89 نتیجه برای شاخص
دکتر ساجده کریمی کندزی،
دوره 23، شماره 69 - ( 4-1402 )
چکیده
تلاشهای بسیاری برای برطرف ساختن اثرات منفی گسترش پراکنده شهرها به عمل آمده که میتوان به «رشد هوشمند» به عنوان یک استراتژی در جهت پایداری شهری اشاره کرد. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی میزان تاثیرپذیری رشد شهر هوشمند از پارامترهای اقتصادی و اجتماعی در شهر اصفهان می باشد. پژوهش حاضر از نظر نوع تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و از نظر هدف، کاربردی-توسعهای است. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر جمعیت شهر اصفهان در سرشماری سال 1395 به تعداد 5120850 نفر می باشند که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 384 به شیوه تصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش مشتمل بر پرسشنامه(پرسشنامه شهر هوشمند، پرسشنامه اقتصادی و پرسشنامه اجتماعی) محقق ساخته با 32 سوال می باشد. روایی پرسشنامه به شیوه صوری بوده که به تایید کارشناسان و اساتید رسیده و پایایی آن نیز بر اساس آلفای کرونباخ به میزان 84/0 مورد تایید واقع شده است. تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس تحلیل معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS صورت پذیرفته است. نتایج بیانگر آن است که رشد هوشمند شهری در شهر اصفهان متاثر از متغیرهای اجتماعی و اقتصادی می باشد که در این میان نقش متغیرهای اقتصادی در رشد هوشمند شهری تاثیر بیشتری را نسبت به متغیرهای اجتماعی داشته اند که ضریب تاثیر نقش متغیر اقتصادی 71/0 بوده در حالیکه متغیر اجتماعی دارای ضریب تاثیر 38/0 می باشد.
سارا کیانی، امیر کرم، نسرین حسینایی،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده
حوضه آبریز کن- سولقان در دامنه البرز جنوبی قرار گرفته است که از تحولات زون فعال زمینساختی آلپ- هیمالیا در طول زمان تاثیر پذیرفته است. به همین لحاظ ارزیابی و بررسی فرآیندهای تکتونیکی فعال و اثرات آن برای بسیاری از فعالیت¬های بشری همچون طراحی و احداث شهرها، نیروگاه ها، سدها، فعالیتهای صنعتی از اهمیت بالایی برخوردار می¬باشند. گذر تونل آزادراه تهران- شمال از این منطقه، بررسی فعالیت گسلهایی که در شکلگیری مورفولوژی کنونی این حوضه سهم داشتند را فزونی میبخشد. روش تحقیق در پژوهش مورد نظر، روش توصیفی- تحلیلی است و مبتنی بر مطالعات کتابخانهای و استفاده از اسناد و مدارک اعم از اطلاعات زمین شناسی، ژئومورفولوژی و داده رقومی ارتفاعی می باشد. جهت بررسی و تحلیل وضعیت فعالیت تکتونیکی حوضه موردنظر، شاخصهای مورفوتکتونیک، شامل شاخص عدم تقارن رودخانه (Af)، شکل حوضه (Bs)، انتگرال هیپسومتریک (Hi)، گرادیان طولی رودخانه (Sl)، سینوزیته جبهه کوهستان (Smf)، نسبت پهنای دره به ارتفاع دره (Vf) و شاخص تقارن توپوگرافی ارضی (Tp)، محاسبه شد. در نهایت میانگین نتایج شاخصها، تحت عنوان شاخص زمینساخت فعال نسبی (LAT) محاسبه گردید. در پژوهش حاضر، برای محاسبه شاخصهای مورفوتکتونیک از نقشهی توپوگرافی 1:50000 و الگوی رقومی ارتفاعی (DEM) با توان تفکیک مکانی 30متر (سنجنده ASTER) استفاده شده است. حوضه آبریز کن- سولقان، به سه ناحیهی تکتونیکی با فعالیت آرام، نیمه فعال، فعال تقسیم بندی شده است و محاسبه شاخص زمینساخت فعال نسبی (LAT) نشان میدهد که حوضه آبریز کن- سولقان در وضعیت فعال از نظر تکتونیکی قرار دارد. ساختارهای تکتونیکی به ویژه گسلهای منطقه در عدم تقارن و شکل حوضه تاثیر داشته است. رودخانه اصلی کن – سولقان، نیز عدم تقارن را نشان میدهد که میتوان گفت به دلیل تاثیر عوامل ساختاری به ویژه گسلهای منطقه، حوضه دارای عدم تقارن و انحراف به سمت چپ حوضه می باشد. همچنین احداث آزادراه تهران- شمال و قرارگیری دهانه تونل در مجاورت گسل شمال تهران، از جمله عوامل انسان ساخت متاثر از فعالیت تکتونیکی منطقه میباشد که بررسی فعالیت تکتونیکی را ایجاب میکند.
محمدرضا ضمیری، مهین نسترن، محمود قلعه نویی،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده
با توجه به جایگاه پراهمیت مسکن در شهرهای امروزی، بررسی وضعیت و ارزیابی کیفیت مسکن شهری بخش بزرگی از پژوهش های جاری در حوزه شهرسازی ایران را تشکیل داده است. مهمترین ابزاری که به این منظور در دسترس پژوهشگران است، شاخصهای کمی و کیفی مسکن میباشد. استفاده از روش ها و مدل های گوناگون کمی در تحلیل وضعیت این شاخص ها در سال های اخیر بارها در پژوهش های شهری دیده شده است. این نوشتار به دنبال آنست که با استفاده از روش پژوهشی تحلیلی، نسبت به بررسی پژوهشهایی که در زمینه شاخصهای مسکن شهری در ایران در دهه حاضر در نشریه های معتبر داخلی پذیرفته شده اند اقدام نماید. به همین جهت ضمن معرفی روش پیشنهادی پریزما، با بهره گرفتن از این روش، 39 مقاله برگزیده مورد بررسی دقیق قرار گرفته اند. نتیجه نشان می دهد که بهره گرفتن از روشهای آمار توصیفی و مدلهای کمی در بررسی شاخصهای مسکن در شهرهای مختلف، نتایجی همسان در زمینه ارزیابی کیفیت مسکن شهری به دست داده که میتوان با اتخاذ رویکردهای کیفی و ترکیبی و نیز استفاده از منابع روزآمد و مدل های جدید، نوآوری بیشتری در زمینه پژوهشهای مشابه پدید آورد و پیشنهادات کارآمدی برای بهره برداری برنامه ریزیهای آینده مسکن شهری در ایران ارائه داد. همچنین بهره گرفتن از روش پریزما برای ارتقای کیفیت مقاله های مروری و بررسی همه جانبه پژوهش های مشابه پیشنهاد می شود.
اکبر میراحمدی، حجت اله یزدان پناه، مهدی مومنی،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده
در سالیان اخیر، مطالعه فنولوژی محصولات زراعی با استفاده از داده های ماهواره ای گسترش فراوانی یافته است. امروزه داده های سنجنده OLI از ماهواره لندست 8 با تفکیک مکانی 30 متر، تشخیص مراحل فنولوژی گیاهان را در مقیاس محلی فراهم کرده است. در این پژوهش، از شاخص های سنجش از دور NDVI، EVI، Greenness و Brightness حاصل از سنجنده OLI و شاخص GCC حاصل از تصاویر دوربین دیجیتال، برای برآورد مراحل فنولوژی گیاه کلزا و از فیلتر ساویتزکی- گولی برای برطرف کردن داده های پرت و تولید منحنی های هموار سری های زمانی شاخص های گیاهی استفاده شد. نتایج نشان داد که منحنی های حاصل از شاخص های NDVI, EVI, GCC هر چهار مرحله فنولوژی سنجش از دور( سبزینگی، رکود، بلوغ و پیری) را به خوبی نمایش می دهند اما شاخص Greenness، مرحله رکود را به خوبی نمایش نمی دهد. منحنی حاصل از شاخص Brightness رفتاری عکس با دیگر منحنی ها از خود نشان می دهد. بر اساس آزمون همبستگی پیرسون داده های شاخص GCC با داده های شاخص NDVI و Brightness همبستگی دارند. برای برآورد شروع فصل و پایان فصل از روش های آستانه نسبی، نرخ تغییر و مشتق اول استفاده شد و نتایج نشان داد که روش مشتق اول و آستانه نسبی به ترتیب با میانگین اختلاف 18 و 19 روز در برآورد شروع فصل و روش نرخ تغییر با میانگین اختلاف 8 روز در برآورد پایان فصل بهترین عملکرد را دارند. همچنین شاخص Brightness با میانگین اختلاف 16 روز و شاخص EVI با میانگین اختلاف 7 روز به ترتیب در برآورد شروع فصل و پایان فصل بهترین عملکرد را دارند.
ُسارا کاویانی آهنگر، رسول مهدوی، غلامرضا زهتابیان، حمید غلامی، آشوک کومار چاپاگین،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده
بیابانزایی یک تهدید جدی زیست محیطی و اقتصادی-اجتماعی برای کره خاکی است. هدف از این مطالعه، پایش پوشش گیاهی و کاربری اراضی به منظور بررسی بیابانزایی دشت سروستان به عنوان دشتی ممنوعه در استان فارس است. بدین منظور از تصاویر لندست از سنجنده TM(سال 1993)، سنجنده +ETM (سال های2001 و 2008) و سنجنده OLI/TIRS(سال 2016) استفاده شد. پایش تصویر به روش تفاضل تصویر، تفاضل شاخص پوشش گیاهی و نقشههای کاربری اراضی انجام گردید. در نقشه تفاضل سال 1993 و 2001 و سال 1993 و 2016 پسروی 99 درصدی اراضی آبی در دهانه دریاچه مهارلو، به صورت تغییرات افزایشی در باند مادون قرمز قابل مشاهده است. نتایج حاصل از تفاضل شاخص پوشش گیاهی نشان دهنده افزایش پوشش گیاهی است که در واقع افزایش سطح اراضی کشاورزی در سال 2016 نسبت به سال2008 و 1993 است. بر اساس نتایج حاصل از طبقه بندی نظارت شده از سال 1993 تا سال 2016 سطح اراضی آبی از 11/7 هکتار به 075/0 هکتار کاهش یافته، از طرفی سطح اراضی شور از 99/143 هکتار به 83/223 هکتار افزایش و سطح اراضی کشت شده (زراعی و باغی) از 28/113 هکتار به 14/201 هکتار افزایش یافته است، که با توجه به اهمیت شاخصهای اراضی شور و تغییر کاربری اراضی از منابع طبیعی به کشاورزی در مطالعات بیابانزایی میتوان نتیجه گرفت که روند بیابانزایی در منطقه مورد مطالعه رو به افزایش است.
اکرم هدایتی دزفولی، زهرا قصابی،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
سیل یکی از مخربترین بلایای طبیعی بهحساب میآید و همهساله خسارات گستردهای را به منابع مالی و انسانی کشور وارد میآورد. بخشهای عمدهای از کشور ایران، همواره در معرض خطر وقوع سیل قرار دارند. در این بین، حوضه آبریز گرگان و اترک از اهمیت بیشتری برخوردار است، بهطوریکه در سالهای اخیر چندین مورد سیل مخرب در استان گلستان رخ داده که موجب تلفات انسانی و خسارت اقتصادی فراوانی شده است. هدف از این مطالعه بررسی و آشکارسازی شرایط اقلیمی، همدیدی و ترمودینامیکی حاکم بر رخداد سیل اسفند 1397 در استان گلستان بهمنظور شناسایی سامانههایی جوی است که منجر به سیلهایی نظیر سیل فوق بشود. این بررسی شامل تحلیل آماری ایستگاههای استان (گرگان، گنبدکاووس، بندرترکمن، علیآبادکتول، هاشمآباد، کلاله و مراوه تپه)، محاسبه دوره برگشت بارشها طی دوره آماری موجود هر ایستگاه، تحلیل نقشههای همدیدی در روز رخداد سیل و نیز محاسبه شاخصهای ناپایداری ایستگاه گرگان میباشد. نتایج آماری نشان داد که ایستگاههای گرگان و گنبدکاووس هرکدام با بیشترین بارش از نوع حدی در اسفند 1397، دارای دوره برگشت 800 و 400 سال بودند. همچنین در روز 27 اسفند بالاترین میزان شاخص ناپایداری گرگان با مقادیر 26 K= درجه سلسیوس، 07/ 2 PW=سانتیمتر و 48 TT= همراه با نم نسبی زیاد در سطح زمین (حدود 80 درصد) بهدستآمده است. تحلیل نقشههای همدیدی مبین افت شدید فشار سطح دریا و ارتفاع تراز میانی به همراه یک ناوه عمیق در منطقه موردمطالعه در اواخر اسفند 97 بوده که در نهایت منجر به بارشهای فرین و رخداد سیلاب در منطقه شده است.
واژگان کلیدی: سیل، دوره برگشت، نقشههای همدیدی، شاخصهای ناپایداری، استان گلستان
نویسنده مسئول: بزرگراه شهید همت (غرب) – بزرگراه شهید خرازی – بلوار پژوهش – پژوهشگاه هواشناسی و علوم جو،
حسن عزیزی بهلولی، محمود رضا انوری، معصومه حافظ رضازاده،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
مدیریت روستایی همواره دچار تغییر و تحولات مختلفی بوده است. امروز این رکن بر عهده نهاد دهیاری است. هدف از تشکیل این نهاد، وجود یک نیروی اجرایی قوی در راستای توسعه مناطق روستایی است. دهیاری بهعنوان نهاد مجری برنامهها و پروژههای روستا، نقش مهمی در کاهش نابرابرهای شهر و روستا و ارتقای وضعیت توسعه روستا دارد. تعیین میزان توفیق دهیاری در انجام وظایف، زمانی میسر است که عملکرد آن با دقت موردسنجش قرار گیرد. هدف این تحقیق سنجش عملکرد نهاد دهیاریها از نظر شاخصهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی-کالبدی در مناطق روستایی شهرستان سربیشه است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری دادهها بهصورت میدانی از طریق ابزار پرسشنامه است. جامعه آماری تحقیق را سرپرستان خانوار (1931 خانوار) در 30 روستای دارای دهیاری تشکیل دادهاند. حجم نمونه در سطح سرپرستان خانوار از طریق فرمول کوکران 320 نفر محاسبه شد. نتیجه آزمون تی تک نمونهای نشان داد بهترین عملکرد دهیاریها در سطح معناداری کمتر از 05/0 از نظر شاخصهای اجتماعی با میانگین 78/3 است. همچنین میان روستاهای موردمطالعه در زمینه شاخصهای اجتماعی با سطح معنیداری (008/0)، شاخصهای اقتصادی با سطح معناداری برابر با (004/0) و شاخصهای زیستمحیطی-کالبدی با سطح معناداری (047/0) تفاوت معنیداری مشاهدهشده است. از نظر عملکرد اجتماعی، روستای دهنه چاه با میانگین 43/4، از نظر عملکرد اقتصادی و زیستمحیطی، روستای باغستان با میانگین 90/3 و 16/4 در رتبه اول قرار گرفتهاند. بررسی آزمون تی زوجی با سطح معناداری کمتر از 05/0 و اختلاف میانگین برابر با (271/1-) به این نکته اشاره دارد که وضعیت شاخصهای توسعه روستایی در بعد از ایجاد نهاد دهیاری مناسبتر شده است.
واژگان کلیدی: عملکرد دهیاریها، شاخصهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی-کالبدی، مناطق روستایی، سربیشه
. نویسنده مسوول. mr.anvari@iauzah.ac.ir
nk href="moz-extension://e82f9c05-bf9c-4e25-87b0-684d37ab5915/skin/s3gt_tooltip_mini.css" rel="stylesheet" type="text/css" >
فاطمه حاجی زاده، سید حامد میرکریمی، عبدالرسول سلمان ماهینی، مرجان محمدزاده،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده
با رشد روزافزون جمعیت شهرها در جهان امروز، فضای فیزیکی شهرها نیز توسعه و گسترش یافته و زمینهای اطراف را اشغال کرده است. در این شرایط، نگاه توسعه به فضای درون شهر میتواند از مبانی مهم برنامهریزی توسعه شهرها بشمار آید. هدف این تحقیق تعیین و اولویتبندی عوامل مؤثر بر توسعه فضای درون شهری گرگان از نظر شاخص های اقتصادی، اجتماعی و بودم شناختی با استفاده از مدل دلفی و مطالعات کتابخانهای بوده است. انتخاب کارشناسان گروه دلفی به عنوان اعتبار نتایج متکی بر قضاوت آنها، یک جزء مهم در روش دلفی است، در این زمینه اعضای دلفی مشتمل بر پانزده کارشناس از سازمانهای شهرداری و شورای شهر، استادان دانشگاهی و ارایهدهندگان خدمات فرهنگی، پزشکی و نیروی انتظامی، برنامهریزان شهری و شهروندان معمولی بودهاند که با استفاده از پرسشنامه نظرات آنها گردآوری شد. پرسشنامهها طی 4 مرحله برای رسیدن به اجماع تکرار گردید. شرکت کنندگان اهمیت هر شاخص را در مقیاس 5 طیفی لیکرت مشخص کردند (کم اهمیت= 1 تا اهمیت بسیار زیاد = 5). در مجموع 24 شاخص برای 3 گروه اقتصادی، اجتماعی و بومشناختی شناسایی شدند و سپس درجه اهمیت و درصد اهمیت هریک تعیین گردید. برای گزینش شاخصهای مورد نظر نمودار اهمیت شاخص طراحی و تنظیم شد. نتایج نشان داد که مهمترین شاخص، احساس امنیت و سپس آلودگی صوتی و آلودگی محیطی است. نتایج می تواند در راستای برنامهریزی برای بهبود فضای درون شهری جهت رفاه بیشتر و ارتقاء کیفیت زندگی ساکنین، به برنامهریزان شهری و سازمانهای مرتبط کمک نماید. اولویت بندی شاخص ها نقشه راهی برای اقدام های مسولان فراهم می کند.
زهرا حیدری، اسدالله حجازی، شهرام روستایی، سیروس فخری،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده
ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ اﺳﺘﺮاﺗﮋﻳﻚ اﻳﺮان در ﻣﻨﻄﻘﺔ غرب آسیا(ﺧﺎورﻣﻴﺎﻧﻪ )و ﺣﻀﻮر ﻣﺪاوم ﺗﻬﺪﻳﺪات ﺧﺎرﺟﻲ، اﺗﺨﺎذ ﺗﻤﻬﻴﺪات ﻣﺨﺘﻠﻒ در ﺣﻔﻆ و ﺣﺮاﺳﺖ از ﻣﺮاﻛﺰ حیاتی و مهم ﻛﺸﻮر امری ضروری میباشد. استان کرمانشاه دارای حدود 300 کیلومتر مرز مشترک باکشور عراق می باشدو به دلیل جهت قرارگیری ارتفاعات آن به صورت پله ای و موازی با مرز موقعیت خوب پدافندی را ایجاد کرده است. از طرف دیگر شکل هندسی و محدب مرز آن موقعیت خوب آفندی را برای ایران ایجاد نموده است. با توجه به نقش این استان در غرب کشور، لزوم توجه به پتانسیلهای ژئومورفولوژیکی و بهرهگیری از آنها برای اﻳﺠﺎد مکانهای ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ روﻳﻜﺮد ﭘﺪاﻓﻨﺪ ﻏﻴﺮﻋﺎﻣﻞ یک نیاز ضروری میباشد که در این پژوهش بهصورت جامع مورد تحلیل و واکاوی تحلیل قرارمیگیرد. ابزارهای تحقیق شامل: نقشههای توپوگرافی بامقیاس25000 /1و50000/1، زمینشناسی با مقیاس250000 /1 و100000/1، نقشه هیدرولوژی با مقیاس 250000/1 و همچنین مصاحبه با کارشناسان خبره به شناسایی عوامل اثرگذار در مکانیابی این مراکز پرداخته شده و پس از مشخص شدن آنها با استفاده از مدلهای تصمیمگیری چند معیاره AHP,TOPSIS)) با هدف مقایسه معیارها و انتخاب بهترین مدل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. با توجه به نقشه نهایی که بر اساس عوامل ژئومورفولوژیکی در محیط نرمافزار ARC GIS تهیه شده، مساحت پهنهی مطلوب برای مکان گزینی مراکز حیاتی و حساس منطقه در بخش شمال و شمال غربی نسبت به مناطق جنوبی و غرب بیشتر است. به عبارتی، ویژگیهای ژئومورفولوژیکی منطقه در بخش شمالی و شمال غرب بهگونهای است که این مناطق شرایط مطلوبتری نسبت به مناطق غربی و جنوبی برای انتخاب مکان بهینه مراکز حساس و مهم دارا میباشند.
هاجر جهانشاهی، حمیدرضا وارثی، مسعود تقوایی،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده
در واقع رشد هوشمند شهری، استراتژی عاقلانهای برای جهت دادن به توسعه شهر و کنترل پراکندگی و سوق دادن رشد شهر به سمت پایداری محسوب میگردد. هدف این پژوهش سنجش میزان برخورداری مناطق شهر بوشهر به لحاظ شاخصهای رشد هوشمند است. در همین راستا، این پژوهش از نظر هدف، کاربردی-توسعهای و از نظر روش، ترکیبی از روشهای اسنادی، تحلیلی، علّی و پیمایشی است. پایایی ابزار تحقیق بر پایه ضریب آلفای کرونباخ تحقیق 0/749بوده است که بالاتر از 0/7می باشد و مناسب می باشد. جامعه آماری پژوهش، ساکنین شهر بوشهر هستند که طبق برآورد فرمول کوکران 384 نمونه میباشد. طبق تعداد جامعه آماری، پرسشنامه به صورت تصادفی در بین شهروندان توزیع و تکمیل گردید. جهت مقایسه بین دو منطقه از نظر شاخصهای مورد بررسی برای رشد هوشمند شهری در منطقه 1 و 2 شهر بوشهر از آزمونT با دو نمونه مستقل استفاده شده است. در این آزمون اولین گزینهای که باید بررسی شود سطح معناداری می باشد در صورتی که سطح معناداری یا sig بین دو منطقه کمتر از 0/05باشد نشان دهنده تفاوت معنادار بین دو منطقه میباشد و برعکس. بررسی سطح معناداری (0.000) نشان می دهد که تفاوت معناداری بین دو منطقه از نظر رشد هوشمند شهری وجود دارد. میانگین منطقه یک، با 3/21بیشتر از منطقه دو، با 2/86 بوده است. هر چند تفاوت معناداری در برخورداری مناطق بوشهر از نظر شاخصهای رشد هوشمند وجود دارد، لیکن این تفاوت چشمگیر نیست و در مجموع مناطق بوشهر وضعیت مناسبی از لحاظ شاخصهای رشد هوشمند ندارند.
- ولی الله قاسمی گیلوایی، افشین قربانی پارام،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده
طراحی مسکن از مهمترین الگوها و رویکردهای مهم در راستای توسعه پایدار اجتماعی است؛ چرا که امروزه با توجه به تغییرات زیاد در بحث کالبدی، شهرها با مشکلات بسیاری مواجهه هستند. بنابراین اتخاذ شاخص های مطلوب جهت طراحی برج های مسکونی بسیار مهم است. در این تحقیق هدف بررسی شاخص های طراحی برج مسکونی در راستای توسعه پایدار اجتماعی در کلانشهر تهران بوده است. روش تحقیق با توجه به ماهیت آن توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است . جامعه آماری پژوهش حاضر کارشناسان معماری عضو سازمان نظام تهران را تشکیل دادهاند. با توجه به استعلام از سازمان نظام مهندسی، جامعه آماری را 22000 نفر از کارشناسان و اعضای سازمان نظام مهندسی تهران تشکیل داده اند. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 384 نفر تعیین شد. نتیجه آزمون فریدمن نشان داد که طراحی فضاهای باز هنری، فرهنگی، بازی و تفریحی در برج ها در ارتقاء تعاملات و حس تعلق و دور کردن اثرات منفی زندگی صنعتی بر روی ساکنان با وزن 81/17، طراحی انعطاف پذیری برج ها و مرتفع سازی محدودیت های سازه ای با راهکار هایی مانند (طراحی نواری برج ها و طراحی آتریوم و تسهیل دسترسی مناسب و تعبیه فضاهای باز...) در توسعه پایدار و ارتقاء حس رضایت ساکنان با وزن 51/17 و همچنین شاخص مدیریت قوی در برج ها و عملکرد مناسب در طراحی بام و همکف و ایجاد فضاهای مناسب اجتماعی (تعاملاتی، ورزشی، فرهنگی، و هنری.....) در کاهش مشکلات برج نشینی و ایجاد سرزندگی و مشارکت عمومی با وزن 42/17 به ترتیب در رتبه های اول تا سوم اهمیت قرار گرفته اند. بنابراین توسعه پایدار اجتماعی در طراحی برج های مسکونی موثر است.
خانم زینب کریمی، آقا داود مختاری،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده
رودخانه ها، اشکال محیطی هستند که به تغییرات بستر خود به شدت واکنش نشان می دهند. تکتونیک مهمترین عامل تأثیرگذار بر مورفولوژی رود است، به طوریکه موجب تغییرات بسزایی در سیستم های رودخانه ای می شود. در این پژوهش با استفاده از مدل رقومی ارتفاعی (DEM)، سیستم اطلاعات جغرافیایی (GlS) و Global mapper 13 ، اثر فعالیت های تکتونیکی بر سیستم های رودخانه ای در دامنه ی شرقی ملاداغی واقع در جنوب شرقی استان زنجان در محیط GlS مورد استفاده قرار گرفته است. ابتدا تصاویر ماهواره ای و نقشه های مورد نیاز (نقشه های زمین شناسی توپوگرافی و ...) تهیه شد. برای دست یابی به اهداف تحقیق از شاخص های فعالیت تکتونیکی از جمله شاخص سنوزیته چبهه کوهستان (Smf)، شکل حوضه (Bs)، تراکم زهکشی (P)، گرادیان طولی رودخانه (Sl)، عدم تقارن حوضه ( Af)، انتگرال هیپسومتریک (Hi)، تقارن توپوگرافی حوضه (T)، نسبت پهنای کف دره به ارتفاع آن (Vf)، استفاده شده است. از ترکیب این شاخص ها با یکدیگر شاخص فعالیت های تکتونیکی IAT به دست می آید. نتایج به دست آمده از طریق شاخص IAT بیانگر فعلا بودن تکتونیک و نئوتکتونیک در حوضه های آبریز اردجین و ابهر و فعالیت های متوسط در حوضه آبریز زره باش می باشد. تأثی این فعالیت ها بر سیستم های رودخانه ای با استفاده از شاخص های تکتونیکی انجام شده است که در حوضه های مورد مطالعه متفاوت می باشد که به صورت پیج و خم رودخانه (رودخانه اصلی)، تشکیل مخروط افکنه حوضه آبریز اردجین، کج شدگی حوضه های مورد مطالعه و شکل حوضه ها (کشیدگی حوضه آبریز زره باش) می باشد
حسین مبری، مهسا فرامرزی اصلی،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده
مسکن اولین فضایی است که تجربه روابط انسانی در آن آزموده و چارچوبی فیزیکی است که در آن منابع اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی فرد آمیخته می شود. عرصه مسکن بهمنظور تأمین رشد اجتماعی علاوه بر خود واحد مسکونی محیط پیرامون آن را نیز در برمی گیرد توجه به شاخص های کیفیت مسکن زمینه دستیابی به مسکن پایدار را فراهم آورده و مسکن پایدار زمینه های دستیابی به شهرپایدار را مهیا می سازد روند روبه رشد تقاضای مسکن و توسعه نگرش تک بعدی و کمیت گرا به مسکن سبب شده است تا توجه لازم به مسئله بنیادین کیفیت مسکن به معنای واقعی آن اعمال نشود. عدم دسترسی به مسکن مناسب، می تواند سبب بروز یا افزایش اختلالات روانی و مشکلات گوناگون شود. از این رو پژوهش حاضر تلاش دارد ضمن شناسایی شاخص ها و مؤلفههای تأثیرگذار بر کیفیت مسکن، با فرض یکسان نبودن وزن شاخص ها و مؤلفههای تأثیرگذار بر کیفیت مسکن به رتبهبندی و اولویتبندی این شاخص ها بپردازد. روش تحقیق در این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. در راستای دستیابی به هدف موردنظر در این پژوهش از مدل تحلیل شبکه (Anp) بهمنظور تعیین وزن و اولویتبندی هریک از شاخص ها و مؤلفههای کیفیت مسکن استفاده گردیده است. براین اساس پس از ارزیابی شاخص ها با استفاده از مدل تحلیل شبکه نتایج بیانگر آن است که از بین شاخص های موردبررسی، شاخص تسهیلات و امکانات مسکن (0.318)، امنیت مسکن (0.218) آسایش مسکن (0.145)، همجواری با کاربری های سازگار (0.142)، استحکام مسکن (0.109) و همسازی مسکن با اقلیم (0.065) به ترتیب بیشترین وزن را به خود اختصاص داده اند.
آقای فضل اله کریمی قطب آبادی، دکتر علی زنگی آبادی،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده
تابآوری در برابر سوانح طبیعی که درواقع نحوه تأثیرگذاری ظرفیتهای جغرافیایی، اجتماعی، اقتصادی، نهادی و... جوامع در برابر سوانح میباشد، ازجمله مسایلی است که باید در هر جامعه به آن توجه شود. شایان ذکر است که نوع نگرش به مقوله تابآوری و نحوه تحلیل آن از یک طرف در چگونگی شناخت تابآوری وضع موجود و علل آن نقش کلیدی دارد و از طرف دیگر سیاستها و اقدامات کاهش خطر و نحوه رویارویی با آن را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. هدف از انجام این پژوهش، سنجش تطبیقی تابآوری سکونتگاههای شهری جدید منطقه شهری اصفهان بزرگ در برابر خطر زلزله با استفاده از شاخص ترکیبی است. با توجه به مؤلفههای مورد بررسی و ماهیت موضوع، رویکرد حاکم بر این پژوهش، «توصیفی- تحلیلی» است. جامعه آماری این پژوهش شامل 6 سکونتگاه شهری جدید شاهینشهر، سپاهان شهر، مجلسی، فولادشهر، بهارستان و شهید کشوری میباشند. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی بوده و در بخش ادبیات تحقیق برای جمعآوری اطلاعات از روشهای کتابخانهای و میدانی اقدام شده است. براساس نتایج حاصل از POSET، سکونتگاههای شهری مجلسی، بهارستان، فولادشهر، سپاهان شهر، شاهین شهر و شهیدکشوری به ترتیب با جمع امتیازگزینههای 3، 6، 7، 8، 11 و 14 از نظر شاخص ترکیبی تاب آوری در برابر خطر زلزله، رتبههای 6-1 را دارا میباشند. بنابراین برای کاهش تأثیرات نامطلوبی که تابآوری بر هر جامعه دارد، توجه به ظرفیتهای هر سکونتگاه ازجمله مسایلی میباشد که باید در هر جامعه به آن توجه شود تا از خسارتهای جانی و مالی که براثر حوادث احتمالی به وجود میآید، جلوگیری نمود.
لعیا جلیلیان، محمدتقی حیدری، محسن احدنژاد روشتی، ناصر رضایی،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده
سیاست گذاری در برنامه ریزی توسعه گردشگری، مستلزم بهره گیری از شیوه های نوین در عرصه حاکمیتی شهری است. مطایق با این رویکرد، به کارگیری سیاست گذاری با تمرکز بر فرآیندهای «تدوین الگوی حکمروایی خوب گردشگری در عصر پساکرونا در ایران» الزامی است تا بتواند معضلات ناشی از این بیماری که بر بدنه صنعت گردشگری به صورت مضاعف فشار وارد می کند، را از طریق ارزیابی شاخصهای حکمروایی شایسته گردشگری تقلیل دهد و زمینه را برای اجرایی شدن آنها فراهم آورد. روش این پژوهش از نوع توصیفی-پیمایشی و با هدف کاربردی، با استفاده از مطالعات اسنادی و تحقیقات میدانی است. از ابزار مصاحبه برای بخش کیفی(تحلیل داده بنیاد) و تحصیل شاخصهای حکمروایی شایسته گردشگری بهره برده ایم. جامعه آماری شامل نخبگان و دست اندرکاران گردشگری کشور و نمونه آماری شامل 14 نفر از این افراد است که با ترکیبی از روش نمونه گیری هدفمند قضاوتی و گلوله برفی انتخاب شده اند. مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته ، با مقایسه داده ها در کدگذاری باز، محوری و انتخابی تا مرحله اشباع نظری و تفکیک مقولات فرعی و اصلی انجام گرفته است و برای تحلیل داده های به دست آمده از روش نظریه داده بنیاد اشتراوس و کوربین(1998) استفاده شده است. نتایج این پژوهش، با توجه به شناسایی شاخصهای حکمروایی شایسته و معرفی شرایط علی بهره گیری از حکمروایی شایسته در صنعت گردشگری ایران، زمینه را در جهت شکل گیری پیامدهایی همچون؛ بهبود فضای کسب و کار بویژه پس از بحران رکود این صنعت به دلیل شیوع کووید-19، ایجاد مزیت رقابتی و ... از طریق فراهم کردن بسترهای مناسب من جمله: اقدامات سازمانی، تقویت و بهبود زیرساختها، قابلیت های فناوری و ... و بهره گیری از راهبردهای مدیریت اطلاعات و ارتباطات، استراتژی های بازاریابی، نظارت و پایش و ... فراهم کرد که به صورت یک الگو نمایش داده می شود.
مجید گودرزی، علی اشکبوس، بهنام محمدی،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده
در رویکرد توسعه میان افزا پیشنهاد میشود که بهجای زیر ساختوساز بردن زمینهای حاشیهای شهرها، اراضی خالی و اراضی بافت تخریبی ماندهی درونشهری هدف توسعه قرار گیرند. با توجه به این مهم، در این مقاله سعی شده است به شناسایی و اولویتبندی موانع توسعهی میانافزای شهر زابل با استفاده از تکنیک چانگ پرداخته شود. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش انجام، توصیفی ـ تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانهای و بررسیهای پیمایشی (میدانی) است. جامعه آماری برای شناسایی موانع توسعه میانافزا شامل کلیه ساکنان شهر زابل در سال 1401 میباشد که حجم نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران، 384 نفر محاسبه شد. روش نمونهگیری، تصادفی هدفمند بوده و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ 80/0 محاسبه گردید. با استفاده از آزمون تی تک نمونهای (t-test) در نرمافزار آماری SPSS موانع شناسایی و همچنین برای اولویتبندی موانع پیش رو، اطلاعات و دادههای موردنیاز از طریق واقعیتهای موجود شهر مذکور و پرسشنامه که از 20 کارشناس مرتبط تهیهشد، سپس با استفاده از تکنیک چانگ (AHP- FUZZY) دادهها و اطلاعات مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان میدهد مهمترین مانع اجرای طرح توسعه میانافزای شهر زابل، شاخص اقتصادی با وزن نهایی (483) میباشد.
خانم زینب ظاهری عبده وند، دکتر مصطفی کابلی زاده،
دوره 25، شماره 78 - ( 7-1404 )
چکیده
استفاده از تصاویر ماهوارهای لندست در محدودههای وسیع، امکان پوشش همزمان کل منطقه را فراهم نمیکند. این مسئله زمانی که ارزیابی پوششهای گیاهی همزمان و یا بررسی تغییرات پدیدههای کوتاهمدت در یک منطقه وسیع مد نظر باشد، مطالعات را با چالش مواجه میسازد. ادغام دادههای تصاویر ماهوارهای لندست با قدرت تفکیکپذیری مکانی مناسب، با اطلاعات تصاویر ماهوارهای مادیس با قدرت تفکیکپذیری زمانی مناسب، میتواند راهحلی برای پیوند بین دادههای با وضوح زمانی و مکانی مناسب باشد. هدف از این تحقیق ارزیابی الگوریتمهای مختلف ادغام تصاویر در تهیه نقشه شاخص پوشش گیاهی (NDVI) میباشد. بدین منظور از شش الگوریتم تلفیق، شامل NNDiffuse (انتشار نزدیکترین همسایه)، PC (مؤلفههای اصلی)،Brovey، CN(رنگ نرمال شده)، Gram-Schmidt و SFIM (مدل مبتنی بر فیلتر هموارسازی) در یک محدوده آزمایشی در استان خوزستان استفاده شد. پس از ارزیابی نتایج الگوریتمها و انتخاب مناسبترین الگوریتم تلفیق، بر اساس محاسبه میزان خطاهای آماری و ارزیابی معیارهای طیفی (ضریب همبستگی) و مکانی (فیلتر لاپلاسین)، اطلاعات طیفی و مکانی بازتاب باندهای قرمز و مادونقرمز نزدیک هشت تصویر موزائیک شده لندست-8 (30 متر) با باندهای قرمز و مادونقرمز نزدیک یک تصویر مادیس (250 متر) تلفیق گردید. جهت بررسی پوششهای گیاهی، با تصویر ماهوارهای تلفیق شده، شاخص پوشش گیاهی (NDVI)، در محدوده استان خوزستان تهیه گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که الگوریتم NNDiffuse از دقت مطلوبتری جهت ادغام باندهای قرمز و مادونقرمز نزدیک لندست 8 و مادیس برخوردار است، بهطوریکه شاخص گیاهی NDVI به دست آمده از این الگوریتم در مقایسه با تصویر لندست- 8 اصلی، از کمترین خطای آماری (1234/0) RMSE و (081/0)MAE برخوردار است.
فائزه شجاع، سلیمه صادقی، علی اکبر شمسی پور، Eduardo Gomes،
دوره 25، شماره 78 - ( 7-1404 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف سنجش و ارزیابی ظرفیت تعدیل گرما (HMI) در محدوده کلانشهر تهران و با استفاده از رویکرد نوین مدل خنککنندگی شهری (UCM) در یک بستر فضایی انجام شده است. UCM نقشههایی از شاخص تعدیل گرما تولید میکند که ظرفیت سرمایش فضاهای سبز شهری را در تمام طبقههای کاربری اراضی در یک مکان و با در نظر گرفتن پارامترهای متعدد مانند تبخیر و تعرق، سایه ایجادشده توسط درختان، سپیدایی، دمای هوای حومه شهر، شدت اثر جزیره گرمای شهری، فاصله اختلاط هوا و حداکثر فاصله خنککنندگی تخمین میزند. ارزیابی نقش متغیرهای محیطی مؤثر بر UCM در منظر موردمطالعه بیانگر این بود که در مناطق 1 ، 22 و بخشهای شمالی منطقه 4 شهرداری تهران با کاربری درختان تنک، درختچه و بوتهزار، چیدمانهای باز و کم ارتفاع و سطوح آبی، شدت اثر جزیره گرمایی به کمترین مقدار خود رسیده و اختلاف دمای بین شهر و حومه در بازه 0 تا 3/1 درجه سلسیوس متغیر است؛ اما بیشینه شدت جزیره گرمای شهری در بخشهای مرکزی منطقه مطالعاتی (مناطق 21، 13 و 14) با بافت فشرده و متراکم و گسترش سطوح نفوذناپذیر مشاهده میگردد که حداقل مقادیر شاخص تبخیر و تعرق (12/0-45/0) و سپیدایی (09/0- 16/0) نیز در این نواحی متمرکز گردیده است. مبتنی بر این پارامترها توزیع مکانی شاخص HMI در چشمانداز موردبررسی نشان داد که ظرفیت خنککنندگی در منطقه موردمطالعه از 08/0 در نواحی مرکزی شهر تا 9/0 در مناطق تحتتأثیر فضاهای سبز مختلف و همچنین بدنههای آبی متفاوت است. در واقع بیشینه شاخص ظرفیت خنککنندگی در کاربری با پوشش درختان انبوه و پراکنده در منطقه متمرکز گردیده که این نواحی توانستهاند با ظرفیت 63 درصدی خنککنندگی، بهطور متوسط 48/2 درجه سلسیوس از اثر جزیره گرمایی را خنثی نمایند. روش بهکاررفته در این پژوهش میتواند بهعنوان مرجعی برای طراحان شهری در ادغام رویکردهای خنکسازی شهری و راهبردهای کاهش جزیره گرمایی، در برنامهریزی و طراحی مناطق شهری به کار گرفته شود.
دکتر سمیرا متقی، دکتر هانی جابر محسن عبیدالمسعودی، خانم پریسا قربانی سپهر،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده
در امر برنامهریزی فضایی نواحی مرزی باید دیدگاه کلاننگرانه جغرافیا را بکار بست تا با شناسایی امکانات، توانمندیها و محدودیتهای نواحی مرزی، حداقل بتوان از تنشها و چالشهایی که به سبب وجود توسعه نامتوازن، محرومیت و ناهمگنی فضایی پدید میآید، پیشگیری کرد. روش تحقیق در این مطالعه، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. در این راستا، با بهرهگیری ترکیبی از تکنیکهای تصمیمگیری چندشاخصه شباهت به گزینه ایدهآل (تاپسیس) و ضریب آنتروپی شانون، پراکنش و توسعه شاخصهای توسعه فضایی در بخشهای بهداشتی- خدماتی در استان کردستان ارزیابی شده است و شهرستانهای مرزی این استان با توجه به سطح برخورداری از این شاخصها سطحبندی شده است. پرسش پژوهش حاضر این است که شهرستانهای استان کردستان از نظر توزیع فضایی شاخصهای بهداشتی و خدماتی در چه وضعیتی قرار دارند؟ به نظر میرسد سطح برخورداری هیچیک از شهرستانهای مرزی استان کردستان در حد مطلوب نیست. یافتههای به دست از آمده از این پژوهش، نشانگر آن است که استان کردستان باوجوداینکه از موقعیت خاص و توانش بالای ژئوپلیتیکی برخورداراست، باز هم از استانهای محروم کشور به شمار میآید. افزون بر آن، نوعی عدم تعادل و ناهمگنی در توزیع و توسعه امکانات و شاخصهای توسعهای در سطح شهرهای مرزی استان به چشم میخورد. بر پایه واکاویهای انجام پذیرفته از 13 شاخص سازمان فضایی از مجموع 4 شهرستان مرزی این استان، شهرستانهای سقز و بانه در گروه نیمهبرخوردار (نیمه محروم) و دو شهرستان مریوان و سروآباد در طبقه بدون برخوردار (محروم) جای گرفتهاند. بر پایه نتایج برآمده از این پژوهش، سازمان فضایی در شهرستانهای مرزی استان کردستان بهشدت ناهمگن و این شهرستانها از نظر توسعه بهداشتی - خدماتی نیز در حد متوسط رو به پایین قرار دارند که لازم است از لحاظ بهداشتی و خدماتی به این استان مرزی توجه ویژهای شود تا امنیت پایدار شهروندان مرزی کردستان تأمین گردد.
دکتر دانش نصیری، رضا برنا، منیژه ظهوریان پردل، دکتر کامران جعفرپور قلعهتیموری،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده
خشکسالیهای فراگیر و پرتکرار طی دهههای اخیر در استان خوزستان تبدیل به یکی از مهمترین چالشهای این استان شده است. هدف اساسی این تحقیق ارائه شاخص سنجشازدوری برای پایش زمانی مکانی خشکسالی در سطح استان خوزستان و اعتبارسنجی آن با استفاده از شاخصهای خشکسالی هواشناسی ایستگاهی است. ابتدا با استفاده از محصولات پوشش گیاهی (MOD13C2) و دمای سطح زمین (MOD11C3) سنجنده MODIS، اقدام به تولید شاخص خشکسالی مبتنی بر پوشش گیاهی به نام شاخص سلامت گیاهی VHI گردید. برای ارزیابی و اعتبارسنجی این شاخص از شاخص خشکسالی هواشناسی SPI که مبتنی بر دادههای بارش ایستگاهی طی دوره آماری 2000-2020، بود استفاده شد. مقایسه شاخص خشکسالی VHI، با مقادیر شاخص خشکسالی هواشناسی SPI سه ماهه بیانگر وجود همبستگی معنیداری بین 0.68 تا 0.75 بود. با شناسایی 4 سال با حاکمیت خشکسالی فراگیر و نسبتاً شدید در سطح استان خوزستان (براساس هر دو شاخص VHI و SPI)، که شامل سالهای 2000، 2005، 2012، 2015، بود، الگوی توزیع فضایی خشکسالی هواشناسی و خشکسالی گیاهی VHI بهطورکلی بیانگر آن بود که عموماً بخشهای شمالی استان درگیر خشکسالیهای خفیف تا متوسط و بخشهای جنوبی عموماً درگیر خشکسالیهای متوسط تا شدید بودهاند. ماتریس همبستگی فضایی مبتنی بر تعداد 2500 پیکسل با ابعاد 5*5 کیلومتری که شامل مقادیر VHI و SPI سالهای منتخب خشکسالی بودند، بیانگر وجود همبستگی فضایی معنیداری بین دو شاخص مذکور بودند. در خشکسالی فراگیر سال 2000، در سطح استان خوزستان، دو شاخص خشکسالی VHI و SPI، همبستگی برابر 0.47، و در سال 2005، برابر 0.35 و در سال 2012، برابر 0.42 و در سال 2015، برابر 0.40 نشان دادند این مقادیر همبستگی در سطح اطمینان 0.95 (P_value=0.05)، معنیدار بوده است. براین اساس شاخص خشکسالی مبتنی بر محصولات پوشش گیاهی و دمای سطح زمین سنجنده MODIS میتواند به صورت قابل قبولی هم از لحاظ سری زمانی و هم از لحاظ توزیع فضایی شدت و الگوی توزیع خشکسالی را آشکار کند.