به طور کلی وجود کلانشهرها با مراکز متعدد کار و فعالیت باعث شده است که حجم بالایی از سفرها به طرف این مراکز گسیل شود. تجمع و پراکندگی این مراکز موجب افزایش و کاهش سفر وسایل نقلیه میشود. اتخاذ سیاستهای مکانیابی و ارتباطی مراکز کار و فعالیت شهری باعث میشود که شهرها بتوانند روند توسعه را با لحاظ نمودن توزیع عادلانه خدمات و برابریهای فضایی طی نمایند. هدف این پژوهش شناسایی و تعیین الگوی سازمان فضایی مراکز کار و فعالیت و نحوه ارتباط عملکردهای خدماتی آن با یکدیگر میباشد، به نحوی که تکمرکزیتی و چند مرکزیتی بودن شهرها میتواند تاثیر شگرف بر نظام توزیع مراکز خدماتی ایفا نماید و موجب تغییرات گسترده در رفتار سفر شهروندان گردد. روش تجزیه و تحلیل دادهها ترکیبی از دو روش کمی و کیفی میباشد و در بخش کمی آن تجزیه و تحلیل با استفاده از آمار توصیفی(نمایش هندسی و تصویری پراکندگی، اندازههای گرایش به مرکز) و مدل دسترسی هنسن صورت میگیرد. در حوزههای مورد مطالعه شاهد اختلاف زیاد در سطوح کاربریها میباشیم، به طوری که کاربری آموزش عالی در حوزه غربی کلانشهر مشهد، 84 درصد از سطح کاربری آموزش عالی را در خود گنجانده است و سهم حوزه شرقی تنها 3 درصد میباشد. در مورد کاربریهای درمانی، تجاری و فضای سبز تجهیز شده نیز مسئله به همین شکل میباشد. تنها در مورد سطوح اداری تعادلی نسبی مشاهده میشود.در نهایت شهر به سه حوزه متعادل برنامه ریزی تقسیم گردید و با لحاظ نمودن اشتغال، پتانسیل توسعه و مسافت، میزان سطوح کاربریهای تعیین کننده در سازمان فضایی مراکز کار و فعالیت بدست آمد.