رئوف مصطفی زاده، رقیه آسیابی هیر، سید سعید نبوی،
دوره 23، شماره 69 - ( 4-1402 )
چکیده
خشکسالی یکی از عوامل اصلی بینظمی در بیلان آبی، کاهش محصول، کاهش مصرف آب و نیز منشأ بسیاری از مشکلات اقتصادی است. مقدار بارندگی از مهمترین متغیرهای اقلیمی که دارای تغییرات زمانی و مکانی زیادی بوده و در ارتباط با تغییر اقلیم بر منابع آب یک منطقه نیز بهطور جدی تأثیرگذار است. شاخص انگوت یک شاخص برای تعیین سیکل اقلیمی بارندگیها و نسبت بین مقادیر متوسط چندساله بارشها در دورههای خشک و مرطوب است که تغییرات اقلیمی بارش ماهانه را برای تعیین دورههای بارانی و خشک مشخص مینماید. هدف تحقیق حاضر، ارزیابی و محاسبه شاخص انگوت در تحلیل دورههای خشک و مرطوب بارندگی در مقیاس ماهانه، در 30 ایستگاه بارانسنجی استان اردبیل است. شاخص انگوت بر اساس نسبت مقادیر متوسط روزانه بارش در یک ماه و مقادیر متوسط روزانه بارش در یک سال محاسبه شد و در ادامه بر اساس مقادیر شاخص مذکور،ماههای خشک و مرطوب مشخص شد. ایستگاههای گلی و سئین بهترتیب بیشترین و کمترین دامنه پراکندگی آمار بارش به خود اختصاص دادهاند. مقدار شاخص انگوت در ماههای اسفند، فروردین، اردیبهشت و آبان بیشتر از واحد است و جزو ماههای مرطوب محسوب میشود. در مقابل ماههای تیر، مرداد، شهریور، مهر و دی در اکثر ایستگاهها پایینتر از واحد میباشد و در محدوده ماههای خیلی خشک قرار میگیرند. همچنین ماههای آذر، بهمن و خرداد جزو ماههای خشک محسوب میگردند.
الهه قاسمی کرکانی، ابراهیم فتاحی، تهمینه صالحی پاک، هوشنگ قائمی،
دوره 23، شماره 69 - ( 4-1402 )
چکیده
شدت بارش در طول مدت بارش تغییر میکند. تغییرات مقدار بارش در طول یک واقعه در نحوه شکلگیری سیلاب و شدت و تداوم آن تأثیر گذار میباشد. شناخت و تعیین تغییرات زمانی بارش در طول مدت رگبار براساس الگوی توزیع زمانی مشخص میشود. در روند تبدیل حداکثر بارش محتمل به حداکثر سیل محتمل که با استفاده از مدلهای بارش – رواناب انجام میگیرد، تعیین الگوی تیپ توزیع زمانی بارش در ایستگاهها و منطقه تحت مطالعه ضروری است. بدین منظور میتوان از دادههای با مقیاس زمانی کوتاه مدت ایستگاههای باران نگار استفاده کرد. بهره گیری از شبیه سازی مدلهای میان مقیاس عددی وضع هوا مانند مدل تحقیقات آب و هوا و پیش بینی WRF)) توانسته است تا حدود زیادی این نیاز را جبران کند. مدل WRF یکی از مدل های پاسخگو در زمینه پیش بینی بارش، دما و عناصر جوی است که در این مطالعه از آن بهره گرفته شده است. در این مقاله ابتدا مدل برای سه توفان شدید و فراگیر 14 و 15 آذر 1382 ، 3 تا 5 دی 1385 و 6 و 7 فروردین 1386 بر روی حوضه آبریز سد پارسیان و نواحی اطراف آن شبیه سازی شد و سپس خروجی آن با مقادیر بارش ثبت شده توسط دیتالاگرها مورد مقایسه قرار گرفت.
شهلا قاسمی، رضا برنا، فریده اسدیان،
دوره 23، شماره 69 - ( 4-1402 )
چکیده
در طول تاریخ بشریت انسان همیشه با تلاش و کوششهای خود برای رسیدن به آسایش و رفاه خود بارها همه سختیها را تحمل کرده تا اینکه راهی برای رسیدن به آسایش خود را فراهم کند. از دیدگاه اقلیم، بیشترین تأثیر را عناصر دما، بارش ، رطوبت وتابش خورشید و باد بر احساس آرامش یا عدم آرامش میتوانند داشته باشند که با توجه به شرایط اقلیمی در مناطق مختلف انتخاب نوع وتاثیر این عناصر بر افراد نیز متفاوت می باشد. هدف از این مطالعه بررسی و شناسایی منطقه آسایش اقلیم میباشد. برای این منظور دادههای دما، بارش و رطوبت برای استان خوزستان از پایگاه داده ای شبکه اسفزاری طی دوره آماری 1965 تا 2014 استخراج گردیده است.دراین رویه ابتدا براساس توزیع احتمال شرطی حالت های مختلف دما، بارش و رطوبت برای منطقه با عدم آسایش اقلیمی طرح شده است در این مطالعه به شناسایی مناطق آسایش اقلیمی استان خوزستان به کمک تحلیلهای چند متغیره (تحلیل خوشهای و تحلیل ممیزی) والگوی خودهمبستگی فضایی (شاخص فضایی هات اسپات و شاخص فضایی موران) با تاکید بر معماری پرداخته شده است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که براساس تحلیل چند متغیره و تحلیلهای فضایی منطقه آسایش اقلیم بیشتر بخش های شمالی و شرقی استان خوزستان را در بر گرفته است با این وجود نواحی آسایش اقلیمی شناسایی شده به روش فضایی کمی محدودتر بوده است. همچنین نتایج حاصل از هر دو روش چند متغیره و تحلیل الگوی خودهمبستگی فضایی نشان داد که مساحت تحت پوشش آسایش اقلیم به سمت دوره های اخیر از روند کاهشی قابل توجهی برخوردار بوده است که این روند کاهش در تحلیل های خوشه ای ( از 60/23 درصد در دوره ی اول به 60/17 درصد در دوره ی پنجم )و ممیزی( از 97/26 درصد در دوره ی اول به 98/14 درصد دردوره ی پنجم )قابل توجه بوده است.
فریاد شایسته، محمد سلیقه، بهلول علیجانی، امان اله فتح نیا،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده
کوچکترین تغییر در مبادله ی انرژی سیستم کره ی زمین موازنه حیات را به هم میزند. به منظور آگاهی از بیلان تابش خورشیدی، شناخت میزان ترازمندی مؤلفههای ورودی و خروجی تابش لازم میباشد. به این منظور، از دادههای تابش ورودی و خروجی سایت NCEP/NCAR با دقت 5/2*5/2 درجه شامل 46 سلول در محدوده ی کشور ایران، که شامل 14 بازه¬ی زمانی 5 ساله از سال 1951 تا 2016 بود، استفاده گردید. برای هر فصل، یک ماه نماینده در نظر گرفته شد و همبستگی و مقدار نوسان تابش ورودی و خروجی در مناطق مختلف ایران محاسبه شد. در نهایت برخی از محاسبات به صورت فضایی با روش IDW ارائه گردید. نتایج نشان داد که بیش¬ترین انرژی طول موج کوتاه ورودی به سطح زمین در ماه آگوست با مقدار 230 وات بر مترمربع و در ماه نوامبر کم¬ترین مقدار با 52 وات بر متر مربع بوده است. بیش¬ترین انرژی طول موج بلند خروجی در ماه آگوست با مقدار 65 وات بر متر مربع، و کم ترین مقدار مربوط به ماه ژانویه و نوامبر با 20 وات بر متر مربع بوده است. بالاترین افزایش خروجی در ماه آگوست در شرق استان خراسان جنوبی با همبستگی 0.59 در سال 2001 به مقدار 112 وات بر مترمربع رخ داده است. در تغییرات کاهش خروجی، بجز ماه می، در بقیه ماه ها کاهش مشاهده شد. بیش ترین کاهش خروجی طول موج بلند در مناطق شمال غرب و استان های اردبیل و گیلان بود.
مینو احمدیان، بهروز سبحانی، سعید جهانبخش اصل،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده
تبخیر-تعرق گیاه مرجع به دلیل بررسی تغییرات پارامترهای اقلیمی بهصورت ترکیبی، از اهمیت ویژهای برخوردار میباشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثرات تغییر اقلیم بر تبخیر-تعرق در طول فصل رشد درخت سیب می باشد. به این منظور از آمار پایگاه ECMWF برای دادههای مشاهداتی دو ایستگاه سمیرم و ارومیه طی بازه زمانی 20 ساله (20016-1996) استفاده شد. برای بررسی این کمیت در20 سال آتی از دادههای روزانه ی ریزگردانی دینامیک پروژهی CORDEX با دقت مکانی 44% × 44% برای خروجی مدل ICHEC-EC-EARTH تحت دو خط سیر 5/4 و 5/8 واداشت تابشی(RCP) برای بازه زمانی (2037-2017) بهره گرفته شد. بهمنظور کاهش خطاهای موجود در برآوردهای مدل، عمل پس پردازش رویدادههای برآورد شده صورت گرفت. سپس با دادهای دمای کمینه، دمای بیشینه، رطوبت نسبی، سرعت باد و تابش، تبخیر-تعرق پتانسیل به روش پنمن مانتیث فائو که از دقت بالاتری نسبت به سایر مدلها برخوردار است محاسبه و با استفاده از آزمون ناپارمتریک من- کندال و شیب سن در محدوده اطمینان 95% روند تبخیر-تعرق مشخص شد. نتایج نشان داد که روند تبخیر-تعرق در هر دو ایستگاه در طول فصل رشد رو به افزایش است. افزایش ETo فصل رشد درخت سیب ایستگاهها نسبت به دوره پایه برای خط سیر 5/4 و 5/8 برای ایستگاه سمیرم 84/3 و 37/7 و برای ایستگاه ارومیه 04/5 و 16/8 پیشبینی گردید. بیشترین مزان تبخیر برای دورهی رشد میوه رخ داده است. همچنین تفاوت ETO تحت خط سیر 5/8 نسبت به دوره پایه بیشتر بوده و تغییرات تبخیر در ایستگاه ارومیه بیشتر از ایستگاه سمیرم میباشد.
سیده مریم افضلی، جواد خوشحال دستجردی، عزیز تراهی،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده
خرما یکی از پراهمیتترین محصولات کشاورزی صادراتی کشور ایران میباشد. این گیاه به شرایط محیطی حساس است و در تمامی مناطق گرم و خشک قادر به باردهی ازلحاظ کمی و کیفی نیست. هر یک از ارقام خرما توانایی تطبیق با منطقهای از مناطق خشک را دارد و میتواند در محل مناسب خود بیشترین بازده اقتصادی را داشته باشد. گرمایش جهانی در قرن اخیر باعث شده است که برنامه ریزان برای آگاهی از شرایط اقلیمی آتی و انتخاب گیاهان پایای با عمر طویل که بتواند در شرایط محیطی آینده قادر به ادامه حیات بوده و بازدهی اقتصادی خوبی داشته باشد، برنامهها و الگوریتمهای پیشآگاهی را طراحی نمایند. یکی از بهترین اینها، مدل حداکثر آنتروپی است. هدف تحقیق حاضر، استعدادیابی رشد ارقام خرمای استعمران و برحی با استفاده از مدل CCSM4 و سناریوهای 6/2، 5/4، 0/6 و 5/8 است. در تحقیق حاضر از دادههای سایت وردکلایمدر دوره کنونی، سال 2050 و 2070 برای پیشبینی در الگوریتم فوق استفاده شد. دادههای فنولوژیک ارقام به روش میدانی در سالهای 1395 و 1396 برداشت شد. نتایج نشان داد که ارقام مذکور ازنظر طول دوره رشد فنولوژیک متفاوت بوده و مکانهای مستعد برای رشد آنها نیز در طول دورههای 2050 و 2070 بر اساس مدل یکسان نیستند. علاوه براین مشخص شد که برای امور کاربردی در کشت گیاهان پایا با عمر طولانی، علاوه بر متغیرهای زیستاقلیمی باید از دادههای فرین محل موردنظر برای کشت بهره گرفت تا بتوان ارقام مختلف و کاملاً سازگار با محیط را به کاربران معرفی نمود.
نسرین السادات بزمی، زهرا حجازی زاده، پرویز ضیائیان فیزوز آبادی، غلامرضا جانباز قبادی،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده
این مقاله با هدف آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی شهرستان ارومیه با استفاده از سنجش از دور تصاویر ماهواره ای لندست برای 4 دوره 8 ساله بین سالهای 1990 تا 2019 به رشته تحریر درآمد. در این پژوهش از دو دسته داده استفاده شد. دسته اول شامل داده های حاصل از تصایر ماهواره ای و دسته دوم داده های زمینی برداشت شده از ایستگاه زمینی ارومیه که شامل دما و سایر پا.رامتر های مورد استفاده دراین تحقیق میباشد. نتایج نشان داد که که کاربری اراضی شهری، در شهرستان ارومیه طی دوره آماری 30 ساله با تغییرات چشمگیری روبرو بوده که طی دوره مورد مطالعه با افزایشی 5 برابری مواجه بوده است. عرصه های باتلاقی و لجن زارهای شرق دریاچه ارومیه روند کاهشی چشمگیری داشته است. اراضی بایر شهرستان نیز که درصد کمی از مساحت شهرستان را در برگرفته اند، طی دوره 30 ساله مورد بررسی روند کاهشی داشته است. کاربری باغات طی همه دوره ها روند افزایشی داشته است. کاربری کشاورزی آبی طی همه دوره های مورد بررسی روند افزایشی داشته است. پهنه اراضی کشاورزی دیم، بعد از پهنه مراتع، وسیعترین کاربری اراضی شهرستان ارومیه است اما با شیب نسبتا ملایمی روند کاهشی داشته است. پهنه های آبی نیز روند کاهشی داشته اند. مراتع که وسیعترین پهنه پوشش اراضی شهرستان ارومیه است، طی دوره مورد بررسی سه روند متفاوت را داشته است. در طی دوره آماری کمترین وسعت مراتع مربوط به سال 2019 بوده است
الهام مبارک حسن، ابراهیم فتاحی، عباس رنجبر سعادت آبادی، نسیم حسین حمزه،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده
استان خراسان بزرگ واقع در شمال شرق ایران ساختار سطحی متنوعی با دشتها و قلههای متعدد دارد اما به دلیل مجاورت با بیابانهای افغانستان و ترکمنستان در همه اوقات سال بهویژه تابستان تحت تأثیر گردوخاک قرار میگیرد. هدف از این مطالعه، شبیهسازی گردوخاکهای تابستانی توسط مدل RegCM است. به این منظور در طی دوره 2000 تا 2017 سه رویداد گردوخاک شدید و فراگیر انتخاب شدند. وجود گردوخاک با تصویر ماهواره تائید و سپس ساختار همدیدی تحلیل شد. در انتها نیز نتیجه شبیهسازی مدل RegCM4.6 با دادههای مشاهداتی دید افقی و عمق نوری اپتیکی هواویز AOD ماهواره آکوا مقایسه شد. نتیجه بررسی همدیدی نشان میدهد که در فصل تابستان کمفشار حرارتی در جنوب و پرفشار در شمال افغانستان شکل میگیرد که منجر به توسعه بادهای شمال و شمال شرقی با سرعت 12 تا 21 متربر ثانیه در مرز شرقی ایران و غرب افغانستان شده و گردوخاک در این مناطق انتشار مییابد. بررسی برون داد مدل RegCM بادید افقی و AOD حاصل از ماهواره آکوا نشان میدهد که عمل کرد مدل در خراسان جنوبی بهتر از خراسان رضوی است. بیشترین ضریب همبستگیAOD مدل و دید افقی در ایستگاههای مرکزی خراسان شامل گناباد، فردوس، نهبندان و قائن به ترتیب با 82/0-، 77/0- و 44/0- در 1 جولای 2014 به دست آمد. مدل RegCM در گردوخاکهای شدید با کاهش دید افقی به کمتر از 1000 متر، تداوم و گسترش افقی زیاد نتیجه بهتری از شبیهسازی گردوخاک به دست میدهد. بهطورکلی مدل RegCM ازنظر مقدار AOD را کمتر از الگوریتم ماهواره آکوا برآورد مینماید.
مریم ثقفی، غلامرضا براتی، بهلول علیجانی، محمد مرادی،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده
بارش پدیدهای حاصل از اندرکنشهای پیچیده جو است و در میان رویدادهای اقلیمی، با توجه به نقش حیاتی آن از اهمیت ویژهای برخوردار است. اهمیت تداوم بارش بویژه در مناطق خشک و نیمه خشک که بخش اعظم ایران را شامل است، بیش از حجم آن است. هدف از این پژوهش شناسایی نواحی بارشی ایران از نظرتداوم بارش و ویژگیهای آن، در هر ناحیه است. جهت بررسی تداوم بارشهای ایران ایران و با تعریف روز بارشی با عنوان «روز دارای بارش برابر یا بیشتر از 5/0 میلیمتر»، از دادههای بارش روزانهی 80 ایستگاه همدید کشور طی 6 ماه سرد سال از اکتبر تا مارس در بازه ای 30 ساله (2016 - 1987) استفاده شد. تنظیم دادهها در جداول روزانه در مرحله اول، امکان برنامهنویسی را در محیط متلب برای تفکیک بارشها در گروههای دهگانه از «یکروزه» تا «ده روزه» فراهم کرد و در مرحله دوم در محیط اس پی اس اس بر اساس ویژگیهای فراوانی، مقدار و میانگین بارشها در گروههای یاد شده، با روش ادغام وارد، خوشهبندی انجام شد. اجرای فرآیند خوشه بندی روی تداومهای بارش ایران نشان داد که هفت پهنهی بارشی تقریبا همگن در ایران وجود دارد؛ آرایش جغرافیایی نواحی تداوم بارش ایران، وابستگی مقدار بارش ایران را به ناهمواریها، مسیر سامانههای بارشزا، نزدیکی به منابع رطوبت و اثر دریا به خوبی آشکار میسازد. از لحاظ موقعیت قرار گرفتن پهنهها میتوان گفت؛ قرار گرفتن چهار پهنه در نیمهی غربی ایران علی رغم وسعت کم آن در مقابل نیمهی شرقی دلیل بر ناهمگنی آن است.
محمد حسین حسینی روز بهانی، مرتضی یو اکتان اسمت آویچ،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده
گندم غذای اصلی انسان است که به طور مستقیم مورد مصرف قرار میگیرد. شناخت پارامترهای اقلیمی و بررسی نیازهای اقلیم شناختی گیاهان زراعی از مهمترین عوامل موثر در تولید گندم دیم اسـت. این مطالعه با توجه به اهمیتی که پارامترهای اقلیمی در تولیدات گندم دیم داشته و نیز به علـت توانـاییهـای بالقوه دیم زارهای کشور تاجیکستان از جمله رایان پنجکنت وا قع در وادی زرافشان میباشد. داده های مورد استفاده در این مطالعه از طریق اداره هواشناسی و وزارت کشاورزی تاجیکستان و اداره کشاورزی پنجکنت بهصورت میدانی و کتابخانهای جمعآوریشده است. در گام اول داده ها از نظر همگنی و یکدستی بررسی گردید. در گام بعدی با به کارگیری نرم افزار Lars Wg با استفاده از مدل های سری HadGEM2-ES و سه سناریوی RCP26 , RCP45 , RCP85 در دوره 2011-2050 توانایی مدل لارس برای پیش بینی متغیرهای اقلیمی ایستگاه پنجکنت مورد ارزیابی قرار گرفت و سپس داده های پیش بینی شده با داده های مشاهداتی مورد ارزیابی قرار گرفت و همچنین از طریق همبستگی و آزمون Anova بین پارامترهای اقلیمی و تولید گندم دیم در هکتار و با روش تورنت وایت تیپ اقلیمی مورد بررسی قرار گرفته است.نتایج ارتباط بین پارامترهای اقلیمی و تولید گندم دیم با استفاده از آزمون تحلیل واریانس ( F) و مقایسه با جدول ضرایب F نشان داد؛ میان بارش اردیبهشت و حداکثر دمای خرداد با تولید گندم ارتباط معنادار وجود دارد و نیز بارندگی ماه مهر، حداکثر دمای آبان با تولید گندم دیم ایستگاه پنجکنت ارتباط معناداری در هر هکتار وجود ندارد.
فهیمه شاکری، غلامعباس فلاح قالهری، هاشم اکبری، زهرا حجازی زاده،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده
در پژوهش حاضر حساسیت سنجی عناصر هواشناسی(نظیر میانگین دما، رطوبت نسبی و سرعت باد) به پارامترسازیهای فیزیکی مختلف در مدل پیش بینی عددی وضع هوا (WRF) جهت شبیه سازی اقلیم شهر و تعدیل جزیره گرمایی شهری منطقه مورد مطالعه، مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت مطالعه مسائل زیست محیطی شهری از مدل تاج پوش شهری(UCM) به صورت جفتشده با مدل WRF استفاده شد. آزمایشهای متعددی به منظور دستیابی به پیکربندی بهینه برای انجام شبیه سازی در بازه زمانی 18-21 آگوست 2016 با شرایط جوی پایدار در فصل تابستان اجرا شد. انتخاب مناسبترین پیکربندی با کمترین خطا، به عنوان بستری مناسب برای شبیه سازیهای اقلیم شهری جهت مطالعه راهکارهای تعدیل جزیره گرمایی شهری (UHI) مطرح میشود. افزایش بازتاب سطوح جهت کاهش UHI در دامنه اعمال گردید. جهت ارزیابی عملکرد پیشبینی مدل و مقادیر مشاهداتی متناظر با آن از دو شاخص ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE) و میانگین خطای اریب (MBE) استفاده شد. نتایج نشان داد در استان تهران، بطورکلی تمامی پیکربندیها دمای هوا و سرعت باد را کمتر از مقدار واقعی و رطوبت نسبی را بیشتر از مقدار واقعی برآورد مینمایند. همچنین در استان البرز تمامی پیکربندیها دمای هوا و سرعت باد را بیشتر از مقدار واقعی و رطوبت نسبی را کمتر از مقدار واقعی برآورد مینمایند. با افزایش انعکاس سطوح شهری، میانگین دمای استانهای تهران و البرز به ترتیب به میزان 6/0 و 2/0 درجه سانتی گراد کاهش مییابد. سرعت باد مخصوصاً در نواحی شهری، مقداری افزایش مییابد. همچنین شاهد افزایش میانگین رطوبت نسبی (خصوصاً در نواحی شهری) در مناطق مورد مطالعه خواهیم بود.
کاوه محمدپور، محمد سلیقه، طیب رضئیی، علی درویشی بلورانی،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده
گرد و غبارها، تحت عنوان عمده¬ترین نوع از آئروسلها نقشی بنیادی مستقیم و غیرمستقیمی بر روی هوا و اقلیم دارند. بدین منظور در پژوهش حاضر به بررسی قابلیت و توانمندی مدل MACC با استفاده از صحت سنجی MODIS برای بارزسازی پدیده¬های حدی گرد و غبار در استان کردستان طی دوره 2003-2012 پرداخته شد. جهت تحلیل داده¬های ماهواره¬ای و مدل شده از آزمون¬های آماری و روند¬یابی من-کندال استفاده شده است. یافته¬های حاصل از توزیع سالانه نشان داد که میانگین بیشترین عمق نوری آئروسل (AOD) مربوط به سال 2008 با 36/0 و کمترین مقدار با 294/0 مربوط به سال 2004 می¬باشد. همچنین، میانگین بیشترین AOD این سال مربوط به شهرستانهای سنندج، سقز، قروه، کامیاران و مریوان به ترتیب با 356/0، 353/0، 358/0، 371/0 و 368/0 می¬باشد. توزیع مکانی میانگین AOD در فصول مختلف نیز نشان داد، زمستان و پاییز دارای کمترین مقدار و فصل بهار و تابستان دارای بیشترین مقدار AOD بوده است. توزیع زمانی-مکانی ماهانه AOD نشان داد که گردو غبار در طی آوریل تا آگوست سرتاسر پهنه منطقه مورد بررسی را می¬پوشاند. نتایج آزمون روند من-کندال نشان داد که فصل بهار در سرتاسر استان و فصل تابستان در شرق استان دارای روند مثبت معنی¬دار است؛ بر همین اساس، فصل بهار در منطقه مورد مطالعه به غنوان فصل فرین گردوغبار شناخته شد؛ و در بین پنج روز حدی گرد و غبار در فصل مربوطه، روز 19 ژوئن 2009 با میانگین مقدار AOD روزانه 16/1 و دید افقی کمتر از 2000 متر دارای بیشترین و گسترده¬ترین گردوغبار تحت عنوان روز فرینِ حدی است. در مجموع، نتایج حاصل از رویکرد چند بعدی MACC در بارزسازی گرد و غبار نشان داد، عمق نوری (AOD،DOD ) معیاری مناسبتر از دید افقی در تعیین روزهای فرین گردوغبار می¬باشد.
جعفر درخشی، بهروز سبحانی، سعید جهانبخش اصل،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده
در این تحقیق پیشبینی مقادیر بارش و دما با کاربرد مدلهای گردش عمومی جو در دورههای 2005-1964 موردبررسی قرارگرفته است. دادههای اقلیمی شامل مقادیر روزانه مجموع بارش و دمای میانگین از سازمان هواشناسی کشور، تهیه گردیده است. با در نظر گرفتن سناریوهای تغییراقلیم RCP4.5, RCP2.6 و RCP8.5 برای دوره آینده 2100-2010 تحت مدل تغییراقلیم canESM2 تغییراقلیم حوضه اهرچای مورد ارزیابی قرار گرفت. به دلیل دقت پایین مدلهای گردش عمومی از مدل کوچکمقیاس سازی SDSM4.2 استفاده و تغییرات پارامترهای اقلیمی بارش و دمای میانگین برای دورههای زمانی آینده شبیهسازی گردید. در این پژوهش برای واسنجی مدل SDSM، از بین 26 پارامتر اقلیمی بزرگمقیاس (NCEP) بهطور متوسط 3 پارامتر بیشترین همبستگی را با میانگین دما و 5 پارامتر بیشترین همبستگی را با میانگین بارش در حوضه اهرچای دارند. نتایج حاصل از پیشبینی پارامترهای اقلیمی نشان داد شبیهسازی پارامترهای اقلیمی میانگین دما با دقت بالاتری نسبت به مقادیر میانگین بارش انجامگرفته است. علت این امر، نرمال نبودن و غیرشرطی بودن دادههای بارش میباشد. نتایج حاکی از آن است که میانگین دمای حوضه، در دوره 2099-2070 تحت سناریوی RCP8.5 نسبت به دوره مشاهداتی 2005-1964 با افزایش بیشتری نسبت به دوره های قبل روبروست و میزان بارش حوضه نیز طی دوره 2099-2070 و تحت سناریوی RCP 2.6 بیشترین افزایش را در کل دوره های مطالعاتی نشان میدهد.
خانم مطهره زرگری، دکتر مهدی بروغنی، دکتر علیرضا انتظاری، عباس مفیدی، دکتر محمد باعقیده،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده
گرد و غبار یکی از مخاطرات جوی است که در نواحی خشک و نیمه خشک دارای پیامدهای اقلیمی و زیست محیطی نامطلوبی می باشد. هدف تحقیق حاضر مدلسازی دینامیکی ویژگی های مکانی- زمانی گرد و غبار در جنوب و جنوب شرق ایران با مدل REG-CM4 با استفاده از داده های ماهانه گرد و غباری و داده های مدل RegCM4 می باشد. بدین منظور، توزیع مکانی گرد و غبار به روش IDW به همراه نمودارهای گرد و غبار ترسیم شدند. مدل RegCM4 با در نظرگیری سیستم تصویر لامبرت با قدرت تفکیک افقی 40 کیلومتر با مدل جفت شده شیمی اجرا شد. توزیع مکانی گرد و غبار ماهانه و سالانه بالاترین مقادیر فراوانی گرد و غبار را برای شهرهای زابل، بندرعباس، زاهدان و جاسک نسبت به ایستگاه های سیرجان، کهنوج و لار نشان می دهد. علاوه بر این، بیشترین وقوع فراوانی گرد و غبار در استان های سیستان و بلوچستان (%48)، هرمزگان (%27) و فارس با 16 درصد و کمترین فراوانی آن برای استان کرمان (%9) نشان داده شده است. به طور کلی، فصول تابستان (در ایستگاه سیستان) و زمستان (ایستگاه کرمان) به ترتیب بیشینه و کمینه رخداد گرد و غبار را دارند. بررسی زمانی نیز بیشترین میزان گرد و غبار را برای ماه های گرم سال و کمترین را برای ماه های سرد سال به همراه دارد. ماه جولای در ایستگاه زابل و ماه های نوامبر و دسامبر در ایستگاه سیرجان به ترتیب بیشترین و کمترین فراوانی گرد و غبار را دارند. همچنین، مدل اقلیمی RegCM4 برای متغیرهای مختلف نیز بیشینه گرد و غبار را بر روی جنوب شرق، جنوب و سواحل جنوب به خوبی نشان داده است.
مریم ثنایی، غلامرضا براتی، علیرضا شکیبا،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده
تغییرات آب و هوایی و از جمله تغییرات فضایی بارش، چالشی است که ابعاد مختلف زندگی امروزی جوامع بشری را تحت تاثیر قرار داده است. با توجه به آب و هوای خشک و نیمه خشک کشور و اهمیت مانایی فراسنج بارش در مدیریت منابع آب و غذا در آن، بررسی تغییرات فضایی آن در پهنه کشور از اهمیت بسزایی برخوردار خواهد بود. از این رو در این پژوهش تغییرات فضایی دوام فصل بارش در دوره مرطوب (سپتامبر تا می) با استفاده از دو آماره «موران محلی» و «لکه های داغ گتیس اٌرد-جی» طی 5 دوره 5 ساله در سالهای 1991 تا 2015 میلادی مد نظر قرار گرفت. پراکنش فضایی مثبت دوام فصل بارش، بر پایه نتایج آماره موران محلی، انطباق بسیار خوبی با نواحی پربارش کشور دارد. از سوی دیگر پیوستگی الگوی فضایی منفی حاصل از آماره لکه های داغ، در قیاس با نتایج آماره موران محلی بیشتر بوده و بر نواحی بسیار کم بارش جنوب شرقی و مرکزی منطبق است. همچنین نتایج آماره الکساندرسون نشان داد که سری زمانی 13 ایستگاه از 108 ایستگاه منتخب، دارای جهش یعنی تغییر ناگهانی در سری زمانی دوام فصل بارش،بودهاند. این جهشها بیشتر در ایستگاه های جنوبی کشور و در سالهای بعد از 2000 میلادی آشکار شده است.
هادی ظرافتی، یوسف قویدل رحیمی، منوچهر فرج زاده،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی و شناسایی روزهای با وقوع دمای فرین بالای 50 درجه سانتیگراد و تعیین الگوی سینوپتیکی رخداد آنها در منطقه غرب آسیا انجام شد. برای انجام این کار از دادههای بازتحلیل شده NOAA-CIRES-DOE 20th Century Reanalysis V3 بیشینه دمای دومتری سطح زمین طی دوره زمانی 1836 تا 2020 در فصل گرم سال (ژوئن تا سپتامبر) استفاده شده و در نهایت تعداد 513 روز دمای بیشینه بالای 50 درجه جهت تحلیل سینوپتیک شناسایی گردید. دماهای بالای 50 درجه در ماههای ژوئن، ژوئیه و اوت به وقوع پیوسته و تغییرات سالانه فراوانی دماهای بیشینه فرین دارای روندی صعودی بوده و همچنین بیشترین فراوانی وقوع دمای فرین بالا در دهههای اخیر و در سال 2015 و 2010 رخ داده است. جهت تحلیل سینوپتیک تعداد 513 روز شناسایی شده، دادههای واکاوی شده ارتفاع ژئوپتانسیل متر تراز 500 هکتوپاسکال برای روزهای مذکور استخراج و خوشه بندی إعمال شد. سپس روزهای با وقوع شدیدترین دما در هرخوشه به منظور تعییین الگوی سینوپتیک انتخاب شدند. با توجه به یافتههای تحقیق مشخص شد که محدودهی رخداد دمای بیشینهی فرین، منطقهی مرزی جنوب غرب ایران و جنوب شرق عراق میباشد. نتایج تحلیل سینوپتیک نشان داد که از یک سو وجود شرایط وضعیت کمفشار با منشأ کمفشارهای حرارتی خلیج فارس، شبه جزیره عربستان و گنگ در سطح زمین همراه با استقرار پرارتفاع غرب آسیا در تراز 500 هکتوپاسکال بر روی منطقه و از سوی دیگر انتقال هوای گرم عرضهای پایین (عربستان و عراق) و بیابانهای داخل ایران به سمت منطقه مذکور، سبب رخداد دمای بیشینه فرین در منطقه شده است. در واقع با توجه به همگرایی دمایی رخ داده در سطح زمین به علت وجود وضعیت کمفشار و افزایش نزول بیدررو دما به دلیل گردش واچرخندی پرارتفاعهای ترازهای بالای جو، گرمایش سطح زمین تشدید شده و ضخامت جو نیز بالا بوده است.
دانش نصیری، رضا برنا، منیژه ظهوریان پردل،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده
هدف اساسی این تحقیق آشکارسازی ارتباط ساختار میکروفیزیکی ابرناکی و توزیع مقدار بارش در سطح استان خوزستان میباشد. در این راستا ابتدا 3 رخداد بارش فراگیر در سطح استان خوزستان انتخاب گردید و مقادیر بارش تجمعی 24 ساعته آن ها اخذ گردید. رخداد بارش 17 دسامبر 2006 به عنوان یک نمونه بارش سنگین، 25 مارس 2019 به عنوان یک کیس بارش متوسط و در نهایت 27 اکتبر 2018 به عنوان یک کیس بارش سبک فراگیر انتخاب شد. فاکتور های میکروفیزیکی ابرهای مولد این بارش ها از محصول ابر سنجنده MODIS (MOD06)، اخذ شد. این فاکتورها شامل دما، فشار، و ارتفاع قله ابر، ضخامت اپتیکال و نسبت ابرناکی بود. در نهایت با تولید یک ماتریس با 64000 کد اطلاعاتی 1 کیلومتری، و اجرای تحلیل همبستگی فضایی در سطح اطمینان 95/0، ارتباط بین ساختار میکروفیزکی ابرناکی و مقادیر توزیع فضایی بارشهای منتخب آشکار گردید. نتایج بیانگر آن بود در کیس مطالعاتی بارش سنگین و متوسط که میانگین فضایی بارش تجمعی 24 ساعته در سطح استان به ترتیب برابر 36 و 12 میلمتر بود، یک ساختار ابرناکی کاملاً تکامل یافته با نسبت ابرناکی بیش از 75 درصد و گسترش عمودی 6 تا 9 هزارمتری، با صخامت اپتیکال 40 تا 50، منجر به رخداد این بارش های فراگیر و قابل توجه در سطح استان شده است. در حالی که در کیس بارش سبک، یک گسست چشمگیر در گسترش افقی ابرناکی در سطح استان دیده شده و درصد ابرناکی به کمتر از 10درصد رسیده بود. علاوه بر آن فاکتورهای مربوط به گسترش عمودی ابرناکی نیز بسیار کمتر بود، به طوری که ارتفاع قله ابر در این بارش بین3 تا 5 هزار متر بوده است. نتایج این تحقیق نشان داد، در کیس بارش سنگین و متوسط همبستگی فضایی معنی داری در سطح اطمینان 95/0 بین فاکتورهای میکروفیزکی ابرناکی MOD06 و مقادیر بارش ثبت شده دیده شد
دکتر بهروز سبحانی، دکتر مهدی عالی جهان،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
امروزه ریزگردها و توفانهای گردوغبار به یکی از مسائل و مشکلات مهم کشور ایران و سایر مناطق جهان تبدیل شده است. این پژوهش درصدد استخراج الگوهای سینوپتیک توفانهای گردوغبار استان اردبیل و پایش و منشأیابی مکان برخواست آن به انجام رسیده است. بازه زمانی موردمطالعه 34 ساله (2013 – 1979) میباشد. از دادههای ایستگاههای سینوپتیک استان اردبیل و دادههای سطوح فوقانی جو سازمان ناسا جهت انجام پژوهش پیشرو استفاده به عمل آمد. جهت نیل به اهداف پژوهش از روشهای محیطی به گردشی، خوشهبندی سلسله مراتبی و مدل HYSPLIT بهره گرفته شد. با توجه به نتایج حاصل شده 3 الگوی ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال شناسایی گردید. الگوی شماره 1 و 2 تقریباً مشابه به یکدیگر بوده و بیانگر رخداد ناوه عمیق است که از اروپای مرکزی شکلگرفته و تا نیمههای دریای سرخ امتداد داشته است. در الگوهای یادشده منطقه مورد مطالعه در شرق ناوه مذکور قرار داشته است. الگوی سوم بیانگر رخداد بلوکینگ بریده کمفشار بر فراز دریای سیاه و مناطق همجوار و قرارگیری استان اردبیل در شرق ناوه متشکل از بلوکینگ میباشد. منشأ ریزگردها در الگوهای 1 و 2 نواحی شرقی کشور عراق و غرب کشور ایران و در الگوی شماره 3 در ارتفاع 500 هکتوپاسکال نواحی مرکزی کشور عراق و در ارتفاعات 850 و 1000 هکتوپاسکال نواحی مرکزی کشور سوریه میباشد.
واژگان کلیدی: توفان گردوغبار؛ استخراج الگو؛ تحلیل سینوپتیک؛ مدل HYSPLIT؛ استان اردبیل
سمیه نادری، بهلول علیجانی، زهرا حجازی زاده، حسن حیدری، کریم عباسپور،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
شواهد موجود نشان می دهد تغییر اقلیم ثبات تولید منطقه ای محصولات کشاورزی را در چند دهه آینده نامطمئن خواهد ساخت. این تحقیق، با استفاده از مدل SWAT به ارزیابی اثرات تغییر اقلیم بر هیدرولوژی و عملکرد چغندرقند به عنوان یکی از محصولات غالب در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه پرداخته است. در این راستا نخست مدل SWAT بر اساس رواناب ماهانه 23 ایستگاه آبسنجی و عملکرد سالانه گیاه به طور همزمان شبیه سازی شده سپس خروجی مدل با استفاده از الگوریتم SUFI2، در نرم افزارSWAT-CUP برای دوره پایه 2014-1986 مورد واسنجی و اعتبارسنجی قرار گرفت. مقادیر نش-ساتکلیف و آماره اریب برای رواناب در دوره واسنجی با مقادیر به ترتیب 43/0 و 45% و در دوره اعتبارسنجی به ترتیب 53/0 و 16% و همچنین شاخص توافق 71/0 و آماره اریب بسیار پایین (6-% تا 10%) برای تولید محصول، کارایی مدل در شبیه سازی منابع آب و عملکرد گیاه را تایید کرد. گام بعدی، ریزمقیاس نمایی و تصحیح خطای داده های دما و بارش دریافت شده از سه مدل GFDL، HadGEM2 و IPSL تحت سناریوهای انتشار RCP4.5 و RCP8.5 با استفاده از نرم افزار CCT بود. در ادامه داده های ریزمقیاس شده به مدل SWAT معرفی و در نهایت متغیرهای هیدرولوژی و عملکرد چغندرقند برای دوره 2050-2021 ارزیابی گردید. در حالی که اکثر سناریوها نشان دهنده تغییر بارش، بین 12-% تا 35+% بودند، افزایش دما (°C 7/2)، باعث افزایش تبخیر و در نتیجه افزایش فشار بر منابع آبی و رواناب به ویژه در ماه های آغازین دوره رشد گیاه شده و در نهایت، کاهش عملکرد گیاه (45-%) دور از انتظار نیست. بدین معنی که عملکرد چغندرقند در برابر تغییرات اقلیمی بسیار آسیب پذیر بوده و تولید این محصول در منطقه مورد مطالعه طی دوره آتی، دست خوش تغییر قرار خواهد گرفت.
واژگان کلیدی: تاثیر تغییر اقلیم، چغندرقند، حوضه دریاچه ارومیه، تحلیل حساسیت،SWAT .
اکرم هدایتی دزفولی، زهرا قصابی،
دوره 24، شماره 73 - ( 4-1403 )
چکیده
سیل یکی از مخربترین بلایای طبیعی بهحساب میآید و همهساله خسارات گستردهای را به منابع مالی و انسانی کشور وارد میآورد. بخشهای عمدهای از کشور ایران، همواره در معرض خطر وقوع سیل قرار دارند. در این بین، حوضه آبریز گرگان و اترک از اهمیت بیشتری برخوردار است، بهطوریکه در سالهای اخیر چندین مورد سیل مخرب در استان گلستان رخ داده که موجب تلفات انسانی و خسارت اقتصادی فراوانی شده است. هدف از این مطالعه بررسی و آشکارسازی شرایط اقلیمی، همدیدی و ترمودینامیکی حاکم بر رخداد سیل اسفند 1397 در استان گلستان بهمنظور شناسایی سامانههایی جوی است که منجر به سیلهایی نظیر سیل فوق بشود. این بررسی شامل تحلیل آماری ایستگاههای استان (گرگان، گنبدکاووس، بندرترکمن، علیآبادکتول، هاشمآباد، کلاله و مراوه تپه)، محاسبه دوره برگشت بارشها طی دوره آماری موجود هر ایستگاه، تحلیل نقشههای همدیدی در روز رخداد سیل و نیز محاسبه شاخصهای ناپایداری ایستگاه گرگان میباشد. نتایج آماری نشان داد که ایستگاههای گرگان و گنبدکاووس هرکدام با بیشترین بارش از نوع حدی در اسفند 1397، دارای دوره برگشت 800 و 400 سال بودند. همچنین در روز 27 اسفند بالاترین میزان شاخص ناپایداری گرگان با مقادیر 26 K= درجه سلسیوس، 07/ 2 PW=سانتیمتر و 48 TT= همراه با نم نسبی زیاد در سطح زمین (حدود 80 درصد) بهدستآمده است. تحلیل نقشههای همدیدی مبین افت شدید فشار سطح دریا و ارتفاع تراز میانی به همراه یک ناوه عمیق در منطقه موردمطالعه در اواخر اسفند 97 بوده که در نهایت منجر به بارشهای فرین و رخداد سیلاب در منطقه شده است.
واژگان کلیدی: سیل، دوره برگشت، نقشههای همدیدی، شاخصهای ناپایداری، استان گلستان
نویسنده مسئول: بزرگراه شهید همت (غرب) – بزرگراه شهید خرازی – بلوار پژوهش – پژوهشگاه هواشناسی و علوم جو،