24 نتیجه برای سنجش
طاهره کریمی، امیر کرم، پرویز ضیائیان فیروز آبادی، سید محمد توکلی صبور،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
چکیده
حوضه آبریز الموت رود در استان قزوین، همه ساله شاهد مخاطرات دامنه ای و زمین لغزش های متعددی است که زیان های قابل توجه اقتصادی و بعضاً جانی به همراه دارد. تشخیص مناطق ناپایدار دامنه ها از طریق ویژگی های بافت خاک به دلیل مشکلات تهیه نمونه های خاک در مناطق کوهستانی، کاری دشوار است. به همین دلیل در پژوهش حاضر با استفاده از داده های راداری سنتینل یک A، با تعیین میزان درصد رس و شن موجود درخاک نقشه ی بافت خاک در اعماق 10، 60، 100 و 200 سانتی متری با دو الگوریتم جنگل تصادفی(RF) و ماشین بردار پشتیبان(SVM) در منطقه الموت شرقی تولید شد که با نمونه های پروفیل خاک صحت سنجی گردیدند. نتایج حاکی از دقت بیشتر شاخص کاپا در مدل RF در سه عمق 10، 60 و 100 سانتی متری بود. سپس با استخراج نقشه ی رطوبت خاک از داده های سنتینل 2، همزمان با بررسی زاویه اصطکاک داخلی انواع خاک های منطقه، در مقایسه با میزان شیب دامنه ها، انحنای پروفیل و فرم دامنه های محدب و مقعر (واگرا و همگرا)، نواحی ناپایدار در زمینه ی حرکات دامنه ای در دو مدل RF و SVM مشخص شده و با داده های GPS، بازدیدهای میدانی و گوگل ارث، اعتبارسنجی گردیدند. یافته های پژوهش نشان می دهد، نقشه ناپایداری منتج از مدل RF، از میزان دقت بالاتری (93/0 AUC=)، نسبت به نقشه ناپایداری منتج از مدل SVM (90/0 AUC=) برخوردار است و در نواحی با شیب متوسط تا بالا و با بافت خاک لوم رسی ماسه ای و لوم ماسه ای ناپایداری بیشتری وجود دارد. این روش در تهیه نقشه بافت خاک، تعیین نواحی ناپایدار دامنه ها در مقابل حرکات توده ای و زمین لغزش، تعیین نواحی آسیب پذیر در مناطق کوهستانی و کاهش خسارات مالی و جانی مزایای زیادی دارد.
پرویز ضیائیان فیروزآبادی، سعید ساروئی،
دوره 2، شماره 2 - ( 10-1382 )
چکیده
در این مقاله ارزیابی توان فناوریهای سنجش از دور و GPS برای تهیه نقشه پوشش اراضی تالاب بینالمللی شادگان در زمانی که خشکسالی، تالاب را در معرض خطر نابودی قرار داده بود ارائه میگردد. در این تحقیق دادههای چندزمانی1 سال 2000 سنجنده ETM+ در محیط نرمافزار Geomatica 8.2 پردازش شدهاند. پس از بررسیهای کیفی بر روی دادهها، داده مربوط به ماه « می » برای تهیه نقشه پوشش اراضی انتخاب و تطبیق هندسی آن با نقشههای مبنا مناسب ارزیابی شد. همچنین باندهای طیفی 4،3 و 2 به کمک باند پانکروماتیک به لحاظ مکانی تقویت شده و به عنوان داده اصلی استفاده شدهاند. طبقهبندی نظارت نشده2 تصاویر، جهت آشنایی با پدیدههای زمینی و بازتاب طیفی آنها انجام گردیده است. اطلاعات زمینی در محل 32 قطعه نمونه زمینی تصادفی به کمک دستگاه GPS برداشت و برای انتخاب نمونههای تعلیمی3 و تهیه نقشه واقعیت زمینی4 استفاده شدهاند. پس از انتخاب نمونههای تعلیمی، تصاویر به کمک الگوریتم حداکثر درست نمایی5 طبقهبندی شده و 14 طبقه پوشش که 11 طبقه آن مربوط به جوامع گیاهی است، شناسایی و تفکیک گردید. دقت نقشه حاصل در مقایسه با نقشه واقعیت زمینی نمونهای به کمک معیارهای بیان دقت ارزیابی شده است .
محمدرضا مباشری، حسن خاوریان،
دوره 3، شماره 3 - ( 1-1383 )
چکیده
تعیین میزان تبخیر و تعرق در پهنههای وسیع و با فاصله زمانی مناسب، ابزاری کارا در امر مدیریت بهینه منابع آب، مدیریت کشاورزی در تعیین کشت بهینه برای مناطق مختلف و مطالعات اقلیم است . برآورد میزان تبخیر و تعرق (Evapo-Transpiration ET) با استفاده از لایسیمتر برای مناطق وسیع، بسیارپرهزینه و وقتگیر است. از طرف دیگر، تعیین نظری (ET) با استفاده از روشهائی همچون همبستگی ادی (Eddy Correlation) و نسبت باون (Bowen Ratio) خطاهائی اجتناب ناپذیر ناشی از به کارگیری پارامترهای هواشناسی را به همراه دارد. این محدودیتها باعث توسعه استفاده از دادههای سنجش از دور جهت برآورد میزان تبخیر و تعرق در نواحی وسیع و با قدرت تفکیک زمانی مطلوبی شده است . تاکنون در ایران مطالعه جامعی در رابطه با استفاده از سنجش از دور برای برآورد (ET) انجام نشده و یا حداقل کارهای احتمالی انجام شده، چاپ و منتشر نشده است. البته، درحد ارتباط تبخیر وتعرق با NDVI یا نظایر آن مطالعاتی صورت گرفته که اندازهگیریهای همزمان میدانی را برای تائید به همراه نداشته است . در این پژوهش سعی شده است که علاوه بر معرفی چندین روش جهت برآورد تبخیر و تعرق با استفاده از تصاویر ماهوارهای، مشکلات اصلی الگوریتمهای موجود برای استفاده در ایران را تبیین نموده و راهکارهای رفع و یا کاهش آنها را موردبحث و بررسی قرار دهیم .
علی اصغر آل شیخ، عباس علی محمدی، علی قربانعلی،
دوره 4، شماره 4 - ( 4-1384 )
چکیده
سواحل، مناطق ویژهای هستند که با سه محیط اتمسفر، هیدروسفر و لیتوسفر زمین در تماس بوده و از مهمترین پدیدههای خطی سطح زمین هستند که از طبیعتی پویا برخوردار میباشند. مدیریت بهینه سواحل، و حفاظت از محیط زیست در جهت توسعه پایدار نیازمند استخراج خطوط ساحلی و تغییرات آنها میباشد.این مقاله به ارزیابی علمی روشهای متداول تعیین تغییرات خطوط ساحلی با استفاده از تصاویر ماهوارهای میپردازد. در این مقاله روش جدیدی برای استخراج خطوط ساحلی ارائه و آزمایش شده است که معایب روشهای متداول را ندارد. آلگوریتم پیشنهادی از ترکیب دو روش آستانهگذاری بر روی هیستو گرام تصویر و نسبت بین باندها تشکیل شده است. مکان موردمطالعه این تحقیق دریاچه ارومیه میباشد. این دریاچه بیستمین دریاچه بزرگ دنیا و دومین دریاچه به لحاظ شوری است. پایش خطوط ساحلی دریاچه در فاصله زمانی سالهای 1989 تا 2001 و با استفاده از تصاویر سنجندههای TM و ETM+ صورت پذیرفت. با توجه به نتایج به دست آمده از این تحقیق، مساحت در یاچه 1040 کیلو متر مربع در بازه زمانی مورد نظرکاهش یافته است. در این تحقیق، ارتباط تغییرات سطحی دریاچه با اطلاعات ارتفاعی ماهواره TOPEX/POSIDON موردبررسی قرار گرفت و تغییر ارتفاع سطح آب دریاچه در فاصله زمانی موردنظر سه متر برآورد شد. به منظور ارزیابی دقت حاصل از روش پیشنهادی، نتایج با مشاهدات میدانی مطابقت داده شد. دقت خطوط ساحلی استخراج شده برابر 3/1 پیکسل (هر پیکسل معادل 30 متر) بر آورد شد.
سیمین تولایی، نرگس حاجی نوروزی،
دوره 5، شماره 6 - ( 4-1385 )
چکیده
شهرستان پاکدشت با مساحت حدود 604 کیلومتر مربع، در زمین های آبرفتی جنوب رشته کوه های البرز قرار گرفته است . از لحاظ کشاورزی از استعدادهای بالفعل و بالقوه فراوانی برخوردار است. واقع شدن این شهرستان در 20 کیلومتری کلان شهر تهران باعث گردیده است تا این شهرستان از مهاجرپذیرترین مناطق اطراف تهران گردد. این مهاجرت بی رویه و پیش بینی نشده باعث گسترش ناموزون نقاط شهری و برخی از روستاها و تخریب اراضی کشاورزی گردیده است. بدین ترتیب شناخت وضعیت طبیعی منطقه، تهیه نقشه کاربری و پوشش اراضی و تغییرات آن جهت برنامه ریزی و مدیریت بهتر، لازم و ضروری به نظر می رسد. در این تحقیق برای تهیه و تجزیه و تحلیل نقشه کاربری و پوشش اراضی، ابتدا نقشه های توپوگرافی و تصاویر ماهواره ای منطقه تهیه شد. پس از رقومی و موزایئک کردن نقشه توپوگرافی، نقشه های شیب، جهت شیب و ارتفاع منطقه به منظور شناخت وضعیت و توان طبیعی منطقه در محیط نرم افزار GIS تولید گردید. متعاقباً عملیات تصحیح و پردازش بر روی تصا ویر ماهواره ای در محیط نرم افزاری Geomatica انجام شد. سپس با استفاده از طبقه بندی نظارت شده و الگوریتم حد اکثر احتمال، نقشه طبقه بندی شده کاربری اراضی تولید شد. براساس یافته های این پژوهش نیمه شمالی منطقه اساساً برای فعالیت های انسانی خصوصاً کشاورزی مناسب نبوده و در نقطه مقابل نیمه جنوبی منطقه با توجه به توان های طبیعی عرصه تاخت و تاز فعالیت های انسانی و مهاجرت های بی رویه قرارگرفته است وبیش از همه مشمول مدیریت بهینه اراضی می باشد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که غالب ترین کاربری های منطقه متعلق به اراضی بایر (55/50 درصد) می باشد. در مراتب بعدی اراضی کشاورزی واراضی ساخته شده به ترتیب با 33/39 و22/9 درصد قرار دارند. طبق نتایج حاصله مساحت شهر پاکدشت از430 هکتار در سال 1379 به 734 هکتار در سال 1383 افزایش یافته که این افزایش نشان دهنده رشد فیزیکی شهر پاکدشت می باشد. بدین ترتیب 304 هکتار از اراضی باز و کشاورزی اطراف شهر به زیر ساخت وساز رفته است.
محمد شریفی کیا، منیره معتمدی نیا، سیاوش شایان،
دوره 10، شماره 10 - ( 3-1389 )
چکیده
تهیه نقشه مخاطرات زمینی موضوع نسبتا جدید است که به واسطه معرفی ابزارهای تحقیقاتی نوین مانند داده های جدید سنجش از دوری و مدل های تحلیلی نوین در سال های اخیر مورد توجه بسیاری از محققین در سطح جهانی قرار گرفته است. تحلیل فضایی مخاطرات زمین به واسطه برخورداری از نگاه خاص و ویژه به مساله پهنه بندی و معرفی نواحی مخاطرات آمیز ناشی از هم کارکردی و همزادی برخی مخاطرات طبیعی توانسته است تصویر روشن تر و دقیق تری از خطرزایی بستر و بالا خطرپذیری گروه های انسانی ساکن در آن را ارائه نماید. این پژوهش برآنست سه مخاطره ژئومورفولوژیکی(لرزه ای، لغزشی و سیل) را در محدوده شهر ماهنشان مورد بررسی قرار داده و نقشه مخاطرات زمینی آن را به منظور تحلیل خطر پذیری ناشی از توسعه فیزیکی شهر تهیه نماید. دراین پژوهش با استفاده از داده های سنجش از دوری و مشاهدات میدانی، هرکدام از مخاطرات زمینی (زمین لرزه، زمین لغزش و سیل) در قالب یک مدل تحلیلی، آنالیز و پهنه بندی گردید و سپس با هم نهادسازی نقشه های پهنه بندی هر کدام از مخاطرات، و بکارگیری الگوی نوین برای هم نهادسازی، نقشه نهایی پهنه بندی مخاطرات زمین برای محدوده مورد مطالعه تهیه گردیده است. سپس اقدام به تهیه نقشه توسعه فیزیکی شهر مستخرج از تصاویر چند زمانه سنجش از دوری در طی بیش از نیم قرن گردید، تحلیل فضایی و روی هم گذاری نقشه مخاطرات زمینی و نقشه روند و الگوی توسعه فیزیکی شهر ماهنشان نشان داد؛ بخش عمده بستر فیزیکی شهر ماهنشان در معرض خطر ناشی از مخاطرات قرار دارد. بطوریکه 81/51% مساحت این شهر در منطقه خطر زیاد واقع شده است. همچنین یافته ها موید تغییر در توجه و اهمیت به مقوله مخاطرات در الگوی توسعه فیزیکی شهر است. بطوریکه با افزایش فیزیکی بستر شهر؛ مساله توجه به مخاطرات بستر تعدیل شده و اراضی با درجه خطرپذیری افزون تر مورد توجه برای ساخت و ساز و حتی در مواردی ساخت تاسیسات دولتی و ملی قرارگرفته است.
جمال محمدی، اصغر عبدلی، محمد فتحی بیرانوند،
دوره 12، شماره 25 - ( 5-1391 )
چکیده
برای سنجش و سطح بندی توسعهیافتگی مناطق، شاخص های بسیاری وجود دارد. هر یک از این شاخصها دارای ارزش و اهمیت خاصی می باشند که با توجه به نوع هدف و روش مطالعه مورد استفاده قرار میگیرند. پژوهش حاضر با استفاده از 61 شاخص مربوط به بخش های مسکن، کشاورزی و صنعت به دنبال سنجش سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان لرستان و تعیین سطوح برخورداری آنها می باشد. روش تحقیق بصورت توصیفی – تحلیلی بوده و داده های تحقیق به روش کتابخانه ای جمع آوری شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی و تاکسونومی عددی استفاده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که نابرابری بین شهرستانهای استان طی دوره زمانی مورد بررسی در بخش مسکن و خدمات رفاهی- زیربنایی افزایش و در بخش کشاورزی و صنعت کاهش یافته است. همچنین باید بیشترین توجه را به شهرستان های محروم دلفان، الیگودرز و پلدختر داشت.
محمدرضا مباشری، سمیرا رنجبر،
دوره 17، شماره 44 - ( 1-1396 )
چکیده
هدف این پژوهش تشخیص مزارع آلوده به بیماری زنگ گندم میباشد. برای این منظور از دادههای سنجندهETM+ ماهواره لندست 7 در سال زراعی 92-93 و دادههای آزمایشگاهی مربوط به طیف بازتابندگی برگ و درجه سلامت برگ در مراحل مختلف بیماری استفاده شده است. مقادیر بازتابندگی برگ در محدوده طیفی قرمز و مادونقرمز نزدیک را از طیف اسپکترورادیومتر استخراج نموده و با استفاده از تابع پاسخ طیفی لندست 7 دادهها برای باندهای این سنجنده شبیهسازی گردید. سپس با استفاده از شاخص DVI و دادههای مربوط به کسر سلامت برگ شاخصی به نام شاخص سلامت گندم ایجاد گردید. در این رابطه مقدار همبستگی این شاخص با کسر سلامت برگ 82/0 به دست آمد. در ارزیابی شاخص WHI مقدار RMSE برابر 089/0 به دست آمد. نتایج این تحقیق نشان داد که این شاخص در مراحل سبزینگی گیاه عملکرد خوبی از خود نشان میدهد و میتواند مناطق سالم، بیمار و مشکوک به بیماری را تشخیص دهد. ازآنجاکه شاخص بهدستآمده یک شاخص طیفی است و به رنگ برگ حساس میباشد هرچه تصاویر به زمان برداشت محصول نزدیکتر شوند این شاخص ضعیفتر عمل میکند. منطقه مورد آزمون در این تحقیق در شهرستان سعادت شهر استان فارس واقع است.
فرزاد کریمی، مصطفی احمدوند، علی حیدری،
دوره 18، شماره 51 - ( 4-1397 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسه تجربی روشهای سطحبندی و سنجش درجه توسعهی یافتگی سرزمین بود. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر تجزیه و تحلیل عددی دادهها، تحقیقی کمّی است که به شیوه پیمایش صورت پذیرفت. جامعهی آماری پژوهش، روستاهای 20 خانوار و بالاتر بخش مرکزی شهرستان بویراحمد (89 روستا) بود که با استفاده از جدول برآورد حجم نمونه لین، 566 سرپرست خانوار روستایی در این روستاها مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمعآوری دادهها، افزون بر اَسناد، پرسشنامه محقق ساخته به کار رفت که برای تعیین اعتبار بخشهای مختلف آن از روش اعتبار محتوا و به منظور تعیین پایایی آن از همسانی درونی به روش آلفای کرونباخ استفاده شد. ضریب آلفای کرونباخ (561/0- 955/0) از بهینهگی پرسشنامه حکایت داشت. دادهپردازی پژوهش با استفاده از نرمافزارهای MATLAB 7.10، Excel 2010، Export Choice و SPSS 20 انجام گرفت. همچنین با نگرشی جامع به توسعهی روستایی، 51 شاخص انتخاب و برای عملیاتیکردن آنها از تئوری مجموعههای فازی بهرهگرفته شد. فزون بر این، به منظور تعیین درجهی اهمیت هریک از شاخصهای منتخب در سنجش توسعهیافتگی، روش تحلیل سلسله مراتبی به کار رفت. به منظور مقایسه روشهای سطحبندی و سنجش درجه توسعهیافتگی، مهمترین مدلهای تصمیمگیریهای چند شاخصهای از جمله موریس، تاکسونومی، مجموع ساده وزین، تاپسیس، و وایکور که بیشترین استفاده را در مطالعات پیشین داشتهاند، انتخاب و مورد بررسی قرارگرفتند. نتایج مقایسهای نشان داد روشهای مورد بررسی، رتبه و درجهی توسعهیافتگی یکسانی را ارائه نمیدهند. در این میان روش وایکور گزینهای مطلوبتر برای سنجش درجهی توسعهیافتگی شناخته شد. این روش در نحوهی استاندارد کردن از روش فازی بهره میگیرد که فزون بر استاندارد کردن، قابلیت تعیین وضعیت شاخص مورد نظر از حد مطلوب نیز میسر میگردد. این نوع استاندارد کردن، این قابلیت را به روش وایکور داده است که در صورت ثابت ماندن ایدهآلها، درجهی توسعهیافتگی روستاها مستقل از یکدیگر باشد.
سلیمان پیروز زاده، محمود خسروی، صمد فتوحی،
دوره 19، شماره 52 - ( 1-1398 )
چکیده
در دنیای امروزه از فناوری سنجشازدور و سامانه اطلاعات جغرافیایی جهت برنامهریزی و مدیریت کارآمد منابع طبیعی، کشاورزی، محیطزیست و مدیریت شهری استفاده فراوان میشود. مدلهای پیشبینی کاربری و پوشش اراضی برای برنامهریزی استفاده پایدار از زمین در کشوری مثل ایران که بهرهبرداری از زمین با سرعت در حال تغییر است، یک نیاز ضروری است؛ که برای آشکارسازی تغییرات و همچنین پیشبینی تغییرات پوشش اراضی دید کلی برای مدیریت بهتر منابع طبیعی و حفاظت اراضی حاشیه سواحل و اتخاذ تدابیر سیاستهای درازمدت بسیار مؤثر است. این مطالعه باهدف مدلسازی تغییرات و پیشبینی کاربری اراضی برای سال 2035 که با استفاده از مدل سلولهای خودکار مارکوف و تصاویر ماهواره لندست در منطقه غرب زرآباد، استان سیستان و بلوچستان(سواحل مکران) انجامشده است. در این تحقیق، برای پیشبینی از قابلیت نرمافزارهای سنجشازدور، مدل سلولهای خودکار مارکوف و تصاویر ماهوارهای لندست 7 و 8 (سنجنده (ETM+ مربوط به سالهای 1991،2001 و 2014 میلادی استفادهشده است. خروجی های شبیهسازی بهصورت آماری با یک روش ترکیبی جدید که بر پایه روشهای تحلیل چندگانه است، ارزیابی گردید و نتایج مدل پیشبینی نشان داد که مساحت تپه های ماسهای در سال 2035 به 45/592 کیلومترمربع میرسد و این میزان افزایش مساحت تپه های ماسهای در شرایطی رخ میدهد که مدیریت صحیح و کارآمد در جهت تثبیت ماسه های روان صورت نگیرد. این میزان افزایش حاصل از تغییر یافتن 162 کیلومترمربع از مساحت زمینهای بایر (27 درصد) ، 12 کیلومترمربع از پوشش گیاهی (2 درصد) و 23 کیلومترمربع از رسوبات رودخانهای (4/3 درصد) خواهد بود. این افزایش باعث میشود که 6 روستا منطقه موردمطالعه (کرتی، گنجک، سهرکی، پیوشک، ونک و کلیرک) بهشدت با در معرض حرکت و جابجایی قرار گرفتن ماسههای روان آسیب ببینند.
