712 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
عارفه شعبانی عراقی، سید محمد زمانزاده، فریبا کرمی،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده
بازسازی اقلیم دیرینه از جمله دمای محیطی در شناخت اقلیم حال و آینده نقش به سزایی دارد. هدف از این پژوهش بررسی شرایط اقلیمی و محاسبه دمای محیطی دو مغزه رسوبی گرفته شده در حوضه آبریز جازموریان در دوره هولوسن است. بازسازی دمای دیرینه از روشهای مختلفی انجام میگیرد که جمله آنها استفاده از مقدار ضریب تغییرات استاندارد شده ایزوتوپ اکسیژن 18 و کربن 13 است. در این راستا از روش آنالیز ایزوتوپهای اکسیژن 18 و 16 و کربن 13 بهره گرفته شده است. نتایج حاصل نشان میدهد. در مغزه شماره 1 جازموریان در ابتدا دمای 46 درجه وجود داشته است. سپس روند کاهشی 10 درجه سانتیگراد تا عمق 175 سانتیمتری در 8 سطح در منطقه ایجاد میشود، در عمق 175 سانتیمتری به بعد روند اندکی افزایش و در سطح بعدی کاهش و سپس روند افزایشی و ثابت در دو سطح بعدی وجود دارد. در مغزه شماره 2 جازموریان در ابتدا دمای 50 درجه مشخص است، سپس کاهش شدید دما را در عمق 125-80 وجود دارد. سپس روند اندکی افزایش یافته (1 درجه) است و این دما تا عمق 170 ادامه دارد، بعد از این مجدداً در دولایه انتهایی کاهش دما وجود داشته است. مقادیر کربن 13 در گمانه شماره 1 بین 0 تا 25.6 - متغیر است و گمانه شماره 2 میزان این پارامتر بین 25.9- تا 27.1- متغیر است. در این منطقه در مغزه شماره 1 مقدار 6 نمونه ایزوتوپ کربن 13 صفر است که نشان از عدم وجود ایزوتوپ کربن 13 در رسوبات بوده است. در مغزه شماره 2 دامنه تغییرات بهطور نسبی زیاد نیست. در این منطقه نیز دماهای متفاوت بهتبع میزان مختلف ایزوتوپها دورههای اقلیمی متفاوتی در هولوسن دیده میشود که این تغییرات اقلیمی معمولاً با تغییرات فرهنگی همراه است و ایجاد، گسترش و افول تمدنها با تعدیل آب هوا مرتبط است.
دکتر فریبا صیادی، دکتر زهرا حجازی زاده،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده
با توجه به اینکه تغییر کاربری اراضی شهری در کلانشهرهای از جمله تهران در دهههای اخیر روند افزایشی داشته است؛ لذا شکلگیری پدیده جزیره حرارتی شهر بهعنوان یکی از معضلات زیستمحیطی قابل بررسی است. افزایش ساختوساز، تراکم و ارتفاعات ساختمانی باعث تغییر در هندسه و فرم مجتمعها شده و در پی آن تغییر شرایط آبوهوایی و خرد اقلیم شهری را در پی خواهد داشت. در این پژوهش سعی شد به چگونگی تأثیر مورفومتری شهری بر شکلگیری جزیره حرارتی در شهر تهران پرداخته شود. منطقه موردمطالعه در این پژوهش شامل مناطق یک، دو و سه تهران است. روشهای مورداستفاده در این پژوهش شامل (1) معادله عددی اوک و طراحی الگوریتم جهت شبیهسازی شدت جزیره حرارتی بوده است. در مرحله اول از دادههای رقومی GIS که شامل بلوکهای ساختمانی (پارسل) با فرمت پلیگون و عرض معابر (خیابان) که بر اساس طرح تفضیلی ممیزی سال 1395 توسط شهرداری تهران تهیه و آماده گردیده بود، استفاده شد.(2) جهت مطالعه تأثیر هندسه شهر بر روی باد در نرمافزار Envi-met مدلسازی شد. نتایج بررسیها نشان داد دو عامل ارتفاع ساختمان و عرض معابر (H/W) بهعنوان دو عامل کلیدی در بررسی هندسه شهری نقش مهمی دارند؛ بنابراین در بررسی شدت جزیره حرارتی عامل ارتفاع ساختمانها و بلندمرتبهسازی میتواند نقش مهمی در شکلگیری جزیره حرارتی داشته باشند. این در حالی است که هر چه ارتفاع ساختمان نسبت به عرض معابر بیشتر باشد به صورت مانعی در برابر خروج جزیره حرارتی عمل میکند. شدت جزیره حرارتی تطبیق داده شده با معادله اوک نشان داد که عامل ضریب ناهمواری ساختمان میتواند بهعنوان عامل مهمی در تعدیل شدت جزیره حرارتی تأثیرگذار باشد. آنالیز فضایی تصاویر و خروجیهای مدل Envi.met نشان داد که عوامل اصلی تراکم ساختوساز و ارتفاع بنا تأثیر بیشتری نسبت به شیب و توپوگرافی منطقه بر انتقال سرعت باد دارند؛ بنابراین در بررسی طراحی شهری جهت مطالعات آینده به برنامهریزی مناسب و مدیریت صحیح منابع جهت آسایش اقلیمی ساکنان نیاز است که با در نظر گرفتن اصول ایمنی معماری میتوان به طراحی شهرهای زیبا و ایمن پرداخت.
فرزاد شیرزاد، بهلول علیجانی، مهری اکبری، محمد سلیقه،
دوره 26، شماره 80 - ( 1-1405 )
چکیده
تغییر اقلیم و گرمایش جهانی از موضوعات بسیار مهم عصر کنونی می باشد. فرآیند تغییر اقلیم به ویژه تغییرات دما و بارش ،مهمترین بحث مطرح در قلمرو علوم محیطی است. تغییر اقلیم به معنای تغییر میانگین ها در دراز مدت است. ایران در محدوده پرفشار جنب حاره در منطقهای خشک و نیمه خشک واقع شده و جنگل هیرکانی ازاین حیث گردنبند سبزی بین دریای کاسپین ورشته کوه البرزمی باشد که در چهل و سومین اجلاس یونسکو، جنگل های هیرکانی به عنوان دومین میراث طبیعی ایران به ثبت رسید. راش از گونه های درختی مهم و صنعتی ترین گونه جنگل های هیرکانی است. منطقه مورد مطالعه در غرب استان گیلان واقع شده است در این پژوهش با استفاده از علم اقلیم شناسی درختی از پهنای دوایر رویشی درختان راش وآمار ایستگاه هواشناسی واقع درمنطقه مورد مطالعه و روش آماری ناپارامتریک من کندال برای بررسی تحلیل روند تغییر اقلیم بر روی سری زمانی حلقه های رشد و روش آماری پیرسون برای ارزیابی همبستگی رشد قطری حلقه های درختان راش با متغیرهای اقلیمی در منطقه اقدام شد. نتایج به دست آمده از سری زمانی حلقه های رشددرختان راش نشان داد که تغییرات حلقه های رشد دارای روندی نزولی و منفی بوده و در سطح5درصدمعنی دار بود. دمای کمینه و میانگین و بیشینه و تبخیردر فصل رشد روندی صعودی داشته و بارندگی سالیانه دارای روندی نزولی بود. با استفاده از روش پیرسون طی برازش همبستگی قطر حلقه های رشد با دما ،برای میانگین ماهیانه در ماههای تیر، مرداد و شهریور همبستگی منفی وبهمن مثبت و میانگین کمینه دما در ماههای تیر، مرداد و شهریور همبستگی منفی و برای میانگین بیشینه دما در ماه بهمن، همبستگی مثبت و در سطح 95%درصد معنی دار بوده و با بارش در خردادماه همبستگی در سطح 95%مثبت ومعنی دار بوده است.
یاسر نظریان، خانم آمنه حق زاد، لیلا ابراهیمی، کیا بزرگمهر،
دوره 26، شماره 80 - ( 1-1405 )
چکیده
آسیب پذیری نتیجه گریزناپذیر مخاطرات و بحران هایی است که جوامع را با درجات مختلف تهدید میکند. یکی از اساسیترین این مخطرات تهدیدآمیز، زلزله میباشد. رویکرد اخیر برنامه های مقابله با سوانح، افزایش تاب آوری جوامع میباشد که ابعاد مختلفی دارد. یکی از آنها بعد کالبدی تابآوری شهری است که با مولفه های برنامه ریزی کاربری اراضی پیوند میخورد. در این پژوهش با هدف تحلیل معیارهای کاربری اراضی موثر بر تاب آوری شهر تبریز با استفاده از روش AHP فازی به تحقیق پرداخته شده است. بر اساس نتایج حاصل از مطالعه مبانی، 13 معیار تاثیرگذار شناسایی و مبنای عمل قرار گرفته است. داده های مورد نیاز از نقشه ها و اطلاعات مکانی طرح های شهری و به ویژه طرح تفصیلی شهر تبریز استخراج و مورد استفاده قرار گرفت. سپس با استفاده از نرم افزار ARC Map10.3.1 به تحلیل هر یک از معیارها پرداخته شده و هر یک از معیارها در قالب نقشه فازی ارائه شده است. برای رسیدن به نقشه نهایی تاب آوری از عملگرهای فازی جمع، ضرب و گاما استفاده شده است که با توجه به دقت بالای عملگر گاما، نتایج آن به عنوان خروجی نهایی درنظر گرفته شده است. نتایج نشان میدهد، که در محدود شهر تبریز، 2 درصد دارای تاب آوری خیلی کم، 40.8 درصد، تاب آوری کم، 15.3 درصد تاب آوری متوسط، 23.5درصد تاب آوری زیاد و 7.2درصد تاب آوری خیلی زیاد – بر مبنای معیارهای مورد استفاده- میباشد. مناطق با تاب آوری کم عموما در شمال شهر تبریز قرار گرفته و منطبق بر بافت اسکان غیررسمی و بافت فرسوده شهر است که منطبق بر خط گسل شمال تبریز بوده و ریزدانگی و نفوذ پذیری پایین از دیگر اختصاصات این مناطق است. به دلیل تراکم بالای جمعیتی در این مناطق لازم است سریعا برنامههای لازم برای ارتقای کیفیت معیارهای تابآور سازی کالبدی شهر، اتخاذ گردد.
روح الله نمکی، اکبر عبداله زاده طرف، حسن ستاری ساربانقلی،
دوره 26، شماره 80 - ( 1-1405 )
چکیده
آلودگی هوا و تاثیرات نامطلوب آلودگیهای ناشی از احتراق سوختهای فسیلی در سکونتگاههای شهری از جمله مسائل مهم زیست محیطی کلانشهرهاست که توجه به راهکارهای کاهش میزان آلودگی هوا در شهرها لازم است. تجربیات جهانی نشان داده است که شاخصهای فرم شهری یکی از مهمترین عوامل تأثیر گذار بر میزان آلودگی هوا و مصرف انرژی در شهر هستند. از این روی توجه به فرم شهر، نقشی مهم درچشم انداز بلند مدت شهرها در جهت کیفیت هوای مطلوبتر، ایفا میکند.پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. به منظور جمع آوری داده و اطلاعات مورد نیاز از روش کتابخانهای و اسنادی استفاده شده است. درجهت تجزیه و تحلیل دادهها و پاسخگویی به سوالات پژوهش از تکنیک آماره موران در محیط نرم افزار gis استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد وضعیت آلودگی هوای شهر تبریز از نظر عناصر آلوده کننده هوا یعنی دی اکسید گوگرد، دی اکسید نیتروژن، مونوکسید کربن در نیمه دوم سال بیشتر از نیمه اول سال است به گونهای که از میان ایستگاههای پایش هوا ایستگاه میدان دارای بیشترین تعداد آلودگی هوا بود. همچنین نتایج حاصل از بررسی تاثیر فرم شهری و الگوی کاربری زمین بر آلودگی هوا نشان داد که فرم شهری و کاربری زمین بر آلودگی هوا تاثیرگذار است.
