10 نتیجه برای دمای سطح
چنور محمدی، منوچهر فرج زاده، یوسف قویدل رحیمی، عباسعلی علی اکبربیدختی،
دوره 18، شماره 48 - ( 1-1397 )
چکیده
هدف این مطالعه تخمین دمای هوای میانگین ماهانه با استفاده ازداده های دمای سطح زمین، شاخص تفاضلی نرمال شده پوشش گیاهی، عرض جغرافیایی، ارتفاع، شیب و کاربری اراضی در دوره زمانی 2015-2001 است. علیرغم برخی تشابهات فضایی بین الگوهای فضایی دمای هوا و دمای سطح زمین، این دو متغیر تغییرپذیری کاملا متفاوتی دارند بطوریکه ضریب تغییرپذیری دمای هوا چهار برابر دمای سطح زمین به دست آمد. همچنین نتایج تحلیل حاکی از این است که در زمستان ارتفاع نقش کلیدی را در توزیع پراکندگی اختلافات دمای سطح زمین ودمای هوا دارد، در حالیکه در دیگر فصول نقش شیب و پوشش گیاهی مشخص تر است. پس از مشخص کردن الگوهای فضایی دمای سطح زمین و دمای هوا، اقدام به تخمین دمای هوا از طریق مدل های رگرسیون با وضوح فضایی 0.125 درجه گردید. پایین ترین مقدار خطا در ماه های نوامبر و دسامبر با ضریب تبیین 70 درصد و خطای استاندارد 1 درجه سانتیگراد به دست آمد. همچنین حداکثر خطا در فاصله ماه های می تا آگوست با ضریب تبیین 59 تا 63 درصد و خطای استاندارد 1.6 درجه سانتیگراد محاسبه گردید که در سطوح 0.05 معنی دار هستند. به علاوه نتایج حاصل از ارزیابی هر ماه نشان داد که تخمین دمای هوا در ماه های سرد (نوامبر، دسامبر، ژانویه، و فوریه و مارس) دارای دقت بیشتری است. با در نظر گرفتن کاربری های مختلف، بالاترین ضریب تبیین به مناطق آبی و شهری با ضریب تبیین 96 تا 99 درصد در ماه های گرم و پایین ترین ضریب تبیین به جنگل مخلوط و علفزار با ضریب تبیین 15 تا 36 درصد در ماه های سرد مربوط است.
صیاد اصغری سراسکانرود، هادی امامی،
دوره 19، شماره 53 - ( 4-1398 )
چکیده
حرارت سطح زمین شاخص مهمی در مطالعه مدلهای تعادل انرژی در سطح زمین در مقیاس منطقهای و جهانی است. با توجه به محدودیت ایستگاههای هواشناسی، سنجش از دور میتواند جایگزین مناسب برای برآورد حرارت سطح زمین باشد. هدف اصلی از این تحقیق پایش دمای سطح زمین و رابطهای آن با کاربری اراضی میباشد که با استفاده از تصاویر ماهوارهای پایش شده است. به همین منظور ابتدا تصاویر مربوطه اخذ شد و پیش پردازشهای لازم بر روی هرکدام اعمال شد. سپس نسبت به مدلسازی و طبقهبندی تصاویر اقدام شد. ابتدا به منظور بررسی تغییرات کاربریاراضی، نقشه طبقهبندی شده کاربریاراضی برای هردوسال با استفاده از روش شیءگرا استخراج شد و سپس به منظور بررسی تغییرات کاربری اراضی نقشه تغییرات کاربریاراضی در یک بازه زمانی18 ساله(2000-2017) استخراج شد. درنهایت به منظور پایش دمای سطح زمین نقشه دمای سطحی شهرستان اردبیل استخراج شد. نتایج نشان داد که رابطه قوی بین کاربری اراضی و دمای سطحی وجود دارد. به این صورت که کاربری همچون کاربری شهری، دارای دمائی حدود 41 درجه سانتیگراد(2017) میباشد که به دلیل جاذب حرارت بودن عوارض شهری دارای دمای بیشتری نیز میباشد. این درحالی است که کاربری مناطق آبی به دلیل جذب کمتر حرارت دارای دمای 34 درجه سانتیگراد(2017) میباشد . این موضوع نقش کاربریهای مختلف را در تعیین دمای سطحی نشان میدهد. همچنین در این پژوهش رابطه دمای سطحی با پوشش گیاهی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که نواحی همچون خاک و شهری که دارای پوششگیاهی کمتری نسبت به نواحی همچون کشاورزی و مرتع میباشند، دارای دمای بیشتری نیز میباشند. زیرا پوششگیاهی همواره به صورت مانع برای ورود حرارت بوده است و رابطه معکوس با حرارت سطحی دارد.
