جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای عدالت فضایی

کرامت اله زیاری، معصومه مهدیان بهنمیری، علی مهدی،
دوره 13، شماره 28 - ( 3-1392 )
چکیده

امروزه در آغاز قرن21، بحران برنامه­ریزی و کیفیت زندگی شهری در اکثر نقاط جهان، ابعاد گسترده­ای یافته و موجب گردیده وعده آرمانشهر مدنی، تعالی انسان و عدالت فضایی در جوامع سرمایه­داری غرب، همچنین وعده­های ایدئولوژی و آرمانگرایی کمونیسم مبتنی بر برخورداری یکسان افراد از مواهب رشد و توسعه در کسب جهان مادی و معنوی، در عمل توَهمی بیش نباشد. شهرهای امروزی بویژه در کشورهای درحال توسعه، با توجه به رشد جمعیت و شهرنشینی مستمر، بیش از هر دوره دیگری نیازمند توجه به برقراری عدالت فضایی در برخورداری مطلوب از خدمات مختلف شهری می­باشند. در این میان، موضوع خدمات­رسانی و برخورداری نامناسب و گاه متناقض مناطق مختلف شهرها از خدمات عمومی، با مفهوم عدالت فضایی در تضاد است، بطوری­که کاستی­های موجود در تأمین این خدمات از اساسی­ترین چالش­های موجود در شهرهای جهان بویژه شهرهای کشورهای درحال­توسعه است. از این­رو پژوهش حاضر با توجه به مفهوم عدالت  فضایی، کیفیت برخورداری و دسترسی مناسب ساکنین محلات مختلف شهر بابلسر از خدمات عمومی شهری, به بررسی میزان برخورداری محلات11 گانه این شهر از خدمات مذکور پرداخته است. روش پژوهش در تحقیق حاضر توصیفی-تحلیلی بوده و به منظور جمع­آوری اطلاعات از روش­های کتابخانه­ای و میدانی بهره گرفته شده است. استفاده از مدل آنالیز تاکسونامی و تدوین پرسشنامه، مهم­ترین مراحل کار در این زمینه بوده است و نتایج آن­که با استفاده از نرم­افزار SPSS وArc­GIS بوده، نشان می­دهد که بین جمعیت به­عنوان مهم­ترین عامل تأثیرگذار در ارائه خدمات و میزان برخورداری محلات مختلف شهر از خدمات­شهری رابطه متناسبی برقرار نیست و غالب ساکنین محلات نیز از وضعیت دسترسی به خدمات مذکور رضایت ندارند.
علیرضا محمدی، رضا هاشمی معصوم آباد، چنور محمدی،
دوره 21، شماره 63 - ( 10-1400 )
چکیده

یکی از بااهمیت‌ترین و ضروری‌ترین مسائل برنامه‌ریزی شهری، توزیع عادلانه امکانات، خدمات و میزان دسترسی شهروندان در سطح محله‌ها، ناحیه‌ها و مناطق شهری است، مراکز اقتصادی و تجاری؛ از جمله بانک‌ها و مؤسسات مالی و اعتباری، یکی از مهم‌ترین بخشهای اقتصادی شهرها محسوب می‌گردند؛ در همین راستا هدف پژوهش حاضر بررسی میزان دسترسی شهروندان اردبیل به کاربری‌های تجاری در سطح محلات شهر اردبیل می‌باشد. از همین رو پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی – تحلیلی می‌باشد. جامعه آماری پژوهش، محلات 44 گانه شهر اردبیل می‌باشد. جهت تجزیه‌وتحلیل اطلاعات از مدل‌های آمار فضایی، تحلیل لکه‌های داغ (Hot Spot Analysis) در نرم‌افزار GIS استفاده شده است. در نهایت جهت تحلیل همبستگی بین کاربری تجاری با جمعیت و همچنین تعیین رابطه و همبستگی این کاربری با سایر کاربری‌های خدماتی از تابع رگرسیون در محیط نرم‌افزاری Idrisi Selva استفاده شده است. نتایج به‌دست‌آمده نشان می‌دهد که در محلات شهر اردبیل از لحاظ وضعیت کلی کاربری‌های تجاری نابرابری وجود دارد. بدین ترتیب که محلات دارای وزنه بالای کاربری تجاری و غلظت بالای لکه‌های داغ در وضعیت مطلوب بوده که شامل نواحی 3 و 5 از منطقه 2، ناحیه 7 از منطقه 1 و ناحیه 6 از منطقه 3 می‌باشند. همچنین بلوک‌های با وزنه پایین تجاری و غلظت کم لکه‌های داغ که شامل نواحی 8 و 11 از منطقه 2، ناحیه 11 از منطقه 3 می‌باشد به لحاظ پایداری شهری در سطح پایین‌تری قرار دارند. درنهایت با توجه به نتایج منبعث از پژوهش، پیشنهاداتی ارائه گردیده است.

علی موحد، حسن آهار، ایوب منوچهری میاندواب، حدیثه قیصری، عبدالباسط بزرگ زاده،
دوره 22، شماره 65 - ( 4-1401 )
چکیده

عدالت فضایی نقطه تلاقی فضا و عدالت اجتماعی است که به جنبه های فضایی عدالت نظر دارد، که به دنبال توزیع عادلانه منابع و فرصت های با ارزش در فضای جامعه است که می تواند تأثیرات زیادی در بهبود دورنمای زندگی در تمامی عرصه های فضایی داشته باشد. یکی از این عرصه ها سرمایه اجتماعی جامعه است که تحت تأثیر عدالت فضایی می باشد. به عبارتی عدالت فضایی می تواند در افزایش سرمایه اجتماعی جامعه تاثیر زیادی داشته باشد. هدف این تحقیق سنجش عدالت فضایی و سرمایه اجتماعی و ارتباط بین آنها در سطح محلات شهری مراغه می باشد. برای سنجش عدالت فضایی از توزیع(رویکرد توزیع فضایی) کاربری ها و برای سنجش سرمایه اجتماعی از روش پیمایشی در سطح محلات با استفاده از پرسشنامه استفاده شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد. نتایج سنجش عدالت توزیعی سرانه کاربری های نشان می دهد محلات جدیدی و حاشیه نشین به نسبت محلات بافت مرکزی و میانی شهر وضعیت نامطلوب تری دارند. به منظور ارزیابی سرمایه اجتماعی، از روش پرسشنامه استفاده شده است که به تعداد 383 پرسشنامه نسبت به جمعیت هر محله تهیه گردیده است. نتایج به دست آمده نشان دهنده پایین بودن میزان سرمایه اجتماعی در محلات جدید و حاشیه نشین می باشد و تقریبا نتایج مشابه با میزان توزیع سرانه های خدمات شهری دارند. در نهایت به منظور تحلیل ارتباط فضایی بین عدالت فضایی و سرمایه اجتماعی از روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون جغرافیایی وزنی بهره گرفته شده است. نتایج همبستگی پیرسون نشان  می دهد که بین توزیع فضایی سرانه های خدمات شهری و سرمایه اجتماعی ارتباط مستقیم و مثبتی وجود دارد. تحلیل رگرسیون وزنی جغرافیایی نیز این نتایج آزمون پیرسون را تأیید می کند. همچنینن نتایج رگرسیون جغرافیایی نشان می دهد که با افزایش سرانه های کاربری ها به ویژه در محلات حاشیه نشین بر میزان سرمایه اجتماعی این محلات افزوده خواهد شد.

فاطمه میرزا بیگی، حسین مجتبی‌زاده خانقاهی، رحیم سرور،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده

با بررسی میزان نابرابری در توزیع خدمات و شناسایی الگوی فضایی بی عدالتی در سطح شهر می­توان پی برد که کدام یک از خدمات در وضعیت نامناسب تری هستند تا از این راه، مدیریت شهر با عملکرد آگاهانه در توزیع فضایی خدمات عمومی و منافع اجتماعی، نابرابری های فضایی را کاهش دهد. پژوهش حاضر کاربردی و روش تحقیق در آن توصیفی- تحلیلی است، هدف این پژوهش تحلیلی بر وضعیت شاخص های توسعه شهری ایلام در راستای تحقق عدالت فضایی می­باشد که با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی از جمله: ترکیب نقشه، آمار فضایی و ... انجام گرفته است. نتایج نشان می­دهند که توزیع فضایی خدمات در سطح شهر ایلام مطلوب نیست و نتایج این پژوهش نشان می دهد که تمرکز امکانات و خدمات شهری در ناحیه مرکزی شهر رخ داده و سایر نواحی از لحاظ برخورداری از منابع و امکانات شهری در سطح پایینی قرار دارند، یافته های پژوهش نشان می دهد که 20 درصد جمعیت شهر در نواحی نسبتاًبرخوردار و 23.2 درصد نیز در نواحی با توسعه نیمه پایدار ساکن هستند و بالای 50 درصد ساکنان در نواحی محروم و کاملاً محروم از نظر توسعه در شهر ایلام ساکن هستند و با توجه به نتایج مدل ویکور هیچ کدام از نواحی از نظر توسعه پایدار محسوب نمی­شوند با این حال بر اساس نتایج بدست آمده پژوهش، تمرکز خدمات شهری در شهر ایلام از مدل مرکز پیرامون تبعیت می­کند به این معنی که هر چه از نواحی مرکزی به سمت نواحی پیرامونی حرکت می­کنیم از توزیع خدمات کاسته می­شود.
آقای محسن کلانتری، آقای حسین طهماسبی مقدم، خانم بهاره اکبری منفرد،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده

شهریادگیرنده بهعنوان یکی از استراتژی‌های نوین در برنامهریزیشهری، با بهره‌گیری از مفهوم یادگیریمادام‌العمر، جوامع شهری را برای رویارویی با چنین چالش‌هایی مجهز میسازد. چنین رویکردی با محور قراردادن کاربریهاییادگیرنده، مناسبترین مدرسه برای تقویت یادگیری در شهرها می باشد. در همین­راستا، پژوهش حاضر به بررسی و ارزیابی پراکنش کاربری­های­یادگیرنده از منظر عدالت­فضایی برای تحقق رویکرد شهریادگیرنده در شهرزنجان اختصاص دارد؛ و هدف اصلی آن، پی بردن به تعادل و توازن فضایی در توزیع کاربری­های­یادگیرنده شهرزنجان، برای توسعۀ رویکرد شهریادگیرنده می­باشد. روش پژوهش توصیفیتحلیلی و نحوۀ گردآوری دادهها، کتابخانهای-اسنادی است. جهت تجزیهو تحلیل یافتهها، از دو شاخص ظرفیت و عدالتاجتماعی در چارچوب مقایسۀ سرانه و سطوح مطلوب، تکنیک میانگین نزدیکترین همسایگی و آنتروپی بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از تجزیهوتحلیل نحوۀ توزیع کاربریهای یادگیرنده در وضع موجود، حاکی از آن است که توزیع و پراکنش این کاربریها در سطح شهر، بهصورت متمرکز و خوشهای بوده و با عدم تعادلات فضایی همراه است. بهطوریکه اختلافات کمی و کیفی بسیار بالایی را میان مناطق سهگانۀشهری بهویژه حواشی شرقی منطقۀ‌دو نشان میدهند. چنین مسئلهای توسعۀ رویکرد شهر یادگیرنده در شهرزنجان را با مشکل روبهرو ساخته و موجب تمرکز این خدمات در مرکز شهر و کمبودشان در نواحی پیرامونی شده است. بهطوریکه نابرابریهای عمیقی میان نواحی مسکونی شهر بهوجود آمده است. در همینراستا نتایج تحقیق، پیشنهاداتی را جهت سازماندهی مجدد کاربریهای یادگیرنده، به منظور برقراری رویکرد عدالتفضایی در سطح شهر، ارائه میدهد.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb