14 نتیجه برای فرسایش
سیده فاطمه هاشمی، علی شاهنظری،
دوره 0، شماره 0 - ( 1-1300 )
چکیده
مجتبی یمانی، محمدمهدی حسینزاده،
دوره 2، شماره 2 - ( 10-1382 )
چکیده
پیشبینی تغییرات و جابجاییهای کلی و حتی جزئی الگوی رودخانه، از عمدهترین مباحث مربوط به ژئومورفولوژی رودخانهای به شمار میرود. به همینعلت، تحقیقات متعددی توسط محققین، خصوصاً ژئومورفولوژیستها در خصوص موضوع فوق صورت گرفته است. در این جهت، تغییرات مورفولوژی رودخانههای بابل و تحول آن در جلگه ساحلی خزر بررسی شد. که هدف تعیین مناطق در حال فرسایش و یا پایدار رودخانه مذکور بوده است . برای نیل به این هدف، تغییرات رودخانه در مقطع زمانی 39 ساله با روشهای تغییرات زمانی و مکانی ( معادلات ریاضی )، روش گرافیکی و روش میدانی موردبررسی قرارگرفته است و سعی شده براساس این روشها، تغییرات بستر و الگو و جابجایی مسیر رودخانه بابل تعیین و پیشبینی گردد. جهت انجام این بررسی، از عکسهای هوایی سالهای 1334 و 1373 برای بررسی تغییرات الگوی رود و نیز دادههای هیدرولیک جریان و پارامترهای هندسی کانال برای تحلیل تغییرات بستر و مورفولوژی رود استفاده شده است . نتایج این بررسی نشان میدهد که رودخانه بابل در قسمت علیای جلگه در وضعیت تقریباً ناپایدار بوده و از نظر دینامیکی فعال است. در مقابل، در بخش انتهایی هیچگونه تغییری در الگوی رودخانه در فاصله زمانی موردمطالعه مشاهده نشده است و نشاندهنده پایداری نسبی الگوی رودخانه در مقطع زمانی 39 ساله بوده است .
سعدالله ولایتی، مهدی جهانی، آزاده رامش،
دوره 4، شماره 4 - ( 4-1384 )
چکیده
با بروز پدیده تغییر اقلیم و دخالت روز افزون بشر در اقلیم جهانی دو سانحه طبیعی خشکسالی و سیل، بخشهای مختلف کره زمین را تحت تاثیر قرار میدهند. کشور ما نیز در چند سال اخیر به تناوب شاهد وقوع سیلابها و خشکسالیهای شدید در اکثر نقاط بوده است، به ویژه آنکه بروز توام این دو سانحه طبیعی یکدیگر را تقویت میکنند به گونهای که در اثر وقوع خشکسالیهای شدید، پوشش گیاهی و رطوبت خاک از بین میرود که این خود عامل تسهیلکننده جریان یافتن سیلابهای مخرب میباشد و از سوی دیگر بروز سیلابهای شدید نیز باعث از بینرفتن اراضی زراعی و شستهشدن خاکهای حاصلخیز میشود که این امر اثرات خشکسالی را در این منطقه تشدید میکند. در این حوضه آبریز که از پتانسیل سیلخیزی نسبتا بالایی بر خوردار است، با اعمال یک مدیریت صحیح و جامع، علاوه برآنکه اثرات وصدمات سیلاب را میتوان کاهش و یا تخفیف داد میتوان از سوانح طبیعی، برای افزایش پتانسیل آبی موجود در منطقه نظیر افزایش رطوبت خاک، تغذیه آبخوانهای زیرزمینی و افزایش ذخیره آب دریاچه پشت سدها نیز بهره برد که لازمه این امر وجود یک مدیریت جامع و بهینه ریسک سیل در این حوضه آبریز میباشد. در این تحقیق، حوضه آبریز (کارده) که در نزدیکی شهر مشهد واقع شده است به عنوان مطالعه موردی در نظر گرفته شد و ریسک سیلابهای جریان یافته در این حوضه با استفاده از سه نوع مدل آماری: 1) توابع توزیع احتمال، 2) مدل رگرسیونی، 3) مدل سری زمانی ARIMA مدلسازی شد. طبق نتایج حاصل از آزمون مدلهای بدست امده، توابع توزیع احتمال، به خوبی قادر به مدلسازی ریسک سیلابهای حوضه نبودند. مدل رگرسیونی نیز به علت اینکه از یک روند کلی تبعیت مینمود، جوابهای قابل قبولی ارائه نمیکرد. در نهایت مدلهای سری زمانی ARIMA از مراتب مختلف موردآزمون قرارگرفتند که در نهایت مدل ARIMA(1,2,3) بهترین برازش آماری را ارائه کرد. طبق نتایج به دست آمده از این تحقیق، با استفاده ترکیبی از سه مدل آماری توابع توزیع احتمال، مدل رگرسیونی و مدل سری زمانی ARIMA میتوان یک مدل مناسب برای مدیریت ریسک سیلاب برای حوضه کارده بدست آورد که به صورت کاربردی و عملیاتی قابل استفاده بوده و همچنین نتایج این تحقیق برای سایر حوضههای آبریز مشابه نیز قابل بسط و استفاده است.
داریوش ابوالفتحی، مهرداد کیانی،
دوره 7، شماره 5 - ( 10-1386 )
چکیده
موضوع این تحقیق بررسی فرسایش خاک و رسوب دهی در حوضه آبخیز فارسبان یکی از حوضه های گاماسیاب با توجه به روش PSIAC می باشد که در آن 13 ایستگاه موردمطالعه قرار گرفته، نرم افزارهای مورداستفاده در زمینه تهیه و تفسیر نقشه های منطقه aRCVIEW و برای تجزیه و تحلیل یا دامنه های آب و هوا، کاربری اراضی، پوشش گیاهی عامل فرسایش سطحی، زمین شناسی، فرسایش رودخانه ای و با توجه به پهنه بندی فرسایش نتیجه می گیریم که فرسایش خاک در این حوضه نسبتاً بالاست و نقشه فرسایش به صورت کلاس های مختلف طبقه بندی شده است و به ترتیب از خیلی زیاد ، زیاد ، متوسط، کم، خیلی کم، یا جزئی و سپس با استفاده از فرمولos=38/75e 1333r میزان تولید رسوب دهی سالانه برحسب کیلومتر مکعب در کیلومترمربع به دست آمده است در میان فاکتورهای شرح داده شده فاکتور فرسایش سطحی و نوع خاک و پوشش گیاهی به ترتیب بیشترین اثر را داشته است .. این روش برای اولین بار در سال 1352 در حوضه آبخیز استفاده شده با توجه به دقت خوب آن در مقایسه با سایر روش ها و مدل های تجربی در بعضی حوضه های داخلی چون هلیل رود- مارون، دوخواهران مورد استفاده قرارگرفت و اخیراً مطالعات زیادی انجام گرفته است و روش مناسبی برای تخمین فرسایش و رسوب می باشد .
مرجان بدیعی ازنداهی، نرجس السادات حسینی نصرآبادی،
دوره 12، شماره 25 - ( 5-1391 )
چکیده
اساسا ، جهانی شدن به مجموعه فرآیندهای پیچیده ای اطلاق می شود که به موجب آن دولت های ملی بطور روز افزون به یکدیگر مرتبط و وابسته می شوند.در جغرافیای سیاسی نیز، فرایند یا پدیده ی جهانی شدن به اشکال مختلف بویژه در بحث مربوط به حاکمیت ملی مطرح می شود. امروزه تحت تاثیر فرایندهاو ابعاد گوناگون جهانی شدن ، مفهوم حاکمیت ملی دستخوش تحول گردیده است، بگونه ای که در برخی از حیطه ها، قلمرو مفهومی آن محدود شده و در برخی دیگر از زمینه ها، گسترش یافته است. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهدکه به رغم همه فشارها و محدودیت هایی که در آزادی و عملکرد یک کشور ایجاد شده است، جهانی شدن نتوانسته است حاکمیت ملی کشورها را از بین ببرد ولی توانسته است گستره مفهومی و قلمرویی حاکمیت ملی را دچارتحول سازد. پیشرفت تکنولوژی ارتباطات و گسترش وسایل ارتباط جمعی ازجمله عوامل بسیار تاثیرگذاردراین باره هستند.
علیرضا حبیبی، صمد شادفر، معصومه صادقی،
دوره 14، شماره 32 - ( 3-1393 )
چکیده
هدف از این مطالعه بررسی و تهیه نقشه شدت بیابانزایی دررخساره های ژئومورفولوژی دراستان خوزستان می باشد. برای این منظور واحدهای کاری موجود در منطقه بعنوان نقشه پایه با استفاده از روش ژئومورفولوژی تهیه گردید. علاوه بر معیارهای اصلی مدل شامل؛ اقلیم، خاک، پوشش گیاهی و مدیریت و سیاست دو معیار فرسایش آبی و فرسایش بادی نیز در ارزیابی بیابانزایی این منطقه استفاده شده است. در این راستا فرآیندهای عمده بیابان زایی شناسایی و قابلیتهای مدل مدالوس در ارائه یک مدل منطقهای ارزیابی گردید. شاخصهای مربوطه در واحدهای کاری؛ منطبق بر رخسارهها با تعیین بازه 1 تا 2 امتیاز دهی گردید و امتیاز هر معیار از محاسبه میانگین هندسی امتیازات شاخصها حاصل گردید. در نهایت امتیاز وضعیت بیابانزایی نیز با محاسبه میانگین هندسی امتیاز معیارهای تعیینشده، به دست آمد و کلاس بیابانزایی هر واحد کاری و به تبع آن کل منطقه مشخص گردید. نتایج نشان می دهد 53/7 % از کل منطقه در کلاس بسیار شدید بیابانزایی، 36/ 3% در کلاس شدید بیابانزایی و 8/9 % در کلاس متوسط از نظر شدت بیابانزایی قرار گرفتند، که منطبق با، اراضی پف کرده و کویری، سطوح تپه ماسهای، فرسایش آبراههای و مخروط افکنه، دشت ریگی و پادگانه آبرفتی می باشد. نتایج حاصل از ارزیابی شاخصها و معیارهای مختلف تاثیرگذاردر بیابان زایی نشان داده است که مدیریت و سیاست با متوسط امتیاز 176، پوشش گیاهی با متوسط امتیاز 8/166، فرسایش بادی با متوسط امتیاز 75/164، اقلیم با متوسط امتیاز 13/162، خاک با متوسط امتیاز 25/145 و فرسایش آبی با متوسط امتیاز 4/132 است. ضمناٌ میانگین وزنی ارزش کمی شدت بیابان زایی برای کل منطقه بر اساس شش معیار مورد بررسی 7/ 155 DS= است که کلاس حساسیت به بیابانزایی برای کل منطقه بحرانی نوع (C3) برآورد گردید.
علی احمدآبادی:، امیر کرم، محسن پوربشیر هیر،
دوره 15، شماره 39 - ( 10-1394 )
چکیده
فرسایش خاک در حوضههای آبخیز باعث بروز مشکلاتی مانند: از بین رفتن قشر سطحی خاک و کاهش بازدهی اراضی کشاورزی، به مخاطره انداختن عمر مفید مخازن سدها و تأسیسات آبی، کاهش قدرت باروری خاک، افزایش وقوع سیل، تهدید امنیت غذایی بشر و غیره میشود. این تأثیرات منفی ناشی از فرسایش خاک، عملیات آبخیزداری را اهمیت میبخشد. با توجه به وسعت حوضههای آبخیز و کمبود منابع، اولویتبندی نواحی مختلف حوضه آبخیز از نظر نیاز ضروری به اجرای طرحهای آبخیزداری یکی از راهکارها است. بدین منظور در این تحقیق ابتدا واحدهای پاسخ هیدرولوژیکی (HRU)حوضه آبخیز سد لتیان استخراج گردید استخراج واحد پاسخ هیدرولوژیکی بهعنوان یک رویکرد جدید میتواندکوچکترین سطح مطالعات حوضه آبخیز را تشکیل دهد. اولویتبندی واحدهای پاسخ هیدرولوژیکی از نظر نیاز به اقدامات آبخیزداری، با استفاده از روش مجموع ساده وزنی و روش وزن دهی فرآیند تحلیل شبکهای انجام گردید. نتایج نشان می دهد که بیشترین میزان فرسایش و در پی آن، اولویت اول آبخیزداری مربوط به بخش شرقی دریاچه سد و بالادست حوضه با کاربری مرتع فقیر و جنس زمین رسوبی-آبرفتی و شیب 26 درجه است.
عقیل مددی، الناز پیروزی،
دوره 16، شماره 42 - ( 7-1395 )
چکیده
هدف از این پژوهش برآورد میزان فرسایش و رسوب درحوضه آبخیز لای چای، واقع در شمال غرب ایران میباشد. دراین تحقیق به منظور شبیه سازی و پیشبینی فرسایش و رسوب لای چای از مدل WEPPاستفاده شده است. اطلاعات مورد نیاز برای اجرای مدل WEPP به طور کلی در شش فایل رایانهای میباشد، که شامل خاک، اقلیم، مدیریت زراعی، شیب، آبراهه و مخزن است. در این تحقیق پس ازتعیین واحدهای کاری، به جمعآوری اطلاعات موردنیازبرای ساختن فایلهای خاک، مدیریت زراعی، اقلیم، شیب (در این تحقیق شیب زمین به وسیله نرم افزار Geowepp تهیه شد) و آبراهه گردید. در منطقه مورد مطالعه 3 نوع خاک، 2 نوع مدیریت، 5 نوع آبراهه وجوددارد. پس ازساختن کلیه فایلهای مورد نیاز،مدل WEPP از طریق نرم افزار Geowepp اجرا شد. در این نرم افزار، میزان فرسایش و رسوب به سه روش دامنه، حوضه آبخیز و مسیر جریان برآورد شد، که میزان رسوب به ترتیب 308/0، 215/0 و 491/0 تن در هکتار در سال میباشد. نتایج حاصل از مطالعه نشان میدهد که روش دامنه با 308/0 تن درهکتاردرسال به عددمشاهدهای 319/0 نزدیکتر بوده و جهت برآورد میزان فرسایش و رسوب در منطقه مورد مطالعه مناسب می باشد.
علیرضا جعفرزاده اسطلخ کوهی، پرویز رضائی،
دوره 17، شماره 44 - ( 1-1396 )
چکیده
درمیان فرایندهای مختلف تخریب اراضی، فرسایش خاک تهدیدی جدی برای حفاظت منابع خاک و آب کشورمان است، که با تشدید بهرهبرداری انسان از طبیعت از اوائل قرن بیستم، اثرات منفی خود را بر اکوسیستم حیاتی وارد ساخته است و یکی از فرایندهای پیچیده و خطرساز محیطی است. در تحقیق مورد نظر با روش تحقیق تحلیلی-توصیفی و استفاده از مدل پسیاک در مطالعه فرسایش در مقایسه با سایر روشها و مدلهای تجربی با مطالعه تاثیر 9 عامل مهم و موثر در فرسایش خاک و تولید رسوب از طریق امتیازدهی عددی درون لایهای به عوامل نهگانه موثربر فرسایش درقسمتهای مختلف حوضه سفیدرود ارزیابی گردید. سپس نقشههای پهنهبندی فرسایشی و لندفرم و نیز نقشههای پهنهبندی عوامل نهگانه استخراج گردید. نتایج حاصل از مطالعه نشان میدهد که 77 درصد از اراضی لندفرمهای جلگهای در منطقه با فرسایش بسیارکم و 23 درصد دارای فرسایش کم هستند و در لندفرم کوهپایهای 14 درصد فرسایش بسیار زیاد 55 درصد با فرسایش زیاد، 31 درصد در مناطق با فرسایش متوسط و کم قرار دارند و در لندفرم کوهستانی 17 درصد اراضی دارای فرسایش بسیار زیاد، 58 درصد در فرسایش زیاد و 25 درصد در فرسایش متوسط قرار دارند. همانطور که دیده میشود هر چه ارتفاع افزایش مییابد نوع فرسایش از فرسایش بسیار کم به فرسایش بسیار زیاد تبدیل میگردد و این به مفهوم وجود مشکلات فراوان در مراتع و منابع طبیعی است. به طور کلی با توجه به مطالعه عوامل نهگانه موثر در مدل فرسایش خاک (پسیاک) این نتیجه بدست میآید که مناطق کوهستانی و کوهپایهای حساسیت بیشتری نسبت به فرسایش داشته و عوامل موثر بر فرسایش در این مناطق فعالیت بیشتری دارند.
