14 نتیجه برای سامانه
سیداسکندر صیدائی،
دوره 9، شماره 7 - ( 2-1388 )
چکیده
جامعه عشایری ایران، جامعه ای است در حال گذار از یک شیوه معیشتی سنتی به سایر شیوه های معیشتی، در 20 ساله اخیر در برنامه کوتاه مدت و میان مدت کشور، توجه به این جامعه شده است. اما ضرورت داشتن یک برنامه بلندمدت برای این جامعه در محافل علمی و اجرایی احساس می گردد. نظر به اینکه هر نوع برنامه ریزی باید در راستای برنامه ریزی توسعه پایدار انجام گیرد، جامعه عشایری با توجه به مجموعه پتانسیل های طبیعی، اجتماعی، اقتصادی، زیربنایی در یک افق 20 ساله آتی می تواند از حیث توسعه جایگاه مهمی داشته باشند. در افق 20 ساله آتی جامعه عشایری چه در قالب اسکان در کانون های توسعه و چه در قالب ساماندهی فضاهای کوچندگی برخوردار از اشتغال و درآمد مناسب خواهدبود و خدمات ضروری زندگی را در اختیار خواهدداشت. در این مقاله سعی شده است تا به ضرورت توجه به جامعه عشایری ایران در افق 20 ساله آتی تأکید شود زیرا که سهم مؤثری در توسعه پایدار کشور خواهندداشت.
مصطفی طالشی، هادی معماریان خلیل آباد،
دوره 9، شماره 9 - ( 7-1388 )
چکیده
با نگاهی جغرافیایی به توزیع مکانی فعالیت و استقرار مکانی _ فضایی جوامع تولیدی در فضای سرزمینی بدون هیچگونه تردیدی جوامع عشایری بعنوان یکی از کانون های تولیدی بویژه از دیدگاه تولید گوشت قرمز و سایر فرآورده های لبنی مطرح می باشند . در فرآیند تحولات اجتماعی _ اقتصادی نظام های بهره برداری در ایران ، جوامع عشایری نیز بالطبع دچار مسائل و مشکلات زیستی شده اند که اغلب با کمبود نیازهای رفاهی نیز همراه است . در راستای تجهیز و توسعه نظام عشایری طرح های متفاوتی در کشور صورت پذیرفته است . یکی از گذاره های مطرح سامان دهی کانون های عشایری است در این طرح همواره مکان مناسب برای تامین نیازهای متفاوت عشایری از نظر اسکان و تقویت بنیان های اقتصادی آنان بایستی مورد توجه قرار گیرد .در این مقاله تلاش شده مکان یابی کانون های عشایری از منظر شاخص ها و مولفه های بنیادی اثرگذار(محیطی_اکولوژیکی،اجتماعی _اقتصادی و فضایی) در زندگی عشایری را براساس مورد پژوهی سامانه قشلاق آب تلخ سرخس با روش اسنادی _ پیمایشی مورد توجه قرار گیرد .کانون مورد مطالعه در یکی از زیست بوم های عشایری شمال خراسان در شهرستان سرخس از استان خراسان رضوی قرار دارد.دراین راستا رویکرد توسعه و تجهیز منابع در پی انست اثبات نماید که سامان پایدار عشایری از یک سو فضای کالبدی مناسب برای زیست و اسکان را فراهم می آورد و از سوی دیگرپایداری نظام اقتصادی عشایر را نیز تضمین می نماید .
اسد الله خوش کیش، بهلول علیجانی، زهرا حجازی زاده،
دوره 11، شماره 21 - ( 6-1390 )
چکیده
پدیده ی گردوغبار یکی از زیانبار ترین بلایای طبیعی مناطق خشک و نیمه خشک جهان است که مشکلات محیطی عدیده ای را در این نواحی به وجود می اورد. استان لرستان به دلیل همجوار بودن با پهنه های وسیع بیابانی به طور مکرر در معرض گرد و غبارهای شدید قرار می گیرد. هدف از این پژوهش تحلیل شرایط موثردر ایجاد پدیده گردوغبار از نظر سینوپتیکی می باشد . به همین خاطر داده های مربوط به گرد و غبار از شش ایستگاه سینوپتیک استان (الیگودرز، بروجرد، پلدختر، خرم اباد، کوهدشت، نوراباد) جمع اوری شده و30 موج گرد و غباری شاخص که دید افقی را به شدت کاهش داده بودند استخراج شد. سپس در تحلیل همدیدی از بین سامانه هایی گرد و غباری شدید، دو سامانه انتخاب شده، و از نظر فشار ، ناپایداری، دما ، رطوبت و جهت باد در سطوح مختلف جو، و همچنین تصاویر ماهواره ای سامانه ها مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد فرود تراز میانی جو (سطح 500 هکتوپاسکالی) ، سیستم های فشار سطح زمین که مهمترین ان ، کم فشار منطقه ی خلیج فارس می باشد، وجریانی که بخاطر اختلاف دما از شرق ترکیه و شمال غرب عراق با جهت شمال غربی –جنوب شرقی به سمت خلیج فارس می وزد عامل اصلی ایجاد گرد و غبار و انتقال ان به منطقه ی مورد مطالعه می باشد . منابع عمده گرد و غبارهای وارده به لرستان شامل بیابانهای شمال عربستان ، جنوب عراق ، جنوب شرق سوریه وتا حدودی شمال صحرای افریقا می باشند .
مجتبی قدیری معصوم، حسین نصیری، یوسف رفیعی،
دوره 12، شماره 25 - ( 5-1391 )
چکیده
بهرهبرداری بهینه و اصولی از منابع طبیعی سرزمین و ساماندهی کاربری اراضی بر اساس توان طبیعی اکولوژیکی آن، نقش مهمی در مدیریت محیط زیست و جلوگیری از تخریب آن در راستای توسعه پایدار دارد. ارزیابی توان اکولوژیکی به عنوان هسته مطالعات زیست محیطی با پیشگیری از بحرانهای محتمل، بستر مناسبی را برای برنامهریزی زیست محیطی فراهم میآورد. از آنجا که تعیین مقدار دقیق توان هر عرصه از سرزمین برای کاربری های مختلف تقریباً غیرعملی است، با بکارگیری منطق فازی به عنوان منطق مدلسازی میتوان بستری را برای مدلسازی در شرایط عدم اطمینان فراهم ساخت. از اینرو، در این پژوهش برای پیادهسازی بهتر مدل ارزیابی توان اکولوژیکی کشاورزی از روش سیستم استنتاج فازی و سیستم اطلاعات جغرافیایی بهره گرفته شد. نتایج بدست آمده از منطقه مرودشت، نشان میدهد که با استفاده از این سیستم میتوان ارزیابی توان اکولوژیکی سرزمین را نزدیکتر به واقعیت مدلسازی نمود. سیستم های استنتاج فازی از عبارت های زبانی برای ارائه ارتباط بین ورودیها و خروجیهای مشاهدهای یک سامانه استفاده مینمایند. لذا با توجه به منطق این روش، اعتمادپذیری به این روش نسبت به دیگر روشها بیشتر است. نتایج آنالیز حساسیت پارامترها در روش بکارگرفته، نمایانگر کارایی روش FIS جهت مطالعات آمایش سرزمین بویژه در مطالعات ارزیابی توان اکولوژیکی میباشد که عمدهترین دلایل آن میتواند پیکسل پایه بودن روش در ارزیابی توان اکولوژیکی و در نظر گرفتن بحث عدم قطعیت در دادههای ورودی (فازیسازی دادههای ورودی) باشد.
واحد دهقانی کاظمی، حمیدرضا جعفری، بهرام ملک محمدی،
دوره 12، شماره 27 - ( 11-1391 )
چکیده
در چند دهه اخیر بازیافت پسماند بعنوان یک راهکار مؤثر برای کاهش هزینههای مدیریت پسماند و نیز حفظ سرمایههای طبیعی مورد توجه اغلب کشورهای جهان قرار گرفته است. لزوم مدیریت بهتر فرآیند بازیافت و کنترل اثرات آن، سازماندهی صنایع بازیافت را ناگزیر مینماید. برای نیل به این مهم احداث ایستگاه بازیافت، پیشنهادی راهگشا است. باتوجه به اهمیت هزینههای حمل و نقل در سودآوری صنعت بازیافت، اغلب ایستگاههای بازیافت در مناطق شهری یا نزدیک شهر احداث میشوند لذا لازم است که برای اجتناب از جنبههای ناخوشایند آن بر محیط اطراف، محل استقرار این تأسیسات بنا بر یکسری ضوابط و اصول علمی انتخاب گردد. هدف از این تحقیق ارائه چارچوبی جهت ترکیب تکنیکهای تصمیمگیری دلفی و دلفی فازی با سامانه اطلاعات مکانی، بمنظور شناسایی مکانهای مستعد جهت احداث ایستگاه بازیافت پسماند است. همچنین کاربرد عملی رهیافت ارائه شده، در قالب یک مطالعه موردی در منطقه نه شهرداری تهران نشان داده شده است؛ بدین ترتیب که: پس از شناسایی معیارها با استفاده از تکنیک دلفی کلاسیک، حریم استاندارد هر معیارها نیز به کمک تکنیک دلفی فازی تعیین گردید؛ درنهایت با بکارگیری GIS، حریمهای تعیین شده در منطقه مطالعاتی اعمال و مکانهای مستعد جهت احداث ایستگاه بازیافت شناسایی شدند. تحقیق حاضر در وهله نخست منتج به شناسایی هشت معیار موثر در مکانیابی ایستگاه بازیافت و تعیین حریم مجاز آنها گردید. در ادامه با اعمال حریمها در نرمافزارGIS و سپس بازدیدهای میدانی، 5 گزینه مکانی برای استقرار ایستگاه بازیافت در منطقه مطالعاتی شناسایی گردید.
حدیث گل محمدیان، محمدرضا پیشوایی،
دوره 13، شماره 29 - ( 6-1392 )
چکیده
شاخص چرخندگی بیانکننده میزان اثر سامانه چرخندی یا واچرخندی در یک منطقه است. اهداف این پژوهش، تولید شاخصهای چرخندگی روزانه در استان خراسان متمرکز شده در مشهد با استفاده از نقشههای میانگین ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 و 700 هکتوپاسکال، به تعداد 23011 در دوره 2010-1948، برآورد فراوانی سامانههای فشاری حسب تعداد روز حاکمیت در سال بر منطقه و پاسخ اقلیمی دما و بارش مشهد به شاخص چرخندگی می باشد. پنج نوع مختلف گردش جوی شامل منطقه واقع در حاشیه ناوه، خط ناوه، زین ارتفاعی یا الگوی ناشناخته، حاشیه پشته و خط پشته بر مبنای انحنای تراز ارتفاعی ژئوپتانسیل طبقهبندی گردید و درنتیجه سری زمانی شاخص چرخندگی روزانه ساخته شد؛ میانگینهای فراوانی انواع گردش جوی در تراز 500 هکتوپاسکال به ترتیب برابر 67، 15، 111، 105 و 66 روز در سال بودند. سامانههای کمفشار (حاشیه و خط ناوه) در 23% و سامانههای پرفشار (حاشیه و خط پشته) در 47% روزهای سال حاکم بر منطقه بودند. تخمین پوشش مکانی شاخص چرخندگی تا شعاع حدود 300 کیلومتر از نقطهی مرکزی و سطحی بالغ بر 280 هزار کیلومتر مربع میباشد. در نیمه گرم سال به طور مطلق سامانه پرفشار (الگوی پشته) حاکم است که نشاندهنده حاکمیت کمربند پرفشار جنبگرمسیری بر منطقه است. در نیمه سرد سال فراوانی الگوهای پشته، زین ارتفاعی و ناوه به ترتیب برابر 47%، 23% و 20% بودند. میزان همبستگی شاخص چرخندگی و تغییرات دما و بارش در مشهد در مقیاس ماهانه (تراز 500 هکتوپاسکال) به ترتیب برابر 81/0- و 50/0 میباشد.
محمد حامد عبدی، فرزین فاروقی، آرمان رحیمی کاکه جوب،
دوره 13، شماره 30 - ( 9-1392 )
چکیده
پس از گسترش شهرها و افزایش جمعیت شهری، نیاز به جابجایی و استفاده از وسایل نقلیه به طور فزایندهای گسترش و تراکم ترافیک را در نواحی شهری پدید آورد که خود بسیاری از چالشها همچون آلودگیهای هوا و صدا را سبب گردید. از این پس مدیران شهری حمل و نقل همگانی را عنصر اصلی دستیابی به سامانهی حمل و نقلی متعادل معرفی نمودند. گسترش پراکنده شهر یزد و توسعهی شهرکهای آن در جهتهای غربی و جنوبی و شمالی و همچنین به سبب مرکزیت اداری و سیاسی استان و نیز مراکز آموزشی و درمانی، روزانه حجم بالایی از سفرهای درون شهری صورت میپذیرد. در این میان شبکهی اتوبوسرانی شهر یزد سهم قابل توجهی در جابجایی روزانه مسافران دارد. بنابراین مقاله حاضر بر آن است تا با استفاده از روشی توصیفی- تحلیلی و با ماهیتی کاربردی به ارزیابی کارایی سامانه اتوبوسرانی در یزد به ویژه در سه مسیر 11، 55 و 62 اتوبوسرانی باحجم بالای سفر بپردازد. به منظور انجام ارزیابی سامانه از معیارهای دسترسیپذیری و راحتی و آسایش مطرح شده در گزارش TCRP100 کمک گرفته شده است. در معیار دسترسی پذیری، به بررسی ساعات فعالیت خطوط در طول شبانه روز، فراوانی سرویس و درصد ناحیه تحت پوشش سرویس و در معیار راحتی و آسایش به محاسبه تطبیقی زمان کل سفر با اتوبوس و خودرو شخصی پرداخته شده است. سنجههای فوق به خوبی میتواند عملکرد سامانه و کیفیت سرویس آن را بسنجد و تصویری جامع از کارایی حمل و نقل همگانی را در شهر یزد ارائه دهد. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که بالابودن زمان سفر با اتوبوس در مقایسه با خودرو شخصی در حدود دو برابر است که علیرغم بالا بودن سطح سرویس ناحیه تحت پوشش منجر به ترغیب شهروندان برای استفاده از خودرو شخصی میشود.
زهرا حجازی زاده، مصطفی کریمی، پرویز ضیاییان، سمیه رفعتی،
دوره 14، شماره 32 - ( 3-1393 )
چکیده
سامانههای همرفتی همه ساله در مناطق مختلف ایران خسارتهای زیاد و در مواردی غیرقابل جبران به وجود میآورند. با توجه به اینکه بارش حاصل از این سامانهها در جنوبغرب ایران بخش عمدهای از بارش کل را تشکیل میدهند و نقش مهمی در تامین منابع آب دارند، ضرورت بررسی ویژگیهای اقلیمشناسی آنها اجتناب ناپذیر است. در این مطالعه به منظور شناسایی الگوهای مکانی و زمانی رخداد سامانههای همرفتی میانمقیاس (MCSs) در جنوبغرب ایران از محصول موزاییک شده دمای درخشندگی مرکز پیشبینی اقلیمی NCEP/NWS و دادههای ایستگاههای همدید استفاده شد. سامانههای همرفتی میانمقیاس طی ساعات بارشی و رخداد پدیدههای مرتبط با همرفت، بر اساس آستانهی دمایی 228 درجه کلوین، آستانهی بیشینه مساحت دههزار کیلومترمربع و آستانهی طول عمر 3 ساعت، شناسایی شدند. در مجموع 189سامانه همرفتی میانمقیاس طی سالهای 2001 تا 2005 شناسایی شد. یافتههای این تحقیق نشان داد، بیشترین تعداد MCSs در ماه دسامبر (54 مورد) رخ داده است، شکلگیری MCSs از شرایط توپوگرافی تاثیر پذیرفته، ولی دامنهی رو به باد نقش خیلی مهمی در شکلگیری آنها نداشته است. فراوانی رخداد این سامانهها در ماه آوریل و می کاملا از توپوگرافی منطقه تبعیت کرده، اما با افزایش سرما میزان تبعیت از توپوگرافی کمتر شده تا آنجا که در ماه ژانویه هماهنگی بین فراوانی رخداد MCSs با توپوگرافی منطقه مشاهده نشده است.
داریوش یاراحمدی، سعید بساطی، بهروز نصیری، سمیه رفعتی،
دوره 16، شماره 42 - ( 7-1395 )
چکیده
بارشهای سنگین ناشی از سامانههای همرفتی میانمقیاس در غرب ایران که از نظر شدت و فراوانی باعث خسارات جانی و مالی زیادی شدهاند و سهم زیادی از بارش سالانه را به خود اختصاص دادهاند، نقش مهمی در امنیت غذایی و منابع آب داشته و بدین منظور چرخه عمر، شرایط تشکیل و ویژگیهای سامانه همرفتی میانمقیاس 23آوریل 2004 با استفاده از تصاویر ماهوارههای متئوست، GEOS و GMS از طریق معیارهای شاخص تغییرات مساحت (ΔE)، آستانههای دمای درخشندگی 221 و 243 کلوین و آستانه مساحت بیش از 10000 کیلومترمربع مورد بررسی قرار گرفت. مساحت سامانه در شروع چرخه عمر با روند کندی افزایش داشته و روند کاهشی مساحت آن در مرحله زوال شدید و ناگهانی است. در مرحله شکلگیری شرایط سینوپتیک تأثیر بیشتری داشته و عامل غالب بوده است؛ اما در مرحله بلوغ تأثیر توپوگرافی و ارتفاعات زاگرس در شدت فعالیت مؤثرتر بود. یافتههای این مطالعه نشان داد، در مرحله بلوغ، با افزایش درصد کسر همرفتی و کاهش دمای درخشندگی بر شدت فعالیت همرفتی افزوده شده؛ اما در مرحله زوال این وضعیت برعکس شده است. همچنین ساعات اوج فعالیت همرفتی و افزایش مساحت سامانه همزمان با بیشینه سرعت سامانه بوده است.
محمدجواد وحیدی، رسول میرعباسی نجف آبادی،
دوره 19، شماره 53 - ( 4-1398 )
چکیده
به منظور حفاظت از منابع خاک و آب باید نواحی فرسایشپذیر حوضه های آبخیز شناسایی گردند تا بتوان با برنامه ریزی در قالب طرحهای حفاظت خاک یا آبخیزداری، از تخریب بیشتر اراضی جلوگیری و فرسایش را کنترل نمود. بر این اساس، تحقیق حاضر با هدف کلاس بندی و پهنه بندی نواحی حساس به فرسایش آبی در حوضه آبخیز هروی با استفاده از منحنی یولاستورم انجام شده است. در این مطالعه، 10 زیرحوضه بر اساس سطوح تغذیه آبراهه ها جدا شد. تغییرات مکانی مشخصه های خاک زیرحوضه ها شامل بافت و میانگین اندازه قطر ذرات به روش قرائت کامل هیدرومتر اندازه گیری گردید و حداکثر سرعت پتانسیل خروجی زیرحوضه ها نیز بر اساس خصوصیات هر زیرحوضه محاسبه شد. سپس وضعیت فرسایش و رسوب در حوضه ها و زیرحوضه ها با استفاده از منحنی یولاستورم (بر اساس میانگین اندازه قطر ذرات رسوب و سرعت پتانسیل خروجی) بررسی و به طور مقایسهای از لحاظ فرسایش پذیری کلاس بندی شد. نهایتاً نقشه پهنه بندی نواحی حساس به فرسایش آبی منطقه مورد مطالعه به دست آمد. نتایج به دست آمده نشان داد که قسمت های بالادست و کناری حوضه، شامل زیرحوضه شماره 4 (94/8 درصد از اراضی)، فرسایش پذیری خیلی زیاد و زیرحوضه های شماره 1 و 9 (94/36 درصد از اراضی) فرسایش پذیری زیاد دارند. این نواحی اغلب دارای شیب زیاد و فاقد پوشش گیاهی یا دارای پوشش گیاهی ضعیف (مانند مراتع ضعیف و زراعت دیم) هستند؛ لذا ارائه راهکارهای مناسب جهت جلوگیری از فرسایش بیشتر در آنها الزامی است.
الهام یاراحمدی، مصطفی کرمپور، هوشنگ قائمی، محمد مرادی، بهروز نصیری،
دوره 19، شماره 53 - ( 4-1398 )
چکیده
بررسی رفتار بارش در بعد مکانی – زمانی و تعیین آستانه های تحمل مناطق مختلف جغرافیایی با توجه به پوشش گیاهی، زندگی جانوری و فعالیت های انسانی، از ضروریات هر گونه تصمیم گیری در محیط است. بدین منظور، دادههای بارش 27 ایستگاه همدیدی در دوره 60 ساله از سازمان هواشناسی دریافت و پس از بررسی کیفی دادهها توزیع زمانی و مکانی میانگین، ضریب تغییرات، چولگی و توزیع احتمال تجربی 20% بیشینه و کمینه ماهانه و فصلی پاییز و زمستان، برای یک دوره 60 ساله (2010-1951)، دو دوره 30 ساله (11951-1980)،(1981-2010) و دو دوره 10 ساله (2010-2001)، (1951-1960)محاسبه با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) پهنه بندی شد. بررسیها نشان میدهد، بجز سواحل دریای کاسپین، تغییرات کمی بین الگوهای پاییز و زمستان وجود دارد. میانگین بارش از مناطق میانی سواحل جنوبی کاسپین به سوی غرب و شرق کاهش یافتهاست. در دیگر نواحی کشور، تغییرات مکانی و زمانی بارش در فصل پاییز بسیار زیاد و از شمال بسوی جنوب با کاهش میانگین و افزایش ضریب تغییرات و چولگی همراه است. در زمستان ضمن حفظ الگوی پاییز، میانگین بارش افزایش و ضریب تغییرات کاهش مییابد. میانگین بارش 30 ساله دوم و 10 ساله آخر زمستان، نسبت به دورههای 30 و 10 ساله اول و نیز دوره 60 ساله در اغلب ایستگاهها کاهش داشتهاست که با نتایج آزمون منکندال تطابق دارد. بررسی20 درصد حد کمینه و بیشینه بارش فصلی نشان میدهد که از شدت و گستره عملکرد سامانههای بارشی فراگیر فصل زمستان در دوره 30 ساله دوم کاسته شده است. همچنین فراونی و شدت خشکسالی فصل پائیز در 30 سال دوم و 10 سال آخر بیشتر شدهاست. بیشترین کاهش در بخش غربی و شرقی ساحل کاسپین و در شمالغرب رخ داده است که با توجه به زمینههای فعالیت و تمرکز جمعیت، توجه ویژه مدیران را میطلبد.
طوبی علیزاده، مجید رضایی بنفشه، هاشم رستم زاده، غلامرضا گودرزی، حیدر ملکی، حمزه علیزاده،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده
این تحقیق با هدف شناسایی کانون و عوامل همدید موج توفان گرد وغبار 1 تا 3 نوامبر 2017 در شهر کرمانشاه انجام گرفت. جهت بررسی شرایط همدیدی علل وقوع این پدیده، از مجموعه داده های پیش بینی میان مدت جوی مرکز اروپایی (ESMWF ) با قدرت تفکیک 125/0 درجه قوسی شامل، ارتفاع ژئوپتانسیل، امگا، فشار تراز دریا، مؤلفه های مداری و نصف النهاری، رطوبت ویژه ، رطوبت خاک تا عمق 10 سانتی متری و عمق اُپتیکی گرد وغبار استفاده گردید. جهت مسیر یابی منشأ ذرات گرد وغبار از روش لاگرانژی مدلHYSPLIT مورد استفاده شد. همچنین با استفاده از مدل جفت شده پیش بینی عددی وضع هوا WRF-chem توفان گرد وغبار شبیه سازی شد. و در نهایت از طریق پردازش تصاویر ماهواره ای MODIS قلمرو گسترش آن مشخص شد. بررسی نقشه های ردیابی HYSPLIT نشان می دهد که دو مسیر کلی برای انتقال گرد وغبار به منطقه قابل تشخیص است: 1- مسیر شمال غرب- جنوب شرقی که با عبور از روی هسته های گرد وغبار شکل گرفته در بیابان های عراق و سوریه عمل انتقال گرد وغبار به نیمه غربی ایران را انجام می دهد. 2- مسیر جنوب غرب به غرب ایران و شهرکرمانشاه که سرچشمه اصلی گرد وغبار در روز 2 و 3 نوامبر بوده و منبع ذرات کویت، شمال عربستان و بخشی از عراق می باشد. توزیع مکانی گرد وغبار تفسیر شده توسط تصاویر سنجندۀ MODIS با توزیع مکانی غلظت گرد وغبار شبیه سازی شده توسط مدل WRF-chem انطباق دارد.
مریم آقائی، سیامک دخانی، ابراهیم امیدوار،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده
جمع آوری آب باران گزینه ای مناسب جهت ذخیره رواناب سطحی جهت کاربردهای بعدی طی دوره های با محدودیت دسترسی به آب است. مهم ترین مرحله در به کارگیری سامانههای جمع آوری آب باران، مکان یابی عرصه های مناسب است. لذا با شناسایی محل های مناسب برای این منظور، در زمان و هزینه صرفه جویی می شود. در این پژوهش، برای مکان یابی روش جمع آوری آب باران درجا در حوزه آبخیز تجره از مدل رگرسیون چندمتغیره و همچنین سامانه اطلاعات جغرافیایی استفاده شد. بدین منظور لایه های تاج پوشش، لاشبرگ، سنگ و سنگریزه، خاکل خت، شماره منحنی، بارش، شیب و عمق خاک بهعنوان متغیر مستقل و عامل نفوذ نیز بهعنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شد. سپس با توجه به نقشه های تهیه شده، مقادیر آنها به صورت متوسط برای هر یک از زیرحوضه های 27 گانه محاسبه شد. همچنین برای بررسی ارتباط بین این متغیرها و وزن دهی به هر یک، عوامل موثر از رگرسیون چندمتغیره به روش گامبهگام استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل رگرسیون چند متغیره خطی با ضریب تبیین 0/993 به خوبی توانسته است مقادیر عامل نفوذ را برآورد نماید. از لحاظ درجه اهمیت نیز متغیرهای شماره منحنی با ضریب 2/433-، عمق خاک با ضریب 0/348 و درصد سنگ و سنگریزه با ضریب 0/057 به ترتیب دارای بیشترین اهمیت بوده و سایر عوامل دارای اهمیت معنی داری نبودند. مقایسه نقشه حاصل از مکان یابی رگرسیون چند متغیره در این تحقیق با برخی معیارهای توصیه شده سوابق پژوهشی مختلف نشان داد که کلاس های پیش بینی شده با تناسب خوب در بخشهای مرکزی حوضه و بسیار خوب مناطق بالادست حوضه که در قسمت شرقی و جنوب شرقی حوضه دارای هم پوشانی با مناطق توصیه شده با این معیارها است.
مهناز صابر، برومند صلاحی، عباس مفیدی،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده
در این مطالعه، تغییرات زمانی-مکانی تبخیر و تعرق (ET) در بخش جنوبی حوضه آبریز رودخانه ارس مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور، از دادههای شبکه بندی شده ET مدل FLDAS Noah با تفکیک افقی 1/0*1/0 درجه برای یک دوره 38 ساله (2019-1982) استفاده شد. پس از اعتبارسنجی دادهها، ابتدا مقادیر متوسط سالانه ET برای منطقه تعیین گردید. سپس توزیع ماهانه و فصلی پارامتر به شکل فضایی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در ادامه ورداییها و ناهنجاریهای سال به سال ET ارزیابی شد. همچنین پراکندگی فضایی فراوانی وقوع ET با لحاظ نمودن آستانههای مطلق 50، ،80، 100 و 120 میلیمتر برای حوضه ارس بررسی شد. نتایج بیانگر آن است که ET سالانه در شرق حوضه بالاتر از غرب حوضه میباشد. در مقیاس فصلی، به ترتیب فصل بهار و تابستان بیشترین مقادیر ET را به خود اختصاص دادهاند. در مقیاس ماهانه، ماههای می ژوئن، آوریل و مارس دارای بیشترین مقادیر ET بودهاند. در مقابل، ماههای فصل پاییز و زمستان پایینترین مقادیر متوسط ET را به خود اختصاص دادهاند. همچنین کل حوضه در طول دوره مطالعه، سه دوره مشخص از تغییرات ET را تجربه نموده است که در بخشهای شرقی و غربی حوضه، علیرغم رفتار مشابه در دورههای دوم و سوم، تفاوت برجستهای در دوره اول ملاحظه گردید. یافتهها همچنین حاکی از وجود ناهنجاری مثبت بعد از سال 2002 در کل حوضه است که بالاترین مقادیر آن در سال 2018 در غرب حوضه بوقوع پیوسته است. بررسی فراوانی وقوع آستانههای مطلق ET بر روی حوضه، نشاندهنده دفعات بالای وقوع ET در تمامی آستانهها در شرق حوضه می باشد. بررسی قریب 4 دهه مقادیر ET در حوضه رود ارس، بیانگر افزایش مقادیر ET در طی دو دهه اخیر بر روی کل حوضه بوده که میتوان آن را ناشی از وقوع پدیده گرمایش جهانی دانست.