جستجو در مقالات منتشر شده


7 نتیجه برای توانمندسازی

دکتر ناصر شفیعی ثابت، مسعوده نیکوئی فرد، دکتر نگین سادات میرواحدی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

خودسازماندهی روستاییان به‌عنوان یک فرایند مشارکتی، نقشی بنیادین در ارتقای معیشت پایدار در مناطق روستایی ایفا می‌کند. این مطالعه باهدف شناسایی پیشران‌های اثرگذار بر خودسازماندهی روستاییان و بهبود معیشت پایدار روستایی در شهرستان آشتیان انجام شد. این پژوهش کیفی با رویکرد تحلیلی ـ اکتشافی و از طریق پرسش‌نامه نیمه‌ساختارمند و مصاحبه با 30 نفر از خبرگان در زمینه موضوع موردمطالعه انجام شد. داده‌های کیفی گرد‌آوری شده با استفاده از روش دلفی و نرم‌افزار میک‌مک برای شناسایی روابط و الگوهای میان مفاهیم تجزیه‌وتحلیل شد. یافته‌ها آشکار نمود شیوه پراکندگی عوامل و متغیرهای اثرگذار بر بهبود معیشت پایدار روستایی در ناحیه موردمطالعه به‌صورت ناپایدار بوده است. همچنین از میان 24 عامل اولیه تأثیرگذار، تعداد 10 عامل که دارای بالاترین امتیاز بودند به‌مثابه پیشران‌های بنیادین اثرگذار بر روند آتی خودسازماندهی روستاییان در راستای معیشت پایدار روستایی شناسایی شد. پیشران‌های نوآوری خواهی و خلاقیت روستاییان در زمینه فعالیت‌های کشاورزی و غیرکشاورزی، مهارت و تجربه روستاییان در راستای فعالیت در گروه‌ها، انجمن‌ها و برپایی تشکل‌های محلی به‌مثابه عامل فردی؛ افزایش روحیه کارآفرینی، راه‌اندازی و ترویج کسب‌وکارهای نوین محلی به عنوان عامل روانشناختی؛ افزایش مشارکت، همکاری و احساس مسئولیت در انجام فعالیت‌های کشاورزی و غیرکشاورزی به‌عنوان عامل اجتماعی؛ توانمندسازی روستاییان و افزایش آگاهی و مهارت‌های اجتماعی و اقتصادی آن‌ها، بهره‌گیری از فناوری‌های نوین IT وICT در فرایند توانمندسازی ساختاری روستاییان در راستای خودسازماندهی به‌مثابه عامل آموزش و توانمندسازی؛ دسترسی به منابع مالی گوناگون و مطمئن برای بهره‌گیری در فعالیت‌های کشاورزی و غیرکشاورزی به‌مثابه عامل اقتصادی؛ واگذاری اختیار به روستاییان در راستای برنامه‌ریزی محلی و تمرکززدایی به‌عنوان عامل برنامه‌ریزی و مدیریت، و سرانجام پیشران‌های حمایت از ایجاد و توسعه کسب‌وکارهای محلی و تنوع‌بخشی به فعالیت‌های کشاورزی و غیر‌کشاورزی روستاییان و همچنین افزایش سرمایه‌گذاری در فرایند کسب‌وکارهای نوآورانه در روستا به‌مثابه عامل پشتیبانی اجتماعی- اقتصادی تعیین شد.

دکتر ناصر شفیعی ثابت، مسعوده نیکوئی فرد، دکتر نگین سادات میرواحدی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

خودسازماندهی روستاییان به‌عنوان یک فرایند مشارکتی، نقشی بنیادین در ارتقای معیشت پایدار در مناطق روستایی ایفا می‌کند. این مطالعه باهدف شناسایی پیشران‌های اثرگذار بر خودسازماندهی روستاییان و بهبود معیشت پایدار روستایی در شهرستان آشتیان انجام شد. این پژوهش کیفی با رویکرد تحلیلی ـ اکتشافی و از طریق پرسش‌نامه نیمه‌ساختارمند و مصاحبه با 30 نفر از خبرگان در زمینه موضوع موردمطالعه انجام شد. داده‌های کیفی گرد‌آوری شده با استفاده از روش دلفی و نرم‌افزار میک‌مک برای شناسایی روابط و الگوهای میان مفاهیم تجزیه‌وتحلیل شد. یافته‌ها آشکار نمود شیوه پراکندگی عوامل و متغیرهای اثرگذار بر بهبود معیشت پایدار روستایی در ناحیه موردمطالعه به‌صورت ناپایدار بوده است. همچنین از میان 24 عامل اولیه تأثیرگذار، تعداد 10 عامل که دارای بالاترین امتیاز بودند به‌مثابه پیشران‌های بنیادین اثرگذار بر روند آتی خودسازماندهی روستاییان در راستای معیشت پایدار روستایی شناسایی شد. پیشران‌های نوآوری خواهی و خلاقیت روستاییان در زمینه فعالیت‌های کشاورزی و غیرکشاورزی، مهارت و تجربه روستاییان در راستای فعالیت در گروه‌ها، انجمن‌ها و برپایی تشکل‌های محلی به‌مثابه عامل فردی؛ افزایش روحیه کارآفرینی، راه‌اندازی و ترویج کسب‌وکارهای نوین محلی به عنوان عامل روانشناختی؛ افزایش مشارکت، همکاری و احساس مسئولیت در انجام فعالیت‌های کشاورزی و غیرکشاورزی به‌عنوان عامل اجتماعی؛ توانمندسازی روستاییان و افزایش آگاهی و مهارت‌های اجتماعی و اقتصادی آن‌ها، بهره‌گیری از فناوری‌های نوین IT وICT در فرایند توانمندسازی ساختاری روستاییان در راستای خودسازماندهی به‌مثابه عامل آموزش و توانمندسازی؛ دسترسی به منابع مالی گوناگون و مطمئن برای بهره‌گیری در فعالیت‌های کشاورزی و غیرکشاورزی به‌مثابه عامل اقتصادی؛ واگذاری اختیار به روستاییان در راستای برنامه‌ریزی محلی و تمرکززدایی به‌عنوان عامل برنامه‌ریزی و مدیریت، و سرانجام پیشران‌های حمایت از ایجاد و توسعه کسب‌وکارهای محلی و تنوع‌بخشی به فعالیت‌های کشاورزی و غیر‌کشاورزی روستاییان و همچنین افزایش سرمایه‌گذاری در فرایند کسب‌وکارهای نوآورانه در روستا به‌مثابه عامل پشتیبانی اجتماعی- اقتصادی تعیین شد.

وحید ریاحی،
دوره 10، شماره 10 - ( 3-1389 )
چکیده

یکی از نادرترین اشکال اسکان غیر رسمی در مجاورت کلان شهر تهران در دهه اخیر شکل گرفته است. این پدیده به شدت بر شاخص های شهری کلان شهر تهران تاثیر گذاشته است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی محلات وپهنه های اسکان غیررسمی اسلامشهر مبتنی بر شاخص های اجتماعی و اقتصادی و نیز روش ها و راهکارهای کالبدی ارتقای محیط زیست این سکونتگاه ها و درنهایت با هدف ارائه روش های توانمند سازی ساکنان محلات اسکان غیر رسمی صورت گرفت. روش تحقیق در این پژوهش تحلیلی – توصیفی بوده است وگردآوری اطلاعات اسنادی با هماهنگی دستگاه های اداری مرتبط مانند مرکز آمار ایران و وزارت مسکن و شهرسازی و اطلاعات میدانی از طریق تشکیل گروه های بحث در 4 محله هدف و 840 پرسشنامه بدست آمده است. یافته های تحقیق نشان داده است که اسلامشهر یکی از شهرهای ویژه برای پهنه بندی محلات اسکان غیر رسمی است و این شهر از حیث مذکور با بسیاری از شهرهای متعارف و مشابه تفاوت دارد. بگونه ای که محلات زیادی از این شهر تحت پوشش اسکان غیر رسمی است. محله میان آباد در جنوب اسلامشهر نماد کامل اسکان غیر رسمی در این شهر به شمار می رود. چرا که این محله خارج از بافت شهر است و سیر تکوین متعارف محلات را نداشت. بنابراین سطح پایین تری از شاخص ها را نسبت به محلات دیگر اسلامشهر دارد. ضمن آنکه این محله به سبب خارج بودن از محدوده قانونی شهر و رشد غیر متعارف، با ساختار کالبدی و اجتماعی خاص، محرومیت بیشتری دارد.
محمّد شالی، جمیله توکلی نیا،
دوره 15، شماره 36 - ( 3-1394 )
چکیده

امروزه پدیده اسکان غیررسمی به جزء جدایی‌ناپذیر شهرهای کشور به ویژه کلان شهرها تبدیل شده است که از یک‌سو بازتاب فضایی نابرابری‌ها و بی‌عدالتی‌های اجتماعی و اقتصادی و توزیع امکانات و منابع در سطوح ملی، منطقه‌ای و محلی بوده و از سوی دیگر حاصل کاستی‌های برنامه‌ریزی شهری و مسکن، شهروندزدایی و توجه نداشتن به نیازهای اجتماعی و اقتصادی گروه‌های کم‌درآمد در طرح‌های توسعه شهری است. در این پژوهش به منظور تدوین استراتژی‌های لازم جهت توانمندسازی و ساماندهی اسکان غیررسمی شهر تبریز با پهنه‌بندی سکونتگاه‌های منطقه یک کلانشهر تبریز و شناسایی پهنه‌های فرودست، با استفاده از شاخص‌های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی و بهره‌گیری از مدل تلفیقی AHP و GIS، سه پهنه به دست آمد. یافته‌های این پژوهش حاکی از گسست کالبدی بین پهنه فرودست با سایر نواحی شهر، تضاد و شکاف طبقاتی شدید در منطقه و پایین بودن کمیت و کیفیت معیارهای اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی پهنه فرودست نسبت به پهنه مرفه و کل شهر است. راهبرد توسعه شهر در مقایسه با سایر رویکردها به دلیل ماهیت مشارکتی و رویکرد مبتنی بر اجتماعات محلی برای توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاه‌های غیررسمی منطقه یک شهر تبریز مورد تایید قرار گرفت.
زهرا تاراسی، حسین کریم زاده، محسن آقایاری هیر،
دوره 19، شماره 54 - ( 7-1398 )
چکیده

با اینکه زنان در حدود نیمی از جمعیت مناطق روستایی را در بر گرفته­اند؛ ولی همواره به عنوان قشر آسیب­پذیر جامعه مطرح بوده­اند. توجه به توانمندسازی و عوامل موثر بر آن می­تواند ضمن افزایش مشارکت آنها در امور معیشتی باعث افزایش توانمندی آنها و کمک به افزایش درآمد خانواده آنان شود. لذا هدف این مطالعه بررسی عوامل و محرک­های موثر بر توانمندسازی زنان روستایی می­باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری داده­ها و اطلاعات پرسش­نامه و مصاحبه با زنان روستایی شهرستان زنجان می­باشد. جامعه آماری شامل زنان روستایی شهرستان زنجان می­باشد (43559N=). با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه­گیری سهمیه­ای، 381 زن بالای 20 سال به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای تجزیه ‌وتحلیل داده­ها و رسیدن به پرسش­های پژوهش، از آزمون­های آزمون t تک­نمونه­ای و مدل رگرسیون لجستیک باینری استفاده شد. نتایج نشان داد که از بین 29 متغیر مورد نظر تحقیق، 14 متغیر به طور قابل توجهی ارتباط معنی­داری با توانمندسازی زنان روستایی در شهرستان زنجان داشته است. به ترتیب عوامل اقتصادی (171/0)، روان­شناختی (127/0) و عوامل شخصی (109/0) بیشترین اثرات را بر توانمندسازی زنان روستایی (متغیر وابسته) داشته­اند. از نتایج این پژوهش برای شناسایی عوامل موثر بر افزایش توانمندی زنان روستایی و رفع موانع مربوط به آن در روستاهای منطقه و به صورت کلی در روستاهای کشور می­توان استفاده نمود.

حسین فراهانی، مینا الوندی،
دوره 20، شماره 58 - ( 7-1399 )
چکیده

.مهاجرت افراد جوان و پیری جوامع روستایی که به دلایلی ازجمله فقر و بیکاری صورت می‌گیرد، ضرورت بسیاری را برای شناسایی رویکردهای جدید برای بقای اقتصاد جوامع روستایی ایجاد می‌کند. در این راستا کارآفرینی کسب‌وکارهای کوچک نقش مهمی در کاهش فقر و درنهایت توسعه روستایی دارد. بااین‌وجود این نوع کارآفرینی با چالش‌های متعددی در ابعاد محیطی، اقتصادی و... مواجه می‌باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی چالش‌های کارآفرینی در راستای بهبود کارآفرینی، ایجاد اشتغال و درآمد پایدار از طریق راه‌اندازی کسب‌وکارهای کوچک است. تحقیق حاضر ازنظر هدف کاربردی، ازنظر درجه نظارت و کنترل میدانی و ازنظر ماهیت و روش به‌صورت توصیفی- تحلیلی می‌باشد. جامعه آماری تحقیق شامل خانوارهای روستایی ساکن شهرستان بیجار می‌باشد. جمعیت این شهرستان طبق سرشماری سال 1395 معادل 89162 نفر {مرکز آمار ایران}بوده است که بر اساس توزیع مکانی 44 درصد روستایی و 56 درصد شهری بوده‌اند. همچنین 283 نقطه روستایی دریازده دهستان دارد که از این میان 12 روستای دارای کارآفرینی و از تعداد آن‌ها 244 خانوار با استفاده از فرمول اصلاح‌شده کوکران به دست آمد. روش گردآوری اطلاعات به‌صورت کتابخانه­ای و میدانی (پرسشنامه) بوده است. در این پرسشنامه از افراد خواسته‌شده بود بر اساس طیف لیکرت 5 گزینه‌ای میزان اهمیت هرکدام از چالش‌های شناسایی‌شده در حوزه کسب‌وکارهای کوچک روستایی را بر اساس گزینه‌های این طیف شامل (بسیار زیاد، زیاد، متوسط، کم و بسیار کم) مشخص کنند و با استفاده از مدل معادلات ساختاری (تحلیل عاملی) در نرم‌افزار Amos تجزیه‌وتحلیل داده‌ها صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که همه چالش‌ها در کارآفرینی کسب‌وکارهای کوچک تأثیرگذار بوده‌اند، اما عوامل اقتصادی با بار عاملی 0.91 دارای بالاترین تأثیر در بین چالش‌های موجود بوده است و چالش‌های فردی و اجتماعی با بار عاملی به ترتیب 0.23 و 0.28 دارای کمترین بار عاملی بوده است. 

حسن کبوری، سید علی المدرسی، محمد حسین رامشت، محمد مهدی کریم نژاد، ملیحه ذاکریان،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده

هدف تحقیق حاضر مدل سازی رویکرد توسعه اجتماع محور در برنامه ریزی توسعه محله ای با روش معادلات ساختاری بوده است. روش پژوهش تحلیلی –توصیفی با هدف کاربردی است و رویکرد حاکم بر فضای پژوهش به لجاظ روش شناختی رویکرد کمی می باشد . برای گردآوری اطلاعات در ارتباط با موضوع مطالعه از دو روش کتابخانه ای و پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری مورد مطالعه در این تحقیق کلیه افراد بالای 18 سال در محله مورد مطالعه شهر ابرکوه(گلکاران) می باشد. با استفاده از ابزار پرسشنامه که مطابق طیف لیکرت تنظیم شد اقدام به جمع آوری داده گردید و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ که هم شامل ضریب کل و هممچنین ضریب بخشهای مختلف در ابعاد پرسشنامه می شود تعیین و همچنین برای تعیین روایی پرسشنامه از نظرات کارشناسان و صاحبنظران حوزه برنامه ریزی شهری سود برده شد. در بخش تحلیل داده ها از دو سطح آمار توصیفی میانگین و انحراف معیار و آمار استنباطی  جهت سنجش و ارزیابی میزان مؤلفه های مؤثر بر رویکرد توسعه اجتماع محور و همچنین تدوین یک مدل عملیاتی در محله مورد مطالعه از مدل معادلات ساختاری در محیط نرم افزاری pls استفاده شد. این مدل روابط متقابل و برهم کنش متغیرها و میزان اثرگذاری و اثرپذیری از یکدیگر را مورد بررسی قرار می دهد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری گویای آن است که داشتن رویکرد اجتماع محوری در توسعه محله ای دارای اثری مستقیم و معنادار در ارتقاء توسعه محله مورد مطالعه می باشد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb