جستجو در مقالات منتشر شده


33 نتیجه برای ساختار

صدیقه محمدپناهی، حمیدرضا وارثی، مسعود تقوایی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

استفاده ازتحلیل ساختاری پیشران‌های توسعه، به برنامه ریزی درجهت درک بیشتروضعیت توسعه یافتگی استان ها کمک می‌کند و در جریان تصمیم گیری بهتریاری می‌رساندتا به تعادل منطقه ای نزدیک ترشود.بدین منظور شهرستان‌های ده گانه استان ایلام ازلحاظ شاخص‌های ترکیبی توسعه درقالب 44 شاخص بررسی شدند. این پژوهش از لحاظ هدف­گذاری به عنوان یک مطالعه کاربردی و از لحاظ روش شناسی به شیوه «توصیفی تحلیلی» وبراساس روش‌های جدیدآینده پژوهی، تبیینی می‌باشد. داده‌های نظری باروش اسنادی و داده‌های تجربی ازروش پیمایشی تهیه شده است.درتهیه پیشران‌های توسعه ازروش مطالعات اسنادی وپویش محیطی  و داده‌های تجربی باتکیه برروش پیمایشی براساس روش دلفی استخراج شده است. درپردازش اطلاعات ازروش تحلیل اثرات متقابل ساختاری درنرم افزار MIC MACاستفاده شده است. . یافته­ها از نظر تحلیل اثرات متقابل، بیانگر پراکندگی نیروهای پیشران در وضعیتی پیچیده و بینابین از اثرگذاری و اثرپذیری است؛ نظام خوشه­بندی پیشران­ها حاکی از تمرکز پیشران­های تاثیرگذار و تنطیمی است. از میان 44 نیروی پیش­برنده توسعه،   پیشران­های اثرگذارتوسعه عبارتند از مرزی بودن استان ایلام ونحوه تصمیمات مدیران ا ست. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که توسعه در سطح استان ایلام نه تنها نامتعادل است، بلکه روندعدم تعادل درجهت نابرابری بیشترعمل می‌کند و تنها با برنامه‌ریزی بهتر و جامع‌تر می‌توان تاحدودی نابرابری‌ها را کاست.

مرتضی رمضانی، مهدی وطن پرست، عزت الله مافی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

چکیده
با توجه به اهمیت فزاینده گردشگری،  تعیین جایگاه شهر بجنورد  ضرورتی اجتناب ناپذیر است. شهر بجنورد با برخورداری از توان ها و فرصت های ویژه گردشگری در ابعاد متفاوت اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی از این پدیده متاثر شده است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی می باشد و روش بررسی توصیفی- تحلیلی است. جهت تحلیل داده ها از نرم افزارSPSS و AMOS و Expert choice استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شهروندان بجنوردی هستند ،  حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به تعداد  384  نفر محاسبه و بصورت تصادفی در سطح شهر بجنورد توزیع گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد؛ با اطمینان 95درصد گردشگری بر توسعه شهری بجنورد تاثیرگذار بوده است. همچنین در بین متغیرهای تبیین کننده توسعه شهری رشد خدمات فرهنگی با بار عاملی67/0 بیشترین همبستگی را با متغیر پنهان توسعه شهری داشته است. شاخص توسعه تسهیلات و خدمات زیربنایی و عمرانی با بار عاملی 66/0 در جایگاه دوم و متغیر بهبود معیشت ساکنین با بار عاملی 56/0 در رتبه بعدی قرار گرفته است. نهایتاً شاخص افزایش خدمات عمومی بارعاملی 52/0 را به خود اختصاص داده و دارای کمترین میزان همبستگی با متغیر پنهان خود می باشد. همچنین نتایج حاصل از مدل ساختاری بیانگر این است که گردشگری نقش مهمی  در توسعه شهری بجنورد به خود اختصاص داده است.

خلف عنافجه، سیدمهدی موسی کاظمی، مسعود صفائی‌پور، عبدالنبی شریفی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

مقاله حاضر می‌کوشد تا 5 پیشران استراتژیک سیستم فقر شهری محلات هدف پژوهش را که از طریق فرآیند بازآفرینی قابلیت مدیریت، دست‌کاری و ردیابی اثر دارند به سیاست‌های فقرزدا مجهز کرده تا وضعیت کلی سیستم را در محلات مذکور ارتقاء دهد. با توجه به ضرورت اساسی ساماندهی اقتصادمحور فضا، هدف مقاله، بازآفرینی و اصلاح ساختارهای فقر شهری محلات هدف با رویکرد آینده‌پژوهی است. نوع تحقیق حاضر کاربردی و روش بررسی آن توصیفی تحلیلی و با توجه به جدیدترین رویکردهای آینده‌پژوهی، ماهیتاً هنجاری است. پس از تهیه پرسشنامه تحلیل تعادلی آثار متقابل و تعیین شرح حالت‌های احتمالی و نوع هر حالت (سناریوهای عدم قطعیت)، استخراج قضاوت‌های کیفی 30نفر از خبرگان درباره تأثیر متقابل روابط شبکه‌ای از طریق نظرسنجی دلفی و تجزیه و تحلیل الگوریتمی داده‌ها به روش ciB در نرم‌افزار Scenario Wizard امکان‌پذیر شد. با توجه به وسعت ماتریس و ابعاد آن به اندازه (15*15)، نرم‌افزار سناریو ویزارد 3657پسناریو ترکیبی را بر اساس داده‌های وارد شده پرسشنامه تحلیل و تعداد 5سناریو قوی یا محتمل، 14سناریو با سازگاری بالا (سناریوهای باورکردنی) و 28سناریو ضعیف (سناریوهای ممکن) را گزارش دادند که در نهایت پس از صحه‌گذاری و اعتبارسنجی توسط خبرگان چهار سناریو با عناوین M-A، M-Sh، H-HA، Z-S.J به‌صورت توصیفی نام‌گذاری شدند. در پایان با استفاده از کلان‌روندهای موضوعی که به‌عنوان ابزارهای فنی مداخلات اقتصادی آینده مبنا در فرآیند بازآفرینی معرفی شده‌اند، برای هر پیشران سیاست‌های فقرزدا در قالب اقدامات موضوعی مبتنی بر سناریوی مطلوب، جهت اصلاح ساختارهای فقر شهری تدوین و پیشنهاد گردیدند.

دکتر ناصر شفیعی ثابت، مسعوده نیکوئی فرد، دکتر نگین سادات میرواحدی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

خودسازماندهی روستاییان به‌عنوان یک فرایند مشارکتی، نقشی بنیادین در ارتقای معیشت پایدار در مناطق روستایی ایفا می‌کند. این مطالعه باهدف شناسایی پیشران‌های اثرگذار بر خودسازماندهی روستاییان و بهبود معیشت پایدار روستایی در شهرستان آشتیان انجام شد. این پژوهش کیفی با رویکرد تحلیلی ـ اکتشافی و از طریق پرسش‌نامه نیمه‌ساختارمند و مصاحبه با 30 نفر از خبرگان در زمینه موضوع موردمطالعه انجام شد. داده‌های کیفی گرد‌آوری شده با استفاده از روش دلفی و نرم‌افزار میک‌مک برای شناسایی روابط و الگوهای میان مفاهیم تجزیه‌وتحلیل شد. یافته‌ها آشکار نمود شیوه پراکندگی عوامل و متغیرهای اثرگذار بر بهبود معیشت پایدار روستایی در ناحیه موردمطالعه به‌صورت ناپایدار بوده است. همچنین از میان 24 عامل اولیه تأثیرگذار، تعداد 10 عامل که دارای بالاترین امتیاز بودند به‌مثابه پیشران‌های بنیادین اثرگذار بر روند آتی خودسازماندهی روستاییان در راستای معیشت پایدار روستایی شناسایی شد. پیشران‌های نوآوری خواهی و خلاقیت روستاییان در زمینه فعالیت‌های کشاورزی و غیرکشاورزی، مهارت و تجربه روستاییان در راستای فعالیت در گروه‌ها، انجمن‌ها و برپایی تشکل‌های محلی به‌مثابه عامل فردی؛ افزایش روحیه کارآفرینی، راه‌اندازی و ترویج کسب‌وکارهای نوین محلی به عنوان عامل روانشناختی؛ افزایش مشارکت، همکاری و احساس مسئولیت در انجام فعالیت‌های کشاورزی و غیرکشاورزی به‌عنوان عامل اجتماعی؛ توانمندسازی روستاییان و افزایش آگاهی و مهارت‌های اجتماعی و اقتصادی آن‌ها، بهره‌گیری از فناوری‌های نوین IT وICT در فرایند توانمندسازی ساختاری روستاییان در راستای خودسازماندهی به‌مثابه عامل آموزش و توانمندسازی؛ دسترسی به منابع مالی گوناگون و مطمئن برای بهره‌گیری در فعالیت‌های کشاورزی و غیرکشاورزی به‌مثابه عامل اقتصادی؛ واگذاری اختیار به روستاییان در راستای برنامه‌ریزی محلی و تمرکززدایی به‌عنوان عامل برنامه‌ریزی و مدیریت، و سرانجام پیشران‌های حمایت از ایجاد و توسعه کسب‌وکارهای محلی و تنوع‌بخشی به فعالیت‌های کشاورزی و غیر‌کشاورزی روستاییان و همچنین افزایش سرمایه‌گذاری در فرایند کسب‌وکارهای نوآورانه در روستا به‌مثابه عامل پشتیبانی اجتماعی- اقتصادی تعیین شد.

دکتر ناصر شفیعی ثابت، مسعوده نیکوئی فرد، دکتر نگین سادات میرواحدی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده

خودسازماندهی روستاییان به‌عنوان یک فرایند مشارکتی، نقشی بنیادین در ارتقای معیشت پایدار در مناطق روستایی ایفا می‌کند. این مطالعه باهدف شناسایی پیشران‌های اثرگذار بر خودسازماندهی روستاییان و بهبود معیشت پایدار روستایی در شهرستان آشتیان انجام شد. این پژوهش کیفی با رویکرد تحلیلی ـ اکتشافی و از طریق پرسش‌نامه نیمه‌ساختارمند و مصاحبه با 30 نفر از خبرگان در زمینه موضوع موردمطالعه انجام شد. داده‌های کیفی گرد‌آوری شده با استفاده از روش دلفی و نرم‌افزار میک‌مک برای شناسایی روابط و الگوهای میان مفاهیم تجزیه‌وتحلیل شد. یافته‌ها آشکار نمود شیوه پراکندگی عوامل و متغیرهای اثرگذار بر بهبود معیشت پایدار روستایی در ناحیه موردمطالعه به‌صورت ناپایدار بوده است. همچنین از میان 24 عامل اولیه تأثیرگذار، تعداد 10 عامل که دارای بالاترین امتیاز بودند به‌مثابه پیشران‌های بنیادین اثرگذار بر روند آتی خودسازماندهی روستاییان در راستای معیشت پایدار روستایی شناسایی شد. پیشران‌های نوآوری خواهی و خلاقیت روستاییان در زمینه فعالیت‌های کشاورزی و غیرکشاورزی، مهارت و تجربه روستاییان در راستای فعالیت در گروه‌ها، انجمن‌ها و برپایی تشکل‌های محلی به‌مثابه عامل فردی؛ افزایش روحیه کارآفرینی، راه‌اندازی و ترویج کسب‌وکارهای نوین محلی به عنوان عامل روانشناختی؛ افزایش مشارکت، همکاری و احساس مسئولیت در انجام فعالیت‌های کشاورزی و غیرکشاورزی به‌عنوان عامل اجتماعی؛ توانمندسازی روستاییان و افزایش آگاهی و مهارت‌های اجتماعی و اقتصادی آن‌ها، بهره‌گیری از فناوری‌های نوین IT وICT در فرایند توانمندسازی ساختاری روستاییان در راستای خودسازماندهی به‌مثابه عامل آموزش و توانمندسازی؛ دسترسی به منابع مالی گوناگون و مطمئن برای بهره‌گیری در فعالیت‌های کشاورزی و غیرکشاورزی به‌مثابه عامل اقتصادی؛ واگذاری اختیار به روستاییان در راستای برنامه‌ریزی محلی و تمرکززدایی به‌عنوان عامل برنامه‌ریزی و مدیریت، و سرانجام پیشران‌های حمایت از ایجاد و توسعه کسب‌وکارهای محلی و تنوع‌بخشی به فعالیت‌های کشاورزی و غیر‌کشاورزی روستاییان و همچنین افزایش سرمایه‌گذاری در فرایند کسب‌وکارهای نوآورانه در روستا به‌مثابه عامل پشتیبانی اجتماعی- اقتصادی تعیین شد.

سیدعطاءالله سینایی،
دوره 5، شماره 6 - ( 4-1385 )
چکیده

اوضاع جغرافیایی و طبیعی، و مناطق مختلف در ایران ساختار نظام قومی و ایلیاتی، زمینه هایی را مهیا نمودند که ایلات و قبایل در بخش عمده ای از تاریخ ایران بر نظام سیاسی و حکومتداری کشور تسلط یابند. هجوم قبایل و صحرانشینان و سلطه طولانی مدت آنان و سپس مهاجرت ایلات و قبایل و تهدیداتی که از جانب ایشان متوجه جوامع یکجانشین شهری و روستایی بود؛ ضرورت های خود را در شکل الگوی سیاست و حکومتداری ایران نهادینه نمود. این مقاله به بررسی ساختارجامعه ایلیاتی و تاثیرگذاری آن بر الگوی سیاست و حکومتداری در ایران می پردازد.
عبدالرضا رحمانی فضلی، مجید پریشان،
دوره 9، شماره 7 - ( 2-1388 )
چکیده

سکونت گاه های انسانی بعنوان یک فضای جغرافیایی، همواره تحت تأثیر ساخت ها و روابط مختلف دچار تغییراتی در ساختار و عملکرد خود شده اند. بررسی، شناخت، و تفسیر نحوۀ تحولات ساختاری-کارکردی آن ها، مخصوصاً تحولات پس از نقش پذیری شهری سکونت گاه های روستایی بزرگ که نقطه آغازین شهرهای کوچک و متوسط در آینده هستند، می تواند گام مؤثری در توسعه آن ها باشد. لذا در این مقاله با استفاده از روش پیمایشی، مطالعات میدانی واسنادی تحولات ساختاری کارکردی سکونت گاه کانی سور، پس ازنقش پذیری شهری موردبررسی قرارگرفته است. درمجموع، از فرایند بررسی تحولات ساختاری- کارکردی کانی سور پس از شهرشدن می توان دریافت که ایجاد ساختارها جدید، تغییراتی در بافت کالبدی شهر، ساختار مدیریتی و ... به وجود آورده است و همچنین افزایش کمی و کیفی امکانات آموزشی، کاهش مهاجرفرستی و افزایش مهاجرپذیری، کاهش نقش فعالیت های زراعت و دامداری و افزایش فعالیت های خدماتی و اداری، انواع امکانات و خدمات، بهبود نظم هندسی آرایش فضایی مساکن، تغییر در روابط ومناسبات سکونتگاه های و... ازجمله تغییراتی بوده که درساختارها و عملکردهای سابق به وجود امده است. هرچندکه تحولات ساختاری-کارکردی به وجود آمده پس از نقش پذیری شهری، جنبه های منفی همچون کاهش نقش فعالیت های زراعت و دامداری، افزایش هزینه های زندگی (آب، برق و ...)، افزایش قیمت زمین و رواج بورس بازی زمین داشته است، اما جنبه های مثبت آن همچون افزایش کمی و کیفی خدمات، کاهش مهاجرفرستی و افزایش مهاجر پذیری و.. بیشتر از جنبه های منفی آن بوده است، در نتیجه روندتحولات پس ازشهرشدن کانی سور رو به جلوبوده و بیشتر مثبت می باشد.
حسن کامران دستجردی، فرشاد سوری، احمد تقدسی، سلمان انصاری زاده،
دوره 10، شماره 12 - ( 10-1389 )
چکیده

نظام مدیریت روستایی ایران طی سالیان طولانی به لحاظ ساختار های اجتماعی مختلف، تحولات و دگرگونی های پیچیده ای داشته است. در سال 1377 " قانون تاسیس دهیاری خودکفا" در روستاهای بالای 20 خانوار به تصویب رسید، اما با افزایش درخواست ها این رقم به روستاهای بالای 400 خانوار تغییر یافت. هدف این پژوهش که بصورت توصیفی- همبستگی و با روش پیمایشی انجام گرفته این است که، با بررسی تاریخچه سیاست تأسیس دهیاریها و همچنین تغییر مصوبات مربوط به تشکیل این نهاد در مناطق روستایی به پاسخ مشکلات موجود در این زمینه دست یابد. در این زمینه دو دسته از روستاهای بزرگ و کوچک برخوردار از دهیاری در شهرستان دلفان انتخاب شده¬اند(n=346) تا به ارزیابی عملکرد دهیاریها در رابطه با دو عامل ساختار تشکیلاتی و سیاست جمعیتی پرداخته شود. نتایج با تجزیه و تحلیل داده ها در محیط نرم افزار SPSS و آزمونهای همبستگی اسپیرمن و تحلیل واریانس نشان می دهد که دهیاری در روستاهای بزرگ به مراتب موفق تر از روستا های کوچک عمل کرده و با توجه به موارد قانونی و شرایطی که برای فعالیت دهیاری ها درنظر گرفته شده است می¬توان دریافت که جمعیت ملاک تعیین کننده ای برای موفقیت دهیاری هاست. البته بیان این مسئله به معنای پذیرش جمعیت به عنوان یک ملاک کلی برای ارائه خدمات به دهیاری ها نمی¬باشد.
سید علی حسینی، یوسف بهرامی،
دوره 13، شماره 28 - ( 3-1392 )
چکیده

توسعه سریع شهرنشینی و به دنبال آن گسترش صنعت و عرضه اتومبیل، باعث رشد ناموزون شهری، آلودگی هوا، حجم بالای میزان ترافیک و تصادفات و افزایش زمان سفر شده و عدم بکارگیری شیوه‌های مناسب حمل‌و‌نقل به تشدید این عوامل منجر شده است. در این راستا مهمترین هدف برنامه‌ریزی حمل‌و‌نقل شهری، ترغیب شهروندان به استفاده از سایر سیستم های حمل‌و‌نقل می‌باشد. پرسش اصلی تحقیق این است که آیا بین ساختار فضایی نامناسب شهر رشت و افزایش سفرهای درون شهری رابطه وجود دارد. هدف مقاله نیز تعیین عوامل موثر بر رفتار سفر شهروندان در رابطه با سازمان فضایی شهر است. در این مطالعه، نوع تحقیق کاربردی- توسعه‌ای و روش انجام آن "پیمایشی" است. جامعه آماری این پژوهش کلیه شهروندان شهر رشت می باشد که با استفاده از جدول مورگان 382 نفر تعیین گردید، و در عین حال شیوه نمونه‌گیری نیز  جهت شناسایی نمونه ها خوشه‌ای است. به منظور تجزیه‌و‌تحلیل اطلاعات، برای تعیین میزان رابطه معنی‌داری بین متغیرها، از آزمون‌ آماری ناپارامتریک دو‌متغیره "اسپیرمن" در قالب جداول دو‌بعدی در نرم‌افزار SPSS استفاده شده است. این پژوهش پس از واکاوی شواهد اذعان دارد که بین متغیرهای موجود در ساختار فضایی نامناسب شهر رشت و نحوه سفرهای درون‌شهری شهروندان رابطه معنی ‌داری وجود دارد.
حسن کامران، افشین کرمی،
دوره 14، شماره 33 - ( 6-1393 )
چکیده

خلیج فارس از جمله مناطق جغرافیایی با ویژگی­های ممتاز در جهان است و از قرن ها پیش به طور پیوسته مورد توجه دولت­ها بوده، بنابراین همواره در معرض رقابت­ها و کشمکش­ها بوده است. این منطقه در برگیرنده کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس به علاوه ایران و عراق است. روابط میان ایران و کشورهای جنوبی خلیج فارس از جهات مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. هدف این مقاله بررسی روابط این کشورها با جمهوری اسلامی ایران در چهارچوب تئوری سازه­انگاری است. در مسیر بررسی این موضوع، نظر به شیوه خاص و بینابینی که این رویکرد با توجه به هستی شناسی خود در شناخت و بررسی پدیده ها دارد، ما نیز در بحث روش­شناسی راهی میانه را برگزیده و بنابراین از روشی هرمنوتیکی- اثباتی بهره خواهیم جست. روش گردآوری اطلاعات نیز به شیوه کتابخانه­ای و اسنادی بوده و پس از بررسی اطلاعات گردآوری شده به تجزیه و تحلیل آنها پرداخته­ شد. عوامل و مؤلفه­های مختلفی منجر به شکل­گیری نوعی سوءظن دایمی میان دو طرف شده است که تغییر این ذهنیت نیازمند بازساخته شدن مبانی و انگاره­های هویتی جدیدی برای دو طرف است که منابع تنش­زا در آن به حداقل ممکن برسد. دو طرف برای همگرایی نیازمند بازتعریف مفاهیمی هستند که در چارچوب منافع و هویت ملّی هر دو طرف باشد.
 
علی یوسفی، مهدیه شهابی نژاد، امیرمظفر امینی،
دوره 15، شماره 37 - ( 6-1394 )
چکیده


جمیله توکلی نیا، سعید ضرغامی، اصغر تیموری، مجید اسکندرپور،
دوره 19، شماره 53 - ( 4-1398 )
چکیده

لزوم به کارگیری اصول و معیارهای پدافند غیرعامل در برنامه ­ها و طرح­ های شهری در چارچوب مکانیابی کاربری­ ها، مقاوم سازی بناها و آموزش و افزایش تاب­ آوری دارای اهمیت است. رعایت این اصول و معیارها موجب کاهش آسیب­ پذیری شهروندان و شهر نسبت به تهدیدات امنیتی و نظامی خواهد شد. لذا این پژوهش به دنبال ارزیابی آسیب­ شناسی فضایی از ساختار کالبدی و بافت اجتماعی منطقه شش با رویکرد پدافند غیرعامل براساس اصول و مهم­ترین مبحث آن آموزش شهروندی است. از این رو این پژوهش منطقه منطقه شش کلانشهر تهران، به دلیل وجود کاربری­ های مهم و حساس با کارکرد منطقه­ ای و فرا منطقه­ ای به عنوان محدوده پژوهش انتخاب کرده است. جهت سنجش آسیب شناسی ساختار کالبدی از مدل تحلیل سلسله مراتبی AHP استفاده شده است. به منظور سنجش آسیب­ شناسی بافت اجتماعی منطقه با بهره­ گیری از نمونه ­گیری خوشه­­ ای فضایی، سه محله در سطح منطقه انتخاب و سپس نگارندگان با استفاده از روش تحقیق پیمایشی اقدام به جمع آوری نظرات و دیدگاه ­های ساکنان محلات نموده است. روش تعیین حجم جامعه نمونه براساس فرمول کوکران صورت گرفته است. نتایج پژوهش گویایی آن است که آسیب­ پذیری منطقه از لحاظ ساختار کالبدی متوسطه و رو به پایین قرار دارد. علاوه بر آن آسیب­ پذیری بافت اجتماعی منطقه نیز بالاتر از حد متوسط است. در نهایت عوامل موثر بر آسیب­ پذیری ساختار کالبدی و بافت اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت که براساس آن می­توان بیان داشت که شاخص تراکم جمعیتی و ساختمانی به عنوان عوامل موثر بر آسیب­ پذیری براساس نظر کارشناسان مطرح می­باشد. افزون بر آن مشخص گردید که شاخص­های آموزش و آگاهی، تاب­آوری در مقابل وقوع تهدیدات امنیتی – نظامی، مهارت­ ها و تخصص به ترتیب بر آسیب­ پذیری بافت اجتماعی منطقه موثر هستند.  

احسان لشگری تفرشی، سیدعباس احمدی،
دوره 19، شماره 54 - ( 7-1398 )
چکیده

حکمروایی فضایی مشتمل بر مطالعه ارتباط بین تجارت، سیاست و حل تنش ها و سازگاری ها مابین نیروهای اجتماعی مختلف در یک قلمرو فضایی در چارچوب الگوهای حکمرانی دمکراتیک می باشد. افزون تر شدن اهمیت این رویکرد در مدیریت فضا ناشی از واگذاری هرچه بیشتر وظایف و اختیارات دولت به بخش غیردولتی بوده است. این فرایند موجب تعاملی شدن هرچه بیشتر اِعمال قدرت و توزیع اختیارات فضاسازی در میان نیروهای مختلف اجتماعی و سبب سازگاری نظری - فلسفی هرچه بیشتر این رویکرد با انگارۀ پساساختارگرا گردیده است. این پژوهش، ناظر به تبیین الگوهای معرفت شناسانۀ رویکرد حکمروایی فضایی در چارچوب انگارۀ پساساختارگرا می باشد. در این راستا کوشش گردیده با روش توصیفی - تحلیلی در درجۀ نخست مفهوم حکمروایی و ابعاد و زیرمجموعه های آن در ارتباط با فضای جغرافیایی تعریف گردد. سپس با تطبیق رابطه حکمروایی فضایی با انگارۀ پساساختارگرا؛ نظرگاه نوینی در رابطه با علل تأثیرگذاری بیشتر این مکتب، در شناخت این مفهوم ارائه گردد. یافته های تحقیق بیانگر آن است که با توجه به اهمیت یابی کنش نیروهای های اجتماعی در حکمروایی فضایی این رویکرد الزاماً نمی تواند ابعاد فرامکانی و فرازمانی داشته باشد و در جهت شناخت اثرات آن در تولید و بازساخت فضای جغرافیایی نمی توان از روشهای اثبات گرا که یکی از ویژگیهای مهم آن تعمیم پذیری است، استفاده نمود.  ضمن اینکه عقلانیت ارتباطی مورد تأکید حکمروایی بر خلاف عقلانیت پدیداری؛ مدیریت، تولید و بهینه سازی فضا را نه در درون اذهان افراد بلکه در طی یک فرایند ارتباطی در میان نیروهای اجتماعی جستجو می نماید.   

علی اصغر پیله ور،
دوره 19، شماره 54 - ( 7-1398 )
چکیده

این مقاله با هدف تبیین نابرابری­ و عدم تعادل در سطوح توسعه 6 شهرستان انتخابی درخراسان شمالی انجام شده است. مقاله در جستجوی پاسخ به این دو سوال است که ایا شاخصهای مکانی و غیر مکانی در نابرابری ناحیه ای چه تاثیری داشته وآیا در تاثیرگذاری برابری دارند؟ و آیا می توان بر مبنای ارزیابی شاخصها به مدلی کاربردی دست یافت؟ برای تحقق هدف و وپاسخ به سوال شاخص هایی بر مبنای میزان اهمیت  وتاثیرات عوامل در دو بعد طبیعی و انسانی انتخاب و بررسی شده است.روش این تحقیق از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی و از لحاظ دستیابی به حقایق از نوع توصیفی- پیمایشی و از نظر هدف کاربردی است. تجزیه و تحلیل اطلاعات با نرم افزار SPSS وتحلیل چند معیاری و سلولی و به کمک فرمول ضریب تغییرات انجام شده است. بنابراین بادادن ضریب(ازیک تاده) به هرشاخص، عناصر تاثیرگذار وشهرستان های مستعد نابرابری تعیین شدند. نتایج با تهیه ماتریس داده ها و ارایه نقشه ها (به کمکGIS ) نشان می دهدشهرستان بجنورد با ضریب90 کانون مستعددر خراسان شمالی برای تغییرات ساختاری بوده وبیشترین ضریب تغییر به شاخصهای درصد جمعیت شهری وراه مواصلاتی مربوط می شود. نتایج دیگر پژوهش نشانگر آن است که بر اساس مدل ضریب تغییرات و تعیین z شهرستان­های استان خراسان شمالی، شهرستان بجنورد در 6 شاخص از 10 شاخص انتخابی، رتبه اوّل را داراست و مقدار z آن 8/57 است و فاصله آشکاری با شیروان به عنوان شهرستان دوّم استان با مقدار 3/54- = z دارد. یافته نهایی این تحقیق مدلسازی در تحولات و تغییرات ساختاری- کارکردی خراسان شمالی بوده که در پایان مقاله پیشنهاد شده است.

مراد کاویانی راد، افشین متقی، سید هادی زرقانی، حسن صدرانیا،
دوره 19، شماره 55 - ( 10-1398 )
چکیده

یکی از مشکلات در تجزیه و تحلیل مناسبات هیدروپلیتیک در سیستم رودخانه‌های بین المللی این است که عوامل یکسان میتوانند طیف متنوعی از منازعه یا همکاری ایجاد کنند و حتی یک متغیر یکسان ممکن است در هر کشور ساحلی نقش متفاوتی در ارتباط با سایر متغیرها ایفا کند؛ بنابراین شناخت متغیرها و نقشی که هر متغیر در تدوین الگوی تجزیه‌وتحلیل فرصت‌ها و مخاطره‌ها برای کشورهایی که حوضه‌ی آبریز مشترک با دیگر کشورها دارد، ضروری است. ایران در حوضه‌ی آبریز هریرود با افغانستان مشترک است. قرار گرفتن این حوضه در نوار خشک و نیمه‌خشک جهانی سبب وابستگی ایران به آب هریرود برای تأمین نیاز آب خاور و شمال خاوری‌ و به‌ویژه کلان‌شهر مشهد شده‌است. برنامه‌های توسعه‌ای افغانستان در نظام پساطالبان سبب کاهش ورود آب هریرود به ایران شده که می‌تواند زمینه‌ساز چالش در امنیت ملی ایران گردد.  از‌این‌روی سوال پژوهش این است: متغیرها و شاخص‌های تاثیرگذار در اهمیت راهبردی هریرود برای ایران کدام است؟ برای این منظور با استفاده از مطالعات کتابخانه‌ای و میدانی ۸۶ شاخص شناسایی و در قالب نشست‌های تخصصی با کارشناسان در سه‌ گروه  متغیرهای جغرافیایی ـ ژئوپلیتیکی، فنی ـ اقتصادی و سیاسی ـ اجتماعی دسته‌بندی شدند. پس از شناسایی مهم‌ترین متغیرها با روش دلفی، نقش هر متغیر در تحلیل ساختاری متغیرها با نرم‌افزار میک‌مک بررسی شده‌است. نتایج حاکی از آن است که متغیر جغرافیایی‌ـ‌‌ ژئوپلیتیکی تاثیرگذارترین و تاثیرپذیرترین متغیر و شاخص‌های اهمیت هریرود برای آب آشامیدنی، امنیت غذایی، امنیت منابع آبی و جایگاه افغانستان در سیاست خارجی ایران شاخص‌های راهبردی در اهمیت هریرود برای ایران هستند.


محمد گل محمدی، محمد عدالت خواه، اکبر عبداله زاده طرف،
دوره 20، شماره 59 - ( 10-1399 )
چکیده

عوامل بسیاری از جمله عوامل فرهنگی وجریان‌ها و مکاتب فکری حاکم و الگوهای شهرنشینی جهان درساختار کالبدی یک شهر تاثیرگذار باشد. ساختار کالبدی شهر برآیند تمام نیروهایی است که باعث به وجود آمدن و شکل‌گیری یک سکونتگاه می‌شود و دارای نمود عینی و ذهنی است. رشد و توسعه شهرها، براثر حوادث مختلف در تمام ادوار تاریخی، دارای افول و صعود بوده است. امروزه آگاهی از ساختار کالبدی شهر و دلایلی که در دوره‌های مختلف بر چگونگی گسترش فضایی آن حاکم بوده، برای کنترل گسترش آن ضرورت دارد و یکی از عوامل مهم تأثیرگذار در میزان موفقیت برنامه‌ریزان و طراحان شهری است. این تحقیق با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل فرهنگی موثر بر ساختارکالبدی شهر با تاکید بر معماری بومی نوشته شد. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی است. در جهت جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه­ای و میدانی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش را کارشناسان و متخصصین  معماری و برنامه ریزی شهری تشکیل می­دادند که حجم نمونه 30 نفر برآورد شد. در جهت دستیابی به اهداف مدنظر در این پژوهش از تکنیک دلفی فازی و مدل BMW استفاده شد. نتایج حاصل از تکنیک دلفی فازی تایید کننده عوامل و زیرعامل­های شناسایی شده بود. نتایج منتج از مدل BMW نشان دهنده آن بود که از بین عوامل شناسایی شده عامل محرمیت با امتیاز نهایی298/0 در رتبه اول، عامل کیفیت امنیت با امتیاز نهایی 273/0 در رتبه دوم، عامل ارتباط با طبیعت و تعاملات اجتماعی با امتیاز نهایی 220/0 در رتبه سوم و عامل سلسله مراتب با امتیاز نهایی 209/0 در رتبه چهارم قرار گرفته است.

ماندانا حبیبی، دکتر حسین مجتبی زاده،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده

مرور تاریخ دوره اسلامی بیان­گر این امر است که مفاهیم، ارزش­ها و مبانی اسلامی همواره از اصول شکل­گیری شهرهای اسلامی بوده است. تجلی­گاه برجسته این مفاهیم در شهرهای قرون اولیه اسلام به ظهور رسیده است. این امر سبب شد که شهر اسلامی به عنوان فضایی برای رشد و نمو دیگر مفاهیم و اصول پایه­ای اسلامی گردد. با این وجود با پدید آمدن تفکر مدرن و ظهور جنبش­های متعدد، شاهد آن هستیم که بسیاری از این مفاهیم با آسیب­های قابل­توجهی روبرو شده­اند. منطقه 20 شهر تهران، با توجه به سابقه تاریخی، ارزش­ها و عناصر موجود در خود نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف واکاوی سازوکار چگونگی اثرگذاری هریک از عناصر شهر اسلامی بر درک ساکنان این منطقه تاریخی از شهر تهران پرداخته است. برای دستیابی به این هدف، ابتدا مدل مفهومی پژوهش با استفاده از ادبیات موضوع و همچنین بستر تحقیق شکل گرفت که در آن سه بعد اصلی کالبدی، اجتماعی و ارزشی را برای شهرسازی اسلامی در نظر گرفته است. سپس در مرحله بعدی، با استفاده از پیمایش پرسشنامه­ای و تحلیل آن به روش مدلسازی معادلات ساختاری، چگونگی و تاثیر هریک از این عوامل با توجه به شاخص­های آنان به عنوان یافته تحقیق تبیین شد. نتایج ناشی از تحلیل یافته­ها بیان­گر این امر هستند که عوامل "ارزشی" بیشترین اثر را درک درک افراد از شهر اسلامی دارند، این درحالیست که عوامل "اجتماعی و مدنی" و "کالبدی" هرکدام در درجات بعدی اثرگذاری قرار دارند.
 
فروغ خزاعی نژاد، سکینه بیگی،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده

امروزه اغلب جمعیت دنیا در شهرها ساکن ­اند و شهری شدن به عنوان پدیده غالب اسکان زندگی بشر، همواره با روندی رو به رشد ادامه داشته است. اما در سال­ های اخیر، زندگی ساکنان شهر با مشکلات متعددی مواجه شده است. از این رو، متخصصان شهری در سراسر جهان در جستجوی راه­ حلی برای این وضعیت هستند. به گونه­ ای که نظریه ­ها، دیدگا ه­ها، رویکردها و مد ل­های متنوعی در این باره مطرح کرد ه­اند. یکی از مهمترین این رویکردها، زیست ­پذیری است که عموما با شاخص ­ها و ابعاد مختلف مورد سنجش قرار می­گیرد. پژوهش حاضر با هدف تبیین رابطه بین شاخص ­های مختلف زیست­ پذیری و ماهیت آن و سنجش میزان اثرگذاری آن­ها بر زیست­ پذیری، بخش مرکزی شهر بجنورد را به عنوان محدوده مورد مطالعه انتخاب کرده است. تحقیق از نظر هدف کاربردی است و در گردآوری داده ها از دو روش کتابخانه ­ای و میدانی بهره ­گیری شده ­است. برای تجزیه­ و­تحلیل داده ­ها از روش مدل­سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرم ­افزارهای مرتبط استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می­دهد که اگرچه بین اکثر شاخص های مورد مطالعه این تحقیق و زیست­ پذیری ارتباط معناداری وجود دارد؛ شاخص­ های مشارکت محلی، امکانات آموزشی و امکانات تفریحی و اوقات فراغت بیشترین تاثیر را بر زیست­ پذیری داشته­اند. همچنین مشخص شد که بین متغیر مدت سکونت و هویت (01/0p-value = ) و مدت سکونت و مشارکت فردی (08/0p-value = ) نیز ارتباط معنادار آماری وجود دارد (در سطح اطمینان 90 درصد).

عقیل خالقی، حسین کریم‌زاده، کیومرث خداپناه،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده

تحقیق حاضر به تحلیل رفتار جامعه روستایی شهرستان ورزقان در قلمرو جغرافیای انتخابات پرداخته و رهیافت به‌کاررفته در آن، «فضایی - رفتاری» است. تحقیق بر اساس هدف، کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری داده‌ها، از نوع آمیخته (طراحی اکتشافی - مدل توسعه ابزار) است. با توجه به هدف تحقیق، ابتدا با استفاده از روش کیفی از طریق روش پدیدارشناسی به درک عمیق، پیچیدگی، جزییات و بافت پدیده‌های موردمطالعه پرداخته و سپس با استفاده از این شناسایی اولیه (جهت رسیدن به نتیجه قابل‌تعمیم)، با استفاده از مدل معادلات ساختاری به توسعه ابزار اقدام شده است. حجم نمونه فاز اول با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند، تعداد 25 نفر و برای فاز دوم تعداد 32 نفر افراد مطلع محلی است. نتایج پدیدارشناسی نشان می‌دهد رفتار انتخاباتی جامعه روستایی شهرستان ورزقان در سه مقوله اصلی: الف) «ویژگی‌های جغرافیایی» با درون‌مایه‌های «حس مکان، تأثیر همسایگی و محلی‌گرایی»؛ ب) «فردی و اجتماعی» با درون‌مایه‌های «محرک اجتماعی و محرک فردی» و ج) مقوله «سیاسی» با درون‌مایه‌های «شرایط نامزدی، نقش متنفذین، گرایش سیاسی و مذهب» قابل تحلیل است. این رفتار، از نظر مقوله‌های «ویژگی‌های جغرافیایی» و «سیاسی» با «نظریه انتخاب عقلانی» و ازنظر مقوله «فردی و اجتماعی» با «الگوی اقتصاد سیاسی - رهیافت انتخاب عاقلانه اصلاح‌شده»، مطابقت و همخوانی دارد. نتایج مدل‌سازی نیز نشان می‌دهد متغیر «ویژگی‌های جغرافیایی» و «عوامل فردی و اجتماعی» در حد آستانه «قابل‌توجه» و متغیر «عوامل سیاسی» در حد آستانه «متوسط» قرار دارند؛ آزمون کیفیت مدل ساختاری نشان می‌دهد «عوامل سیاسی» و «عوامل اجتماعی» دارای مقادیر «قوی» و «ویژگیهای جغرافیایی» دارای مقادیر متوسط برای تعیین قدرت پیش‌بینی مدل انتخاباتی است. مدل کلی مدل معادلات ساختاری نیکویی برازش مدل و قابلیت‌تعمیم آن را نشان می‌دهد.

حسین خراشادی زاده، محمد سلیمانی مهرنجانی، سیمین تولایی، رضا خیرالدین، قهرمان عبدلی،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده

بر پایه انگاره ها و پیش فرض های گفتمان «نومنطقه­گرایی شهری» میان «ساختار مورفولوژیک فضایی» و «تقسیم کار فضاییِ» نظام شهری یک منطقه کلانشهری، رابطه تنگاتنگی وجود دارد و حل مسائل موجود در یکی بدون دیگری امکان­پذیر نیست؛ زیرا آنها می­توانند هم در جهت تقویت و حمایت مثبت یکدیگر عمل نمایند و یا در جهت تضعیف و تبدیل به مانعی در برابر یکدیگر باشند؛ بنابراین آنچه تحت عنوان مسئله دست یابی به تعادل و یکپارچگی در ساختار فضایی و نظام عملکردی یک منطقه کلانشهری مطرح است، بدون شناخت ماهیت و روابط بین این دو امکان­پذیر نیست.بررسی های تحقیق نشان می دهد، «ساختار مورفولوژیک فضایی» و «تقسیم کار فضاییِ» منطقه کلانشهری تهران در طی دهه های اخیر نتوانسته است در جهت حمایت از یکدیگر و کاهش معنادار عدم تعادل فضایی در سطح منطقه حرکت کند. بنابراین با توجه به نتایج بدست آمده در چارچوب این تحقیق می توان گفت؛ «ساختار مورفولوژیک فضایی» و «تقسیم کار فضایی» منطقه کلانشهری در طی دهه های مورد مطالعه(1345-1390) نه تنها با کاهش معنادار عدم تعادل فضایی در سطح منطقه همراه نبوده بلکه به سمت تضعیف تعادل فضایی نیز پیش رفته است.هرچند این تضعیف تعادل فضایی با شتاب کاهنده در حال حرکت است.از جمله دلالت های راهبردی چنین نتیجه ای این است که مسئله آینده منطقه کلانشهری تهران بیشتر معطوف به کانون های جمعیتی پیرامونی و ارتقاء سطح عملکردی خود شهر تهران به منظور پذیرش وظایف و نقش های فراملی و ایجاد فرصت ها و امکان های جایگزین برای نقش ها و وظایفی است که در آینده به پیرامون خود واگذار می کند. درست همان گونه که در طی سال های گذشته به تدریج بخش صنعت را به پیرامون خود واگذار و به جای آن بر خدمات تمرکز داشته است، در آینده نیز به نظر می رسد نیازمند واگذاری بخش خدمات به حوزه پیرامونی و در مقابل پذیرش بخش چهارم اقتصاد(اقتصاد اطلاعاتی و ارتباطی و فرهنگی) خواهد بود. 


صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb