130 نتیجه برای Rs
ماندانا حبیبی، دکتر حسین مجتبی زاده،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده
مرور تاریخ دوره اسلامی بیانگر این امر است که مفاهیم، ارزشها و مبانی اسلامی همواره از اصول شکلگیری شهرهای اسلامی بوده است. تجلیگاه برجسته این مفاهیم در شهرهای قرون اولیه اسلام به ظهور رسیده است. این امر سبب شد که شهر اسلامی به عنوان فضایی برای رشد و نمو دیگر مفاهیم و اصول پایهای اسلامی گردد. با این وجود با پدید آمدن تفکر مدرن و ظهور جنبشهای متعدد، شاهد آن هستیم که بسیاری از این مفاهیم با آسیبهای قابلتوجهی روبرو شدهاند. منطقه 20 شهر تهران، با توجه به سابقه تاریخی، ارزشها و عناصر موجود در خود نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف واکاوی سازوکار چگونگی اثرگذاری هریک از عناصر شهر اسلامی بر درک ساکنان این منطقه تاریخی از شهر تهران پرداخته است. برای دستیابی به این هدف، ابتدا مدل مفهومی پژوهش با استفاده از ادبیات موضوع و همچنین بستر تحقیق شکل گرفت که در آن سه بعد اصلی کالبدی، اجتماعی و ارزشی را برای شهرسازی اسلامی در نظر گرفته است. سپس در مرحله بعدی، با استفاده از پیمایش پرسشنامهای و تحلیل آن به روش مدلسازی معادلات ساختاری، چگونگی و تاثیر هریک از این عوامل با توجه به شاخصهای آنان به عنوان یافته تحقیق تبیین شد. نتایج ناشی از تحلیل یافتهها بیانگر این امر هستند که عوامل "ارزشی" بیشترین اثر را درک درک افراد از شهر اسلامی دارند، این درحالیست که عوامل "اجتماعی و مدنی" و "کالبدی" هرکدام در درجات بعدی اثرگذاری قرار دارند.
عسل فلک، رضا برنا، فریده اسدیان،
دوره 21، شماره 62 - ( 7-1400 )
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی ویژگی های زمانی - مکانی و سینوپتیکی رخداد طوفان تندری در جنوب غرب کشور (استان های خوزستان، چهارمحال و بختیاری و کهکیلویه و بویراحمد) با استفاده از شاخص های ناپایداری طی دوره آماری 1985-2015 نگارش یافت. نتایج حاصل از تحلیل فراوانی توفان های تندری در ایستگاه دزفول با 479 مورد بیشترین فراوانی و رامهرمز با 252 روز کمترین فراوانی را داشته اند. از لحاظ توزیع فصلی نیز بیشترین فراوانی بهار با 39درصد بوده است. در مقیاس ماهانه نیز فروردین با 21 درصد و مرداد تنها 2 مورد، کمترین فراوانی را داشته است. از لحاظ کدهای مربوط به توفان تندری نیز بیشترین فراوانی توفان تندری برق بدون شنیدن صدای رعد با 21 درصد بوده است. تحلیل سینوپتیک :در غالب روزها وجود یک ناوه (در سطح 500) یا کم فشار در غرب منطقه یعنی شرق دریای مدیترانه که زبانه های آن پادساعتگرد، از روی دریای سرخ و خلیج فارس وارد منطقه جنوب و جنوب غرب و غرب ایران شده بودند و از طرف دیگر سیستم پرفشار روی خلیج عدن در شرق منطقه به صورت ساعت گرد باعث تزریق رطوبت به ویژه در تراز 850 میلی بار به منطقه شده است. تعامل دو سیستم مذکور در غالب روزها، باعث تزریق رطوبت از سه منبع دریای مدیترانه، دریای سرخ و سپس خلیج فارس به سیستم های صعودی منطقه شده است. حرکت پادساعتگرد کم فشار حاکم در شرق مدیترانه، به همراه حرکت ساعتگرد پرفشار روی خلیج عدن، باعث تزریق رطوبت در ترازهای 850 تا 700 به منطقه شده است.
علی اکبر عنابستانی، مهدی معصومی،
دوره 21، شماره 63 - ( 10-1400 )
چکیده
در سالهای اخیر گردشگری دریاچهای به عنوان یکی از گونههای نوظهور گردشگری طبیعی مورد توجه محافل علمی قرار گرفته است. به طوری که این نوع گردشگری رشد قابل توجهی داشته و مزایای اقتصادی فراوانی را برای جوامع میزبان به همراه آورده است. لذا هدف تحقیق حاضر ارزیابی عوامل موثر بر توسعه گردشگری دریاچهای در ایران میباشد. در این راستا طیف گستردهای از شاخصها در ابعاد وجود جاذبهها، زیرساختها، پذیرش فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و محیطی در قالب پرسشنامه کارشناسان گردشگری و مطالعات میدانی مورد بررسی قرار گرفت. برای مقایسه دودویی و کسب وزن نهایی معیارها و گزینهها از روش AHP فازی، ANP و روش تحلیل رتبهای خاکستری GRA در قالب پرسشنامه و نظر 20 نفر از اساتید و کارشناسان سازمانهای مرتبط با گردشگری استفاده شده است. یافتههای تحقیق موید آن است که: بر اساس نتایج حاصل از مقایسه زوجی عوامل موثر بر توسعه گردشگری دریاچهای با استفاده از روشهای AHP فازی و ANP از نظر کارشناسان گردشگری معیار وجود جاذبهها به ترتیب با وزنهای 247/0 در مدل AHP فازی و 246/0 در مدل ANP و معیار عوامل زیرساختی با وزن 229/0 در مدل AHP فازی و 234/0 در مدل ANP دارای بیشترین تأثیر در توسعه گردشگری دریاچهای میباشند. در نهایت با هدف رتبهبندی عوامل موثر بر توسعه گردشگری دریاچهای در روستاهای پیرامون دریاچهها، با استفاده از تکنیک GRA، مشخص گردید که روستاهای دوبنه و دشت ارژن شرایط بهتری از سایر روستاها دارند و روستاهای قشم قاوی و عرب فامور در پایینترین سطح توسعه گردشگری دریاچهای قرار گرفته اند.
هوشنگ سیفی،
دوره 21، شماره 63 - ( 10-1400 )
چکیده
مطالعه و اندازه گیری سطوح برف به عنوان یکی از منابع مهم تأمین آب، بسیار حائز اهمیت است. با توجه به شرایط سخت فیزیکی محیط های کوهستانی، امکان اندازه گیری برف وجود ندارد. استفاده از سنجش ازدور با توجه به هزینه کم، بهروز بودن و پوشش وسیع می تواند در شناسایی مناطق برفگیر روش مناسبی باشد. هدف اصلی این پژوهش تخمین سطح پوشش برف کوهستان سبلان با استفاده از تصاویر ماهوارهای سنجندههای OLI و TIRS و به وسیله روش طبقه بندی شیءگرا می باشد. طبقه بندی تصاویر رقومی ماهواره ای یکی از مهمترین روش ها برای استخراج اطلاعات کاربردی محسوب میشود که در حال حاضر با دو روش پردازش پیکسل پایه و شیءگرا انجام می گیرد. روش پیکسل پایه که مبتنی بر طبقه بندی ارزشهای عددی تصاویر است، و روش جدید شیءگرا که علاوه بر ارزش های عددی، اطلاعات مربوط به محتوا، بافت و زمینه را نیز در فرآیند طبقه بندی تصاویر بهکار میگیرد. لذا در تحقیق حاضر بنا به دقت بالای طبقهبندی شیءگرا، برای استخراج سطح پوشش برفی از روشهای شیءگرا استفاده شد. در این پژوهش، به دلیل استفاده از داده های با قدرت تفکیک مکانی بالا (30 متر) و روش نوین طبقه بندی تصاویر، سطح برف به وسیله شاخص نرمالشده تفاوت برفی (NDSI)، شاخص نرمالشده تفاوت پوشش گیاهی (NDVI)، دمای سطح زمین (LST) و ضریب روشنایی (Brightness) با دقت کلی 91 درصد، به میزان 62/2142 کیلومترمربع برای محدوده کوهستانی سبلان استخراج گردید که از نتایج آن می توان به عنوان جایگزین ایستگاه های برف سنجی استفاده کرد.
nk href="moz-extension://e82f9c05-bf9c-4e25-87b0-684d37ab5915/skin/s3gt_tooltip_mini.css" rel="stylesheet" type="text/css" >
افشین بهمنی، مجتبی قدیری معصوم، مهدی حاجیلو، فریده عظیمی، مهدیه قدیری معصوم،
دوره 21، شماره 63 - ( 10-1400 )
چکیده
گردشگری کشاورزی محرکی برای اقتصاد آسیب پذیر روستایی و تحقق نیازهای شهروندانی است که برای بازدید یا مشارکت در فعالیت های مزرعه، خرید مستقیم محصولات کشاورزی و مأنوس شدن با طبیعت و بوم گردی، هزینه هایی می پردازند که موجب رونق اقتصادی، اشتغال زایی و آبادانی روستاها خواهد شد. هدف پژوهش حاضر که ماهیت آن کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است، تبیین و شناسایی عوامل موثر بر توسعه گردشگری کشاورزی مناطق روستایی باشد. جامعه آماری پژوهش شامل سه گروه مسئولین و کارشناسان، مردم محلی و گردشگران بوده که برای هر گروه با توجه به فرمول کوکران به ترتیب 34، 261 و 20 نفر نمونه انتخاب گردید. تمرکز اصلی داده ها بر روش میدانی بوده که از طریق پرسشنامه و مصاحبه چهره به چهره جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی از جمله میانگین و فراوانی و روش های آمار استنباطی از جمله آزمون t تک نمونه ای، کای اسکوئر(خی دو) و کروسکال والیس بهره گرفته شد. یافته ها نشان می دهد که عواملی نظیر تأمین اقامتگاه برای گردشگران، طرح های تشویقی دولت، هماهنگی بین سازمان های دولتی، آگاهی بخشی به کشاورزان و بسترسازی برای سرمایه گذاری بخش خصوصی با سطح معناداری 000/0 و مقدار مثبت کای اسکوئر، مهم ترین اولویت های موثر در توسعه گردشگری کشاورزی مناطق روستایی استان تهران می باشند.
طهمورث بهروزی نیا،
دوره 21، شماره 63 - ( 10-1400 )
چکیده
با توجه به ضرورت مطالعه شبکه شهری و نقش و نظام سلسله مراتبی به منظور یافتن راه حلهایی برای جلوگیری از تمرکز بی حد و مرز جمعیت در شهرهای بزرگ و رفع مشکلات ناشی از آن، مقاله حاضر، سعی نموده است تا با بهره گیری از مدل درجه عضویت (GoM) و روش تجزیه و تحلیل ترکیبی (CA) و همچنین استفاده از شاخصهای رایج در این زمینه به بررسی تغییرات سلسله مراتب شهری منطقه خراسان طی سال های 1335 تا 1395، بپردازد. نتایج این پژوهش براساس مدل درجه عضویت (GoM) و روش تجزیه و تحلیل ترکیبی (CA) نشان میدهد که نظام شهری منطقه خراسان، به تبع از شرایط حاکم بر نظام شهری کشور، دچار گسستگی شده است، بر اساس روش تجزیه و تحلیل ترکیبی (CA) از سال 1365 تا 1385، شبکه شهری منطقه خراسان به سمت تعادل پیش رفته است. متاسفانه طی دهه 1385- 1395 به سمت عدم تعادل حرکت نموده است. لازم به ذکر است حین انجام پژوهش، مشخص گردید که نتایج برآمده از مدلها و شاخصهای رایج در این زمینه، با یکدیگر هماهنگ نبوده است. لذا با توجه به نتایج متفاوت و غیر همسو، برای نتیجه گیری نهایی ، از "مدل درجه عضویت (GoM)" و روش "تجزیه و تحلیل ترکیبی (CA)" استفاده شده است. این مدلها با رفع نتایج متفاوت و غیر همسوی شاخصهای قبلی به نتایج واقعیتری دست یافتند. نتایج بدست آمده از این دو مدل نشان داده است که بهرهگیری از روش آنها تا حدودی توانسته است در نتایج ناهمگن شاخصهای قبلی تعدیل و همگنی بوجود آورد.
nk href="moz-extension://e82f9c05-bf9c-4e25-87b0-684d37ab5915/skin/s3gt_tooltip_mini.css" rel="stylesheet" type="text/css" >
پاکزاد آزادخانی، محمد سلاورزی زاده، افسانه شاهمرادیان،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده
حملونقل و سیاستهای حملونقل درونشهری، یکی از ابزارهای مهم توسعهی کمی و کیفی شهرها میباشد. عوامل متعددی در سیستم حملونقل درونشهری تاثیرگذار میباشد، از جمله: عوامل طبیعی، مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی. هدف از انجام این پژوهش سنجش میزان تابآوری شبکههای حمل و نقل شهر ایلام میباشد که به روش توصیفی-تحلیلی و تطبیقی صورت گرفته است. گردآوری اطلاعات در این پژوهش به صورت کتابخانهای و میدانی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش را کارشناسان مدیریت شهری و بحران تشکیل میدهد که تعداد 40 نفر از آنها به شیوه در دسترس انتخاب و
بین آنها پرسشنامه توزیع شد. [p1] تجزیه و تحلیل دادهها به شیوه تحلیل سلسله مراتبی و تلفیق با لایههای رقومی در نرمافزارهای
Expert Choice و
ArcGIS انجام شد. نتایج حاکی از آن داشت که 49 درصد از شبکه معابر شهر ایلام که از نظر معیارهای عمومی دارای تابآوری بالایی هستند، تحت مخاطره شدید از نوع سیلاب دارند. همچنین 72 درصد از گرههای ترافیکی شهر ایلام بر روی معابری قرار گرفتهاند که تابآوری بالایی از نظر معیارهای عمومی دارند. از طول کل معابر شهری ایلام تنها حدود 63 کیلومتر آن تابآوری زیادی داشته که آنهم مربوط به معابر اصلی شهر ایلام هستند. نتیجه نهایی پژوهش نشان داد که توانمندسازی شبکه حملونقل شهر ایلام تنها به مسئله ساختاری معابر مرتبط نیست و مسائل مختلف مدیریتی در آن بسیار دخیل هستند. از اینرو ابتدا بایستی مناطق مخاطرهانگیز شناسایی و سپس با تصمیمات مدیریتی مناسب اقدامات لازم جهت توانمندسازی شبکه معابر شهری به انجام رساند.
[p1]نظرات داور اول به صورت هایلایت زرد اعمال شده
احدالله فتاحی، افسانه احمدی، وحید ریاحی، حمید جلالیان،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده
متنوع سازی فعالیّتهای اقتصادی در مناطق روستایی به عنوان یک راهبرد در نظر گرفته میشود که خانوارهای روستایی از طریق آن منابع درآمدی خود را افزایش میدهند و همچنین میتوانند از طریق این راهبرد یک واکنش و مدیریت مناسبی در مقابله با شوکهای ناشی از عوامل انسانی و طبیعی داشته باشند. روستاهای شهرستان سقز به رغم دارا بودن پتانسیلها و توانهای محیطی بالا در بخشهای مختلف از جمله کشاورزی و.. وضعیت معیشتی و اقتصادی نامناسبی دارند. بنابراین مقالۀ حاضر در پی پاسخگویی به این پرسش است که راهبردهای مناسب برای متنوعسازی فعالیّتهای اقتصادی در روستاهای شهرستان سقز کدامند؟ پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و به شیوۀ پیمایشی و مدل تحلیل SWOC و ماتریس ارزیابی QSPM به ارائۀ راهبردهای مناسب پرداخته است.برای طراحی مدل راهبردی و تعیین رتبۀ عوامل 20 از کارشناسان و همچنین برای امتیاز دهی به عوامل 300 نفر از روستاییان در منطقۀ مورد مطالعه است به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج مدل SWOC نشان میدهد که وجود اکوسیستم مناسب در منطقه برای توسعه گردشگری، وجود داشتن چهار فصل اقلیمی در منطقه و امکان کشت در هر فصل و همچنین وجود کشاورزان پیشرو در منطقه مهمترین نقاط قوت و در مقابل ضعف بنیه مالی و اقتصادی بسیاری از روستاییان و سنتی بودن بهره برداری مهمترین نقاط ضعف داخلی برای متنوع سازی فعالیّتهای اقتصادی در منطقه مورد مطالعه میباشند. همچنین نتایج این مدل نشان میدهد که در محیط خارجی از 34 فرصت شناسایی شده، توجه مسئولین به صنایع تبدیلی و تکمیلی ، مرزنشینی و زمینه مناسب برای صادرات محصولات کشاورزی به کشورهای عراق، مهمترین فرصتهای بیرونی تأثیرگذار و در مقابل از 36 چالش و محدودیت بیرونی شناسایی شده، عوامل کلیدی مهاجرت و خروج نخبگان تحصیل کرده به تهران و استانهای همجوار، تغییر اقلیم و افزایش مخاطرات طبیعی از جمله سیل و خشکسالی مهمترین موانع بیرونی اثرگذار بر متنوع سازی فعالیّتهای اقتصادی در روستاهای منطقه مورد مطالعه است.همچنین نتایج نشان میدهد که متنوع سازی فعالیّتهای اقتصادی در روستاهای مورد مطالعه بایستی در راستای تمرکز بر قوتها و فرصتها قرار باشد.
یزدان شیرمحمدی، علی شماعی، سید اسحاق جلالیان، فرزانه رفیعی،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده
بررسی اثر شخصیت گردشگران بر انتخاب مقصد گردشگری اهمیت زیادی دارد. در این میان استفاده از مدل فرهنگی هافستد در تحلیل اثر ابعاد شخصیتی گردشگر بر قصد بازدید از طریق متغیر تجانس درکشده بسیار به درک این مسئله کمک میکند. در این پژوهش اثر بعد زنانه بودن، مردانه بودن، ابهامپذیری، ابهامگریزی فردگرایی و جمعگرایی بر قصد بازدید مورد تحلیل و تجزیه قرار گرفته است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش جز تحقیقات توصیفی و پیمایشی است. در این راستا تعداد 384 پرسشنامه در بین گردشگران از ملیتهای آلمانی، ژاپنی، فرانسوی، عرب (عراقی)، ایتالیایی،اتریشی، چینی اقامتکننده در هتلهای پنج ستارۀ پارسیان تهران توزیع و جمعآوری گردید. جهت تحلیل دادهها از شاخص معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که گردشگران برندهایی را ترجیح میدهند که با خود ادراکیشان از برند مقصد مطابقت داشته باشد. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که ابعاد شخصیتی گردشگر بر قصد بازید به واسطه تجانس درک شده برند گردشگری شهری تأثیرگذار است. ابعاد شهرت و تصویر شهر گردشگری خود بر تجانس درک شده اثر دارد، بعد مردانه بودن برند شهر گردشگری، ابهامگریزی، جمعگرایی بهصورت تعدیلگر بر تجانس درک شده برند گردشگری شهری اثرگذار است، اما بعد زنانه بودن برند شهر گردشگری بر تجانس درک شده برند گردشگری شهری اثرگذار نیست. نتایج این تحقیق گویای آن است که شهر تهران دارای برند مردانه بوده و افرادی این شهر را انتخاب میکنند که دارایی شخصیت مردانه باشند و همچنین جمعگرا و ابهامپذیر باشند. در واقع نتایج پژوهش نشان داد که در انتخاب بازارهای گردشگری برای شهر تهران باید دنبال بازارهای گردشگری بود که از نظر ویژگی مدل هافستد دارای روحیه مردانه، ابهامپذیر و جمعگرا باشد و همچنین ضروری است بر توسعه فضاهای گردشگری برای زنان توجه شود.
منصور پروین،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده
حوضه های مناطق نیمه خشک نسبت به فرایند فرسایش خاک حساس بوده و هر ساله خسارات زیادی را در این زمینه متحمل میشوند. مطالعات مورفومتریکی روش مهمی در شناسایی مناطق مستعد فرسایش بوده و به نوعی پیش نیاز ارزیابی الگوی فرسایش در حوضه های آبخیز میباشد. حوضه نیمه خشک کامیاران به دلیل تنوع لیتولوژیکی، ژئومورفولوژی متنوع، توپوگرافی ناهموار و معیشت طبیعت محور ساکنان آن در معرض خطر فرسایش خاک قرار داشته و تعیین میزان پتانسیل فرسایش خاک این حوضه، جهت مدیریت علمی و توسعه پایدار آن ضروری است. هدف پژوهش اولویت بندی پتانسیل فرسایش خاک در زیرحوضه های، حوضه کامیاران است. از نظر روش شناسی این پژوهش مبتنی بر روشهای WSA و میانگین گیری بوده که بر مبنای محاسبه و رتبه بندی پارامترهای مورفومتریک میباشد. نتایج نشان داد، که بر اساس روشهای WSA و میانگین گیری به ترتیب 53.63% و 75.91% مساحت حوضه کامیاران در پهنه های با پتانسیل فرسایش خاک زیاد قرار گرفته و نیازمند طرح های حفاظتی می باشند. روش WSA به علت مد نظر قرار دادن پارامترهای مورفومتریک مختلف و نحوه محاسبه دقیق کارایی بهتری برای مطالعات اولویت بندی فرسایش خاک دارد. زیرحوضه های واقع در نواحی شمالی حوضه کامیاران دارای پتانسیل زیاد برای فرسایش خاک بوده و زیرحوضه های واقع در نواحی جنوبی آن دارای پتانسیل کم فرسایش خاک است. به طورکلی میزان پتانسیل فرسایش خاک در زیرحوضه های کامیاران متاثر از شرایط لیتولوژیکی و ژئومورفولوژیکی زیرحوضه ها بوده و پارامترهای مرتبط با نفوذ بیشترین تاثیر را در میزان پتانسیل فرسایش خاک زیرحوضه ها دارند.
جمال الدین هنرور، سارا جلالیان،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده
مسکن به عنوان نیاز اولیه بشر و تأمین کننده حس رضایتمندی او نقش اساسی در بهبود کیفیت زندگی ایفا میکند. در این شرایط که «قرنطینه خانگی یا طرح فاصلهگذاری اجتماعی» تنها راه قطع زنجیره انتقال معرفی شده، این تحقیق به دنبال بررسی عوامل کالبدی-اجتماعی در کیفیت خانه های امروزی(شامل انواع گونههای مسکن) برای حضور طولانی مدت انسانها در شرایط قرنطینه است. در این مقاله تلاش شده است تا شاخصها و مؤلفههای کیفیت گونههای مختلف مسکن استخراج گردد و تأثیر هر یک از عوامل در تحمل شرایط قرنطینه در گونههای مختلف مسکن تهران بررسی گردد. روش بر اساس هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی و با تکنیک تطبیقی است. جهت گردآوری اطلاعات از روش اسنادی و میدانی و پرسشنامه استفاده شده است. برای تحلیل دادهها از آزمون T تک نمونهای و آزمون میانگین و جهت بررسی نرمال بودن دادهها از آزمون کولوموگروف-اسمرینوف استفاده شد. جامعه آماری تحقیق شامل ساکنان گونههای مختلف مسکن در تهران به تعداد 381 نمونه میباشد. سنجش شاخصهای تحقیق با طیف لیکرت و با میانگین مفروض 3 و تعداد 3 شاخص و 9 مؤلفه و 49 سنجه انجام شده است. این شاخصها شامل شاخصهای کالبدی، اجتماعی، فرهنگی هستند. طبق نتایج به دست آمده مجتمعهای مسکونی دارای بیشترین سطح رضایت(میانگین 4.41) از عوامل کالبدی-اجتماعی در کیفیت زندگی ساکنان گونه های مختلف مسکن در شرایط قرنطینه میباشند. میزان شاخصهای اجتماعی، کالبدی و عملکردی در مجموع برای گونهی مجتمع مسکونی وضعیت بهتری را نشان میدهند. با جمعبندی این شاخصها و بررسی کلی عوامل کالبدی-اجتماعی در کیفیت زندگی ساکنان گونههای مختلف مسکن در شرایط قرنطینه؛ مشخص شد که مسکن آپارتمانی دارای کمترین میزان رضایت(3.77) از عوامل کالبدی اجتماعی کیفیت زندگی خود در شرایط قرنطینه است. در انتهای پژوهش پیشنهاداتی برای بهبود کیفیت زندگی ساکنان گونههای مختلف مسکن در شرایط قرنطینه با توجه به ابعاد کالبدی-اجتماعی ارائه گردید.
علی موحد، حسن آهار، ایوب منوچهری میاندواب، حدیثه قیصری، عبدالباسط بزرگ زاده،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده
عدالت فضایی نقطه تلاقی فضا و عدالت اجتماعی است که به جنبه های فضایی عدالت نظر دارد، که به دنبال توزیع عادلانه منابع و فرصت های با ارزش در فضای جامعه است که می تواند تأثیرات زیادی در بهبود دورنمای زندگی در تمامی عرصه های فضایی داشته باشد. یکی از این عرصه ها سرمایه اجتماعی جامعه است که تحت تأثیر عدالت فضایی می باشد. به عبارتی عدالت فضایی می تواند در افزایش سرمایه اجتماعی جامعه تاثیر زیادی داشته باشد. هدف این تحقیق سنجش عدالت فضایی و سرمایه اجتماعی و ارتباط بین آنها در سطح محلات شهری مراغه می باشد. برای سنجش عدالت فضایی از توزیع(رویکرد توزیع فضایی) کاربری ها و برای سنجش سرمایه اجتماعی از روش پیمایشی در سطح محلات با استفاده از پرسشنامه استفاده شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد. نتایج سنجش عدالت توزیعی سرانه کاربری های نشان می دهد محلات جدیدی و حاشیه نشین به نسبت محلات بافت مرکزی و میانی شهر وضعیت نامطلوب تری دارند. به منظور ارزیابی سرمایه اجتماعی، از روش پرسشنامه استفاده شده است که به تعداد 383 پرسشنامه نسبت به جمعیت هر محله تهیه گردیده است. نتایج به دست آمده نشان دهنده پایین بودن میزان سرمایه اجتماعی در محلات جدید و حاشیه نشین می باشد و تقریبا نتایج مشابه با میزان توزیع سرانه های خدمات شهری دارند. در نهایت به منظور تحلیل ارتباط فضایی بین عدالت فضایی و سرمایه اجتماعی از روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون جغرافیایی وزنی بهره گرفته شده است. نتایج همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین توزیع فضایی سرانه های خدمات شهری و سرمایه اجتماعی ارتباط مستقیم و مثبتی وجود دارد. تحلیل رگرسیون وزنی جغرافیایی نیز این نتایج آزمون پیرسون را تأیید می کند. همچنینن نتایج رگرسیون جغرافیایی نشان می دهد که با افزایش سرانه های کاربری ها به ویژه در محلات حاشیه نشین بر میزان سرمایه اجتماعی این محلات افزوده خواهد شد.
علیرضا وثوقی امیری، روژین مرزی، مهسا بشتام، کیارش پور هژیر اردستانی، سیده سپیده قلمرو،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده
تحقیق حاضر با هدف تبیین زمینه ها و تاثیرات سازمان هایی نظیر شهرداری بر مدیریت کاربری زمین در منطقه 6 شهر تهران انجام شده است تا چگونگی تعیین و تغییر الگوهای کاربری زمین در اسناد و عوامل زمینهای موثر بر آنها را روشن سازد. از آنجائیکه رویکرد پژوهش کیفی و نوع آن مسألهمحور بود، با روش تاثیر ارگان ها و محتوای اسناد شامل طرحهای کاربری زمین شهر تهران استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان دادهاند که مدیریت کاربری زمین در شهر تهران با تعارض هایی در پهنه های فعالیت که در آنها کنشگران خصوصی و غیررسمی نقش مهمی ایفا می کنند و طی دهه های اخیر شاهد تغییرات چشم گیری در این زمینه بوده ایم و هشت عامل اصلی شامل عامل اقتصاد سیاسی ملی و محلی ، عامل ضعف در نظام درآمدی مدیریت کاربری زمین ، عامل ضعف در نظام فنی مدیریت کاربری زمین ، عامل نهادینه نشدن منافع عمومی در بخش عمومی ، عامل ضعف در نظام قانونی مدیریت کاربری زمین ، عامل بخشی نگری در مدیریت کاربری زمین ، عامل فقدان در نظام مشارکتی و عامل فقدان در بخش نظارتی نیز به عنوان عوامل موثر بر بروز این تعارضها در نظام مدیریت کاربری زمین در شهر تهران شناسائی شدهاند و همچنین کنشگران اصلی در سه دسته اصلی کنشگر رسمی و دولتی، کنشگر غیررسمی و شبه دولتی و کنشگر خصوصی دستهبندی گردیدهاند. در نهایت به بررسیتغییر روند تغییر کاربری در منطقه6 شهر تهران پرداخته شده و چالش ها و فرصت های آن ارائه میگردد. روش پژوهش حاضر به صورت تحلیلی و به کمک اس پی اس اس و روش تی تست میباشد.
وحید ریاحی، سعید نصیری زارع،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده
بررسی و ارزیابی اراضی برای افزایش تولید و بهرهوری محصول، امروزه به عنوان یکی از رویکردهای بدیل در توسعه کشاورزی مورد توجه قرار گرفته و لزوم پرداختن به این امر به ویژه در نواحی روستایی که درآمد آنان وابستگی بسیار زیادی به بخش کشاورزی دارد، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. توسعه کشاورزی از اولویتهای برنامهریزی کشاورزی بوده و لازمه چنین توسعهای، شناخت عوامل موثر و حاکم بر آن میباشد. هدف از تحقیق حاضر بررسی و سنجش قابلیتهای محیطی شهرستان طارم برای کشت زیتون و تحلیل موقعیت مکانی نواحی روستایی تولیدکننده آن بود. از این رو، از 3 پارامتر ارتفاع، جهتشیب و وضعیتشیب به عنوان پارامترهای زمینی و 3 پارامتر اقلیمی بارش، دما و رطوبت نسبی که دادههای آن از 11 ایستگاه هواشناسی، سینوپتیک و بارانسنجی با طول دوره آماری مناسب(1395- 1375) و پایه زمانی مشترک جهت پهنهبندی اقلیمی استفاده شد. نتایج نشان داد، شهرستان طارم به لحاظ قابلیت کشت زیتون در شرایط مناسبی قرار دارد، از سطح کل منطقه مورد مطالعه 21/2 درصد برای کشت زیتون مناسب بوده که عمده آنها در مناطق میانی شهرستان واقع است همچنین بیشتر نواحی روستایی تولیدکننده زیتون به لحاظ موقعیت مکانی در اراضی مناسب برای کشت زیتون استقرار یافتهاند و این نواحی به دلیل قابلیت مناسب کشت زیتون، 74/8درصد از زیتون را در شهرستان طارم تولید میکنند.
مراد کاویانی راد، افشین متقی، حسین مختاری هشی، احمد رشیدی نژاد،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده
رودخانههای بینالمللی در قالب مرز یا گذر از مرزهای ملی، بخش مهمی از روابط بینالملل را به خود معطوف داشتهاند. به ویژه اینکه، نزدیک به نیمی از جمعیت جهان در داخل حوضه این رودها، و بیش از۹۰ درصد در درون کشورهای دارنده این حوضهها، سکنا دارند. وضعیتی که با ایجاد رابطه انکارناپذیر وابستگی متقابل، منابع آب را به یک مسئله حیاتی برای این کشورها مبدل کرده است. بدین ترتیب همان طور که جمعیت و اقتصاد رشد میکنند و منابع آب ملی برای رشد و توسعه بیشتر مورد بهرهبرداری قرار میگیرند، کنش و واکنش دولتها برای سهم بیشتر از این منابع فراملی فزونی میگیرد. در این رابطه، گونه برهم کنش دولتها در بهرهبرداری از این منابع مشترک، طیف گستردهای از همکاری تا تنش و جنگ را در بر میگیرد. در برخی از مناطق جهان منابع آبی مشترک در قالب رودها در نقش عامل پیوند ملتها و دولتها عمل کردهاند. به شکلی که کشورهای ذینفع، مسیر همکاری و همگرایی در پیش گرفته و گامهای مهمی را در توسعه منطقه در قالب مدیریت بهینه بر منابع آبی مشترک برداشتهاند. به عبارتی هرچند دستیابی به همکاریهای بینالمللی راهی دراز، دیرپا و پیچیده است، اما همیشه راههای بسیاری برای دنبال شدن، قدمهای زیادی برای برداشتن و گزینههای مختلفی برای بررسی و انتخاب وجود دارند. پژوهش حاضر در قالب روششناسی توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای با بررسی وضعیت عملی دستیابی به همکاری در بخشی از رودخانه دانوب به عنوان یک الگو، به این نتیجه رسید که همکاری منحصر به توافقهای آبی نبوده و عواملی همچون نگرانیهای زیستمحیطی، امنیت منطقهای، منافع منطقهای(مانند پیوستن به سازمانها و اتحادیهها)، میانجیگری (دولتها، سازمانها و نهادهای بینالمللی) و... در این فرایند موثر هستند.
خدیجه حاجی، اباذر اسمعلی عوری، رئوف مصطفی زاده، حبیب نظرنژاد،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده
بر اثر فعالیتهای انسانی و پدیدههای طبیعی چهره زمین همواره دستخوش تغییر میباشد. بنابراین برای مدیریت بهینه مناطق طبیعی آگاهی از نسبت تغییرات پوشش/کاربری اراضی از ضروریات محسوب میشود. از این رو استخراج نقشههای کاربری اراضی بهعنوان مهمترین هدف در مدیریت پایگاه منابع طبیعی میتوانند مورد توجه قرار گیرند. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تغییرات پوشش/کاربری اراضی حوزه آبخیز روضهچای ارومیه در سالهای 1985 تا 2015 از تصاویر ماهوارهای لندست 5 و 7 و سنجندههای TM و ETM+ بهصورت نظارت شده به روش طبقهبندی شیءگرا برای سالهای 1985 و 2000 انجام شد. همچنین برای نقشه کاربری اراضی اخذ شده سال 2015 از سازمان جغرافیایی، استفاده شده است. لذا پس از انجام تصحیحات مورد نیاز در مرحله پیشپردازش، با طبقهبندی شیءگرا نقشه ارزیابی تغییرات تهیه شد. نتایج بهدست آمده نشان داد که سطح مراتع در بازه زمانی 30 سال بیشترین درصد کاربری را در بین تمام کاربریها بهخود اختصاص داده است، ولی در فاصله سالهای 1985 تا 2000 و 2000 تا 2015 سطح مراتع دارای روند کاهشی بود که بیانگر روند تخریب در منطقه از طریق جایگزین شدن مراتع متوسط- فقیر و مرتع خوب توسط کاربری زراعت دیم است. براساس ماتریس تغییرات میتوان گفت که بیشترین تغییرات افزایشی در سال 1985 تا 2000 مربوط به اراضی تبدیل یافته به زراعت دیم میباشد که افزایش سطح زراعت دیم احتمالاً بهدلیل شخم مراتع متوسط و فقیر بود در حالیکه در سال 2000 تا 2015 هم بیشترین تغییرات افزایشی باغ ناشی از زراعت آبی است. بنابراین صحت کل برای سالهای 1985، 2000 و 2015 بهترتیب برابر با 97، 90 و 96 ٪ و شاخص کاپا هم بهترتیب برابر با 91، 84 و 94 ٪ بود که نشاندهنده صحت بالای روش شیءگرا در طبقهبندی است.
نگار قاسمی، مرضیه علی خواه اصل، محمد رضوانی،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده
مطالعه میزان تغییرات و تخریب منابع میتواند در برنامهریزی و استفاده بهینه از منابع و کنترل و مهار تغییرات غیراصولی در آینده گام مهمی باشد و ازآنجا که این تغییرات در سطوح وسیع و گسترده اتفاق میافتد، بنابراین تکنولوژی سنجشازدور ابزاری ضروری و ارزشمند جهت پایش تغییرات میباشد. هدف از تحقیق حاضر، پایش پوشش اراضی شهرستان پیشوا با تکنیک سنجشازدور میباشد. بدین منظور ابتدا تصاویر ماهواره لندست مربوط به سالهای 1986، 2002 و 2018 تهیه و پس از تصحیح رادیو متریک و بررسی صحت هندسی، طبقهبندی تصاویر به روش حداکثر احتمال انجام پذیرفت و دقت طبقهبندی نیز با شاخص کاپا و صحت کلی بررسی شد. نتایج نشان داد که در طی سی و دو سال گذشته سطح اراضی بایر و زراعت آبی در منطقه کاهش و سطح کاربری های گلخانه و انسانساخت افزایش یافته است. بررسی دقت طبقهبندی تصاویر نشان داد که تصاویر مربوط به سالهای 2018، 2002 و 1986 مربوط به سنجنده های OLI، ETM و TM به ترتیب با ضریب کاپا 96/0، 80/0 و 76/0و همچنین صحت کلی 56/97، 54/86 و 86 درصد از بیشترین دقت طبقهبندی برخوردار است. بر اساس نتایج در دوره اول (1986-2002) ، 6/27 درصد از منطقه، در دوره دوم (2002-2018) 6/29 درصد از منطقه و در بازه (1986-2018) 8/31 درصد از منطقه دچار تغییرات کاربری اراضی شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد روند تغییرات در منطقه ناشی از شرایط اقلیمی از قبیل کاهش بارندگی، وقوع خشکسالی و شرایط اجتماعی نظیر افزایش جمعیت و نیاز غذایی و شرایط اقتصادی نظیر سود بیشتر با افزایش راندمان تولید است.
حسین جهان تیغ، امیر بخشی، رضوان قربانی سالخورد،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده
شناسایی موانع و الزامات سازگاری برای اجرای موفقیتآمیز روشهای سازگاری با تغییرات آب و هوایی در سطح محلی، به ویژه در جوامع روستایی کوهستانی با منابع محلی و فناوری محدود، بسیار مهم است. با توجه به اهمیت این موضوع، در پژوهش حاضر به بررسی موانع و الزامات سازگاری با تغییرات آب و هوایی در روستاهای کوهستانی پرداخته شد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری دادهها و اطلاعات پرسشنامه، مصاحبه آزاد و مشاهده محقق از منطقه مورد مطالعه بوده است. جامعه آماری خانوارهای روستایی بخش پاپی شهرستان خرمآباد میباشد (2346N=). با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونهگیری سهمیهای 330 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آمار توصیفی و آزمون رتبهای همانباشتگی نامحدود اکتشافی (روش جوهانسن)، استفاده شد. نتایج نشان داد که کشاورزان روستاهای کوهستانی منطقه مورد مطالعه با موانع سازگاری متعددی روبرو هستند که موانع نهادی، هنجاری، فناوری و اطلاعات و شناختی جدیتر بودهاند. با توجه به اینکه شرایط سازگاری یک عامل مهم برای کاهش یا از بین بردن موانع سازگاری و بهبود ظرفیت سازگاری کشاورزان با تغییرات آب و هوایی است، توسعه اقتصادی محلی، زیرساختهای محلی، فناوری تولیدی، اعطای عتبارات خرد برجستهترین الزامات سازگاری در این زمینه بودند. همچنین، به دلیل نقش موثر دولت، تعاونیها و خود روستاییان در توسعه روستایی، یک چارچوب سازگاری منطقی برای انتخاب استراتژیهای سازگاری بهینه با همکاری این سه، به عنوان اقدامات و سیاستهای سازگاری مناسب منطقهای جهت پیشنهادات تحقیق ارائه شد.
غلامعباس فلاح قالهری، فهیمه شاکری،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده
در این پژوهش با توجه به اهمیت وقوع پدیده گرمایش جهانی، نگارندگان در پی یافتن رابطهای بین شاخصهای اقلیمی و دمای بیشینه استان خوزستان میباشند تا با اتکا بر آن، گامی جهت پیشبینی و پیشاگاهی وقوع دماهای حدی در سطح منطقه برداشته شود. بدین منظور از دمای بیشینه ایستگاههای منتخب استان خوزستان و مقادیر عددی 8 شاخص حدی اقلیمی متعلق به تیم متخصص تشخیص، پایش و شاخص های تغییر اقلیم و 8 شاخص پیوند از دور در دوره آماری 2017-1987 استفاده شد. برای تحلیل روند شاخصهای حدی اقلیمی از آزمون من-کندال و برای محاسبه شیب خط روند از تخمینگر شیب سن استفاده شد. جهت آگاهی از وجود ارتباط بین شاخصهای پیوند از دور و دمای بیشینه ایستگاهها در تأخیرهای 1 تا 12 ماهه از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد اکثر شاخصهای حدی اقلیمی در دوره مورد مطالعه دارای روند معنیدار بودهاند. شاخصهای TX10 و TN10 در اکثر ایستگاهها روند منفی و شاخصهای TX90، TN90، TXx، TXn، TNx و TNn دارای روند مثبت بودهاند. نتایج همچنین نشان داد همبستگی معنیدار بین دمای بیشینه و شاخص PNA،TSA ، WHWP، WP و NAO، بیشتر از شاخصهای اقلیمی دیگر است. کلیه شاخصهای مذکور جز NAO همبستگی مثبت معنیدار با دمای بیشینه استان خوزستان دارند. شاخص PNA با تأخیر 10 ماهه بیشترین همبستگی مثبت با دمای بیشینه استان خوزستان دارد.
ابوالفضل معرفی، آرش صدری، هادی غلامی نورآباد، بهزاد سعیدی،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده
راهبرد توسعه خوشه ای
[1]، از جمله الگوهای موفق سازماندهی واحدهای کسب و کار کوچک و متوسط
[2] است که بیش از سه دهه در کشورهای مختلف، بیشترین موفقیت را در توسعه منطقه ای به همراه آورده است. این راهبرد در جهت تقویت توان رقابتی و ابزاری جهت ارتقاء رقابت پذیری در دهه 1990 توسط توسط مایکل پورتر مطرح گردید. محققان توسعه سرزمینی معتقدند شکل گیری خوشه های گردشگری، استعداد رقابت پذیری را ارتقا بخشیده و در بهبود مزیت های رقابتی و توسعه منطقه ای موثر است. از این رو دست یابی به مزایای رقابتی، خوشه های گردشگری را به یک نقطه کانونی توجه علمی و سیاست گذاری تبدیل کرده است. با این توضیحات هدف این تحقیق، بررسی و تحلیل نقش خوشه های گردشگری بر توسعه رقابت پذیری منطقه ای و با این فرضیه که به نظر می رسد هر چه شدت روابط در خوشه های گردشگری بالاتر رود، رقابت پذیری منطقه ای هم افزایش می یابد، می باشد. روش تحقیق، از نوع توصیفی-تحلیلی است و از پرسش نامه جهت جمع آوری داده ها استفاده گردیده است که پس از تایید روایی و پایایی، داده های جمع آوری شده توسط نرم افزار های
spss و
lisrel مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های تحقیق ارتباط بین افزایش شدت روابط در خوشه های گردشگری با افزایش رقابت پذیری منطقه ای تایید می نماید. همچنین عوامل موثر بر توسعه و تحریک رقابت پذیری منطقه ای را به ترتیب درجه تأثیر در قالب 4 عامل:1) روابط اجتماعی؛ 2) روابط مکانی جغرافیایی؛3) روابط اقتصادی و 4) روابط نهادی- سازمانی معرفی می کند.