31 نتیجه برای ساختار
علی اصغر پیله ور،
دوره 19، شماره 54 - ( 7-1398 )
چکیده
این مقاله با هدف تبیین نابرابری و عدم تعادل در سطوح توسعه 6 شهرستان انتخابی درخراسان شمالی انجام شده است. مقاله در جستجوی پاسخ به این دو سوال است که ایا شاخصهای مکانی و غیر مکانی در نابرابری ناحیه ای چه تاثیری داشته وآیا در تاثیرگذاری برابری دارند؟ و آیا می توان بر مبنای ارزیابی شاخصها به مدلی کاربردی دست یافت؟ برای تحقق هدف و وپاسخ به سوال شاخص هایی بر مبنای میزان اهمیت وتاثیرات عوامل در دو بعد طبیعی و انسانی انتخاب و بررسی شده است.روش این تحقیق از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی و از لحاظ دستیابی به حقایق از نوع توصیفی- پیمایشی و از نظر هدف کاربردی است. تجزیه و تحلیل اطلاعات با نرم افزار SPSS وتحلیل چند معیاری و سلولی و به کمک فرمول ضریب تغییرات انجام شده است. بنابراین بادادن ضریب(ازیک تاده) به هرشاخص، عناصر تاثیرگذار وشهرستان های مستعد نابرابری تعیین شدند. نتایج با تهیه ماتریس داده ها و ارایه نقشه ها (به کمکGIS ) نشان می دهدشهرستان بجنورد با ضریب90 کانون مستعددر خراسان شمالی برای تغییرات ساختاری بوده وبیشترین ضریب تغییر به شاخصهای درصد جمعیت شهری وراه مواصلاتی مربوط می شود. نتایج دیگر پژوهش نشانگر آن است که بر اساس مدل ضریب تغییرات و تعیین z شهرستانهای استان خراسان شمالی، شهرستان بجنورد در 6 شاخص از 10 شاخص انتخابی، رتبه اوّل را داراست و مقدار z آن 8/57 است و فاصله آشکاری با شیروان به عنوان شهرستان دوّم استان با مقدار 3/54- = z دارد. یافته نهایی این تحقیق مدلسازی در تحولات و تغییرات ساختاری- کارکردی خراسان شمالی بوده که در پایان مقاله پیشنهاد شده است.
مراد کاویانی راد، افشین متقی، سید هادی زرقانی، حسن صدرانیا،
دوره 19، شماره 55 - ( 10-1398 )
چکیده
یکی از مشکلات در تجزیه و تحلیل مناسبات هیدروپلیتیک در سیستم رودخانههای بین المللی این است که عوامل یکسان میتوانند طیف متنوعی از منازعه یا همکاری ایجاد کنند و حتی یک متغیر یکسان ممکن است در هر کشور ساحلی نقش متفاوتی در ارتباط با سایر متغیرها ایفا کند؛ بنابراین شناخت متغیرها و نقشی که هر متغیر در تدوین الگوی تجزیهوتحلیل فرصتها و مخاطرهها برای کشورهایی که حوضهی آبریز مشترک با دیگر کشورها دارد، ضروری است. ایران در حوضهی آبریز هریرود با افغانستان مشترک است. قرار گرفتن این حوضه در نوار خشک و نیمهخشک جهانی سبب وابستگی ایران به آب هریرود برای تأمین نیاز آب خاور و شمال خاوری و بهویژه کلانشهر مشهد شدهاست. برنامههای توسعهای افغانستان در نظام پساطالبان سبب کاهش ورود آب هریرود به ایران شده که میتواند زمینهساز چالش در امنیت ملی ایران گردد. ازاینروی سوال پژوهش این است: متغیرها و شاخصهای تاثیرگذار در اهمیت راهبردی هریرود برای ایران کدام است؟ برای این منظور با استفاده از مطالعات کتابخانهای و میدانی ۸۶ شاخص شناسایی و در قالب نشستهای تخصصی با کارشناسان در سه گروه متغیرهای جغرافیایی ـ ژئوپلیتیکی، فنی ـ اقتصادی و سیاسی ـ اجتماعی دستهبندی شدند. پس از شناسایی مهمترین متغیرها با روش دلفی، نقش هر متغیر در تحلیل ساختاری متغیرها با نرمافزار میکمک بررسی شدهاست. نتایج حاکی از آن است که متغیر جغرافیاییـ ژئوپلیتیکی تاثیرگذارترین و تاثیرپذیرترین متغیر و شاخصهای اهمیت هریرود برای آب آشامیدنی، امنیت غذایی، امنیت منابع آبی و جایگاه افغانستان در سیاست خارجی ایران شاخصهای راهبردی در اهمیت هریرود برای ایران هستند.
محمد گل محمدی، محمد عدالت خواه، اکبر عبداله زاده طرف،
دوره 20، شماره 59 - ( 10-1399 )
چکیده
عوامل بسیاری از جمله عوامل فرهنگی وجریانها و مکاتب فکری حاکم و الگوهای شهرنشینی جهان درساختار کالبدی یک شهر تاثیرگذار باشد. ساختار کالبدی شهر برآیند تمام نیروهایی است که باعث به وجود آمدن و شکلگیری یک سکونتگاه میشود و دارای نمود عینی و ذهنی است. رشد و توسعه شهرها، براثر حوادث مختلف در تمام ادوار تاریخی، دارای افول و صعود بوده است. امروزه آگاهی از ساختار کالبدی شهر و دلایلی که در دورههای مختلف بر چگونگی گسترش فضایی آن حاکم بوده، برای کنترل گسترش آن ضرورت دارد و یکی از عوامل مهم تأثیرگذار در میزان موفقیت برنامهریزان و طراحان شهری است. این تحقیق با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل فرهنگی موثر بر ساختارکالبدی شهر با تاکید بر معماری بومی نوشته شد. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی –تحلیلی است. در جهت جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانهای و میدانی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش را کارشناسان و متخصصین معماری و برنامه ریزی شهری تشکیل میدادند که حجم نمونه 30 نفر برآورد شد. در جهت دستیابی به اهداف مدنظر در این پژوهش از تکنیک دلفی فازی و مدل BMW استفاده شد. نتایج حاصل از تکنیک دلفی فازی تایید کننده عوامل و زیرعاملهای شناسایی شده بود. نتایج منتج از مدل BMW نشان دهنده آن بود که از بین عوامل شناسایی شده عامل محرمیت با امتیاز نهایی298/0 در رتبه اول، عامل کیفیت امنیت با امتیاز نهایی 273/0 در رتبه دوم، عامل ارتباط با طبیعت و تعاملات اجتماعی با امتیاز نهایی 220/0 در رتبه سوم و عامل سلسله مراتب با امتیاز نهایی 209/0 در رتبه چهارم قرار گرفته است.
ماندانا حبیبی، دکتر حسین مجتبی زاده،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده
مرور تاریخ دوره اسلامی بیانگر این امر است که مفاهیم، ارزشها و مبانی اسلامی همواره از اصول شکلگیری شهرهای اسلامی بوده است. تجلیگاه برجسته این مفاهیم در شهرهای قرون اولیه اسلام به ظهور رسیده است. این امر سبب شد که شهر اسلامی به عنوان فضایی برای رشد و نمو دیگر مفاهیم و اصول پایهای اسلامی گردد. با این وجود با پدید آمدن تفکر مدرن و ظهور جنبشهای متعدد، شاهد آن هستیم که بسیاری از این مفاهیم با آسیبهای قابلتوجهی روبرو شدهاند. منطقه 20 شهر تهران، با توجه به سابقه تاریخی، ارزشها و عناصر موجود در خود نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف واکاوی سازوکار چگونگی اثرگذاری هریک از عناصر شهر اسلامی بر درک ساکنان این منطقه تاریخی از شهر تهران پرداخته است. برای دستیابی به این هدف، ابتدا مدل مفهومی پژوهش با استفاده از ادبیات موضوع و همچنین بستر تحقیق شکل گرفت که در آن سه بعد اصلی کالبدی، اجتماعی و ارزشی را برای شهرسازی اسلامی در نظر گرفته است. سپس در مرحله بعدی، با استفاده از پیمایش پرسشنامهای و تحلیل آن به روش مدلسازی معادلات ساختاری، چگونگی و تاثیر هریک از این عوامل با توجه به شاخصهای آنان به عنوان یافته تحقیق تبیین شد. نتایج ناشی از تحلیل یافتهها بیانگر این امر هستند که عوامل "ارزشی" بیشترین اثر را درک درک افراد از شهر اسلامی دارند، این درحالیست که عوامل "اجتماعی و مدنی" و "کالبدی" هرکدام در درجات بعدی اثرگذاری قرار دارند.
فروغ خزاعی نژاد، سکینه بیگی،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده
امروزه اغلب جمعیت دنیا در شهرها ساکن اند و شهری شدن به عنوان پدیده غالب اسکان زندگی بشر، همواره با روندی رو به رشد ادامه داشته است. اما در سال های اخیر، زندگی ساکنان شهر با مشکلات متعددی مواجه شده است. از این رو، متخصصان شهری در سراسر جهان در جستجوی راه حلی برای این وضعیت هستند. به گونه ای که نظریه ها، دیدگا هها، رویکردها و مد لهای متنوعی در این باره مطرح کرد هاند. یکی از مهمترین این رویکردها، زیست پذیری است که عموما با شاخص ها و ابعاد مختلف مورد سنجش قرار میگیرد. پژوهش حاضر با هدف تبیین رابطه بین شاخص های مختلف زیست پذیری و ماهیت آن و سنجش میزان اثرگذاری آنها بر زیست پذیری، بخش مرکزی شهر بجنورد را به عنوان محدوده مورد مطالعه انتخاب کرده است. تحقیق از نظر هدف کاربردی است و در گردآوری داده ها از دو روش کتابخانه ای و میدانی بهره گیری شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرم افزارهای مرتبط استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که اگرچه بین اکثر شاخص های مورد مطالعه این تحقیق و زیست پذیری ارتباط معناداری وجود دارد؛ شاخص های مشارکت محلی، امکانات آموزشی و امکانات تفریحی و اوقات فراغت بیشترین تاثیر را بر زیست پذیری داشتهاند. همچنین مشخص شد که بین متغیر مدت سکونت و هویت (01/0p-value = ) و مدت سکونت و مشارکت فردی (08/0p-value = ) نیز ارتباط معنادار آماری وجود دارد (در سطح اطمینان 90 درصد).
عقیل خالقی، حسین کریمزاده، کیومرث خداپناه،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده
تحقیق حاضر به تحلیل رفتار جامعه روستایی شهرستان ورزقان در قلمرو جغرافیای انتخابات پرداخته و رهیافت بهکاررفته در آن، «فضایی - رفتاری» است. تحقیق بر اساس هدف، کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری دادهها، از نوع آمیخته (طراحی اکتشافی - مدل توسعه ابزار) است. با توجه به هدف تحقیق، ابتدا با استفاده از روش کیفی از طریق روش پدیدارشناسی به درک عمیق، پیچیدگی، جزییات و بافت پدیدههای موردمطالعه پرداخته و سپس با استفاده از این شناسایی اولیه (جهت رسیدن به نتیجه قابلتعمیم)، با استفاده از مدل معادلات ساختاری به توسعه ابزار اقدام شده است. حجم نمونه فاز اول با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند، تعداد 25 نفر و برای فاز دوم تعداد 32 نفر افراد مطلع محلی است. نتایج پدیدارشناسی نشان میدهد رفتار انتخاباتی جامعه روستایی شهرستان ورزقان در سه مقوله اصلی: الف) «ویژگیهای جغرافیایی» با درونمایههای «حس مکان، تأثیر همسایگی و محلیگرایی»؛ ب) «فردی و اجتماعی» با درونمایههای «محرک اجتماعی و محرک فردی» و ج) مقوله «سیاسی» با درونمایههای «شرایط نامزدی، نقش متنفذین، گرایش سیاسی و مذهب» قابل تحلیل است. این رفتار، از نظر مقولههای «ویژگیهای جغرافیایی» و «سیاسی» با «نظریه انتخاب عقلانی» و ازنظر مقوله «فردی و اجتماعی» با «الگوی اقتصاد سیاسی - رهیافت انتخاب عاقلانه اصلاحشده»، مطابقت و همخوانی دارد. نتایج مدلسازی نیز نشان میدهد متغیر «ویژگیهای جغرافیایی» و «عوامل فردی و اجتماعی» در حد آستانه «قابلتوجه» و متغیر «عوامل سیاسی» در حد آستانه «متوسط» قرار دارند؛ آزمون کیفیت مدل ساختاری نشان میدهد «عوامل سیاسی» و «عوامل اجتماعی» دارای مقادیر «قوی» و «ویژگیهای جغرافیایی» دارای مقادیر متوسط برای تعیین قدرت پیشبینی مدل انتخاباتی است. مدل کلی مدل معادلات ساختاری نیکویی برازش مدل و قابلیتتعمیم آن را نشان میدهد.
حسین خراشادی زاده، محمد سلیمانی مهرنجانی، سیمین تولایی، رضا خیرالدین، قهرمان عبدلی،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده
بر پایه انگاره ها و پیش فرض های گفتمان «نومنطقهگرایی شهری» میان «ساختار مورفولوژیک فضایی» و «تقسیم کار فضاییِ» نظام شهری یک منطقه کلانشهری، رابطه تنگاتنگی وجود دارد و حل مسائل موجود در یکی بدون دیگری امکانپذیر نیست؛ زیرا آنها میتوانند هم در جهت تقویت و حمایت مثبت یکدیگر عمل نمایند و یا در جهت تضعیف و تبدیل به مانعی در برابر یکدیگر باشند؛ بنابراین آنچه تحت عنوان مسئله دست یابی به تعادل و یکپارچگی در ساختار فضایی و نظام عملکردی یک منطقه کلانشهری مطرح است، بدون شناخت ماهیت و روابط بین این دو امکانپذیر نیست.بررسی های تحقیق نشان می دهد، «ساختار مورفولوژیک فضایی» و «تقسیم کار فضاییِ» منطقه کلانشهری تهران در طی دهه های اخیر نتوانسته است در جهت حمایت از یکدیگر و کاهش معنادار عدم تعادل فضایی در سطح منطقه حرکت کند. بنابراین با توجه به نتایج بدست آمده در چارچوب این تحقیق می توان گفت؛ «ساختار مورفولوژیک فضایی» و «تقسیم کار فضایی» منطقه کلانشهری در طی دهه های مورد مطالعه(1345-1390) نه تنها با کاهش معنادار عدم تعادل فضایی در سطح منطقه همراه نبوده بلکه به سمت تضعیف تعادل فضایی نیز پیش رفته است.هرچند این تضعیف تعادل فضایی با شتاب کاهنده در حال حرکت است.از جمله دلالت های راهبردی چنین نتیجه ای این است که مسئله آینده منطقه کلانشهری تهران بیشتر معطوف به کانون های جمعیتی پیرامونی و ارتقاء سطح عملکردی خود شهر تهران به منظور پذیرش وظایف و نقش های فراملی و ایجاد فرصت ها و امکان های جایگزین برای نقش ها و وظایفی است که در آینده به پیرامون خود واگذار می کند. درست همان گونه که در طی سال های گذشته به تدریج بخش صنعت را به پیرامون خود واگذار و به جای آن بر خدمات تمرکز داشته است، در آینده نیز به نظر می رسد نیازمند واگذاری بخش خدمات به حوزه پیرامونی و در مقابل پذیرش بخش چهارم اقتصاد(اقتصاد اطلاعاتی و ارتباطی و فرهنگی) خواهد بود.
اسماعیل صفرعلی زاده، مجید اکبری، وحید بوستان احمدی، سید چمران موسوی،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده
توسعه پایدار شهری در گرو تأمین رفاه نسبی، مشارکت شهروندان و افزایش آگاهی اجتماعی برای همه اعضای جامعه است. هدف مقاله حاضر سنجش شاخصهای سرمایه اجتماعی و ارتباط آن با توسعه پایدار شهری در مناطق شهری اهواز میباشد. پژوهش حاضر از دید روش، توصیفی- همبستگی و از نوع پیمایشی و از لحاظ هدف کاربردی است. از منظر زمانی تک مقطعی و به طور مشخص مبتنی بر معادلات ساختاری میباشد که در سال 1397 در شهر اهواز انجام شده است. در این راستا در تبیین ادبیات و مبانی نظری از مطالعات کتابخانهای و به منظور مطالعهی نمونه موردی از روش میدانی استفاده شده است. ابزار جمعآوری دادهها به صورت پرسشنامه محقق ساخته میباشد. به منظور تجزیه و تحلیل دادههای آمار توصیفی- استنباطی، از مدلسازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تائیدی و از نرمافزارهای SPSS و Amos استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش 384 نفر از شهروندان شهر اهواز و روش نمونهگیری به صورت تصادفی بوده است. نتایج این مقاله نشان داد میزان سرمایه اجتماعی و وضعیت توسعه پایدار شهری در بین مناطق شهر اهواز متفاوت میباشد به طوری که بین سرمایه اجتماعی و توسعه پایدار شهری در کلانشهر اهواز رابطه مثبت و معناداری برقرار است. به عبارت دیگر سرمایه اجتماعی بالا در بین شهروندان شهر اهواز وسیلهای برای افزایش توسعه پایدار شهری و ابعاد ساختاری شهر اعم از اقتصاد، اجتماع، نهادها، فضا و محیط زیست میباشد. دلالتهای این تحقیق مبنی بر ارتباط وثیق بین سرمایه اجتماعی با توسعه پایدار شهری، لزوم توجه به مؤلفههای سرمایه اجتماعی و اتخاذ سیاستهایی برای حفظ، تقویت و ارتقای سرمایه اجتماعی در راستای تضمین توسعه پایدار شهری در فضای جغرافیایی شهر اهواز را دو چندان مینماید.
سید مصطفی حاج آقا میر، حمیده رشادتجو، عطاءالله ابطحی، سید رضا صالحیامیری، فاطمه عزیزآبادی فراهانی،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده
یکی از عمده ترین روشهای حفظ سنت و ارزشهای گذشته برای نسلهای آتی، نگهداشت فرهنگ جامعه است که میتوان با رونق گردشگری در شهرها، این مسئله را مورد توجه قرار داد. هدف از انجام پژوهش حاضر ارایه مدلهای الگوی مطلوب توسعه گردشگری فرهنگی در ایران میباشد. در بخش کمّی این پژوهش از لحاظ کنترل متغیرهای مورد مطالعه، از نوع غیرآزمایشی، از لحاظ راهبردی پیمایشی و از جهت ماهیت این پژوهش کاربردی است. در رابطه با روش پژوهش درپی شناخت روابط بین گردشگری فرهنگی و عوامل موثر برآن با استفاده از دستگاه معادلات ساختاری است. ماهیت تحقیق از نوع تحقیقات علی- ارتباطی می باشد. باتوجه به کاربرد مدلیابی معادلات ساختاری برای بررسی و تحلیل مدل مفهومی تحقیق، روش این تحقیق همبستگی و از نوع تحلیل ماتریس واریانس- کوواریانس میباشد. جامعه آماری در بخش کمی، کلیه کارکنان و مدیران سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری بود. در بخش کمی، روش نمونه گیری به صورت طبقه ای است. برای تعیین حجم نمونه مورد مطالعه از فرمول کوکران استفاده شد. براین اساس 383 نمونه برآورد شد. ابزار این تحقیق یک پرسشنامه محقق ساخته بود. برای تعیین روایی و اعتبار پرسشنامه از اعتبار محتوایی و همچنین روایی سازه جهت تعیین اعتبارسنجی پرسشنامه استفاده گردید. پایایی تحقیق با استفاده از آزمون کرونباخ آلفا، استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل بخش کمی نشان داد که شاخص های اجتماعی دارای بیشترین تاثیر در بین شاخص های پیشبرنده گردشگری فرهنگی در کشور میباشند.
هادی نقیبی، عادل شری زاده،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده
امروزه گردشگری به عنوان یکی از مؤلفههای کلیدی، نقش ویژهای در توسعه جوامع و کشورها ایفا میکند. در این میان، گردشگری شهری به عنوان یکی از بخشهای مهم صنعت گردشگری، جایگاه ویژهای در زمینه بهبود توسعه اقتصادی و فرهنگی شهرها یافته و به یکی از مهمترین صنایع ارزآور و درآمدزا تبدیل شده است، اما توسعه این صنعت در شهرها با چالشها و مشکلاتی رو به رو است؛ این امر نیازمند یک برنامهریزی نوین و یکپارچه برای استفاده از فرصتها و مواجهه با چالشهای پیش رو است. آیندهپژوهی میتواند در برنامهریزی برای توسعه گردشگری شهری و ترسیم آینده مطلوب گردشگری قدم بسیار مؤثری بردارد و با ارائه راهکارهای مناسب، از بروز چالشها و تحقق آینده نامطلوب جلوگیری کند. این پژوهش نیز در راستای این هدف گام برداشته است. در پژوهش حاضر با استفاده از تکنیک دلفی تعداد 36 عامل به عنوان عوامل اولیه تأثیرگذار بر روند آینده توسعه گردشگری شهری خوی شناسایی شدند، سپس روش تحلیل ساختاری با بهرهگیری از نرمافزار میک مک برای استخراج عوامل کلیدی به کار گرفته شد که در نتیجه، 12 عامل به عنوان عوامل کلیدی انتخاب شدند. در ادامه، برای هر کدام از عوامل کلیدی وضعیتهای محتمل تعریف شد، در مرحله بعد، برای سنجش تأثیرگذاری وقوع وضعیتهای هر یک از عوامل بر وقوع یا عدم وقوع وضعیتهای عوامل دیگر، ماتریسی به ابعاد 33×33 طراحی و در اختیار خبرگان قرار گرفت، در نهایت برای تدوین سناریوهای محتمل و شناسایی سناریوهای مطلوب، دادههای این ماتریس وارد نرمافزار سناریوویزارد شدند. نرمافزار سناریوویزارد نیز با انجام تحلیلهای مورد نیاز، 1406 سناریوی ضعیف، 4 سناریوی قوی و 13 سناریوی باورکردنی را گزارش داد. بررسی سناریوهای باورکردنی حاکی از سیطره نسبی وضعیتهای ایستا، بحرانی و نامطلوب بر وضعیتهای مطلوب و ایدئال است. به غیر از سناریوی اول که دارای ویژگیهای مطلوب و رو به پیشرفت است، بقیه سناریوها آینده مطلوبی را برای توسعه گردشگری خوی در ذهن متبادر نمیکنند.
بهروز هاشمی، فرزانه ساسان پور، علی موحد، حبیب اله فصیحی،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده
با رشد یکباره جمعیت و توسعه شهرنشینی از قرن گذشته، پیچیدگی و درک سازمان فضایی شهر و همچنین امکان پیش بینی وقایع شهری در فضاهای آن سخت و در بعضی مواقع غیرممکن گردیده است. کلانشهر کرج ازجمله کلانشهرهای ایران است که با رشد سریع جمعیت مواجه بوده و این مسئله باعث پیچیدگیهای فضایی در آن شده و درنتیجه موجب پیچیدگی شناخت و تحلیل سازمان و ساختار فضایی آن و تأثیر مؤلفه های زیست پذیری از این نظام فضایی شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر شناخت نقش و تأثیر سازمان یابی فضایی شهر کرج بر زیستپذیری هسته های آن است. روش پژوهش بهصورت کمی و از نوع توصیفی-اکتشافی است. محدوده موردمطالعه پژوهش کلانشهر کرج و هسته های اصلی آن بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شهروندان ساکن در محدوده هسته های فرعی شهر کرج است. حجم نمونه آماری به تعداد 378نفر به دست آمد. دادههای مورداستفاده در پژوهش حاضر به روش کتابخانهای و میدانی گردآوریشده است. روش تجزیه وتحلیل دادههای بهدستآمده با استفاده از روش آمار فضایی، چیدمان فضایی، روش T-Test و آزمون فریدمن بوده است. نتایج بهدستآمده حاکی از آن است که سازمان و ساختار فضایی کلانشهر کرج درگرو همپیوندی و اتصال برخی مسیرهای اصلی، شکل گیری هسته های فرعی بهدوراز هسته های اصلی و درنتیجه انتقال کاربریهای فعالیتی و خدماتی از مرکز به سمت هسته های پیرامونی است. این امر باعث شده است که زیست پذیری در هسته های اصلی تحت تأثیر قرار گیرد. کاهش زیست پذیری در ابعاد مختلف فیزیکی، اجتماعی، اقتصادی و محیطی رخداده است که بعد محیطی و اقتصادی کمتر از دو بعد دیگر تحت تأثیر قرارگرفتهاند؛ بنابراین میتوان نتیجه گیری کرد که سازمان فضایی شهر کرج بر روی زیست پذیری آن تأثیرگذار بوده است.
محرم یوسفی، علیرضا استعلاجی، آقای ناصر فلاح تبار،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده
موضوع زمین و چگونگی به کارگیری آن همواره موضوع و بستر اصلی برنامهریزی شهری بوده است و ارزیابی و ساماندهی فضایی - مکانی کاربریها و عملکردهای شهری، از مهمترین و تاثیرگذارترین محورهای توسعه پایدار شهری است. هدف این پژوهش ارزیابی کمی و کیفی ساختار شهری با رویکرد توسعه پایدار در شهر اردبیل است. روش این تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و بدین منظور سه شاخص ظرفیت، سازگاری و عدالت اجتماعی در راستای توسعه پایدار به کار گرفته شده است. در مرحله اول ارزیابی کمی کاربریهای موجود و تحلیل شاخص ظرفیت، در مرحله دوم، ارزیابی کیفی کاربریها از لحاظ سازگاری با به کارگیری ماتریس سازگاری و تحلیل شاخص عدالت اجتماعی با مدل نزدیکترین همسایه و مدل SWOT انجام گرفت. نتایج تحلیل کمی و کیفی، نشان می دهد اغلب کاربریها با کمبود مواجه اند. همچنین، بیشترین میزان ناسازگاری در کاربری کارگاهی و بعد از آن، اداری، مسکونی و آموزشی است. این وضعیت بیان کننده بیتعادلی و ناهماهنگی بین کاربری هاست که از عدم دقت نظر کافی برنامه ریزان شهری ناشی می شود.
حامد بنی عامریان، علیرضا عندلیب، لعلا جهانشاهلو،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده
بازآفرینی شهری به عنوان رویکردی جامع در خصوص احیاء مراکز تاریخی، علیرغم حفظ ویژگی های اصلی فضایی به دنبال ارتقاء کلیه کیفیت های مکان تاریخی بوده و سعی در نقش انگیزی محرکهای توسعه در فرایند بازآفرینی تاریخی دارد. پژوهش حاضر با هدف شناخت مؤثرترین مؤلفههای بازآفرینی محرک توسعه مراکز تاریخی به دنبال انطباق روابط میان معیارها بر هسته تاریخی شهر کرمانشاه بوده است. روش تجزیه و تحلیل دادگان در این پژوهش از نوع کمی بوده و مؤلفههای چارچوب نظری در قالب یک پرسشنامه محقق ساخت با سؤالات بسته، در معرض اعتبارسنجی خبرگان مسلط بر بافت قدیم شهر کرمانشاه (به تعداد 15 تن و به صورت هدفمند و در دسترس) قرار گرفته است. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ و توسط نرم افزار SPSS، بررسی گردیده و مقدار 76/0 نشانه قابل قبول بودن میزان پایایی است. همچنین انطباق مؤلفهها بر بافت مورد مطالعه، به کمک نرم افزار رپید ماینر، در قالب دو درخت تصمیم گیری ترسیم، و رتبه اهمیت مؤلفهها استحصال گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که هسته مرکزی بافت تاریخی کرمانشاه، به دلیل حجم بالای تخریب کالبدی نیازمند شکل گیری ساخت و ساز جدید در عین توسعه زیرساختها بوده و عمده کارکردهای موجود، نیازمند بازتولید هویت تاریخی می باشند. همچنین زمینه برای تزریق پروژه پرچم در ترکیب با توسعه دسترسیها و زیرساختهای شبکه محلی به منظور تغییر روحیه مکان الزامی به نظر می رسد. ازدیگر نتایج آن که محرکهای توسعه می بایست نقش هسته تاریخی را در کلیت شهر، تعریف و تدقیق نموده و آن را به مثابه محرک توسعه، به بافت پیرامون در یک شبکه همپیوند متصل سازند. نتایج تطبیق مدل مفهومی پژوهش بر هسته تاریخی کرمانشاه، تأیید می نماید که معیارهای اصلی مدل، تا حدود زیادی قابلیت انطباق بر مرکز تاریخی شهرهای ایرانی را دارند.
آقای حمید فخیم زاده، دکتر هادی سروری، دکتر محمدهادی مهدی نیا، دکتر مهدی محمودزاده واشان،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده
شهر نیازمند ایجاد برند شهری و اتخاذ راهبردهای متناسب با گستره ذینفعان به ویژه گردشگران است لذا طرح های توسعه شهری در نوع جهت گیری های برند شهر موثر هستند. از این رو، این مقاله قصد دارد تا پس از شناسایی مولفه های تاثیرگذار مدل معادلات ساختاری پژوهش را در جهت رتبه بندی مولفه ها ایجاد و با ماتریس فورنل و لارکر همبستگی بین مولفه ها را بررسی نماید. مقاله حاضر از نوع کاربردی و جمع آوری داده ها با روش پژوهش ترکیبی همگرا، از طریق مطالعات کتابخانه ای، پرسش نامه محقق ساخته و مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام گرفت. قلمرو مطالعاتی، شهر بیرجند و نمونه آماری در بخش کیفی با روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی، 19 نفر از خبرگان شهری و در بخش کمی با روش نمونه گیری تصادفی ساده، 381 گردشگر بودند. یافته های مصاحبه ها مشخص کرد در برندسازی شهر بیرجند باید به غلبه نقش نظامی- دانشگاهی شهر بر جنبه تاریخی شهر، اقتصاد خدماتی شهر، سرمایه های فرهنگی و هنرهای در حال فراموشی، مهاجرت و اجرای پروژه های پیشران و محرک توسعه توجه گردد. هم چنین مدل پژوهش نشان داد در راستای تحقق برنامه های برندسازی شهری، طرح های توسعه شهری بر مولفه های تصویرذهنی و منظر بیشترین اثر مثبت را دارند. همبستگی بین مولفه ها نیز نشان داد بیشترین ارتباط بین مولفه های تصویر ذهنی و منظر به میزان 0.66 می باشد.
دکتر محسن آقایاری هیر، دکتر حسین کریم زاده، خانم ناهید رحیم زاده،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
دسترسی نقش مهمی در توسعۀ روستایی دارد چرا که بین توسعه روستا با دسترسی به امکانات و خدمات زیربنایی رابطه معناداری وجود دارد. روستاهایی که دسترسی کمتری به خدمات ضروری و بهویژه حملونقل دارند با تنگناهای ساختاری و اجتماعی اقتصادی زیادی روبرو میشوند که خود از موانع توسعۀ پایدار روستایی است. تحقیق حاضر بر آن است تا ضمن تحلیل قابلیت دسترسی، عوامل مؤثر بر آن را موردبررسی قرار دهد. برای این منظور، روش تحقیق توصیفی- تحلیلی موردتوجه قرار دارد. جامعه آماری تحقیق روستاهای بخش مرکزی شهرستان تبریز (52 روستا) میباشد که دادههای موردنیاز برای واحد تحلیل روستا از دهیاران جمعآوری گردیده است. بعد از ارزیابی روایی بر اساس نظر متخصصان و تأیید چارچوب عملیاتی تحقیق از نظر ایشان و نیز ارزیابی پایایی پرسشنامه تحقیق، جمعآوری دادهها انجام گردید. بهمنظور تعیین روابط علتومعلولی میان شاخصهای ارزیابی قابلیت دسترسی از تکنیک دیماتل برای ارزیابی قابلیت دسترسی در روستاهای موردمطالعه از تحلیل فرایند شبکهای (ANP) و برای بررسی نقش عوامل در قابلیت دسترسی نقاط روستایی، از مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) در نرمافزار Amos.24 استفاده شد. نتیجه اولیه تحقیق تعیین قابلیت دسترسی روستاها نشان داد که روستای مایان سفلی از بیشترین میزان قابلیت دسترسی برخوردار است و نتیجه نهایی تحقیق تعیین نقش عوامل در قابلیت دسترسی روستایی است که بر اساس آن عوامل فاصله از شهر، مرکزیت خدماتی و وضعیت اجتماعی روستا بیشتر از سایر عوامل در قابلیت دسترسی مؤثر هستند.
واژگان کلیدی: قابلیت دسترسی، خدمات روستایی، تحلیل فرایند شبکهای، معادلات ساختاری، شهرستان تبریز
مهرداد محمدپور شاطری، هوشنگ تقی زاده، سحر خوش فطرت،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده
پدیده فقر واقعیتی اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است که از دیر باز از بزرگترین مشکلات انسان بوده است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر فقر و بررسی ارتباطات درونی و سطح بندی ابعاد آن با رویکرد ساختاری تفسیری، در کمیته امداد امام خمینی (ره) شهرستان تبریز انجام شده است. در این راستا، بر اساس عوامل استخراج شده از ادبیات، پرسشنامه تدوین شده است. در این مرحله 41 شاخص به عنوان مهمترین شاخصهای موثر بر فقر در کمیته امداد امام خمینی (ره) شهرستان تبریز انتخاب گردیده است؛ که پس از اخذ روایی و پایایی مناسب برای پرسشنامه، در بین نمونه آماری پخش شده است. پس از توزیع پرسشنامه، از روش تحلیل عاملی جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و تقلیل متغیر ها به ابعاد استفاده گردیده است. نتایج به دست آمده از تحلیل عاملی نشان داد که در حدود 3/68 درصد کل واریانس متغیر ها توسط 14 عامل قابل توجیه است و حدود 7/31 درصد واریانس به وسیله متغیرهای دیگری توضیح داده می شود که اندازه گیری نشده است. در نتیجه 14 عامل به عنوان مهمترین عوامل موثر بر فقر شناسایی شده است. این 14 عامل به ترتیب اهمیت عبارتند از: 1- اقتصادی؛ 2- اجتماعی؛ 3- فردی؛ 4- حقوقی؛ 5- خانوادگی؛ 6- محیطی؛ 7- سیاسی؛ 8- مدیریتی؛ 9- فرهنگی؛ 10- برون مرزی؛ 11- امنیتی؛ 12- علمی؛ 13- سازمانی؛ 14- جغرافیایی. در انتها، ارتباطات درونی بین عوامل و سطح بندی عوامل موثر بر فقر با ارایه الگوی توسعه یافته ساختاری-مقایسه ای (ISM) مورد بررسی قرار گرفته است.
لیلا مشکانی، جمیله توکلی نیا، محمد تقی رضویان،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده
محمدرضا هاتفی اردکانی، محمد حسین سرائی، محمد مهدی کریم نژاد، سید علی المدرسی، سعیده موید فر،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده
یکی از جنبه های پایداری توسعه شهری و توسعه کالبدی متوازن همسو با شرایط محیطی اکولوژیکی و اجتماعی اقتصادی است.در دهه های پایانی قرن بیستم، با وجود تلاش های بسیار در زمینه توسعه پایدار کالیدی فضایی شهرها این موضوع هنوز یکی از چالش های مهم جغرافیدانان، شهرسازان، معماران و برنامه ریزان شهری باقی مانده است. دربسیاری از شهرهای کشورهای در حال توسعه، شهرگرایی شتابان و افزایش میزان جمعیت شهرنشین، موجب تشدید مخاطرات زیست محیطی شده است.این امر در شهرهای کوچک از اهمیتی دوچندان دارد.زیرا توسعه فیزیکی کالبدی علاوه بر تغییر کاربری اراضی، تامین نیازمندی های اساسی جامعه شهری از جمله تامین آب سالم و کافی، سرانه فضای سبز، مدیریت پسماند شهری و آلودگی های زیست محیطی را با محدودیت های جدی مواجه کرده است.پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش تحلیلی است.جامعه آماری را اساتید دانشگاهی و خبرگان حوزه پژوهش در شهر اردکان تشکیل میدادند که به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند.از این رو در این پژوهش از نمونهگیری هدفمند قضاوتی(20 نفر از اساتید دانشگاهها و متخصصین عرصه پژوهش) به منظور انجام و اجرایی شدن پژوهش انتخاب شدند. در جهت دستیابی به اهداف پژوهش با استفاده از متدولوژی تحلیلی نوین مدلسازی ساختاری تفسیری(ISM) روابط بین عوامل تعیین و به صورت یکپارچه تحلیل شد. در نهایت با استفاده از تحلیل MICMAC، عوامل با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر مولفه ها،تحلیل شدند. نتایج حاصل از مدل ساختاری تفسیری عوامل موثر بر توسعه درونی شهر نشان داد که مدل بدست آمده در بر گیرنده سه سطح است و نتایج نشان داد که عوامل مدیریتی و کالبدی اساسیترین عوامل موثر بر توسعه درونی شهری است که باید در وهله اول بر آنها تاکید شود به عبارتی دیگر هرگونه اقدام برای زمینه سازی در جهت توسعه درونی شهر، مستلزم توجه به این عوامل در کنار سایر عوامل یاد شده است.
محمدرضا حیدری، مهرداد صادقی ده چشمه، علی رشیدپور،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده
هدف از انجام این تحقیق ارائه الگوی گردشگری مذهبی با تکیه بر هنر تعزیه در کاشان بر اساس مدلسازی معادلات ساختاری، برمبنای رویکرد آمیخته اکتشافی است. در بخش کیفی، از روش پدیدارشناسی و در بخش کمی از روش توصیفی، همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه آماری این تحقیق در بخش کیفی مشتمل بر اساتید وخبرگان گردشگری وتعزیه کاشان بود که پس از 15 مصاحبه اشباع حاصل شد. به منظور بررسی روایی داده های کیفی از روایی سازه، بیرونی، توصیفی و تفسیری و به منظور بررسی قابلیت اعتماد از رویکرد سه گانه رائو و پری(2003) استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق کیفی 11 بعد اقتصادی، راهبردی، توسعه، پژوهشی، سازمانی، فنی، محتوایی، زیست محیطی، قانون گرایی، فرهنگی و تبلیغاتی استخراج شد . پس از بررسی استخراج مؤلفه ها، بخش کمی تحقیق بررسی شد که برای بررسی روایی از روایی عاملی و محتوایی استفاده گردید، قابلیت اعتماد پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شد که ابعاد از پایایی لازم برخوردار بودند و با روش نمونه گیری تصادفی ساده 214 نمونه به روش در دسترس انتخاب شد. داده های حاصل از پرسشنامه ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی شامل معادلات ساختاری و از طریق نرم افزارهای اس پی اس اس 22 و لیزرل 9/18 و وارپ پی ال اس 5 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که بیشترین تاثیر بعد اقتصادی(ضریب تأثیر 86/0) پس از آن بعد فرهنگی با (79/0) و بعد راهبردی با (78/0) تأثیرگذارند.
دکتر طاهر پریزادی، دکتر علی شماعی، آقای فرهاد خدابخشی،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده
رشد شتابان جمعیت تهران و نیاز روافزون به زمین برای پاسخگویی به نیازهای سکونت، فعالیت، خدمات شهری و مانند آن، سبب پیشروی شهر در زمینهای حریم و تغییر چشمگیر و سریع کاربری این زمینها شده است. هدف این مقاله بررسی این تحولات و آینده نگری آن در حریم منطقه 22 شهرداری تهران است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و ماهیتی کاربردی دارد. اطلاعات مورد نیاز از منابع اسنادی و کتابخانه ای به دست آمده و به استناد آنها روند تغییرات و وضعیت موجود به شکل کیفی و توصیفی، تحلیل شده است. برای شناسایی پیشرانهای تغییرات آینده، مدل -تفسیری ساختاری در نرم افزار میکمک اجرا گردیده است. در این راستا، با مراجعه به ادبیات تحقیق، تمامی کاربریها و فعالیتهای حریم شهرها (64 کاربری و فعالیت) استخراج و فهرست شده و با اجرای روش دلفی با شرکت 8 نفر خبره مسائل حریم، 25 کاربری محتمل تعیین شده اند و پس از تکمیل ماتریس مربوط با درج نزدیک ترین عدد صحیح به میانگین ارزیابی خبرگان، خروجی نرم افزار مبنای تحلیل قرار گرفته است. یافته ها نشان دادند که پیش از تشکیل منطقه 22 شهرداری در سال 1371، محدودی شهری منطقه یادشده که حریم وقت شهر بوده، بر مبنای طرح جامع و طرحهای بالادستی دیگر، به سرعت با استقرار کاربریهای بزرگ مقیاس فراشهری چون کاربریهای ورزشی، پژوهشی- آموزشی، تفریحی و نظامی و نیز کاربریهای مجموعه های شهرکی و سکونتگاهی از حالت زمینهای کشاورزی و بایرخارج شده و پس از این سال نیز با شهرک سازی، توسعه فضاهای سبز و تفریحی، کاربریهای نظامی، پژوهشی- آموزشی و توسعه راهها بقیه فضاهای خالی ، تغییر کاربری داده اند. تحلیل پیشرانها نیز نشان داد که در آینده، از مجموع 25 کاربری محتمل، جنگل کاری، طبیعت گردی، ویلاسازی، احداث بوستان، فروشگاههای بزرگ، اماکن نظامی، اماکن ورزشی و کاربری حمل ونقل، بیشترین تاثیر را بر تغییرات ساختاری-کالبدی حریم خواهند داشت.