جستجو در مقالات منتشر شده


130 نتیجه برای Rs

محسن شاطریان، یونس غلامی، محمد میرمحمدی،
دوره 17، شماره 46 - ( 7-1396 )
چکیده

 هدف کلی این پژوهش ارزیابی شاخص های توسعه گردشگری شهر کاشان بر اساس 4 شاخص: آسایش،رقابتی بودن ،فن آوری اطلاعات و ارتباطات و مدیریت خوب گردشگری می باشد . روش پژوهش توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری شامل کلیه گردشگرانی است که در سال 1394 به شهر کاشان مسافرت نموده اند، که تعداد کل آن ها برابر 124430 نفر می باشد. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران تعداد382 نفر تعیین گردید. روش جمع آوری داده ها متکی بر برداشت میدانی با استفاده از پرسشنامه بوده است..نتایج تحقیق نشان می دهد که براساس نظر گردشگران میانگین های توسعه گردشگری به این ترتیب می باشند: میانگین اصل آسایش (13/3)، میانگین اصل رقابت پذیری(18/3)، اصل مدیریت گردشگری( 18/3)، میانگین اصل فن آوری اطلاعات و ارتباطات(87/2) می باشد و میانگین کلی شاخص توسعه گردشگری  از دیدگاه گردشگران برابر با 43/12 بود که بالاتر از حد میانگین فرضی 12 می باشد، در مجموع فقط اصل فن آوری اطلاعات و ارتباطات کمتر از حد مطلوب بوده است.
 

علی امیری، رسول افضلی،
دوره 17، شماره 47 - ( 10-1396 )
چکیده

تلاش برای شناخت پدیده و امور همواره از دغدغه ­های ذهن بشر بوده و مدام در پی آن بوده تا این شناخت را تکمیل نماید. شناخت درست نیز زمانی حاصل می­شود که ماهیت واقعی پدیده­ ها برای انسان روشن شود. پدیده­ ها مبتنی بر بنیادهای فلسفی خاص خود می­باشند و به همین خاطر فهم آنها نیازمند درک این بنیادهای فلسفی و استفاده از روش­های مناسب شناخت می­باشد. نقشه نیز از پدیده­هایی می­باشد که مبانی فلسفی خاص خود را دارد و با درک این بنیادهای فلسفی است که معنای واقعی و مولفه­ های موثر بر معناسازی آن روشن می­شود. شناخت درست آن نیاز به درک بسیاری از عناصر و عوامل دیگر دارد. برای شناخت واقعی این پدیده نیاز به درک و فهمی است که فراتر از چیزی می­باشد که بطور معمول در مورد آن گفته شده است. در این پژوهش سعی شده تا ضمن روشن ساختن بنیادهای فلسفی نقشه، عوامل موثر بر معناسازی آن با استفاده از روش­ شناسی هرمنوتیک شناسایی شوند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می­دهد که نقشه از بعد هستی ­شناسی از ماهیت ترکیبی عینی- ذهنی برخوردار بوده و بر همین اساس باید با روش­ شناسی همچون هرمنوتیک تفهیم ­شود نه تبیین. همچنین با بکارگیری این روش مشخص می­شود که عوامل معناساز نقشه به دو دسته قابل تقسیم ­بندی می­باشند. عوامل درونی همچون انتخاب نوع سیستم تصویر و انحرافات کارتوگرافیکی و از بعد بیرونی همچون مقصود ذهنی کارتوگراف و بانیان نقشه و یا برداشت نقشه خوان از نقشه و فضاهای فکری، قدرت و ... معنای واقعی آن را رقم می­زنند.

جواد سدیدی، هانی رضائیان، محمدرضا برشان،
دوره 17، شماره 47 - ( 10-1396 )
چکیده

بواسطه پیچیدگی عملکردی پدیده آلودگی هوا، از روش­های هوش مصنوعی بالاخص شبکه عصبی برای مدل سازی آلودگی هوا استفاده می­شود. هدف از این پژوهش دو مدل شبکه عصبی بازگشتی Elman و Jordan در زمینه پراکنش خطا و اعتبارسنجی آنها، به منظور تخمین غلظت ذرات معلق موجود در اتمسفر در شهر اهواز می­باشد. پارامترهای مورد استفاده شامل رطوبت، فشار هوا، دما و عمق نوری آئروسل می­بوده که مقادیر آن از تصاویر ماهواره­ای MODIS و داده­های ایستگاه­های هواشناسی تهیه شده است. نتایج نشان می­داد که مدل Jordan با مقدار RMSE معادل 9/219 میلی گرم بر متر مکعب نسبت به مدل Elman با مقدار RMSE معادل 5/228 دقت برازش بهتری داشته است. مدل Jordan به دلیل استفاده از حلقه­های درونی سبب به­روز رسانی مقادیر زمینه شده و این امر موجب افزایش صحت مدل می­شود. مقدار شاخص R2 ، که نماینده میزان رابطه خطی بین مقادیر پیش­بینی شده با مقادیر واقعی است، برای مدل Jordan معادل 5/0 بدست­آمده است که درصد تخمین صحیح 50 درصد داده­ها را نشان می­داد. در نهایت با استفاده ازداده­های مربوط به غلظت PM10 برای روز 162 که بالاترین میزان غلظت را داشت با روش درونیابی IDW نقشه توزیع مکانی آن تولید شد. با توجه به گران بودن ایستگاه­های آلودگی سنجی پیشنهاد شد از منابع کمکی دیگر مانند اطلاعات داوطلبانه با استفاده از سنسورهای ارزان قیمت موبایل به عنوان ایستگاه کمکی متحرک و کم هزینه جهت افزایش تراکم و پراکنش مناسب ایستگاه­ها جهت مدلسازی دقیق­تر آلودگی هوا استفاده شود.
 

فریبا کرمی، شهریار خالدی، علیرضا شکیبا، غلامرضا براتی، ایمان باباییان،
دوره 17، شماره 47 - ( 10-1396 )
چکیده

هدف از این پژوهش شبیه سازی عملکرد ذرت با سناریو های تغییر اقلیم در وضع موجود وآینده است. از این رو جهت بررسی اقلیم منطقه داده های روزانه،  دمای کمینه وبیشینه، بارش و تشعشع در طی دوره(2016-1987)استفاده شده است. برای شبیه سازی اقلیم آینده ابتدا داده های مدلIPCM4 تحت سناریوهای A1, B2،A1B   و دهه های 30 و 50 با مدل LARS-WGریز مقیاس گردید. قبل از شبیه سازی عملکرد ذرت، مدل زراعی APSIM ارزیابی و واسنجی شد. برای محاسبه عملکرد دانه ذرت،خروجی مدل لارس، و همچنین تاریخ کاشت و رقم به عنوان ورودی های مدل زراعی  APSIMاستفاده شده است و با روش آنالیز واریانس  عملکرد ذرت  در دهه های مختلف مقایسه شد. نتایج  نشان داد که تغییر عناصر اقلیمی در میزان عملکرد ذرت موثر است و در دوره پایه بیش­ترین عملکرد دانه در شهرستان­های فساو کم­ترین در شهرستان­ آباده مشاهده شده است. در شرایط تغییر اقلیم آینده تحت سناریوهای مختلف انتشار،عملکرد دانه ذرت در استان فارس به غیر از شهرستان­ آباده، روند کاهشی را در دو دوره آینده نسبت به دوره پایه خواهد داشت. 
 

ناصر بیات، سیدعلی بدری،
دوره 18، شماره 49 - ( 1-1397 )
چکیده

این پژوهش به بخش‌بندی بازار در منطقه نمونه گردشگری حوضه آبریز رودخانه کُلان شهرستان ملایر می‌پردازد. جامعه آماری گردشگرانی است که به قصد تفریح و گردش و گذران اوقات فراغت به محدوده مورد مطالعه سفر میکنند. ابزار پژوهش پرسشنامه‌ی محقق ساخته شامل 32 گویه است و به روش نمونه‌گیری تصادفی ساده تعداد 200 مورد پرسشنامه از گردشگران بدست آمد. آمار توصیفی، و روش‌های تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل خوشه‌ای برای تجزیه و تحلیل داده‌ها به کار رفت. بر مبنای نتایج تحلیل عاملی 7 عامل اصلی انگیزشی گردشگری در سطح منطقه شناسایی شد، شامل: روستاگرایی، وابستگی و تعلق‌مکانی، آسایش و استراحت، طبیعت‌گردی و ورزش، تفریحات گروهی، خرید تولیدات‌روستایی، هیجان و تازگی، معنویت و خلوت؛ بر اساس این عوامل انگیزشی نتیجه نهایی بخشبندی گردشگران نشان میدهد که بازار تقاضای گردشگری در منطقه قابل تقسیم به 7 بخش است. گروه یک با انگیزه متنوع 12 درصد، گروه دوم با انگیزه تفریحات گروهی 17 درصد، گروه سوم با ترکیب سنی جوان تر و انگیزه‌ ماجراجویانه 18/5 درصد، گروه چهارم با انگیزه روستاگرایانه 15 درصد، گروه پنجم با انگیزه خرید 10/5 درصد، گروه ششم با انگیزه تعلق مکانی در کنار میل به آسایش و استراحت 19/5 درصد، و گروه هفتم با گرایش خاص به تعلق مکانی 7/5 درصد از کل جامعه نمونه را در برمی‌گیرند. این نتایج می‌تواند در راستای بهره‌گیری بهینه از انواع منابع موجود در منطقه، توسط مدیران و مسئولان محلی، و همچنین صاحبان کسب و کارهای گردشگری، متناسب با نیازهای واقعی بخش‌‌های متنوع بازار گردشگر روستایی به کار گرفته شود.

طیبه دهقانی، محمد سلیقه، بهلول علیجانی،
دوره 18، شماره 49 - ( 1-1397 )
چکیده

جهت آشکارسازی تغییر اقلیم از شاخص های اقلیمی متنوعی می توان استفاده کرد که غالبا دما و بارش مدنظر قرار گرفته است. به منظور بررسی اثر تغییر اقلیم بر میزان آب قابل بارش در سواحل شمال خلیج فارس اقدام به شبیه سازی آب قابل بارش برای دوره 2017 تا 2050 بر اساس سناریوی RCP4.5 مدل Hadcm3 گردید. جهت تحلیل سری زمانی گذشته و حال آب قابل بارش و آشکار سازی روند این سری زمانی از داده های پایگاه NCEP/NCAR با رزولوشن 0/125 درجه قوسی استفاده گردید. تحلیل سری زمانی آب قابل بارش با استفاده از دو آزمون تخمین­ گر شیب SENS  و آزمون من-کندال انجام شد. نتایج بیانگر آن بود که سری زمانی سالانه آب قابل بارش منطقه روند افزایشی داشته است، هر ساله، 0/05 میلی متر، آب قابل بارش افزایش داشته و به سمت همگونتر شدن میل کرده است، این میزان افزایش در سطح اطمینان 0/95 معنی دار بوده است. میزان افزایش آب قابل بارش در نواحی شرقی منطقه بالاتر از سایر نواحی بوده است. قبل از سال 1989 نوسانات متعددی در سری زمانی آب  آن در منطقه مشاهده شده اما هیچ کدام در سطح اطمینان 0/95 معنی دار نبوده است اما از سال 1989 به بعد روند افزایش معنی داری در سطح اطمینان 0/95 داشته است. این رفتار زمانی مکانی آب  قابل بارش در واقع می تواند در پاسخ به افزایش دمای عمومی منطقه رخ داده باشد و می توان آن را به عنوان نمایه تغییر اقلیم در منطقه مدنظر قرار داد.

طیبه کیانی، محمد فتح الله زاده،
دوره 19، شماره 52 - ( 1-1398 )
چکیده

ناحیۀ زاگرس خواستگاه اصلی سازندهای کارستیک در کشور می باشد که شکل گیری اشکال و غارهای متعدد کارستی در این ناحیه گواهی بر این ادعا است. عوامل مؤثر برای ایجاد و توسعۀ کارست را می توان به سه دسته عوامل فیزیکی، شیمیایی و وضعیت هیدروژئولوژیکی تقسیم کرد که در این میان نقش لیتولوژی و خصوصیات آن، شرایط آب و هوایی و هیدرولوژیکی و عوامل ساختاری همچون وجود گسل ها و درزه ها و شیب منطقه از اهمیت ویژه ای برخوردارند. در این پژوهش خصوصیات و ویژگی های منطقۀ اشتران کوه از نظر فرآیندهای کارستی و قابلیت تشکیل آبخوان های کارستی مورد بررسی قرار گرفت و برای این امر ابتدا با استفاده از مدل AHP میزان اثر و وزن هر معیار در کارستی شدن منطقه تعیین سپس با استفاده از مدل SAW پهنه بندی مناطق مستعد تشکیل آبخوان های کارستی اشتران کوه انجام و مشخص شد مرکز دامنه های جنوب غربی و دامنه های شمال شرقی این رشته کوه از شرایط بهتر و مناسب تری برای فرآیندهای کارستی و شکل گیری آبخوان های کارستی برخوردارند. همچنین بررسی ها نشان داد اکثر چشمه های موجود در منطقه، بر نواحی پهنه بندی شدۀ مستعد شکل گیری آبخوان های کارستی قرار گرفته است.
 
        

امجد ملکی، سجاد باقری، سارا مطاعی،
دوره 19، شماره 52 - ( 1-1398 )
چکیده

ارزیابی آسیب­ پذیری و تهیه نقشه خطر آلودگی به عنوان یک راهکار مهم مدیریتی جهت حفظ منابع آب کارستی مطرح می باشد. آبخوان­های کارستی در مناطق نیمه خشک غرب ایران با توجه به شرایط طبیعی منطقه، مستعد آلودگی هستند. هدف از این پژوهش برآورد میزان و تهیه نقشه آسیب پذیری آبخوان کارستی توده بیستون پرآو و دشت کرمانشاه در برابر انتشار آلودگی با استفاده از مدل COP است. این مدل با استفاده از سه پارامتر لایه پوشاننده (O)، غلظت جریان(C) رژیم بارش(P)  به ارزیابی آسیب پذیری منابع آب کارست در برابر آلودگی می پردازد. نتایج نشان می دهد که 4/31% مساحت منطقه در پهنه آسیب پذیری متوسط و 7/30% مساحت منطقه در پهنه آسیب پذیری کم واقع شده و9/37% درپهنه با آسیب-­پذیری خیلی کم واقع شده است که بیشتر محدوده دشت را دربرمی­گیرد. عمده مناطق با آسیب پذیری کم و متوسط، در قلمرو کارست های تکامل یافته سازند آهکی، در قسمت های مرتفع منطقه قرار دارند. پوشش گیاهی این مناطق جنگل­های استپی درمحدوده با آسیب­پذیری کم و فاقد پوشش گیاهی در محدوده با آسیب­پذیری متوسط است که بارش آنها بیش از 800 میلی­متر می­باشد. بطورکلی در منطقه مورد مطالعه به ترتیب پارامترهای C، P و O بیشترین نقش را در میزان آسیب پذیری دارا می باشند.

محمدجواد وحیدی، رسول میرعباسی نجف آبادی،
دوره 19، شماره 53 - ( 4-1398 )
چکیده

به منظور حفاظت از منابع خاک و آب باید نواحی فرسایش­پذیر حوضه ­های آبخیز شناسایی گردند تا بتوان با برنامه­ ریزی در قالب طرح­های حفاظت خاک یا آبخیزداری، از تخریب بیشتر اراضی جلوگیری و فرسایش را کنترل نمود. بر این اساس، تحقیق حاضر با هدف کلاس ­بندی و پهنه ­بندی نواحی حساس به فرسایش آبی در حوضه آبخیز هروی با استفاده از منحنی یول­استورم انجام شده است. در این مطالعه، 10 زیرحوضه بر اساس سطوح تغذیه آبراهه­ ها جدا شد. تغییرات مکانی مشخصه­ های خاک زیرحوضه­ ها شامل بافت و میانگین اندازه قطر ذرات به روش قرائت کامل هیدرومتر اندازه­ گیری گردید و حداکثر سرعت پتانسیل خروجی زیرحوضه ­ها نیز بر اساس خصوصیات هر زیرحوضه محاسبه شد. سپس وضعیت فرسایش و رسوب در حوضه ­ها و زیرحوضه­ ها با استفاده از منحنی یول­استورم (بر اساس میانگین اندازه قطر ذرات رسوب و سرعت پتانسیل خروجی) بررسی و به طور مقایسه­ای از لحاظ فرسایش ­پذیری کلاس­ بندی شد. نهایتاً نقشه پهنه ­بندی نواحی حساس به فرسایش آبی منطقه مورد مطالعه به دست آمد. نتایج به دست آمده نشان داد که قسمت ­های بالادست و کناری حوضه، شامل زیرحوضه­ شماره 4 (94/8 درصد از اراضی)، فرسایش ­پذیری خیلی زیاد و زیرحوضه­ های شماره 1 و 9 (94/36 درصد از اراضی) فرسایش­ پذیری زیاد دارند. این نواحی اغلب دارای شیب زیاد و فاقد پوشش گیاهی یا دارای پوشش گیاهی ضعیف (مانند مراتع ضعیف و زراعت دیم) هستند؛ لذا ارائه راهکارهای مناسب جهت جلوگیری از فرسایش بیشتر در آن­ها الزامی است.

علی بیات، سعید مشهدی زاده ملکی،
دوره 19، شماره 53 - ( 4-1398 )
چکیده

بخار آب قابل بارش (PWV) یکی از کمیت ­های مهم در هواشناسی و تغییرات اقلیم است. شیدسنج خورشیدی، سنجنده AIRS و رادیوسوندها ابزارهایی هستند که PWV را از سطح، فضا و داخل جو زمین اندازه­ گیری می­ کنند. در این مقاله از داده ­های PWV اندازه ­گیری شده با شیدسنج خورشیدی دانشگاه تحصیلات تکمیلی زنجان، سنجنده AIRS و داده ­های ایستگاه ­های سینوپتیک شامل دما، دمای نقطه شبنم، فشار و رطوبت نسبی 29 ایستگاه سینوپتیک ایران استفاده شده است. داده ­های شیدسنج خورشیدی دربازه اندازه ­گیری دسامبر 2009 تا دسامبر 2013 و داده ­های سنجنده AIRS و 29 ایستگاه سینوپتیک از سپتامبر 2002 تا دسامبر 2015 می­باشد. برای اعتبارسنجی داده ­های سنجنده AIRS از اندازه­ گیری­ های شیدسنج خورشیدی استفاده شد که همبستگی 90 بین آنها بدست آمد. میانگین PWV اندازه­ گیری شده با شیدسنج خورشیدی و سنجنده AIRS به ترتیب برابر 9/8 و 10/8 میلی­متر است. مقدار PWV بیشترین مقدار را در سواحل دریای عمان، خلیج فارس و دریای خزر دارد و کمترین مقدار آن در داخل ایران و در بالای رشته کوهای زاگرس می­ باشد. میانگین همبستگی PWV و دما، دمای نقطه شبنم، فشار و رطوبت نسبی به ترتیب 73، 74، 40 - و 30 – درصد بدست آمد. نقشه همبستگی دما و PWV یک روند افزایشی با عرض جغرافیایی را نشان می ­دهند که به ازای افزایش هر درجه در عرض جغرافیایی 2/8 درصد همبستگی افزایش می یابد. 

محمد رضا گودرزی، آتیه فاتحی فر،
دوره 19، شماره 53 - ( 4-1398 )
چکیده

در عصر حاضر، با افزایش فعالیتهای صنعتی و نادیده گرفته شدن مسائل زیست محیطی، اثرات تغییر اقلیم بیشتر نمایان شده و این پدیده را به عنوان یک معضل جهانی مطرح ساخته است. افزایش احتمال وقوع رخدادهای حدی اقلیمی مانند سیلاب و افزایش فرکانس و شدت آن از اثرات تغییر اقلیم است. منطقهی شمالغرب کشور، به دلیل داشتن اقلیمی نیمه خشک و کوهستانی و درنتیجه تغییرپذیری بالای بارش، ازجمله مناطقی است که در معرض سیلابهای مخرب قرار دارد. بنابراین پهنه بندی در اثر تغییرات اقلیمی امری ضروری است. از اینرو در پژوهش حاضر بمنظور بررسی خطر پذیری سیلاب حوضه آذرشهر چای در اثر تغییرات اقلیمی ابتدا با استفاده از مدل گردش عمومی CanESM2 تحت جدیدترین سناریوهای انتشار گزارش پنجم هیئت بین الدول تغییر اقلیم، بدبینانه ترین سناریو RCP8.5 انتخاب و متغیرهای دما و بارش با روش آماری SDSM ریز مقیاس گردانی شده است. سپس با مدل هیدرولوژیکی SWAT رواناب روزانه، نقشه حوضه بندی و خطوط آبراههها حاصل شده است. نتایج ارزیابی مدل SDSM با ضریب تعیین و نش-ساتکلیف 0.95 به طور متوسط، بیانگر عملکرد خوب مدل در ریزمقاس نمایی داده‌های بزرگ مقیاس است. همچنین افزایش 0.23 درجه سانتیگراد دما و 4.53 درصدی بارش و دبیهای حداکثر در دوره آتی 2059-2030 پیشبینی شده است. با مدل SWAT نقشههای پایه تحلیل و حوضه با تلفیق نقشه متوسط دبی حداکثر، ضریب شکل حوضه و فاصله از رودخانه که با رویکرد AHP پهنه بندی شده است. با توجه به پهنه بندی 41.55 درصد از مساحت حوضه در خطر بسیارکم وکم، 27.23 درصد خطر متوسط و 31.2 درصد در خطر زیاد و بسیار زیاد میباشد. همجنین با نقشه نهایی مشخص شد که اواسط حوضه به دلیل داشتن شرایط مستعد دارای خطر زیاد است و نیاز به انجام اقدامات مدیریتی دارد.

انسیه گوهری نسب، حسین ذبیحی، شیرین طغیانی،
دوره 19، شماره 54 - ( 7-1398 )
چکیده

امروزه به دلیل تحول شکل زندگی و رواج کمیت گرایی به تدریج مفاهیم کیفی و معنایی روح محله بودن در ذهن ساکنان کم رنگ شده است. با بهنگام سازی نشدن زیرساخت ها که ناشی از  عدم حضور جامعه محلی در فرآیند شناخت مشکلات و برآورد صحیح  نیازهای خود می باشد. شکافی ناگهانی میان کارایی محله ها و نیازهای ساکنان ایجاد و محله ها را به سوی ناکارآمدی سوق داده است. در حالیکه برخی محله های مدرن که در مدت زمانی کوتاه به صورت برنامه ریزی شده  ایجاد شده اند. فرآیندی بالعکس محله های سنتی را در حال طی کردن هستند. پرسش اصلی این است که معیارهای یک محله ماندگار ایرانی روزآمد، از دیدگاه ساکنان اصلی کدامند؟ هدف پژوهش، تدوین مدل مفهومی محله ماندگار ایرانی روزآمد بر اساس دیدگاه ساکنان است. این مطالعه تحلیلی- کیفی با استفاده از روش نظریه زمینه ای- تهیه نقشه تحلیل موقعیت است. در گردآوری داده ها از تکنیک های متعددی مانند، بررسی متون و اسناد ، مصاحبه با ساکنان و مشاهده میدانی استفاده شده است. به این منظور به روشنمونه گیری هدفمند( 5 محله متفاوت ) با حجم جامعه آماری 86 نفر (در هر محله نمونه گیری متوالی متواتر بین 12 تا 20 نفر) از ساکنان اصلی، داده ها گردآوری شده اند. نتایج نشان می دهد، محله از دیدگاه ساکنان، فارغ از مفاهیم وسیع تعریف شده از دیدگاه صلب نخبه گرایانه ، بیشتر در پارامترهای  غیر کالبدی و ذهنی ساده (مفاهیمی از قبیل: دسترسی به خدمات و امکانات، همدلی اهالی، امنیت، آرامش، اصالت، آسایش، رفاه و ...) نمود می یابد. پس از این مرحله داده ها و مفاهیم کدگذاری شده اند. در نهایت، مدل مفهومی بنیادی برآمده از داده ها به صورت نقشه تحلیل موقعیت شکل گرفت. پایایی مدل با پاسخگویی به سوالات استراس و کوربین درباره تجربه در مطالعه،  مورد ارزیابی قرار گرفته است.

نفیسه ورکیانی پور، سید محمدرضا حسینی، روح الله سمیعی، مجید اشرفی،
دوره 19، شماره 54 - ( 7-1398 )
چکیده

زنان نقش مهمی در ارتقای اشتغال و بهبود وضعیت اقتصادی جامعه ایفا می­کنند؛ بنابراین، هویت دادن و استقلال بخشیدن به آنان و فراهم کردن زمینه مشارکت فعال آن­ها در امور مختلف اقتصادی ـ اجتماعی به خصوص فعالیت­های کارآفرینی، عامل مهمی در انگیزش بیشتر این نیروی عظیم در چرخه­ های تولیدی اجتماعی است. در ابتدا به بررسی و تجزیه و تحلیل مشخصه­ های جمعیت ­شناختی خبرگان پرداخته شد، سپس مؤلفه­ های توسعه پایدار روستایی و توسعه کارآفرینی زنان شناسایی شده را با استفاده از نظر خبرگان (که 10 نفر از زنان برتر کارآفرین استان گلستان هستند) و به کمک روش دلفی فازی و انجام فازی زدایی غربال و مؤلفه ­های متغیرهای موردنظر انتخاب گردید، همچنین روایی و پایایی پرسشنامه­ ها با استفاده از آلفای کرونباخ مورد بررسی و نرمال بودن توزیع مؤلفه­ ها توسط آزمون کلوموگرونوف ـ اسمیرنوف و آزمون t ـ ادستودنت انجام گرفت. در بخش اول مقاله با استفاده از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و با بهره­ گیری از نرم­افزار Expertchoice به اولویت ­بندی و رتبه­ بندی ابعاد و مؤلفه ­های توسعه کارآفرینی زنان و توسعه پایدار روستایی (توسط 198 نفر از زنان کارآفرین استان گلستان) پرداخته شد در بخش دوم مقاله برای سنجش روابط بین توسعه کارآفرینی زنان بر اساس توسعه پایدار روستایی از تحقیق همبستگی و معادلات ساختاری برای آزمون تحلیل عاملی و روش آزمون تحلیل عاملی با استفاده از نرم­افزار Smart pls2 استفاده گردید که این ارتباط معنی­دار بود، زیرا در تحقیق همبستگی نه تنها روابط بین متغیرها را می­ توان کشف کرد بلکه نوع و میزان ارتباط متغیرها با یکدیگر نیز از این طریق به دست می­آید و سپس به بحث و تفسیر نتایج پرداخته و مدل توسعه کارآفرینی زنان با رویکرد توسعه پایدار روستایی ارائه گردید. نتایج نشان داد که به طور کلی فعالیت­های کارآفرینی زنان، زمینه­ های کاهش فقر در روستاها را فراهم نموده و به سوی توسعه پایدار روستایی سوق می­دهد.


امین جیران، فواد پورآرین،
دوره 19، شماره 54 - ( 7-1398 )
چکیده

دولت قاجار در ایران برآمده از شرایط ژئوپلیتیکی توسعه­طلبی دولت­های اروپایی از جمله روسیه، انگلیس و فرانسه در منطقه خاورمیانه بود. از طرفی موقعیت ژئوپلیتیک ایران در مسائل و منافع منطقه­ای قدرت­های بزرگ، موجب اهمیت و توجه دوچندان به دربار ایران شد و این توجه و اهمیت ژئوپلیتیکی، زمینۀ روابط خارجی ایران با ابرقدرت­های وقت را به دنبال داشت. بر این پایه دولت ایران جهت ارتباط با دول قدرتمند وزارتخانه­ای تشکیل داد که مسئولیت رسیدگی به امور خارجی را بر عهده بگیرد. بدین­ترتیب، واکاوی عملکرد وزارت خارجه در مناسبات سیاسی ایران با دول خارجه بین سال­های (1200-1226 .ش) که نشانگر شرایط و جایگاه ژئوپلیتیک ایران در آن دوران در منطقه و محیط بین­الملل است، می­تواند برای تاریخ­نگاران و ژئوپلیتیسین­ها راهگشا باشد. در این راستا، این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی تبیین و داده­ها و اطلاعات آن مبتنی بر اسناد، نسخ خطی و منابع کتابخانه­ای گردآوری شده است. نتایج پژوهش گویای آن است که وزیر خارجه در این برهۀ تاریخی به­عنوان تجلی وزارت خارجه ضمن واقف ­نبودن به موقعیت ژئوپلیتیک ایران در منطقه و نظم بین­الملل، در امور سطحی وظایف خود وارد شده است و به­واسطه نفوذ دیگر ارکان قدرت در تصمیم­گیری­های کلان خارجی عملاً نقش آن تشریفاتی با اختیارات اندک تقلیل می­یابد. اما هر چند وزارت خارجه نتوانست مستقل از دیگر ارکان قدرت تصمیم بگیرد ولی سفرایی در این دوره بودند که به­واسطه درک موقعیت ژئوپلیتیک ایران و شرایط جهانی که می­توانستند ضعف دیپلماسی دستگاه قاجاری را مخفی و خلاءهای دستگاه سیاست خارجی ایران را  پرکنند.

امیر صفاری، طیبه کیانی، ساسان زنگنه تبار،
دوره 19، شماره 55 - ( 10-1398 )
چکیده

پهنه‌های کارستی نقش مهمی در تغذیه آبخوان‏های کارستی دارند، بنابراین شناخت عوامل مؤثر در تحول کارست و پهنه‌بندی آن در زمینه مطالعات مربوط به منابع آب کارست دارای جایگاه ویژه‌ای هستند. نتایج حاصل از این مطالعات می‌تواند جهت مدیریت کمی و کیفی و حفاظت از این منابع در مقابل آلودگی‏های ناشی از فعالیت‌های انسانی مورد استفاده قرار گیرد. کوهستان خورین با مساحت 5/396 کیلومتر مربع در زون زاگرس مرتفع  و در مرز دو استان کردستان و کرمانشاه قرار می‌گیرد. توده مورد نظر به دلیل رخنمون سنگ‏های کربناته و وجود دیگر متغیرهای تاثیرگذار، مستعد پدیده کارست زایی بوده و در آن چشمه‏های زیادی به عنوان خروجی آبخوان کارستی وجود دارد. در همین راستا شناسایی اشکال کارستی و بررسی ژئومورفولوژی کارست و میزان توسعه آن در توده کارستی خورین حائز اهمیت می‌باشد. در این ناهمواری اشکال متفاوتی از چشم‌انداز کارست از جمله انواع لاپیه‌ها، فروچاله‌ها، غارها و .... شکل گرفته‌اند. در این پژوهش لایه‌های سنگ‌شناسی، فاصله از گسل، بارش، دما، شیب، ارتفاع، جهت شیب و پوشش گیاهی با توجه به تابع مورد نیاز هر کدام، فازی سازی شده و با استفاده از عملگر گامای 9/0 تلفیق شدند در پایان نقشه پهنه‏بندی توسعه کارست سطحی منطقه تهیه شد. این نقشه در چهار طبقه فاقد کارست، کارست با توسعه کم، کارست با توسعه متوسط و کارست با توسعه زیاد با استفاده از روش شکستگی‌های طبیعی طبقه‏بندی شد. با توجه به نیاز به لایه‌ی فروچاله‌ها برای بررسی صحت پهنه‌بندی توسعه کارست منطقه مورد مطالعه، با استفاده از روش"Fill sink"  اقدام به شناسایی فروچاله‌های کارستی و تهیه نقشه توزیع فضایی آن‌ها گردید. نتایج تحقیق حاکی از این است که حدود 98% فروچاله‌ها در طبقات کارست سه‌گانه قرار گرفته‌اند.

نجمه دانشور مروست، سمیه سلطانی گردفرامرزی، سمانه پورمحمدی،
دوره 19، شماره 55 - ( 10-1398 )
چکیده

پدیده تبخیر و تعرق باعث تلفات آب و رطوبت از سطوح آبی، خاک و پوشش گیاهی می­شود و محاسبه آن از طریق روشی مناسب با توجه به میزان اندک نزولات جوی و محدودیت منابع آب در ایران از اهمیت زیادی برخوردار است. پژوهش حاضر سعی در ارزیابی و پهنه­ بندی تبخیر و تعرق گیاه مرجع (ETo) و ارائه آن در قالب نقشه­ی پهنه ­بندی به عنوان ابزاری اساسی برای مدیریت آب دارد. در این بررسی از میانگین­ های دراز مدت داده­های دما، رطوبت، ساعات آفتابی و سرعت باد در هفت ایستگاه هواشناسی و داده­های تشتک تبخیر ایستگاه سقز برای تعیین روش مناسب تخمین ETo استفاده شد. تبخیر و تعرق گیاه مرجع بر مبنای اطلاعات اقلیمی هر یک از ایستگاه­ها به 14 روش محاسبه شد. روش­های محاسباتی شامل روش­های ترکیبی بر پایه پنمن، روش تشعشعی-دمایی، روش دمایی و روش تشعشعی می­باشد. مناسب­ترین روش محاسباتی براساس آماره­ های ضریب تبیین (R2) وSutcliffe) -Nash) صورت گرفت. پهنه ­بندی تبخیر و تعرق گیاه مرجع بر اساس اطلاعات جغرافیایی ایستگاه­ های هواشناسی و بهره ­گیری از نرم افزار GIS انجام گردید. نتایج تحقیق نشان می­دهدکه بهترین روش برای این منطقه به عنوان اقلیم سرد و معتدل روش تشعشعی فائو با ضریب تبیین 0/89و Nash با مقدار 0/86در ایستگاه بیجار و روش بلانی کریدل با ضریب تبیین 0/94وNash  با مقدار 0/92در ایستگاه سنندج است و ضریب تشتک تبخیر در این منطقه مقادیر 96/0-84/0 برآورد گردید. همچنین نتیجه پهنه­ بندی نشان می­دهد که غرب حوضه بدلیل ارتفاع بیشتر تبخیر و تعرق کمتری نسبت به شرق حوضه دارد. ساعات آفتابی، دمای بیشینه و دمای کمینه در اولویت اول از عوامل موثر بر تبخیر و تعرق در این منطقه با تحلیل حساسیت تعیین گردید.

حسین علی روح بخش سیگارودی، مصطفی کرمپور، هوشنگ قائمی، محمد مرادی، مجید آزادی،
دوره 19، شماره 55 - ( 10-1398 )
چکیده

بررسی تغییر پذیری الگوی فضائی- زمانی بارش که می تواند منجر به تغییر اقلیم شود، به دلیل تاثیر گذاری شدید آن در عرصه های مختلف مورد توجه می باشد. به همین منظور پس از دریافت داده های بارش روزانه ۲۷ ایستگاه همدیدی در دوره ۶۰ ساله(2010-1951) کیفیت آن بررسی و مجموع بارش ماهانه و آماره های لازم برای ادامه فرایند تحقیق از قبیل میانگین، ضریب تغییرات، چولگی، برآورد احتمال 20% حد بالای بیشینه و کمینه میانگین بارش از طریق تجربی برای یک دوره ۶۰ ساله و دو دوره ۳۰ ساله(1980-1951 و 2010-1981) و دو دوره 10 ساله (1960-1951 و 2010-2001) برای هریک از فصول بهار و تابستان محاسبه گردید. بررسی ها تغییرات نسبتا کمی را در الگوهای بارش بهار و تابستان، در سواحل کاسپین، شمال غرب- غرب، طی 30 ساله و 10 ساله دوم نسبت به دوره 60 ساله و 30 ساله و 10 ساله اول نشان می دهد. به طور کلی از شمال و شمال غرب به سوی جنوب و جنوبشرق از میانگین بارش کاسته و بر مقدار ضریب تغییرات و چولگی افزوده می شود. به غیر از حوزه کاسپین، در بقیه ایستگاه ها میانگین بارش بهاره بیشتر از میانگین بارش دوره تابستان است. تفاوت آشکاری در ویژگی های بلند مدت بارش و تغییرات آن وجود دارد. نکته قابل توجه افزایش ضریب تغییرات دوره 30 ساله و 10 ساله دوم نسبت به دوره های متناظر در همه ایستگاه ها است که بیانگر کاهش میانگین ماهانه و فصلی بارش بهار و تابستان است که نتایج روندیابی و تفاضل دهه اول از دهه دوم نیز آن را تائید می کند. بیشترین کاهش در نیمه شمالی و غربی رخ داده است. در 30 سال دوم توالی سال­های خشک فراگیر و ایستگاه های درگیر با خشکسالی بیشتر شده است. بنابر این تغییر اقلیم را برای سواحل کاسپین و نیمه غربی تائید می کند.

مهدی اسدی، مختار کرمی،
دوره 20، شماره 56 - ( 1-1399 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر تعیین تبخیر و تعرق در استان فارس می­باشد که در بسیاری از مطالعات ازجمله توازن هیدرولوژیک آب، طراحی و مدیریت سیستم­های آبیاری، شبیه­سازی میزان محصول و مدیریت منابع آب از اهمیت بالایی برخوردار است. لذا برای این منظور ابتدا داده‌های موردنیاز شامل آمار روزانه دما، رطوبت، بارش، سرعت باد، فشار و تشعشع خورشیدی و غیره در بازه زمانی 1995-2015 از ایستگاه‌های همدیدی موجود در سطح منطقه که شامل 12 ایستگاه با بازه آماری یکسان می­باشد، تهیه شد، سپس با استفاده از روش‌های تورنت وایت، پنمن مانتیث و هارگریوز - سامانی میزان تبخیر و تعرق گیاه مرجع در مراحل مختلف رشد در منطقه مورد مطالعه برآورد گردید. نتایج به دست آمده از بررسی خروجی روش­ها حاکی از آن بود که با کاهش عرض جغرافیایی بر میزان تبخیر و تعرق افزوده می‌شود و در کل مناطق جنوب و جنوب شرقی منطقه به همراه مرکز منطقه موردمطالعه دارای بیشترین میزان تبخیر و تعرق نسبت به ایستگاه‌های مجاور خود هستند. در بررسی ضریب همبستگی بین ارتفاع و روش‌های تورنت وایت پنمن مانتیث و هارگریوز سامانی روش‌های مذکور به ترتیب دارای ضرایب تعیین 0/9135، 0/5323و 0/5286بودند.

علیرضا نجومی، سعید گیوه چی، منوچهر امام قلی بابادی،
دوره 20، شماره 56 - ( 1-1399 )
چکیده

​تعداد زیادی از افراد در ارتباط با استخراج و پالایش گاز در کشور اشتغال دارند. در صورت فقدان یا ضعف در مدیریت کارامد شرکت های مربوطه خسارت زیادی را به کشور تحمیل خواهند کرد. از اینرو، تعالی مدیریت در این شرکت ها از مهمترین اقدامات و راهکارهای موثر در ایجاد ثبات و امنیت در ایران خواهد بود. در این پژوهش مدلی راهبردی برای مدیریت بحران های ناشی از مخاطرات تکنولوژیکی در مجتمع گاز پارس جنوبی ارایه می شود. برای این منظور ابتدا مروری بر تمامی پژوهش ها و مطالعات پیشین انجام شد. پس از مصاحبه، پرسشنامه ایی بر روی کل جامعه آماری اعمال شد. جامعه آماری این مطالعه 35 نفر از مدیران، متخصصین ایمنی، HSE و پدافند غیرعامل می باشد. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده، عوامل انسانی بیشترین تاثیر را در ساختار عوامل پیش بین مدیریت بحران دارد. تعداد زیادی از افراد در ارتباط با استخراج و پالایش گاز در کشور اشتغال دارند. در صورت فقدان یا ضعف در مدیریت کارامد شرکت های مربوطه خسارت زیادی را به کشور تحمیل خواهند کرد. از اینرو، تعالی مدیریت در این شرکت ها از مهمترین اقدامات و راهکارهای موثر در ایجاد ثبات و امنیت در ایران خواهد بود. در این پژوهش مدلی راهبردی برای مدیریت بحران های ناشی از مخاطرات تکنولوژیکی در مجتمع گاز پارس جنوبی ارایه می شود. برای این منظور ابتدا مروری بر تمامی پژوهش ها و مطالعات پیشین انجام شد. پس از مصاحبه، پرسشنامه ایی بر روی کل جامعه آماری اعمال شد. جامعه آماری این مطالعه 35 نفر از مدیران، متخصصین ایمنی، HSE و پدافند غیرعامل می باشد. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده، عوامل انسانی بیشترین تاثیر را در ساختار عوامل پیش بین مدیریت بحران دارد.

پرویز ضیائیان فیروز آبادی، ایوب بدراق نژاد، رضا سارلی، محبوب بابایی،
دوره 20، شماره 57 - ( 4-1399 )
چکیده

پخش سیلاب یکی از راهکارهای مدیریت منابع آب در مناطق خشک و نیمه‌خشک است. همچنین در کاهش خسارات ناشی از سیل، افزایش حجم سفره آب زیر زمینی، احیاء مراتع و بیابان زدایی موثر است. پخش سیلاب بر آبخوان یک روش ساده برای استحصال سیلاب­های حامل از رسوبات است.که در بیشتر نقاط کشور از دسترس خارج می­شوند. درحالی­که به نظر می­رسد سیلاب­ها دارای مواد غنی بوده و می­توانند در حاصلخیزی مخروط‌افکنه و دشت­های سیلابی متشکل از رسوبات دانه­درشت مؤثر واقع شده و بهره­برداری اقتصادی از آنها را امکان­پذیر سازد. بدین منظور استفاده از اطلاعات ماهواره‌ای و تکنیک GIS سرعت و دقت دست­‌یابی به این مناطق را زیادتر می‌کند. ازاین‌رو شناسایی مناطق سیل‌خیز و بخش سیلاب در اراضی مستعد پایین‌دست حوضه بیرجند باعث کمک به تغذیه  محیط حوضه آبخیز می‌شود. هدف پژوهش حاضر شناسایی مناطق مستعد پخش سیلاب از منظر سازند­های  زمین‌شناسی است. تمامی فرایندها و تجزیه و تحلیل داده‌ها  در محیط GIS به کمک سه روش saw  AHP و منطق بولین برای وزن‌دار کردن و تلفیق لایه‌هایی همچون(شیب،فرسایش،کاربری اراضی،شبکه آبراهه،خاک،پراکنش گسل،واحد زمین ­شناسی،سطح آب‌های زیرزمینی،تصاویر ماهواره­ای)  استفاده گردید. و مناطق پر مخاطره آن مشخص شد. با توجه به نقشه نهایی بدست آمده 2765 هکتار از مساحت تعیین شده در حوضه آبخیز بیرجند در اولویت اول(مناسب برای پخش سیلاب) و19452 هکتار در اولویت دوم(نامناسب برای پخش سیلاب) قرار گرفت. بهترین روشی که توانست، ارزیابی و نتیجه‌گیری بهتری را در این مورد ارائه دهد، روش منطق بولین در مکان‌یابی بخش سیلاب بود.
 



صفحه 2 از 7     

کلیه حقوق این وبگاه متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی است.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Applied Researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb

Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)