پرویز ضیائیان فیروز آبادی، ایوب بدراق نژاد، رضا سارلی، محبوب بابایی،
دوره 20، شماره 57 - ( 4-1399 )
چکیده
پخش سیلاب یکی از راهکارهای مدیریت منابع آب در مناطق خشک و نیمهخشک است. همچنین در کاهش خسارات ناشی از سیل، افزایش حجم سفره آب زیر زمینی، احیاء مراتع و بیابان زدایی موثر است. پخش سیلاب بر آبخوان یک روش ساده برای استحصال سیلابهای حامل از رسوبات است.که در بیشتر نقاط کشور از دسترس خارج میشوند. درحالیکه به نظر میرسد سیلابها دارای مواد غنی بوده و میتوانند در حاصلخیزی مخروطافکنه و دشتهای سیلابی متشکل از رسوبات دانهدرشت مؤثر واقع شده و بهرهبرداری اقتصادی از آنها را امکانپذیر سازد. بدین منظور استفاده از اطلاعات ماهوارهای و تکنیک GIS سرعت و دقت دستیابی به این مناطق را زیادتر میکند. ازاینرو شناسایی مناطق سیلخیز و بخش سیلاب در اراضی مستعد پاییندست حوضه بیرجند باعث کمک به تغذیه محیط حوضه آبخیز میشود. هدف پژوهش حاضر شناسایی مناطق مستعد پخش سیلاب از منظر سازندهای زمینشناسی است. تمامی فرایندها و تجزیه و تحلیل دادهها در محیط GIS به کمک سه روش saw AHP و منطق بولین برای وزندار کردن و تلفیق لایههایی همچون(شیب،فرسایش،کاربری اراضی،شبکه آبراهه،خاک،پراکنش گسل،واحد زمین شناسی،سطح آبهای زیرزمینی،تصاویر ماهوارهای) استفاده گردید. و مناطق پر مخاطره آن مشخص شد. با توجه به نقشه نهایی بدست آمده 2765 هکتار از مساحت تعیین شده در حوضه آبخیز بیرجند در اولویت اول(مناسب برای پخش سیلاب) و19452 هکتار در اولویت دوم(نامناسب برای پخش سیلاب) قرار گرفت. بهترین روشی که توانست، ارزیابی و نتیجهگیری بهتری را در این مورد ارائه دهد، روش منطق بولین در مکانیابی بخش سیلاب بود.
مهدی اسدی، خلیل ولیزاده کامران، محمد باعقیده، حامد ادب،
دوره 20، شماره 59 - ( 10-1399 )
چکیده
در این پژوهش با استفاده از تصاویر سنجنده لندست مربوط به تاریخ 10/08/2015 و روشهای سبال و متریک مقادیر سپیدایی سطحی برای کاربریهای اراضی مختلف در نیمه شمالی استان اردبیل برآورد گردید. همچنین برای انجام محاسبات از نرمافزارهای ENVI4.8 و ArcGIS10.3 و برای تعیین نوع کاربری سطوح مختلف از روش طبقهبندی الگوریتم حداکثر احتمال با ضریب کاپای 14/86 درصد و دقت کلی 63/92 درصد استفاده شد. نتایج بیانگر آن بود که سطوح آبی با مقدار میانگین 093/0 و 141/0 به ترتیب در روشهای سبال و متریک دارای کمترین میزان سپیدایی است. همچنین بر اساس خروجی حاصل از روشهای سبال و متریک میزان سپیدایی شهرها به ترتیب حدود 313/0 و 278/0 هست که این مقادیر بیشترین میزان سپیدایی در بین سطوح کاربری موردبررسی است. در این بررسی میزان سپیدایی مراتع بین 183/0 تا 266/0 در روش سبال و بین 237/0 تا 265/0 در روش متریک تعیین گردید. در ادامه میزان سپیدایی اراضی کشاورزی (240/0 بر اساس روش سبال و 247/0 بر اساس روش متریک) و جنگل (141/0 بر اساس روش سبال و 225/0 بر اساس روش متریک) نیز موردبررسی قرار گرفت. درنهایت با توجه به نتایج بهدستآمده از مقادیر سپیدایی بر اساس روشهای سبال و متریک میتوان چنین نتیجهگیری کرد که با توجه به اختلاف انرژی دریافتی خالص در سطوح مختلف میتوان میزان سپیدایی سطوح را برآورد نمود که در تخمین میزان تبخیر و تعرق با استفاده از روشهای سنجشازدور بسیار کارآمد است.
سید محمد حسینی، فخری سادات فاطمی نیا،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده
در این پژوهش به منظور بررسی و پایش وضعیت شاخص سطح برگ در استان همدان از دادههای ماهوارهی مودیس در یک بازهی زمانی 15 ساله بهره گرفته شد. دادههای شاخص سطح برگ پس از استخراج از تارنمای مودیس، با کدنویسی در نرمافزار متلب مورد واکاوی قرار گرفتند و سپس نقشههای آن استخراج شدند. در نهایت، سری زمانی سالانهی شاخص سطح برگ به دست آمد و ارتباط آن با میزان بارشها و میانگین دما در طی این سالها بررسی گردید. به منظور بررسی بهتر نقشهها، یاختههای بالاتر از یک که نشاندهندهی وضعیت بهتر و تراکم بیشتر سطح برگ هستند، مورد بررسی قرار گرفتند. در این میان، سالهای 1381، 1387، 1390 به ترتیب با(01/0 ، 03/0 و 03/0 درصد) پایینترین یاختههای بالاتر از 1 و سال 1395 با 24/0 و سالهای 1393، 1388 و 1389 با 07/0 یاختهی بالاتر از 1، بالاترین تعداد یاخته را به خود اختصاص دادهاند. وجه مشترک تمامی سالها از نظر یاختههای بالاتر از یک نشان میدهد که باغات جنوب همدان در جنوب دره مرادبیک، کشتزارهای غرب نهاوند، باغات جنوبشرق ملایر، منطقه حفاظت شده لشگردر در جنوبشرق ملایر در تمام سالها مشترک بودهاند. تنها تفاوتی که در سالهای مختلف مشاهده میشود تعداد یاختههاست. در نهایت سری زمانی دادهها نشان داد که سال 1389 دارای بالاترین و سال 1381 و 1387 دارای پایینترین میزان سری زمانی سطح برگ هستند.
هوشنگ سیفی،
دوره 21، شماره 63 - ( 10-1400 )
چکیده
مطالعه و اندازه گیری سطوح برف به عنوان یکی از منابع مهم تأمین آب، بسیار حائز اهمیت است. با توجه به شرایط سخت فیزیکی محیط های کوهستانی، امکان اندازه گیری برف وجود ندارد. استفاده از سنجش ازدور با توجه به هزینه کم، بهروز بودن و پوشش وسیع می تواند در شناسایی مناطق برفگیر روش مناسبی باشد. هدف اصلی این پژوهش تخمین سطح پوشش برف کوهستان سبلان با استفاده از تصاویر ماهوارهای سنجندههای OLI و TIRS و به وسیله روش طبقه بندی شیءگرا می باشد. طبقه بندی تصاویر رقومی ماهواره ای یکی از مهمترین روش ها برای استخراج اطلاعات کاربردی محسوب میشود که در حال حاضر با دو روش پردازش پیکسل پایه و شیءگرا انجام می گیرد. روش پیکسل پایه که مبتنی بر طبقه بندی ارزشهای عددی تصاویر است، و روش جدید شیءگرا که علاوه بر ارزش های عددی، اطلاعات مربوط به محتوا، بافت و زمینه را نیز در فرآیند طبقه بندی تصاویر بهکار میگیرد. لذا در تحقیق حاضر بنا به دقت بالای طبقهبندی شیءگرا، برای استخراج سطح پوشش برفی از روشهای شیءگرا استفاده شد. در این پژوهش، به دلیل استفاده از داده های با قدرت تفکیک مکانی بالا (30 متر) و روش نوین طبقه بندی تصاویر، سطح برف به وسیله شاخص نرمالشده تفاوت برفی (NDSI)، شاخص نرمالشده تفاوت پوشش گیاهی (NDVI)، دمای سطح زمین (LST) و ضریب روشنایی (Brightness) با دقت کلی 91 درصد، به میزان 62/2142 کیلومترمربع برای محدوده کوهستانی سبلان استخراج گردید که از نتایج آن می توان به عنوان جایگزین ایستگاه های برف سنجی استفاده کرد.
nk href="moz-extension://e82f9c05-bf9c-4e25-87b0-684d37ab5915/skin/s3gt_tooltip_mini.css" rel="stylesheet" type="text/css" >
بهروز سبحانی، فاطمه نصیری،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده
شناخت و تعیین نواحی مستعد اکولوژیکی برای بسترسازی مناسب در برنامه ریزی منطقه ای و به ویژه بخش کشاورزی امری حیاتی و مهم است. اقلیم و توپوگرافی از مهمترین مولفه های محیطی هستند که استعداد و قابلیت تولید محصول زراعی در یک منطقه به آنها وابسته است. لذا مطالعه ی عناصر و عوامل اقلیمی مؤثر بر کشاورزی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این تحقیق به منظور تعیین نواحی جغرافیایی همگن اکولوژی کشاورزی، تصاویر ماهواره ای و سامانه های اطلاعات جغرافیایی که تامین کننده افق و ابعاد جدیدی برای پایش موثر و مدیریت منابع اراضی می باشد به کار گرفته شد. و سعی می شود با تلفیق روشها و ابزارهای جدید توسعه کاربری پهنه بندی اکولوژی کشت کلزا را در منطقه دشت اردبیل نشان داد. به همین منظور برای شناخت مناطق مستعد منطقه مورد مطالعه از آمار داده های اقلیمی سطح استان از قبیل: درجه حرارت، بارش، رطوبت نسبی، و داده های قابلیت محیطی از قبیل: شیب، ارتفاع و کاربری اراضی استفاده شده است. به منظور اولویت بندی و ارزیابی معیارها در ارتباط با کشت کلزا از روش تحلیل تصمیم گیری چند معیاره مبتنی بر فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) استفاده شده است. سپس با وزن دهی به لایه های تهیه شده براساس معیارها ، تلفیق و همپوشانی لایه ها در محیط GIS صورت گرفته و لایه نهایی ارزیابی تناسب اراضی برای کشت کلزا تهیه شد. براساس تحلیل یافته ها، اراضی منطقه ی مورد مطالعه برای کشت کلزا 33/38 درصد اراضی بدون محدودیت، 02/10 درصد اراضی با محدودیت کم، 96/33 درصد اراضی با محدودیت متوسط، 71/17 درصد اراضی با محدودیت زیاد می باشد.
ریحانه صالح ابادی، محمدرضا حافظ نیا، سید هادی زرقانی، سیروس احمدی،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده
قدرت ملی حاصل جمع جبری عوامل مثبت و منفی فراوانی است که از سرچشمهها و منابع متعددی تشکیل شده است. یکی از منابع مهم قدرت ملی در جهان امروز که در دوره بعد از جنگ سرد اهمیت بسزایی یافت قدرت اقتصادی میباشد؛ که خود بستر ساز امور روبنایی دیگر مانند قدرت سیاسی، نظامی و ... محسوب میگردد. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای و پژوهش میدانی به دنبال پاسخگویی به این سوال است که مهمترین متغیرهای و شاخصهای شکل دهنده به قدرت اقتصادی کشورها کدامها هستند؟ یافتههای تحقیق با بررسی اسناد کتابخانهای نشان میدهد که چهار مولفه اصلی قدرت اقتصادی شامل امور زیربنایی، مبادله تولید، سطح تولید و منابع مالی میتوانند بر قدرت اقتصادی تاثیرگذار باشند. در این بین 61متغیر مرتبط با مولفههای چهارگانه نیز شناسایی شد. سپس با استفاده از پرسشنامه طیف لیکرت جهت اندازه گیری میزان اهمیت هر یکی از این متغیرها در اختیار صاحب نظران داخلی قرار گرفت. بر این اساس زیرساختهای اقتصادی، صادرات تکنولوژی سطح بالا، واردات مواد غذایی و ذخایر ارزی بینالمللی دارای بیشترین درجه اهمیت بودند. و از سویی دیگر متغیرهایی ازجمله سهم فقیرنشینان در مصرف درآمد ملی، رقابت اقتصادی، مالکیت خارجی و هزینههای تجاری جرائم خشونت آمیز دارای کمترین درجه اهمیت بودند. در نهایت میتوان بیان نمود کشورها برای رسیدن به اهداف و منافع ملی خود ناگزیر هستند به عوامل و متغیرهای قدرت آفرین در بعد اقتصادی توجه داشته باشند.
نگار قاسمی، مرضیه علی خواه اصل، محمد رضوانی،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده
مطالعه میزان تغییرات و تخریب منابع میتواند در برنامهریزی و استفاده بهینه از منابع و کنترل و مهار تغییرات غیراصولی در آینده گام مهمی باشد و ازآنجا که این تغییرات در سطوح وسیع و گسترده اتفاق میافتد، بنابراین تکنولوژی سنجشازدور ابزاری ضروری و ارزشمند جهت پایش تغییرات میباشد. هدف از تحقیق حاضر، پایش پوشش اراضی شهرستان پیشوا با تکنیک سنجشازدور میباشد. بدین منظور ابتدا تصاویر ماهواره لندست مربوط به سالهای 1986، 2002 و 2018 تهیه و پس از تصحیح رادیو متریک و بررسی صحت هندسی، طبقهبندی تصاویر به روش حداکثر احتمال انجام پذیرفت و دقت طبقهبندی نیز با شاخص کاپا و صحت کلی بررسی شد. نتایج نشان داد که در طی سی و دو سال گذشته سطح اراضی بایر و زراعت آبی در منطقه کاهش و سطح کاربری های گلخانه و انسانساخت افزایش یافته است. بررسی دقت طبقهبندی تصاویر نشان داد که تصاویر مربوط به سالهای 2018، 2002 و 1986 مربوط به سنجنده های OLI، ETM و TM به ترتیب با ضریب کاپا 96/0، 80/0 و 76/0و همچنین صحت کلی 56/97، 54/86 و 86 درصد از بیشترین دقت طبقهبندی برخوردار است. بر اساس نتایج در دوره اول (1986-2002) ، 6/27 درصد از منطقه، در دوره دوم (2002-2018) 6/29 درصد از منطقه و در بازه (1986-2018) 8/31 درصد از منطقه دچار تغییرات کاربری اراضی شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد روند تغییرات در منطقه ناشی از شرایط اقلیمی از قبیل کاهش بارندگی، وقوع خشکسالی و شرایط اجتماعی نظیر افزایش جمعیت و نیاز غذایی و شرایط اقتصادی نظیر سود بیشتر با افزایش راندمان تولید است.
محسن پورخسروانی، علی مهرابی، بهناز شیخ شریعتی،
دوره 23، شماره 68 - ( 1-1402 )
چکیده
انرژی خورشید به دلیل اینکه از پاکترین، ارزانترین و قابل دسترس ترین انرژیهای جهان است مورد توجه است. اما میزان انرژی تابشی خورشید در مناطق مختلف متغیر است. بنابراین شناخت مکان های مناسب برای بکارگیری انرژی خورشیدی الزامیست. بر همین اساس هدف این پژوهش پایش مکانی دمای سطح زمین و انرژی تابشی خورشید با استفاده از تکنیکهای سنجش از دور و زمین آمار در دشت لوت میباشد. نتایج نشان میدهد که، دمای سطح زمین در دشت لوت بین 29 تا 79 درجه سانتیگراد در نوسان است. بر این اساس دمای سطح زمین به سمت شرق و شمال شرق منطقه افزایش پیدا میکند. همچنین نتایج حاکی از آنست که مقدار انرژی تابشی رسیده به سطح دشت لوت بین 77/232 تا 61/237 وات بر مترمربع در بخشهای مختلف دشت لوت متغیر است. به طوریکه حداکثر انرژی رسیده به سطح در دشت لوت مربوط به جنوب این دشت میباشد و هرچه به سمت شمال حرکت کنیم از مقدار انرژی رسیده به سطح کاسته میشود.
امیر صفاری، دکتر عزت اله قنواتی، حمید علیپور دزفولی اصل،
دوره 23، شماره 68 - ( 1-1402 )
چکیده
مطالعه تغییرات مورفولوژی رودخانه ها و شناسایی علل این تغییرات، به طور گستردهای در تعیین روند تکاملی رودخانه ها و برنامه ریزی در حفظ سیستم رودخانهای، مفید و کاربردی است. رودخانه کارون، بازه بین بندقیر تا خرمشهر، با برخورداری از جریان دائمی و بزرگ در کشور، نقش مهمی در چرخه آبی کشور دارد. با توجه به تغییرات مورفولوژیکی این رودخانه که منجر به اختلال در روند عملکرد طبیعی رودخانه شده است، نیازمند به بررسی تغییرات مورفولوژی و یافتن علل آن میباشد. در این تحقیق با هدف بررسی این تغییرات با تصاویر ماهوارهای، تصایر لندست برای سالهای 1990، 2005 و 2018 تهیه و پس از پردازشهای مورد نیاز، تغییرات مورفولوژی استخراج گردید. نتایج نشان میدهد که از 36 مقطع مورد بررسی، در 29 مقطع عرض رودخانه کم شده است به طوری که در اطراف اهواز 450 متر عرض رودخانه باریک شده است. جهت بررسی علل تغییرات، از پارامترهای موثر در تغییرات مانند بارش، دبی، ضریب روانآب، طولآبراهه، ضریب نفوذپذیری، لندفرم، لیتولوژی، تغییراتکاربری، اراضی بایر، درصد شیب، تراکم زهکشی و تراکم پوششگیاهی، زمینشناسی و پهنههای سیلگیر استفاده گردید. پارامتر پهنههای سیلگیر با استفاده از مدل ANP_Fuzzy و پارامترهای اراضیبایر وتغییراتکاربری با استفاده از مدل SVM استخراج گردید. از بین عوامل موثر در این تغییرات که با استفاده از مدلهای رگرسیون لجستیک و تحلیل عاملی مرود بررسی قرار گرفت، تغییراتکاربری، تراکم پوشش گیاهی و رسوب بوده است. این تغییرات منجر به از بین رفتن زیستگاه های طبیعی حاشیه رودخانه، توان خود پالایی آب، سیلابهای ناگهانی، تهدید و خسارت به سازه های انسانی، کشاورزی و ... گردیده
سحر مهرران، علی اکبر تقیلو، خدیجه جوان،
دوره 23، شماره 70 - ( 7-1402 )
چکیده
رشد جمعیت، افزایش سطح رفاه، گسترش تکنولوژی و استفاده غیر اصولی از زمین در دهههای اخیر تغییرات زیادی را بر اراضی تحمیل کرده است. بخش نازلو در شهرستان ارومیه به دلیل داشتن شرایط طبیعی مناسب، قرار گرفتن در مسیرها و محورهای توسعه ارومیه- سرو و ارومیه- بازرگان، استقرار شهرکهای صنعتی متعدد و غیره در معرض تغییرات زیاد اراضی قرار گرفته است. لذا برنامه ریزی برای مدیریت این تغییرات مستلزم مطالعه تغییرات کاربری اراضی است. تحقیق حاضر با هدف آشکار سازی تغییرات کاربری اراضی بخش نازلو، واقع در شهرستان ارومیه با استفاده از تصاویر سنجندههای TMو OLIماهواره لندست به روش طبقه بندی شیگرا انجام شد. به منظور بررسی شدت و روند تغییرات کاربری از دو روش آشکارسازی تغییرات و شاخص شدت تغییرات در پایش تغییرات کاربری اراضی استفاده شد. این تحقیق از نظر روش توصیفی و تحلیلی بوده و جمعآوری اطلاعات نیز با روش اسنادی انجام شده است. ﺑﺮرﺳﯽ ﻧﻘﺸﻪ ﺗﻐﯿﯿﺮات ﻧﺸﺎن داد در ﻃﻮل دوره مورد مطالعه (2018-2005) از کل مساحت 77498.37 هکتاری کل منطقه مورد مطالعه حدود 25981.56 هکتار (33.52 درصد) تغییر کاربری داشته است. بیشترین سطح تغییرات در سال 2005 مربوط به سطح باغی بوده که روند تغییرات آن در سال 2018 کاهشی میباشد. در مقابل تغییرات در کاربری های مراتع و دیم به ترتیب دارای روند افزایشی هستند.