جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای فرایند تحلیل شبکه

علی احمدآبادی:، امیر کرم، محسن پوربشیر هیر،
دوره 15، شماره 39 - ( 10-1394 )
چکیده

فرسایش خاک در حوضه‌های آبخیز باعث بروز مشکلاتی مانند: از بین رفتن قشر سطحی خاک و کاهش بازدهی اراضی کشاورزی، به مخاطره انداختن عمر مفید مخازن سدها و تأسیسات آبی، کاهش قدرت باروری خاک، افزایش وقوع سیل، تهدید امنیت غذایی بشر و غیره می‌شود. این تأثیرات منفی ناشی از فرسایش خاک، عملیات آبخیزداری را اهمیت می‌بخشد. با توجه به وسعت حوضه‌های آبخیز و کمبود منابع، اولویت‌بندی نواحی مختلف حوضه آبخیز از نظر نیاز ضروری به اجرای طرح‌های آبخیزداری یکی از راهکارها است. بدین منظور در این تحقیق ابتدا واحدهای پاسخ هیدرولوژیکی (HRU)حوضه آبخیز سد لتیان استخراج گردید استخراج واحد پاسخ هیدرولوژیکی به‌عنوان یک رویکرد جدید می‌تواندکوچک‌ترین سطح مطالعات حوضه آبخیز را تشکیل دهد. اولویت‌بندی واحدهای پاسخ هیدرولوژیکی از نظر نیاز به اقدامات آبخیزداری، با استفاده از روش مجموع ساده وزنی و روش وزن دهی فرآیند تحلیل شبکه‌ای انجام گردید. نتایج نشان می دهد که بیشترین میزان فرسایش و در پی آن، اولویت اول آبخیزداری مربوط به بخش شرقی دریاچه سد و بالادست حوضه با کاربری مرتع فقیر و جنس زمین رسوبی-آبرفتی و شیب 26 درجه است.


مهدی سالمی، سیدعلی جوزی، سعید ملماسی، سحر رضایان، رضا بسیطی،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده

مهم ترین بخشی که باید به آن توجه شود تعیین ظرفیت برد مناطق حفاظت شده می باشد، زیرا این مناطق توانایی پذیرش تعداد بالای گردشگر دارد، بنابراین در صورتی که این مناطق  برنامه ریزی دقیق تری انجام نشود تعداد گردشگران از حد ظرفیت برد منطقه بیشتر می شود و منجر به ایجاد ناپایداری و تخریب  این مناطق می شود به همین دلیل آگاهی از وضعیت ظرفیت برد منطقه کمک زیادی درکنترل آسیب خواهد نمود. هدف این پژوهش تعیین توان و پهنه بندی ظرفیت برد اجتماعی و فرهنگی  در جهت توسعه  کاربری گردشگری طبیعت در منطقه حفاظت شده کرخه  می باشد، بدین  منظور درگام نخست پتانسیل منطقه تعیین شد و جهت محاسبه ظرفیت برد اجتماعی و فرهنگی، پس از شناسایی فشارهای اجتماعی و فرهنگی با استفاده از مدل مفهومی PSR، درصد محدودیت فشارهای اجتماعی و فرهنگی مورد محاسبه قرارگرفتند و با اعمال درصد محدودیت فشارها و اهمیت نسبی با استفاده از مدلANP هریک از آنها پس از  درجه بندی لایه  ها با استفاده از تکنیک WLC و مدل Builder در نرم افزار  Arc GIS10.5رویهم گذاری  شدند و پهنه ظرفیت برد اجتماعی و فرهنگی  جهت توسعه کاربری گردشگری طبیعت تعیین شد. نتایج حاصل بیانگر این مطلب است که 50 درصد از سطح منطقه دارای ظرفیت برد بالا ، 33 درصد از سطح منطقه دارای ظرفیت برد متوسط و17 درصد از سطح منطقه دارای ظرفیت برد کم  است. یافته های پژوهش نشان می دهد که  پهنه ظرفیت برد کم در بخش مرکزی منطقه برخورداراست، درپایان بر مبنای یافته ها پیشنهادهایی به منظور بالا بردن ظرفیت برد منطقه ارائه شده اند.
 
مانا طاهری، محمد سعید ایزدی، حمید ماجدی، زھرا سادات سعیده زرابادی،
دوره 24، شماره 74 - ( 7-1403 )
چکیده

با تغییر و تحولات شدید جمعیتی، اقتصادی و کالبدی- فضایی در دهه های اخیر هویت شهرها نیز دچار تغییرات زیادی شده است. با توجه به اینکه هویت مکانی تحت تأثیر عوامل مختلف اجتماعی، کالبدی، معنایی، کارکردی و طبیعی است که هر یک از این ابعاد دارای شاخص های متعدد با روابط درونی پیچیده می باشد؛ سنجش و ارزیابی آن مسئله‌ای اساسی و پیچیده است؛ بنابراین هدف این پژوهش «ارائه مدلی ترکیبی جهت سنجش هویت مکانی در فضاهای شهری» است. برای تحقق این هدف از روش های کمی استفاده شده است بدین‌صورت که ابتدا پرسشنامه خبرگان با حجم نمونه 19 نفر در قالب ترکیب مدل های دیماتل و فرایند تحلیل شبکه تحلیل شده و در ادامه پرسشنامه استفاده‌کنندگان از فضا با حجم 384 نمونه در 12 فضای شهری توسط مدل تاپسیس آنالیز شد. نتایج نشان می‌دهد که بازار تهران به‌عنوان هسته مرکزی بافت تاریخی تهران علی رغم افت هویت در دهه های اخیر هنوز از سطح قابل قبولی برخوردار است اما هر چه فاصله از بازار بیشتر شود، ابعاد مختلف اجتماعی، کالبدی، کارکردی، طبیعی و معنایی هویت با افت مواجه می‌شوند. همچنین از بعد روش‌شناختی می‌توان گفت که مدل ترکیبی DANP-TOPSIS برای سنجش ابعاد مختلف هویت مکان به‌صورت یکپارچه، مدل مناسبی است.
حسین مبری، مهسا فرامرزی اصلی،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده

مسکن اولین فضایی است که تجربه روابط انسانی در آن آزموده و چارچوبی فیزیکی است که در آن منابع اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی فرد آمیخته می شود. عرصه مسکن به‌منظور تأمین رشد اجتماعی علاوه بر خود واحد مسکونی محیط پیرامون آن را نیز در برمی گیرد توجه به شاخص های کیفیت مسکن زمینه دستیابی به مسکن پایدار را فراهم آورده و مسکن پایدار زمینه های دستیابی به شهرپایدار را مهیا می سازد روند روبه رشد تقاضای مسکن و توسعه نگرش تک بعدی و کمیت گرا به مسکن سبب شده است تا توجه لازم به مسئله بنیادین کیفیت مسکن به معنای واقعی آن اعمال نشود. عدم دسترسی به مسکن مناسب، می تواند سبب بروز یا افزایش اختلالات روانی و مشکلات گوناگون شود. از این رو پژوهش حاضر تلاش دارد ضمن شناسایی شاخص ها و مؤلفه‌های تأثیرگذار بر کیفیت مسکن، با فرض یکسان نبودن وزن شاخص ها و مؤلفه‌های تأثیرگذار بر کیفیت مسکن به رتبه‌بندی و اولویت‌بندی این شاخص ها بپردازد. روش تحقیق در این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. در راستای دستیابی به هدف موردنظر در این پژوهش از مدل تحلیل شبکه (Anp) به‌منظور تعیین وزن و اولویت‌بندی هریک از شاخص ها و مؤلفه‌های کیفیت مسکن استفاده گردیده است. براین اساس پس از ارزیابی شاخص ها با استفاده از مدل تحلیل شبکه نتایج بیانگر آن است که از بین شاخص های موردبررسی، شاخص تسهیلات و امکانات مسکن (0.318)، امنیت مسکن (0.218) آسایش مسکن (0.145)، هم‌جواری با کاربری های سازگار (0.142)، استحکام مسکن (0.109) و همسازی مسکن با اقلیم (0.065) به ترتیب بیشترین وزن را به خود اختصاص داده اند.
رضا سلطان ملکی، مسعود الهی، زهره داودپور،
دوره 25، شماره 76 - ( 1-1404 )
چکیده

ایده­آل­گرایی برای زیستن در شهر مستلزم ایجاد زیرساخت و بستری است که همه ذی­نفعان شهر اعم از مدیران، برنامه­ریزان و شهروندان (فارغ از پایگاه و طبقه اجتماعی و اقتصادی، جنسیت و ...) را در نظر بگیرد. این امر در قالب اندیشه حق به شهر در شهرها عینیت می­یابد. هرچند این مسئله در شهرهای کوچک با شرایط سخت­تری قابل تحقق می­باشد. بر همین اساس، این پژوهش در پی ارائه الگوی تحقق حق به شهر مبتنی بر فرایند تحلیل شبکه­ای (ANP) در خام­شهرهای غرب مازندران می­باشد. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی محسوب می­گردد. جامعه آماری در این پژوهش را متخصصان شهری (با بهره­گیری از تکنیک دلفی و انتخاب 25 نمونه) تشکیل داده­اند. برای جمع­آوری اطلاعات در این پژوهش علاوه بر برداشت­های میدانی، از نقشه­های پایه سازمان نقشه­برداری کشور و مجموعه مطالعات بررسی شهرهای سه­گانه بلده، کجور و پول (خام­شهرهای غرب استان مازندران) استفاده شده است و برای پردازش و تحلیل داده­ها از روش فرایند تحلیل شبکه (ANP) استفاده گردیده است و در نهایت به استخراج سوپرماتریس موزون از نرم‌افزار Super Decision منجر شده که پس از انجام مراحل مختلف، اولویت نهائی شاخص­ها و گزینه­ها جهت تحقق حق به شهر را بدست داده است. نتایج حاصل از تحلیل شبکه­ای (ANP) ابعاد تحقق حق به شهر در خام­شهرهای غرب استان مازندران نشان می­دهد در بین ابعاد تحقق حق به شهر در خام­شهرهای غرب استان مازندران، بعد کالبدی- زیستی با وزن (0.1970) دارای بیش­ترین وزن و اهمیت است. در عین حال که ابعاد اقتصادی (0.1725) و اجتماعی و فرهنگی با وزن نهایی (0.0847) در رتبه­های بعدی قرار دارند. در عین حال که از میان معیارهای تحقق حق به شهر در خام­شهرهای غرب استان مازندران، معیار حق اختصاص­دهی شهر به خود با وزن (0.1461)، معیار حقوق زیست­محیطی با وزن (0.0943)، و معیار حق معاش و پایداری اقتصاد شهر  با وزن (0.0840) دارای بیش­ترین اهمیت هستند.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb