17 نتیجه برای اصفهان
دکتر حافظ مهدنژاد، دکتر حمید برقی، دکتر علیرضا غلامی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
امروزه شهرهای کشور با نوعی دوگانگی و نابرابری مواجه شدهاند. چنانچه نابرابری شهری به یکی از مشخصههای مکانی آنها تبدیل شده است. بر همین اساس هدف پژوهش حاضر، پهنهبندی محلههای نابرابری فضایی کلانشهر اصفهان بر اساس شاخصهای اقتصادی جهت برنامهریزی بهتر برای ساماندهی، توانمندسازی و افزایش کیفیت زندگی آنها است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن، توصیفی-تحلیلی میباشد. دادههای پژوهش از بلوکهای آماری(1395) مرکز آمار ایران تهیه شدهاند. روش آماری مورد استفاده برای تحلیل دادهها، تدوین شاخصها و استخراج شاخص نهایی شکاف و نابرابری شهری، AHP ، تاپسیس (Topsis) و Hotspot است. یافتههای پژوهش نشان میدهد ضریب تاثیر شاخصهای مربوط به مولفههای گروه های عمدۀ شغلی، اشتغال، مسکن و وسیلۀ نقلیه به ترتیب مشتمل بر 265/0، 317/0، 234/0 و 184/0 است. بر مبنای شاخص نهایی وضعیت نابرابری جغرافیایی از لحاظ شاخصهای اقتصادی، 23 محله(98/11%) دارای کیفیت مناسب، 37 محله(27/19%) دارای کیفیت نسبتاً مناسب، 52 محله(08/27%) در وضعیت متوسط، 64 محله(33/33%) در وضعیت نسبتاً نامناسب و در نهایت 16 محله معادل حدود 33/8% از کل محلههای کلانشهر اصفهان در وضعیت نامناسبی قرار دارند. در مجموع، حدود 42% از کل محلههای کلانشهر اصفهان در وضعیت نامناسبی قرار دارند. نتایج حاصل از مدل Hotspot نشان دهندۀ آن است که محلههای دارای ارزشهای بالاتر از میانگین در جنوب و تا حدودی در مرکز شهر و محلههای دارای ارزش پایین تر از میانگین در شرق و تا حدودی در غرب شهر اصفهان قرار گرفتهاند. در واقع، میتوان به گونهای شهر را به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم نمود.
فردین کوشکی، حمیدرضا وارثی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
از مسائل مهم حاکم بر مدیریت و برنامهریزی شهرهای ما، نگرش فرم محور است؛ یعنی می خواهند مسائل شهرها را عمدتاً از طریق تغییرات کالبدی حل کنند و در مطالعات خود بر ویژگی های فیزیکی تاکید دارند. در مقابل این نگرش، دیدگاه فرایند محور قرار دارد که سعی می کند فرایندها را بیشتر مورد تحلیل قرار دهد زیرا این فرایندها هستند که فرم ها را به وجود می آورند. هدف پژوهش این است که بر روی فرایندها و علل در محلات تاریخی شهر اصفهان تاکید شود و نگرش فرایند محور به عنوان حلقه مفقوده برنامهریزی شهرهای ما مورد توجه ویژه خواهد بود. پژوهش حاضر به روش ترکیبی انجام شده است تا از این طریق از مزایای هر دو روش کیفی و کمی بهره گیریم. در روش تحقیق کیفی، داده ها از روشهای مصاحبه، مشاهده و مطالعات کتابخانه ای جمعآوری شده است و در روش تحقیق کمی از آزمون تی تک نمونهای استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد فرایندهای جغرافیایی موثر در شکل گیری فرمها در محلات تاریخی شهر اصفهان عبارتند از: «وجود حیاط مرکزی در مساکن»، «امکان ارتباط با عناصر طبیعی مانند درخت، آب و نور طبیعی»، «امکان تماشای آیات الهی مانند آسمان، خورشید، ماه و ستارگان»، «اهمیت منابع آبی مانند زاینده رود، قنات و مادی ها در آفرینش فضاها»، «هماهنگی با اقلیم گرم و خشک»، «اهمیت باغ های خصوصی و خانگی» و «رعایت حریم عناصر طبیعی مانند حریم چاه، قنات، مادی و غیره». از میان فرایندهای مورد مطالعه نیز «اهمیت منابع آبی مانند زاینده رود، قنات و مادی ها در آفرینش فضاها» با میانگین 4 بیشترین میانگین را به خود اختصاص داده و مهم ترین فرایند موثر در شکل گیری فرم ها در محلات تاریخی شهر اصفهان می باشد.
غزال اسدی اسکندر، بهادر زمانی، شهاب کریمی نیا، مریم قاسمی سیچانی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
افزایش دما در مراکز شهری به دلیل مصرف بالای انرژی و انتشار گازهای گلخانهای یکی از مسائل شهرهای امروز است. فضاهای باز شهری در اقلیم گرم و خشک، در فصل تابستان این افزایش دما را بیشتر تجربه میکنند. هدف از انجام این پژوهش آن است که با تحلیلی یکپارچه رابطه مولفههای ریخت شناسانه بافت شهری را با آسایش حرارتی بیان کند. در این مطالعه گونهبندی بافت شهری با کمک شاخصهای درصد اشغال، نسبت فضای باز، متوسط ارتفاع و تراکم، جهت گیری معابر، سازماندهی معابر و نوع قطعات انجام شد. به منظور بررسی آسایش حرارتی، برداشت میدانی در پنج محله در بافت تاریخی، در پنج روز متوالی در فصل تابستان صورت گرفت. متغیرهای محیطی به کمک دیتالاگر دما، رطوبت، دمای تابشی و بادسنج اندازهگیری و با استفاده از نرمافزار انویمت شاخص دمای معادل فیزیولوژیک محاسبه و میزان آسایش در نقاط با ویژگیهای مختلف ریختشناسانه تحلیل شد. نتایج نشان داد بیش از نیمی از دادهها در طول روز در فصل گرم در هر پنج محله در شرایط تنش حرارتی بالا قرار دارند. مقایسه محلات با ویژگیهای متفاوت شکلی نشان داد که دو محله با نسبت فضای باز بالاتر، با وجود تفاوت در جهتگیری معابر و نوع قطعات، آسایش حرارتی پایینتری در مقایسه با سایر گونهها دارند. محله با سطح اشغال بالاتر و نسبت فضای باز پایینتر، متوسط دمای معادل فیزیولوژیک پایینتری در مقایسه با سایر گونهها دارد.
سید اسکندر صیدائی، امین دهقانی، زهرا هدایتی مقدم،
دوره 10، شماره 11 - ( 6-1389 )
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی و شناخت سنجش عملکرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در توسعه روستایی، به اهدافی همچون توانمندسازی دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات در ارائه خدمات به مناطق روستایی، افزایش رفاه و کاهش مشکلات حوزه روستایی و ارزیابی دستاوردهای اقتصادی و اجتماعی فناوری اطلاعات و ارتباطات پرداخته است. نوع تحقیق به صورت کاربردی- توسعهای است و روش مطالعه اسنادی، تحلیلی و پیمایشی است. جهت تکمیل اطلاعات موجود از پرسشنامه استفاده شده است. حوزه مورد مطالعه ساکنین چهار روستای کبوتر آباد، مدیسه، مهرگان و سین به ترتیب از شهرستانهای اصفهان، لنجان، فلاورجان و برخوار و میمه میباشد. با توجه به جمعیت 6139 نفر آنها حجم نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران تعداد 236 نفر برآورد شده است. برای آزمون فرضیات پژوهش نیز از آزمون کای اسکوئر، آزمون T. student و آنالیز واریانس با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شد نتایج تحقیق نشان میدهد عوامل متعددی از قبیل ارائه خدمات از قبیل پست بانک، خدمات پستی و اینترنتی، میزان آگاهی افراد از نوع خدمات ارائه در دفاتر ICT ، دیدگاه افراد نسبت به این خدمات در مناطق روستایی در میزان عملکرد دفاتر ICT در ارائه خدمات نقش به سزایی دارند. لذا در این مقاله به تقویت زیر ساختارهای مخابراتی و تجهیز دفاتر ICT، جهت ارائه خدمات به نواحی روستایی، ترغیب روستاییان به استفاده از شیوههای مجازی به منظور کاهش واسطهها و سفرهای غیر ضروری به شهر پیشنهاد گردیده است.
امیرحسین حلبیان، محمد دارند،
دوره 12، شماره 26 - ( 9-1391 )
چکیده
بارش مهمترین سنجهی هواشناسی و اقلیمی است. در این پژوهش به منظور پیشبینی بارش اصفهان از داده های بارش ماهانهی ایستگاه همدید اصفهان در بازهی آماری (1951-2009) به مدت 59 سال و به دلیل رفتار غیرخطی بارش از شبکه های عصبی مصنوعی جهت پیشبینی آن بهره گرفته شد. در این ارتباط، 70 درصد دادهها جهت آموزش شبکه و 30 درصد داده ها برای تست و اعتبار سنجی اختصاص داده شد. نتایج پژوهش بعد از آزمون شبکه با لایه های پنهان و با ضرایب یادگیری مختلف آشکار ساخت که استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی با یک پرسپترون با 2 لایه پنهان و ضریب یادگیری 4/0 نسبت به سایر حالتها و معماری شبکه، مدل نسبتاً بهتری را ارائه میکند. به بیانی دیگر، دادههای پیش بینی شده بارش ماهانه توسط شبکه با چنین ساختار و معماری، بیشتر با واقعیت انطباق دارد. آموزش مجدد شبکه و آزمون شبکه با لایه های پنهان و ضرایب مختلف یادگیری در ترکیب با الگوریتم ژنتیک نیز نشان داد که ترکیب شبکه با ویژگی های مذکور با الگوریتم ژنتیک باعث کاهش خطا و افزایش سرعت محاسبات شده و مدل بهتری را ارائه می کند. بطور کلی می توان گفت که شبکه عصبی به خوبی رابطه غیر خطی بین مقادیر ماهانه بارش را با توجه به آموزش شبکه با خصوصیات ذکر شده، پیش بینی می کند. در عین حال، نتایج حاصل از تصادفی کردن دادهها تفاوتی چندانی با مرتب بودن دادهها برای آموزش شبکه ندارد.
امین دهقانی، سید اسکندر صیدائی، سیروس شفقی،
دوره 12، شماره 27 - ( 11-1391 )
چکیده
امروزه با توسعه برنامه ریزی های مکانی، میزان رضایت از کیفیت زندگی در فضاهای برنامه ریزی شده از اهداف اولیه و اصلی به شمار می رود. به طوری که بهبود کیفیت زندگی می تواند زمینه های توسعه اجتماعی، اقتصادی و کالبدی را به همراه داشته باشد. این مقاله با هدف بررسی شاخص های کیفیت زندگی کانون های اسکان عشایری تدوین شده است. نوع تحقیق به صورت کاربردی- توسعه ای است و روش مطالعه، اسنادی، تحلیلی و پیمایشی است. جهت تکمیل اطلاعات موجود از پرسشنامه استفاده شده است. با توجه به جمعیت کانون های مورد مطالعه، حجم نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران تعداد 384 نفر برآورد شده است. و برای آزمون فرضیات پژوهش نیز از آزمون T.test و آزمون توکی با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شد است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بر اساس دیدگاه های نمونه، کیفیت آموزش، کیفیت محیط مسکونی، کیفیت محیط فیزیکی، و نیز کیفیت درآمد و اشتغال پایین تر از حد متوسط ارزیابی شده اند.؛ کیفیت سلامت و امنیت و کیفیت کالبدی در حد متوسط ارزیابی شده اند؛ و در مجموع از نظر ابعاد کیفیت زندگی در کانون های اسکان مورد مطالعه در سه طبقه قرار می گیرند؛ که در طبقه یک کانون های دشت بکان، گُل افشان چشمه رحمان با بالاترین سطح رضایت مندی جای دارند؛ در طبقه دو کانون تل معدن با سطح متوسط و در طبقه سه کانون دشت لار با پایین ترین سطح کیفیت زندگی و رضایتمندی قرار دارند.
محمد کریمی، پرستو پیله فروش ها، محمد طالعی، بهمن فرهادی بانسوله، محمدعلی شریفی،
دوره 13، شماره 30 - ( 9-1392 )
چکیده
یکی از مراحل مهم برنامهریزی فضایی، تعیین مساحت موردنیاز (تقاضا) کاربریهای مختلف میباشد. در این خصوص معمولا تقسیمات سیاسی و مدیریتی به عنوان واحد تقاضا مورد توجه قرار گرفته و مساحت موردنیاز هر واحد با استفاده از روشهای رگرسیون آماری، مدلهای اجتماعی- اقتصادی و یا برنامهریزی چند هدفه، محاسبه میشود. در این تحقیق ابتدا با لحاظ نمودن تقسیمات سیاسی و مدیریتی و همچنین قابلیتها و پتانسیل محدوده مورد مطالعه، واحدهای همگن مدیریتی – محیطی به عنوان واحدهای تقاضای کوچکتر تعریف شد. سپس تقاضای محصولات کشاورزی با استفاده از روش برنامهریزی چند هدفه که شامل دو هدف، پنج محدودیت و بیست و دو متغیر میباشد، محاسبه شد. مدل توسعه داده شده با استفاده از نرم افزارهای GAMS 23.7 و ArcGIS 10، برای برآورد تقاضای محصولات کشاورزی بخشی از استان اصفهان در سال 1394 پیاده سازی شد. به منظور ارزیابی واحد تقاضا، در این تحقیق، واحدهای همگن مدیریتی – محیطی به عنوان یک نوع واحد تقاضای ریزدانه با دو واحد تقاضای درشتدانه شامل دهستان و محدوده جغرافیایی تحت پوشش نقاط جمعیتی مقایسه گردید. نتایج حاصل شده دلالت بر اولویت بالاتر واحد تقاضای ریزدانه داشته و مبین آن است که به منظور تدقیق میزان تقاضای کاربریها نیاز است تا با مدنظر قرار دادن قابلیتها و پتانسیل محدوده مورد مطالعه، از واحدهای تقاضای ریزدانه در تعیین میزان تقاضای کاربری استفاده شود.
احمد شاهیوندی، محمود قلعه نویی،
دوره 13، شماره 31 - ( 12-1392 )
چکیده
مسیرهای عابر پیاده به عنوان بخش جدایی ناپذیر سیستم حمل و نقل شهری و ارتباط دهنده مبدأ، مقصد با سواره رو می باشد. با توجه به مسائل و مشکلاتی که وسایل نقلیه موتوری درون شهری به وجود آورده، توجه جدی به پیاده ها می تواند با کاهش مصرف سوخت، آلودگی هوا، معضلات ترافیکی و هزینه خانوارها همراه باشد. همچنین سبب افزایش سلامتی جسمی و روحی شهروندان و خلق فضاهای شهری با کیفیتی مناسب خواهد شد. هدف از انجام این پژوهش سنجش قابلیت پیاده مداری مسیرهای عابر پیاده در خیابان های شهر اصفهان میباشد. روش پژوهش به صورت پیمایشی بوده، از بین عابران پیاده با استفاده از روش کوکران تعداد 400 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند و از طریق معیارهای مختلف به سنجش جنبه های مختلف کیفی و کمی پیاده روها پرداخته شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل ارزیابی تاپسیس و برای طبقه بندی محورهای مطالعاتی از مدل تحلیل خوشه ای استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد، اختلاف خیلی زیادی در بین پیاده روههای شهر اصفهان از نظر میزان برخورداری از 54 معیار در نظر گرفته شده وجود دارد. محورهای استانداری و چهارباغ پایین نسبت به سایر محورها دارای قابلیت پیاده مداری بیشتری می باشند و محور قائمیه نسبت به سایر محورها از وضعیت بسیار نامطلوبتری برخوردار است.
علی یوسفی، مهدیه شهابی نژاد، امیرمظفر امینی،
دوره 15، شماره 37 - ( 6-1394 )
چکیده
زهرا حجازی زاده، سمیرا علیقلی، داریوش فتح الله طالقانی،
دوره 17، شماره 46 - ( 7-1396 )
چکیده
در این تحقیق عناصر اقلیمی اعم از دما، بارش، روزهای یخبندان، در ارتباط با کاشت چغندرقنده پاییزه مورد استفاده قرار گرفته است. از آنجایی که مهمترین پارامتر اقلیمی موثر بر کشت چغندرقند دما است، از آمار درجه حرارت های روزانه ایستگاه های منتخب با طول دوره آماری 10 ساله (1386-1394) برای محاسبه و تحلیل های آگروکلیمایی استفاده شده است. به منظور بررسی آگروکلیمایی کشت چغندرقند از روشهای، ارزیابی پتانسیل گرمایی، انحراف از شرایط بهینه، شاخص درجه روزهای فعال (GDD) استفاده گردیده است. ارزیابی پتانسیل گرمایی بر اساس آستانه صفر و چهار و 10 درجه سانتیگراد در سطح ایستگاه های استان کرمانشاه نشان داد ایستگاه سرپل ذهاب دارای بیشترین واحد حرارتی تجمعی، و ایستگاه کنگاور دارای کمترین واحد حرارتی تجمعی واحد حرارتی هستند. در استان اصفهان ایستگاه خوروبیابانک دارای بیشترین واحد حرارتی تجمعی و ایستگاه خوانسار کمترین واحد حرارتی تجمعی، بر اساس انحراف از شرایط بهینه در استان کرمانشاه ایستگاه سرپل ذهاب دارای کمترین (72/19-) بودند و در استان اصفهان ایستگاه خوروبیابانک (78/21-) دارای کمترین انحراف از شرایط بهینه بودند. تاریخ کاشت در ایستگاه ها بر اساس دمای پاییزه در نظر گرفته شد، در استان کرمانشاه ایستگاه سرپل ذهاب زود ترین تاریخ برداشت (10 اردیبهشت) در استان اصفهان ایستگاه خوروبیابانک زودترین تاریخ برداشت (18 اردیبهشت) را داشتند. از نظر مناطق مناسب کاشت در استان کرمانشاه مناطق شرق و شمال شرقی در بخش سرپل ذهاب و قصرشیرین مناسب ترین منطقه مشخص شدند در استان اصفهان مناطق شمال، غرب، در بخش خوروبیابانک و کاشان مناسب ترین و مناطق مرکزی در ردهای بعدی قرار گرفتند.
داریوش مرادیچادگانی، مسعود قاسمی، نیلوفر راستقلم،
دوره 20، شماره 58 - ( 7-1399 )
چکیده
شهر-منطقه اصفهان، مجموعهای از شهرها و کانونهای جمعیتی است که زمینههای مشترکی (چون ارتباطات، زیرساختها، جمعیت و اقلیم) در سطح جغرافیایی شهر اصفهان و محیط پیرامون آن دارند و وابستگیهای اجتماعی، اقتصادی، کارکردی و فضایی آنها به گونهای است که یک واحد جغرافیایی قابل تمایز فراشهری و زیر منطقهای در سطح سرزمین را شکل میدهند و کانون اصلی تمرکز سکونتگاهی آن شهر اصفهان است. این ویژگی های مشترک سبب میشود که بتوان زمینههای مکمل با هدفگذاری واحد را برای آنها متصور شد. در این میان شهرداریها به عنوان کنشگر اصلی مدیریت شهری، نقش عمدهای در برقراری ارتباط بین شهرها و مدیریت این روابط دارند، به گونه ای که این مسائل میتواند به عنوان زبان مشترک میان کنشگران شهر-منطقه به ایفای نقش بپردازد. این پژوهش به لحاظ نوع آن توصیفی-تحلیلی و با توجه به هدف اصلی آن که تحلیل مشکلات مکانمند و شناسایی کلیدیترین کنشگران در شهر-منطقه اصفهان (شامل اصفهان و ده شهر همجوار: ابریشم، بهارستان، خمینیشهر، خورزوق، درچه، دولتآباد، شاهینشهر، قهجاورستان، گز، و نجفآباد) است، - یک پژوهش کاربردی است. بدین منظور در گام نخست، شناخت مسائل و مشکلات مابین اصفهان و ده شهر همجوار با استفاده از مسیرهای دوگانه بازبینی متون اسناد و برنامههای شهری و انجام مصاحبه با مدیران و کارشناسان شهری به تدوین بیانیه مشکلات انجامیده است. در گام دوم تحلیل مشکلات و مسائل شهرهای واقع در شهر-منطقه اصفهان، بر پایه برچسبهای ششگانه تعریف شده به ازای هر مشکل مقدار وزن (شدت مشکل) مشخص شده و به کمک روش تحلیل شبکههای اجتماعی، شبکۀ «کنشگران-مشکلات» ترسیم شده است. بر پایه یافتههای تحلیل از این شبکه، مشکلات «آلودگی زیست محیطی ناشی از تردد اتوبوسهای فرسوده در شهر-منطقه»، «بروز مشکلات زیست محیطی ناشی از نابودی ظرفیت اکولوژیکی غرب اصفهان» و «کمبود وسایل خدمات آتشنشانی در شهرهای همجوار شهر اصفهان» مهمترین مشکلات شهر-منطقه و کنشگران معاونت «شهرسازیومعماری»، « حملونقلوترافیک» و «خدماتشهری» کلیدیترین نقش را در حل مسائل شهر-منطقه اصفهان ایفا میکنند.
زهرا سادات جلالی چیمه، امیر گندمکار، مرتضی خداقلی، حسین بتولی،
دوره 21، شماره 62 - ( 7-1400 )
چکیده
کشاورزی، به عنوان یکی از مهمترین فعالیت های اقتصادی انسان، در ارتباط نزدیک با شرایط اقلیمشناختی محیط بوده و هرگونه تغییر در شرایط اقلیمشناختی میتواند، تغییرات بارزی در کشاورزی داشته باشد. هدف اساسی این پژوهش، بررسی تغییرات فضایی نواحی مساعد کشت باغات گل محمدی در شهرستانهای شمالی استان اصفهان شامل کاشان، نطنز، اردستان و آران بیدگل، تحت 4 خطّ سیر انتشار دیاکسید کربن سال 2050 است. دو دسته از عوامل دخیل در کشت گیاه گل محمدی شامل، عوامل محیطی (توپوگرافی، خاک) و عوامل اقلیمی استخراج گردید و با تکیه بر این عوامل، پهنههای مساعد کشت گیاه گل محمدی در منطقه مورد مطالعه، با استفاده از تابع برهم نهی گامای فازی شناسایی گردید. در مرحله بعد با شبیه سازی عناصر اقلیمی منطقه در سال 2050، تحت 4خط سیر انتشار دی اکسید کربن گزارش پنجم IPCC، با جایگزینی متغیرهای اقلیمی شبیه سازی شده سال 2050 تحت 4 خط سیر مذکور، با اجرای مجدد تابع گامای فازی، پهنههای مساعد کشت گل محمدی در منطقه در هر سناریو مشخص گردید. نتایج نشان داد که در اقلیم دوره پایه حدود 33/0 از مساحت منطقه (برابر 9025 کیلومتر مربع) دارای استعداد اقلیمی مناسب برای کشت گل محمدی داشته و بیش از 67 درصد از مساحت منطقه دارای استعداد ضعیفی است. نتایج حاصل از شبیه سازی شرایط اقلیمی سال 2050، تحت 4 خط سیر انتشار دی اکسید کربن، بیانگر آن بود که در تحت همه سناریوها، نواحی مساعد برای کشت گل محمدی در منطقه مورد مطالعه افزایش داشته است. در خط سیر انتشار 5/8 بیشترین طبقه آگروکلیمایی قابلیت کشت باغات گل محمدی، بیشترین افزایش را داشته است. به طور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که تغییراقلیم برای کاشت گل محمدی نه تنها تهدید به شمار نمیرود بلکه زمینه توسعه بیشتر کشت این گیاه را فراهم میکند.
سمیه حمصیان اتفاق، حسین کلانتری خلیل آباد، محمد میره ای،
دوره 21، شماره 63 - ( 10-1400 )
چکیده
در سالهای اخیر، کمتوجهی به پتانسیلهای گردشگری پهنه های اکولوژیک شهری و سوءمدیریت در حفظ آنها باعث از بین رفتن باغها و اراضی کشاورزی و عدماستفاده بهینه از جاذبههای این پهنه ها گردیده است؛ بنابراین هدف از این تحقیق ارائه مدلی برای مدیریت بهینه اکوتوریسم در منطقه 9 شهرداری اصفهان است که قابلیت تعمیم برای کلیه پهنه های اکولوژیک مشابه را داشته باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نوع کیفی می باشد .به این منظور ابتدا به روش استار به بررسی وضع موجود شهرداری منطقه 9 اصفهان می پردازد .جامعه آماری تحقیق مدیران و مسئولین شهرداری اصفهان بوده و سپس با کمک مطالعات کتابخانه ای و میدانی و پیاده سازی روش گرندد تئوری، 3 بعد، 10 مقوله و 35 زیر مقوله از این داده های آماری، استخراج شده است. مدل پیشنهادی با ترسیم دیاگرام ساده سازی شده روش استار و گرندد تئوری و تلفیق دو روش، تدوین گردیده است .این مدل پس از ارائه راهبردهای مدیریتی با بررسی وضع موجود و اقدامات انجام شده در ابعاد مدیریت ( قانونگذاری، برنامه ریزی، کنترل و نظارت و مدیریت منابع )، در نظر گیری تمامی مقوله های اکوتوریسم (اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی، فرهنگی) و توجه به بافت اکولوژیک (حفاظت و توسعه و بهسازی )، طراحی شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که مدیریت صحیح اکوتوریسم راهکاری اساسی جهت حفظ و توسعه پهنه های اکولوژیک شهری است. تصویب قوانین مرتبط و هماهنگ نمودن سازمان های مختلف در اجرایی نمودن آنها، برنامه ریزی در زمینه اجرا شدن طرح ها و ارائه طرح های مردم محور ، نظارت مقتدرانه و تخصیص صحیح منابع از راهبردهای کلیدی بهبود وضعیت اجتماعی، زیست محیطی، اقتصادی و فرهنگی و در نهایت حفظ و توسعه بافت طبیعی فعلی است.
عاطفه شاهمحمدی، علی بیات، سعید مشهدیزاده ملکی،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده
یکی از مهمترین مشکلات شهرهای بزرگ آلودگی هوا است که میتواند برای سلامت انسانها و محیط زیست زیانآور باشد. اصفهان نیز یکی از شهرهای آلوده ایران است. موقعیت جغرافیایی آن، سرعت کم باد، فعالیتهای صنعتی، حمل و نقل، کشاورزی و دیگر فعالیتهای انسانی شرایط بحرانی آلودگی هوا را برای این شهر ایجاد کرده است. دیاکسید نیتروژن، یکی از آلایندههای مهم آلودگی هوا است که با استفاده از ایستگاههای زمینی و اندازهگیریهای ماهوارهای پایش میشود. در این مقاله از دادههای روزانه دیاکسید نیتروژن سنجنده اُمی، باد و دمای سطحی ایستگاه هواشناسی اصفهان بین بازه زمانی اکتبر 2004 تا می 2016 استفاده شده است. مقدار میانگین دیاکسید نیتروژن در بازه اندازهگیری شده 1015 43/6 مولکول بر سانتیمتر مربع میباشد. بیشترین مقدار دیاکسید نیتروژن 1015 78/14 مولکول بر سانتیمتر مربع در دسامبر و کمترین مقدار آن 1015 93/6 مولکول بر سانتیمتر مربع در جولای مشاهده شد. انحراف معیار فصل زمستان، 1015 97/5 مولکول بر سانتیمتر مربع، بیشتر از فصل تابستان، 1015 66/1 مولکول بر سانتیمتر مربع است. ضریب همبستگی دیاکسید نیتروژن با باد و دما به ترتیب برابر41/0- و 54/0- آمد که نشان دهنده اهمیت بیشتر دما در تغییرات دیاکسید نیتروژن میباشد. پس از تشکیل سری زمانی میانگین ماهانه دیاکسید نیتروژن با استفاده از آنالیز طیفی کمترین مربعات دورههای تناوب معنیدار شناخته شدند. این دورههای تناوب معنیدار از سری زمانی حذف شده و با برازش خطی بر روی سری زمانی باقیمانده، روند محاسبه شده است. روند دیاکسید نیتروژن برای اصفهان برابر 1014 62/1 مولکول بر سانتیمتر مربع در هر سال بدست آمد که در سطح اطمینان 95 درصد معنیدار است.
دکتر ساجده کریمی کندزی،
دوره 23، شماره 69 - ( 4-1402 )
چکیده
تلاشهای بسیاری برای برطرف ساختن اثرات منفی گسترش پراکنده شهرها به عمل آمده که میتوان به «رشد هوشمند» به عنوان یک استراتژی در جهت پایداری شهری اشاره کرد. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی میزان تاثیرپذیری رشد شهر هوشمند از پارامترهای اقتصادی و اجتماعی در شهر اصفهان می باشد. پژوهش حاضر از نظر نوع تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و از نظر هدف، کاربردی-توسعهای است. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر جمعیت شهر اصفهان در سرشماری سال 1395 به تعداد 5120850 نفر می باشند که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 384 به شیوه تصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش مشتمل بر پرسشنامه(پرسشنامه شهر هوشمند، پرسشنامه اقتصادی و پرسشنامه اجتماعی) محقق ساخته با 32 سوال می باشد. روایی پرسشنامه به شیوه صوری بوده که به تایید کارشناسان و اساتید رسیده و پایایی آن نیز بر اساس آلفای کرونباخ به میزان 84/0 مورد تایید واقع شده است. تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس تحلیل معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS صورت پذیرفته است. نتایج بیانگر آن است که رشد هوشمند شهری در شهر اصفهان متاثر از متغیرهای اجتماعی و اقتصادی می باشد که در این میان نقش متغیرهای اقتصادی در رشد هوشمند شهری تاثیر بیشتری را نسبت به متغیرهای اجتماعی داشته اند که ضریب تاثیر نقش متغیر اقتصادی 71/0 بوده در حالیکه متغیر اجتماعی دارای ضریب تاثیر 38/0 می باشد.
احمد حجاریان، احمد تقدیسی، حمید حمید برقی،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده
هدف از این مقاله بررسی موانع و چالش های مشاغل خانگی از دیدگاه کارشناسان و صاحبان مشاغل خانگی با استفاده از روش دلفی و تحلیل عاملی تاییدی می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی می باشد و رویکردی کیفی کمی دارد. جامعه آماری پژوهش شامل دو گروه است. گروه اول شامل کارشناسان اداره تعاون،کار و رفاه اجتماعی و اداره میراث فرهنگی،صنایع دستی و گردشگری و گروه دوم صاحبان مشاغل خانگی بودند. حجم نمونه برای گروه اول با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی یا زنجیره ای 28 نفر انتخاب شدند و گروه دوم بر اساس آمار حاصل حدود 1000 نفر در نواحی روستایی استان اصفهان می باشد که بر اساس فرمول کوکران 276 نفر تعیین شد. تجزیه و تحلیل دادها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23 انجام گردید. به منظور شناسایی چالش های موجود مشاغل خانگی جوامع روستایی استان اصفهان از فن دلفی استفاده شد. نتایج در بخش کیفی تحقیق بیانگر آن بود که مهم ترین چالش های موجود فراروی مشاغل خانگی عوامل ساختاری و مدیریتی، سیاست گذاری، عوامل مالی و اقتصادی ، فردی –شخصیتی، پژوهش و اطلاع رسانی می باشد. در بخش کمی با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی در قالب 5 عامل وجود دارد که به ترتیب عبارتند از: عوامل مالی و اقتصادی، عوامل مدیرتی و ساختاری، ضعف قوانین و سیاستگذاری جامع، پژوهش و اطلاع رسانی و عوامل فردی و شخصیتی که 73/78 درصد از واریانس کل را تبیین می نماید.
آقای فضل اله کریمی قطب آبادی، دکتر علی زنگی آبادی،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده
تابآوری در برابر سوانح طبیعی که درواقع نحوه تأثیرگذاری ظرفیتهای جغرافیایی، اجتماعی، اقتصادی، نهادی و... جوامع در برابر سوانح میباشد، ازجمله مسایلی است که باید در هر جامعه به آن توجه شود. شایان ذکر است که نوع نگرش به مقوله تابآوری و نحوه تحلیل آن از یک طرف در چگونگی شناخت تابآوری وضع موجود و علل آن نقش کلیدی دارد و از طرف دیگر سیاستها و اقدامات کاهش خطر و نحوه رویارویی با آن را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. هدف از انجام این پژوهش، سنجش تطبیقی تابآوری سکونتگاههای شهری جدید منطقه شهری اصفهان بزرگ در برابر خطر زلزله با استفاده از شاخص ترکیبی است. با توجه به مؤلفههای مورد بررسی و ماهیت موضوع، رویکرد حاکم بر این پژوهش، «توصیفی- تحلیلی» است. جامعه آماری این پژوهش شامل 6 سکونتگاه شهری جدید شاهینشهر، سپاهان شهر، مجلسی، فولادشهر، بهارستان و شهید کشوری میباشند. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی بوده و در بخش ادبیات تحقیق برای جمعآوری اطلاعات از روشهای کتابخانهای و میدانی اقدام شده است. براساس نتایج حاصل از POSET، سکونتگاههای شهری مجلسی، بهارستان، فولادشهر، سپاهان شهر، شاهین شهر و شهیدکشوری به ترتیب با جمع امتیازگزینههای 3، 6، 7، 8، 11 و 14 از نظر شاخص ترکیبی تاب آوری در برابر خطر زلزله، رتبههای 6-1 را دارا میباشند. بنابراین برای کاهش تأثیرات نامطلوبی که تابآوری بر هر جامعه دارد، توجه به ظرفیتهای هر سکونتگاه ازجمله مسایلی میباشد که باید در هر جامعه به آن توجه شود تا از خسارتهای جانی و مالی که براثر حوادث احتمالی به وجود میآید، جلوگیری نمود.