15 نتیجه برای مشهد
مهدی سقایی، زهره جوانبخت قهفرخی،
دوره 13، شماره 28 - ( 3-1392 )
چکیده
آماریکی از بنیانی ترین پارامترهای سنجش عملکرد زیارت و گردشگری در یک مکان محسوب می شود. از این رو ، امروزه داشتن اطلاعات آماری در مورد شمار زائران خارجی و داخلی و میزان مخارج آنها در مقاصد گردشگری در جهت برنامه ریزی و پایداری گردشگری بسیار ضروری است. به گونه ای که فقدان مبناهای آماری در رابطه با تعداد و دیگر شاخه های مرتبط ، گونه ای ناهماهنگی در ارائه خدمات سبب شده و مانع از مدیریت صحیح بحران بخصوص در ایام اوج گردشگری می شود. کلانشهر مشهد از جمله مقاصد زیارت و گردشگری در کشور است که برآورد آماری زائران و گردشگران این مقصد بیش از همه ضرورت یافته است. با این وجود جز آمارگیری در حجم بسیار گسترده در سال 1365 تا اکنون پژوهش های پراکنده ای صورت گرفته که آن هم در چارچوب برآورد حجم نمونه کوچک در پژوهش های با موضوعات غیر آماری بوده است. بر این مبنا این مقاله در چارچوب یک تحلیل محتوایی به بررسی اسناد، مطالعات و پژوهش های انجام گرفته در رابطه با آمار گردشگران کلانشهر مشهد پرداخته و در چارچوب تعمیم های صورت گرفته تعداد زائران ورودی به مشهد در دوره آماری 1380 تا 1390 برآورد نموده و با استفاده از مدل سری های زمان ARIMA و ARFIMA برآورد آماری تعداد زائران و گردشگرانداخلی را در افق پنج ساله پیش بینی نموده است. براساس نتایج به دست آمده تعداد زائران ورودی به کلانشهر مشهد در افق 1395 معادل 27654068 نفر برآورد گردیده است.
علیرضا انتظاری، الهه اکبری، فاطمه میوانه،
دوره 13، شماره 31 - ( 12-1392 )
چکیده
امروزه با رشد روزافزون جمعیت در بیشتر مناطق جهان ، تامین آب شرب از منابع زیرزمینی از اهمیت ویژه ای برخورداراست. این بهرهمندی در بعضی مناطق و موقعیتها با بروز بیماری هایی همراه بوده است. این مطالعه به منظور بررسی کیفیت آب زیرزمینی دشت مشهد به لحاظ قابلیت شرب و میزان تاثیر بر سلامت انسان ها انجام شده است. برای شناسایی و نحوه ی توزیع کیفیت آب زیرزمینی این دشت از اطلاعات 60 حلقه چاه در رابطه با پارامترهای میزان مواد جامد محلول ، سختی کل ، کلر، سدیم و سولفات در طی دهه اخیر استفاده گردید. به نحوی که این پارامترها براساس استانداردهای بینالمللی و طبقهبندی شولر در سیستم اطلاعات جغرافیایی از طریق روشهای وزن دهی معکوس فاصله و ترکیب وزن دهی خطی پهنهبندی و با هم مقایسه شدند و سپس میزان ارتباط مرگ و میرهای ناشی از بیماریهای قلبی و کلیوی با پارامترهای مذکور با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون محاسبه و مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. نتایج بررسی تغییرات کیفی آب زیرزمینی دهه گذشته ، حاکی از روند نزولی و وضعیت نامطلوب به خصوص در قسمتهای جنوبی دشت میباشد . همچنین بین میزان مرگ و میرهای ناشی از بیماری قلبی عروقی با پارامتر کلر ارتباط معناداری (p<0.05) وجود دارد. با تداوم روند تغییرات منفی کیفیت آب زیرزمینی، احتمال بروز این بیماری در سالهای آتی نیز افزایش خواهد یافت. لذا به منظور جلوگیری از پیش روی آب های شور و کاهش کیفیت آب های زیرزمینی و به خطر افتادن سلامتی ساکنین این دشت، بایستی از نشت فاضلاب های خانگی و صنعتی و همچنین برداشت بی رویه ی آب های زیرزمینی، اقدامات جدی انجام گیرد.
مصطفی امیر فخریان، علیرضا معینی،
دوره 14، شماره 33 - ( 6-1393 )
چکیده
ز جمله موضوعات مهم در برنامهریزی گردشگری، شناسایی تفاوتهای موجود در خصوص نحوه گذران اوقات فراغت ساکنین شهری است، این مطالعه، نگاهی جغرافیایی به موضوع اوقات فراغت در شهر مشهد دارد، به عبارتی در هر پهنه فضایی، چه الگویی از گذران اوقات فراغت قابل مشاهده است؟ و اینکه برنامهریزی گردشگری در شهر مشهد چه رویکردی را در قبال این الگوها مدنظر قرار دهد؟ سطح مطالعه، مناطق 13 گانه شهرداری مشهد میباشد، برای این منظور نظرات شهروندان هرمنطقه در خصوص گرایش به جاذبههای مهم گذران اوقات فراغت پیرامون شهر مشهد مورد بررسی قرار گرفت، نتایج اولیه به تفکیک منطقه، با استفاده از نرم افزار ArcGIS، در پایگاه اطلاعات مکانی، ذخیره و گرایش ساکنین مناطق به هرجاذبه جهت گذران اوقات فراغت در قالب نقشههای گوناگون مشخص گردید، نتایج این مرحله گرایش به 10 جاذبه (شامل 6 جاذبه مذهبی و 4 جاذبه طبیعی) پیرامون شهر مشهد را نشان داد، استفاده از آزمون تحلیل واریانس وجود تفاوت معنادار بین گرایشهای ساکنین هر منطقه به جاذبههای فوقالذکر را تایید کرد که به نوعی نشان از تفاوت نگرش شهروندان در خصوص گذران اوقات فراغت در شهر مشهد است، در ادامه از طریق استانداردسازی دادههای به دست آمده از گرایشهای ساکنین و نمایش آنها بر روی نمودار پراکنش، الگوی گذران اوقات فراغت هر یک از مناطق شهر مشهد تعیین گردید، نتایج این مرحله نشان داد که در 4 منطقه الگوی گذران اوقات فراغت، گرایش به جاذبههای طبیعی، در 2 منطقه گرایش به جاذبههای مذهبی، در 4 منطقه گرایش به ترکیبی از جاذبههای طبیعی و مذهبی و در 3 منطقه نیز گرایش ضعیف به هر دو دسته جاذبهها وجود دارد، همچنین نتایج تحلیل همبستگی بیانگر آن بود که بین سطح تحصیلات و درآمد سرپرست خانوار و گرایش به جاذبههای طبیعی رابطه مثبت و درخصوص گرایش به جاذبههای مذهبی رابطه منفی وجود دارد، همچنین ارتباط مستقیمی بین نزدیکی به جاذبههای طبیعی و گرایش شهروندان وجود دارد اما در خصوص جاذبههای مذهبی چنین رابطهای مشاهده نمی شود،
محمد اجزاء شکوهی، هومن شاداب مهر،
دوره 14، شماره 33 - ( 6-1393 )
چکیده
در سال های اخیر از تعداد دانشآموزانی که سفرهای خود به مدرسه را به روش پیادهروی و دوچرخهسواری انجام میدهند، کاسته شده، در حالیکه استفاده از روشهای فوق مزایای مهمی برای دانشآموزان و سلامت کل اجتماع دارد. ادامه این روند ضمن ایجاد مشکلاتی در حوزههای اجتماعی، باعث افزایش تردد وسایل نقلیه شخصی به خصوص در ساعات اوج صبح بوده و برخلاف معیارهای پایداری شهر است. مبنای نظری تحقیق حاضر، نظریه رشد هوشمند شهری است. فرضیه تحقیق این است که با کاهش مسافت خانه تا مدرسه، افزایش تراکم جمعیتی در سطح منطقه و کاهش سطح برخورداری مناطق شهری، نسبت دانشآموزانی که در سفرهای آموزشی خود شیوه پیادهروی یا دوچرخهسواری را انتخاب میکنند، افزایش مییابد. دراین پژوهش روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مورد استفاده قرار گرفته است. برای گردآوری اطلاعات اسنادی، با استفاده از روش های کتابخانهای از اطلاعات موجود در شهرداری مشهد، سازمان حمل و نقل و ترافیک مشهد، سازمان آموزش و پرورش خراسان رضوی، وزارت راه و شهرسازی و سایر نهادهای دخیل استفاده شده و همچنین مطالعات میدانی با استفاده از پرسشنامه جهت تکمیل اطلاعات موجود و تشکیل و تصحیح لایه های اطلاعاتی انجام شده است. جهت تحلیل جغرافیایی نتایج بدست آمده نیز از نرم افزار GIS استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد به طور کلی در مناطق شمال، شمال شرق و شرق مشهد (مناطق محروم) تمایل استفاده از شیوه پیادهروی برای انجام سفرهای دانشآموزی بیشتر از نواحی مرکزی و غربی شهر (مناطق برخوردار) میباشد. همچنین در مناطق محروم شهر، طول متوسط مسافت پیادهروی دانشآموزان بیشتر از نواحی برخوردار است. در پایان راهکارهایی برای افزایش سفرهای دانشآموزی به شیوه پیادهروی و دوچرخهسواری ارائه شده است.
رستم صابری فر، حسین جنگی،
دوره 17، شماره 46 - ( 7-1396 )
چکیده
در این تحقیق، شاخصهای الگوی مسکن مناسب از منظر ساکنین حاشیهنشین شهری در مشهد مورد بحث قرار گرفته است به این منظور، از روش تحقیق توصیفی و تحلیلی بهرهبرداری شده و محدوده حاشیهنشین در شمال شرق شهر مشهد که بیشترین میزان خانوارهای حاشیهنشین را در خود جای داده است، به عنوان محدوده مورد مطالعه انتخاب شده است. با توجه به اینکه سؤال اصلی تحقیق آن بوده است که چه عواملی باعث میشود که خانوارها، منزل ویلایی را بر آپارتمان ترجیح میدهند؟ با استفاده از پرسشنامه دیدگاه 410 نفر از ساکنین مورد بررسی گرد آوری و مورد تحلیل قرارگرفته است. دادههای موردنظر در طی دوره زمانی 91 تا 93 جمعآوریشده و با استفاده از نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد متغیرهایی نظیر نحوه تملک، تحصیلات، سال خرید واحد مسکونی و سن از جمله عواملی بودند که بر نوع الگوی مسکن مورد تمایل خانوارها تأثیر داشتند. به همین دلیل اگر خانوارها با توجه به این شرایط به عنوان گروه پیشرو دسته بندی شده و مساکن مورد نظر مسئولین در اختیار آنها قرار گیرد، امکان موفقیت طرح های پیشنهادی بیشتر خواهد شد.
مختار کرمی، رحمان زندی، جلال طاهری،
دوره 20، شماره 56 - ( 1-1399 )
چکیده
در سالهای اخیر همزمان با توسعه شهرها انواع پوششهای سطح زمین تغییر کرده است. این تغییرات سبب شده برخی از مناطق شهری چند درجهی نسبت به اطراف دمای بالاتری داشته باشند. این پدیده بهعنوان جزایر حرارتی شناخته میشود. شهر مشهد بهعنوان یکی از کلانشهرهای ایران در شمال شرقی ایران قرار گرفته است. پارامترهای مختلفی بر روی تشکیل جزایر حرارتی در این شهر نقش دارند که باید موردبررسی قرارگرفته شود. در این پژوهش از تصاویر TM،ETM+ و OLI برای بدست آوردن دمای سطح زمین در بازه زمانی 2016-1987 استفاده گردید. بررسی تغییرات زمانی دمای سطحی نشان داد که در دوره مورد مطالعه جزایر حرارتی از خارج شهر به داخل شهر انتقال پیداکرده است. الگوی توزیع دمای سطح زمین دچار تغییر شده و از مساحت دماهای متوسط و خنک شهر کاسته شده است و برعکس مقدار مساحت دماهای بسیار بالا (جزایر حرارتی) افزایش قابلملاحظهای یافته است. همچنین برای به دست آوردن عوامل موثر بر شکل گیری جزایر حرارتی از روش تاپسیس استفاده گردید. 13 عامل طبیعی و انسانی مؤثر در تشکیل جزایر حرارتی تشخیص داده شدند. برای مشخص کردن درجه اهمیت هر یک از عوامل نظر کارشناسان استفاده گردید. فاصله از حرم با وزن 0/234 و ترافیک 0/155 بیشترین اهمیت و ارتفاع با وزن 0/022 بهعنوان یک عامل طبیعی کمترین اهمیت را در تشکیل جزایر حرارتی دارند. نتایج نهایی بهدستآمده از این مدل نشان داد که آن عواملی که در تشکیل جزایر حرارتی مؤثر می باشدند درست تشخیص دادهشده و با دور شدن از عوامل امکان تشکیل جزایر حرارتی کاهش پیدا میکند.
عاطفه شاهمحمدی، علی بیات، سعید مشهدی زاده ملکی،
دوره 20، شماره 58 - ( 7-1399 )
چکیده
توسعه شهرنشینی و آلودگی هوای شهری از مهمترین موضوعاتی است که امروزه در ارتباط با اقلیم مطرح است. گسترش شهرنشینی و توسعه شهرها، افزایش جمعیت، توسعه فعالیتهای صنعتی و مصرف بیرویه سوختهای فسیلی به شدت آلودگی هوا را افزایش داده و میزان آن را بیش از ظرفیت محیط کرده است. در کشور ما، انتشار آلایندههای هوا در برخی از کلان شهرها به میزان خطرناکی رسیده است، مشهد در برخی روزهای سال از آلودهترین شهرهای کشور به شمار میرود. دیاکسید نیتروژن یکی از شاخصهای آلودگی هوا است. در این مطالعه از داده های دی اکسید نیتروژن سنجنده OMI و پارامترهای هواشناسی مانند باد، دمای سطحی و دید افقی برای بازه زمانی 2004 تا می 2016 جهت بررسی آلودگی هوای ناشی از دی اکسید نیتروژن شهر مشهد استفاده شده است. نتایج نشان می دهند بیشترین (کمترین) مقدار دی اکسید نیتروژن در فصل های سرد (گرم) سال اتفاق می افتد. به طوری که بیشترین مقدار دی اکسید نیتروژن در ماه ژانویه برابر 1015×5.56 مولکول بر سانتی متر مربع و کمترین مقدار آن در ماه سپتامبر برابر 1015×4.18 مولکول بر سانتی متر مربع می باشد. انحراف معیار دی اکسید نیتروژن نیز نشان می دهد که بیشترین تغییرات در فصل های سرد سال رخ می دهد. همچنین نتایج نشان دادند باد غالب در شهر مشهد از سمت جنوب می باشد و اغلب بادهای این شهر سرعت کم دارند. ضریب همبستگی دی اکسید نیتروژن با باد و دمای سطحی به ترتیب برابر 0.36- و 0.57- است که اهمیت بیشتر دما در تغییرات دی اکسید نیتروژن شهر مشهد را نشان می دهد. همچنین ضریب همبستگی دی اکسید نیتروژن با دید افقی برابر 0.15- است که نشان می دهد با افزایش آلودگی هوای ناشی از دی اکسید نیتروژن دید افقی کاهش می یابد. با استفاده از آنالیز طیفی کمترین مربعات دوره های تناوب شش و دوازده ماهه مشاهده شد که از نظر آماری نیز معنی دار شناخته شدند. پس از حذف مولفه های معنی دار از سری زمانی میانگین ماهانه دی اکسید نیتروژن، روند محاسبه شد. مقدار روند دی اکسید نیتروژن در هر سال برای شهر مشهد 1013×2.41 مولکول بر سانتی متر مربع بدست آمد.
احمد اسدی، ابراهیم اکبری،
دوره 20، شماره 58 - ( 7-1399 )
چکیده
کیفیت مکان و بهزیستی در حال تبدیل به رویکردی مهم برای ارزیابی سیاست های عمومی، رتبه بندی مکان ها، شناسایی نواحی مسئله دار و حتی کشف علل بسیاری از نارضایتی های اجتماعی است. مطالعه حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و از جهت هدف کاربردی است. هدف اصلی پژوهش حاضر توسعه شاخص ترکیبی کیفیت زندگی برای محلات منطقه 2 شهر مشهد میباشد. اطلاعات مورد نیاز از شهرداری شهر مشهد و استفاده از پرسشنامه بدست آمد. با توجه به جمعیت منطقه 2در سال 1395که معادل 513365 نفر میباشد بر اساس فرمول کوکران تعداد 383پرسشنامه تنظیم گردید. پرسشنامه پس از تهیه و اعمال نظرات کارشناسان از طریق مراجعه در سطح محلات مورد مطالعه تکمیل شد. معیارهای مورد نیاز در قالب اطلاعات مکانی در محیط GIS تهیه و استاندارد سازی شد. قلمروهای اقتصادی، اجتماعی و دسترسی به عنوان معیارهای اصلی پژوهش انتخاب و برای هر کدام زیر معیارهایی مشخص گردید. در ادامه با استفاده از تحلیل های مکانی و مدل تصمیم گیری چندمعیاره (ANP)، شاخص نهایی کیفیت زندگی از تلفیق شاخص ها به دست آمد. نتایج حاکی از کیفیت زندگی مطلوب در محلات مرکزی بوده و محلات حاشیهای از کیفیت مطلوبی برخوردار نمیباشند. همچنین با نزدیکی به مراکز تفریحی سطح کیفیت زندگی شهری افزایش می یابد و از الگوهای مکانی پیروی می کند. بخشی از حاشیه محلات عامل، شهید بصیر و هدایت که از محلات حاشیهای محدوده مورد مطالعه میباشند، از مجموع سه قلمرو در وضعیت مطلوبی نمیباشند؛ و سایر محلات با توجه به داشتن دسترسی آسان به خدمات عمومی از جمله خدمات درمانی، آموزشی، و تمرکز امکانات رفاهی مدرن نسبت به سایر محلات کیفیت زندگی مطلوبتری را به خود اختصاص دادهاند؛ که11675700 متر مربع که معادل 30 درصد مساحت منطقه ی مورد مطالعه از کیفیت زندگی بسیار مطلوبی برخوردار می باشد. همچنین محلاتی که از نظر شاخص اقتصادی و اجتماعی در سطوح خیلی پایین قرار دارند، از نظر دسترسی در سطح متوسط قرار دارند. در ادامه نتایج آزمون های آمار فضایی(خودهمبستگی فضایی و آماره جی) نشان از توزیع الگوی خوشه ای کیفیت زندگی دارد. و به عبارت دیگر شاخص های کیفیت زندگی از توزیع فضایی یکسانی در منطقه مورد مطالعه برخوردار نیستند.
هادی سلیمانی مقدم، رحمان زندی، ابراهیم اکبری،
دوره 21، شماره 60 - ( 1-1400 )
چکیده
بررسی وضعیت فقر در هر جامعه، اولین قدم در برنامه ریزی برای مبارزه با فقر و محرومیت است و با درک روند تحولات فقر در طول زمان، برنامه ریزان می توانند تصمیمات لازم را اتخاذ کنند. در همین راستا هدف پژوهش حاضر بررسی پهنه بندی و تحلیل فضایی فقر شهری در شهر مشهد است. برای انجام این کار از اطلاعات و دادههای جمعآوریشده از منابع مختلف استفاده شده است. نقشه نهایی از تلفیق و هم پوشانی معیارهای موثر در پهنه بندی فقر شهری با استفاده از نظر کارشناسان و بررسی پیشینه تحقیق با تاکید بر تحلیل های مکانی GIS به دست آمده است؛ براساس نقشه نهایی 33.05 درصد از سطح شهر مشهد، وضعیت بسیار مناسبی را از لحاظ معیارهای مورد بررسی در راستای پهنه بندی فقر شهری دارا می باشند که شامل محدوده های فلسطین، سجاد، گوهرشاد، رازی، بهاران، ولیعصر، فارغ التحصیلان، حافظ، ایثارگران و ... می باشد. طبقه دوم(معادل 18.75درصد) که نشانگر وضعیت مناسب می باشد شامل محدوده شاهد، الهیه، جانباز، تربیت، هنرور و ... است. طبقه سوم (معادل 19.28درصد ) دارای شرایط متوسطی می باشد و شامل محدوده های مختلف شهر از جمله راه آهن، طبرسی شمالی، وحدت، امیرآباد، کشاورز و موعود می باشد. طبقه چهارم (معادل 8.46 درصد ) شرایط نامناسب را دارا است و محدوده آن شامل قسمت های سیس آباد، ایوان و بخش هایی از منطقه 7 می باشد طبقه پنجم (معادل 20.43 درصد )که وضعیت بسیار نامناسب را شامل می شود، قسمت های جاهدشهر، ابوذر، رباط، انقلاب، بهارستان، پنجتن آل عبا، شهید قربانی و مهدی آباد را در برمی گیرد.
مصطفی امیرفخریان، حسین مبینی،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده
هویت به عنوان وجه تمایز پدیدهها، یک امر متغیر و متحول است که از شاخصهای هویت ساز تأثیر میپذیرد. جایگاه این شاخصها متأثر از محیط زندگی، فرهنگ و جهانبینی است که متناسب با مکان و زمان تغییر میکنند. در این میان مشهد به عنوان شهری با ویژگیهای خاص جغرافیایی و فرهنگی، دارای هویت ویژهای است. با این حال انتظار میرود جایگاه شاخصهای هویتمندی فضا، در مناطق مختلف آن، به دلایل ویژگیهای متنوع کالبدی، اقتصادی و فرهنگی، متفاوت باشد. در این پژوهش برای نمایش جایگاه متفاوت شاخصهای اثرگذار بر هویتمندی فضای شهر از نظر ساکنان، ضمن انتخاب دو محدوده متفاوت از شهر(مناطق شرقی و غربی)، اقدام به تکمیل 800. پرسشنامه در بین ساکنین این دو منطقه گردید و از پرسش شوندگان خواسته شد تا شاخصهای هویتمندی فضا را اولویت بندی نمایند. نتایج این پژوهش با استفاده از روشهای لجستیک و تمایزی نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین مناطق غرب و شرق مشهد در انتخاب شاخصهای هویتمندی فضا وجود دارد. به عبارتی تفاوتهای مکانی بین مناطق مختلف شهرها، میتواند سبب رویکردها و ادراکات متفاوتی از شهر توسط شهروندان گردد و انتظار درک یکپارچه از شهر معقول نیست. توجه به این تفاوتها میتواند مدیران و برنامه ریزان شهر را در جهت درک صحیح از شهر ومحیط آن به منظور ارتقای کیفی محیط یاری کند.
محمدرضا میرسعیدی، مسلم سیدالحسینی، فرشته احمدی، امیرحسین شبانی،
دوره 21، شماره 61 - ( 4-1400 )
چکیده
به طور کلی وجود کلانشهرها با مراکز متعدد کار و فعالیت باعث شده است که حجم بالایی از سفرها به طرف این مراکز گسیل شود. تجمع و پراکندگی این مراکز موجب افزایش و کاهش سفر وسایل نقلیه میشود. اتخاذ سیاستهای مکانیابی و ارتباطی مراکز کار و فعالیت شهری باعث میشود که شهرها بتوانند روند توسعه را با لحاظ نمودن توزیع عادلانه خدمات و برابریهای فضایی طی نمایند. هدف این پژوهش شناسایی و تعیین الگوی سازمان فضایی مراکز کار و فعالیت و نحوه ارتباط عملکردهای خدماتی آن با یکدیگر میباشد، به نحوی که تکمرکزیتی و چند مرکزیتی بودن شهرها میتواند تاثیر شگرف بر نظام توزیع مراکز خدماتی ایفا نماید و موجب تغییرات گسترده در رفتار سفر شهروندان گردد. روش تجزیه و تحلیل دادهها ترکیبی از دو روش کمی و کیفی میباشد و در بخش کمی آن تجزیه و تحلیل با استفاده از آمار توصیفی(نمایش هندسی و تصویری پراکندگی، اندازههای گرایش به مرکز) و مدل دسترسی هنسن صورت میگیرد. در حوزههای مورد مطالعه شاهد اختلاف زیاد در سطوح کاربریها میباشیم، به طوری که کاربری آموزش عالی در حوزه غربی کلانشهر مشهد، 84 درصد از سطح کاربری آموزش عالی را در خود گنجانده است و سهم حوزه شرقی تنها 3 درصد میباشد. در مورد کاربریهای درمانی، تجاری و فضای سبز تجهیز شده نیز مسئله به همین شکل میباشد. تنها در مورد سطوح اداری تعادلی نسبی مشاهده میشود.در نهایت شهر به سه حوزه متعادل برنامه ریزی تقسیم گردید و با لحاظ نمودن اشتغال، پتانسیل توسعه و مسافت، میزان سطوح کاربریهای تعیین کننده در سازمان فضایی مراکز کار و فعالیت بدست آمد.
