8 نتیجه برای برنامهریزی
فرانک بهدوست، دکتر کرامت اله زیاری، دکتر حسین حاتمینژاد، دکتر حسنعلی فرجی سبکبار،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
امروزه باتوجه به شرایط جهانی شدن، برندسازی شهرها باتوجه به توانهای گردشگری از اهمیت بسزایی برخودار است واکثر مناطق بابرنامهریزی در این زمینه سعی درتوسعه اقتصادی ومحرومیتزدایی بیشتر بااستفاده از گردشگری میباشند دراین پژوهش باتوجه به پتانسیلهای بالای شهر کرمانشاه در زمینه گردشگری درصدد برنامهریزی راهبردی برندسازی شهری بااستفاده از گردشگری بودیم روش پژوهش دراین مطالعه توصیفی-تحلیلی وهدف آن کاربردی خواهد بود. دادهها واطلاعات موردنیاز ازمنابع کتابخانهای وپیمایشی(پرسشنامه ومصاحبه) از متخصصین میباشد تکنیک متاسوات براساس رهیافت داخل به خارج و دیدگاه مبتنی برمنابع است ورقابتپذیری شهرها ومناطق را فراهم میگند شهر کرمانشاه دارای قابلیتهای بالایی برای جذب گردشگری به منظور رقابتپذیری شهری، منطقهای وجهانی است که یافتههای این پژوهش نشان میدهد دربین قابلیت وتواناییهای شهر کرمانشاه وجود بناهای تاریخی وفرهنگی مانند طاق بستان ،تکیهها ، خانههای تاریخی ، موزه هاو.. ، نقش مرکزیت صنایع دستی، تشابهات فرهنگی با افراد ساکن درعراق وترکیه، فرهنگ، اعتقادات وآداب ورسوم به عنوان پتانسیلهای گردشگری کرمانشاه دارای چهار ویژگی(VIRO) هستند ودرواقع این ویژگی بیشترین میزان تناسب راهبردی بامتغیرهای کلان موثر بر جذب گردشگرورقابتپذیری شهری ازطریق گردشگری درشهر کرمانشاه هستند. دربین متغیرهای کلان تاثیرگذار پاندمی کرونا، وجود تحریمها علیه ایران، تغییرات آب وهوایی وبلایای طبیعی وکمبود اعتبارات دارای بیشترین میزان تأثیربررقابتپذیری شهری کرمانشاه هستند باتوجه به منابع ومتغیرهای کلان تاثیرگذار نقشه تناسب راهبردی ترسیم شد وراهکارهای مناسب ارائه گردید.
علی احمدی، مجید ولی شریعت پناهی، رضا برنا، رحمت الله فرهودی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
به دلیل پیچیدگی
های فراوان، برنامه
ریزی مسکن، خصوصا برای اقشار
آسیب
پذیر، در شهری با وسعت تهران، نیازمند وجود مدلی برای ساده
سازی فرآیند و سرعت بخشی محاسبات است که در حال حاضر وجود ندارد. پژوهش حاضر با هدف حل این مسئله، مدلی با این مراحل را پیشنهاد میدهد: 1)تبیین اهداف 2) برآورد نیاز مسکن جامعه هدف 3)شناسایی پهنه
های قابل توسعه 4) پیشنهاد الگوهای ساخت 5) پیشنهاد الگوهای پراکندگی 6) محاسبات و الگوهای مالی و 7) پیشنهاد الگوهای بهرهبرداری. اطلاعات موردنیاز برای اجرای مدل از دو پرسشنامه و داده
های مرکز آمار گردآوری شد. در این مدل از سه الگوی مسکن با مساحت
های حداقل، بهینه و میانگین و سه گونه ساخت مسکن موجود، 100 درصد زیربنا و آزادسازی فضای حیاط به عنوان فضای عمومی شهری استفاده
شد. پهنه
بندی پیشنهادی به دلیل تطابق با داده
های موجود، بر مناطق 22گانه شهرداری تهران منطبق
شد. قیمت فروش و محاسبات مالی بر
اساس نرخ بازده داخلی 20 درصد و سوبسیدهای قراردادی محاسبه و در نهایت 4 الگوی واگذاری رایگان، اجاره مادامالعمر، اجاره به شرط تملیک در پهنه
های برنامه پیشنهاد شد. نتایج نشان داده است که یکی از مشکلات موجود در این بخش نبود ساختار تصمیمسازی و ابزار
برنامه
ریزی مناسب است که میتوان ضمن بررسی دقیق و کامل وضعیت موجود،
راه
حلهای همهجانبه و کلنگرانه ارائه داد. لذا بر اساس مدل و با استفاده از شاخص
های مورد استفاده، مناطق 2، 6 و 13 کمترین و مناطق 19 و 22 بیشترین پتانسیل توسعه مسکن اقشار
کم
درآمد و
آسیب
پذیر را دارند و در نهایت، مدل بیشترین مساکن را در مناطق 22، 4، 19 و 11 پیشنهاد داد[D1] .
[D1]در چکیده، نتایج آورده شده
مریم حسینی، محمد کریمی، محمد سعدی مسگری، مهدی حیدری،
دوره 16، شماره 40 - ( 1-1395 )
چکیده
در دهه های اخیر افزایش جمعیت و رشد شهر و شهرنشینی موجب افزایش اهمیت زمین و لزوم مدیریت کاربری آن شده است. نتایج رشد شهر در مسائل اجتماعی و محیطی مثل از بین رفتن زمینهای کشاورزی، رشد ناموزون شهرها و افزایش ترافیک دیده میشود. با توجه به پیچیدگی و پویایی محیط شهری و لزوم هدفمند نمودن تغییرات کاربری اراضی، تلفیق GIS و PSS در قالب سیستمهای حامی برنامهریزی مکانی (SPSS) اجتناب ناپذیر میباشد. هدف از انجام این تحقیق، توسعه یک سیستم حامی برنامه ریزی مکانی برای مدلسازی تغییر کاربری اراضی شهری (ULCMS) میباشد، به صورتی که برنامهریزان بتوانند به نحو مناسبی دانش کارشناسی را در قالب معیارها و وزنهای مورد نظر وارد کرده و تاثیر آنها را در نتایج کار ملاحظه نمایند. سیستم توسعه داده شده شامل ابزارهای ارزیابی تناسب زمین، محاسبه مساحت مورد نیاز کاربریها و تغییر کاربری اراضی میباشد. در این راستا، از مدلهای دسترسی، مدلهای همسایگی، روشهای تصمیمگیری چند معیاره، عملگرهای فازی، رگرسیون خطی، مدل ماکزیمم پتانسیل و بهینه سازی سلسله مراتبی استفاده شده است. ارزیابی عملی سیستم برای سنجش تغییر کاربریهای مسکونی، تجاری، صنعتی، زراعی و خدماتی برای سال 1395 و 1390 در شهر شیراز انجام گرفت. نتیجه این امر نشان میدهد که ULCMS به فهم بهتر کاربران، نمایش پیچیدگی سیستم کاربری اراضی و توسعه و بهبود استراتژیهای مدیریت کاربری اراضی کمک میکند تا تعادل بهتری بین گسترش شهری و حفاظت محیطی ایجاد کند.
اباذر سلگی، حیدر زارعی، مهرنوش شهنی دارابی، صابر علیدادی ده کهنه،
دوره 18، شماره 50 - ( 1-1397 )
چکیده
برآورد و پیشبینی بارش و دستیابی به مقدار رواناب ناشی از آن، نقش اساسی و مؤثری را در مدیریت و بهرهبرداری صحیح از حوضه، مدیریت سدها و مخازن، به حداقل رساندن خسارات ناشی از سیلاب، خشکسالی و مدیریت منابع آب ایفا میکند و به همین دلیل مورد توجه هیدرولوژیستها میباشد. عملکرد خوب مدلهای هوشمند باعث افزایش استفاده از آنها برای پیشبینی پدیدههای مختلف هیدرولوژیکی شده است. لذا در پژوهش حاضر، از دو مدل هوشمند به نامهای برنامهریزی بیانژن و ماشین بردار رگرسیونی برای پیشبینی بارش ماهانه شهرستان نهاوند استفاده شد. در این مطالعه از دادههای بارش، دما و رطوبتنسبی ماهانه ایستگاه وراینه در یک دوره 32 ساله (1393-1362) استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که عملکرد هر دو مدل خوب و مشابه بوده (ضریب همبستگی حدود 92/0) ولی با توجه به بررسی معیارهای ارزیابی مختلف، مدل برنامهریزی بیانژن عملکرد کمی بهتر داشته است (جذر میانگین مربعات خطا به ترتیب 0478/0 و 0486/0). این در حالی است که مدل ماشین بردار رگرسیونی دارای مزیت سهولت در اجرای مدل میباشد. به طورکلی میتوان گفت که مدل برنامهریزی بیان ژن برای مدلسازی بارش ماهانه ایستگاه وراینه در شهرستان نهاوند مناسب بوده است. در پایان مقدار بارش ماهانه برای سال 1394 با مدل برنامهریزی بیان ژن پیشبینی شد که نشان از کاهش مقدار بارش در سال 1394 نسبت به سالهای قبل داشت.
منصور عزیزی، رسول درسخوان، محمدرضا پورمحمدی،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده
طرح راهبرد توسعه شهری راهکارهایی برای ایجاد شرایط پایداری شهری در ابعاد حکمروایی خوب را شناسایی میکند. ایده اصلی این سیاست آن است که در یک اقتصاد جهانی-رقابتی و بهطور فزایندهای یکپارچه، برای همه شهرها ضروری است که یک استراتژی هوشمندانه و واضح برای چگونگی موقعیت سرزمین خود جهت به حداقل رساندن اثرات منفی، پیشبینی شوکهای احتمالی و بهرهبرداری از پتانسیل مقایسهای و رقابتی فراهم آورد. در سطوح مختلف و جهتهای برنامهریزی شهری، برنامهریزی استراتژیک توسعه یکی از مناسبترین روشها برای تحقق حکمروایی است. نگرشهای مترقی بیشتر به برنامهریزی استراتژیک شهری میتواند بهوضوح بهعنوان حکمروایی در نظر گرفته شود. هدف این پژوهش ارزیابی طرح راهبرد توسعه شهری منطقه 22 بهعنوان یکی از ابزارهای پیادهسازی پارادایم حکمروایی شهری میباشد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. بررسی محتوایی طرح CDS منطقه 22 با مطالعه و بررسی طرح مذکور و نظرات مشاور تهیه کننده طرح و کارفرما (شهرداری منطقه 22) به شیوه مصاحبه پنهان و شورایاران منطقه، مردم و ذینفعان ذکر شده در طرح بصورت پرسشنامه های باز صورت گرفته است تا عوامل مثبت و منفی طرح استخراج گردد. در تحلیل وضع موجود به بررسی گزارش های شهرداری و سرای محلات، مصاحبه با کارشناسان، دست اندرکاران، ذینفعان طرح و مهندسین مشاور تهیه کننده طرح و مردم در سرای محلات منطقه 22 پرداخته شد تا اثرات مثبت طرح بر منطقه مورد مطالعه و عوامل منفی تعیین گردد. در ارزیابی طرح مذکور (ارزیابی حین اجرا) و کمی سازی داده های کیفی از فرایند تحلیل سلسله مراتبی بهره گرفته شد. نتایج پژوهش بیانگر تفاوت فاحش طرح با فاز اجرای آن دارد.
حمید پیرعلیلو، بشیر بیگ بابایی، پرویز نوروزی ثانی،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی مسائل و مشکلات مدیریت شهری مرند و ارائه راهکارهای لازم برای بهبود وضعیت آن میپردازد. مسئله اصلی پژوهش در پی جواب به این پرسش است که از نظر مردم و کارشناسان علل مشکلات مدیریت شهری مرند چیست و با چه نقشه راهی میتوان چشمانداز مناسب برای مدیریت شهری تعریف و به آن دست یافت. این مقاله از نظر هدف کاربردی و از منظر روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است و از مدل چشماندازسازی اجتماعی Oregan استفاده شده است. مدل Oregan مدلی است برای طرحریزی فرآیند چشماندازسازی راهبردی در جوامع محلی. از جمله مهمترین مزیتهای این مدل منطبقسازی در شرایط و محیط متفاوت است. مدل Oregan از چهار گام تشکیل میشود که هر یک از گام ها براساس یک پرسش ساده بنا شده است: اکنون کجا هستیم؟ به کجا میرویم؟ کجا میخواهیم باشیم؟ چگونه آنجا برسیم؟ سپس در فواصل زمانی مختلف میتوان پایشی از وضعیت اجرا، احصاء و نواقص لازم را از بین برد. در این پژوهش بعد از تحلیل وضع موجود، با استفاده از برنامهریزی مشارکتی و ارائه پرسشنامه و دریافت نظر شهروندان و کارشناسان و تحلیل این نظرات از طریق آزمون های فریدمن و t-test یک نمونه مستقل، چشماندازهای مختلف برای شهر تعریف شده و پیامد آن راهبردهای لازم ارائه شده است. نتایج بهدستآمده، نشان میدهد به منظور رسیدن به چشم انداز مطلوب شهر باید بر روی سه اصل مدیریت مناسب شهری، پرداختن به نظر شهروندان و مشارکت اجتماعی و همچنین توسعه و عمران شهری استوار شد.
هاجر جهانشاهی، حمیدرضا وارثی، مسعود تقوایی،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده
در واقع رشد هوشمند شهری، استراتژی عاقلانهای برای جهت دادن به توسعه شهر و کنترل پراکندگی و سوق دادن رشد شهر به سمت پایداری محسوب میگردد. هدف این پژوهش سنجش میزان برخورداری مناطق شهر بوشهر به لحاظ شاخصهای رشد هوشمند است. در همین راستا، این پژوهش از نظر هدف، کاربردی-توسعهای و از نظر روش، ترکیبی از روشهای اسنادی، تحلیلی، علّی و پیمایشی است. پایایی ابزار تحقیق بر پایه ضریب آلفای کرونباخ تحقیق 0/749بوده است که بالاتر از 0/7می باشد و مناسب می باشد. جامعه آماری پژوهش، ساکنین شهر بوشهر هستند که طبق برآورد فرمول کوکران 384 نمونه میباشد. طبق تعداد جامعه آماری، پرسشنامه به صورت تصادفی در بین شهروندان توزیع و تکمیل گردید. جهت مقایسه بین دو منطقه از نظر شاخصهای مورد بررسی برای رشد هوشمند شهری در منطقه 1 و 2 شهر بوشهر از آزمونT با دو نمونه مستقل استفاده شده است. در این آزمون اولین گزینهای که باید بررسی شود سطح معناداری می باشد در صورتی که سطح معناداری یا sig بین دو منطقه کمتر از 0/05باشد نشان دهنده تفاوت معنادار بین دو منطقه میباشد و برعکس. بررسی سطح معناداری (0.000) نشان می دهد که تفاوت معناداری بین دو منطقه از نظر رشد هوشمند شهری وجود دارد. میانگین منطقه یک، با 3/21بیشتر از منطقه دو، با 2/86 بوده است. هر چند تفاوت معناداری در برخورداری مناطق بوشهر از نظر شاخصهای رشد هوشمند وجود دارد، لیکن این تفاوت چشمگیر نیست و در مجموع مناطق بوشهر وضعیت مناسبی از لحاظ شاخصهای رشد هوشمند ندارند.
فائقه زیردابی اسکوئی، سولماز بابازاده اسکویی،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده
افت منزلت اجتماعی و اقتصادی و نابسامانیهای کارکردی و کالبدی این بافتها به همراه افت بسیار شدید کیفی محیط شهری از جمله دلایلی است که سیاستگذاران و برنامهریزان شهری را مجاب به ارائه راهبردها و راهکارهای نوینی در مواجهه با مسائل و مشکلات آن کرده است. بر این اساس، رویکرد آیندهپژوهی میتواند چشم مردم را نسبت به رویدادها، فرصتها و مخاطرههای احتمالی آینده باز نگاه دارد؛ ابهامها، تردیدها و دغدغههای فرساینده مردم را میکاهد، توانایی انتخاب هوشمندانه جامعه و مردم را افزایش میدهد. در همین راستا هدف این پژوهش واکاوی پیشرانهای کلیدیِ موثر بر ارتقاء بافتهای ناکارآمد شهری با رویکرد آیندهپژوهی در محله سرتپولهی شهر سنندج میباشد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و با توجه به مؤلفههای مورد بررسی، رویکرد حاکم بر آن روش توصیفی – تحلیلی میباشد و از تکنیک پویش محیطی و دلفی برای شناسایی متغیرها و شاخصها استفاده شده است. سپس پرسشنامهی نیمهساختاریافته بین 45 کارشناس متخصص و خبره در حوزهی مسائل شهری توزیع شد. و دادههای بدست آمده از طریق نرمافزار MICMAC تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحقیق نشان داد که سیستم شهری بخصوص در بخش بافت فرسودهی محلهی سرتپوله (در شهر سنندج) شرایط ناپایداری را سپری میکند. همچنین بر اساس تحلیلهای انجام گرفته، 19 عامل به عنوان پیشرانهای کلیدی مانند روشهای آمرانه مدیریتی به منظور نوسازی بافت فرسوده، تمرکزگرایی، تزریق به موقع اعتبارات هنگام نوسازی بافت فرسوده ناحیه به صورت مستقیم و متغیرهای توجه به بهسازی و نوسازی در طرحهای جامع و تفصیلی، حق مداخله شهروندان در ساخت و سازه، بسترسازی جهت ورود بخش خصوصی و تعادلبخشی و تحقق عدالت اجتماعی به صورت غیرمستقیم برای ارتقای کیفیت و عملکرد بافتهای فرسوده معرفی شدند.