48 نتیجه برای مدیریت
سیروس رحیم زاده سیسی بیگ، علیرضا شیخ الاسلامی، کیانوش ذاکرحقیقی،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده
هدف اصلی از انجام این پژوهش، بررسی نقش سازمانهای مردم نهاد در بهبود نظام مدیریت شهری کلانشهر تهران در شش بعد کالبدی، عملکردی، اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و نهادی است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و روش جمعآوری دادهها به صورت اسنادی و پیمایشی بوده است. ابزار پژوهش پرسشنامه بوده است. جامعه آماری پژوهش شهروندان شهر تهران و تعداد نمونه 383 نفر انتخاب گردید. روش تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون T-Test و تحلیل عاملی تأییدی بوده است. نتایج حاصل حاکی از آن است که سطح معناداری در تمام ابعاد پایینتر از 05/0 است؛ بنابراین با توجه به نمرات میانگین، سازمانهای مردم نهاد در شهر تهران عمدتاً در ابعاد اجتماعی و زیست محیطی نقش بیشتر و در زمینه ابعاد اقتصادی و نهادی نقش کمتری در قالب ارتباط واسطهای بین مدیریت شهری و شهروندان ایفا کردهاند. در چارچوب روش تحلیل عاملی تأییدی، مقایسه واریانس تبیینی توسط عوامل شش گانه نشان داد که عوامل اجتماعی، زیست محیطی، عملکردی، کالبدی، اقتصادی و نهادی به ترتیب دارای بیشترین واریانس در تبیین نقش سمنها در نظام مدیریت شهری کلانشهرتهران هستند. در مجموع 20 عامل اصلی در تبیین نقش سمنها تأیید شدند؛ بنابراین مشخص شد که سمنها با توجه به اینکه با شهروندان به طور مستقیم در ارتباط هستند، میتوانند مسائل و واقعیتهای شهری را به درستی به نظام مدیریت شهری انعکاس دهند؛ برای این منظور پیشنهاد میشود که ابتدا سمنها با توجه به کارکردهای مختلفی که دارند، به سمنهای تخصصی در خصوص مسائل مختلف شهری طبقهبندی شوند و همچنین جایگاه آنها در نظام مدیریت شهری ارتقاء داده شود.
عباس لدنی، احمد پوراحمد، کرامت اله زیاری، رحمت اله فرهودی، سعید زنگنه شهرکی،
دوره 23، شماره 68 - ( 1-1402 )
چکیده
هدف از انجام این پژوهش، تدوین شاخصها و معیارهای حکمروایی خوب، ارزیابی وضعیت حکمروایی خوب در مدیریت یکپارچه کیش و ارائه راهکارهایی جهت ارتقاء مدیریت یکپارچه نواحی ساحلی با رویکرد حکمروایی خوب بوده است. برای تحقق این اهداف، ابتدا با تشریح ادبیات موضوع و مرور پیشینه تحقیق، الگوی مدیریت یکپارچه نواحی ساحلی با رویکرد حکمروایی خوب ارائه گردید. معیارهای اصلی در این الگو، مشارکت، قانونمداری، پاسخگویی، مسئولیتپذیری، عدالت محوری، شفافیت، کارایی و اثربخشی و اجتماع محوری بوده که هریک شامل زیرمعیارهایی است. سپس با استفاده از ابزار پرسشنامه و مصاحبه با ساکنین و متخصصین، و همچنین از طریق کاربست روش تحلیل سلسله مراتبی، وضعیت حکمروایی خوب در مدیریت یکپارچه کیش ارزیابی شد. امتیاز نهایی کیش با انجام محاسبات، 53/2 (از مجموع 5) به دست آمد که نشاندهنده وضعیت نسبتا نامناسب حکمروایی خوب در مدیریت یکپارچه کیش است. در نهایت، راهکارهایی برای ارتقاء وضعیت حکمروایی خوب در مدیریت یکپارچه کیش ارائه گردید
پریسا همدانی، آزیتا رجبی،
دوره 23، شماره 68 - ( 1-1402 )
چکیده
در عصر جدید و در هزاره سوم بحرانهای طبیعی واقعیتی جداییناپذیر از زندگی انسان گردیدهاند و به یکی از موضوعات مهمی که اکثر کلانشهرهای جهان با آن روبرو هستند، تبدیل شده است. با استفاده از رعایت اصول و قوانین شهرسازی و کاربرد آنها با موازین اصول مدیریت بحران تا حدودی میتوان از بحران های شهری کاست. مدیریت بحران فرایند برنامه ریزی و عملکرد می باشد که با مشاهده سیستماتیک بحران ها و تجزیه و تحلیل آن ها در جستجوی یافتن ابزاری برای کاهش اثرات بحران است. با توجه به اهمیت موضوع پژوهش حاضر در صدد است با روش توصیفی - تحلیلی عوامل موثر بر آسیب پذیری فضایی – کالبدی شهر با رویکرد مدیریت بحران در شهر رباط کریم را مورد واکاوی قرار دهد. جامعه آماری پژوهش گروه خبرگان به تعداد 20 نفر به شیوه گلوله برفی انتخاب شدند. روش تجزیه و تحلیل داده ها با مدل anp انجام گرفته است. نتایج پژوهش نشان داده است که از میان 4 عامل تأثیرگذار شناسایی شده بر آسیب پذیری شهر عامل( معیار) ، طبیعی (باامتیاز نرمال شده 0.054)، در اولویت اول، معیار کالبدی (با امتیاز نرمال شده 0.27) در اولویت دوم و معیار اجتماعی- اقتصادی (با امتیاز نرمال شده 0.08) در اولویت سوم و در نهایت معیار امداد و مدیریت (با امتیاز نرمال شده 0.09) در اولویت چهارم شناخته شدند و این معیارها به ترتیب بر آسیب پذیری شهر رباط کریم نقش دارند. براساس نتایج بدست آمده هر گونه برنامه ریزی در راستای مدیریت بحران شهر رباط کریم بایستی متکی بر عوامل طبیعی این شهر باشد.
محمدرضا هاتفی اردکانی، محمد حسین سرایی، محمد مهدی کریم نژاد، سید علی المدرسی، سعیده موِِِیدفر،
دوره 23، شماره 69 - ( 4-1402 )
چکیده
رشد سریع و گسترش افقی شهرها درایران شاید شدیدتر از بسیاری از کشورهای توسعهیافته و درحالتوسعه باشد چراکه این فرایند اکثر شهرهای تاریخی ایران را از ساختار یکپارچه شهری محروم و آنها را در برابر مشکلات خاصی برای توسعه متعادل و متوازن قرار داده است. علاوه بر این، بسیاری از اراضی، کاربریها و بافتهای قدیمی و فرسوده بهصورت دایر و بایر در داخل شهرها در کشاکش این توسعه غیراصولی و شتابزده، از جریان عمران و توسعه صحیح شهری بازمانده و اکنون بهعنوان بافتهای مسئلهدار شهری مطرح هستند. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل موثر بر توسعه درونی شهرهای مناطق خشک انجام شد پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی است. در این پژوهش به منظور گردآوری داده ها و اطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. در این پژوهش به منظور دستیابی به اهداف پژوهش از تکنیک دلفی و همچنین مدلسازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد. جامعه آماری پژوهش را کارشناسان برنامه ریزی شهری تشکیل می دادند که حجم نمونه به صورت هدفمند 30 نفر در نظر گرفته شد. یافتههای حااصل از این پژوهش نشان داد که عوامل مدیریتی، زیست محیطی، کالبدی و فضایی، اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی در توسعه درونی شهر اردکان نقش دارد.
پروین دانشور، علی اکبر تقی لو، حسن حیدری،
دوره 23، شماره 69 - ( 4-1402 )
چکیده
امروزه رشد فزاینده شهرنشینی و نبود مدیریت یکپارچه شهری منجر به ناکارامدی برنامهریزی در شهرها شده است. در این راستا، شوراهای محلی به عنوان بارزترین نهادهای محلی و مهمترین جلوههای تمرکززدایی، نماد متبلور حضور جدی مردم برای تعیین سرنوشت خویش میباشند که در صورت نهادینه شدن جایگاه آنها در ساختار حاکمیت به عنوان هماهنگ کننده دستگاههای اجرایی در این شهرها میتوانند نقش ارزندهای در توسعه امنیت پایدار شهرها داشته باشند. از اینرو، پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با استفاده از روش میدانی انجام پذیرفته است، بدین صورت که ابتدا با استفاده از مدل کوکران حجم نمونه مورد مطالعه، 354 نفر تعیین شد. در مرحله بعد بر اساس نتایج بدست آمده از پرسشنامه به تجزیه و تحلیل یافتهها با استفاده از نرمافزار SPSS پرداخته شد. نتایج مبتنی بر آزمون فریدمن نشان از آن دارد که، در بین گویههای تحقیق، گویه دوم «توسعه امنیت اجتماعی»، در رتبه اول قرار میگیرد و گویه اول «توسعه امنیت اقتصادی» در رتبه آخر قرار میگیرد. در بین گویهها، گویه دوم (امنیت اجتماعی) با امتیاز 2.90 مبنی بر اینکه نقش شوراهای محلی در توسعه امنیت اجتماعی بیشتر از سایر ابعاد است، در رتبه اول قرار میگیرد و گویه اول با امتیاز 1.98 توسعه امنیت اقتصادی در تبه آخر قرار گرفته است. همچنین آزمون t تک نمونهای نشان میدهد که سطح معنیداری آزمون کوچکتر از (05/0) میباشد و در سطح اطمینان 95 درصد، اختلاف معنادار مثبتی بین ابعاد وظایف شوراها و ابعاد توسعه امنیت پایدار شهری وجود دارد.
مهدی رازجویان، صدرالدین متولی، غلامرضا جانباز قبادی،
دوره 23، شماره 69 - ( 4-1402 )
چکیده
در شهر سرخرود گسترش جریانهای گردشگری با برنامهریزی نامناسب و ضعف زیرساختها و مدیریت گردشگری اثرات منفی زیادی از لحاظ زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی داشته است. هدف از پژوهش حاضر مدیریت یکپارچه منطقه ساحلی سرخرود با رویکرد توسعه گردشگری می باشد. تحقیق روش، توصیفی-تحلیلی بوده و روش گردآوری دادههای تحقیق در رابطه با مبانی نظری پژوهش، شناخت و تحلیل دادهها اسنادی و کتابخانهای و در رابطه با بررسی نمونه مورد مطالعه، مطالعات میدانی میباشد. جهت جمع آوری اطلاعات میدانی از ابزار پرسشنامه استفاده شده است که میان نمونه تصادفی از متخصصان شهری به تعداد 20 نفر توزیع گردیده است. جهت تجزیه و تحلیل دادههای پرسشنامه از نرم افزار Exoert Choice استفاده شده است. جهت وزندهی و رتبهبندی معیارها در وضع موجود شهر روش تحلیل سلسله مراتبی AHP استفاده گردیده است. همچنین برای بررسی رابطه میان گردشگری و مؤلفههای اقتصادی و محیطی، پرسشنامهای میان متخصصان و شهروندان سرخرود توزیع گردید و یافتههای حاصل از آن با استفاده از آزمون تاو کندال bو همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج یافتهها بیانگر آن است که از دیدگاه نیمی از مسئولین و کارشناسان دولتی، گسترش صنعت گردشگری از یک سو سبب رونق اقتصادی منطقه و از سوی دیگر سبب کاهش امنیت منطقه و آلودگی محیطزیست است. بنابراین در شرایط کنونی انگیزشی برای گسترش صنعت توریسم برای مدیران دولتی وجود ندارد؛ بدین صورت که برای جلوگیری از خلاءها و انجام فعالیتهای موازی، ارائه خدمات به گردشگران توسعه پایدار گردشگری نیازمند یکپارچگی مدیریت گردشگری و برنامهریزی مداوم در قالب سازمانیافته، مشارکتی و مردمی است.
مهدی محمدزاده مقدم، محمد معتمدی، عزت الله مافی،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی و سنجش وضعیت شهرها از منظر مولفه های مدیریت بحران شهری تدوین شده است. روش تحقیق در این پژوهش، ترکیبی از تحقیقات، کاربردی (استفاده از نتایج و خروجی تحقیق در شهر شیروان) و توسعهای میباشد؛ جامعهی آماری در پژوهش حاضر، با توجه به تعیین و دستهبندی سازمانهای مرتبط، از هر سازمان با توجه به تعداد کارمندان نسبت به درصدی که از کل جامعه آماری تشکیل دادند به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند که در مجموع تعداد 227 نفر به عنوان نمونه آماری پژوهش حاضر انتخاب شدند. در نهایت از روش نمونهگیری غیر احتمالی سهمیهای که تعداد نمونهها از قبل مشخص و از متخصصین میباش، توزیع شدند. یافته ها نشان می دهد که در کمترین و نامطلوب ترین میانگین محاسبه شده برابر با 3.57 به دوره پس از بحران و بازسازی پس از بحران ها تعلق دارد که در وضعیت رضایت بخشی قرار نداشته است نتایج بخش دوم که. مربوط به شناسایی پهنههای آسیبپذیر ناشی از مخاطرات در شهر شیروان بوده و در این بخش 12 شاخص براساس مدل FAHP مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند، که نتایج بدست آمده نشان داد، میزان آسیب پذیری در 37/5 درصد از شهر شیروان خیلی کم، 38/22 درصد میزان آسیب پذیری کم، 12/14 درصد میزان آسیب پذیری متوسط، 75/27 درصد میزان آسیب پذیری بالا و 39/30 درصد میزان آسیب پذیری خیلی بالا است. در واقع می توان گفت که میزان آسیب پذیری شهر شیروان در 75/27 درصد از شهر پایین و در 14/58 درصد از شهر میزان آسیب پذیری بالا است. در محلات مرکزی شهر به دلیل قدمت بالا، تراکم جمعیت، فرسودگی، کیفیت ابنیه پایین و ... میزان آسیب پذیری بالا است.
nk href="moz-extension://e82f9c05-bf9c-4e25-87b0-684d37ab5915/skin/s3gt_tooltip_mini.css" rel="stylesheet" type="text/css" >
همایون مولایی، منوچهر امامقلی بابادی،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده
ایران یکی از زلزله خیزترین کشورهای دنیا محسوب می شود وشهرهای آن در رابطه با این پدیده طبیعی آسیب های فراوان دیده اند.هدف از انجام این پژوهش تحلیل فضایی مدیریت بحران زلزله بوده است. .روش پژوهش کاربردی– توسعهای بوده است. محدوده پژوهش استان خوزستان و جامعه آماری شامل نخبگان حوزه برنامه ریزی شهری در استان خوزستان بوده اند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند .ابزار گردآوری داده های پژوهش پرسشنامه بوده است و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای GIS و SPSSوآنالیز Hot spot همچنین آزمون آماری خی دو بوده است . نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری نشان داد از دید افراد نمونه آماری مدیریت صحیح بحران (ساختار تشکیلات، توزیع مناسب خدمات اضطراری، نیروی انسانی، تجهیزات و نظاام اطلاع رسانی) در کاهش آسیب پذیری جانی و مالی تاثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین نتایج حاصل از آنالیز Hot spot نشان داد نقاط داغ و مستعد زلزله استان خوزستان بیشتر در شهرستان های بهبهان، مسجد سلیمان و اندیمشک قرار داشته اند.
ریحانه صالح آبادی، سیروس احمدی، افشین متقی،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده
مرزها به عنوان نقاطی که نهادهای حکومت به روشها و اشکال گوناگون قانون خود را در آن پیاده سازی مینمایند شناخته میشوند. باتوجه به اینکه جهت کنترل و مدیریت مرزها رویکردهای گوناگونی اتخاذ شده است میتوان مشاهده نمود که همچنان این موضوع در کشورهای در حال توسعه ازجمله ایران به عنوان موضوعی امنیتی نگریسته میشود و بیشترین رویکردهای مرتبط با این امر از دیدگاه امنیتی محض مورد توجه قرار گرفته است؛ در حالیکه نگاه به مرز باید به صورت چند بعدی و همه جانبه باشد. در این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این پرسشها هستیم که مدیریت مرزهای خشکی به چه صورتی میتواند انجام شود؟ و کدام یک از شاخصهای مدیریت مرزها از وزن و اهمیت بیشتری برخوردار است؟ بنابراین روش تحقیق به صورت تلفیقی و متشکل از آزمون کندال، دیمتل و روشAHP میباشد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که ما در مدیریت مرزها با پنج مؤلفه اصلی اقتصادی، فرهنگی-اجتماعی، عمرانی، امنیتی-نظامی و مدیریت تلفیقی روبرو هستیم و هر یک از مؤلفهها دارای هفت شاخص اصلی هستند. با استفاده از تکنیکهای مورد نظر میتوان بیان کرد که شاخصهایی ازجمله تعیین و مشخص نمودن فرصتها و شناسایی عوامل باروری آنها (0.1)، مطالعه و شناخت موقعیت جغرافیایی و شرایط فضایی مناطق مرزی (0.099)، تعیین و مشخص کردن تهدیدها و شناسایی ریشهها و عوامل آن (0.098) و خارج ساختن مناطق مرزی از انزوا (0.096) دارای بیشترین وزن هستند. بنابراین میتوان به عنوان نتیجه گفت که مدیریت در مناطق مرزی باید به صورت تلفیقی و ترکیبی با سایر عوامل در نظر گرفته شود.
خدیجه خطیری، ایران غازی، نعمت حسنی،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده
شناسایی میزان و روند سرمایه اجتماعی در بین مردم جامعه می تواند به شناسایی تحولات اجتماعی و فرهنگی آن جامعه کمک زیادی کند .هدف از انجام این پژوهش تبیین توسعه سرمایه اجتماعی در مدیریت بحران آب شهری با استفاده از روش تحلیل عاملی میباشد. این تحقیق از نوع کاربردی– توسعهای و روش مطالعه توصیفی- پیمایشی است. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه و جهت تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزار SPSS و آزمون آماری تحلیل اکتشافی استفاده شده است. جامعه آماری شامل مدیران بحران و آبفای کشور(تعداد 15 نفر با نمونه گیری هدفمند) ؛ همچنین کلیه ساکنین شهر کرج در فاصله زمانی 1396 - 1395 بوده است که با استفاده از جدول کوکران تعداد350 نفر به عنوان نمونه آماری برآورد گردید که از این تعداد 44.3% زن و 55.7%مرد بوده اند نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری نشان داد از دید افراد نمونه آماری میزان سرمایه اجتماعی پایین تر از سطح مطلوب بوده است. همچنین عوامل دخیل درتوسعه سرمایه اجتماعی جهت بحران کم آبی در قالب 24 متغیر احصاء و مورد سنجش قرار گرفت و نهایتا به ترتیب اولویت 5 مولفه اعتماد اجتماعی، سیاست های انگیزشی و تغییر در فضای نگرشی، زیرساخت های تعاملی و ارزشی جامعه و عمل متقابل عدم بیگانگی با دولت به عنوان عوامل موثر بر توسعه سرمایه اجتماعی در مدیریت بحران آب شهری استخراج شد.
حمید پیرعلیلو، بشیر بیگ بابایی، پرویز نوروزی ثانی،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی مسائل و مشکلات مدیریت شهری مرند و ارائه راهکارهای لازم برای بهبود وضعیت آن میپردازد. مسئله اصلی پژوهش در پی جواب به این پرسش است که از نظر مردم و کارشناسان علل مشکلات مدیریت شهری مرند چیست و با چه نقشه راهی میتوان چشمانداز مناسب برای مدیریت شهری تعریف و به آن دست یافت. این مقاله از نظر هدف کاربردی و از منظر روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است و از مدل چشماندازسازی اجتماعی Oregan استفاده شده است. مدل Oregan مدلی است برای طرحریزی فرآیند چشماندازسازی راهبردی در جوامع محلی. از جمله مهمترین مزیتهای این مدل منطبقسازی در شرایط و محیط متفاوت است. مدل Oregan از چهار گام تشکیل میشود که هر یک از گام ها براساس یک پرسش ساده بنا شده است: اکنون کجا هستیم؟ به کجا میرویم؟ کجا میخواهیم باشیم؟ چگونه آنجا برسیم؟ سپس در فواصل زمانی مختلف میتوان پایشی از وضعیت اجرا، احصاء و نواقص لازم را از بین برد. در این پژوهش بعد از تحلیل وضع موجود، با استفاده از برنامهریزی مشارکتی و ارائه پرسشنامه و دریافت نظر شهروندان و کارشناسان و تحلیل این نظرات از طریق آزمون های فریدمن و t-test یک نمونه مستقل، چشماندازهای مختلف برای شهر تعریف شده و پیامد آن راهبردهای لازم ارائه شده است. نتایج بهدستآمده، نشان میدهد به منظور رسیدن به چشم انداز مطلوب شهر باید بر روی سه اصل مدیریت مناسب شهری، پرداختن به نظر شهروندان و مشارکت اجتماعی و همچنین توسعه و عمران شهری استوار شد.
ابوالفضل قنبری،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
شوراهای اسلامی بهعنوان یکی از عناصر مهم سیستم مدیریت شهری بهعنوان نهاد، سیاستگذار، تصمیمگیر و با اندکی تسامح قانونگذار در سطح محلی مطرح است که باید برای ایفای نقش خود از جامعیت عملکردی برخوردار باشد تا بتواند وظایف سیاستگذاری و نظارتی را نسبت به تمام امور در حیطه قلمرو شهر و سازمانهای ذیربط در مقیاس محلی به انجام رساند. لذا، هدف از تحقیق حاضر سنجش میزان اثرگذاری عملکرد شورای شهر در بهبود فرآیند مدیریت و توسعهپایدار شهری در کلانشهر تبریز میباشد و از نظر هدف کاربردی، از لحاظ ماهیت و روش، توصیفی – تحلیلی و جهت جمعآوری اطلاعات از مطالعات اسنادی و پیمایش میدانی استفاده شد. جامعه آماری تحقیق، کلیه شهروندان و ساکنان بالای 18 سال کلانشهر تبریز میباشد. این شهر مطابق سرشماری سال 1395 دارای ۱۵۵۸۶۹۳ نفر جمعیت و 497898 خانوار بوده است. جهت تعیین تعداد نمونه از فرمول کوکران استفاده شد که 327 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. نحوه نمونهبرداری نیز با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای به تفکیک مناطق دهگانه انجام گرفت. همچنین جهت تجزیهوتحلیل دادهها و اطلاعات از آزمونهای تیتک نمونهای، کروسکالوالیس، تحلیل واریانس، رگرسیون و تحلیلمسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین شاخص نحوه عملکرد شوراهای اسلامی 76/2 و آمار تی آن 59/6- است که وضعیت نامطلوب عملکرد شورای شهر را نشان میدهد و عملکرد شورای اسلامی این شهر در منطقه 9 (با میانگین 80/248)، منطقه 8 (با میانگین 38/239) و منطقه 2 (با میانگین 33/204) نسبت با سایر مناطق مطلوب ارزیابی شده است. همینطور، میانگین همه شاخصهای توانمندسازی شوراهای اسلامی شهر در زمینه توانمندی شوراهای اسلامی کمتر از مطلوبیت عددی 3 بوده و آماره آنها بهصورت منفی برآورد شده است. در نهایت، عملکرد شوراهای اسلامی در بعد اقتصادی (اشتغال، درآمد و سرمایهگذاری) با اثر کلی 608/0 بیشترین تأثیر و در بعد کالبدی با اثر کلی 210/0 کمترین تأثیر را در تحقق توسعهپایدار داشته است.
واژگان کلیدی: عملکرد شورای شهر، مدیریتشهری، توسعهپایدار شهری، کلانشهر تبریز.
حسین صداقت نوری، محمدرضا پورجعفر، نادر زالی،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
این پژوهش به بررسی معیارهای مدیریت توسعه پایدار شهری در شهرهای در حال شکوفایی پیرامون کلانشهرها میپردازد. بر اساس روش تحلیل محتوا در بررسی نظریات مطرح در این حوزه، یک مدل مفهومی ویژه تدوین شده که نقش شاخصهای مختلف اثرگذار بر مدیریت توسعه پایدار شهری در شهرهای در حال شکوفایی را ارائه میدهد. همچنین، مبتنی بر روش موردپژوهی، شهر لواسان بهعنوان نمونه موردی، انتخاب شد تا درک واقعبینانهای از نقش مؤلفههای مختلف بر مدیریت پایدار شهری در شهرهای در حال شکوفایی پیرامون کلانشهرها فراهم آید. روش پژوهش مبتنی بر روشهای کمی و کیفی بوده است. بر اساس بازدید میدانی، گفتگوهای اولیه و مدل مفهومی پرسشنامههای هدفمندی تهیه گردید. جهت یافتن روابط متغیرها، برای تجزیهوتحلیل اطلاعات پرسشنامهها، از فن آماری SPSS21 و Smart-PLS استفادهشده است. 376 پرسشنامه در ارتباط با مؤلفههای مدیریت توسعه پایدار شهری تحلیل شده است. نتایج تحلیلها، نمایانگر آن است که مؤلفههای اثرگذار بر مدیریت توسعه پایدار شهری شهر در حال شکوفایی لواسان را میتوان در ابعادکالبدی- فضایی، کیفیت زندگی، مدیریت هوشمند، عدالت و برابری و حکمروایی و قانونگذاری بهینه بررسی کرد. همچنین نتایج نشان میدهد که عامل کالبدی– فضایی مهمترین معیار اثرگذار میباشد. همچنین مسیر تحلیل عاملی نشان میدهد که دستیابی به شکوفایی شهری در شهرهای پیرامون کلانشهرها از مدیریت شهری هوشمند آغاز میشود، حکمروایی و قانونگذاری مناسب در زمینه زیرساختهای کالبدی- فضایی و زیرساختهای کیفیت زندگی سبب گسترش عدالت و برابری در شهر و در نهایت منجر به شکوفایی شهری میگردد.
واژگان کلیدی: مدیریت توسعه پایدار، شکوفایی شهری، شهرهای پیرامون کلانشهرها، لواسان.
. نویسنده مسئول: pourja_m@modares.ac.ir
- امیر کاوه، - مریم کریمیان بستانی، - غلامرضا میری،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
با توسعه شهرها و افزایش جمعیت، چالشهای بسیاری ایجادشده که از مهمترین آنها، حملونقل شهری است. عدم توانایی مدیریت شهری سنتی در حل این چالش، منجر به مطرحشدن رویکردهای مختلفی از جمله حملونقل هوشمند شد. اتخاذ و اجرای چنین رویکردی در کلانشهرها، نیازمند تغییر رویکرد مدیریتی است که مدیریت یکپارچه شهری بهعنوان مهمترین آنها شناخته میشود. هدف این تحقیق، بررسی وضعیت مدیریت یکپارچه شهری و سپس تأثیر آن در تحقق حملونقل هوشمند در شهر زاهدان است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر گردآوری دادهها بهصورت میدانی از طریق ابزار پرسشنامه است. روایی ابزار مشخص و پایایی آن نیز با آلفای کرونباخ بیشتر از 70/0 تأیید شد. جامعه آماری تحقیق را کارشناسان شهری در شهر زاهدان تشکیل دادهاند. حجم نمونه برابر با 100 نفر تعیین شد. نتیجه آزمون نشان میدهد که متغیرهای مدیریت یکپارچه شهری در سطح کمتر از 05/0 معنادار هستند. از نظر جامعه آماری، 7 متغیر حکمروایی خوب، همپایایی، وحدت فرماندهی شهری، بسترسازی، تعامل، ساختار تشکیلاتی و دیدگاه سیستمی، وضعیت مناسبی نداشته و این شرایط سبب شده که شاخص مدیریت یکپارچه شهری در شهر زاهدان شرایط مطلوبی نداشته باشد. همچنین بررسی معناداری آزمون نشان میدهد که 5 متغیر حملونقل هوشمند یعنی نظارت هوشمند، پرداخت هوشمند، ثبت تخلف هوشمند، اطلاعرسانی هوشمند و مدیریت مکانیزه ناوگان در سطح کمتر از 05/0 معنادار هستند. جهت معناداری، نشانگر وضعیت نامناسب شاخص حملونقل هوشمند در شهر زاهدان است. تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای مدیریت یکپارچه شهری میتوانند بیش از 68 درصد در تحقق حملونقل هوشمند تأثیرگذار باشند و 32 درصد به عوامل دیگر وابسته هستند. متغیر حکمروایی خوب با 12 درصد و سپس دیدگاه سیستمی با 11 درصد، بیشترین تأثیر را در این زمینه دارد.
واژگان کلیدی: مدیریت یکپارچه، حملونقل هوشمند شهری، زاهدان.
خدیجه خطیری، ایران غازی، نعمت حسنی،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده
بلایای طبیعی موجب خسارات شدید مالی وجانی می شود. مدیریت بحران به معنای سوق دادن هدفمند جریان امور به روالی قابل کنترل به قصد برگرداندن امور در اسرع وقت به شرایط قبل از بحران است. لذا هدف اصلی این مقاله ارائه مدل توسعه سرمایه اجتماعی در مدیریت بحران آب شهری می باشد.روش مطالعه توصیفی- پیمایشی است. جهت گردآوری اطلاعات از مصاحبه و پرسشنامه و جهت تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزار Topsis وSPSS و روش تحلیل AHP و رگرسیون و تی استفاده شده است. جامعه آماری شامل مدیران بحران و آبفای کشور؛ همچنین کلیه ساکنین شهر کرج می باشد که تعداد384 نفر به عنوان نمونه آماری برآورد گردید.نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری نشان داد از دید افراد نمونه آماری میزان سرمایه اجتماعی پایین تر از سطح مطلوب بوده است. همچنین ارتباط بین شاخص های سرمایه اجتماعی معنادار بود همچنین نتایج مقایسه زوجی معیارهای اصلی اولویت شاخص ها را به ترتیب اعتماد اجتماعی با ضریب 443/0 ، معیار سیاست های انگیزشی و تغییر در فضای نگرشی با ضریب 355/0 ، معیار زیرساخت های تعاملی و ارزشی جامعه با ضریب 277/0 ، عمل متقابل با ضریب 0.203 چهارم و در نهایت معیار عدم بیگانگی با دولت با ضریب 199/0 اولویت پنجم را نشان داد. بررسی صورت گرفته نشان داد توانایی کشورها در رویارویی با بحران ها، ارتباط زیادی به سیاست مدیریت بحران دارند ،ارتقا سرمایه اجتماعی در جامعه و توسعه روحیه همکاری و ایجاد انگیزه مشارکت در بین مردم، یکی از راهکاری مهم تشخیص داده شده است.
محمدرضا هاتفی اردکانی، محمد حسین سرائی، محمد مهدی کریم نژاد، سید علی المدرسی، سعیده موید فر،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده
یکی از جنبه های پایداری توسعه شهری و توسعه کالبدی متوازن همسو با شرایط محیطی اکولوژیکی و اجتماعی اقتصادی است.در دهه های پایانی قرن بیستم، با وجود تلاش های بسیار در زمینه توسعه پایدار کالیدی فضایی شهرها این موضوع هنوز یکی از چالش های مهم جغرافیدانان، شهرسازان، معماران و برنامه ریزان شهری باقی مانده است. دربسیاری از شهرهای کشورهای در حال توسعه، شهرگرایی شتابان و افزایش میزان جمعیت شهرنشین، موجب تشدید مخاطرات زیست محیطی شده است.این امر در شهرهای کوچک از اهمیتی دوچندان دارد.زیرا توسعه فیزیکی کالبدی علاوه بر تغییر کاربری اراضی، تامین نیازمندی های اساسی جامعه شهری از جمله تامین آب سالم و کافی، سرانه فضای سبز، مدیریت پسماند شهری و آلودگی های زیست محیطی را با محدودیت های جدی مواجه کرده است.پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش تحلیلی است.جامعه آماری را اساتید دانشگاهی و خبرگان حوزه پژوهش در شهر اردکان تشکیل میدادند که به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند.از این رو در این پژوهش از نمونهگیری هدفمند قضاوتی(20 نفر از اساتید دانشگاهها و متخصصین عرصه پژوهش) به منظور انجام و اجرایی شدن پژوهش انتخاب شدند. در جهت دستیابی به اهداف پژوهش با استفاده از متدولوژی تحلیلی نوین مدلسازی ساختاری تفسیری(ISM) روابط بین عوامل تعیین و به صورت یکپارچه تحلیل شد. در نهایت با استفاده از تحلیل MICMAC، عوامل با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر مولفه ها،تحلیل شدند. نتایج حاصل از مدل ساختاری تفسیری عوامل موثر بر توسعه درونی شهر نشان داد که مدل بدست آمده در بر گیرنده سه سطح است و نتایج نشان داد که عوامل مدیریتی و کالبدی اساسیترین عوامل موثر بر توسعه درونی شهری است که باید در وهله اول بر آنها تاکید شود به عبارتی دیگر هرگونه اقدام برای زمینه سازی در جهت توسعه درونی شهر، مستلزم توجه به این عوامل در کنار سایر عوامل یاد شده است.
- فرهاد جودی، - رحیم سرور، سیده صدیقه حسنی مهر،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده
عملکرد مدیریت شهری از ابعاد مختلف در توسعه پایدار شهر موثر است. از جنبه های مهم و تاثیرگذار مدیریت شهری، کیفیت زندگی شهروندان در محلات مختلف است. عملکرد مدیریت در بهبود کیفیت زندگی با مشارکت مردم، تامین خدمات، شفاف سازی و... قابل تحقق است. بنابراین در این تحقیق هدف سنجش عملکرد مدیریت شهری بر کیفیت زندگی سکونتگاه های غیررسمی شهر میاندوآب است. تحقیق از نظر روش و ماهیت توصیفی-تحلیلی و جز تحقیقات ژرف نگر و کمی است. داده های از دو روش کتابخانه ای و میدانی از طریق ابزار پرسشنامه جمع آوری شد. روایی پرسش نامه از طریق جامعه نخبگان(10 نفر) تایید و پایایی آن نیز با آلفای کرونباخ بیشتر از 79/0 محاسبه شد. جامعه آماری تحقیق را شهروندان ساکن در 10 سکونتگاه غیررسمی شهر میاندوآب، 11545 نفر تشکیل دادهاند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 313 نفر تعیین شد. نتیجه آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که شاخص مدیریت شهری در سطح معناداری کمتر از 05/0 معنادار است. اختلاف میانگین برابر با 403/1- تایید کرد که شاخص مدیریت شهری برای سکونتگاه های غیررسمی شهر میاندوآب ضعیف ارزیابی می شود. همچنین مدل رگرسیونی از تاثیرگذاری شاخص مدیریت شهری در بهبود کیفیت زندگی سکونتگاه های غیررسمی با ضریب 901/0 اشاره دارد. متغیر مشارکت با 23 درصد و متغیر نظافت و بهداشت محیط با 11 درصد به ترتیب بیشترین و کمترین تاثیرگذاری را در بهبود کیفیت زندگی پیش بینی می نمایند. بنابراین وجود یک مدیریت یکپارچه شهری متشکل از مردم و مسوولان با تاکید بر شاخص های مشارکت محور و ساختاری می تواند به بهبود کیفیت زندگی محلات کمک نماید.
مهدی اصغری، زینب کرکه آبادی، عباس ارغان،
دوره 25، شماره 78 - ( 7-1404 )
چکیده
در چند دهه اخیر حکمروایی خوب شهری بهعنوان اثربخشترین، کمهزینهترین و پایدارترین شیوه اعمال مدیریت نظام پیچیده و چند سطحی امروزه شهرها مطرح شده است که محوریت این رویکرد در مدیریت شهری، بر مبنای توسعهای مردمسالار و برابرخواهانه، برای تأثیرگذاری تمامی نیروهای ذینفع و ذینفوذ در اداره امور شهرها و همچنین پاسخگویی به تمامی نیازهای این گروههاست. از طرفی دیگر زنان بهعنوان یکی از اصلیترین و تأثیرگذارترین گروهها و نیروهای اجتماعی در حیات مدنی شهرها، امروزه دارای نقشی پررنگ در مقولههای مرتبط با اداره شهرها هستند. ازاینرو هدف از پژوهش حاضر نقش حکمروایی خوب شهری در دوران کرونا و پساکرونا با توجه بهجایگاه زنان در شهر سمنان میباشد. از منظر هدف، پژوهش حاضر کاربردی بوده و با توجه به شیوه گردآوری دادهها توصیفی - پیمایشی است. برای جمعآوری دادهها و اطلاعات این تحقیق از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شهروندان شهر سمنان با جمعیت 185129 نفر بوده که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران معادل 383 نفر محاسبه شده است. جهت تجزیهوتحلیل دادهها، از آزمونهای t تک نمونهای و رگرسیون خطی چند متغیره استفاده شده و در نهایت برای تعمیم نتایج از نمونه به جامعه آماری از روش مدلسازی معادله ساختاری بهوسیله نرمافزار لیزرل استفاده گردید. نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونهای نشان داده است که مقادیر t برای هر یک از متغیرهای پژوهش با میانگینهای پایینتر از میانه نظری، بهصورت عددی منفی حاصل شده است که مشخص شده است وضعیت ابعاد حکمروایی خوب شهری در شهر سمنان و جایگاه زنان در آن در وضع مناسبی قرار ندارد. همچنین نتایج حاصل از معادلات ساختار در نرمافزار لیزرل نشان داده است که متغیر عدالت بیشترین و قویترین ارتباط را با حکمروایی خوب شهری دارد. در نهایت نیز نتیجه بررسیها نشان میدهد؛ نمیتوان به تحقق حکمروایی خوب شهری، بدون تعریف و تبیین کاربردی جایگاه ویژه زنان بهعنوان نیمی از شهروندان شهر و از اصلیترین گروههای ذینفع و ذینفوذ در اداره امور شهرها، امیدوار بود.
حدیثه قیصری، آتوسا مدیری، حسین کلانتری،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده
بازآفرینی شهری همواره دارای چالشهای اساسی در سطح کشور و بخصوص در تهران بزرگ بوده است. یکی از مهمترین مسائل وجود ذینفعان متعدد و بروز تعارضات مختلف در این امر میباشد؛ بنابراین ضروری است ذینفعان و تعارضات به وجود آمده بررسی و شناسایی گردد تا در نهایت منافع همه گروههای درگیر بخصوص شهروندان در امر بازآفرینی تأمین گردد. تعارضات ذینفعان و عدم مدیریت آن، یکی از مهمترین موانع موفقیت برنامههای بازآفرینی شهری در ایران است. از این رو، پژوهش حاضر در صدد است تا با مطالعه موردی پروژه بازآفرینی خیابان سی تیر و شارباغ در شهر تهران، بخشی از چالشهای برنامههای بازآفرینی شهری را از منظر تعارضات ذینفعان آسیبشناسی کند. مطالعه حاضر بر اساس یک روش کمی- کیفی مبتنی بر مصاحبه با 15 نفر از خبرگان مرتبط با پروژههای منتخب و تکمیل پرسشنامه توسط این خبرگان انجام شده است. مراحل تحلیلی شامل چهار مرحله «شناسایی ذینفعان هر پروژه»، «طبقهبندی ذینفعان برحسب میزان قدرت و منفعت آنها»، «شناسایی تعارضات هر پروژه» و «تحلیل نحوه تعامل ذینفعان با یکدیگر در مواجهه با تعارضات» میباشد. در این راستا، از روشهایی نظیر آزمون تی تک نمونه، ماتریس قدرت- منفعت و تحلیل شبکههای اجتماعی استفاده گردید.نتایج نشان داد که بیشتر تعارضات پروژههای بازآفرینی شهری، از نوع تعارضات منافع و تعارضات رفتاری بودند و تعداد اندکی تعارض هنجاری و تعارض شناختی نیز قابل شناسایی بود. در وهله اول، تعارضات نهادی و سازمانی و سپس تعارضات بین گروهی، از مهمترین موانع همکاری و تعامل ذینفعان در قبال یکدیگر بود. به این معنی که نهادها، تنها مایل به همکاری با نهادهای موازی یا نهادهای زیرمجموعه خود بودند؛ بنابراین ذینفعان، اغلب از الگوی اجتناب یا رها کردن تعارض برای مواجهه با تعارضات در قبال یکدیگر استفاده میکردند. عدم موفقیت برنامههای بازآفرینی شهری ایران در حلوفصل تعارضات ذینفعان، ریشه در ضعفهای ساختاری عدیدهای دارد که به رویه و شیوههای تهیه و اجرای این برنامهها مربوط میشود. لذا بایستی سازوکاری در فرایند تهیه برنامههای بازآفرینی شهری فراهم شود که در گام نخست به ماهیت پویا، چندبعدی و پیچیده تعارضات در مراحل پیش از اجرا، حین اجرا و پس از اجرای پروژه توجه شود و سپس تعارضات ذینفعان را در همان مراحل اولیه، شناسایی و کنترل نماید.
کیومرث خداپناه، ارسطو یاری،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده
مدیریت منابع آب در جریان تحول در شرایط و دامنه عمل خود با محدودیتها و ابعاد متعددی روبرو است. بر این اساس شناسایی عوامل مؤثر بر مدیریت پایدار منابع آب، بهعنوان اقدامی مهم جهت بهرهبرداری مطلوب از آن محسوب میگردد؛ بنابراین در پژوهش حاضر، اقدام به بررسی عوامل مؤثر بر مدیریت پایدار منابع آب بر اساس دیدگاه کشاورزان در روستاهای بخش مرکزی شهرستان اردبیل (شریف بیگلو، حکیم قشلاقی، شام اسبی، وکیلآباد، امیدچه، پیرقوام، اقبلاغ رستم خانی، قره لر و گیلانده) گردید. این پژوهش بر اساس ماهیت، توصیفی – تحلیلی از لحاظ هدف، کاربردی است و رویکرد حاکم بر آن از نوع کمی میباشد. جامعه آماری را سرپرستان خانوار بهرهبردار اراضی کشاورزی بخش مرکزی شهرستان اردبیل تشکیل میدهد. به منظور بررسی موضوع از هفت بعد در قالب 72 مؤلفه استفاده گردید. حجم نمونه 349 نفر محاسبه شد. پراکندگی تعداد نمونه در روستاها، به روش تصادفی و متناسب با تعداد سرپرست خانوار کشاورز در هر روستا بود. جهت تحلیل موضوع از مدلسازی معادلات ساختاری (Smart PLS) بهره گرفته شد. بررسی یافتهها نشان میدهد ارزیابی اولیه مدل اندازهگیری، گویای مناسب بودن مدل است. یافتهها نشان داد 68 مؤلفه دارای میزان اثرگذاری بالاتر از 0.5 بودند. نتایج مدل ساختاری بیانگر وجود رابطه ساختاری معنادار میان مدیریت پایداری و اثرات اقتصادی، اجتماعی، بهرهوری، فنی، آموزشی و نهادی است. بعد ضریب تعیین اسکوئر نشان داد، این ضریب، برای تمام بعدهای پژوهش، بالاتر از مقدار قوی یعنی 0.26 برآورد گردید. بعد ضریب تعیین برای بعد اقتصادی با 0.299 کمتر از سایر بعدها و برای بعد بهرهوری با 0.511 بیشتر سایر بعدها برآورد گردید. نتایج بیانگر این است بازبینی و تجدیدنظر در دیدگاههای مدیریتی منابع آب کشاورزی و حرکت به سمت دیدگاه فرابخشی و مشارکتی مبتنی بر مدیریت بهینه که همراه با حفظ بعدهای اقتصادی، اجتماعی و فنی، آموزشی و ... باشد، نقش اساسی در تأمین مدیریت پایدار منابع آب ایفا مینماید.