جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای شهرداری تهران

محمد اکبرپورسراسکانرود، مهدی قرخلو، محبوبه نوروزی،
دوره 9، شماره 9 - ( 7-1388 )
چکیده

منطقه 9 تهران ، با جمعیت 195000 نفر، منطقه ای حاشیه ای است که در منتهی الیه غرب تهران قرار دارد. این منطقه، 7/2% از کل مساحت تهران را تشکیل می دهد. موضوع فضای سبز در منطقه 9 تهران، بسیار پراهمیت است ، مساحت موجود کاربری فضای سبز در منطقه ، 717465 متر مربع است ودر نتیجه سرانه موجود فضای سبز در منطقه9، 67/3 متر مربع است که در مقایسه با شاخص تعیین شده از سوی محیط زیست سازمان ملل متحد (20 تا25 مترمربع برای هرنفر ) فاصله بسیار زیادی رادارد ، مساحت فضای سبز عمومی منطقه با در نظر گرفتن جمعیت 195000 نفری باید رقمی معادل 2925000 مترمربع باشد که با رقم فعلی مساحت فضای سبز عمومی منطقه 9، 2207535 متر مربع اختلاف دارد که این نشان دهنده کمبود فضای سبز در منطقه 9 است. با توجه به محاسبه کمبود فضای سبز منطقه 9 فضای سبز موجود در منطقه، فقط برای 59788 نفر کافی است و به این تعداد سرانه 12 مترمربعی اختصاص می یابد و این یعنی 135211 نفر در منطقه 9( یعنی تقریبا 69.3ً درصد)، فاقد فضای سبز عمومی در منطقه هستند.پس از مطالعه وسعت، شعاع عملکرد و حد مطلوبیت پارک های شهری منطقه 9مشخص گردید که کمبود فضای سبز در زمینه پارک های شهری منطقه بیشتر می باشد. بنابراین برای جبران این کمبود در رابطه با ضرورتهای محیطی و نیازهای تفریحی ساکنین منطقه ، معیارهایی برای مشخص نمودن زمین های مناسب برای ایجاد پارک شهری تعیین گردید . در این راستا، با استفاده از نرم افزار GIS از معیارهای نزدیکی به مراکز ثقل جمعیتی، مراکز آموزشی، مراکز فرهنگی و نزدیکی به راه های اصلی و دوری از فرودگاه مهرآباد استفاده شد. همچنین با در نظر گرفتن تغییر کاربری اماکن نظامی و صنعتی در آینده، این مناطق نیز به منظور تعیین مکان های مناسب برای احداث پارک شهری در نظر گرفته شد. وجود کاربری های ناسازگار شهری در منطقه 9 ، نکته بسیار مهمی است که به آن توجه شده است. وجود فرودگاه مهرآباد و مراکز نظامی و صنعتی زیاد در منطقه، باعث شده است تا پیداکردن مکان بهینه برای احداث پارک شهری، مشکل تر شود. بنابراین منطقه9 تهران با محدودیت احداث پارک شهری روبرو می باشد.
علی موحد، علی شماعی، مهناز بهمنی،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده

اوقات فراغت جزء جدایی ناپذیر زندگی روزمره در دنیای امروز است. امروزه اوقات فراغت عرصه اجتماعی نوینی است که  شناخت عوامل و بررسی میزان نقش و تأثیر آن بر اوقات فراغت فعال  و غیر فعال نقش به سزایی درمدیریت شهری دارد. از این رو در تحقیق حاضر با استفاده از روش اکتشافی در پی شناخت عوامل مؤثر بر اوقات فراغت در منطقه 22 شهر تهران است. این تحقیق از نوع کاربردی و به لحاظ زمانی مقطعی است. روش گرداوری داده‌ها بصورت پیمایشی و ابزار آن پرسش نامه است. این تحقیق با بکارگیری روش‌های آماری استنباطی سعی نمود که ضمن تجزیه و تحلیل نوع روابط میان متغیرهای مستقل تحقیق (عملکردی، امنیت، زیبایی شناختی، حمل و نقل، اقتصادی، زیست محیطی و امکانات زیر ساختی) و متغیر وابسته (اوقات فراغت فعال و غیر فعال)، به شناخت بیشترین تأثیر و کمترین تأثیر متغیرها نائل شود. نتایج تحقیق نشان داد میزان تأثیر و همبستگی عوامل در نوع اوقات فراغت (فعال و غیر فعال) متفاوت است. به عبارت دیگر اوقات فراغت داخلی یا غیر فعال کمتر تحت تأثیر محیط خارجی و شرایط زمینه‌ای قرار دارد. اما در طرف دیگر اوقات فراغت فعال یا خارجی در منطقه 22 تهران به شدت تحت تأثیر شرایط زمینه‌ای و محیط بیرونی است. مؤلفه‌های زیبا شناختی و امکانات زیرساختی بیشترین رابطه را با اوقات فراغت فعال و مؤلفه‌های اقتصادی و عملکردی و اقتصادی کمترین تأثیر را دارند. در اوقات فراغت غیر فعال. بیشتر ضریب تأثیر مربوط به مؤلفه امکانات زیرساختی و کمترین آن مربوط به مؤلفه اقتصادی است.
 