محمدجواد وحیدی، رسول میرعباسی نجف آبادی،
دوره 19، شماره 53 - ( 4-1398 )
چکیده
به منظور حفاظت از منابع خاک و آب باید نواحی فرسایشپذیر حوضه های آبخیز شناسایی گردند تا بتوان با برنامه ریزی در قالب طرحهای حفاظت خاک یا آبخیزداری، از تخریب بیشتر اراضی جلوگیری و فرسایش را کنترل نمود. بر این اساس، تحقیق حاضر با هدف کلاس بندی و پهنه بندی نواحی حساس به فرسایش آبی در حوضه آبخیز هروی با استفاده از منحنی یولاستورم انجام شده است. در این مطالعه، 10 زیرحوضه بر اساس سطوح تغذیه آبراهه ها جدا شد. تغییرات مکانی مشخصه های خاک زیرحوضه ها شامل بافت و میانگین اندازه قطر ذرات به روش قرائت کامل هیدرومتر اندازه گیری گردید و حداکثر سرعت پتانسیل خروجی زیرحوضه ها نیز بر اساس خصوصیات هر زیرحوضه محاسبه شد. سپس وضعیت فرسایش و رسوب در حوضه ها و زیرحوضه ها با استفاده از منحنی یولاستورم (بر اساس میانگین اندازه قطر ذرات رسوب و سرعت پتانسیل خروجی) بررسی و به طور مقایسهای از لحاظ فرسایش پذیری کلاس بندی شد. نهایتاً نقشه پهنه بندی نواحی حساس به فرسایش آبی منطقه مورد مطالعه به دست آمد. نتایج به دست آمده نشان داد که قسمت های بالادست و کناری حوضه، شامل زیرحوضه شماره 4 (94/8 درصد از اراضی)، فرسایش پذیری خیلی زیاد و زیرحوضه های شماره 1 و 9 (94/36 درصد از اراضی) فرسایش پذیری زیاد دارند. این نواحی اغلب دارای شیب زیاد و فاقد پوشش گیاهی یا دارای پوشش گیاهی ضعیف (مانند مراتع ضعیف و زراعت دیم) هستند؛ لذا ارائه راهکارهای مناسب جهت جلوگیری از فرسایش بیشتر در آنها الزامی است.
طاهر ولی پور، محمد مهدی حسین زاده، رضا اسماعیلی، سعیده متش بیرانواند،
دوره 20، شماره 59 - ( 10-1399 )
چکیده
عقبنشینی کناره کانال یک فرآیند مهم در مورفودینامیک رودخانه است که تغییرپذیری کانال، تکامل دشت سیلابی و توسعه زیستگاهها را تحت تأثیر قرار میدهد.هرساله سازههای عمرانی و زمینهای کشاورزی که حاشیه رودخانه لاویج قرار دارند با خطرات ناشی از تغییر بستر مواجهاند. ازاینرو وجود روشی قابلاعتماد برای تعیین میزان عقبنشینی و پیشبینی پایداری کناره ضروری به نظر میرسد. در این مطالعه باهدف بررسی میزان خطر فرسایش کناری و شناسایی مناطق مستعد فرسایش کـناری در رودخانه لاویج، با استفاده از مدلهای BEHI و NBS خطرپذیری فرسایش کناری در 7 مقطع از این رودخانه بررسی شد. نتایج مدل NBS با استفاده از شاخص (tnb/tbkf)نشان داد میزان فرسایشپذیری کناره رودخانه لاویج در تمام بازههای موردمطالعه، بهجز مقاطع 2و6 همه مقاطع دارای شدت فرسایش خیلی زیاد و زیاد میباشند. بر اساس شاخص (dnb/dbkf) میزان فرسایشپذیری کناره رودخانه لاویج بهجز مقاطع 4و5 تقریبا با روند فرسایشی بهدستآمده از شاخص اول (tnb/tbkf) همخوانی دارد. بر اساس مدل BEHI مقاطع 5،4،3،1و6 وضعیت ناپایداری کناره را زیاد نشان میدهند و استعداد زیادی برای فرسایش کناری و تولید رسوب دارند.همچنین مقطع 2وضعیت ناپایداری را متوسط نشان میدهدمقطع 7 و 2 وضعیت ناپایداری خیلی زیاد را نشان میدهد که استعداد خیلی زیاد برای فرسایش کنارهای و تولید رسوب دارد. درنهایت جهت بررسی میزان انطباق نتایج با استفاده از آزمون آماری کروسکال-والیس باهم برازش داد شد و نتایج نشان داد هر سه شاخص در ارزیابی فرسایش کناری در هر مقطع تقریبا یکسان عمل کردهاند.
منصور پروین،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده
حوضه های مناطق نیمه خشک نسبت به فرایند فرسایش خاک حساس بوده و هر ساله خسارات زیادی را در این زمینه متحمل میشوند. مطالعات مورفومتریکی روش مهمی در شناسایی مناطق مستعد فرسایش بوده و به نوعی پیش نیاز ارزیابی الگوی فرسایش در حوضه های آبخیز میباشد. حوضه نیمه خشک کامیاران به دلیل تنوع لیتولوژیکی، ژئومورفولوژی متنوع، توپوگرافی ناهموار و معیشت طبیعت محور ساکنان آن در معرض خطر فرسایش خاک قرار داشته و تعیین میزان پتانسیل فرسایش خاک این حوضه، جهت مدیریت علمی و توسعه پایدار آن ضروری است. هدف پژوهش اولویت بندی پتانسیل فرسایش خاک در زیرحوضه های، حوضه کامیاران است. از نظر روش شناسی این پژوهش مبتنی بر روشهای WSA و میانگین گیری بوده که بر مبنای محاسبه و رتبه بندی پارامترهای مورفومتریک میباشد. نتایج نشان داد، که بر اساس روشهای WSA و میانگین گیری به ترتیب 53.63% و 75.91% مساحت حوضه کامیاران در پهنه های با پتانسیل فرسایش خاک زیاد قرار گرفته و نیازمند طرح های حفاظتی می باشند. روش WSA به علت مد نظر قرار دادن پارامترهای مورفومتریک مختلف و نحوه محاسبه دقیق کارایی بهتری برای مطالعات اولویت بندی فرسایش خاک دارد. زیرحوضه های واقع در نواحی شمالی حوضه کامیاران دارای پتانسیل زیاد برای فرسایش خاک بوده و زیرحوضه های واقع در نواحی جنوبی آن دارای پتانسیل کم فرسایش خاک است. به طورکلی میزان پتانسیل فرسایش خاک در زیرحوضه های کامیاران متاثر از شرایط لیتولوژیکی و ژئومورفولوژیکی زیرحوضه ها بوده و پارامترهای مرتبط با نفوذ بیشترین تاثیر را در میزان پتانسیل فرسایش خاک زیرحوضه ها دارند.
شمس اله عسگری، حمید رضا پیروان، صمد شادفر، ماشاالله محمد پور، منوچهر طهماسبی،
دوره 22، شماره 67 - ( 10-1401 )
چکیده
در برخی مناطق به طرز شگفتانگیزی میتوان پوششی متراکم از گونههای مرتعی را ملاحظه نمود که سبب پایداری خاک وکنترل نرخ رسوبزایی اراضی مارنی شده اند. بهنظر میرسد که برخی از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی مارنها از دلایل اصلی ایجاد چنین پوششی در مناطق تحت پوشش سازندهای مارنی باشد. این تحقیق با هدف بررسی دقیق و سیستماتیک گونههای گیاهی و تعیین نیاز رویشگاهی و نیز نقش حفاظتی آنها درسه منطقه شرقی، جنوبی و غربی در شهرستان ایلام به مرحله اجرا درآمد. بدین منظور 48 نمونه نهشته مارنی از سه محدوده برداشت و بر روی 33 نمونه مارنی آزمایشات فیزیکی و شیمیایی انجام شد. بررسیهای گیاهشناسی با استفاده از بازدیدهای مکرر صحرایی و پلاتاندازی در 180 نقطه انجام و نمونههای گیاهی پس از انتقال به موزه گیاهی، شناسایی شدند. براساس نتایج آزمایشات نمونههای مارنی در این سه منطقه، با توجه به چینهشناسی سازندهای مارنی گورپی، پابده، گچساران و آغاجاری رسوبات این سه منطقه از نظر میزان شوری (EC)، جرم مخصوص ظاهری (BD)، سدیم (Na+) و درصد اشباع خاک (SP)و برخی پارامترهای فیزیکی از جمله ذرات شن، ماسه و سیلت دارای اختلافات معنیداری میباشند. این تفاوت میتواند به عنوان یکی از عوامل مؤثر در تنوع و اختلاف پوشش گیاهی رویشیافته در سه عرصه باشد. نکته مهم آن است که در هر دو تیپ منطقه شرقی و غربی شهرستان ایلام گونه فراوان و غالب Quercus brantii می باشد و بدون تردید می توان این گونه مرتعی را سازگارترین گونه گیاهی در نواحی تحت پوشش سازندهای مارنی گورپی و پابده در این پهنه ها در نظرگرفت. گونه غالب دوم را No mu ، Ha sa و Zi nu به خود اختصاص میدهد که با پهنه مارنی جنوب شهرستان ایلام سازگار می باشد.
احسان شهیری طبرستانی، حسین افضلی مهر،
دوره 23، شماره 71 - ( 10-1402 )
چکیده
یکی از مشکلات مدیریت و کنترل فرسایش و رسوب حوزههای آبریز، فقدان دادههای آماری جهت برآورد دقیق میزان رسوب و فرسایش است. به منظور اجرای برنامههای حفاظت خاک و تعیین روشهای مبارزه با فرسایش و کاهش رسوبزایی، ارزیابی و برآورد حجم کل میزان تولید رسوب سالانه امری ضروری است. هدف از پژوهش حاضر، برآورد شدت فرسایش و میزان تولید رسوب حوزه آبریز بابلرود واقع در استان مازندران با استفاده از مدلهای تجربی پتانسیل فرسایش و فورنیه و تعیین میزان دقت این مدلها میباشد. نتایج مطالعه نشان میدهد که حوزه آبریز بابلرود از نظر فرسایش و حمل رسوب در وضعیت متوسط قرار داشته و مقدار ضریب شدت فرسایش آ است. همچنین میزان رسوبدهی این حوزه طبق روش پتانسیل فرسایش، 71/563230 میباشد. بیشترین مقدار فرسایش در ناحیه شمالی حوزه آبریز قرار دارد که علت آن وجود کاربری غیر قابل کشت و سازندهای خاکی فرسایشپذیر از جمله خاکهای آبرفتی و مردابی میباشد. به منظور ارزیابی دقت نتایج بدست آمده از روشهای تجربی، از اطلاعات مشاهدهای دو ایستگاه رسوبسنجی استفاده شد و نتایج بیانگر اختلاف نسبی متوسط %24/23 در روش پتانسیل فرسایش است. همچنین نتایج بدست آمده از روش تجربی فورنیه حاکی از عدم کارایی این روش در برآورد حوزه آبریز بابلرود به دلیل عدم در نظر گرفتن پتانسیل فرسایشپذیری حوزه میباشد.