مختار کرمی، رحمان زندی، جلال طاهری،
دوره 20، شماره 56 - ( 1-1399 )
چکیده
در سالهای اخیر همزمان با توسعه شهرها انواع پوششهای سطح زمین تغییر کرده است. این تغییرات سبب شده برخی از مناطق شهری چند درجهی نسبت به اطراف دمای بالاتری داشته باشند. این پدیده بهعنوان جزایر حرارتی شناخته میشود. شهر مشهد بهعنوان یکی از کلانشهرهای ایران در شمال شرقی ایران قرار گرفته است. پارامترهای مختلفی بر روی تشکیل جزایر حرارتی در این شهر نقش دارند که باید موردبررسی قرارگرفته شود. در این پژوهش از تصاویر TM،ETM+ و OLI برای بدست آوردن دمای سطح زمین در بازه زمانی 2016-1987 استفاده گردید. بررسی تغییرات زمانی دمای سطحی نشان داد که در دوره مورد مطالعه جزایر حرارتی از خارج شهر به داخل شهر انتقال پیداکرده است. الگوی توزیع دمای سطح زمین دچار تغییر شده و از مساحت دماهای متوسط و خنک شهر کاسته شده است و برعکس مقدار مساحت دماهای بسیار بالا (جزایر حرارتی) افزایش قابلملاحظهای یافته است. همچنین برای به دست آوردن عوامل موثر بر شکل گیری جزایر حرارتی از روش تاپسیس استفاده گردید. 13 عامل طبیعی و انسانی مؤثر در تشکیل جزایر حرارتی تشخیص داده شدند. برای مشخص کردن درجه اهمیت هر یک از عوامل نظر کارشناسان استفاده گردید. فاصله از حرم با وزن 0/234 و ترافیک 0/155 بیشترین اهمیت و ارتفاع با وزن 0/022 بهعنوان یک عامل طبیعی کمترین اهمیت را در تشکیل جزایر حرارتی دارند. نتایج نهایی بهدستآمده از این مدل نشان داد که آن عواملی که در تشکیل جزایر حرارتی مؤثر می باشدند درست تشخیص دادهشده و با دور شدن از عوامل امکان تشکیل جزایر حرارتی کاهش پیدا میکند.
علی بحری، یونس خسروی،
دوره 20، شماره 58 - ( 7-1399 )
چکیده
بهواسطهی کاربرد بالایی که دمای سطح دریا (SST) در مطالعات اقلیمی و اقیانوسی دارا است، این پارامتر طی سالهای 1986 تا 2015 در دریای عمان با استفاده از تحلیلهای روند و تحلیلهای خودهمبستگی فضایی موران جهانی و موران محلی مورد بررسی قرار گرفت. در تحلیل روند از آزمون من-کندال جهت شناسایی روند تغییرات SST و از روش Sen's Estimator جهت بررسی شیب تغییرات رخداده استفاده شد. با استفاده از این روشها مشخص شد که در بازه زمانی ماهانه، ماههای ژانویه، فوریه و دسامبر فاقد روند صعودی معنادار در مقادیر SST بودند و فقط بخشهایی از تنگه هرمز با روند نزولی معنادار همراه بوده است. از طرفی در ماه مارس هیچگونه روند نزولی معنادار رخ نداده و در بخش جنوبی دریای عمان روند صعودی در مقادیر SST دیده شد. سایر ماههای سال نیز دارای روند صعودی و نزولی معنادار در بخشهای مختلف دریای عمان بودند که در این بین ماه اکتبر دارای بیشترین پهنهی روند صعودی بود. در بازه زمانی سالانه نیز مشخص شد که بخشهای جنوبی دریای عمان دارای روندی صعودی در مقادیر SST و بخشهای غربی دارای روندی نزولی بودهاند. شیب تغییرات رخداده با مقدار زیاد (مثبت و منفی) نیز منطبق بر بخشهای دارای روند صعودی و نزولی معنادار بود. نتایج تحلیل موران جهانی برای بازه سالانه حاکی از روند صعودی مقادیر خودهمبستگی و الگوی خوشهای دادههای SST با گذشت زمان بود که با استفاده از تحلیل موران محلی مشخص شد که این خوشههای گرم SST اند که در دریای عمان در حال افزایشاند و از طرفی، خوشههای سرد این پارامتر در 30 سال موردمطالعه با کاهش روبهرو شدهاند. با توجه به نتایج تحلیل روند و تحلیلهای خودهمبستگی مشخص شد که مقادیر SST طی 30 سال موردمطالعه در بخشهای مختلف دریای عمان روندی افزایشی داشتهاند، لذا ممکن است تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی بر این منطقه اثرگذار بوده باشد.
حمیده افشارمنش، زهرا حجازی زاده، بهلول علیجانی،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده
پیش بینی های اقلیمی در قالب شبیه سازی در سطح جهانی ،منطقه ای و محلی بهمراه مشخص کردن تغییرات پارامترهای اقلیمی در قالب روندها و مدل ها در علم اقلیم شناسی از دیرباز مطرح بوده است اما آینده پژوهی و آینده سازی وچشم اندازسازی در ادبیات و متون اقلیم شناسی کمتر به چشم می خورد این درحالیست که برنامه ریزی محیطی و تحلیل های آینده پژوهی، تلاشی نظام مند برای نگاه به آینده بلندمدت در حوزه علم اقلیم شناسی است؛ امروزه یکی ازمهم ترین چالش های حال و آینده ، مسئله افزایش دما و در مواردی بحران فقدان آسایش اقلیمی است. باید پذیرفت که با رشد جمعیت کلانشهر تهران، ارتقای سطح زندگی و بهداشت،گسترش شهرنشینی و صنایع ، آسایش اقلیمی و بحران کمبود انرژی دارای اهمیت است. تحلیل های این پژوهش از نظرات نخبگان اقلیم شناسی و مدیران و مسئولین شهر تهران درقالب فرمهای نظرسنجی، تهیه،و برای تجزیه تحلیل داده ها از تکنیکهای آینده پژوهی ازجمله سناریونویسی استفاده شده است. ابزار تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش نرم افزار MICMAC بوده است. در فرآیند تحقیق مهم ترین عوامل کلیدی و پیشران در رابطه با آینده پژوهی بحران افزایش دمای سطح شهر تهران شناسایی گردید و سپس با توجه به عوامل کلیدی شناخته شده مینی سناریوها و سناریو جامع در سه حالت، (بهبود وضعیت میکرواقلیمی شهر تهران+ آسایش اقلیمی شهروندان)، (عدم بهبود وضعیت میکرو اقلیمی شهر تهران+ آسایش اقلیمی نسبی شهروندان)،( عدم بهبود وضعیت میکرو اقلیمی شهر تهران+فقدان آسایش اقلیمی شهروندان و افزایش مصرف انرژی)در سطح کلانشهر تهران داستان سرایی شد.با توجه به نتایج تحقیق به عنوان مهم ترین عوامل ایجاد بحران دمای سطح فقدان نگرش به مفهوم بهبود میکرو اقلیم و مدیریت شهری هستند. و اینکه چالش های فقدان آسایش اقلیمی در رابطه با بحران افزایش دمای سطح،در سه بعد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی طبقه بندی می شوند.
طاهر صفرراد، یداله یوسفی، عاطفه رضایی طالعی،
دوره 21، شماره 62 - ( 7-1400 )
چکیده
آگاهی از تغییرات سطوح غیر قابل نفوذ برای درک شهرنشینی و تأثیر آن بر چرخه هیدرولوژیکی، مدیریت آب، تعادل انرژی سطحی، جزیره گرمایشی و تنوع زیستی ضروری است. این پژوهش به آشکارسازی سطوح نفوذناپذیر و تغییرات آن در شهر قائمشهر با استفاده از تصاویر ماهواره لندست پرداخته است. پس از آشکارسازی، ارتباط سطوح نفوذناپذیر شهری با تفاوتهای درجه حرارت سطح زمین در شهر بررسی شد. بدین منظور پس از اخذ سه تصویر در سالهای 1978، 2000 و 2017 و انجام پیشپردازشهای لازم، مقادیر بازتاب طیف فروسرخ کوتاه و درجه حرارت سطح زمین در منطقه مورد مطالعه محاسبه شد. میزان بازتاب این طیف در کاربری های مختلف پوشش گیاهی، آسفالت و مناطق ساخته شده در دو بخش شهر و حومه شهر بررسی و محاسبه شد. با استفاده از نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA) و آزمون تعقیبی توکی (Tukey) ویژگیهای فوق در این کاربری ها با هم مقایسه شدند. با استناد به تفاوت سطوح نفوذپذیر (پوشش گیاهی) و سطوح نفوذناپذیر (مناطق ساخته شده و آسفالت)، شاخص سطوح نفوذناپذیر شهری تعریف و محاسبه شد. نتایج آشکارسازی و مقایسه سه تصویر بررسی شده مشخص نمود، سطوح نفوذناپذیر در قائم شهر از سال 1978 تا 2017 افزایش چشمگیری داشته است. در مرحله بعد با محاسبه دمای سطح زمین مشخص شد مقدار دما در سطوح نفوذناپذیر بیشتر از سایر بخشهای محدوده مورد مطالعه است. افزایش جمعیت شهر و به دنبال آن افزایش ساخت و ساز سبب افزایش سطوح نفوذ ناپذیر و کاهش فضای سبز شده است و این کاهش، افزایش دمای شهر را سبب شده است. نتایج پژوهش نشان داد، افزایش سطوح نفوذناپذیر شهری، افزایش حدود 4 درجه در دمای شهر را در پی داشته است. نهایتا میتوان گفت هرگونه افزایش سطوح نفوذناپذیر در سطح شهر اگر همراه با برنامهریزی صحیح نباشد منجر به عدم تعادل محیط شهری خواهد شد.
موسی عابدینی، احسان قلعه، نازفر آقازاده، مریم محمدزاه شیشه گران،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده
مطالعات نشان میدهد که نقش سنجشازدور حرارتی در مطالعه و برآورد دمای سطح زمین بسیار حائز اهمیت است. حرارت سطح زمین شاخص مهمی در مطالعه مدلهای تعادل انرژی در سطح زمین در مقیاس منطقهای و جهانی است. با توجه به محدودیت ایستگاههای هواشناسی، سنجشازدور میتواند جایگزین مناسبی برای برآورد حرارت سطح زمین باشد. هدف اصلی از این تحقیق پایش دمای سطح زمین و بررسی رابطه کاربری اراضی با دمای سطح با استفاده از تصاویر سنجنده OLI و TM به همین منظور ابتدا تصاویر مربوطه اخذ شد سپس نسبت به مدلسازی و طبقهبندی تصاویر اقدام شد. ابتدا بررسی تغییرات کاربری اراضی، نقشه طبقهبندیشده کاربری اراضی برای هر دو سال با استفاده از روش طبقهبندی نظارتشده استخراج شد و سپس بررسی تغییرات کاربری اراضی نقشه تغییرات کاربری اراضی برای یک بازه زمانی 28 ساله (1987-2015) استخراج شد . نتایج نشان داد که رابطه قوی بین کاربری اراضی و دمای سطحی وجود دارد. مناطق با پوشش گیاهی بالا و مناطق آبی دارای درجه حرارت پایین بودند. همچنین کاربری کشاورزی دیم دارای بیشترین میانگین دما نسبت به مناطق مجاور بود که نشان از خشک بودن محصولات کشاورزی در سطح شهرستان مشگینشهر است.
محسن پورخسروانی، علی مهرابی، بهناز شیخ شریعتی،
دوره 23، شماره 68 - ( 1-1402 )
چکیده
انرژی خورشید به دلیل اینکه از پاکترین، ارزانترین و قابل دسترس ترین انرژیهای جهان است مورد توجه است. اما میزان انرژی تابشی خورشید در مناطق مختلف متغیر است. بنابراین شناخت مکان های مناسب برای بکارگیری انرژی خورشیدی الزامیست. بر همین اساس هدف این پژوهش پایش مکانی دمای سطح زمین و انرژی تابشی خورشید با استفاده از تکنیکهای سنجش از دور و زمین آمار در دشت لوت میباشد. نتایج نشان میدهد که، دمای سطح زمین در دشت لوت بین 29 تا 79 درجه سانتیگراد در نوسان است. بر این اساس دمای سطح زمین به سمت شرق و شمال شرق منطقه افزایش پیدا میکند. همچنین نتایج حاکی از آنست که مقدار انرژی تابشی رسیده به سطح دشت لوت بین 77/232 تا 61/237 وات بر مترمربع در بخشهای مختلف دشت لوت متغیر است. به طوریکه حداکثر انرژی رسیده به سطح در دشت لوت مربوط به جنوب این دشت میباشد و هرچه به سمت شمال حرکت کنیم از مقدار انرژی رسیده به سطح کاسته میشود.
محمد کاظمی قراجه، بهنام سلمانی، محمد حسین رضائی مقدم،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی دمای سطح زمین در ارتباط با کاربری اراضی برای شهر تبریز با استفاده از تکنولوژی سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی میباشد. از تصاویر ماهواره لندست 8 به منظور تهیه نقشه دمای سطح زمین برای منطقه مورد مطالعه استفاده شد. تصحیح اتمسفری با استفاده از روش فلش بر روی تصویر مورد نظر اعمال و دمای سطح زمین با استفاده از الگوریتم پنجره مجزاء برای منطقه مورد مطالعه با دقت 51/1 درجه محاسبه شد. نقشه کاربری اراضی شهر تبریز در 6 کلاس با استفاده از روش شی گراء در نرم افزار اکوقونیشن با دقت 03/90 بدست آمد. نتایج حاصل از بررسی ارتباط بین دمای سطح زمین و کاربری اراضی بیانگر آن است که اراضی کشاورزی با دمای 22/18 درجه سانتی گراد، بالاترین دمای سطح زمین را دارا میباشند. همچنین نواحی آبی (رودخانهای) به دلیل این که توان تشعشعی نزدیک به یک دارند کمترین دمای سطح زمین یعنی معادل 30/10 درجه سانتی گراد را به خود اختصاص دادهاند. نتایج تحقیق همچنین نشان دهندهی این مهم است که الگوریتم پنجره مجزاء نتایج قابل اعتمادی را در برآورد دمای سطح زمین ارائه میدهد که میتواند در مطالعات زیست محیطی و علوم زمین مورد استفاده قرار گیرد.
حامد حیدری، داریوش یاراحمدی، حمید میرهاشمی،
دوره 24، شماره 75 - ( 10-1403 )
چکیده
مداخلات انسان در عرصههای طبیعی بهصورت تغییر در کاربری اراضی منجر به ایجاد دومینویی از ناهنجاریها و سپس مخاطرات محیطی شده است. این تغییرات گسترده و انباشتی در پوشش و کاربری اراضی، خود را به شکل ناهنجاریهایی از قبیل شکلگیری روانابهای شدید، فرسایش خاک، گسترش بیابانزایی و شور شدن خاک نشان داده است. هدف اساسی این تحقیق آشکارسازی واداشتهای دمایی ساختار پوشش اراضی استان لرستان و تحلیل اثر تغییرات کاربری اراضی بر ساختار دمایی استان است. در این راستا از دادههای طبقات پوشش اراضی محصول کامپوزیت MCD12Q2 و دمای سطح زمین محصول MOD11A2 سنجنده MODISاستفاده شد همچنین، به منظور آشکارسازی واداشتهای دمایی هرکدام از پوششهای اراضی استان در خلال فصل گرم و سرد از تکنیک ماتریس تحلیل متقاطع (CTM) استفاده شد. نتایج نشان داد بهطورکلی در سطح استان لرستان 5 طبقه پوشش شامل: اراضی جنگلی، مراتع، اراضی کشاورزی، اراضی ساختهشده و اراضی بایر قابل آشکارسازی بودند. نتایج حاصل از تحلیل ماتریس متقاطع نشان داد که در فصل گرم و فصل سرد به ترتیب پوشش جنگلی (کد 5 IGBP) با دمای 48 درجه سانتیگراد و پوشش اراضی شهری و مسکونی (کد 13 IGBP) با دمای 16 درجه سانتیگراد به عنوان گرمترین کاربری به شمار میروند. علاوه بر آن مشاهده گردید که از سویی واداشتهای حرارتی پوشش اراضی در فصل گرم به حداقل رسیده و تفاوت معنیداری بین ساختار دمایی طبقات پوشش اراضی دیده نمیشود؛ اما در فصل سرد، واداشتهای حرارتی پوشش اراضی بهصورت بارزتری خود را نشان میدهد. نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس بیانگر آن بود که در دوره سرد سال، برخلاف دوره گرم سال، طبقات پوشش اراضی مختلف؛ به صورت معنی داری (Sig=0.026) واداشت های حرارتی متفاوتی را در سطح استان، ایجاد کرده است. تحلیل تعقیبی شفه بیانگر آن بود که این تفاوت بین طبقات پوشش مراتع و پوشش بیلت آپ بوده است.