جستجو در مقالات منتشر شده


6 نتیجه برای بازآفرینی شهری

اقا علی شماعی، خانم مینا حیدری تمرآبادی، خانم مرجان حیدری تمرآبادی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

امروزه یکی از مشکلات اساسی در کارایی فضاهای شهری، نامناسب بودن این فضاها برای حضور و فعالیت افراد معلول است. رویکرد بازآفرینی فضاهای شهری به عنوان یک اصل در بهینه­سازی و ارتقاء کیفیت فضاهای شهری مطرح گردیده می­شود. بنیان و اساس بازآفرینی فضاهای شهری نگاه جامع به اثرات بهینه­سازی این عرصه­ها بر کیفیت زندگی شهروندان به ویژه افراد معلول در اماکن عمومی است. از این رو در این پژوهش کیفیت فضایی منطقۀ 6 کرج با توجه به محدودیت­های حرکتی افراد معلول تحلیل گردیده است. به منظور گـردآوری داده­ها از روش کتابخانه­ای و پیمایشی بهره گرفته شده است. جامعه آماری این تحقیق افراد کم­توان حرکتی و مبتلایان به کوتولگی است. بدین منظور برای بررسی وضع موجود پرسشنامه­ای توسط مبتلایان به آکوندروپلازی و معلولین حرکتی تکمیل شده است. با استفاده از آزمون T تک­نمونه­ای کیفیت محیط شهری منطقه مورد سنجش قرار گرفت و در مرحله بعد با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی رگرسیون چندگانه، شاخص­های تاثیرگذار بر کیفیت محـیط شـهری منطقـه مـو رد شناسـایی قرارگرفت. نتایج آزمون T تک­نمونه­ای نشان داد که از نظر ساکنان کم­توان و ناتوان حرکتی کیفیـت و رضـایت از محـیط شـهری منطقه 6 در سطح بالایی قرار ندارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که در سطح ویژگی­های کالبـدی در منطقه، زیرشاخص «کیفیت فضاهای عمومی و سبز» بیشترین تاثیر بر میزان رضایت شهروندان را دارا می­باشد. در سطح ویژگی­های اجتماعی اقتصادی، زیرشاخص «هزینه­های حمل­ونقل» دارای بیشترین تاثیر می­باشند. در سطح ویژگی­هـای مدیریتی، زیرشاخص «صدور مجوز برای کارآمدسازی فضا» بیشترین تاثیر را دارند. میزان اهمیت شاخص­ها از فردی به فرد دیگر و از محله­ای به محله دیگر متناسب با توانایی­های فردی و نیازها این افراد متفاوت است، اما همان­طور که یافته­ها گویا هستد برای نیاز افراد کم­توان حرکتی در منطقه 6 اقداماتی برای بهینه­سازی محیط شهری این منطقه در جهت آسایش اجتماعی، محیطی صورت نگرفته است.
 
ناهید کشاورز، حمیدرضا جودکی، علی نوری کرمانی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

ناحیه تاریخی شهرها میراث ارزشمند معماری و کالبدی و تجلی گاه ابعاد فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی مردمانی است که در دوره های تاریخی در این بخش از شهر، روزگار سپری کرده و هویت فرهنگی آن را به ثبت رسانده اند. این نواحی شاهد زوال در توسعه شهری بوده و اقدامات اندک پیرامون بهسازی یا بازسازی آنها قابل قبول نبوده است. هدف این پژوهش تحلیلی بر بازآفرینی شهری در بافت تاریخی (قدیم) شهر دزفول است. روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی و پیمایشی می‌باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر کلیه ساکنان بافت تاریخی شهر دزفول می باشند که بر طبق آخرین سرشماری مرکز آمار ایران، دارای جمعیتی معادل 29277 نفر می‌باشد. برای دستیابی به حجم منطقی از نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نمونه تعیین گردیده و به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند. ابزار اصلی گردآوری داده ها در پژوهش حاضر؛ پرسشنامه می‌باشد اما بدلیل تخصصی بودن پرسشنامه از روش‌های مصاحبه و مشاهده نیز در راستای تکمیل پرسشنامه‌ها استفاده گردیده است. نتایج حاصل از مدل های SWOT و QSPM نشان می‌دهد که از مجموع پنج راهبرد نهایی بازآفرینی بافت تاریخی دزفول دو راهبرد اول متعلق به راهبردهای تهاجمی است. بدین ترتیب مطالعه و طراحی امکان ایجاد پیاده راه ها در بافت تاریخی با توجه به تمایل روزافزون مردم به گردشگری فرهنگی و تاریخی و استفاده از فضای حاشیه رودخانه دز برای توسعه فضای سبز و طراحی کریدور سبز در امتداد رودخانه و بافت تاریخی را میتوان به عنوان مهم ترین راهبردهای تهاجمی مطرح کرد.
 

جلال حقیقی، زهرا سادات سعیده زرآبادی، مصطفی بهزاد فر، مجتبی رفیعیان،
دوره 23، شماره 69 - ( 4-1402 )
چکیده

ارزیابی تصمیمات در فرایند بازآفرینی شهری، باتوجه‌به ویژگی پیچیدگی، ابهام و عدم قطعیت آن، یک امری حیاتی است که مستلزم شناسایی معیارهای مؤثر بر تحقق آن و استفاده از روش‌های تصمیم‌گیری فازی است. هدف از انجام پژوهش معرفی یک روش دلفی فازی بر اساس استدلال کیفی، برای شناسایی و بومی‌سازی معیارهای مؤثر بر بازآفرینی شهری است. روش تحقیق، ترکیبی از روش‌های کمی و کیفی است. پژوهش حاضر برحسب هدف توسعه - کاربردی و برحسب اقدام محقق توصیفی - تحلیل است دیدمان (پارادایم) غالب در تدوین چارچوب نظری تحقیق، بازآفرینی شهری را سازه‌ای چندوجهی (محتوایی و فرایندی) تلقی می‌کند که یک راهبرد یکپارچه از فرایند تصمیم‌سازی ارائه می‌دهد. برای تدوین مدل مفهومی پژوهش از روش تحلیل محتوا و برای تحلیل مؤلفه‌ها و معیارهای بازآفرینی شهری، از سیستم استنتاج فازی (FIS) و نرم‌افزارهای Matlab  و SPSS استفاده شده است. برای دستیابی به داده‌های موردنیاز پژوهش، پرسش‌نامه‌های باز و بسته، در بین خبرگان و گروه کارشناسی توزیع گردید. سپس داده‌های به‌دست‌آمده وارد سیستم استنتاج فازی شده و خروجی آنها به‌عنوان یافته‌های پژوهش تلقی گردید. طبق نتایج حاصل از مطالعه، تعداد  18 معیار جهت ارزیابی سیاست بازآفرینی شناسایی شدند. این معیارها، در مرحله انتخاب نهایی که با روش مصاحبه دلفی انجام شد، به 12 معیار کاهش داده شدند. نتایج به‌دست‌آمده بیانگر این است که مهم‌ترین و بی‌اهمیت‌ترین مؤلفه‌های بازآفرینی شهری در شهر قم به ترتیب عبارت‌اند از مؤلفه اقتصادی، عملکردی، کالبدی، مدیریتی، اجتماعی و زیست‌محیطی، همچنین مهم‌ترین و بی‌اهمیت‌ترین معیارهای ارزیابی بازآفرینی شهری به ترتیب عبارت‌اند از: اشتغال و درآمد، خدمات عمومی حمل‌ونقل و دسترسی مدیریت شهری ایمنی و امنیت سلامتی، مسکن و زیرساخت‌ها.  

حامد بنی عامریان، علیرضا عندلیب، لعلا جهانشاهلو،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده

بازآفرینی شهری به عنوان رویکردی جامع در خصوص احیاء مراکز تاریخی، علیرغم حفظ ویژگی های اصلی فضایی به دنبال ارتقاء کلیه کیفیت های مکان تاریخی بوده و سعی در نقش انگیزی محرک‌های توسعه در فرایند بازآفرینی تاریخی دارد. پژوهش حاضر با هدف شناخت مؤثرترین مؤلفه‌های بازآفرینی محرک توسعه مراکز تاریخی به دنبال انطباق روابط میان معیارها بر هسته تاریخی شهر کرمانشاه بوده است. روش تجزیه و تحلیل دادگان در این پژوهش از نوع کمی بوده و مؤلفه‌های چارچوب نظری در قالب یک پرسشنامه محقق ساخت با سؤالات بسته، در معرض اعتبارسنجی خبرگان مسلط بر بافت قدیم شهر کرمانشاه (به تعداد 15 تن و به صورت هدفمند و در دسترس) قرار گرفته است. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ و توسط نرم افزار SPSS، بررسی گردیده و مقدار 76/0 نشانه قابل قبول بودن میزان پایایی است. همچنین انطباق مؤلفه‌ها بر بافت مورد مطالعه، به کمک نرم افزار رپید ماینر، در قالب دو درخت تصمیم گیری ترسیم، و رتبه اهمیت مؤلفه‌ها استحصال گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که هسته مرکزی بافت تاریخی کرمانشاه، به دلیل حجم بالای تخریب کالبدی نیازمند شکل گیری ساخت و ساز جدید در عین توسعه زیرساخت‌ها بوده و عمده کارکردهای موجود، نیازمند بازتولید هویت تاریخی می باشند. همچنین زمینه برای تزریق پروژه پرچم در ترکیب با توسعه دسترسی‌ها و زیرساخت‌های شبکه محلی به منظور تغییر روحیه مکان الزامی به نظر می رسد. ازدیگر نتایج آن که محرک‌های توسعه می بایست نقش هسته تاریخی را در کلیت شهر، تعریف و تدقیق نموده و آن را به مثابه محرک توسعه، به بافت پیرامون در یک شبکه همپیوند متصل سازند. نتایج تطبیق مدل مفهومی پژوهش بر هسته تاریخی کرمانشاه، تأیید می نماید که معیارهای اصلی مدل، تا حدود زیادی قابلیت انطباق بر مرکز تاریخی شهرهای ایرانی را دارند.

 
امیر علی محمدی، حسن ستاری ساربانقلی، مهسا فرامرزی اصل، محمدرضا پاکدل،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده

بافت­های تاریخی نه تنها به واسطه وجود بناها و فضاهای ارزشمند تاریخی، بلکه از آن جا که روایت واقع از زندگی و فعالیت انسان­هایی است که در طول دوران بلندی در آن زیسته می­کرده­اند، واجد منابع غنی فرهنگی و اجتماعی هستند و اهمیت بسزایی دارند. امروزه با توجه به توسعه­ شهری و محاصره تکنولوژی بافت­های تاریخی، موضوع مرمت بافت‌های فرهنگی و تاریخی و انجام پروژه‌های طراحی شهری در آن‌ها با چالش دوگانه رویکرد مداخله و نگرش حفاظتی مواجه شده است. طبق این دو رویکرد ساخت و سازهای جدید و معماری معاصر از هویت کافی جهت درج در بافت‌های با ارزش شهری برخوردار نیست و فرایند فرسودگی با سرعت بیشتری در بافت­های تاریخی نمود یافته است. لزوم توجه به بازآفرینی و حفاظت از بافت­های تاریخی با رویکردی همه‌جانبه و با درنظرگرفتن ابعاد کالبدی، حقوقی، محیطی، اقتصادی و اجتماعی از اهداف پژوهش حاضر است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفته و برای جمع آوری اطلاعات و داده­های مورد نیاز، از بررسی­های اسنادی و مطالعات میدانی استفاده شده است. یافته­ها  نشان می­دهد که محله دچار فرسودگی گردیده و برای ایجاد تصویر مجدد از هسته­ی تاریخی شهر قزوین رهیافت تجدید حیات شهری و راهبردهای بازآفرینی شهری و راهبردی در راستای اصول توسعه­ی پایدار امری ضروری می­باشد و ساماندهی محله بلاغی قزوین موجب دستیابی به اهداف می­گردد.

 
ابوالفضل مشکینی، محمدرضا بهرامی،
دوره 25، شماره 77 - ( 4-1404 )
چکیده

در ایجاد فضای شهری، همیشه تبادل نظر در مورد اینکه فضا در حال حاضر چیست و چگونه باید وجود داشته باشد، توسط کسانی که در آن مکان زندگی می کنند، وجود دارد. بنابراین بهبود در واقعیت خشن آن در برخی از افکار آنها در قالب یک تغییر فیزیکی در محیط فعلی تحقق می یابد. - و بازآفرینی شهری یکی از این اشکال است. با توجه به افزایش تعداد پروژه های بازآفرینی شهری در دهه های اخیر لزوم توجه به ابعاد اجتماعی در آن بسیار حائز اهمیت می باشد.بر این اساس سرمایه اجتماعی بعنوان یکی از پتانسیل های اجتماعی محله،مفهومی است که در بازآفرینی اهمیتی ویژه یافته است .بنابراین با توجه به ضرورت موضوع، این پژوهش به تحلیل نقش سرمایه اجتماعی بر بازآفرینی محلات شهری پرداخته است. روش پژوهش کاربردی و ماهیتا توصیفی-تحلیلی و هدف اصلی این پژوهش تحلیل میزان نقش سرمایۀ اجتماعی در بازآفرینی محله اسلام آباد کرج نزد ساکنان محله می باشد.در این راستا گردآوری داده ها در بخش نظری به روش اسنادی و در بخش عملی نیزپیمایشی، مبتنی بر پرسشنامه بوده است. جامعه آماری این تحقیق را افراد بالای 15 سال ساکن محله بالغ بر 25هزار نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده تشکیل داده اند، لذا از این جامعه با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 410 نفر انتخاب شد جهت تحلیل داده ها از ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون خطی چندگانه از نرم افزار spss  استفاده شد. که نتایج بیانگر رابطه همبستگی قوی بین سرمایه اجتماعی و بازآفرینی شهری در محله اسلام آباد کرج بود. دلالت های این تحقیق مبنی بر ارتباط بین سرمایه اجتماعی و بازآفرینی شهری لزوم توجه به مولفه های سرمایه اجتماعی و اتخاذ سیاست هایی برای حفظ و ارتقای آن در راستای تضمین موفقیت آمیز بازآفرینی شهری در فضای محله اسلام آباد کرج را افزایش می دهد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb