3 نتیجه برای الکتر
علی اکبر سالاری پور، بنیامین حسن زاده باغی، امیرحسین نوربخش، زهرا سیف ریحانی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
در دنیای امروزی با توجه به فراگیرشدن اینترنت و اطلاعات الکترونیکی، یکی از وظایف مدیریت شهری جهت ارتقای کیفیت زندگی شهروندان، دسترسی و استفاده مطلوب آنان به خدمات الکترونیک شهری است. این خدمات به دلیل کاهش نیاز به حرکت فیزیکی
شهروندان، کاهش ترافیک و آلودگی و افزایش دسترسی به خدمات، میتوانند به بهبود وضعیت جغرافیایی شهر کمک کنند. اما چنانچه مدیریت شهری نتواند در بکارگیری و پیادهسازی این نوع از خدمات، به نحو مناسب ایفای نقش نماید، نگرش منفی نسبت به خدمات الکترونیک در شهروندان شکل میگیرد. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی تاثیر عملکرد مدیریت شهری بر کیفیت زندگی و قصد رفتاری استفاده از خدمات الکترونیک شهری با تاکیدبر رضایت شهروندان در کلانشهر مشهد است. در این پژوهش، از طریق مطالعات کتابخانهای، مرور ادبیات و پژوهشهای پیشین، 67 شاخص (گویه) در قالب 19 مولفه، استخراج و دستهبندی شده است. پس از محاسبه حجم نمونه آماری پژوهش از طریق فرمول کوکران، 478 پرسشنامه از شهروندان مشهد جمعآوری شد. دادهها با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی با به کارگیری نرمافزار Smart PLS3 موردارزیابی قرارگرفتند. یافتههای پژوهش بیانگر آن است که مولفه «پیوندها» با ضریب مسیر 87/0 در رابطه با عملکرد مدیریت شهری و مولفه «آسانسازی فعالیت» با ضریب مسیر 841/0 در ارتباط با رضایت شهروندان از خدمات الکترونیک بیشترین تاثیر را دارند. عملکرد مدیریت شهری با ضریب مسیر 717/0 بر رضایت شهروندان از خدمات الکترونیک تاثیر میگذارد. همچنین این دو عامل به ترتیب با ضرایب مسیر 58/0 و 252/0 بر کیفیت زندگی تاثیر میگذارند و رضایت از خدمات الکترونیک با ضریب مسیر 757/0 بر قصد رفتاری شهروندان تاثیرگذار است. این نتایج میتواند مدیریت شهری مشهد را در دستیابی به شهری با خدمات الکترونیک مطلوب و مورد رضایت شهروندان یاری نماید.
صدیقه لطفی، مرتضی شعبانی،
دوره 13، شماره 28 - ( 3-1392 )
چکیده
عدالت اجتماعی از مفاهیم بنیادین توسعه پایدار شهری است. در تبیین مفهوم عدالت اجتماعی، نیاز به بررسی و شناخت مناطق از نظر امکانات و خدمات اولیه است. آشکار است که توسعه متعادل و متوازن فضاهای جغرافیایی، مستلزم بررسی دقیق و همه جانبه مسایل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و شناخت بهتر نیازهای جامعه و بهبود آنهاست. بخش بهداشت و درمان به عنوان یکی از بخشهای مهم اجتماعی کشور، نقش تعیینکنندهای در سلامت و تندرستی افراد جامعه دارد. پژوهش حاضر به بررسی وضعیت بهداشت و درمان و رتبهبندی شهرستانهای استان مازندران در این بخش پرداخته است. در این مطالعه، پس از شناسایی معیارهای موثر بر توسعه بخش بهداشت و درمان، جهت اختصاص اوزان به هر یک از آنها، با توزیع پرسشنامهای بر اساس نظر کارشناسان اقدام به مقایسه زوجی معیارها به روش سلسله مراتبی فازی شد. نتایج وزندهی بر طبق این روش، نشان داد که معیارهای مراکز بهداشتی درمانی با وزن 0969/0 ، تعداد روستاهای تحت پوشش با وزن 0687/0 و موسسات درمانی با وزن 0365/0 بیشترین اهمیت را در بین معیارها دارند. در ادامه شهرستانهای استان با استفاده از تکنیکهای تاپسیس فازی(Fuzzy TOPSIS) و مدل الکتر (ELECTRE) در این بخش رتبهبندی شدند. با توجه به اینکه نتایج حاصل از این دو مدل در مواردی با یکدیگر همخوانی نداشت، لذا برای رسیدن به یک اجماع کلی از یک تکنیک ادغامی تحت عنوان روش کپلند استفاده شد. نتایج حاصل از اجرای تکنیک کپلند نشان داد که شهرستانهای بابل، آمل و ساری در رتبههای نخست و شهرستانهای سوادکوه، فریدونکنار و رامسر در رتبههای آخر قرار دارند.
سعید محمدلو، محمد مهدی مظفری، بابک حاجی کریمی، کامیار کاوش،
دوره 21، شماره 62 - ( 7-1400 )
چکیده
یکی از مفاهیمی که امروزه به طور گسترده در تمامی جوامع به خصوص در کشورهای پیشرفته مورد توجه قرار گرفته است، شهر الکترونیک می باشد. شهر الکترونیک، یک اختراع یا یک پیشنهاد نوآورانه نیست بلکه واقعیتی است که براساس نیاز جامعه امروزی، جایگاه خود را نمایان کرده است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل تاثیر مولفههای ترجیحات کسب و کارها در دستیابی به شهر الکترونیک تدوین شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی است. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن به صورت روایی کیفی و کمی و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی مورد تایید قرار گرفت.در این پژوهش به منظور تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش از نرم افزار SPSS و Amose استفاده شد. یافتههای حاصل از این پژوهش نشان دهنده آن بود که متغیرهای دانش مشتری، مشتری محوری، ارزش طول عمر مشتری، خلق ارزش، فناوری، تعامل مفید و کیفیت ارتباط بر تحقق شهر الکترونیک تاثیر مثبت و معناداری دارد. از بین متغیرهای پژوهش متغیر مشتری محوری با ضریب مسیر 38/0 دارای بیشترین تاثیر و متغیر دانش مشتری با ضریب مسیر 19/0 دارای کمترین تاثیر بود.