابطه مستقیمی وجود دارد. بهنحویکه کانونهای تراکم اقشار فرودست و کارگری که از مشاغل با مزایای مناسبی محروماند در گسترههای مسکونی باکیفیت نامناسب و بافتهای فرسوده شکل گرفتهاند. بر این اساس در مناطق جنوبی تهران، عدم تناسب بیشتری بین دستیابی به کار مناسب و دسترسی به مسکن باکیفیت مشاهده میشود. درحالیکه مناطق شمالی تهران از دستیابی به کار مناسب و دسترسی به مسکن باکیفیت تناسب بسیار بیشتری وجود دارد. نتیجه نهایی بیانگر آن است که دو شاخص اصلی موردبررسی، «تلههای فضایی فقر» که کانون اصلی مسائل اجتماعی- فضایی در گسترههای درونشهری هستند را بهخوبی آشکار و بازنمایی میکنند.
واژگان کلیدی: تلههای فضایی فقر، عدم انطباق فضایی، عدم تناسب کار و سکونت، قشربندی شغلی و تهران.
- مقاله حاضر مستخرج از رساله دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری با عنوان «تبیین عدم انطباق فضایی کار و سکونت در منطقه 7 تهران» است که با حمایت مادی و معنوی مرکز مطالعات و برنامهریزی شهری تهران در دانشگاه خوارزمی انجام شده است.
- نویسنده مسئول: karamit@khu.ac.ir
سارا کرمی، نسیم حسین حمزه، عباس رنجبر،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده
امروزه وقوع توفانهای گردوخاک بر زندگی بسیاری از مردم جهان تاثیرگذار است و سبب بروز خسارات فراوان میشود. کشور ایران نیز هر ساله از پدیدههای گردوخاک ناشی از چشمههای داخلی و چشمههای گردوخاک واقع در کشورهای مجاور تاثیر میپذیرد. استان سمنان با توجه به موقعیت جغرافیایی خود، دارای چشمههای تولیدکننده گردوخاک متعددی است. هدف از این مطالعه، بررسی پدیده گردوخاک استان سمنان و چگونگی تغییرات ماهانه آن در دوره زمانی 15 ساله، بین سالهای 2003 تا 2017 است. به این منظور از دادههای ایستگاههای هواشناسی همدیدی استان و محصول ماهوارهای عمق نوری هواویزها استفاده شده است. همچنین برای برآورد کمّی میزان گسیل گردوخاک از این منطقه و تعیین مقادیر شار قائم گردوخاک در استان سمنان، مدل گردوخاک GOCART بکار رفته است. بررسی میانگین شار گردوخاک نشان داد که بیشترین مقادیر شار گردوخاک در سطح استان، در جنوبشرقی شاهرود مشاهده میشود. بررسی ماهانه نشان داد که در همه ماهها، میانگین عمق نوری هواویزها و شار گردوخاک در نیمه جنوبی استان سمنان نسبت به نیمه شمالی بیشتر است. بیشترین مقادیر AOD در سطح استان، مربوط به ماههای مه، آوریل و ژوئن بوده و بیشترین مقادیر شار گردوخاک نیز در ماههای مارس، ژوئن و ژوئیه مشاهده شده است. بررسی سرعت باد در مناطق دارای شار گردوخاک، نشان داد که در منطقه جنوبشرقی استان سمنان که بیشترین مقادیر شار گردوخاک در آن مشاهده میشود، جهت باد غالب، شمال و شمالشرقی بوده که سبب میشود ذرات گردوخاک برخاسته از این منطقه، مناطقی از استانهای اصفهان، یزد و خراسان جنوبی را نیز تحتتاثیر قرار دهد.
فرزاد کرمی، حمید برقی، یوسف قنبری،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده
حکمروایی خوب با دارا بودن مهمترین اصول و معیارهای نظیر مشارکت مردمی، پاسخگویی، مسئولیت پذیری، قانون محوری، شفافیت، کارایی و اثربخشی، عدالت و برابری، اجماع گرایی و مشروعیت یکی از رویکردهای نوین مدیریتی و رهیافت جدید توسعه و کاهش فقر به ویژه در نواحی روستایی میباشد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف تحلیل تطبیقی الگوی حکمروایی خوب روستایی در بخش مرکزی شهرستان پلدختر و بخش موسیان شهرستان دهلران تدوین شده است. حجم نمونه پژوهش طبق فرمول کوکران، 284 نفر از سرپرستان خانوارهای ساکن در روستاهای دو بخش مرکزی و موسیان هستند. تجزیه و تحلیل دادههای استنباطی با استفاده از آزمون T صورت گرفته است، همچنین رتبهبندی روستاهای نمونه به لحاظ وضعیت حکمروایی روستایی با استفاده از تکنیک چند معیاره TOPSIS صورت گرفته است. نتایج بدست آمده از روش تاپسیس نشان میدهد که وضعیت حکمروایی در بخش موسیان شهرستان دهلران بهتر از بخش مرکزی شهرستان پلدختر میباشد، و آزمون تی تک نمونهای نشان داده است که میانگین همه مولفههای حکمروایی خوب روستایی بالاتر از حد متوسط بوده و مقدار سطح معنیداری آنها کمتر از 05/0 است. نتایج آزمون لوین نیز نشان میدهد بین دو بخش مرکزی و موسیان در خصوص حکمروایی و مولفههای آن به جز مسئولیتپذیری تفاوت معناداری وجود دارد (t≥1.96; p≤0.05)؛ در بخش موسیان میانگین مولفههای (مشارکت، پاسخگویی و شفافیت) بیشتر از بخش مرکزی پلدختر و در مولفه های (قانونمندی، توافق جمعی، عدالت محوری، کارایی و اثربخشی) کمتر از بخش مرکزی پلدختر بوده است.
اکرم علی نیا، امیر گندمکار، علیرضا عباسی،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده
هدف اساسی این تحقیق تحلیل روند سری زمانی رخدادهای آتشسوزی عرصههای طبیعی و آشکارسازی ارتباط این رخدادهای آتش سوزی با سطوح پوشش گیاهی استان لرستان است. در این راستا از دادههای محصول آتش سنجنده مادیس (MOD14A1) و نیز محصول پوشش گیاهی (MOD13A3) سنجنده مادیس طی دوره آماری 2000-2020 استفاده شد. توزیع فضایی ماهانه و سالانه آتشسوزی در سطح استان لرستان بررسی شد. از تحلیل ماتریس اطلاعات متقاطع و ماتریس همبستگی فضایی، برای آشکارسازی ارتباط بین رخدادهای آتشسوزی و پوشش گیاهی استفاده شد. نتایج نشان داد که بیش از 70 درصد کل فراوانی رخدادهای آتشسوزی عرصههای منابع طبیعی (آتشسوزیهای با کد 2) استان لرستان، مربوط به ماه ژوئن و سپس جولای است. از لحاظ روند بلندمدت بررسی روند 21 ساله فراوانی رخدادهای آتشسوزی در سطح استان، نشان داد که فراوانی رخدادهای عرصههای منابع طبیعی استان بهطورکلی با شیب سالانه 3 رخداد، روند افزایشی داشته است. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی بین پوشش گیاهی ماهانه و فراوانی سالانه رخدادهای آتش سوزی نشان داد که رخدادهای آتش سوزی در سطح استان با تغییرات پوشش گیاهی 4 ماه دوره رشد یعنی از می تا آگوست همبستگی معنیداری نشان داده است. تحلیل ماتریس متقاطع بین توزیع فضایی کانونهای رخداد آتش سوزی و شاخص NDVI که هر دو از محصولات سنجنده MODIS بودهاند، بیانگر آن بود که به طور کلی، بیشترین فراوانی رخدادهای آتش سوزی در استان لرستان در دوره می تا آگوست، منطبق بر بازه سبزینگی 0.15 تا 0.22 بوده است. این بازه پوشش گیاهی عموماً منطبق بر اراضی دیم، مراتع ضعیف و اشکوب جنگلی کم تراکم بوده است. نتایج این تحقیق میتواند بیانگر آن باشد که با تمرکز مدیریت طی یک دوره زمانی 62 روزه یعنی 25 اردیبهشت تا 25 تیر در عرصه دو پوشش اراضی مراتع و اشکوب جنگلی، میتوان به صورت قابل توجهی فراوانی سالانه آتش سوزی را کنترل کرد.
