زهره مریانجی، فاطمه ستوده، میثم طولابی نژاد، زیبا زرین،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده
شناخت و پیش بینی شرایط و ویژگی های اقلیمی در آینده به دلیل اهمیت آنها در تمام جنبه های زندگی امری ضروری است. این تحقیق سعی دارد روند تغییرات دماهای حدی را در منطقه همدان با استفاده از ریز مقیاس کردن داده های گردش عمومی جو پیش بینی و تغییرات آن را بررسی کند. جهت ریز مقیاس کردن دادههای مدل گردش عمومی جو (HadGEM2-ES ) و مدل جفت شده (CMIP5) و تحت سه سناریوی انتشار (RCP2.5, RCP4.5, RCP8.5) از مدل ریز مقیاس نمایی لارس استفاده شده است. برآورد همبستگی داده های شبیه سازی شده و داده های واقعی، مقادیر بیش از 95/0 را برای تمامی ماهها نشان میدهد. همچنین P_value آزمونهای آماری حاصل از خروجی مدل، مقادیر قابل پذیرش در عملکرد مدل را در تولید و شبیه سازی نشان داد. در نتیجه دادها از 2011 تا 2050 استخراج و مورد بررسی روند قرار گرفت. جهت آشکار سازی تغییرات روند، دادهها در سه بازه زمانی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد در سناریوی خوشبینانه (RCP2,5,) روند محسوسی درمیانگین و حداقل دما دیده نمی شود حال آنکه در سناریوی RCP4.5)) و RCP8.5روندهای معناداری در داده ها دما مشاهده می شود و بر این اساس افزایش 1 درجه ای میانگین دمای حداقل، گویای تغییرات آب و هوایی شدیدی است که خصوصا در فصل سرد باعث تغییر نوع بارش می گردد همچنین بر اساس بررسی روند دادها افزایش معنیدار میانگین حداکثر دما در مقیاس سالانه و ماهانه در هر سه سناریوی مورد بررسی، نشان دهنده بحران زیست محیطی پیش رو خواهد بود.
خانم فاطمه وطنپرست قلعهجوق، دکتر برومند صلاحی، دکتر بتول زینالی،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده
در این پژوهش اثر دو شاخص OMI و RMM نوسان مادن جولیان بر فراوانی رخداد توفانهای گرد و غبار ایستگاههای آبادان، اهواز، بستان، بندر ماهشهر، دزفول، رامهرمز و مسجدسلیمان واقع در استان خوزستان طی شش ماه (آوریل تا سپتامبر) دوره آماری (۲۰۲۱- ۱۹۸۷) بررسی شد. ضرایب همبستگی پیرسون بین دادههای گرد و غبار و شاخصها بررسی و نتایج آن بهصورت نقشههای پهنهبندی درآمد و درصد فراوانی هر یک از شاخصها برای فازهای مثبت و منفی شمارش و محاسبه شد. نتایج پژوهش حاکی از وجود ارتباط مستقیم و معنیدار بین فازهای مثبت و منفی هر دو شاخص با گرد و غبار بهجز ایستگاه دزفول در فاز مثبت OMI و فاز منفی RMM است و بیشترین میزان ضریب همبستگی مربوط به ایستگاه بندر ماهشهر و دزفول بین ۷۷/۰ – ۷۲/۰ در فاز مثبت شاخص RMM است. ارتباط بین نوسان مادن جولیان با گرد و غبار نشان داد بین ۵۱ تا ۵۹ درصد توفانهای گردوغبار در فاز منفی شاخص OMI و ۴۰ تا ۴۹ درصد نیز در فاز مثبت آن اتفاق افتاده است. در شاخص RMM نیز ۵۶ تا ۶۳ درصد رخداد توفانهای گرد و غبار مربوط به فاز منفی آن و ۳۷ تا ۵۰ درصد نیز در فاز مثبت آن مشاهدهشده است. درواقع فاز منفی شاخص RMM، درصد بیشتری از رخداد توفانهای گرد و غباری را نسبت به فاز منفی شاخص OMI به خود اختصاص داده است. طبق نتایج آزمون مونتکارلو جابجایی فازهای مثبت و منفی شاخص RMM، بهگونهای معنیدار رخداد توفانهای گرد و غبار را برای بیشتر ایستگاههای استان خوزستان در پی دارد. رهگیری مسیرهای ورود گرد و غبار به استان خوزستان با مدل HYSPLIT نشانگر حرکت ذرات از عراق، عربستان و قسمتهای شرقی سوریه به سمت محدوده موردپژوهش است.
زهرا حجازی زاده، سید محمد حسینی، علیرضا کربلائی درئی، شکوفه لایقی،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده
خشکسالی، مخاطره ای طبیعی است که سالانه در مناطق وسیعی از کره زمین خسارات زیاد اقتصادی، اجتماعی، زیست¬محیطی و جانی بوجود می آورد. خسارات ناشی از این پدیده، غیرملموس ولی بسیار وسیع و پرهزینه است که در صورت لزوم، تکنیک سنجش از دور به سبب دقت زمانی بالا، پوشش طیفی گسترده، سهولت دسترسی، عدم نیاز به تصحیح اتمسفری و زمین مرجع نمودن می تواند ابزار مفیدی در پایش خشکسالی به شمار آید. استان همدان در سال های اخیر به دلیل بروز خشکسالی های مکرر، با مشکلات زیادی مواجه شده است. لذا در پژوهش حاضر به بررسی و پایش خشکسالی استان همدان با شاخص TCI و اثر آن بر پوشش گیاهی استان با استفاده از داده های دورسنجی AVHRR و NOAA پرداخته شد. ابتدا داده های مربوطه از پایگاه داده نوا استار استخراج و در نهایت، رفتار زمانی- مکانی شاخص خشکسالیِ پوشش گیاهی بر روی 1528 یاخته در استان همدان مورد بررسی قرار گرفت. تفکیک مکانی داده های مورد استفاده در این پژوهش 4 کیلومتر است . نتایچ به دست آمده گویای این واقعیت است که خشکسالی پوشش گیاهی استان همدان بر اساس داده¬های دورسنجی افزایش چشمگیری داشته است. ضرایب من-کندال بیانگر وجود روندهای کاهشی پوشش گیاهی در سطح اطمینان معناداری 95 ام است. تنها در ماه های می، ژوئن و دسامبر تا حدودی از گستره خشکسالی پوشش گیاهی استان کاسته شده است. واکاوی رفتار مکانی شاخص خشکسالی پوشش گیاهی نشان داد که ماه¬های فوریه، مارس و نیز آوریل در گستره استان همدان خشکسالی های شدیدتری تجربه شده است.
حسن حیدری، ابراهیم مسگری،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده
شناخت تیپهای هوای روزانه هر مکانی در شناخت اقلیم طولانیمدت آن نقش مؤثری دارد. در این پژوهش بر اساس روش طبقهبندی ووس با رویکرد اقلیمشناسی ترکیبی از متغیرهای مقادیر حداقل، میانگین، حداکثر دما و میزان ابرناکی و بارش روزانه در 39 ایستگاه سینوپتیک که پراکندگی مناسبی در کشور داشته ونیز آمار کاملی داشتند، طی دوره زمانی 2021-1985 استفاده و تیپهای هوایی با تکنیک کدگذاری شناسایی شد. بررسیها مشخص نمود که تیپهای اصلی دمایی کشور عمدتاً بین تیپهای داغ تا گرم قرار داشته و ضمناً کدهای فرعی نیز بیشتر در دامنه بین ابرناکی کم تا متوسط و بدون بارش را شامل میشود. سپس با استفاده از روش خوشهبندی وارد، 3 گروه اقلیمی شناسایی شد. ویژگیهای جغرافیایی هر محل همچون موقعیت، ارتفاع، دوری و نزدیکی به دریا، مشخصات سینوپتیکی بر اساس میزان تأثیرگذاریشان، مهمترین تأثیر را در تفکیک منطقهای گروهها از هم در کشور دارند. نتایج حاصل از این پژوهش میتواند در تعین تقویم آب و هوایی هر منطقه طی دورههای زمانی مختلف درزمینه های متعدد کشاورزی، گردشگری و غیره مورد استفاده قرار گیرد.
رستگار محمدی، محمد سلیقه، محمد حسین ناصرزاده، مهری اکبری،
دوره 25، شماره 78 - ( 7-1404 )
چکیده
چرخندهای برونحارهای با توجه به فراوانی، مدت و شدت آنها از عوامل اصلی بارشهای عرضهای میانه و بالا در سراسر مدیترانه در طی فصل زمستان و پاییز هستند. برای این پژوهش از دادههای شبکهای متغیرهای اقلیمی ECMWF با تفکیک زمانی ۶ ساعته و تفکیک مکانی ۲۵/۰*۲۵/۰ از سال 1979-2016 و دادههای بارش ایستگاههای ۴ حوضه آبریز از پایگاه دادههای اسفزاری از سال ۱۹۷۹-۲۰۱۶ استفاده شد. ابتدا ارتفاع ژئوپتانسیل، دما، رطوبت و رودباد روزهای بارشی در محیط متلب استخراج شد. سپس با استفاده از الگوریتم استخراج مراکز چرخندی، این مراکز از روی ارتفاع ژئوپتانسیل با این شروط که ارتفاع ژئوپتانسیل کمینه و شیو ژئوپتانسیل بیشینه باشد استخراج شدند. در ادامه از روی ماتریس ارتفاع ژئوپتانسیل روزهای بارشی (498×441×361) با استفاده از روش تحلیل خوشهای 4 الگوی جوی استخراج شدند. همچنین فراوانی رخ داد زمانی و مکانی ماهانه و میانگین دمایی مراکز چرخندی این الگوها در ماههای فصول سرد به دست آمد. نتایج نشان داد که الگوی اول ناوه مدیترانهای است که بیشترین فراوانی را به میزان 42 درصد دارا میباشد. این الگو فرود آن به علت وجود زبانههای از پر ارتفاع که به حالت مانع عمل میکند باعث عمیق شدن کم ارتفاع مدیترانه شده است و محور آن تا روی دریای سرخ کشیده شده است و به دلیل برخورد زبانههای کم ارتفاع و پر ارتفاع درروی منطقه ناپایداری تشدید شده و بیشترین بارشها را در میان الگوها باعث شده است. در مقابل الگوی چهارم که کمترین فراوانی را به میزان 10 درصد را دارا میباشد که الگوی ناوهای بادهای غربی است که درروی دریای خزر عمیق شده اما به علت قرارگیری پر ارتفاع در جنوب منطقه مانع ورود کم ارتفاع شده و در بخش شمالی منطقه موردمطالعه مستقرشده است و به این دلیل کنتورها در شمال منطقه حالت مداری دارند درنتیجه چرخندهای کمتری وارد منطقه شده و منجر به کمترین میانگین بارش در بین الگوها شده است. همچنین نتایج نشان داد که درصد فراوانی چرخندهای هسته سرد در زمستان 60 درصد و در پاییز 40 درصد بوده است ولی درصد فراوانی چرخندهای هسته گرم در فصل زمستان 62 درصد و در فصل پاییز 38 درصد بوده که در زمستان درصد فراوانی چرخندهای هسته گرم نسبت به درصد چرخندهای هسته سرد افزایش پیداکرده است در مقابل در پاییز درصد فراوانی چرخندهای هسته گرم نسبت به هسته سرد کاهش پیداکرده است. در دهه اخیر هم از فراوانی رخداد تعداد چرخندها و هم از شدت چرخندها نسبت به دو دهه گذشته کاسته شده است. ازلحاظ مکانی غرب منطقه موردمطالعه ازلحاظ چرخندزایی همیشه فعال بوده است و با ورود به دوره سرد از پاییز بهطرف زمستان مکانهای چرخندزایی هم بهتدریج فعالتر میشوند.
طوبی علیزاده، مجید رضایی بنفشه، غلامرضا گودرزی، هاشم رستم زاده،
دوره 25، شماره 78 - ( 7-1404 )
چکیده
گردوغبار پدیدهای است که آثار زیستمحیطی زیادی را در بخشهای مختلف زندگی انسانها از جمله: کشاورزی، اقتصاد، بهداشت و غیره دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی و پیشبینی پدیده گردوغبار در شهر کرمانشاه میباشد. دادههای هواشناسی با وضوح 3 ساعته در دوره آماری (2020-2000) ایستگاه کرمانشاه از سازمان هواشناسی کشور اخذ شد. ابتدا دادههای گردوغبار نرمالسازی شد و سپس با استفاده از مدلهای شبکه عصبی ANN برای پیشبینی غلظت گردوغبار و شبکه عصبی تطبیقی ANFIS برای خطایابی و پیشبینی سری زمانی وقوع گردوغبار در نرمافزار MATLAB خطایابی و پیشبینی شدند. یافتههای پژوهش نشان داد که حداکثر میزان غلظت گردوغبار پیشبینی شده مربوط به حداقل نقطه شبنم با بیشترین میزان همبستگی پیرسون با گردوغبار، به میزان 23/3451 میکروگرم بر مترمکعب برآورد شده است. همچنین نتایج پیشبینی سری زمانی با استفاده از مدل ANFIS نشان داد تابع عضویت زنگولهای خطی با درجه 3، در مراحل آموزش و آزمون، مطلوبترین تابع ورودی را در بین دیگر توابع عضویت به خود اختصاص داده است. بر اساس مدلهای پیشبینی، بیشترین احتمال رخداد حداکثر گردوغبار در 20 سال آینده کرمانشاه با مقدار 94% به دست آمد.
مصطفی کرمپور، یگانه خاموشیان صحنه، زهره ابراهیمی، حامد حیدری،
دوره 25، شماره 78 - ( 7-1404 )
چکیده
رودخانههای جوی یکی از پدیدههای اتمسفری مولد بارشهای سنگین است میتواند منجر به خسارات جانی و مالی قابلتوجهی شود. آگاهی از سازوکار سینوپتیکی شار بخارآب و تشکیل رودخانه جوی در اتمسفر کشور و نیز آشکارسازی در همکنش بین مؤلفه پیوند از دوری NAO و ایجاد و تشدید این پدیده جوی، میتواند تا حد زیادی رخدادهای بارشهای سیلآسا را قابل پیشبینیتر سازد. هدف اساسی این تحقیق آشکارسازی پدیده رودخانه جوی در اتمسفر ایران و ارتباط آن با فازهای پدیده NAO است. در این راستا از دادههای مؤلفههای مداری و نصفالنهاری باد، رطوبت ویژه و آنومالیهای پدیده NAO، از پایگاه دادههای NOAA طی دوره آماری 1944-2019، اخذ شد. نتایج نشان داد که در طول دورهی مطالعه رودخانههای اتمسفری ازنظر طول و عرض جغرافیایی جابجایی داشته و به عرضهای پایینتر به سمت نیمهی جنوبی ایران کشیده شدهاند. بین شاخص NAO و جریانات نصفالنهاری در سطوح بالاتر از 600 هکتوپاسکال همبستگی بالایی داشت همچنین سیگمای 2101/0 نشان داد که همبستگی بالایی با NAO در منطقهی رخداد رودخانههای اتمسفری وارد به جو ایران وجود دارد، مراکز پرفشار در جهتدهی رودخانههای اتمسفری نقش مهمی دارند رودخانههای اتمسفری نمیتوانند از مراکز فشار عبور کنند و معمولاً در مرز بیرونی این مراکز در نیمکرهی شمالی انحنای نصفالنهاری پیدا میکنند و سبب جهتدهی جنوب غربی و شمال شرقی آنها میشوند. منبع رطوبتی اصلی رودخانههای اتمسفری وارد به ایران اقیانوس اطلس میباشد که از سمت پهنههای آبی مانند دریای سرخ، دریای عمان، اقیانوس هند و خلیجفارس تقویت میشود.
خانم منیره رودسرابی، دکتر محمد باعقیده، دکتر علیرضا انتظاری، دکتر فاطمه میوانه،
دوره 25، شماره 78 - ( 7-1404 )
چکیده
با هدف ارزیابی شرایط آسایش حرارتی در فضای کلاسهای درس، مطالعهای میدانی در دبیرستان دخترانه دانش سبزوار انجام گرفت و نظر دانشآموزان در مورد احساس حرارتی از شرایط کلاس در دو ساعت مختلف از روز در طول سال تحصیلی 99-1398 برای کلاسهای مختلف ثبت شد. همزمان مقادیر دما و رطوبت کلاسها نیز توسط دستگاه دیتالاگر برداشت گردید. برای بررسی تفاوتها از آزمونهای آنالیز واریانس و کروسکال والیس استفاده شد. نتایج نشان دادند موقعیت کلاسها از نظر جهت جغرافیایی و طبقات تفاوت معنیداری در فراسنج دما و رطوبت ایجاد نکرده است درحالیکه تفاوتهای ساعتی در ثبت این پارامترها معنیدار بوده است. در کل پاسخهای مرتبط با احساس حرارتی سرمایش درصدهای بالاتری را نسبت به حالت گرمایش داشته است (24% در برابر 12%). احساس حرارتی در ماههای مختلف تفاوتهای معنیداری را نشان داده و ماه مهر کمترین درصد فراوانی را در احساس مرتبط با آسایش حرارتی داشته است. در همه ماهها بهجز مهر ترجیح حرارتی موردنظر دانشآموزان "گرمایش" بوده است. اگرچه عملکرد سیستم گرمایش مناسب ارزیابی شده اما زمان بهرهبرداری از این سیستم باید با فاصله کمتری نسبت به شروع کلاسهای صبح انجام گیرد تا از اتلاف بخش قابلتوجهی از انرژی جلوگیری شود. با وجودی که دما و رطوبت داخل کلاسها تفاوت ماهانه معنیداری را نشان ندادند اما از نظر احساس حرارتی دانشآموزان بین ماههای مختلف، تفاوت معنادار آماری وجود داشت. لذا احساس حرارتی چیزی فراتر از ویژگیهای فیزیکی دما و رطوبت است و در فضای داخل کلاس ضمن تأثیرپذیری از عملکرد سیستم گرمایش-سرمایش بهشدت متأثر از ویژگیهای فردی (جنس، سن، وزن، قد، لباس و سطح فعالیت) نیز میباشد.
محسن عزیزی، حسین محمدی، داریوش طالقانی،
دوره 25، شماره 78 - ( 7-1404 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر نشان دادن مناطق مستعد برای کشت چغندرقند پاییزه در استان گلستان با توجه به پارامترهای دما و بارش است. بدین منظور از آمار درجه حرارت (روزانه) و بارش (سالانه) با طول دوره آماری ۱۵ ساله (۱۳۸۵-۱۳۹۹) استفاده شد. جهت تحلیل دادهها از روشهای نمودارهای پتانسیل گرمایی، انحراف از شرایط بهینه، فنولوژی و پهنهبندی استان گلستان ازنظر میزان آبیاری در طول رشد از دادههای سالانه بارش استفاده شد. نتایج ارزیابی دما با استفاده از روش پتانسیل گرمایی بر اساس آستانه حرارتی، صفر، ۴ و ۱۰ درجه سانتیگراد در سطح ایستگاههای استان گلستان نشان داد؛ ایستگاه اینچه برون دارای بیشترین واحد حرارتی تجمعی و ایستگاه علیآباد کتول دارای کمترین واحد حرارتی تجمعی هستند. بررسی تاریخ احتمال وقوع یخبندان دیررس بهاری در سطح 95 درصد نشان داد که به دلیل رخداد آن در اواخر فروردینماه در مرکز، شرق و شمال و شمال شرقی و غرب استان گلستان مصادف با مرحله فنولوژیکی حجیم شدن ریشه و تجمع قند میباشد. همچنین بر اساس انحراف از شرایط بهینه در استان گلستان ایستگاه اینچه برون دارای کمترین انحراف (۶۴/۲۰-) محاسبه گردید. همچنین ازنظر فنولوژی در مرحله جوانه زدن، شش برگی، حجیم شدن ریشه و تجمع قند و رسیدن کامل گیاه چغندرقند پاییزه در استان گلستان مناطق مساعد کشت چغندرقند پاییزه استان گلستان شامل گنبدکاووس، بندر ترکمن، کلاله، اینچه برون و بندر گز مشخص گردیدند. همچنین ارزیابیها ازنظر بارش با توجه به نقشهی پهنهبندی سالانه بارشهای استان گلستان میتوان نتیجه گرفت ازنظر بارشی و تأمین آب موردنیاز چغندرقند پاییزه محدودیت زیادی متوجه استان گلستان نیست البته با توجه به خشکسالیهای اخیر چندساله کشت این گیاه در استان احتیاج به آبیاری تکمیلی جهت رشد را دارد.
دکتر محمد محمدی، حسین عساکره، عبدالله فرجی،
دوره 25، شماره 78 - ( 7-1404 )
چکیده
امروزه مصرف انرژی نقش تعیینکنندهای در توسعه کمّی و کیفی زندگی بشر دارد. یکی از منابع تأمین انرژی، در راستای توسعه و رفاه اقتصادی و نیز کسب آسایش آب و هوایی گاز طبیعی است. این منبع تأمین انرژی، بهویژه در نواحی سرد کشور و نیز بهمنظور تأمین آسایش دمایی، نیازمند مدیریت صحیح است. مدیریت صحیح این منبع انرژی فسیلی از طریق آگاهی و پیشبینی از میزان تقاضای آن میسر است. بدین منظور تقاضای مصرف گاز طبیعی در شهر زنجان بهعنوان یکی از شهرهای سرد ایرانزمین موردبررسی و الگوسازی قرار گرفت. برای انجام پژوهش حاضر از دو گروه داده (عناصر آب و هوایی و میزان مصرف گاز طبیعی) برای یک دوره آماری 9 ساله (1400-1392) در مقیاس روزانه استفادهشده است. بهمنظور الگوسازی تقاضای مصرف گاز طبیعی در شهر زنجان از نرمافزار CurveExpert و نیز روش وایازی (رگرسیون) استفاده شد. بر اساس برازندهترین الگو، عنصر دما بهعنوان تنها متغیر مستقل در الگوی انتخابی جای گرفت. الگوی نهایی، وایازی چندجملهای با ضریب همبستگی 94/0 (ضریب تبیین 03/89 درصد) اختیار شد. درصد افزایش مصرف گاز طبیعی به ازای یک درجه کاهش دما، از دمای 22 تا دمای 16 درجه بیشترین درصد افزایش و از دمای صفر تا 5- درجه کمترین درصد افزایش به ازای یک درجه کاهش دما رخداده است. نقطه عطف و شروع مشکلات مربوط کمبود گاز طبیعی در شهرستان زنجان دمای کمتر از منفی 7 درجه تشخیص داده شد.
خانم شریفه زارعی، دکتر بهلول علیجانی، دکتر زهرا حجازی زاده، دکتر بختیار محمدی،
دوره 25، شماره 78 - ( 7-1404 )
چکیده
در این پژوهش مهمترین الگوهای همدیدی موجد بارش برف فراگیر در شمال شرق ایران موردبررسی قرارگرفته است. برای این منظور دادههای کد هوای حاضر و عمق برف ایستگاههای سینوپتیک شمال شرق کشور طی دوره آماری 1371-1400، برای ماههای مهر تا اسفند، از سازمان هواشناسیکشور دریافت شد. جهت بررسی بارشهای برف فراگیر، روزهایی که بیش از 70 درصد منطقه موردمطالعه همزمان شاهد ریزش برف بود، بهعنوان یک روز فراگیر استخراج شدند. بهمنظور انجام تحلیلهای همدیدی-دینامیکی در مورد بارشهای برف فراگیر در شمال شرقی ایران، از روش طبقهبندی با استفاده از تحلیل خوشهای استفاده شد و نقشههای روزهای نماینده از جمله دمای جو، شار رطوبت، ارتفاع ژئوپتانسیل، تاوایی، جبههزایی، جتاستریم، شاخص امگا و دادههای باد مداری و نصفالنهاری ترسیم شد. تحلیل روند نیز با استفاده آزمون منکندال انجام شد. نتایج نشان داد که 3 الگوی پرفشار سیبری و مرکز اروپا_کمفشار شرق ایران، پرفشار غرب ایران_کمفشار سودان، پرفشار مرکز اروپا_کمفشار شرق ایران و افغانستان به بهترین نحو بارشهای برف فراگیر در منطقه موردمطالعه را توجیه مینمایند. در تمامی الگوها در تراز میانی جو شدت یافتن جریانهای نصفالنهاری بادهای غربی همراه با تشکیل مراکز پرفشار و کمفشار موجب ایجاد بلاکینگ در مسیر جریانات غربی شده و شرایط را برای صعود هوا فراهم کرده است. تمرکز میدان امگای منفی و فرارفت تاوایی نسبی مثبت به همراه قرار گرفتن منطقه شمال شرق ایران در نیمه چپ خروجی رودباد جنبحاره، موجب ناپایداریهای شدید و بارش برف فراگیر در منطقه شده است. همچنین نتایج نشان داد که علیرغـم عـدم وجـود رونـد در تعداد روزهای فراگیر برف در شمال شرق ایران، تعداد روزهای برف فراگیر در طول زمان روندی کاهشی داشته است.
خانم آیدا فاروقی، پروفسور منوچهر فرج زاده اصل، پروفسور یوسف رحیمی،
دوره 25، شماره 78 - ( 7-1404 )
چکیده
گردش جت استریم قطبی و جنبحارهای بهصورت یک الگوی موج مانند در سراسر جهان میباشد. در طول فصل سرد سال با جهش جنوب سوی رودباد جنبحارهای، الگوی جت استریم قطبی و امکان نفوذ آن به مناطق حارهای، این دوجت استریم در مواردی با یکدیگر ادغام میشوند. در ماه دسامبر رودباد جنبحارهای در حوالی عرض جغرافیایی 5/27 درجه شمالی استقرار مییابد که با توجه به استقرار جت استریم قطبی در عرضهای میانه، این دو جت استریم در مواردی ادغام میگردند. برای بررسی فراوانی رخداد دو جت استریم و مطالعه اثر ادغام این دو رودباد بر الگوهای جوی تراز پایینتر و میزان بارش بر روی غرب ایران، دادههای شبکهبندی شده مؤلفههای باد ماه دسامبر در طول دوره آماری 19-2010 از مرکز NCEPNCAR با تفکیک مکانی 5/2 درجه دانلود و با کد نویسی در نرمافزار گردز (Grads) نقشههای جت استریم تراز 300 هکتوپاسکال با فاصله زمانی 6 ساعته ترسیم شد. در طول دوره آماری این دو جت استریم طی روزهایی از طریق محور آنها با یکدیگر ادغام شدهاند. بررسی بارش روزانه ایستگاههای غرب کشور با روزهای ادغام دو جت استریم، مشخص شد که این رخداد در تمام موارد منجر به بارش سنگین نشده است. در دوازدهم دسامبر سال 2010 همراه با نصفالنهاری شدن جت استریم قطبی و نفوذ آن به مناطق حارهای، بر روی شمال عربستان، دریای سرخ و شمال شرق آفریقا هستهی سرعت آن با هسته رودباد جنبحارهای ادغام گردید. ادغام این دو جت استریم، گسترش عمودی جت به ترازهای پایینتر را به همراه داشته و در تراز میانی جو حرکت نصفالنهاری زیاد کم ارتفاع مشاهده میگردد. در نتیجه کمفشار سودانی به سمت عرضهای بالاتر جابجا شده و با کمفشار مدیترانهای ادغام میگردد که منجر به رخداد بارش سنگین (110 میلیمتر) است.
سیده فاطمه هاشمی، علی شاهنظری، پروفسور ماتیاس نیومان اندرسون،
دوره 25، شماره 78 - ( 7-1404 )
چکیده
حوضه آبریز رودخانه تالار در استان مازندران هرساله شاهد سیلابهای بزرگ با حجم رسوب انتقالی بسیار زیاد میباشد. برای بررسی انتقال رسوب از حوضهی آبریز مذکور، 11 کیلومتر از رودخانه تالار در پنج بازه مکانی در فواصل 4/22- 7/24، 2/18 -5/20، 5/17- 00/18، 75/16- 5/17 و 5/11 – 75/16 کیلومتر از محدوده شهری از دریا ملاکلا- نجار کلا تا عرب روشن انتخاب شد تا الگوی تغییرات رسوبگذاری و فرسایش در بازه زمانی پنج ساله (1400- 1395) با توجه به قابلیتهای مدل HEC-RAS، موردبررسی قرار گرفت. برهمین اساس از آمار بلندمدت ایستگاه هیدرومتری کیاکلا، در شرایط سیلاب با دورهی بازگشتهای 2، 10، 25، 50 و 100 ساله برای حوضهی آبریز ایستگاه مذکور انتقال رسوب و حجم آورد رسوب تجزیهوتحلیل و بررسی شد. نتایج نشان داد مجموع رسوب ورودی در طول کل شبیهسازی در ابتدای دوره از مجموع رسوب در انتهای دوره شبیهسازی به میزان 9/0 میلیون تن کمتر و رودخانه در اکثر مواقع بهصورت فرسایشپذیر است. همچنین متوسط ارتفاع رسوب در بازه مکانی اول (4/22- 7/24) 11 سانتیمتر و میزان رسوبگذاری 6 میلیون تن و رسوبگذاری قابلتوجه میباشد. در بازه مکانی دوم (2/18 -5/20) میزان رسوبگذاری تقریباً 1 میلیون تن میباشد. در بازه مکانی سوم نیز نتایج کموبیش مشابه وجود دارد. در بازه مکانی چهارم شرایط از نظر عمق و حجم فرسایش برای برداشت مناسب نیست. بازه مکانی پنجم (5/11 – 75/16) میزان فرسایش بهطور تقریبی 3/8 میلیون تن به دست آمده است. دامنه تغییر ارتفاع فرسایش در بازه مکانی پنجم از 10 الی 20 سانتیمتر متغیر است.
فائزه شجاع، سلیمه صادقی، علی اکبر شمسی پور، Eduardo Gomes،
دوره 25، شماره 78 - ( 7-1404 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف سنجش و ارزیابی ظرفیت تعدیل گرما (HMI) در محدوده کلانشهر تهران و با استفاده از رویکرد نوین مدل خنککنندگی شهری (UCM) در یک بستر فضایی انجام شده است. UCM نقشههایی از شاخص تعدیل گرما تولید میکند که ظرفیت سرمایش فضاهای سبز شهری را در تمام طبقههای کاربری اراضی در یک مکان و با در نظر گرفتن پارامترهای متعدد مانند تبخیر و تعرق، سایه ایجادشده توسط درختان، سپیدایی، دمای هوای حومه شهر، شدت اثر جزیره گرمای شهری، فاصله اختلاط هوا و حداکثر فاصله خنککنندگی تخمین میزند. ارزیابی نقش متغیرهای محیطی مؤثر بر UCM در منظر موردمطالعه بیانگر این بود که در مناطق 1 ، 22 و بخشهای شمالی منطقه 4 شهرداری تهران با کاربری درختان تنک، درختچه و بوتهزار، چیدمانهای باز و کم ارتفاع و سطوح آبی، شدت اثر جزیره گرمایی به کمترین مقدار خود رسیده و اختلاف دمای بین شهر و حومه در بازه 0 تا 3/1 درجه سلسیوس متغیر است؛ اما بیشینه شدت جزیره گرمای شهری در بخشهای مرکزی منطقه مطالعاتی (مناطق 21، 13 و 14) با بافت فشرده و متراکم و گسترش سطوح نفوذناپذیر مشاهده میگردد که حداقل مقادیر شاخص تبخیر و تعرق (12/0-45/0) و سپیدایی (09/0- 16/0) نیز در این نواحی متمرکز گردیده است. مبتنی بر این پارامترها توزیع مکانی شاخص HMI در چشمانداز موردبررسی نشان داد که ظرفیت خنککنندگی در منطقه موردمطالعه از 08/0 در نواحی مرکزی شهر تا 9/0 در مناطق تحتتأثیر فضاهای سبز مختلف و همچنین بدنههای آبی متفاوت است. در واقع بیشینه شاخص ظرفیت خنککنندگی در کاربری با پوشش درختان انبوه و پراکنده در منطقه متمرکز گردیده که این نواحی توانستهاند با ظرفیت 63 درصدی خنککنندگی، بهطور متوسط 48/2 درجه سلسیوس از اثر جزیره گرمایی را خنثی نمایند. روش بهکاررفته در این پژوهش میتواند بهعنوان مرجعی برای طراحان شهری در ادغام رویکردهای خنکسازی شهری و راهبردهای کاهش جزیره گرمایی، در برنامهریزی و طراحی مناطق شهری به کار گرفته شود.
ابراهیم بیرانوند، دکتر امیر گندمکار، دکتر علیرضا عباسی، دکتر مرتضی خداقلی،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده
رخداد بارش سیلآسای فروردین 1398 در استان لرستان نمونهای بارز از بارشهای حدی بود که خسارات بسیار سنگینی به زیرساختهای کشاورزی، شهری، حملونقل و ارتباطات برجای گذاشت. هدف این پژوهش بررسی و آشکارسازی ارتباط بین ساختار فیزیکی ابرهای مولد دو موج بارش سنگین فروردین 1398 در حوضه آبریز دورود بروجرد است. در این راستا ویژگیهای آماری دو موج بارشی 25 مارس و 1 آوریل 2019 مورد تحلیل قرار گرفت. ویژگیهای ابرناکی ابرهای مولد این دو موج بارش سنگین، با استفاده از محصول ابرسنجنده مادیس یعنی محصول MOD06، بررسی شد. 4 فاکتور میکروفیزیکی ابرهای مولد این دو موج بارش سنگین در سطح حوضه دورود-بروجرد، شامل دمای قله ابر (CTT)، فشار قله ابر (CTP) ضخامت اپتیکال ابر (COT) و نسبت ابرناکی (CF)، موردبررسی قرار گرفت، تحلیل آماری این دو موج بارش سنگین نشان داد که در موج اول بارش سنگین یعنی موج 25 مارس 2019، (5 فروردین 1398) 15 درصد از کل بارش سالانه منطقه و در موج دوم یعنی موج 1 آوریل 2019 (12 فروردین 1398) 20 درصد از کل مجموع بارش متوسط سالانه منطقه، در این دو روز ثبت شد. نتایج حاصل از تحلیل ماتریس همبستگی بین پیکسلهای بارشی پوششدهنده دشت دورود-بروجرد و مقادیر فاکتورهای میکروفیزکی ابرهای مولد این بارشها بیانگر آن بود که فشار قله ابر در رخداد بارش 25 مارس همبستگی معکوسی برابر 0.62- و در رخداد بارش 1 آپریل، همبستگی برابر 0.73- نشان داده است. در مورد فاکتور دمای قله ابر نیز مقادیر همبستگی در رخداد بارش 25 مارس برابر 0.57- و در رخداد بارشی 1 آوریل برابر 0.53- بوده است، اما درصد ابرناکی آسمان، در رخداد بارش 25 مارس، میزان همبستگی برابر 0.75 و در رخداد بارش 1 آوریل میزان همبستگی برابر 0.79 بوده است. ضخامت اپتیکال ابرناکی در رخداد بارش 25 مارس همبستگی برابر 0.45 و در رخداد بارش 1 آوریل برابر 0.670 با مقادیر بارش نشان داد. نتیجه این تحقیق بیانگر آن بود که در این دو رخداد بارش سنگین یک ارتباط معنیدار و قوی بین ساختار میکروفیزیکی ابر و مقادیر بارش ثبت شده در سطح منطقه برقرار بوده است.
دکتر دانش نصیری، رضا برنا، منیژه ظهوریان پردل، دکتر کامران جعفرپور قلعهتیموری،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده
خشکسالیهای فراگیر و پرتکرار طی دهههای اخیر در استان خوزستان تبدیل به یکی از مهمترین چالشهای این استان شده است. هدف اساسی این تحقیق ارائه شاخص سنجشازدوری برای پایش زمانی مکانی خشکسالی در سطح استان خوزستان و اعتبارسنجی آن با استفاده از شاخصهای خشکسالی هواشناسی ایستگاهی است. ابتدا با استفاده از محصولات پوشش گیاهی (MOD13C2) و دمای سطح زمین (MOD11C3) سنجنده MODIS، اقدام به تولید شاخص خشکسالی مبتنی بر پوشش گیاهی به نام شاخص سلامت گیاهی VHI گردید. برای ارزیابی و اعتبارسنجی این شاخص از شاخص خشکسالی هواشناسی SPI که مبتنی بر دادههای بارش ایستگاهی طی دوره آماری 2000-2020، بود استفاده شد. مقایسه شاخص خشکسالی VHI، با مقادیر شاخص خشکسالی هواشناسی SPI سه ماهه بیانگر وجود همبستگی معنیداری بین 0.68 تا 0.75 بود. با شناسایی 4 سال با حاکمیت خشکسالی فراگیر و نسبتاً شدید در سطح استان خوزستان (براساس هر دو شاخص VHI و SPI)، که شامل سالهای 2000، 2005، 2012، 2015، بود، الگوی توزیع فضایی خشکسالی هواشناسی و خشکسالی گیاهی VHI بهطورکلی بیانگر آن بود که عموماً بخشهای شمالی استان درگیر خشکسالیهای خفیف تا متوسط و بخشهای جنوبی عموماً درگیر خشکسالیهای متوسط تا شدید بودهاند. ماتریس همبستگی فضایی مبتنی بر تعداد 2500 پیکسل با ابعاد 5*5 کیلومتری که شامل مقادیر VHI و SPI سالهای منتخب خشکسالی بودند، بیانگر وجود همبستگی فضایی معنیداری بین دو شاخص مذکور بودند. در خشکسالی فراگیر سال 2000، در سطح استان خوزستان، دو شاخص خشکسالی VHI و SPI، همبستگی برابر 0.47، و در سال 2005، برابر 0.35 و در سال 2012، برابر 0.42 و در سال 2015، برابر 0.40 نشان دادند این مقادیر همبستگی در سطح اطمینان 0.95 (P_value=0.05)، معنیدار بوده است. براین اساس شاخص خشکسالی مبتنی بر محصولات پوشش گیاهی و دمای سطح زمین سنجنده MODIS میتواند به صورت قابل قبولی هم از لحاظ سری زمانی و هم از لحاظ توزیع فضایی شدت و الگوی توزیع خشکسالی را آشکار کند.
عارفه شعبانی عراقی، سید محمد زمانزاده، فریبا کرمی،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده
بازسازی اقلیم دیرینه از جمله دمای محیطی در شناخت اقلیم حال و آینده نقش به سزایی دارد. هدف از این پژوهش بررسی شرایط اقلیمی و محاسبه دمای محیطی دو مغزه رسوبی گرفته شده در حوضه آبریز جازموریان در دوره هولوسن است. بازسازی دمای دیرینه از روشهای مختلفی انجام میگیرد که جمله آنها استفاده از مقدار ضریب تغییرات استاندارد شده ایزوتوپ اکسیژن 18 و کربن 13 است. در این راستا از روش آنالیز ایزوتوپهای اکسیژن 18 و 16 و کربن 13 بهره گرفته شده است. نتایج حاصل نشان میدهد. در مغزه شماره 1 جازموریان در ابتدا دمای 46 درجه وجود داشته است. سپس روند کاهشی 10 درجه سانتیگراد تا عمق 175 سانتیمتری در 8 سطح در منطقه ایجاد میشود، در عمق 175 سانتیمتری به بعد روند اندکی افزایش و در سطح بعدی کاهش و سپس روند افزایشی و ثابت در دو سطح بعدی وجود دارد. در مغزه شماره 2 جازموریان در ابتدا دمای 50 درجه مشخص است، سپس کاهش شدید دما را در عمق 125-80 وجود دارد. سپس روند اندکی افزایش یافته (1 درجه) است و این دما تا عمق 170 ادامه دارد، بعد از این مجدداً در دولایه انتهایی کاهش دما وجود داشته است. مقادیر کربن 13 در گمانه شماره 1 بین 0 تا 25.6 - متغیر است و گمانه شماره 2 میزان این پارامتر بین 25.9- تا 27.1- متغیر است. در این منطقه در مغزه شماره 1 مقدار 6 نمونه ایزوتوپ کربن 13 صفر است که نشان از عدم وجود ایزوتوپ کربن 13 در رسوبات بوده است. در مغزه شماره 2 دامنه تغییرات بهطور نسبی زیاد نیست. در این منطقه نیز دماهای متفاوت بهتبع میزان مختلف ایزوتوپها دورههای اقلیمی متفاوتی در هولوسن دیده میشود که این تغییرات اقلیمی معمولاً با تغییرات فرهنگی همراه است و ایجاد، گسترش و افول تمدنها با تعدیل آب هوا مرتبط است.
دکتر فریبا صیادی، دکتر زهرا حجازی زاده،
دوره 25، شماره 79 - ( 10-1404 )
چکیده
با توجه به اینکه تغییر کاربری اراضی شهری در کلانشهرهای از جمله تهران در دهههای اخیر روند افزایشی داشته است؛ لذا شکلگیری پدیده جزیره حرارتی شهر بهعنوان یکی از معضلات زیستمحیطی قابل بررسی است. افزایش ساختوساز، تراکم و ارتفاعات ساختمانی باعث تغییر در هندسه و فرم مجتمعها شده و در پی آن تغییر شرایط آبوهوایی و خرد اقلیم شهری را در پی خواهد داشت. در این پژوهش سعی شد به چگونگی تأثیر مورفومتری شهری بر شکلگیری جزیره حرارتی در شهر تهران پرداخته شود. منطقه موردمطالعه در این پژوهش شامل مناطق یک، دو و سه تهران است. روشهای مورداستفاده در این پژوهش شامل (1) معادله عددی اوک و طراحی الگوریتم جهت شبیهسازی شدت جزیره حرارتی بوده است. در مرحله اول از دادههای رقومی GIS که شامل بلوکهای ساختمانی (پارسل) با فرمت پلیگون و عرض معابر (خیابان) که بر اساس طرح تفضیلی ممیزی سال 1395 توسط شهرداری تهران تهیه و آماده گردیده بود، استفاده شد.(2) جهت مطالعه تأثیر هندسه شهر بر روی باد در نرمافزار Envi-met مدلسازی شد. نتایج بررسیها نشان داد دو عامل ارتفاع ساختمان و عرض معابر (H/W) بهعنوان دو عامل کلیدی در بررسی هندسه شهری نقش مهمی دارند؛ بنابراین در بررسی شدت جزیره حرارتی عامل ارتفاع ساختمانها و بلندمرتبهسازی میتواند نقش مهمی در شکلگیری جزیره حرارتی داشته باشند. این در حالی است که هر چه ارتفاع ساختمان نسبت به عرض معابر بیشتر باشد به صورت مانعی در برابر خروج جزیره حرارتی عمل میکند. شدت جزیره حرارتی تطبیق داده شده با معادله اوک نشان داد که عامل ضریب ناهمواری ساختمان میتواند بهعنوان عامل مهمی در تعدیل شدت جزیره حرارتی تأثیرگذار باشد. آنالیز فضایی تصاویر و خروجیهای مدل Envi.met نشان داد که عوامل اصلی تراکم ساختوساز و ارتفاع بنا تأثیر بیشتری نسبت به شیب و توپوگرافی منطقه بر انتقال سرعت باد دارند؛ بنابراین در بررسی طراحی شهری جهت مطالعات آینده به برنامهریزی مناسب و مدیریت صحیح منابع جهت آسایش اقلیمی ساکنان نیاز است که با در نظر گرفتن اصول ایمنی معماری میتوان به طراحی شهرهای زیبا و ایمن پرداخت.