29 نتیجه برای یاری
فریبا اسفندیاری درآباد، منصور خیری زاده، مسعود رحیمی،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده
سیلابها جزو فراوانترین و مخربترین بلایای طبیعی هستند که همه ساله موجب خسارات جانی و مالی سنگینی میشوند. خسارتهای سیلاب به دلیل دستکاری انسان در سیستمهای رودخانهای و ساخت و ساز در حریم رودخانهها دارای روند صعودی است. در این رابطه، یکی از مهمترین اقدامات غیرسازهای در جهت کاهش خسارات سیلاب تهیه نقشههای پهنهبندی خطر سیل و استفاده از آنها در برنامهریزیهای مکانی است. در پژوهش حاضر خطر سیلاب در حوضه آبریز نیرچای واقع در استان اردبیل مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا، از مدل HEC-HMS برای شبیهسازی بارش- رواناب و شناسایی پهنههای سیلخیز و از منطق فازی به منظور رویهمگذاری لایههای موضوعی و تهیه نقشه خط سیلاب استفاده شد. نتایج شبیهسازی نشاندهنده کارایی بالای مدل HEC-HMS در شبیهسازی بارش- رواناب حوضه آبریز نیرچای و برآورد دبیهای پیک سیلاب میباشد. تبدیل بارش به رواناب در سطح حوضه نیرچای عمدتا در کنترل ژئومورفومتری و پوشش زمین میباشد. بیشترین ارتفاع رواناب و دبیهای پیک حوضه نیرچای در زیرحوضههای بالادست است. این امر به دلیل شیب زیاد، نفوذپذیری اندک خاک، فراوانی سطوح غیرقابل نفوذ و CN بالاست. ترکیب لایههای موضوعی با استفاده از منطق فازی نشان داد که در حدود 6/8 درصد از سطح حوضه در پهنههای با خطر بسیار بالای وقوع سیلاب واقع شدهاند. این پهنهها عمدتا منطبق بر دشت سیلابی رودخانه نیرچای میباشند. این اراضی به علت کمعرض بودن دره و شیب کم همیشه در معرض سیلاب هستند. اکثر سکونتگاههای منطقه مطالعاتی در پایین دست حوضه مستقر شدهاند. این امر باعث افزایش مخاطرات ناشی از سیلاب شده است.
عباس لدنی، احمد پوراحمد، کرامت اله زیاری، رحمت اله فرهودی، سعید زنگنه شهرکی،
دوره 23، شماره 68 - ( 1-1402 )
چکیده
هدف از انجام این پژوهش، تدوین شاخصها و معیارهای حکمروایی خوب، ارزیابی وضعیت حکمروایی خوب در مدیریت یکپارچه کیش و ارائه راهکارهایی جهت ارتقاء مدیریت یکپارچه نواحی ساحلی با رویکرد حکمروایی خوب بوده است. برای تحقق این اهداف، ابتدا با تشریح ادبیات موضوع و مرور پیشینه تحقیق، الگوی مدیریت یکپارچه نواحی ساحلی با رویکرد حکمروایی خوب ارائه گردید. معیارهای اصلی در این الگو، مشارکت، قانونمداری، پاسخگویی، مسئولیتپذیری، عدالت محوری، شفافیت، کارایی و اثربخشی و اجتماع محوری بوده که هریک شامل زیرمعیارهایی است. سپس با استفاده از ابزار پرسشنامه و مصاحبه با ساکنین و متخصصین، و همچنین از طریق کاربست روش تحلیل سلسله مراتبی، وضعیت حکمروایی خوب در مدیریت یکپارچه کیش ارزیابی شد. امتیاز نهایی کیش با انجام محاسبات، 53/2 (از مجموع 5) به دست آمد که نشاندهنده وضعیت نسبتا نامناسب حکمروایی خوب در مدیریت یکپارچه کیش است. در نهایت، راهکارهایی برای ارتقاء وضعیت حکمروایی خوب در مدیریت یکپارچه کیش ارائه گردید
فریبا اسفندیاری درآباد، مرتضی قراچورلو،
دوره 23، شماره 69 - ( 4-1402 )
چکیده
با توجه به آثار و پیامدهای منفی برخاسته از پدیده فرسایش و رسوبدهی در حوضههای آبریز، تحقیق حاضر با هدف تخمین و تعیین تغییرات مکانی رسوبدهی در حوضه آبریز قرهسو واقع در استان اردبیل انجام شد. در این راستا استفاده از مقیاس زمانی ماهانه در جهت تهیه منحنیهای سنجه برآورد رسوب به عنوان اساس کار قرار گرفت. تهیه منحنیهای سنجه رسوب ماهانه بر اساس دادههای نمونه دبی جریان و دبی رسوب متناظر آن در 19 ایستگاه هیدرومتری واقع در سطح حوضه طی دوره آماری 14 ساله (سالهای آبی 1381- 1394) صورت گرفت. تمامی تحلیلهای اماری در محیط نرمافزار آماری SPSS انجام شد. همچنین نمایش تغییرات فضایی میزان رسوبدهی در سطح حوضه از طریق قابلیت سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) میسر گردید. نتایج آزمون روابط رگرسیونی مابین دبی جریان و دبی رسوب حاکی از وجود روابط نزدیک و معنیداری در مقیاس زمانی ماهانه داشت. تعمیم منطقهای این روابط برای کل حوضه نشان داد که اختلاف فصلی مشهود بوده و بالاترین و پایینترین ضریب تعیین به ترتیب به ماههای اردیبهشت (برابر با 74/0) و مرداد (برابر با 55/0) تعلق یافت. همچنین وقوع بیشترین انتقال رسوب در فصل بهار و کمترین آن در فصل تابستان مشهود بوده و اشاره به نوع رژیم بارش- رواناب حاکم بر حوضه قرهسو داشت. به لحاظ مجموع سالانه رسوبدهی، ایستگاه یامچی با 3970 تن در سال، بالاترین و ایستگاه ننهکران با با 66 تن در سال، پایینترین میزان رسوبدهی را در بین 19 ایستگاه حوضه قرهسو به خود اختصاص داد. نظر به کلاس رسوبدهی بالای ایستگاههای واقع در زیرحوضههای بالیخلی و خیاو، توصیه گردید که توجه ویژهای به حفاظت و تقویت ارکان آب و خاک و تخفیف نیروهای پیشبرنده فرسایش و تولید رسوب در حوضههای مذکور گردد.
رئوف مصطفی زاده، فریبا اسفندیاری، مهناز حمزه ای، نازیلا علایی،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده
هدف از این پژوهش، ارزیابی تغییرات زمانی پوشش گیاهی جوامع حاشیه رودخانه قرهسو استان اردبیل با استفاده از سنجههای سیمای سرزمین در یک بازه زمانی 8 ساله است که برای برنامهریزیهای حفظ اکوسیستم رودخانه و مطالعه مورفولوژی آن اهمیت است. تهیه نقشه پوشش حاشیه رودخانه قرسو از تصاویر GoogleEarth برای سالهای 2011، 2016، 2019 بهدلیل وضوح تصاویر استفاده شد. بهمنظور ارزیابی ارتباط بین سنجههای سیمای سرزمین در دورههای زمانی مورد بررسی از تحلیل همبستگی در محیط برنامهنویسی R استفاده شد. نمقدار سنجه پیوستگی سیمای سرزمین 52/91 درصد به 49/95 درصد در این منطقه طی دوره مورد مطالعه که نشاندهنده افزایش یکپارچگی و بهبود پیوستگی در سیمای سرزمین میباشد. ارزیابی تعداد لکه در تحقیق حاضر روند افزایشی را نشان داد که بیشترین مقدار برای بازه زمانی 2019 بوده است. همچنین نتایج تغییرات عرض رودخانه قرهسو نشان داد که عرض رودخانه در سال 2019 بهترتیب با حداکتر و حداقل 43/27 و 97/3 است. مقایسه مقادیر عرض رودخانه در سه دوره مطالعاتی نشاندهنده روند افزایشی در عرض رودخانه میتواند ناشی از محدود شدن عرض رودخانه توسط فعالیتهای انسانی و یا حفاظت کنارهها برای حفاظت از اراضی کشاورزی در برابر تعریض کنارهها باشد. همچنین همبستگی عرض رودخانه نشان داد که بین دوره زمانی 2019 و 2016 همبستگی 63/0 و در سطح 001/0 معنیدار میباشد. کمترین همبستگی بین دوره زمانی 2019 و 2011 با مقدار عددی 30/0 در سطح 5 درصد محاسبه شد. در حالت کلی نتایج تغییرات در جوامع حاشیه رودخانه را میتوان با پیشروی عملیات کشاورزی تا نزدیک حریم رودخانه مرتبط دانست.
دکتر محسن آقایاری هیر، دکتر حسین کریم زاده، خانم ناهید رحیم زاده،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
دسترسی نقش مهمی در توسعۀ روستایی دارد چرا که بین توسعه روستا با دسترسی به امکانات و خدمات زیربنایی رابطه معناداری وجود دارد. روستاهایی که دسترسی کمتری به خدمات ضروری و بهویژه حملونقل دارند با تنگناهای ساختاری و اجتماعی اقتصادی زیادی روبرو میشوند که خود از موانع توسعۀ پایدار روستایی است. تحقیق حاضر بر آن است تا ضمن تحلیل قابلیت دسترسی، عوامل مؤثر بر آن را موردبررسی قرار دهد. برای این منظور، روش تحقیق توصیفی- تحلیلی موردتوجه قرار دارد. جامعه آماری تحقیق روستاهای بخش مرکزی شهرستان تبریز (52 روستا) میباشد که دادههای موردنیاز برای واحد تحلیل روستا از دهیاران جمعآوری گردیده است. بعد از ارزیابی روایی بر اساس نظر متخصصان و تأیید چارچوب عملیاتی تحقیق از نظر ایشان و نیز ارزیابی پایایی پرسشنامه تحقیق، جمعآوری دادهها انجام گردید. بهمنظور تعیین روابط علتومعلولی میان شاخصهای ارزیابی قابلیت دسترسی از تکنیک دیماتل برای ارزیابی قابلیت دسترسی در روستاهای موردمطالعه از تحلیل فرایند شبکهای (ANP) و برای بررسی نقش عوامل در قابلیت دسترسی نقاط روستایی، از مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) در نرمافزار Amos.24 استفاده شد. نتیجه اولیه تحقیق تعیین قابلیت دسترسی روستاها نشان داد که روستای مایان سفلی از بیشترین میزان قابلیت دسترسی برخوردار است و نتیجه نهایی تحقیق تعیین نقش عوامل در قابلیت دسترسی روستایی است که بر اساس آن عوامل فاصله از شهر، مرکزیت خدماتی و وضعیت اجتماعی روستا بیشتر از سایر عوامل در قابلیت دسترسی مؤثر هستند.
واژگان کلیدی: قابلیت دسترسی، خدمات روستایی، تحلیل فرایند شبکهای، معادلات ساختاری، شهرستان تبریز
آقای ارسلان مهرورز، دکتر عقیل مددی، دکتر فریبا اسفندیاری، آفای مسعود رحیمی،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده
مورفولوژی کانالهای رودخانه ها از مباحث کلیدی و مورد توجه در ژئومورفولوژی، مهندسی و مدیریت رودخانه است. بخش های حاشیه ای رودخانهها به دلیل بهرهبرداری از شرایط خاص اجتماعی و اقتصادی، همواره مورد دستاندازی انسان به بستر و حریم رودخانه قرارگرفتهاند. رودخانه دره ائورت یکی از رودخانهای دائمی استان اردبیل میباشد که در طی سالهای اخیر همواره با رخداد سیلاب و تغییرات مورفولوژی مجرا مواجه بوده است. در این پژوهش مجرای رودخانه دره ائورت با استفاده از مدل رزگن در سطح یک و دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل رودخانه در سطح 1 و 2 مدل سلسه مراتبی رزگن از داده های نقشه برداری زمینی 1:2000،تصاویر ماهواره ای سنتینل 2و بازدید میدانی استفاده گردید و رودخانه دره ائورت به 4 بازه تقسیم بندی شد و سپس بر روی مجرای رودخانه 146 مقطع عرضی ترسیم گردید. جهت استخراج دقیقتر شاخص های اصلی مدل رزگن از مدل هیدرودینامیکی HEC-RAS نیز استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که بیشتر بخش های رودخانه دره ائورت دارای تیپ C6c با بستر آبرفتی است و سایر تیپ های غالب مشاهده شده در بازه های چهارگانه مورد بررسی، شامل تیپ های B6c-E6b-F6-D می باشد. همچنین نتایج بازدید های میدانی نشان دهنده تغییر نوع تیپ رودخانه دره ائورت در بازه 4 از تیپ C به تیپ F است که با توجه به این که بازسازی و احیا رودخانه در تیپ F دشوار می باشد، پیشنهاد می گردد با اعمال محدودیت هایی از تبدیل رودخانه به تیپ F جلوگیری به عمل آید.
فرانک بهدوست، دکتر کرامت اله زیاری، دکتر حسین حاتمینژاد، دکتر حسنعلی فرجی سبکبار،
دوره 25، شماره 78 - ( 7-1404 )
چکیده
امروزه باتوجه به شرایط جهانیشدن، برندسازی شهرها باتوجه به توانهای گردشگری از اهمیت بسزایی برخوردار است و اکثر مناطق با برنامهریزی در این زمینه سعی در توسعه اقتصادی و محرومیتزدایی بیشتر با استفاده از گردشگری دارند. در این پژوهش باتوجه به پتانسیلهای بالای شهر کرمانشاه در زمینه گردشگری درصدد برنامهریزی راهبردی برندسازی شهری با استفاده از گردشگری بودیم. روش پژوهش در این مطالعه توصیفی- تحلیلی و هدف آن کاربردی بود. دادهها و اطلاعات موردنیاز از منابع کتابخانهای و پیمایشی (پرسشنامه و مصاحبه) از متخصصین جمعآوری شد. تکنیک متاسوات استفاده شد که براساس رهیافت داخل به خارج و دیدگاه مبتنی بر منابع است رقابتپذیری شهرها و مناطق را فراهم میکند. شهر کرمانشاه دارای قابلیتهای بالایی برای جذب گردشگری بهمنظور رقابتپذیری شهری، منطقهای و جهانی است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد در بین قابلیت و تواناییهای شهر کرمانشاه وجود بناهای تاریخی و فرهنگی مانند طاقبستان، تکیهها، خانههای تاریخی، موزهها، نقش مرکزیت صنایعدستی، تشابهات فرهنگی با افراد ساکن عراق و ترکیه، فرهنگ، اعتقادات و آدابورسوم بهعنوان پتانسیلهای گردشگری کرمانشاه دارای چهار ویژگی (VIRO) هستند درواقع این ویژگی بیشترین میزان تناسب راهبردی با متغیرهای کلان مؤثر بر جذب گردشگر و رقابتپذیری شهری از طریق گردشگری در شهر کرمانشاه دارا بود. در بین متغیرهای کلان تأثیرگذار پاندمی کرونا، وجود تحریمها علیه ایران، تغییرات آبوهوایی و بلایای طبیعی و کمبود اعتبارات دارای بیشترین میزان تأثیر بر رقابتپذیری شهری کرمانشاه هستند باتوجه به منابع و متغیرهای کلان تأثیرگذار نقشه تناسب راهبردی ترسیم شد و راهکارهای مناسب ارائه گردید.
محمد حسن یزدانی، سمیرا سعیدی زارنجی، کامران دولتیاریان،
دوره 25، شماره 78 - ( 7-1404 )
چکیده
استراتژی توسعه شهری رویکردی نوین در برنامهریزی و مدیریت شهری است که با کاهش فقر، مشارکت شهروندی و افزایش سرمایهگذاری میتواند زمینه را برای رسیدن به توسعه پایدار شهری فراهم سازد. شهر اردبیل مانند بسیاری از شهرهای ایران با مشکلات عدیدهای از قبیل، حکمروایی نامناسب، بافتهای فرسوده، مسکن نامناسب، ضعف زیرساختها و کمبود خدمات اجتماعی - بهداشتی مواجه است که مجموع این عوامل ضرورت توجه به برنامهریزی استراتژیک را نشان میدهد. هدف این مقاله سنجش شاخصهای استراتژی توسعه شهری در شهر اردبیل میباشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر بررسیهای میدانی است. حجم نمونه با استفاده از نرمافزار Sample Power 230 نفر برآورد گردید. جهت ارزیابی نهایی و تحلیل دادهها از آزمونهای آماری T تک نمونهای و نیز از روش مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) در نرمافزار AMOS Graphics استفاده گردید. نتایج حاصل از آزمون T تک نمونهای پژوهش نشان داد وضعیت شاخصهای استراتژی توسعه شهری شامل زیست پذیری، حکمروایی مطلوب، بانکی بودن و رقابتپذیری در قلمرو موردمطالعه با میانگینهای 2/21، 2/6، 2/62، 2/15، در وضعیت قابلقبولی قرار ندارند. نتایج تحلیل عاملی مرتبه دوم پژوهش نشان داد از میان ابعاد استراتژی توسعه شهری، بُعد رقابتی بودن با بار عاملی 0/93 داری بیشترین اثرگذاری و بُعد بانکی بودن با وزن عاملی 0/62 دارای کمترین اثرگذاری در شهر اردبیل میباشند. همچنین یافتههای پژوهش نشان داد که با افزایش شاخص حکمروایی خوب شهری بُعد بانکی بودن به میزان 0/55، بُعد زیست پذیری به میزان 0/76 و بُعد رقابتی بودن به میزان 0/86 افزایش مییابد.
کیومرث خداپناه، ارسطو یاری،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده
مدیریت منابع آب در جریان تحول در شرایط و دامنه عمل خود با محدودیتها و ابعاد متعددی روبرو است. بر این اساس شناسایی عوامل مؤثر بر مدیریت پایدار منابع آب، بهعنوان اقدامی مهم جهت بهرهبرداری مطلوب از آن محسوب میگردد؛ بنابراین در پژوهش حاضر، اقدام به بررسی عوامل مؤثر بر مدیریت پایدار منابع آب بر اساس دیدگاه کشاورزان در روستاهای بخش مرکزی شهرستان اردبیل (شریف بیگلو، حکیم قشلاقی، شام اسبی، وکیلآباد، امیدچه، پیرقوام، اقبلاغ رستم خانی، قره لر و گیلانده) گردید. این پژوهش بر اساس ماهیت، توصیفی – تحلیلی از لحاظ هدف، کاربردی است و رویکرد حاکم بر آن از نوع کمی میباشد. جامعه آماری را سرپرستان خانوار بهرهبردار اراضی کشاورزی بخش مرکزی شهرستان اردبیل تشکیل میدهد. به منظور بررسی موضوع از هفت بعد در قالب 72 مؤلفه استفاده گردید. حجم نمونه 349 نفر محاسبه شد. پراکندگی تعداد نمونه در روستاها، به روش تصادفی و متناسب با تعداد سرپرست خانوار کشاورز در هر روستا بود. جهت تحلیل موضوع از مدلسازی معادلات ساختاری (Smart PLS) بهره گرفته شد. بررسی یافتهها نشان میدهد ارزیابی اولیه مدل اندازهگیری، گویای مناسب بودن مدل است. یافتهها نشان داد 68 مؤلفه دارای میزان اثرگذاری بالاتر از 0.5 بودند. نتایج مدل ساختاری بیانگر وجود رابطه ساختاری معنادار میان مدیریت پایداری و اثرات اقتصادی، اجتماعی، بهرهوری، فنی، آموزشی و نهادی است. بعد ضریب تعیین اسکوئر نشان داد، این ضریب، برای تمام بعدهای پژوهش، بالاتر از مقدار قوی یعنی 0.26 برآورد گردید. بعد ضریب تعیین برای بعد اقتصادی با 0.299 کمتر از سایر بعدها و برای بعد بهرهوری با 0.511 بیشتر سایر بعدها برآورد گردید. نتایج بیانگر این است بازبینی و تجدیدنظر در دیدگاههای مدیریتی منابع آب کشاورزی و حرکت به سمت دیدگاه فرابخشی و مشارکتی مبتنی بر مدیریت بهینه که همراه با حفظ بعدهای اقتصادی، اجتماعی و فنی، آموزشی و ... باشد، نقش اساسی در تأمین مدیریت پایدار منابع آب ایفا مینماید.