سمیه جهان تیغ مند، امیر کرم، عزت اله قنواتی، سارا کیانی،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده
ژئوتوریسم یکی از گونه های مهم اکوتوریسم با رویکردی مسئولانه و حفاظت محور است که بر مردمی کردن علوم زمین و توسعه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جامعه بومی تاکید می کند به منظور ارزیابی و تبیین شرایط ژئوتوریسم یک منطقه و قابلیت های یک مقصد برای تبدیل شدن به یک ژئوپارک، ضرورت دارد تا مدل بهینه و مطلوب توسعه ژئوتوریسم مقصدهای گردشگری ارائه و تبیین شود. شهرستان فیروزکوه با داشتن سرمایه های متعدد میراث زمین، یکی از مناطق مستعد ژئوتوریسم محسوب می شود. با توجه به توان بالای ژئوتوریسم برای توسعه به عنوان یک ژئوپارک و عدم بهره گیری لازم از این توانها در توسعه شهرستان، ضرورت دارد تا مدل بهینه ای برای تحلیل توسعه قابلیت ژئوپارک در شهرستان ارائه شود. در این پژوهش از طریق روش های کتابخانه ای و پیمایشی و با استفاده از روش های ارزیابی ژئوتوریسم شامل روش فاسیلاس، روش GAM و روش محوطه های تنوع زمینی، ژئوسایتهای شهرستان مورد تحلیل قرار گرفت. عمده ژئوسایتهای منطقه علیرغم داشتن نمایانگری و قابلیت آموزشی بالا و ارزش زیبایی شناختی، ارتباط ضعیفی با جامعه بومی دارند و سطح آسیب پذیری و خطر اضمحلال آنها رو به افزایش است. همچنین از منظر سنجش قابلیتهای ژئوپارک مشخص شد که این شهرستان در حال حاضر، قابلیت تبدیل شدن به یک ژئوپارک مستقل را ندارد بر همین اساس مدلی برای توسعه قابلیت شهرستان برای تبدیل به یک ژئوپارک ارائه شده است که این مدل عمدتا مدیریت مشارکتی، کارآفرینی، گردشگران چند منظوره و گونه شناسی ژئوتوریسم و غیره تاکید دارد.
هانیه اسدزاده، تاج الدین کرمی، فرزانه ساسانپور، علی شماعی،
دوره 25، شماره 78 - ( 7-1404 )
چکیده
امروزه تغییرات ساختاری در اقتصاد، تحولات سریع علم و فناوری، محدودیتها در منابع مالی و انسانی، وابستگی متقابل کشورها، رقابت در سطح جهانی و تمایل روزافزون به جهانیشدن، لزوم درک بهتر «تغییرات» و «آینده» را برای دولتها، کسبوکارها، سازمانها و مردم ایجاب میکند. بدین منظور، آیندهپژوهی از طریق ایجاد ارتباط، هماهنگی و هماندیشی بین سازمانها و نهادها به سیاستگذاران و برنامه ریزان کمک میکند تا برنامههای توسعه مناسبی را طراحی کنند. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نظر الگوی سناریونویسی اکتشافی است. دادهها به روش اسنادی و میدانی گردآوری شدند. در روش میدانی پرسشنامه محقق ساخته در قالب ماتریس متقابل برای امتیازدهی عاملها در اختیار کارشناسها قرار گرفت. به روش دلفی 30 نفر کارشناس انتخاب شدند. توزیع پرسشنامهها نیز به روش غیراحتمالی از نوع در دسترس بود. برای تحلیل دادهها از نرمافزار میک مک و مورفول استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که سیستم منطقه شهری تهران در حالت ناپایدار قرار دارد. ده نیروی پیشران از جمله عاملهای ایدئولوژی حاکم، مدیریت یکپارچه، گسترش زیرساخت فناوری اطلاعات و ارتباطات، تجارت الکترونیک، گسترش رقابتپذیری اقتصادی، برندسازی اقتصادی، سیستم مدیریت الکترونیک، شفافیت سیاسی، تسهیل ورود شرکتهای چندملیتی، گسترش دیپلماسی شهری بهعنوان پیشرانهای تأثیرگذار در توسعه منطقه شهری تهران استخراج شدند. در نهایت سناریوهای پیش روی توسعه منطقه شهری تهران نشان داد که هشت سناریو وجود دارد که سناریوی اول با بالاترین احتمال وقوع دارای 9 گمانه بدبینانه و یک گمانه بینابین است.
مصطفی کرمپور، یگانه خاموشیان صحنه، زهره ابراهیمی، حامد حیدری،
دوره 25، شماره 78 - ( 7-1404 )
چکیده
رودخانههای جوی یکی از پدیدههای اتمسفری مولد بارشهای سنگین است میتواند منجر به خسارات جانی و مالی قابلتوجهی شود. آگاهی از سازوکار سینوپتیکی شار بخارآب و تشکیل رودخانه جوی در اتمسفر کشور و نیز آشکارسازی در همکنش بین مؤلفه پیوند از دوری NAO و ایجاد و تشدید این پدیده جوی، میتواند تا حد زیادی رخدادهای بارشهای سیلآسا را قابل پیشبینیتر سازد. هدف اساسی این تحقیق آشکارسازی پدیده رودخانه جوی در اتمسفر ایران و ارتباط آن با فازهای پدیده NAO است. در این راستا از دادههای مؤلفههای مداری و نصفالنهاری باد، رطوبت ویژه و آنومالیهای پدیده NAO، از پایگاه دادههای NOAA طی دوره آماری 1944-2019، اخذ شد. نتایج نشان داد که در طول دورهی مطالعه رودخانههای اتمسفری ازنظر طول و عرض جغرافیایی جابجایی داشته و به عرضهای پایینتر به سمت نیمهی جنوبی ایران کشیده شدهاند. بین شاخص NAO و جریانات نصفالنهاری در سطوح بالاتر از 600 هکتوپاسکال همبستگی بالایی داشت همچنین سیگمای 2101/0 نشان داد که همبستگی بالایی با NAO در منطقهی رخداد رودخانههای اتمسفری وارد به جو ایران وجود دارد، مراکز پرفشار در جهتدهی رودخانههای اتمسفری نقش مهمی دارند رودخانههای اتمسفری نمیتوانند از مراکز فشار عبور کنند و معمولاً در مرز بیرونی این مراکز در نیمکرهی شمالی انحنای نصفالنهاری پیدا میکنند و سبب جهتدهی جنوب غربی و شمال شرقی آنها میشوند. منبع رطوبتی اصلی رودخانههای اتمسفری وارد به ایران اقیانوس اطلس میباشد که از سمت پهنههای آبی مانند دریای سرخ، دریای عمان، اقیانوس هند و خلیجفارس تقویت میشود.
ناهید کشاورز، حمیدرضا جودکی، علی نوری کرمانی،
دوره 25، شماره 78 - ( 7-1404 )
چکیده
ناحیه تاریخی شهرها میراث ارزشمند معماری و کالبدی و تجلیگاه ابعاد فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی مردمانی است که در دورههای تاریخی در این بخش از شهر، روزگار سپری کرده و هویت فرهنگی آن را به ثبت رساندهاند. این نواحی شاهد زوال در توسعه شهری بوده و اقدامات اندک پیرامون بهسازی یا بازسازی آنها قابلقبول نبوده است. هدف این پژوهش تحلیلی بر بازآفرینی شهری در بافت تاریخی (قدیم) شهر دزفول است. روش تحقیق در پژوهش حاضر بهصورت پیمایشی است. جامعه آماری مطالعه حاضر کلیه ساکنان بافت تاریخی شهر دزفول میباشند که بر طبق آخرین سرشماری مرکز آمار ایران، دارای جمعیتی معادل 29277 نفر میباشد. برای دستیابی به حجم منطقی از نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است که تعداد 384 نمونه بهصورت تصادفی طبقهای انتخاب شدهاند. ابزار اصلی جمعآوری دادهها در تحقیق حاضر؛ پرسشنامه میباشد. اما با توجه به تخصصی بودن پرسشنامه از روشهای مصاحبه و مشاهده نیز برای تکمیل اطلاعات پرسشنامهها استفاده شده است. نتایج حاصل از مدلهای SWOT و QSPM نشان میدهد که از مجموع پنج راهبرد نهایی بازآفرینی بافت تاریخی دزفول دو راهبرد اول متعلق به راهبردهای تهاجمی است. بدین ترتیب مطالعه و طراحی امکان ایجاد پیاده راهها در بافت تاریخی با توجه به تمایل روزافزون مردم به گردشگری فرهنگی و تاریخی و استفاده از فضای حاشیه رودخانه دز برای توسعه فضای سبز و طراحی کریدور سبز در امتداد رودخانه و بافت تاریخی را میتوان بهعنوان مهمترین راهبردهای تهاجمی مطرح کرد.
طاهره کریمی، امیر کرم، پرویز ضیائیان فیروز آبادی، سیدمحمد توکلی صبور،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده
مخاطرات دامنهای و زمینلغزشها، همه ساله در مناطق کوهستانی ایران از جمله منطقه الموت شرقی در استان قزوین، خسارات قابلتوجهی وارد می¬آورند. اخیراً داده-های راداری جهت تشخیص حرکات سریع و بطئی دامنهها و زمینلغزشهای فعال به طور گستردهای مورد استفاده قرار گرفته است. در پژوهش حاضر با استفاده از دادههای مدارهای پایین رو (Descending) ماهوارهی سنتینل 1A در بازهی 2018 تا 2020، با روش تداخل سنجی با خط مبنای کوتاه (SBaS) و روش اختلاف مدل رقومی ارتفاع، به تحلیل دینامیک دامنهها یعنی تشخیص حرکت دامنهها و استخراج جابهجاییهای سطح زمین پرداخته شد تا هدف مهم تشخیص زمینلغزشهای جدید و فعال و بروزآوری نقشهی زمینلغزشهای منطقه تأمین گردد. یافتههای پژوهش نشان میدهد، مدل SBaS که با دادههای GPS، بازدیدهای میدانی و گوگل ارث، اعتبارسنجی گردید و اعتبار آن نسبتاً خوب بود (0.78 =AUC)، میزان متوسط حرکت سالانه را در این بازهی زمانی 48.6- تا 40.2 میلیمتر برآورد نمود و چهارده منطقهی لغزشی مشخص شد که از میان آنها، برخی از زمینلغزشهای گذشته همچنان فعال میباشند. در تشخیص زمینلغزش خوبکوه در 14 فروردین 1399، مدل اختلاف رقومی ارتفاع تغییرات سطح را از 1.62- تا 2.75 متر و تداخل سنجی تفاضلی نرخ جابهجایی را از 25- تا 70 میلیمتر برآورد کردند. این روشها جهت برآورد جابهجایی سطح زمین، فرونشست و زمینلغزش، تعیین نواحی آسیبپذیر در مناطق کوهستانی و کاهش خسارات مالی و جانی مزایای زیادی دارند.
عارفه شعبانی عراقی، سید محمد زمانزاده، فریبا کرمی،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده
بازسازی اقلیم دیرینه از جمله دمای محیطی در شناخت اقلیم حال و آینده نقش به سزایی دارد. هدف از این پژوهش بررسی شرایط اقلیمی و محاسبه دمای محیطی دو مغزه رسوبی گرفته شده در حوضه آبریز جازموریان در دوره هولوسن است. بازسازی دمای دیرینه از روشهای مختلفی انجام میگیرد که جمله آنها استفاده از مقدار ضریب تغییرات استاندارد شده ایزوتوپ اکسیژن 18 و کربن 13 است. در این راستا از روش آنالیز ایزوتوپهای اکسیژن 18 و 16 و کربن 13 بهره گرفته شده است. نتایج حاصل نشان میدهد. در مغزه شماره 1 جازموریان در ابتدا دمای 46 درجه وجود داشته است. سپس روند کاهشی 10 درجه سانتیگراد تا عمق 175 سانتیمتری در 8 سطح در منطقه ایجاد میشود، در عمق 175 سانتیمتری به بعد روند اندکی افزایش و در سطح بعدی کاهش و سپس روند افزایشی و ثابت در دو سطح بعدی وجود دارد. در مغزه شماره 2 جازموریان در ابتدا دمای 50 درجه مشخص است، سپس کاهش شدید دما را در عمق 125-80 وجود دارد. سپس روند اندکی افزایش یافته (1 درجه) است و این دما تا عمق 170 ادامه دارد، بعد از این مجدداً در دولایه انتهایی کاهش دما وجود داشته است. مقادیر کربن 13 در گمانه شماره 1 بین 0 تا 25.6 - متغیر است و گمانه شماره 2 میزان این پارامتر بین 25.9- تا 27.1- متغیر است. در این منطقه در مغزه شماره 1 مقدار 6 نمونه ایزوتوپ کربن 13 صفر است که نشان از عدم وجود ایزوتوپ کربن 13 در رسوبات بوده است. در مغزه شماره 2 دامنه تغییرات بهطور نسبی زیاد نیست. در این منطقه نیز دماهای متفاوت بهتبع میزان مختلف ایزوتوپها دورههای اقلیمی متفاوتی در هولوسن دیده میشود که این تغییرات اقلیمی معمولاً با تغییرات فرهنگی همراه است و ایجاد، گسترش و افول تمدنها با تعدیل آب هوا مرتبط است.