16 نتیجه برای بازآفرینی
آیسان پورمقدم، مهسا فرامرزی اصل، میرسعید موسوی، اکبر عبدالله زاده طرف،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
چکیده
بازآفرینی شهری یکی از اقدامات معاصر مرمتی است که چهار بعد کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی شهر را دربرمی گیرد. یکی از اهداف اصلی بازآفرینی شهری دستیابی به کیفیت محیطی است. از سوی دیگر با کاهش تمایل مردم برای زندگی و گذراندن اوقات فراغت در مراکز شهری از کیفیت این بافت کاسته و ضرورت توجه بر ارتقاء کیفیت این مراکز بیشازپیش مطرحشده است. ازآنجاییکه کیفیت مکانی یک موضوع عام است با استفاده از مدل مکان پایدار
گلکار، یکی از کاملترین مدل ارزیابی مؤلفههای سازندۀ مکان، چهار بعد کالبد، فعالیت، تصورات و اکوسیستم در نظر گرفتهشده تا درنهایت چارچوب مفهومی بازآفرینی مراکز شهری بر پایۀ کیفیتهای مکانی به دست آید. در این پژوهش با استفاده از فن تحلیل محتوا کیفیتهای مکانی از دید نظریهپردازان جهانی، تجربیات بازآفرینی مراکز شهرها، سند ملی راهبردی احیاء، بهسـازی و نوسـازی و توانمندسازی بافتهای فرسوده و ناکارآمد شهری جمعبندی شده و فراوانترین کیفیتها برحسب میانگین به دست میآیند سپس با استفاده از مطالعات کتابخانهای برای هریک از کیفیتها سنجههایی تعریفشده تا درنهایت چارچوب مفهومی ترسیم شود. نتایج نشان میدهد فراوانترین کیفیتها خوانایی و شخصیت بصری از مؤلفۀ تجربی-زیباشناختی، کیفیت نفوذپذیری، شمول گرایی، کیفیت عرصه همگانی و سرزندگی رفتاری از مؤلفۀ عملکردی و کیفیت همسازی با طبیعت از مؤلفۀ زیستمحیطی میباشند. این هفت کیفیت جزو فراوانترین کیفیتها در بازآفرینی مراکز شهری مطرح هستند.
خلف عنافجه، سیدمهدی موسی کاظمی، مسعود صفائیپور، عبدالنبی شریفی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
مقاله حاضر میکوشد تا 5 پیشران استراتژیک سیستم فقر شهری محلات هدف پژوهش را که از طریق فرآیند بازآفرینی قابلیت مدیریت، دستکاری و ردیابی اثر دارند به سیاستهای فقرزدا مجهز کرده تا وضعیت کلی سیستم را در محلات مذکور ارتقاء دهد. با توجه به ضرورت اساسی ساماندهی اقتصادمحور فضا، هدف مقاله، بازآفرینی و اصلاح ساختارهای فقر شهری محلات هدف با رویکرد آیندهپژوهی است. نوع تحقیق حاضر کاربردی و روش بررسی آن توصیفی تحلیلی و با توجه به جدیدترین رویکردهای آیندهپژوهی، ماهیتاً هنجاری است. پس از تهیه پرسشنامه تحلیل تعادلی آثار متقابل و تعیین شرح حالتهای احتمالی و نوع هر حالت (سناریوهای عدم قطعیت)، استخراج قضاوتهای کیفی 30نفر از خبرگان درباره تأثیر متقابل روابط شبکهای از طریق نظرسنجی دلفی و تجزیه و تحلیل الگوریتمی دادهها به روش ciB در نرمافزار Scenario Wizard امکانپذیر شد. با توجه به وسعت ماتریس و ابعاد آن به اندازه (15*15)، نرمافزار سناریو ویزارد 3657پسناریو ترکیبی را بر اساس دادههای وارد شده پرسشنامه تحلیل و تعداد 5سناریو قوی یا محتمل، 14سناریو با سازگاری بالا (سناریوهای باورکردنی) و 28سناریو ضعیف (سناریوهای ممکن) را گزارش دادند که در نهایت پس از صحهگذاری و اعتبارسنجی توسط خبرگان چهار سناریو با عناوین M-A، M-Sh، H-HA، Z-S.J بهصورت توصیفی نامگذاری شدند. در پایان با استفاده از کلانروندهای موضوعی که بهعنوان ابزارهای فنی مداخلات اقتصادی آینده مبنا در فرآیند بازآفرینی معرفی شدهاند، برای هر پیشران سیاستهای فقرزدا در قالب اقدامات موضوعی مبتنی بر سناریوی مطلوب، جهت اصلاح ساختارهای فقر شهری تدوین و پیشنهاد گردیدند.
اقا علی شماعی، خانم مینا حیدری تمرآبادی، خانم مرجان حیدری تمرآبادی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
امروزه یکی از مشکلات اساسی در کارایی فضاهای شهری، نامناسب بودن این فضاها برای حضور و فعالیت افراد معلول است. رویکرد بازآفرینی فضاهای شهری به عنوان یک اصل در بهینهسازی و ارتقاء کیفیت فضاهای شهری مطرح گردیده میشود. بنیان و اساس بازآفرینی فضاهای شهری نگاه جامع به اثرات بهینهسازی این عرصهها بر کیفیت زندگی شهروندان به ویژه افراد معلول در اماکن عمومی است. از این رو در این پژوهش کیفیت فضایی منطقۀ 6 کرج با توجه به محدودیتهای حرکتی افراد معلول تحلیل گردیده است. به منظور گـردآوری دادهها از روش کتابخانهای و پیمایشی بهره گرفته شده است. جامعه آماری این تحقیق افراد کمتوان حرکتی و مبتلایان به کوتولگی است. بدین منظور برای بررسی وضع موجود پرسشنامهای توسط مبتلایان به آکوندروپلازی و معلولین حرکتی تکمیل شده است. با استفاده از آزمون T تکنمونهای کیفیت محیط شهری منطقه مورد سنجش قرار گرفت و در مرحله بعد با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی رگرسیون چندگانه، شاخصهای تاثیرگذار بر کیفیت محـیط شـهری منطقـه مـو رد شناسـایی قرارگرفت. نتایج آزمون T تکنمونهای نشان داد که از نظر ساکنان کمتوان و ناتوان حرکتی کیفیـت و رضـایت از محـیط شـهری منطقه 6 در سطح بالایی قرار ندارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که در سطح ویژگیهای کالبـدی در منطقه، زیرشاخص «کیفیت فضاهای عمومی و سبز» بیشترین تاثیر بر میزان رضایت شهروندان را دارا میباشد. در سطح ویژگیهای اجتماعی– اقتصادی، زیرشاخص «هزینههای حملونقل» دارای بیشترین تاثیر میباشند. در سطح ویژگیهـای مدیریتی، زیرشاخص «صدور مجوز برای کارآمدسازی فضا» بیشترین تاثیر را دارند. میزان اهمیت شاخصها از فردی به فرد دیگر و از محلهای به محله دیگر متناسب با تواناییهای فردی و نیازها این افراد متفاوت است، اما همانطور که یافتهها گویا هستد برای نیاز افراد کمتوان حرکتی در منطقه 6 اقداماتی برای بهینهسازی محیط شهری این منطقه در جهت آسایش اجتماعی، محیطی صورت نگرفته است.
ناهید کشاورز، حمیدرضا جودکی، علی نوری کرمانی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
ناحیه تاریخی شهرها میراث ارزشمند معماری و کالبدی و تجلی گاه ابعاد فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی مردمانی است که در دوره های تاریخی در این بخش از شهر، روزگار سپری کرده و هویت فرهنگی آن را به ثبت رسانده اند. این نواحی شاهد زوال در توسعه شهری بوده و اقدامات اندک پیرامون بهسازی یا بازسازی آنها قابل قبول نبوده است. هدف این پژوهش تحلیلی بر بازآفرینی شهری در بافت تاریخی (قدیم) شهر دزفول است. روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی و پیمایشی میباشد. جامعه آماری تحقیق حاضر کلیه ساکنان بافت تاریخی شهر دزفول می باشند که بر طبق آخرین سرشماری مرکز آمار ایران، دارای جمعیتی معادل 29277 نفر میباشد. برای دستیابی به حجم منطقی از نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نمونه تعیین گردیده و به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند. ابزار اصلی گردآوری داده ها در پژوهش حاضر؛ پرسشنامه میباشد اما بدلیل تخصصی بودن پرسشنامه از روشهای مصاحبه و مشاهده نیز در راستای تکمیل پرسشنامهها استفاده گردیده است. نتایج حاصل از مدل های SWOT و QSPM نشان میدهد که از مجموع پنج راهبرد نهایی بازآفرینی بافت تاریخی دزفول دو راهبرد اول متعلق به راهبردهای تهاجمی است. بدین ترتیب مطالعه و طراحی امکان ایجاد پیاده راه ها در بافت تاریخی با توجه به تمایل روزافزون مردم به گردشگری فرهنگی و تاریخی و استفاده از فضای حاشیه رودخانه دز برای توسعه فضای سبز و طراحی کریدور سبز در امتداد رودخانه و بافت تاریخی را میتوان به عنوان مهم ترین راهبردهای تهاجمی مطرح کرد.
نیوشا اکبری، علیرضا عندلیب، شیرین طغیانی، محمود محمدی،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده
هدف از تحقیق حاضر شناسایی چالش های قانونی جهت اجرای اهداف بازآفرینی در محدوده های دارای ویژگی بافت فرسوده است محله سیروس از جمله محدوده هایی که پس از تصویب قوانین متاخر در حوزه بازآفرینی بعنوان پایلوت اجرای اهداف بازآفرینی انتخاب شد. به منظور بررسی چالش های اجرای اهداف بازآفرینی، ابتدا براساس مبانی نظری پژوهش به تدوین فرآیند لازم در قانونگذاری بافت فرسوده پرداخته شده، سپس براساس شاخصهای لازم در هر بعد، پرسشنامه ای تهیه و براساس نظرات 50 نفر از کارشناسان سازمان نوسازی و شرکت بازآفرینی و به روشt تک نمونه ای و آزمون فریدمن به تحلیل میزان تاثیرگذاری ابعاد مختلف در تحقق پذیری اهداف بازآفرینی در قوانین پرداخته و با تدوین معیارهای مطلوب تحققپذیری اهداف قانونی براساس نظرات اساتید و تحلیل به روش دلفی، سنجش محتوایی قوانین متاخر با معیارهای مطلوب بررسی شده است. نتایج بدست آمده گویای این امر است که اقداماتی که به واسطه قوانین بازآفرینی در محله سیروس انجام شده است، به صورت غیرمستقیم، گروههایی از ساکنین را به حاشیه شهر راندهاند. این چالش از عدم تعادل میان حق مالکیت و حقوق شهروندی و منافع عمومی نشات میگیرد. تاکید بر تملک و آزادسازی اراضی و اجرای طرحهای بازآفرینی، سبب غفلت از تامین منافع عمومی و جمعی و ایجاد چالشهایی در سایر ابعاد اجتماعی، اقتصادی و مدیریتی و عدم تحقق اهداف بازآفرینی شده است. لذا پژوهش با ارایه راهکارهایی سعی در تقویت بعد نظری و بنیادی موضوع حقوق شهری ، ایجاد بستر لازم جهت اصلاح فرآیند قانونگذاری و فراهم ساختن بستر اجرای اهداف بازآفرینی دارد.
میترا قربی، مریم نقوی، حمید محمدی،
دوره 21، شماره 62 - ( 7-1400 )
چکیده
بازآفرینی شهری، داستان تعامل و گاه تضاد اولویتهای اقتصادی و فرهنگی بوده و این موضوع در بستر تغییر پارادایمها و الگوهای حاکم بر نظامهای سیاسی - اقتصادی و اجتماعی رخ داده است. نقش فرهنگ در بازآفرینی شهری نسبت به دیگر عوامل تغییر معناداری داشته است؛ از طرفی دیگر کیفیت محیط ساختهشده و میزان رضایتمندی از سکونت میتواند نقش مؤثری در شکلگیری سیاستهای بازآفرینی برای محدودههای هدف داشته باشد؛ بنابراین هدف این پژوهش، بررسی نقش متغیرهای سازنده کیفیت محیط (محیطی، کالبدی، اقتصادی و اجتماعی) در میزان رضایت از سکونت در محلههای فرهنگی شهر کرمان، جهت ارتقاء فرآیند بازآفرینی میباشد. روش این پژوهش از نظر هدف از نوع کاربردی- توسعهای و از نظر ماهیت، توصیفی و علی تطبیقی میباشد. ابزار مورد استفاده جهت جمعآوری اطلاعات پرسشنامه بوده و اطلاعات در نمونهای به حجم 513 نفر مورد تحلیل قرارگرفته است. یافتههای پژوهش نشان داد رابطه مستقیم و معناداری بین متغیرهای اقتصادی با متغیرهای کالبدی و اجتماعی و در نتیجه حس رضایتمندی و رابطه معکوس و معناداری بین متغیرهای اقتصادی و محیطی تأثیرگذار بر حس رضایتمندی وجود دارد. نتایج مدلسازی معادلات ساختاری نیز نشان میدهد که با بهبود وضعیت متغیرهای اقتصادی، کالبدی و محیطی، وضعیت متغیرهای اجتماعی و حس رضایت پاسخگویان در محلههای مورد بررسی نیز افزایش مییابد و در میان روابط مورد بررسی، متغیرهای اقتصادی نسبت به متغیرهای کالبدی و محیطی تأثیر بیشتری بر متغیرهای اجتماعی و در نهایت حس رضایت داشتهاند. در نتیجه با برنامهریزی و کاربست سیاستهای بازآفرینی فرهنگ مبنا و اقدام صحیح و مؤثر میتوان اثرات منفی هر یک از این عوامل چهارگانه در محلات مورد بررسی را کاهش داده و در نتیجه با افزایش رضایتمندی، سرزندگی و پایداری را در محلات مورد بحث افزایش داد.
محمود آروین، مهسا قانع، احمد پوراحمد،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده
نازلی پاکرو، داریوش ستارزاده،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی مؤلفههای مؤثر در چالشهای نهادی مشارکت شهروندی در بازآفرینی پایدار شهری در شهر تبریز است. روش تحقیق حاضر از نظر هدف توسعهای – کاربردی و از لحاظ روش شناسی ترکیبی است که از دو روش کمی و کیفی در پژوهش استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شهروندان شهر تبریز انتخاب شد و حجم نمونه براساس فرمول کوکران 385 نفر بدست آمد، روش نمونه گیری پژوهش به لحاظ تعداد زیاد محلات ومناطق خوشهای چند مرحلهای انتخاب شد. همچنین در روش کیفی از ابزار مصاحبه استفاده شد. جامعه مورد مطالعه برای مصاحبه از میان مدیران و کارشناسان سازمان های مرتبط با موضوع پژوهش به صورت هدفمند انتخاب شد برای تجزیه تحلیل یافتههای کمی از نرم افزار spss22 و از نرم افزار NVivo10 برای تجزیه تحلیل مصاحبههای میدانی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان میدهد که شهر تبریز در در ارتباط با بازآفرینی پایدار شهری به صورت مشارکتی با چالشهای نهادی زیادی روبه رو است که میتوان با استفاده از مؤلفههای نهادی مشارکت شهروندی مؤثر در بازآفرینی شهری، تغییر نگاه مسئولان به ظرفیتها و توانمندیهای سازمانهای مردم نهاد، ایجاد وتشکیل سازمانهای مردم نهاد در ارتباط با نوسازی و بازآفرینی شهری و رفع موانع حقوقی مرتبط با سازمانهای مردم نهاد ، مشارکت شهروندان در طرحهای بازآفرینی شهری را افزایش داد و گامی در جهت رفع این چالشها برداشت.
غلامرضا جلیز، کریم حسین زاده دلیر، حسین نظم فر،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده
توسعه میان افزا فرایند توسعه و باز استفاده قطعات یا بخشهای خالی یا بلااستفاده در میان نواحی موجود شهری که قبلاً توسعهیافته است. توسعه میان افزا که شاید بتوان آن را سادهترین تعبیر از توسعه درونزا دانست، با تأکید بر زمینهای خالی و رها شده درونشهری، سعی دارد توسعه را بر روی این اراضی بارگذاری نماید. پژوهش حاضر با رویکردی تحلیلی در توسعه میان افزا با تأکید بر منطقه 8 شهرداری تبریز و بهرهگیری از روشهای آماری- فضایی به این موضوع پرداخته است. نوع تحقیق توصیفی- تحلیلی میباشد. روششناسی این تحقیق مبتنی بر رویکردهای کمی- فضایی است. روش تحقیق به کار گرفتهشده در این تحقیق توصیفی – تحلیلی با استفاده از روشهای اسنادی- کتابخانهای است. در بخش تحلیلی با در نظر گرفتن شاخصها و ملاحظات توسعه میانافزا در قالب 15 شاخص هدف، بهصورت موردی به بررسی و امکانسنجی توسعه میان افزا در منطقه8 شهرداری تبریز پرداختهشده است. بهمنظور بررسی و تحلیل نقش راهبردی توسعه میان افزا در بازآفرینی بافتهای فرسوده شهری محور تاریخی- فرهنگی کلانشهر تبریز از نرمافزار سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و تحلیل توابع همپوشانی (Overlay) از نوع همپوشانی وزندار (Weighted Overlay) و FAHP بهرهگیری شده است. نبود مدیریت و برنامهریزی دقیق برای احیاء و نوسازی این منطقه با تأکید بر استفاده از رویکرد توسعه میان افزا مهمترین آفت در ارتباط با موضوع بازآفرینی این بخش از شهر تبریز می باشد. نتایج پژوهش حاضر در قالب 3 اولویت توسعهای و همچنین محدودههای غیرمجاز توسعه، بهصورت نقشه مورداشاره قرارگرفته است.
مینا بخشی، سعید پیری، علیرضا استعلاجی،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده
محورهای فرهنگی به عنوان بخشی از فضاهای عمومی در شهرها نقش مهمی در رفع نیازهای انسانی ایفا میکنند بسیاری از نظریهپردازان شهری محورهای فرهنگی را به عنوان یکی از اجزای اصلی یک سیستم شهری میدانند زیرا در کنار نقش عملکردی خود باعث افزایش اجتماعپذیری در فضاهای شهری میشوند.بنابراین به منظور پویایی بیشتر این فضاها و برای برآورده ساختن نیازهای مردم باید به کیفیت محیط توجه کرد و آنها را مورد بررسی قرار داد.در این پژوهش چنین رویکردی در بازآفرینی مورد نظر است تا با شناسایی و ارزیابی ابعاد و اصول بازآفرینی،ارتقا کیفیت در محور انقلاب شناسایی شود هدف این پژوهش بازآفرینی محور فرهنگی خیابان انقلاب تهران با تاکید بر ارتقا کیفیت محیط میباشد.پژوهش حاضر یک تحقیق میدانی با رویکرد توصیفی– تحلیلی است و به دنبال پاسخ به این سوال که مولفههای بازافرینی محور فرهنگی چه ارتباطی با مولفههای کیفیت محیط دارد؟در این پژوهش برای تدوین چارچوب نظری،ابتدا با استفاده از روش اسنادی،مبانی نظری موضوع به تفصیل بیان شده و سپس با تحلیل رویکردهای موجود با تاکید بر کیفیت محیط سعی در استدلال منطقی مباحث در نتیجه تدوین چارچوب مفهومی برای پژوهش شده است.برای این منظور علاوه بر تحلیل کیفی فضاهای شهری،در آن به تحلیل کمی شاخصها با استفاده از پرسشنامه پرداخته شده است.جهت سنجش دادههای جمع اوری شده از آزمون آماری رگرسیون جهت سنجش عوامل موثر بر بازآفرینی وکیفیت محیط،آزمون همبستگی پیرسون جهت سنجش ارتباط بین مولفههای کیفیت محیط و بازآفرینی و از آزمون فریدمن به منظور اولویتبندی هر شاخص و میانگین رتبه شاخصها از دیدگاه شهروندان استفاده شده است.نتایج حاصل حاکی از آن است که در میان شاخصها به ترتیب،مولفه زیست محیطی، اولویت اول و سپس مولفه محتوایی در ارتقا کیفیت محیط قرار دارند
علی شماعی، حبیب الله فصیحی، مهسا دلفان نسب،
دوره 23، شماره 68 - ( 1-1402 )
چکیده
بافتهای ارزشمند به علت وجود جاذبههای نوستالژیک و معماری و فرهنگی و بازآفرینی آنها نقش مهمی در توسعه گردشگری در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... دارد. هدف این پژوهش واکاوی عوامل پیشران از متغیرهای مربوط به طرحهای بازآفرینی برتوسعه گردشگری شهری محله تجریش می باشد. روش جمعآوری مبتنی بر اطلاعات کتابخانهای و اسنادی و میدانی است. . بر اساس نتایج متغیرهایی مانند توسعه زیرسطحی و ایجاد ترهبار و توسعه پناهگاه در بیمارستان شهدای تجریش، ایجاد حوضچه آرامش و توسعه رودخانه مقصود بیک و متغیرهای دیگر در زمره متغیرهای مستقل قرار میگیرند یعنی نه تأثیرگذار هستند و نه تأثیرپذیر. اما در این میان، ایجاد قطب فرهنگی و تفریحی در شمال تهران، شکوفاسازی اکو توریسم، ساماندهی امامزاده صالح ،احیای درختان خیابان ولیعصر توانستهاند متغیرهایی محسوب شوند که در توسعه گردشگری محله تجریش هم نقش تأثیرگذاری داشته باشند و هم تأثیرپذیری. اما متغیرهایی همچون مدیریت محله ، ایجاد مرکز خرید، ایجاد قطب فرهنگی و تفریحی در شمال تهران ، شکوفاسازی اکو توریسم مناطق اطراف محدوده محله تجریش همچون دربند و درکه و... توسعه موزه سینمای ایران و... ازآنجاکه در ناحیه استراتژیک قرارگرفتهاند نقش بسزا و تعیینکننده و راهبردی در توسعه گردشگری محله تجریش دارند و بهعنوان متغیرهای کلیدی محسوب میشوند.
جلال حقیقی، زهرا سادات سعیده زرآبادی، مصطفی بهزاد فر، مجتبی رفیعیان،
دوره 23، شماره 69 - ( 4-1402 )
چکیده
ارزیابی تصمیمات در فرایند بازآفرینی شهری، باتوجهبه ویژگی پیچیدگی، ابهام و عدم قطعیت آن، یک امری حیاتی است که مستلزم شناسایی معیارهای مؤثر بر تحقق آن و استفاده از روشهای تصمیمگیری فازی است. هدف از انجام پژوهش معرفی یک روش دلفی فازی بر اساس استدلال کیفی، برای شناسایی و بومیسازی معیارهای مؤثر بر بازآفرینی شهری است. روش تحقیق، ترکیبی از روشهای کمی و کیفی است. پژوهش حاضر برحسب هدف توسعه - کاربردی و برحسب اقدام محقق توصیفی - تحلیل است دیدمان (پارادایم) غالب در تدوین چارچوب نظری تحقیق، بازآفرینی شهری را سازهای چندوجهی (محتوایی و فرایندی) تلقی میکند که یک راهبرد یکپارچه از فرایند تصمیمسازی ارائه میدهد. برای تدوین مدل مفهومی پژوهش از روش تحلیل محتوا و برای تحلیل مؤلفهها و معیارهای بازآفرینی شهری، از سیستم استنتاج فازی (FIS) و نرمافزارهای Matlab و SPSS استفاده شده است. برای دستیابی به دادههای موردنیاز پژوهش، پرسشنامههای باز و بسته، در بین خبرگان و گروه کارشناسی توزیع گردید. سپس دادههای بهدستآمده وارد سیستم استنتاج فازی شده و خروجی آنها بهعنوان یافتههای پژوهش تلقی گردید. طبق نتایج حاصل از مطالعه، تعداد 18 معیار جهت ارزیابی سیاست بازآفرینی شناسایی شدند. این معیارها، در مرحله انتخاب نهایی که با روش مصاحبه دلفی انجام شد، به 12 معیار کاهش داده شدند. نتایج بهدستآمده بیانگر این است که مهمترین و بیاهمیتترین مؤلفههای بازآفرینی شهری در شهر قم به ترتیب عبارتاند از مؤلفه اقتصادی، عملکردی، کالبدی، مدیریتی، اجتماعی و زیستمحیطی، همچنین مهمترین و بیاهمیتترین معیارهای ارزیابی بازآفرینی شهری به ترتیب عبارتاند از: اشتغال و درآمد، خدمات عمومی حملونقل و دسترسی مدیریت شهری ایمنی و امنیت سلامتی، مسکن و زیرساختها.
پاکزاد آزادخانی، محمد سلاورزی زاده، فاطمه فاروق دوست،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده
فرسودگی بافتهای شهری مسالهای است که اغلب شهرهای کشور با آن مواجهاند و ساماندهی اینگونه بافتها از اهمیت بالایی برخوردار است. یکی از راهکارهای مطمئن و عملی پیشو روی برنامهریزان شهری، امکانسنجی بازآفرینی اینگونه بافتهاست تا سطوح قابل بازآفرینی را که برای جامعه شهری از سطح نسبتاً خوب و قابل تحملی برخوردارند، تعیین نماید. از اینرو، پژوهش حاضر با هدف امکانسنجی بازآفرینی بافتهای فرسوده براساس رویکرد هوشمند شهری به صورت توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل ساکنان بافت مرکزی فرسوده شهر ایلام (جمعیت: 12676 نفر) است که تعداد 384 نفر از آنها به روش نمونهگیری خوشهای به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محققساخته است که از طریق روایی صوری و پایایی آلفای کرونباخ به میزان (701/0) تأیید شد. تجزیه و تحلیل دادهها به کمک آزمون (t تکنمونهای)، تکنیک (Fuzzy AHP) و تلفیق آن با لایههای GIS انجام شد. یافتهها نشان داد که وضعیت بافت فرسوده شهر ایلام از نظر شاخصهای رشد هوشمند شهری نامناسب است. بررسی لایههای رقومی حاکی از آن داشت که برخی از شاخصها (از جمله اندازه قطعات، دسترسی به خدمات، دسترسیهای اصلی و فرعی) در وضعیت مناسب و برخی دیگر (از جمله زمین بلااستفاده، تراکم جمعیت، نسبت جنسی، جمعیت فعال، نرخ اشتغال و نسبت سواد) در وضعیت نامناسبی است. در نهایت 3/2 هکتار از محدوده بافت فرسوده شهر شامل محدوده میدان 22 بهمن، ابتدای خیابان اشرفی اصفهانی منتهی به چهارراه رسالت، ضلع شمالی چهارراه مقاومت، ضلع شمالی میدان امام و محدوده پارک کودک بیشترین اولویت را برای بازآفرینی دارا هستند.
حامد بنی عامریان، علیرضا عندلیب، لعلا جهانشاهلو،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده
بازآفرینی شهری به عنوان رویکردی جامع در خصوص احیاء مراکز تاریخی، علیرغم حفظ ویژگی های اصلی فضایی به دنبال ارتقاء کلیه کیفیت های مکان تاریخی بوده و سعی در نقش انگیزی محرکهای توسعه در فرایند بازآفرینی تاریخی دارد. پژوهش حاضر با هدف شناخت مؤثرترین مؤلفههای بازآفرینی محرک توسعه مراکز تاریخی به دنبال انطباق روابط میان معیارها بر هسته تاریخی شهر کرمانشاه بوده است. روش تجزیه و تحلیل دادگان در این پژوهش از نوع کمی بوده و مؤلفههای چارچوب نظری در قالب یک پرسشنامه محقق ساخت با سؤالات بسته، در معرض اعتبارسنجی خبرگان مسلط بر بافت قدیم شهر کرمانشاه (به تعداد 15 تن و به صورت هدفمند و در دسترس) قرار گرفته است. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ و توسط نرم افزار SPSS، بررسی گردیده و مقدار 76/0 نشانه قابل قبول بودن میزان پایایی است. همچنین انطباق مؤلفهها بر بافت مورد مطالعه، به کمک نرم افزار رپید ماینر، در قالب دو درخت تصمیم گیری ترسیم، و رتبه اهمیت مؤلفهها استحصال گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که هسته مرکزی بافت تاریخی کرمانشاه، به دلیل حجم بالای تخریب کالبدی نیازمند شکل گیری ساخت و ساز جدید در عین توسعه زیرساختها بوده و عمده کارکردهای موجود، نیازمند بازتولید هویت تاریخی می باشند. همچنین زمینه برای تزریق پروژه پرچم در ترکیب با توسعه دسترسیها و زیرساختهای شبکه محلی به منظور تغییر روحیه مکان الزامی به نظر می رسد. ازدیگر نتایج آن که محرکهای توسعه می بایست نقش هسته تاریخی را در کلیت شهر، تعریف و تدقیق نموده و آن را به مثابه محرک توسعه، به بافت پیرامون در یک شبکه همپیوند متصل سازند. نتایج تطبیق مدل مفهومی پژوهش بر هسته تاریخی کرمانشاه، تأیید می نماید که معیارهای اصلی مدل، تا حدود زیادی قابلیت انطباق بر مرکز تاریخی شهرهای ایرانی را دارند.
امیر علی محمدی، حسن ستاری ساربانقلی، مهسا فرامرزی اصل، محمدرضا پاکدل،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده
بافتهای تاریخی نه تنها به واسطه وجود بناها و فضاهای ارزشمند تاریخی، بلکه از آن جا که روایت واقع از زندگی و فعالیت انسانهایی است که در طول دوران بلندی در آن زیسته میکردهاند، واجد منابع غنی فرهنگی و اجتماعی هستند و اهمیت بسزایی دارند. امروزه با توجه به توسعه شهری و محاصره تکنولوژی بافتهای تاریخی، موضوع مرمت بافتهای فرهنگی و تاریخی و انجام پروژههای طراحی شهری در آنها با چالش دوگانه رویکرد مداخله و نگرش حفاظتی مواجه شده است. طبق این دو رویکرد ساخت و سازهای جدید و معماری معاصر از هویت کافی جهت درج در بافتهای با ارزش شهری برخوردار نیست و فرایند فرسودگی با سرعت بیشتری در بافتهای تاریخی نمود یافته است. لزوم توجه به بازآفرینی و حفاظت از بافتهای تاریخی با رویکردی همهجانبه و با درنظرگرفتن ابعاد کالبدی، حقوقی، محیطی، اقتصادی و اجتماعی از اهداف پژوهش حاضر است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفته و برای جمع آوری اطلاعات و دادههای مورد نیاز، از بررسیهای اسنادی و مطالعات میدانی استفاده شده است. یافتهها نشان میدهد که محله دچار فرسودگی گردیده و برای ایجاد تصویر مجدد از هستهی تاریخی شهر قزوین رهیافت تجدید حیات شهری و راهبردهای بازآفرینی شهری و راهبردی در راستای اصول توسعهی پایدار امری ضروری میباشد و ساماندهی محله بلاغی قزوین موجب دستیابی به اهداف میگردد.
ابوالفضل مشکینی، محمدرضا بهرامی،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده
در ایجاد فضای شهری، همیشه تبادل نظر در مورد اینکه فضا در حال حاضر چیست و چگونه باید وجود داشته باشد، توسط کسانی که در آن مکان زندگی می کنند، وجود دارد. بنابراین بهبود در واقعیت خشن آن در برخی از افکار آنها در قالب یک تغییر فیزیکی در محیط فعلی تحقق می یابد. - و بازآفرینی شهری یکی از این اشکال است. با توجه به افزایش تعداد پروژه های بازآفرینی شهری در دهه های اخیر لزوم توجه به ابعاد اجتماعی در آن بسیار حائز اهمیت می باشد.بر این اساس سرمایه اجتماعی بعنوان یکی از پتانسیل های اجتماعی محله،مفهومی است که در بازآفرینی اهمیتی ویژه یافته است .بنابراین با توجه به ضرورت موضوع، این پژوهش به تحلیل نقش سرمایه اجتماعی بر بازآفرینی محلات شهری پرداخته است. روش پژوهش کاربردی و ماهیتا توصیفی-تحلیلی و هدف اصلی این پژوهش تحلیل میزان نقش سرمایۀ اجتماعی در بازآفرینی محله اسلام آباد کرج نزد ساکنان محله می باشد.در این راستا گردآوری داده ها در بخش نظری به روش اسنادی و در بخش عملی نیزپیمایشی، مبتنی بر پرسشنامه بوده است. جامعه آماری این تحقیق را افراد بالای 15 سال ساکن محله بالغ بر 25هزار نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده تشکیل داده اند، لذا از این جامعه با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 410 نفر انتخاب شد جهت تحلیل داده ها از ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون خطی چندگانه از نرم افزار spss استفاده شد. که نتایج بیانگر رابطه همبستگی قوی بین سرمایه اجتماعی و بازآفرینی شهری در محله اسلام آباد کرج بود. دلالت های این تحقیق مبنی بر ارتباط بین سرمایه اجتماعی و بازآفرینی شهری لزوم توجه به مولفه های سرمایه اجتماعی و اتخاذ سیاست هایی برای حفظ و ارتقای آن در راستای تضمین موفقیت آمیز بازآفرینی شهری در فضای محله اسلام آباد کرج را افزایش می دهد.