138 نتیجه برای تحلیل
آقای آیت جهانبانی، آقای علی شماعی، اقای حبیب اله فصیحی، آقای طاهر پریزادی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
تابآوری یکی از رویکردهای کاهش آسیبپذیری جوامع و تقویت تواناییهای مردم برای مقابله با خطرات ناشی از وقوع سوانح طبیعی بهویژه زمینلرزه است و دارای ابعاد اقتصادی، اجتماعی، نهادی، کالبدی و زیستمحیطی است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی از نوع اکتشافی است. پرسشنامه محقق ساخته با 102 گویه ابزار گردآوری داده های پژوهش بود. حجم نمونه براساس فرمول کوکران 386 و روش نمونه گیری نیز تصادفی ساده بود. تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل مسیر در بستر نرم افزار SPSS25 برای تحلیل داده ها و مدلسازی عوامل به کار گرفته شد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که شهر پارس آباد از نظر تابآوری اجتماعی و کالبدی دارای پایینترین امتیازات و در وضعیت متوسط متمایل به خوب؛ تابآوری زیستمحیطی در وضعیت متوسط، تابآوری نهادی و اقتصادی به ترتیب در وضعیت متمایل به وضعیت نامناسب قرار دارند. همچنین عامل بندی سؤالات، 13 عامل برای ابعاد اجتماعی (رفتار در حین بحران، آگاهی از بحران، آمادگی برای بحران، دانش، همکاری، اعتماد، همیاری، امانتداری، تعامل، دقت، نگرش، کمکهای اولیه و اقدامات ضروری)؛ 3 عامل (خسارت پذیری، جبرانپذیری و توانایی برگشت) برای ابعاد اقتصادی؛ 5 عامل (عملکرد نهادهای عمومی، عملکرد نهادهای نیمه عمومی، ارتباط نهادی، اقدامات نهادی و بستر نهادی) برای تابآوری نهادی؛ 4 عامل (فضای باز، مقاومت ساختمانی، دسترسی عمومی و دسترسی امدادی) برای تابآوری کالبدی و 3 عامل (عوامل محیطی، تغذیهای و خاک) برای تابآوری زیستمحیطی نشان داد. در نهایت مدلسازی شاخص های تاب آوری برای شهر پارس آباد ارایه گردید.
دکتر حسن خراج پور، دکتر زهرا حجازی زاده، دکتر بهلول علیجانی، دکتر محمد حسین ناصرزاده،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
با توجه به تاثیر پذیری غیر قابل انکار گیاهان زراعی از تغییرات اقلیمی و منطقه، انجام تحقیقات منطقهای برای شناخت عکس العمل هرگیاه زراعی در مراحل مختلف رشد در ارتباط با عناصر آبوهوایی ضروری به نظر می رسد. اگر دمای هوا همراه با ابر، گرم از آستانه معینی کمتر یا بیشتر شوند نمو آن متوقف می شود. ما بین دو حد یک دمای مطلوب وجود دارد که درآن گیاه سریع ترین رشد و نمو خود را دارد. دما و ابر هر دو از مهم ترین عناصر آب وهوایی در کشاورزی هستند. هردو پارامتر اقلیمی باهم باعث تنش در گندم و راندمان محصول را پایین میآورد. باتوجه به استراتژیک بودن گندم، در راستای افزایش سطح تولید، در تحقیق حاضر، ضمن بهرگیری از تجربیات و روشها و مدلهای مورد استفاده درتحقیقات خارجی و داخلی به لحاظ هدف، کاربردی بوده استان کرمانشاه بعلت وسعت اراضی زیر کشت محصول گندم و میزان قابل توجه تولید که از جایگاه خاصی در این زمینه در سطح کشور برخودار است، تعیین آستانه آماری و تحلیل سینوپتیک دماهای ابر گرم برعملکرد محصول گندم مورد بررسی قرار می گیرد. با توجه به بررسیهای انجام گرفته و مشاوره با مهندسین کشاورزی، دمای حداکثر همراه با روزهای ابری، باعث ایجاد پدیده گلخانهای و گرمای بیش از حد می شودکه موجب ریزش گلها، ورس، عقیمی دانه گرده، کاهش میوه، پیری زودرس، و فقیربودن دانه می شود که این پدیده بیشتر دردو ماه اردیبهشت و خرداد رخ می دهد.
صدیقه محمدپناهی، حمیدرضا وارثی، مسعود تقوایی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
استفاده ازتحلیل ساختاری پیشرانهای توسعه، به برنامه ریزی درجهت درک بیشتروضعیت توسعه یافتگی استان ها کمک میکند و در جریان تصمیم گیری بهتریاری میرساندتا به تعادل منطقه ای نزدیک ترشود.بدین منظور شهرستانهای ده گانه استان ایلام ازلحاظ شاخصهای ترکیبی توسعه درقالب 44 شاخص بررسی شدند. این پژوهش از لحاظ هدفگذاری به عنوان یک مطالعه کاربردی و از لحاظ روش شناسی به شیوه «توصیفی– تحلیلی» وبراساس روشهای جدیدآینده پژوهی، تبیینی میباشد. دادههای نظری باروش اسنادی و دادههای تجربی ازروش پیمایشی تهیه شده است.درتهیه پیشرانهای توسعه ازروش مطالعات اسنادی وپویش محیطی و دادههای تجربی باتکیه برروش پیمایشی براساس روش دلفی استخراج شده است. درپردازش اطلاعات ازروش تحلیل اثرات متقابل ساختاری درنرم افزار MIC MACاستفاده شده است. . یافتهها از نظر تحلیل اثرات متقابل، بیانگر پراکندگی نیروهای پیشران در وضعیتی پیچیده و بینابین از اثرگذاری و اثرپذیری است؛ نظام خوشهبندی پیشرانها حاکی از تمرکز پیشرانهای تاثیرگذار و تنطیمی است. از میان 44 نیروی پیشبرنده توسعه، پیشرانهای اثرگذارتوسعه عبارتند از مرزی بودن استان ایلام ونحوه تصمیمات مدیران ا ست. نتایج پژوهش نشان میدهد که توسعه در سطح استان ایلام نه تنها نامتعادل است، بلکه روندعدم تعادل درجهت نابرابری بیشترعمل میکند و تنها با برنامهریزی بهتر و جامعتر میتوان تاحدودی نابرابریها را کاست.
شهرام امامقلی، غلامرضا جانبازقبادی، پرویز رضایی، صدرالدین متولی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
دما از عناصر اساسی اقلیم است لذا تغییرات ناگهانی یا کوتاهمدت و دراز مدت آن میتواند ساختار آبوهوای هر محلی را دگرگون سازد. موجهای گرمایی شدید از مهمترین بلایای آب و هوایی بوده که تأثیرات گستردهای بر فعالیتهای مختلف انسانی دارند وزمانی که از شدت و فراوانی بالایی برخوردار شوند، میتوانند معضلات عمدهای تولید نمایند. در این پژوهش برای بررسی روند سری زمانی فراوانی 49ساله (2019-1970) رخدادهای امواج گرم شهر تهران از دو نمایه روزهای گرم و امواج گرم (روزهای گرم با تداوم 2 روز و بیشتر) از آماره ناپارامتریک تحلیل روند Sens استفاده شده که نتایج آن در همه ایستگاهها بیانگر وجود یک روند افزایشی هم در تعداد روزهای گرم شهر تهران و هم در فراوانی رخدادهای امواج گرم در 5 ایستگاه سطح شهر تهران بوده است. در این پژوهش دو موج گرم در شهر تهران شناسایی شد که موج اول در سال 2010 بخش وسیعی از نواحی مرکزی و غربی کشور را در بر گرفته اشت و موج دوم در سال 2013 بود که در همه ایستگاههای تهران و حتی بسیاری از استانهای کشور ثبت شده است. نتایج تحلیل توزیع فضایی دمای موج گرم در سطح بلوک های آماری شهر تهران بیانگر آن بود که عموما مناطق مرکزی شهر تهران شامل مناطق6، 7، 8، 10،11، 12، 14، 15، 4، 7، و 19 به صورت معنی داری درگیر دماهای بحرانی ناشی از حاکمیت موج گرم بوده است در حالی که بخش های شمالی شهر تهران تحت تاثیر شدتهای پایینتر موج گرم بوده است.
صالح قربانی، الهام ناظمی، امیر گندمکار، زینب طالبی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
شناخت مزایا و فواید توسعه گردشگری، نوعی رقابت برای جذب این مزایا در بین شهرها ایجاد کرده است. سیاستگذاران شهری برای دستیابی به این مزایا بر ابزارهای جدید در استراتژیهای برنامهریزی خود تمرکز کردهاند و در جهت استفاده از مفاهیم جدید ازقبیل اهداف برندسازی گام برداشتهاند. چنین شرایطی جایگاه برندسازی مقاصد را بهعنوان عاملی تأثیرگذار بر توسعه گردشگری شهری مهم و حیاتی کرده است. برندسازی شهری به عنوان ابزاری قدرتمند در دست دولتمردان جهت جذب بازدیدکنندگان و سرمایهگذاران و درنتیجه رشد و شکوفایی اقتصادی است. مهمترین مشکل در رابطه با گردشگری و برندسازی شهری، زیرساختهای گردشگری و هویت فرهنگی اجتماعی شهرهای امروزی است که مقاصد گردشگری را تحت تأثیر قرار میدهد. هدف این مطالعه تدوین برند شهر زنجان با تمرکز با مقصد گردشگری است. در این راستا با استفاده از مجموعهای از ابزارهای کمی و کیفی و ابزار پرسشنامه و مصاحبه تلاش شد تا برند شهری مناسب با هویت و سنت شهر زنجان معرفی شود. بر این اساس برند شهری «زنجان، بکر شهر فرهنگ و آیین» به عنوان برند گردشگری این شهر انتخاب شد و درنهایت پیشنهادها و سیاستهایی جهت ارتقای گردشگری زنجان ارائه شد. نتایج و دستاورد های این پژوهش به ارائه الگویی پایدار جهت استقرار، ارتقا و مانایی برند گردشگری شهر زنجان و شهرهای میانی می انجامد.
دکتر الناز پیروزی، دکتر صیاد اصغری سراسکانرود، دکتر بتول زینالی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
در زمینلغزشها از مخربترین و متداولترین مخاطرات طبیعی تغییر دهندۀ شکل سطح زمین میباشند و ارزیابی و بررسی خسارات ناشی از زمینلغزش، لزوم بررسی عوامل تأثیرگذار بر وقوع این پدیده و پیشبینی رخداد آن را به اثبات میرساند. شهرستان خلخال، به دلیل ویژگیها و شرایط خاص زمینشناسی، اقلیمی، ژئومورفولوژیکی و فعالیتهای انسانی، از دیرباز تحت تأثیر وقوع خطر زمینلغزش بوده است. لذا، بانظر به اهمیّت موضوع؛ هدف این پژوهش، تولید نقشۀ پهنهبندی زمینلغزش در این شهرستان، میباشد. در این راستا، ابتدا نقشه پراکنش زمینلغزشها و متغیرهای تأثیرگذار، شامل؛ ارتفاع، شیب، جهتشیب، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه، فاصله از جاده، کاربری اراضی، لیتولوژی و بارش فراهم شد. در ادامه پس از عضویت فازی و تعیین مقادیر وزنی هر یک از عوامل با استفاده از روش کریتیک، نقشه حساسیت زمینلغزش با بهرهگیری از روش تصمیمگیری چندمعیارۀ مارکوس، تهیه شد. نتایج مطالعه نشان داد، به ترتیب؛ عوامل شیب، کاربریاراضی و لیتولوژی با ضرایب وزنی 148/0، 139/0 و 132/0، بیشترین تأثیرگذاری را در رخداد لغزشهای منطقه دارند. با توجه به نتایج حاصل از پژوهش، به ترتیب؛ 14/707 و 87/512 کیلومترمربع از مساحت شهرستان، در طبقۀ پرخطر و بسیار پرخطر قرار دارد و این مناطق پهنههایی هستند که به کارهای مدیریتی و اجرای پروژههای حفاظتی نیازمند هستند. همچنین، با توجه به بهرهگیری از روش منحنی راک و سطح زیرمنحنی (89/0) و همبستگی 83/0 درصدی بین نقشه نهایی حاصل از پژوهش و پراکنش سطوح لغزشی، دقت روش مارکوس، در شناسایی و پهنه¬بندی مناطق مستعد وقوع خطر زمینلغزش شهرستان خلخال، عالی میباشد.
سید محمد حسینی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
در پژوهش حاضر جهت واکاوی فضایی بارش خاورمیانه از دادههای شبکهای بارش از مرکز اقلیمشناسی بارش جهان (GPCC) با تفکِیک زمانی ماهانه و تفکیک مکانی 5/0×5/0 درجه قوسِی استفاده شده است. لذا برای منطقه خاورمیانه آرایهای به ابعاد 80 × 160 بدست آمد(160 یاخته طولی و 80 یاخته عرضی). علت انتخاب دادههای شبکهای، تفکیک مکانی و زمانی مناسب و بهروز بودن آنها نسبت به دادههای ایستگاهی است. بازه زمانی مورد بررسی از سال 1970 تا سال 2020 میلادی میباشد. در نهایت نقشههای بلندمدت بارش خاورمیانه به صورت سالانه و ماهانه ترسیم شد. نتایج حاکی از این است که بارش در منطقه خاورمیانه میل به تمرکز و خوشهگزینی در بعد مکانی و زمانی دارد. به دیگر سخن، به سبب موقعیت جغرافیایی خاص منطقه خاورمیانه مانند توپوگرافی ناهمسان، دوری و نزدیکی به منابع تغذیهکننده رطوبت(دریای خزر، سیاه، مدیترانه، اقیانوس اطلس و هند) و جهت قرارگیری ناهمواریها، بارش نیز در مناطق پرارتفاع، در همسایگی دریاها و اقیانوسها و همچنین در دامنه بادگیر سلسله جبال منطقه متمرکز شده است. پراکنش نایکسان شرایط جغرافیایی، مسبب پراکنش ناهمنسان و نایکنواخت بارش در خاورمیانه شده است. به طوری که؛ گرانیگاه و ثقل بارش خاورمیانه بیشتر در منتهیالیه شرق دریای سیاه، جنوب ترکیه در همسایگی کشور سوریه و عراق، کمربند آرارات –زاگرس در غرب ایران، کرانه جنوبی دریای خزر، ارتفاعات پامیر و خلیج بنگال در هند و ارتفاعات هندوکش در پاکستان متمرکز شده است. این در حالی است که بخشهای زیادی از خاورمیانه به سبب همجواری با کویرها و بیابانهای بزرگ(صحرای آفریقا، کویرلوت، دشت کویر، ربعالخالی عربستان و بیابانهای افغانستان) میزان بارشی کمتر از 100 میلیمتر را به خود اختصاص دادهاند. همچنین نتایج نشان داد که بیشینه بارش این منطقه به فصل زمستان منتقل شده است و همچنان فصل تابستان، خشکترین دوره خاورمیانه است و فقط کرانههای اقیانوس هند و خلیج بنگال بارش موسمی دارند.
سیمین تولایی، نرگس حاجی نوروزی،
دوره 5، شماره 6 - ( 4-1385 )
چکیده
شهرستان پاکدشت با مساحت حدود 604 کیلومتر مربع، در زمین های آبرفتی جنوب رشته کوه های البرز قرار گرفته است . از لحاظ کشاورزی از استعدادهای بالفعل و بالقوه فراوانی برخوردار است. واقع شدن این شهرستان در 20 کیلومتری کلان شهر تهران باعث گردیده است تا این شهرستان از مهاجرپذیرترین مناطق اطراف تهران گردد. این مهاجرت بی رویه و پیش بینی نشده باعث گسترش ناموزون نقاط شهری و برخی از روستاها و تخریب اراضی کشاورزی گردیده است. بدین ترتیب شناخت وضعیت طبیعی منطقه، تهیه نقشه کاربری و پوشش اراضی و تغییرات آن جهت برنامه ریزی و مدیریت بهتر، لازم و ضروری به نظر می رسد. در این تحقیق برای تهیه و تجزیه و تحلیل نقشه کاربری و پوشش اراضی، ابتدا نقشه های توپوگرافی و تصاویر ماهواره ای منطقه تهیه شد. پس از رقومی و موزایئک کردن نقشه توپوگرافی، نقشه های شیب، جهت شیب و ارتفاع منطقه به منظور شناخت وضعیت و توان طبیعی منطقه در محیط نرم افزار GIS تولید گردید. متعاقباً عملیات تصحیح و پردازش بر روی تصا ویر ماهواره ای در محیط نرم افزاری Geomatica انجام شد. سپس با استفاده از طبقه بندی نظارت شده و الگوریتم حد اکثر احتمال، نقشه طبقه بندی شده کاربری اراضی تولید شد. براساس یافته های این پژوهش نیمه شمالی منطقه اساساً برای فعالیت های انسانی خصوصاً کشاورزی مناسب نبوده و در نقطه مقابل نیمه جنوبی منطقه با توجه به توان های طبیعی عرصه تاخت و تاز فعالیت های انسانی و مهاجرت های بی رویه قرارگرفته است وبیش از همه مشمول مدیریت بهینه اراضی می باشد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که غالب ترین کاربری های منطقه متعلق به اراضی بایر (55/50 درصد) می باشد. در مراتب بعدی اراضی کشاورزی واراضی ساخته شده به ترتیب با 33/39 و22/9 درصد قرار دارند. طبق نتایج حاصله مساحت شهر پاکدشت از430 هکتار در سال 1379 به 734 هکتار در سال 1383 افزایش یافته که این افزایش نشان دهنده رشد فیزیکی شهر پاکدشت می باشد. بدین ترتیب 304 هکتار از اراضی باز و کشاورزی اطراف شهر به زیر ساخت وساز رفته است.
سیمین تولایی،
دوره 6، شماره 8 - ( 4-1386 )
چکیده
سرمایهگذاری در زیرساختهای صنعتی شدن و راهبردهای رشد و توسعه اقتصادی نواحی نقش مؤثری دارد. زیرساختهای عمومی در سرمایهگذاری در هزینههای بالاسری اقتصادی و اجتماعی متعین است. ایران به عنوان یکی از کشورهای در حال توسعه از روند توسعه صنعتی یکسانی در سطوح استانی برخوردار نمیباشد. عمدهترین دلیل این ناهمگونی را باید در عدمدسترسی به زیرساختهای صنعتی جستجو نمود. این مقاله سعی بر رتبهبندی استانهای کشور براساس متغیرهای گوناگون صنعتی و بررسی رابطه میان درجه صنعتیبودن استانها و میزان دسترسی آنها به زیرساختهای عمومی دارد. در این مقاله از روش های تاکسونومی، تکنیک خوشهای و روابط همبستگی جهت تجزیه و تحلیل یافته استفاده شده است. براساس یافتههای این تحقیق تهران به لحاظ شاخصهای گوناگون صنعتی در اولین خوشه قرار دارد. در مراتب بعدی استانهای اصفهان و خوزستان هریک به تفکیک جای دارند. استان های مرکزی، آذربایجان شرقی و خراسان چهارمین گروه را تشکیل میدهند. مابقی استانهای کشور در گروه آخر قرار دارند. تجزیه و تحلیل روابط همبستگی مؤید وجود رابطه مثبت و معنی داری میان ارزش و وزن صنعتی استانها و دسترسی آنها به زیرساختهای عمومی می باشد.
زهرا حجازی زاده، محمدحسین ناصرزاده،
دوره 6، شماره 8 - ( 4-1386 )
چکیده
شناخت شرایط وقوع آغاز و خاتمه یخبندان ها به دلیل اهمیت آنها در زمینه کشاورزی و حمل و نقل جهت کاهش خسارات ضروری است. از آنجایی که استان لرستان جزء مناطق کوهستانی در منطقه زاگرس می باشد، این کوهستانی بودن در شدت وقوع یخبندان های آن اثرگذار بوده، لذا وقوع یخبندان به ویژه بروز آن در دوره سرد سال تاثیرات بسزایی درمسایل کشاورزی و حمل و نقل استان ایجاد می کند. با توجه به موضوع مقاله که هدف آن تجزیه و تحلیل یخبندان ها در استان لرستان است، بنابراین شناخت شرایط وقوع یخبندان ها, تعیین دقیق شروع و خاتمه و نیزشدت و تداوم آنها ازجمله مسایلی است که باید مورد توجه واقع گردد, تا از وارد شدن خسارات شدید به کشاورزان و همچنین فراهم نکردن امکانات لازم در جهت تسریع رفت و آمدها و کاهش اتلاف انرژی در هنگام بروز یخبندان ها جلوگیری شود. بررسی فراوانی وقوع یخبندان ها در منطقه مورد مطالعه روش رسیدن به هدف این مقاله است. برای این کار داده های حداقل روزانه دما در4 ایستگاه هواشناسی سینوپتیک خرم آباد, بروجرد, ناصرالدین و الیگودرز از سال 1989 تا 1999, مورد بررسی قرار گرفتند. تاریخ وقوع یخبندان های زودرس پاییزه و دیررس بهاره در آستانه مورد نظر (صفر و کمتر از آن ) استخراج و دوره بدون یخبندان و یخبندان آنها محاسبه گردید. برای تعیین اولین و آخرین روز یخبندان, روزها بر طبق روش مرسوم, به روزهای ژولیوسی تبدیل و روی آنها تجزیه و تحلیل آماری صورت گرفت. براساس روشهای آماری معتبر ران تست و کلیموگروف - اسمیرونوف مشخص شد که توزیع نرمال نسبت به بقیه توزیع ها با سریهای موجود تناسب بیشتری دارد. لذا با به کارگیری این توزیع, تاریخ وقوع یخبندان های زودرس پاییزه و دیررس بهاره با استفاده از دوره های برگشت مختلف تعیین و محاسبه شد و منحنی آنها با استفاده از نرم افزار مطلب ترسیم شد. همچنین منحنی طول فصل رشد و فصل یخبندان در سطوح احتمالی در کلیه ایستگا ه ها ترسیم شد.
بهلول علیجانی، زین العابدین جعفرپور، عباسعلی علی اکبری بیدختی، عباس مفیدی،
دوره 7، شماره 5 - ( 10-1386 )
چکیده
به منظور درک سازوکار حاکم بر وقوع بارش های تابستانه جنوب شرق ایران روش سینوپتیکی- دینامیکی مبتنی بر تحلیل جریان اتخاذ گردید. بر این اساس، ابتدا داده های بارش روزانه تعداد 152 ایستگاه هواشناسی برای یک دوره پایه 34 ساله(2003-1970) موردپردازش قرار گرفت. در این رابطه منطقه بارشی شاخص در جنوب شرق ایران تعیین گردید و ضمن بررسی ویژگی های بارش تابستانه، بارش دهه اول جولای 1994 به عنوان بارش نمونه و فراگیر انتخاب شد. جهت تعیین ساختار گردش جو و شناسایی الگوی سینوپتیکی حاکم در دهه اول جولای1994، داده های ترازهای 700 ، 850، 500 هکتوپاسکال و سطح زمین از نظر فشار و مؤلفه های مداری و نصف النهاری باد بصورت میانگین روزانه از مرکز ملی پیش بینی محیطی آمریکا (NCEP/NCAR) تهیه شدند. به علاوه، شاخص های ، OLR و مجموع بارش کل هند نیز مطالعه شده و مسیرهای سیکلونی ترسیم شدند. یافته ها نشان داد که منطقه اصلی بارش جنوب شرق کشور، یک محدوده مثلثی شکل در َ30، 58 طول شرقی و َ30، 28 درجه عرض شمالی در استان سیستان و بلوچستان است که تقریباً هرساله دارای بارش می باشد. همچنین نتایج تحقیق بیانگر آنست که وردش های ماهانه و سال به سال بارش تابستانه جنوب شرق ایران با تغییرات شدت موسمی تابستانه جنوب آسیا، بویژه با فراوانی وقوع کم فشارهای موسمی در منطقه دریای عرب ارتباطی بسیار نزدیک دارد. در دوره شدید موسمی سال 1994 ، تعداد کم فشارهای موسمی بطور محسوسی افزایش یافته، پرفشار جنب حاره قویتر و جریانات جنوب غربی دریای عرب و خلیج بنگال نیز به میزان قابل ملاحظه ای شدیدتر بوده است. آرایش الگوهای گردشی اتمسفر در دهه اول جولای 1994 در جنوب شرق ایران با رعایت تقدم زمانی به شرح زیر می باشد: استقرار پرفشار جنب حاره تراز فوقانی، نفوذ ناوه امواج غربی بر غرب ایران، گسترش شرق سو و در عین حال مداری پرفشار جنب حاره ایران در ترازهای میانی تروپوسفر و کشیده شدن زبانه ای از پرفشار تا شمال هند، تشکیل کم فشار موسمی در خلیج بنگال، جابجایی غرب سوی کم فشار موسمی و استقرار آن بر نیمه شمالی دریای عرب، تقویت گردش سیکلونی و افزایش تاوایی مثبت در منطقه دریای عرب، تقویت و گسترش مرکز کم فشار در مرکز تا غرب ایران، ورود سیکلونی با منشأ کم فشار موسمی دریای عرب به منطقه جنوب شرق ایران، صعود همرفتی و وقوع بارش.
زهرا حجازی زاده، زین العابدین جعفرپور، نادر پروین،
دوره 7، شماره 5 - ( 10-1386 )
چکیده
سیل یکی از مخاطرات محیطی است که هر ساله خسارات فراوانی به بار می آورد. از آنجا که اغلب ویژگی های محیطی را می توان در ارتباط با الگوهای گردشی تبیین کرد، بررسی و تعیین الگوهای سینوپتیکی مولد سیلاب های مخرب و فراگیر اهمیت و ضرورت خاصی می یابد. در این مطالعه، پس از تعیین آستانۀ سیلاب های مخرب و فراگیر، داده های ارتفاعی تراز 500 هکتوپاسکال برای 44 طوفان مولد سیل در حوضه آبریز دریاچه ارومیه (22 ایستگاه) (171 روز سیلابی) طی دورۀ (1384-1370) با استفاده از روش تحلیل عاملی و تکنیک خوشه بندی سلسله مراتبی وارد در محیط نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شد. و نهایتاً هفت الگوی سینوپتیکی حاکم بر سیلاب های مخرب و فراگیر سطح حوضۀ آبریز مزبور شناسایی و طبقه بندی شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که، به هنگام وقوع سیلاب های مذکور محور تراف به سمت عرض های جغرافیایی پایین عمیق تر شده و موقعیت حوضۀ آبریز دریاچۀ ارومیه نسبت به اغتشاشات سطح بالا به گونه ای بوده که، یا در زیر منطقۀ واگرایی بالایی جلو تراف های موج کوتاه بادهای غربی قرار گرفته، یا در زیر قسمت جلوی سیستم سینوپتیکی سردچال بالایی واقع شده و یا اینکه در زیر قسمت جلوی بادهای غربی مسیر جنوبی سیستم مانع قرار گرفته است. در این بین، الگوی سینوپتیکی تراف موج کوتاه بادهای غربی مولد 3/67% از کل سیلاب ها می باشد.
امیر کرم،
دوره 8، شماره 6 - ( 10-1387 )
چکیده
شناخت و تعیین تناسب و استعداد زمین برای توسعۀ کالبدی وشهری از اقدامات اولیه در برنامه ریزی های فضایی و محیطی است.هدف از انجام پژوهش این بود که با توجه به عوامل طبیعی، نواحی مناسب برای توسعۀ کالبدی در مجموعۀ شهری شیراز (یعنی یک ناحیۀ متراکم شهری- صنعتی و کشاورزی) شناسایی و پراکنش فضایی آن مشخص گردد. مواد مورداستفاده شامل نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، واحدهای ارضی، پوشش/کاربری زمین ، لرزه خیزی و داده های مرتبط با اقلیم وساختار اجتماعی/ اقتصادی محدوده بودند. از بررسی های کتابخانه ای نیز برای تکمیل داده ها استفاده شد. تعیین تناسب زمین ازطریق نه معیار طبیعی مشتمل بر ارتفاع، شیب، لیتولوژی، بارش، دما، قابلیت زمین، لرزه خیزی، خطر لغزش، پوشش/ کاربری زمین و روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی صورت گرفت. تناسب زمین برای توسعۀ کالبدی به پنج طبقۀ بسیار زیاد، زیاد، متوسط، کم و بسیارکم تقسیم شد و نقشۀ پهنه بندی آن تهیه گردید. نتایج نشان داد که صرفنظر از اراضی کشاورزی، حدود 28 درصد مساحت محدوده در طبقات با تناسب زیاد و بسیار زیاد قراردارد و با ملحوظ داشتن سایرپارامترهامی تواندبرای توسعۀ کالبدی مدنظر برنامه ریزان و سیاستگزاران قرار گیرد.
مهدی قرخلو، بهزاد عمران زاده، محمد اکبرپور سراسکانرود،
دوره 8، شماره 6 - ( 10-1387 )
چکیده
با توجه به انقلاب عظیمی که طی دهه های 60-1950 در علم جغرافیا بوجود آمد، این علم به مبدا تازه ای کشانده شد که با گذشته آن تفاوت های زیادی داشت. این انقلاب شامل انقلاب کمی و آماری و ریاضی بود که به دنبال آن تکنیک ها و مدل های مختلفی برای بررسی فضای جغرافیایی و عناصر آن وارد حوزه جغرافیا و رشته های مربوطه گردید. بی تردید بکارگیری مدل ها و تکنیک های کمی و ریاضی در پژوهش های جغرافیایی بخصوص در بررسی های شهری و منطقه ای می تواند در تثبیت جایگاه این رشته در بین رشته های دیگر و همچنین تحلیل و نتیجه گیری درست از وضعیت موجود و به دنبال آن برنامه ریزی و مدیریت برای آینده سرزمین بسیار موثر باشد. شهرها مهم ترین پدیده های انسان ساخت موجود در پهنه سرزمین هستند که نقش عمده ای در توسعه و یا عدم توسعۀ مناطق و نواحی دارند. به همین دلیل یکی از حوزه هایی که در آن از روش ها و مدل های کمی استفاده می شود، حوزه تحلیل نظام شهری و ساختار سلسله مراتبی شهرها می باشد. تحقیق حاضر بر اساس روش و رویکرد تحلیلی- توصیفی و بر پایه اطلاعات کتابخانه ای و داده های آماری سه دوره سرشماری 1345، 1365، 1385 و با استفاده از مدل های تحلیل فضایی به تحلیل شبکه شهری استان اردبیل پرداخته است. نتایج این بررسی نشان می دهد که به همراه تغییرات اجتماعی٬ اقتصادی و سیاسی در استان اردبیل طی دهه های گذشته نظام سکونتگاهی استان اردبیل و سلسله مراتب شهری آن نیز دچار تغییر و تحول گردیده است. همچنین با توجه به مدل های استفاده شده می توان عنوان کرد که با وجود تسلط نخست شهری در نظام سلسله مراتب شهری استان اردبیل٬ در کل این نظام بسوی عدم تمرکز و تعادل در حرکت است و به مرور زمان از میزان تمرکزگرایی در استان کاسته شده است.
فریبا اسفندیاری، بهروز سبحانی، محمد آزادی مبارکی، فاطمه جعفرزاده،
دوره 9، شماره 8 - ( 4-1388 )
چکیده
در این پژوهش با استفاده از داده های مربوط به فراوانی روزهای برفی ایستگاه سینوپتیک تبریز به عنوان نمونه ای از اقلیم شمال غرب ایران، خصوصیات زمانی و روزهای برفی با روش آماری موردمطالعه قرار گرفته است. در این مطالعه برحسب مورد از روش های تعیین همبستگی پیرسون، تحلیل روند خطی و پلی نومیال درجه شش و نیز تحلیل خوشه ای ادغام برحسب روش وارد با معیار فاصله اقلیدسی برای طبقه بندی ماهانه روزهای برفی استفاده شده است. این مطالعه نشان داد که در مقیاس زمانی ماهانه، ماه های فوریه، ژانویه، مارس و دسامبر در بازه فصلی زمستان دارای بیشترین فراوانی روزهای برفی هستند. همچنین ارتباط نسبتا مستقیمی بین شاخص نوسان اطلس شمالی و روزهای برفی سالانه در ایستگاه تبریز مشاهده شده است.
محمد شریفی کیا، منیره معتمدی نیا، سیاوش شایان،
دوره 10، شماره 10 - ( 3-1389 )
چکیده
تهیه نقشه مخاطرات زمینی موضوع نسبتا جدید است که به واسطه معرفی ابزارهای تحقیقاتی نوین مانند داده های جدید سنجش از دوری و مدل های تحلیلی نوین در سال های اخیر مورد توجه بسیاری از محققین در سطح جهانی قرار گرفته است. تحلیل فضایی مخاطرات زمین به واسطه برخورداری از نگاه خاص و ویژه به مساله پهنه بندی و معرفی نواحی مخاطرات آمیز ناشی از هم کارکردی و همزادی برخی مخاطرات طبیعی توانسته است تصویر روشن تر و دقیق تری از خطرزایی بستر و بالا خطرپذیری گروه های انسانی ساکن در آن را ارائه نماید. این پژوهش برآنست سه مخاطره ژئومورفولوژیکی(لرزه ای، لغزشی و سیل) را در محدوده شهر ماهنشان مورد بررسی قرار داده و نقشه مخاطرات زمینی آن را به منظور تحلیل خطر پذیری ناشی از توسعه فیزیکی شهر تهیه نماید. دراین پژوهش با استفاده از داده های سنجش از دوری و مشاهدات میدانی، هرکدام از مخاطرات زمینی (زمین لرزه، زمین لغزش و سیل) در قالب یک مدل تحلیلی، آنالیز و پهنه بندی گردید و سپس با هم نهادسازی نقشه های پهنه بندی هر کدام از مخاطرات، و بکارگیری الگوی نوین برای هم نهادسازی، نقشه نهایی پهنه بندی مخاطرات زمین برای محدوده مورد مطالعه تهیه گردیده است. سپس اقدام به تهیه نقشه توسعه فیزیکی شهر مستخرج از تصاویر چند زمانه سنجش از دوری در طی بیش از نیم قرن گردید، تحلیل فضایی و روی هم گذاری نقشه مخاطرات زمینی و نقشه روند و الگوی توسعه فیزیکی شهر ماهنشان نشان داد؛ بخش عمده بستر فیزیکی شهر ماهنشان در معرض خطر ناشی از مخاطرات قرار دارد. بطوریکه 81/51% مساحت این شهر در منطقه خطر زیاد واقع شده است. همچنین یافته ها موید تغییر در توجه و اهمیت به مقوله مخاطرات در الگوی توسعه فیزیکی شهر است. بطوریکه با افزایش فیزیکی بستر شهر؛ مساله توجه به مخاطرات بستر تعدیل شده و اراضی با درجه خطرپذیری افزون تر مورد توجه برای ساخت و ساز و حتی در مواردی ساخت تاسیسات دولتی و ملی قرارگرفته است.
محمّد شالی، محمدتقی رضویان،
دوره 10، شماره 11 - ( 6-1389 )
چکیده
بر هم خوردن تعادل درون و برون منطقهای از موانع اصلی توسعه ملی به شمار میرود. الگوی حاکم بر نابرابریهای منطقهای در سطح ملی، در سطح مناطق و استانها نیز وجود دارد. لازمه برنامهریزی منطقهای و کاهش نابرابریها، شناسایی جایگاه مناطق نسبت به یکدیگر به لحاظ توسعه است. در این پژوهش برای نشان دادن نابرابریها میان شهرستانهای استان آذربایجان شرقی 61 شاخص توسعه در بخشهای آموزش، فرهنگی- اجتماعی، جمعیتی- اقتصادی، بهداشتی- درمانی، زیربنایی- کالبدی و کشاورزی انتخاب و با بهره گیری از روش تحلیل عاملی برای هر کدام از بخشها عوامل و شاخصهای تلفیقی استخراج گردیده و به عنوان ورودی روش تاکسونومی مورد استفاده قرار گرفته و در نهایت جهت گروهبندی شهرستانها از روش تحلیل خوشهای استفاده شده است. برابر بررسیهای صورت گرفته، در سال 1385 از مجموع 19 شهرستان، یک شهرستان توسعهیافته، 9 شهرستان نسبتاً توسعهیافته، 6 شهرستان توسعهنیافته و 3 شهرستان محروم میباشد. فضای استان آذربایجان شرقی از نیمه توسعهیافته غربی و توسعهنیافته شرقی تشکیل شده است. این نابرابریها بازتاب و برآیند عوامل محیطی، اقتصاد سیاسی، نارساییهای نظام برنامهریزی فضایی بویژه قطب رشد (شهر تبریز) میباشد.
زهرا صمدی، حسین محمدی،
دوره 10، شماره 13 - ( 10-1389 )
چکیده
پهنه بندی وبررسی توزیع جغرافیایی الگوهای بارش به دلیل ارتباط گسترده آن با فعالیت بخشهای مختلف کشاورزی از اهمیت خاصی برخورداراست. تحلیل توابع متعامد تجربی که بعنوان یک روش تحلیل مؤلفه های اصلی شناخته شده است، که یکی ازکارآمدترین روش های استخراج اطلاعات ازمجموعه داده های بزرگ می باشد. مزیت تحلیل توابع متعامد تجربی، فشرده سازی تغییرپذیری فضایی و زمانی سری های داده است که برحسب توابع متعامد یا روش های آماری فراهم می کند. کارایی این روش درمنطقه بندی بارش پاییزه (سه ماهه اکتبر، نوامبر، دسامبر) نیمه غربی ایران (از44 تا49 درجه طول شرقی و از30 تا40 درجه عرض جغرافیایی) که دارای تنوع شرایط اقلیمی وجغرافیایی بوده و شامل11 استان کشور می باشد، ارزیابی شده است. براساس این تحقیق مؤلفه های اول تا هشتمEOF که مجموعاً 74/90 درصدازکل واریانس داده های اولیه را توجیه نموده اند به عنوان مؤلفه های اصلیEOF درنظر گرفته شدند و برای مرزبندی نواحی بارشی از آنها استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان می دهدکه به دلیل هبستگی بالای مجموع بارهای عاملی هر مؤلفه با بخشی ازمنطقه مورد بررسی که دارای شرایط بارشی همگن تری می باشند، مؤلفه های اول تا ششم به ترتیب می توانند نماینده خوبی ازداده های بارش در بخش زاگرس میانی(استانهای ایلام، لرستان ، کرمانشاه (به استثناء ایستگاه پاتاق)، همدان و ایستگاههای مظفرآباد قور و دیوان دره از کردستان و ده جلال از زنجان)، بخش گسترده ای از استان زنجان و نیمه جنوبی منطقه آذربایجان، استان خوزستان، بخش عمده منطقه آذربایجان، استان گیلان (به استثناءایستگاههای لاهیجان و کومله) و استان اردبیل باشند. تفاوت بارش پاییزه ایستگاههای لاهیجان و کومله با دیگر ایستگاههای واقع در استان گیلان باعث گردیده تا بارهای عاملی مؤلفه هایEOF شماره 7 و 8 مقادیر بسیار زیادی را برای این دو منطقه در شرق استان گیلان نشان دهند. نتایج حاصل نشان دهنده تفکیک مطلوب نواحی بارشی متناسب با شرایط اقلیمی حاکم بر آنها می باشد که در دیگر مطالعات اقلیمی صورت گرفته، مورد آزمون و تائید قرار گرفته اند.
بهلول علیجانی،
دوره 11، شماره 20 - ( 3-1390 )
چکیده
به منظور بررسی پراکندگی فضایی بارش ها و دماهای بحرانی کشور، امار روزانه بارش و دمای همه ایستگاه های دارای امار بلند (حد اقل 30 سال) در دوره اماری موجود ازسازمان هواشناسی به صورت کنترل شده دریافت شد. شاخص های بحران اقلیمی به صورت روزهای شرجی، روزهای سرد، روزهای یخی، روزهای گرم، شبهای گرم، آستانه بارش های روزانه سنگین، و سهم بارش های سنگین از بارش سالانه تعریف شدند. نتایج تحقیق نشان داد که هر نقطه ای از کشور حداقل از نظر یک شاخص اقلیمی دچار بحران است. بحران های دماهای بالا در سواحل جنوب و مناطق مرکزی فراوان هستند، اما بحران های سرما در نواحی کوهستانی شمال غرب و مناطق کوهستانی زیاد است. بحران های بارشی درهمه جای کشور پراکنده است. بر اساس نتایج تحقیق در همه جای کشور حداقل 40 درصد از سال بحران اقلیمی وجود دارد. نکته ای که مدیران و برنامه ریزان باید به ان توجه ویژه ای داشته باشند. چون بدون شناخت این بحران ها نمی توان برنامه ریزی مناسب و عملی انجام داد.
عزت اله قنواتی،
دوره 11، شماره 20 - ( 3-1390 )
چکیده
پدیده زمین لغزش یکی از عمده بلایای طبیعی است که همه ساله خسارات مالی وجانی زیادی در پی داشته وهزینه فراوانی برای بازسازی مناطق آسیب دیده بر بودجه کشور تحمیل می کند. پهنه بندی خطرزمین لغزش که با هدف تقسیم بندی نواحی مورد مطالعه به پهنه های باخطرات متفاوت با توجه به عوامل موثرمی باشد، می تواند تا حدودی جلوی خسارات زیادی را بگیرد. منطقه جاجرودواقع درشمال شرق تهران به دلیل موقعیت جغرافیایی و ویژگیهای طبیعی و زمین شناسی آن یکی ازمناطق مستعدکشورنسبت به وقوع زمین لغزش وسایرپدیده های مرتبط بالغزش دامنه ها می باشد. باتوجه به اینکه سد لتیان به عنوان یکی ازمهمترین منابع تامین کننده آب کلان شهرتهران وهمچنین دشت ورامین درحوضه جاجرود قرارگرفته است، وقوع حرکات دامنه ای این منبع مهم را با خطرجدی مواجه نموده است. لذا لازم است موضوع بررسی وراهکارهای کاهش خسارات پیشنهادگردد. دراین تحقیق باتوجه به اهمیت لغزش درحوضه یک مدل کمی- کیفی برای پیش بینی خطربالقوه لغزش تهیه شده است تا بتوان براساس آن استعدادلغزش را برمبنای درجات مختلفی چون خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد پهنه بندی نمود. باتوجه به اینکه بین زمین لغزش ها و عوامل موثربرآنهارابطه خطی وجودندارد، لذا با نگرش های آماری معمول نمی توان تمام مسائل را حل نمود. ازاین بابت مدل تحلیل سلسله مراتبی شرایطی را فراهم می نماید تا بتوان نقشه پهنه بندی خطرلغزش را باجزئیات بیشتری تحلیل نمود. درتحقیق حاضرجهت پهنه بندی خطرزمین لغزش ازمدل تحلیل سلسله مراتبی استفاده شده است. نتایج حاصل نشان داد که بیش از 62 درصد از مساحت حوضه جاجرود در پهنه های خطر زیاد و بسیار زیاد لغزشی واقع شده است.