جمال الدین هنرور،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده

امروزه فرآیند توسعه و ساخت فضاهای آموزشی بیش‌ازپیش به ابعاد کالبدی تمایل یافته و در مقابل انسان و ویژگی‌های او رنگ‌باخته‌اند.نتیجه این امر گسستگی رابطه دانش آموزان با مدارس به‌صورت خاص و محیط آموزشی به‌صورت عام است.بدین ترتیب محصلین خود را هرچه کمتر جزئی از دبیرستان برشمرده و تعلقی به آن احساس نمی‌کنند،هدف این پژوهش تبیین عوامل موثر برسطوح معنایی حاکم بر فضای محیط آموزشی است که می‌تواند بر ایجاد حس تعلق به مکان دانش آموزان مؤثر باشد.روش تحقیق به‌صورت توصیفی و تحلیلی و پیمایشی با استفاده از نرم‌افزار spss و Lisrel8.80 انجام‌شده و حجم نمونه آن دانش آموزان دبیرستان‌های منطقه1تهران 384 نمونه میباشد.این پژوهش با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی تأییدی درصدد تعیین این مسئله است که آیا تعداد عامل‌ها و بارهای متغیرها که روی این عامل‌ها اندازه‌گیری شده است،با آنچه در تئوری مشخص‌شده هماهنگ است یا خیر.با توجه به نتایج حاصل از تحلیل عاملی تأییدی،ضرایب استانداردشده درسطح قابل‌قبول و نسبتاً بزرگی هستند.از طریق مدل ساختاری sem نیز این نتیجه برآورد شد که بیشترین ارتباط و پیوستگی بین مؤلفه‌ ذهنی با میزان بار عاملی 0.76 و در رتبه دوم مؤلفه‌ فیزیکی با میزان بار عاملی 0.63 و درآخر مؤلفه‌ آموزشی با ضریب استاندارد 0.58 با ایجاد و ارتقا حس تعلق به مکان در دبیرستانها، برقرار است.در پایان مدل مفهومی تحقیق با استفاده از مدل‌سازی معادلات ساختاری ترسیم شد واز طریق رگرسیون این نتیجه حاصل شد که مؤلفه‌های ذهنی، فیزیکی و آموزشی؛ 43 درصد از واریانس ایجاد حس تعلق به مکان در دبیرستانهای منطقه1تهران را پیش بینی می کنند.

علیرضا وثوقی امیری، روژین مرزی، مهسا بشتام، کیارش پور هژیر اردستانی، سیده سپیده قلمرو،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده

تحقیق حاضر با هدف تبیین زمینه­ ها و تاثیرات سازمان هایی نظیر شهرداری بر مدیریت کاربری زمین در منطقه 6 شهر تهران انجام شده است تا چگونگی تعیین و تغییر الگوهای کاربری زمین در اسناد و عوامل زمینه­ای موثر بر آنها را روشن سازد. از آنجائیکه رویکرد پژوهش کیفی و نوع آن مسأله‌محور بود، با روش تاثیر ارگان ها و محتوای اسناد شامل طرح­های کاربری زمین شهر تهران استفاده گردید. یافته­ های تحقیق نشان داده­اند که مدیریت کاربری زمین در شهر تهران با تعارض­ هایی در پهنه­ های فعالیت که در آن­ها کنشگران خصوصی و غیررسمی نقش مهمی ایفا می کنند و طی دهه های اخیر شاهد تغییرات چشم گیری در این زمینه بوده ایم و هشت عامل اصلی شامل عامل اقتصاد سیاسی ملی و محلی ، عامل ضعف در نظام درآمدی مدیریت کاربری زمین ، عامل ضعف در نظام فنی مدیریت کاربری زمین ، عامل نهادینه نشدن منافع عمومی در بخش عمومی ، عامل ضعف در نظام قانونی مدیریت کاربری زمین ، عامل بخشی ­نگری در مدیریت کاربری زمین ، عامل فقدان در نظام مشارکتی و عامل فقدان در بخش نظارتی نیز به عنوان عوامل موثر بر بروز این تعارض­ها در نظام مدیریت کاربری زمین در شهر تهران شناسائی شده‌اند و همچنین کنشگران اصلی در سه دسته اصلی کنشگر رسمی و دولتی، کنشگر غیررسمی و شبه دولتی و کنشگر خصوصی دسته‌بندی گردیده‌اند. در نهایت به بررسیتغییر روند تغییر کاربری در منطقه6 شهر تهران پرداخته شده و چالش ها و فرصت های آن ارائه میگردد. روش پژوهش حاضر به صورت تحلیلی و به کمک اس پی اس اس و روش تی تست میباشد.

دکتر سمانه جلیلی صدراباد، مهندس سمیه جلیلی صدراباد،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده

فضاهای همگانی و تعاملات اجتماعی دارای رابطه دو سویه می‌باشند. درحالی‌که رشد متراکم شهرها، کمبود زمین و عدم توجه به این فضاها در برنامه‌های توسعه شهری منجر به کمبود سرانه فضای سبز و باز و کاهش تعاملات اجتماعی شده است. منطقه 10 شهر تهران به‌عنوان پرتراکم‌ترین منطقه در این کلان‌شهر، دارای کمبود کمی و کیفی در فضاهای همگانی و باز می‌باشد؛ و مسائل دیگر همانند فرسودگی کالبدی، آشفتگی در منظر شهری، بالا بودن میزان اجاره نشینی، امنیت اجتماعی پایین و شناور بودن جمعیت ساکن، موجب کاهش کیفیت فضاهای همگانی موجود و سطح تعاملات اجتماعی شده است. در این راستا هدف این پژوهش بررسی امکان تحول فضاهای همگانی به منظور ارتقاء تعاملات اجتماعی در منطقه 10 می باشد و استراتژی آن توصیفی- پیمایشی است. داده ها با روش مطالعات اسنادی و میدانی جمع آوری و جهت تجزیه‌وتحلیل از تکنیک SWOT و QSPM استفاده شده است. نتایج نشان می‌دهد که تنوع‌پذیری فعالیت‌ها‌، اختلاط کاربری‌، همه‌شمولی اجتماعی، دسترسی به حمل و نقل عمومی، امنیت اجتماعی، خاطره انگیزی، ایمنی، بهره گیری از تمام حواس، خوانایی، دید و منظر مناسب، انعطاف پذیری، مبلمان شهری، نوع بدنه و کف، آسایش اقلیمی و بهداشت محیط مؤلفه‌های اثرگذار در ارتقاء تعاملات اجتماعی در فضاهای همگانی می‌باشند و شرایط و فعالیت های مناسب برای حضور کودکان و سالمندان منجر به افزایش نظارت و امنیت اجتماعی می‌شود. سناریوی برتر شامل راهبردهای تهاجمی (SO1: ارتقاء امنیت اجتماعی در فضاهای همگانی موجود، SO2: ارتقاء سرانه فضای سبز و باز، SO4: توسعه پاتوق‌های محلی و ریزفضاها جهت تجمع اهالی، SO5: تخصیص فضاهای چندمنظوره فرهنگی، هنری، ورزشی و...) و محافظه‌کارانه (ST1: استفاده مجدد از فضاهای غیرفعال در تملک شهرداری، ST2: افزایش مشارکت اجتماعی شهروندان) می‌باشند و در نهایت جهت تحقق پذیری آن‌ها 18 سیاست‌ و 31 برنامه‌ اقدام تدوین شده است.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb