13 نتیجه برای سناریو
هانیه اسدزاده، تاج الدین کرمی، فرزانه ساسانپور، علی شماعی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
امروزه تغییرات ساختاری در اقتصاد، تحولات سریع علم و فناوری، محدودیت ها در منابع مالی و انسانی، وابستگی متقابل کشورها، رقابت در سطح جهانی و تمایل روزافزون به جهانیشدن، لزوم درک بهتر «تغییرات» و «آینده» را برای دولتها، کسب وکارها، سازمانها و مردم ایجاب میکند. بدین منظور، آینده پژوهی از طریق ایجاد ارتباط، هماهنگی و هم اندیشی بین سازمان ها و نهادها به سیاست گذاران و برنامه ریزان کمک می کند تا برنامه های توسعه مناسبی را طراحی کنند. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نظر الگوی سناریونویسی اکتشافی است. داده ها به روش اسنادی و میدانی گردآوری شدند. در روش میدانی پرسشنامه محقق ساخته در قالب ماتریس متقابل برای امتیازدهی عامل ها در اختیار کارشناس ها قرار گرفت. به روش دلفی 30 نفر کارشناس انتخاب شدند. توزیع پرسشنامه ها نیز به روش غیراحتمالی از نوع دردسترس بود. برای تحلیل داده ها از نرم افزار میک مک و مورفول استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که سیستم منطقه شهری تهران درحالت ناپایدار قرار دارد. ده نیروی پیشران از جمله عامل های ایدئولوژی حاکم، مدیریت یکپارچه، گسترش زیرساخت فناوری اطلاعات و ارتباطات، تجارت الکترونیک، گسترش رقابت پذیری اقتصادی، برندسازی اقتصادی، سیستم مدیریت الکترونیک، شفافیت سیاسی، تسهیل ورود شرکت های چندملیتی، گسترش دیپلماسی شهری بعنوان پیشران های تاثیرگذار در توسعه منطقه شهری تهران استخراج شدند. در نهایت سناریوهای پیش روی توسعه منطقه شهری تهران نشان داد که هشت سناریو وجود دارد که سناریوی اول با بالاترین احتمال وقوع دارای 9 گمانه بدبینانه و یک گمانه بینابین است.
خلف عنافجه، سیدمهدی موسی کاظمی، مسعود صفائیپور، عبدالنبی شریفی،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
مقاله حاضر میکوشد تا 5 پیشران استراتژیک سیستم فقر شهری محلات هدف پژوهش را که از طریق فرآیند بازآفرینی قابلیت مدیریت، دستکاری و ردیابی اثر دارند به سیاستهای فقرزدا مجهز کرده تا وضعیت کلی سیستم را در محلات مذکور ارتقاء دهد. با توجه به ضرورت اساسی ساماندهی اقتصادمحور فضا، هدف مقاله، بازآفرینی و اصلاح ساختارهای فقر شهری محلات هدف با رویکرد آیندهپژوهی است. نوع تحقیق حاضر کاربردی و روش بررسی آن توصیفی تحلیلی و با توجه به جدیدترین رویکردهای آیندهپژوهی، ماهیتاً هنجاری است. پس از تهیه پرسشنامه تحلیل تعادلی آثار متقابل و تعیین شرح حالتهای احتمالی و نوع هر حالت (سناریوهای عدم قطعیت)، استخراج قضاوتهای کیفی 30نفر از خبرگان درباره تأثیر متقابل روابط شبکهای از طریق نظرسنجی دلفی و تجزیه و تحلیل الگوریتمی دادهها به روش ciB در نرمافزار Scenario Wizard امکانپذیر شد. با توجه به وسعت ماتریس و ابعاد آن به اندازه (15*15)، نرمافزار سناریو ویزارد 3657پسناریو ترکیبی را بر اساس دادههای وارد شده پرسشنامه تحلیل و تعداد 5سناریو قوی یا محتمل، 14سناریو با سازگاری بالا (سناریوهای باورکردنی) و 28سناریو ضعیف (سناریوهای ممکن) را گزارش دادند که در نهایت پس از صحهگذاری و اعتبارسنجی توسط خبرگان چهار سناریو با عناوین M-A، M-Sh، H-HA، Z-S.J بهصورت توصیفی نامگذاری شدند. در پایان با استفاده از کلانروندهای موضوعی که بهعنوان ابزارهای فنی مداخلات اقتصادی آینده مبنا در فرآیند بازآفرینی معرفی شدهاند، برای هر پیشران سیاستهای فقرزدا در قالب اقدامات موضوعی مبتنی بر سناریوی مطلوب، جهت اصلاح ساختارهای فقر شهری تدوین و پیشنهاد گردیدند.
زهرا بیگم حجازی زاده، پریسا سادات آشفته، ابراهیم فتاحی، زهرا غلامپور،
دوره 15، شماره 38 - ( 1-1394 )
چکیده
در این تحقیق بهمنظور بررسی اثر تغییر اقلیم بر رواناب حوضه رودخانه کر از دادههای دما و بارندگی ماهانه مربوط به مدل 3 HadCM طی دوره پایه ۲۰۰۱-۱۹۷۲ و دوره آتی ۲۰۴۰-۲۰۱۱ تحت سناریوی انتشار A2استفاده شد. خروجی مدل HadCM3 بر اساس روش کوچکمقیاس کردن زمانی عامل تغییر و روش کوچک مقیاس کردن مکانی تناسبی برای حوضه موردنظر کوچکمقیاس شدند. سپس، سری زمانی دما و بارندگی ماهانه در دوره آتی تولید شد. نتایج نشان داد که دما و بارندگی در دوره آتی نسبت به دوره مشاهداتی به ترتیب افزایش و کاهش مییابد. در ادامه با واسنجی مدل IHACRES، رابطه بارش- رواناب ماهانه حوضه شبیهسازی شد. سپس با معرفی سریهای زمانی ماهانه دما و بارندگی کوچکمقیاس شده حوضه به مدل بارش- رواناب، سری زمانی رواناب ماهانه برای دوره ۲۰۴۰ -۲۰۱۱ شبیهسازی گردید. مقایسه رواناب دوره آتی نسبت به دوره مشاهداتی نشان از تأثیر تغییر اقلیم بر رواناب این حوضه در سالهای آتی دارد، بهطوریکه رواناب سالانه حوضه در حدود ۴۳/۹ درصد کاهش مییابد. در ضمن، رواناب آتی در برخی ماهها (ژانویه، فوریه، می و ژوئن)، افزایش را نسبت به دوره مشاهداتی نشان میدهد.
فریبا کرمی، شهریار خالدی، علیرضا شکیبا، غلامرضا براتی، ایمان باباییان،
دوره 17، شماره 47 - ( 10-1396 )
چکیده
هدف از این پژوهش شبیه سازی عملکرد ذرت با سناریو های تغییر اقلیم در وضع موجود وآینده است. از این رو جهت بررسی اقلیم منطقه داده های روزانه، دمای کمینه وبیشینه، بارش و تشعشع در طی دوره(2016-1987)استفاده شده است. برای شبیه سازی اقلیم آینده ابتدا داده های مدلIPCM4 تحت سناریوهای A1, B2،A1B و دهه های 30 و 50 با مدل LARS-WGریز مقیاس گردید. قبل از شبیه سازی عملکرد ذرت، مدل زراعی APSIM ارزیابی و واسنجی شد. برای محاسبه عملکرد دانه ذرت،خروجی مدل لارس، و همچنین تاریخ کاشت و رقم به عنوان ورودی های مدل زراعی APSIMاستفاده شده است و با روش آنالیز واریانس عملکرد ذرت در دهه های مختلف مقایسه شد. نتایج نشان داد که تغییر عناصر اقلیمی در میزان عملکرد ذرت موثر است و در دوره پایه بیشترین عملکرد دانه در شهرستانهای فساو کمترین در شهرستان آباده مشاهده شده است. در شرایط تغییر اقلیم آینده تحت سناریوهای مختلف انتشار،عملکرد دانه ذرت در استان فارس به غیر از شهرستان آباده، روند کاهشی را در دو دوره آینده نسبت به دوره پایه خواهد داشت.
فرزانه ساسان پور، افشار حاتمی، شایان بابایی،
دوره 17، شماره 47 - ( 10-1396 )
چکیده
حباب شهرنشینی مفهوم جدیدی در عرصه برنامه ریزی شهری برای بررسی پایداری و ناپایداری در سطوح مختلف اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، مدیریتی است. تاکنون تعریف مشترکی از حباب شهرنشینی ارایه نشده است که حاکی از عدم وجود مطالعات بسیار در این زمینه می باشد. این پژوهش به دنبال آن است تا وضعیت آینده حباب شهرنشینی در کلانشهر تهران را با استفاده از رویکرد سناریو مورد بررسی قرار دهد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق توصیفی تحلیلی از نوع اکتشافی است. اطلاعات مورد نیاز پژوهش از طریق مطالعات میدانی و اسنادی گردآوری شدند. در مطالعات میدانی از تکنیک دلفی در قالب گروه 30 نفره انجام شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل اثرات متقابل در نرم افزار MICMAC استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که 56 عامل بعنوان عوامل کلیدی در پنج بعد نهادی، مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی موثر بر وضعیت آینده حباب شهرنشینی شناسایی شدند. سپس با نظر خبرگان به 25 عامل پیشران تقلیل یافتند. وضعیت پراکندگی متغیرها حاکی از ناپایداری سیستم کلانشهری تهران می باشد. پنج دسته عوامل تاثیرگذار، دووجهی، تنظیمی، تاثیرپذیر و مستقل شناسایی شدند. امتیازات نهایی و رتبه بندی عوامل کلیدی انجام شد و در نهایت سه سناریو برای وضعیت آینده حباب شهرنشینی در کلانشهر تهران ارایه گردید.
حسن ذوالفقاری، جعفر معصوم پور سماکوش، شبنم چاهواری،
دوره 18، شماره 49 - ( 1-1397 )
چکیده
هدف از این پژوهش پیشبینی تغییرات اقلیمی و بررسی اثر تغییر احتمالی اقلیم بر روی مقادیر درجه- روز رشد در منطقۀ شمالغرب کشور است. به این منظور دادههای اقلیمی هفت ایستگاه سینوپتیک شامل ارومیه، تبریز، زنجان، سنندج، قزوین، کرمانشاه و همدان طی یک دورۀ 25 ساله (2009 - 1985) به عنوان دورۀ پایه گردآوری شد و برهمین اساس تغییرات دمای دورههای (2030-2011 و 2065-2046) از طریق مدل HadCM3 شبیهسازی شد. به دلیل قدرت تفکیک زمانی و مکانی پایین این مدل، خروجیهای آن، با استفاده از نرم افزار LARS-WG در مقیاس روزانه و ایستگاهی، ریزگردانی و تحت سه سناریوی انتشار A1B (سناریو حد وسط)، A2 (سناریو حداکثر یا بدبینانه) و B1 (سناریو حداقل یا خوش بینانه) ارائه گردید. واسنجی، صحتسنجی و کارایی مدل از نظر میزان انطباق دادههای دیدهبانی شده با مقادیر شبیهسازی شده از طریق آمارههای ، RMSE و MAE مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت با استفاده از دمای شبیهسازی شده، درجه- روز رشد تحت چهار آستانۀ حرارتی صفر، 5، 10 و 15 درجۀ سانتیگراد در دو بازۀ زمانی پایه (2009-1985) و آینده (2030-2011 و 2065-2046) محاسبه و مقایسه گردید. نتایج شبیهسازی نشان داد با اینکه تغییرات دمای منطقۀ شمالغرب ایران، تحت هر سه سناریو A1B، A2 و B1 در آینده افزایشی خواهد بود اما تفاوت بین این سناریوها در هر دوره ناچیز است. در مجموع بیشترین افزایش دما معادل 0/7 درجۀ سانتیگراد مربوط به سناریوی A2 برای دورۀ 2030-2011 و به میزان 2/3 درجۀ سانتیگراد تحت سناریوی A1B برای دورۀ 2065-2046 آشکار گردید. بهطور کلی با افزایش دما، مقادیر درجه- روز رشد بدون استثنا در دورههای مورد بررسی و تحت چهار آستانه حرارتی مذکور افزایش مییابد. تحت سناریوهای مطالعاتی، آستانههای دمایی صفر درجۀ سانتیگراد بیشترین و 15 درجۀ سانتیگراد کمترین تأثیر پذیری از تغییر اقلیم را نشان میدهند، به طوریکه بیشترین افزایش مقادیر درجه- روز محاسباتی تحت آستانههای صفر و 15 درجۀ سانتیگراد، در دورۀ اول نسبت به سناریوی مبنا (2009-1985)، به ترتیب به میزان 207/4 و 120/6 درجه- روز، تحت سناریو A2 و برای دورۀ دوم به میزان 5/752 و 463/5 درجه- روز، تحت سناریو A1B شبیهسازی گردید.
نازلی پاکرو، آرش ثقفی اصل،
دوره 20، شماره 57 - ( 4-1399 )
چکیده
هدف این پژوهش بررسی تأثیر مداخلههای تجربی در بهبود بافتهای تاریخی شهر بیرجند در تطابق با شهر تاریخی پنسیکولا در اسپانیا میباشد. در این پژوهش به صورت مطالعات کاربردی و روش آینده پژوهی به بررسی پژوهش پرداخته شد. طبق روش دلفی سه مرحله بررسی تهیه شد. مرحله اول بررسی باز همه عوامل مؤثر در نظر گرفته شد. مرحله دوم بررسی وزن دهی انجام شد و مرحله سوم با سناریوهایی مناسب و مطلوب راهبردی برای توسعه بافت تاریخی و کاهش و بازافرینی ارائه گردید. در تجزیه و تحلیل دادهها ابتدا به صورت توصیفی و سپس به صورت استنباطی توسط نرم افزارهای سناریو ویزارد، میک مک و همچنین جهت تهیه نقشه شهر و منطقه مورد مطالعه از سامانه اطلاعات جغرافیایی ARC GIS بهره گیری شده است. نتایج نشان داد که بافت تاریخی بیرجند در تطابق با شهر تاریخی پنسیکولا در اسپانیا از نظر دسترسی شهروندان به کاربریهای شهری (آموزشی، فرهنگی، تفریحی، فضای سبز و ورزشی) در وضعیت مطلوبی قرار دارد. براساس نتایج سرمایه گذاری بخش خصوصی، مشارکت مردم، یکپارچه سازی سازمانها و هماهنگی آنها و ایجاد سازوکارهای سنتی در حفظ آثار تاریخی تأثیر زیادی دارد و در جهت حفظ آثار تاریخی باید مورد توجه قرار گیرد. با وجود مشکلات در محله شهروندان از محله رضایت دارند که با رفع مشکلات و ساماندهی به بافت میتوان میزان رضایت را افزایش داد. براساس نتایج سناریو اثرات متقاطع در نرم افزار میک-مک از میان 28 سناریو کلیدی شناسایی شده، 10 سناریو توانایی مالی شهروندان، عملکرد شهرداری، ضوابط و مقررات ویژه بافتهای فرسوده و تاریخی، میزان سواد و آگاهی عمومی، تراکم جمعیت، قیمت زمین، ضوابط طرح تفصیلی، تجانس فرهنگی محدوده با بافتهای مجاور، به صورت مستقیم و غیر مستقیم از میزان تاثیرگذاری بیشتری در رابطه مداخله تجربی در احیا برخوردار هستند. سناریو جنبش بنیادی برای احیای بافت تاریخی بیرجند در تطابق با شهر تاریخی پنسیکولا در اسپانیا مطلوبترین سناریو است و احیای بافت تاریخی بیرجند در تطابق با شهر تاریخی پنسیکولا در اسپانیا به بهترین شکل تنها با این سناریو دست یافتنی است.
مهدی محمدی سرین دیزج،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده
چکیده:
این مقاله در جهت همگرایی با تدابیر و فعالیت های مجامع جهانی در راستای ارتقای تاب آوری شهرها در برابر زلزله و توجه به فرایند گسترش فیزیکی- کالبدی آن ها، به تحلیل تاب آوری کالبدی شهر زنجان و طراحی سناریو در برابر مخاطره زلزله میپردازد. معیارهای بهکاررفته به ترتیب اولویت و اهمیت شامل: نوع سازه، کیفیت بنا، عمر بنا، تعداد طبقات، سطح اشغال بنا، ضریب محصوریت، تراکم ساختمانی، دانه بندی، فاصله از گسل، تعداد واحد در بنا، سازگاری کاربری، میزان شیب و نمای بنا که بعد از تحلیل سلسله مراتبی (AHP) براساس (رابطه شماره 1) در 3 سناریوی تاب آوری در برابر زلزله بکارگرفته شده اند. طبق نقشه های بدست آمده از سناریوها، میزان تاب آوری در قسمت های مرکزی و جنوبی شهر ضعیف و بسیار ضعیف بوده و هر چه قدر به سمت شمال، غرب و شرق حرکت می کنیم بر میزان تاب آوری کالبدی نواحی افزوده می گردد. با این برایند از تصاویر تاب آوری در نقشه های سناریو، هیچ ناحیه ای دامنه کاملا تاب آور را به نمایش نمی گذارد طوریکه در سناریوهای مرکالی 7 و 8 تاب آوری در دامنه فاقد تاب آوری و بسیار ضعیف قرار می گیرد. تحلیلها نشان میدهد طبق نقشههای موجود در هیچکدام از نواحی، ثبات در تابآوری وجود ندارد یعنی هیچ ناحیهای در ارزیابی همه معیارها، تاب آور نشان نمیدهد.
فرشید عزیزخانی، محمد رحیم عیوضی، مجید مختاریان پور، محمد رضا اسمعیلی گیوی،
دوره 21، شماره 63 - ( 10-1400 )
چکیده
مطالعات جغرافیدانان در مورد غذا به پنج مقیاس؛ جهانی و فراملی، منطقهای و ملی، شهری، روستایی و کشاورزی و مقیاس خانگی و فردی تقسیم گردیده است . مطالعه غذا در پی اکتشاف ارتباطات بین دنیاهای اجتماعی و فرهنگی انسان با دنیاهای طبیعی، اقلیم و بومشناسی است و جغرافیدانان به لحاظ تمرکز نظاممند بر عناصر فضایی زندگی انسان و تمایل به مفهومسازی ارتباط بین غذا و مکان متمایزند. امروزه موضوع غذا در کلانشهرها که جمعیت زیادی را در خود متمرکز کرده اند مورد توجه خاصی قرار گرفته است. کلانشهرها با مسایل و مشکلات عدیده جغرافیایی، مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی و غیره مواجهاند. رشد روز افزون شهرنشینی و به تبع آن افزایش جمعیت در کلانشهرهای دنیا نیاز روزمره آنها را به غذا و منابع تامین کننده آن افزایش داده است. از پیامدهای این پدیده تشدید مصرفگرایی است که آن را به یکی از مهمترین مسایل و چالشهایی کلانشهرها در آینده تبدیل نموده است. کلانشهر تهران نیز با مسایل مطروحه مواجه است. لذا این مقاله به مسئله آیندههای مصرف پایدار غذا در کلانشهر تهران پرداخته است. چهارچوب نظری این پژوهش نظریه «کردوکار» می باشد که از جدیدترین نظریات مطروحه در رابطه با رفتار مصرف کننده است. همچنین در این تحقیق از روش تحلیل ساختاری و سناریو با رویکرد «جی بی ان» استفاده شده است، یافته های پژوهش در تحلیل ساختاری نشان میدهد که دو متغییر فناوری و مسئولیتپذیری جامعه، متغییرهای تعیین کننده و آیندهساز هستند، بر اساس این دو متغییر چهار سناریوی؛ تغذیه هوشمند، مکدونالدسازی جامعه، جغرافیای غذا و همسفرگی خلق گردیدهاند. در میان این سناریوها، جغرافیای غذا به دلیل بی توجهی به توانهای محیطی، ظرفیت ها و پتانسل های طبیعی و جغرافیایی، ناپایدارترین وضعیت برای آینده تهران است و سناریو همسفرگی به دلالیل توجه به مولفه هایی نظیرِتوجه به توانهای جغرافیایی، مشارکت شهروندان در تولید غذا، تولید محلی غذایی درون شهر، بازیافت پسماند مواد غذایی و ... تطابق بیشتری با مصرف پایدار غذا در آینده کلانشهر تهران دارد.
حسین نظم فر، آمنه علی بخشی،
دوره 21، شماره 63 - ( 10-1400 )
چکیده
گردشگری یکی از ابزارهای مهم توسعه در جهان شناختهشده است. بسیاری از کشورهای جهان در سیاستها و برنامههای کشورشان، به گردشگری به عنوان ابزاری مؤثر برای ادامه روند توسعه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی توجه خاصی مبذول میکنند. پژوهش حاضر به منظور برنامهریزی گردشگری استان اردبیل بر پایه روش آیندهپژوهی انجام گرفته شده است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی، از نظر نوع توصیفی-تحلیلی و از حیث روش ترکیبی از روشهای اسنادی و پیمایشی و مبتنی بر رویکرد آیندهپژوهی میباشد. قلمرو پژوهش استان اردبیل و جامعه آماری 45 نفر از کارشناسان گردشگری، برنامهریزی شهری و منطقهای و دستگاههای اجرایی استان میباشد. جهت تجزیه تحلیل دادهها از روش دلفی، ماتریس اثرات متقاطع (نرمافزار سناریوویزارد) و نرمافزار سناریو ویزارد استفاده شده است. بر اساس یافته های حاصل از روش دلفی و پویش محیطی 88 عامل به عنوان عوامل موثر در توسعه گردشگری استان اردبیل شناخته شدند. در گام دوم با استفاده از روش میک مک، 14 پیشرانهای کلیدی از جمله طرح جامع گردشگری، رسانهها، سیاستهای تشویقی، سیاستهای کلان دولت، توزیع امکانات، تأسیسات زیربنایی، مراکز تفریحی، افزایش انگیزهبخش خصوصی به سرمایهگذاری در این منطقه، مستعد بودن منطقه برای سرمایهگذاری گردشگری، برنامهریزی، امکانات امنیتی، بودجه، وجود چشمههای آب گرم و معدنی، بهبود سیستمهای اطلاعرسانی، همچون سایت و وبلاگ به عنوان کلیدی در توسعه استان اردبیل مشخص شده اند. در گام سوم بر اساس عوامل و پیشران های کلیدی، آینده های باور کردنی با استفاده از روش سناریو ویزارد تبیین شدند که در نهایت سه سناریوی قوی، ضعیف و باورکردنی به دست آمده است در این رابطه سناریوهای باورکردنی به این دلیل که حد واسط بین سناریوهای قوی و ضعیف میباشند، مبنای تحلیل قرار گرفتهاند و با توجه به آن، 3 وضعیت با عنوان سناریوی طلایی، سناریوی باورکردنی و سناریوی فاجعه برای آینده گردشگری استان اردبیل متصور شده است.
برومند صلاحی، وحید صفریان زنگیر،
دوره 23، شماره 68 - ( 1-1402 )
چکیده
گرمایش جهانی و افزایش دما اثرات زیادی در بخشهای مختلف از جمله کشاورزی خواهد داشت. افزایش دمای زمین باعث افزایش شدت تبخیر میشود و به تبع آن مقدار نیاز محصولات کشاورزی به آب بالا میرود. در پژوهش حاضر برای پایش اثر گرمایش جهانی بر نوسانات بارش و نیز در تولید و کشت محصول گندم در دشت مغان، از مدل LARS-WG و خروجی مدل اقلیمی HADCM3 تحت سناریوی A1B و نیز دادههای اقلیمی (دمای حداقل، دمای حداکثر، بارش و ساعت آفتابی روزانه) ایستگاه گرمی در یک بازه زمانی 14 ساله (2017-2004) استفاده شد. با مقایسه میانگینهای ماهانه پارامترهای مذکور این نتیجه حاصل شد که در سطح اطمینان یک درصد تفاوت معنیداری بین دادههای شبیهسازی از مدل و دادههای مشاهداتی در دوره پایه وجود نداشته و میانگینهای پارامترهای اقلیمی دادههای حاصل از مدل و دادههای واقعی شبیه به هم بوده و همبستگی بالای بین آنها وجود دارد. در خاتمه با مقایسه میانگینهای ماهانه مشاهداتی و مدلسازی عناصر اقلیمی بارش، دمای حداقل، حداکثر و ساعت آفتابی با استفاده از پارامترهای آماری RMSE، MAE، NA و R2 نشان داده شد که مدل (LARS-WG5) استفاده شده دقت کافی را برای شبیهسازی دادههای روزانه در پارامترهای مذکور در دشت مغان، استان اردبیل دارا میباشد. نتایج این پژوهش نشان داد که کاهش متوسط عملکرد گندم آبی و نیز کاهش تولید آن در منطقه موردمطالعه میتواند ناشی از کاهش بارش و نیز افزایش دمای منطقه باشد که خود ناشی از گرمایش جهانی است.
هادی نقیبی، عادل شری زاده،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده
امروزه گردشگری به عنوان یکی از مؤلفههای کلیدی، نقش ویژهای در توسعه جوامع و کشورها ایفا میکند. در این میان، گردشگری شهری به عنوان یکی از بخشهای مهم صنعت گردشگری، جایگاه ویژهای در زمینه بهبود توسعه اقتصادی و فرهنگی شهرها یافته و به یکی از مهمترین صنایع ارزآور و درآمدزا تبدیل شده است، اما توسعه این صنعت در شهرها با چالشها و مشکلاتی رو به رو است؛ این امر نیازمند یک برنامهریزی نوین و یکپارچه برای استفاده از فرصتها و مواجهه با چالشهای پیش رو است. آیندهپژوهی میتواند در برنامهریزی برای توسعه گردشگری شهری و ترسیم آینده مطلوب گردشگری قدم بسیار مؤثری بردارد و با ارائه راهکارهای مناسب، از بروز چالشها و تحقق آینده نامطلوب جلوگیری کند. این پژوهش نیز در راستای این هدف گام برداشته است. در پژوهش حاضر با استفاده از تکنیک دلفی تعداد 36 عامل به عنوان عوامل اولیه تأثیرگذار بر روند آینده توسعه گردشگری شهری خوی شناسایی شدند، سپس روش تحلیل ساختاری با بهرهگیری از نرمافزار میک مک برای استخراج عوامل کلیدی به کار گرفته شد که در نتیجه، 12 عامل به عنوان عوامل کلیدی انتخاب شدند. در ادامه، برای هر کدام از عوامل کلیدی وضعیتهای محتمل تعریف شد، در مرحله بعد، برای سنجش تأثیرگذاری وقوع وضعیتهای هر یک از عوامل بر وقوع یا عدم وقوع وضعیتهای عوامل دیگر، ماتریسی به ابعاد 33×33 طراحی و در اختیار خبرگان قرار گرفت، در نهایت برای تدوین سناریوهای محتمل و شناسایی سناریوهای مطلوب، دادههای این ماتریس وارد نرمافزار سناریوویزارد شدند. نرمافزار سناریوویزارد نیز با انجام تحلیلهای مورد نیاز، 1406 سناریوی ضعیف، 4 سناریوی قوی و 13 سناریوی باورکردنی را گزارش داد. بررسی سناریوهای باورکردنی حاکی از سیطره نسبی وضعیتهای ایستا، بحرانی و نامطلوب بر وضعیتهای مطلوب و ایدئال است. به غیر از سناریوی اول که دارای ویژگیهای مطلوب و رو به پیشرفت است، بقیه سناریوها آینده مطلوبی را برای توسعه گردشگری خوی در ذهن متبادر نمیکنند.
جعفر درخشی، بهروز سبحانی، سعید جهانبخش اصل،
دوره 24، شماره 72 - ( 1-1403 )
چکیده
در این تحقیق پیشبینی مقادیر بارش و دما با کاربرد مدلهای گردش عمومی جو در دورههای 2005-1964 موردبررسی قرارگرفته است. دادههای اقلیمی شامل مقادیر روزانه مجموع بارش و دمای میانگین از سازمان هواشناسی کشور، تهیه گردیده است. با در نظر گرفتن سناریوهای تغییراقلیم RCP4.5, RCP2.6 و RCP8.5 برای دوره آینده 2100-2010 تحت مدل تغییراقلیم canESM2 تغییراقلیم حوضه اهرچای مورد ارزیابی قرار گرفت. به دلیل دقت پایین مدلهای گردش عمومی از مدل کوچکمقیاس سازی SDSM4.2 استفاده و تغییرات پارامترهای اقلیمی بارش و دمای میانگین برای دورههای زمانی آینده شبیهسازی گردید. در این پژوهش برای واسنجی مدل SDSM، از بین 26 پارامتر اقلیمی بزرگمقیاس (NCEP) بهطور متوسط 3 پارامتر بیشترین همبستگی را با میانگین دما و 5 پارامتر بیشترین همبستگی را با میانگین بارش در حوضه اهرچای دارند. نتایج حاصل از پیشبینی پارامترهای اقلیمی نشان داد شبیهسازی پارامترهای اقلیمی میانگین دما با دقت بالاتری نسبت به مقادیر میانگین بارش انجامگرفته است. علت این امر، نرمال نبودن و غیرشرطی بودن دادههای بارش میباشد. نتایج حاکی از آن است که میانگین دمای حوضه، در دوره 2099-2070 تحت سناریوی RCP8.5 نسبت به دوره مشاهداتی 2005-1964 با افزایش بیشتری نسبت به دوره های قبل روبروست و میزان بارش حوضه نیز طی دوره 2099-2070 و تحت سناریوی RCP 2.6 بیشترین افزایش را در کل دوره های مطالعاتی نشان میدهد.