پری شکری فیروزجاه، امیر بخشی، جواد پوریانی، فاطمه علیپور،
دوره 26، شماره 80 - ( 1-1405 )
چکیده
در فضاهای شهری عناصر ناهمگون و ناهنجار گونـاگونی در کنار هم به اغتشاشات محیط دامن میزنند. یکی از مهمترین این عناصر که بهندرت بهصورتی آشکار بدان توجه میشود، رنگ است. بههمین دلیل، این پژوهش با هدف بررسی و سنجش نقش رنگ در ارتقاء کیفیت فضای شهرک چهارصد دستگاه رامسر انجام شده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی مـیباشد و دادههای آن از طریق پرسشنامه و عکسبرداری جمعآوری شده است. جامعـه آمـاری تحقیـق، بر اساس فرمول کوکران، 300 نفر برآورد گردید. بهمنظور سنجش شـاخصهـای کیفیت فضایی با توجه به نقش رنگ، 3 شاخص اصلی ( ادراک فضایی، خوانایی و هویت و تنوع و سرزندگی) و 20 متغیر بررسی شدند. برای تجزیه و تحلیل شاخصها از آزمون T تک نمونهای و تکنیک RGB بهره گرفته شده است. نتایج آزمون T تک نمونهای نشان داد که شاخص خوانایی و هویت با میانگین 31/2، تنوع و سرزندگی با میانگین 69/2 و ادراک فضایی با میانگین 78/2 از کمترین تا بیشترین اثربخشی را بر کیفیت فضای محدوده مورد مطالعه داشتهاند. همچنین با توجه به پالت رنگی استخراج شده از لایههای آسمان، کالبد مصنوع و پوشش گیاهی، شهرک چهارصد دستگاه ازلحاظ رنگی غنی نبوده و در راستای ارتقا کیفیت فضای شهری نیست. بهطور کلی در شهرک چهارصد دستگاه کمتر از عامل رنگ جهت افزایش ادراک فضایی، ایجاد حس زندگی و هویت استفاده شده است.
علی مرادی، معین شفیعی حق شناس، الهه بینافر، وحید یحیوی آذر،
دوره 26، شماره 80 - ( 1-1405 )
چکیده
گسترش و ماندگاری ویروس کرونا در مناطق شهری و روستایی ایران میتواند پیامدهای مختلفی بر چشمانداز توسعه شهری و روستایی کشور داشته باشد. از سوی دیگر این ویروس میتواند در آینده شهرها و روستاها به عنوان یک فرصت برای توسعه آنها در نظر گرفته شود. لذا در این پژوهش با استفاده از روش آیندهنگاری که دارای رویکردی کیفی- توصیفی است، به بررسی هدف تحقیق پرداخته شد. برای رسیدن به این هدف ابتدا با استفاده از ادبیات تحقیق و مطالعات کتابخانهای و به کمک نظرات 50 کارشناس در زمینههای مختلف تحصیلی، اثرات و فرصتهای ویروس کرونا ارائه شد. در ادامه با روش تحلیل کیفی و نظر کارشناسان امر چالشها و سیاستهای مقابله با کرونا در جوامع شهری و روستایی ارائه شد. نتایج تحقیق نشان داد که ویروس کرونا اثرات اجتماعی، روحی- روانی، زیست محیطی و اقتصادی مختلفی بر جوامع شهری و روستایی کشور داشته است. علاوهبر اثر ذکر شده، ویروس کرونا فرصتهایی چون تسریع استفاده و انتشار ابزارهای دیجیتالی، افزایش آموزش از راه دور، افزایش خدمات و امکانات بهداشتی ناشی از سرمایهگذاری دولتی برای مقابله با کرونا، افزایش ارتباط بین مناطق شهری و روستایی، کاهش آلودگی زیست محیطی، کاهش تخریب زمین، آب و سایر منابع طبیعی و بسیج و تقویت شبکههای شهری و روستایی به وجود آورده است. نتایج نشان داد که نحوه ارائه خدمات پزشکی ضروری و امکانات بهداشتی، عدم آمادگی و ظرفیت سازگاری مناطق شهری و روستایی برای مقابله و واکنش و سرمایه و درآمد کافی روستاییان مهمترین چالشهای پیشروی چشمانداز توسعه شهری و روستایی کشور بودهاند. نتایج نشان داد بهبود دسترسی به خدمات پزشکی، حفظ و توسعه خدمات اولیه، حمایت از مشاغل، کسب و کارها و بهبود زیرساختهای دیجیتالی مهمترین سیاستهای کاهش اثرات ویروس کرونا بر چشمانداز توسعه شهری و روستایی کشور می باشند.
اقای ایرج محمودپور، دکتر حسین حاتمی نژاد، دکتر رحمت اله فرهودی، دکتر جمیله توکلی نیا،
دوره 26، شماره 80 - ( 1-1405 )
چکیده
زیست پذیری مفهومی پیچیده و چندبُعدی دارد و تضمینکننده عملکرد اکوسیستم از کوچکترین واحد جغرافیایی تا سطح کره زمین یا بهعبارتیدیگر از سطوح محلی تا سطوح جهانی است و الگوهای آن از یک منطقه به منطقه دیگر کاملاً متفاوت است. در این راستا، در سه دهه گذشته، علاوه بر اﺛـﺮات ﻣﺨـﺮب اﻧﺴﺎﻧﻲ، کاربرد منابع و صنایع مضر، آﻟﻮدﮔﻲ ﺷﺪﻳﺪ ﺟﻮی، ﻧـﺎزک ﺷـﺪن ﻻﻳـﻪ ازن، ﺗﺸـﺪﻳﺪ ﭘﺪﻳﺪه گلخانهای و اﺛﺮات ﻣﺘﻌﺪد ﻧﺎﺷﻲ از اﻳﻦ پدیدهها، در شهر تهران و منطقه 11، موجب آلودگیهای متنوع زیستمحیطی و ﺗﺨﺮﻳـﺐ ﻣﻨـﺎﺑﻊ و ﻛـﺎﻫﺶ ﻓﻀﺎﻫﺎی ﻃﺒﻴﻌﻲ شده است که ﻧﻴﺎز ﺷﻬﺮوﻧﺪان ﺑـﻪ ﻣﺤﻴﻂ زﻳﺴﺘﻲ ﺳﺎﻟﻢ را افزایش داده است. بدین منظور در این پژوهش سعی گردیده است که بهصورت سیستمی و نظاممند پیشرانهای کلیدی مؤثر بر زیست پذیری با تأکید بر شاخصهای زیستمحیطی در منطقه 11 کلانشهر تهران شناسایی و تحلیل شوند. در این پژوهش ابتدا با تکنیک پویش محیطی و دلفی، 57 عامل اولیه در یازده حوزه مختلف استخراجشده و سپس با استفاده از روش دلفی مدیران، ماتریس اثرات متقاطع مؤلفهها تشکیل گردیده است. در مرحله بعدی از طریق نرمافزار میکمک نسبت به تحلیل ماتریس اقدام شده است. نتایج حاصل از پراکندگی متغیرها در محور تأثیرگذاری و تأثیرپذیری عوامل در نرمافزار میکمک، حاکی از ناپایداری سیستم در محدوده موردمطالعه است و بر همین اساس پنج دسته متغیر مورد شناسایی قرار گرفت. درنهایت با توجه به امتیاز بالای اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم عوامل، هفت عامل اصلی بهعنوان عوامل کلیدی در زمینه زیست پذیری با تأکید بر شاخصهای زیستمحیطی منطقه مورد شناسایی قرار گرفتند. از بین پیشرانهای موردبررسی نیز، متغیرهای وضعیت حملونقل عمومی (سرعت، دقت، اطمینان، ایمنی، امنیت، راحتی، صرفه اقتصادی) و دسترسی عموم به فضای سبز بیشترین تأثیر را بر زیستپذیری در محدوده موردمطالعه داشتند.
حسین شمسی دارغلو، رحمت محمدزاده،
دوره 26، شماره 80 - ( 1-1405 )
چکیده
نظریهی لفور درزمینهی تولید فضا بسیار موردتوجه قرارگرفته است و اهمیت آن بهویژه در این است که آن را بهطور سیستماتیک در مورد مقولههای شهر و فضا بهصورت یک تئوری اجتماعی جامع و قابلفهم ادغام میکنند. برنامهریزی سنتی کاربری زمین بهصورت کاملاً انتزاعی و صوری بوده و از مؤلفههای ادراکی و معنایی تهی میباشند ولی رهیافت تریالکتیک لفوری اینگونه نبوده و از سه شأن (پرکتیس فضایی-بازنمایی فضایی و فضای بازنمایی) که در ارتباط با یکدیگر و بهصورت مشارکتی و همزمان در لحظه شکل میگیرند، یک کل را تولید میکنند. این پژوهش دارای روش توصیفی و تحلیلی و ازلحاظ هدف، بنیادی است. تحولات ناشی از ورود پارادایمهای نوین در رویکردهای برنامهریزی شهری و طراحی شهری که ماهیت متفاوتی را برای نظام راهبردی تغییرات توسعهی شهری قائل است و از سوی دیگر توجهات جدید به فضا و بااهمیت یافتن مفهوم فضای زیسته، به نظر میرسد رویکرد تریالکتیکی لفور برخلاف برنامهریزی سنتی کاربری زمین به فضای روزمره و تجربهی زیستهی ساکنان ارج بیشتری قائل است و میتواند فضاهایی را ایجاد کند که حس مکان و احساس تعلق ساکنان را به فضای زندگیشان را بیشتر نماید. مرور مفاهیم نشان میدهد مفهوم فضای زیسته (فضای انتزاعی - انضمامی) متأثر از رهیافتهای مختلف فلسفهی علم (تفسیرگرایی و انتقادی) بوده و اکنون نیز شاهد یک تغییر رهیافتی (پارادایمی) است، که میتواند دگرگونیهای اجتماعی را نشان دهد. این مطالعه نشان میدهد فضا – مکان (فضای زیسته یا مکان- عشق) برخلاف تعریف پیشین فضا که مبتنی بر رهیافتهای پوزیتویستی (فضاهای ذهنی و ادراکی)، انتزاعی و عامگرا، عمدتاً یک محدودهی مرزبندی شده از فضاست که واجد ویژگیهای کالبدی - انضمامی است و بهواسطهی تجربهی انسانی شکل میگیرد و سرشار از معنا میشود.
سید محمد حسینی،
دوره 26، شماره 80 - ( 1-1405 )
چکیده
در پژوهش حاضر جهت واکاوی فضایی بارش خاورمیانه از دادههای شبکهای بارش از مرکز اقلیمشناسی بارش جهان (GPCC) با تفکِیک زمانی ماهانه و تفکیک مکانی 5/0×5/0 درجه قوسِی استفاده شده است. لذا برای منطقه خاورمیانه آرایهای به ابعاد 80 × 160 بدست آمد(160 یاخته طولی و 80 یاخته عرضی). علت انتخاب دادههای شبکهای، تفکیک مکانی و زمانی مناسب و بهروز بودن آنها نسبت به دادههای ایستگاهی است. بازه زمانی مورد بررسی از سال 1970 تا سال 2020 میلادی میباشد. در نهایت نقشههای بلندمدت بارش خاورمیانه به صورت سالانه و ماهانه ترسیم شد. نتایج حاکی از این است که بارش در منطقه خاورمیانه میل به تمرکز و خوشهگزینی در بعد مکانی و زمانی دارد. به دیگر سخن، به سبب موقعیت جغرافیایی خاص منطقه خاورمیانه مانند توپوگرافی ناهمسان، دوری و نزدیکی به منابع تغذیهکننده رطوبت(دریای خزر، سیاه، مدیترانه، اقیانوس اطلس و هند) و جهت قرارگیری ناهمواریها، بارش نیز در مناطق پرارتفاع، در همسایگی دریاها و اقیانوسها و همچنین در دامنه بادگیر سلسله جبال منطقه متمرکز شده است. پراکنش نایکسان شرایط جغرافیایی، مسبب پراکنش ناهمنسان و نایکنواخت بارش در خاورمیانه شده است. به طوری که؛ گرانیگاه و ثقل بارش خاورمیانه بیشتر در منتهیالیه شرق دریای سیاه، جنوب ترکیه در همسایگی کشور سوریه و عراق، کمربند آرارات –زاگرس در غرب ایران، کرانه جنوبی دریای خزر، ارتفاعات پامیر و خلیج بنگال در هند و ارتفاعات هندوکش در پاکستان متمرکز شده است. این در حالی است که بخشهای زیادی از خاورمیانه به سبب همجواری با کویرها و بیابانهای بزرگ(صحرای آفریقا، کویرلوت، دشت کویر، ربعالخالی عربستان و بیابانهای افغانستان) میزان بارشی کمتر از 100 میلیمتر را به خود اختصاص دادهاند. همچنین نتایج نشان داد که بیشینه بارش این منطقه به فصل زمستان منتقل شده است و همچنان فصل تابستان، خشکترین دوره خاورمیانه است و فقط کرانههای اقیانوس هند و خلیج بنگال بارش موسمی دارند.
دکتر وهاب امیری، دکتر نسیم سهرابی، دکتر سید محمدعلی موسوی زاده،
دوره 26، شماره 80 - ( 1-1405 )
چکیده
این مطالعه تأثیر عوامل زمینشناسی و انسانی بر ترکیب فیزیکوشیمیایی آبهای زیرزمینی آبخوان قزوین را مورد ارزیابی قرار داده است. بر اساس دیاگرام گیبس بهینه شده، تمرکز نمونهها در انتهای مسیر برهمکنش آب شیرین با واحدهای سیلیکاته تکامل ژئوشیمیایی ناشی از انحلال این واحدهای زمینشناسی و افزایش نسبت Na/(Na+Ca) است. مکانیسم تبادل کاتیونی در تغییر ترکیب شیمیایی آب زیرزمینی با استفاده از نمودار دو متغیره Ca+Mg نسبت به SO4+HCO3 و شاخصهای کلروآلکالن CAI-1 و CAI-2 مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان میدهد که در 68 درصد از نمونهها تبادل یونی مستقیم و در 32 درصد نیز تبادل یونی معکوس ترکیب شیمیایی آب زیرزمینی را کنترل میکنند. تغییرات Ca در مقابل SO4 بیانگر عدم تأثیرگذاری صرف انحلال ژیپس به عنوان منشأ یونهای کلسیم و سولفات است. این تغییرات میتواند به دلیل تحرک و انتقال یون در خلال فرایندهای پدوژنیک (چرخه بیوژئوشیمیایی سولفور) و فعالیتهای انسانی باشد. بررسی نقش عواملی همچون ورودی کشاورزی، ورودی اتمسفری، نیتروژن خاک، فاضلاب، کود دامی، کود شیمیایی و فرایند دنیتریفیکاسیون در آلودگی آب زیرزمینی با بهرهگیری از نمودار NO3/Na در مقابل Cl/Na و نسبت NO3/Cl در مقابل Cl دنبال شد. نتایج نشان میدهد که ورودیهای کشاورزی و فاضلاب دارای نقش موثرتری در تغییر محتوای NO3 و Cl نمونههای آب زیرزمینی هستند. علاوه بر این، در برخی موقعیتها به ویژه جنوب شرقی آبخوان، فرآیند دنیتریفیکاسیون موجب کاهش غلظت NO3 میشود. نتایج این مطالعه میتواند با درک مکانیسمهای کنترل کننده ترکیب فیزیکوشیمیایی و شناسایی عوامل محتمل آلاینده آب زیرزمینی به مدیریت موثر منابع آب در این آبخوان استراتژیک کمک کند.
زهرا حجازی زاده، علیرضا کربلایی دریی، مختار فتاحیان،
دوره 26، شماره 80 - ( 1-1405 )
چکیده
در این پژوهش، با هدف تحلیل دقیقتر دینامیک فضایی سامانه پرفشار جنبحارهای در تابستان ایران، از دادههای روزانه ERA5 (1980–2020) و روش آماری Getis-Ord Gi* برای شناسایی هاتاسپاتهای معنادار (p < 0.01) در توزیع ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال (Z500) در فصل گرم سال (ژوئن–آگوست) استفاده شد. نتایج نشان داد که بیشینه آماری هاتاسپات در جولای رخ میدهد: خوشه داغ با Z score تا 4.1 + (سطح اطمینان 99%) در جنوب غرب ایران (27°–32°N، 48°–60°E) شکل میگیرد که بیانگر فراترین انحراف مثبت از میانگین بلندمدت Z500 است. در مقابل، خوشه سرد با Z score تا −10.2 در شمال غرب (آذربایجان غربی و کردستان) قرار دارد کمترین مقدار گزارششده در کل دوره و نشاندهنده کاهش ژئوپتانسیل ناشی از توپوگرافی البرز-زاگرس و فعالیت سامانههای میانعرضی. تحلیل هیستوگرام Z scoreها تأیید میکند که توزیع در جولای دوکُلهای و بهوضوح دوگانه است: فراوانی بالا در بازههای [2.5+, 4.1+] و [10.2−, 2.5−]، در ناحیه Z ≈ 0، نشاندهنده جداشدگی قوی فضایی بین خوشههای داغ و سرد است. علاوه بر این، عدم وجود خوشههای معنادار در نیمه شرقی (مرکز و شرق ایران) که در هر سه ماه مشاهده شد، گویای حضور یک «زون انتقالی» پویا است که تحت تأثیر رقابت بین جریانهای جنبحارهای و میانعرضی قرار دارد. در آگوست، با وجود افزایش مطلق Z500 به فراتر از 5890 متر، Z score کاهش یافته (4.0+)، که نشان میدهد گرمای تجمعی سطح باعث بالارفتن مطلق Z500 شده، اما ناهنجاری آماری آن نسبت به جولای ضعیفتر است. این یافتهها حاکی از آن است که پیک دینامیکی پرفشار جنبحارهای ایران با تأخیر یکماهه نسبت به پیک گرمای سطحی رخ میدهد .