محمد اجزاء شکوهی، شیرین صباغی آبکوه، فروغ خزاعی نژاد،
دوره 21، شماره 62 - ( 7-1400 )
چکیده
نظریه شهرگرایی جدید در دهه های اخیر و در پاسخ به مشکلات متعدد شهری قرن بیستم و با هدف ایجاد شهرهای سرزنده، جمع و جور، متنوع و مطلوب از نظر کار، پیاده روی، زندگی و گزینه های حمل و نقل شکل گرفت. نظر به اقبال گسترده این نظریه در میان پژوهشگران ایرانی هدف پژوهش حاضر سنجش پایداری محله های ارگانیک و برنامهریزیشده مشهد بر اساس شاخصهای فضایی-کالبدی شهرگرایی جدید میباشد. در این راستا دو محله راهآهن (محله ارگانیگ) و فاز دوم رضاشهر (محله برنامهریزیشده) برای بررسی و مطالعه انتخاب شدند. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی و جهت ارزیابی پایداری محله های مورد نظر از مدل ترکیبی
AHP و نرم افزار
GIS استفاده شده است. بر این اساس مدل سنجش پایداری مورد استفاده در قالب 7 شاخص فضایی-کالبدی (نوع معبر، عرض پیادهرو، کاربری، وسعت قطعات، دسترسی به مرکز محله، تعداد طبقات و دسترسی به حمل و نقل عمومی) بصورت سلسلهمراتبی ایجاد
گردید . نتایج پژوهش نشان می دهد 81/67 % از وسعت محله رضاشهر از پایداری متوسط به بالا برخوردار است و 19/32% فاقد پایداری میباشد. در محله راهآهن ارقام فوق به ترتیب پایداری و ناپایداری عبارتند از 71/69% و 29/30%. بنابراین طبق شاخصهای فضایی-کالبدی شهرگرایی جدید، اگرچه دو محله مورد بررسی تفاوت اندکی دارند اما در مجموع محله رضاشهر نسبت به محله قدیمی راهآهن ناپایدارتر است. از این رو می توان گفت محله های قدیمی ایران، قرابت بیشتری با اصول شهرگرایی جدید دارند و به بیان دیگر شهرسازی سنتی و ارگانیک بستر مناسبتری برای بکارگیری رویکرد شهرگرایی جدید میباشد که میتوان در قالب بازآفرینی شهری رویکرد مذکور را بکارگرفت.
مهدی محرری، محمد نقی زاده، فرشته احمدی، شیرین طغیانی،
دوره 21، شماره 63 - ( 10-1400 )
چکیده
یکی از موضوعاتی که شهرهای امروز ایران با آن مواجهاند، موضوع نگهداری و ارتقاء خیابانهای موجود است. نحوه مدیریت و برخورد با این خیابانها موجب بروز مشکلات متنوع در جنبههای مختلف شهرها شده است. هدف از انجام این پژوهش بررسی اصول نگهداری و ارتقای خیابان شهری با تمسک بر آموزههای اسلامی و فرهنگ ایرانی است. همچنین این تحقیق به بیان راهکارهایی برای ارتقای کیفیت خیابانهای شهری با بهرهمندی از آموزههای اسلامی و فرهنگ ایرانی میپردازد. جمعآوری اطلاعات مورد نیاز از طریق مشاهده، برداشتهای میدانی و مطالعات اسنادی و تحلیل اطلاعات و دادهها، به کمک بهرهگیری از روشهای توصیفی تحلیلی، مستندسازی و تحلیل گرافیکی صورت پذیرفته است. کیفیت شهرها وابسته به کیفیت خیابانها هستند و کیفیت خیابانها نیز برآمده از جزئیات خیابانها هستند. خیابانهای شهری نیازمند توجه، نگهداری و ارتقاء هستند تا همیشه برای شهروندان جذاب و مطلوب باشند. نتایج حاصل از این تحقیق، بیتوجهی به فرهنگ، دین و مذهب شهروندان و نیازهای آنها، مصالح و هنر بومی آنهاست که موجب به وجود آمدن فضاهای شهری بیکیفیت و بیهویت در کلانشهرهای امروز ایران شده است. این پژوهش به دنبال ارائه الگو برای طراحی خیابانهای شهری نبوده و در راستای تدوین اصول و مبانی برای برنامهریزی و طراحی خیابانهای شهری مبتنی بر آموزههای اسلامی و فرهنگ ایرانی، گام بر میدارد. خیابان مطلوب برای شهروندان ایرانی علاوه بر اینکه میبایست ظواهر آن منطبق بر آموزههای اسلامی و فرهنگ ایرانی باشد، لازم است بواطن آن نیز اسلامی و ایرانی باشد. صرف درست بودن ظواهر میتوان گفت تنها نفاق به دست آمده و با اصلاح بواطن میتوان صداقت را در فضاهای شهری جاری ساخت.
احمد اسدی، رقیه کلاته میمری،
دوره 22، شماره 64 - ( 1-1401 )
چکیده
توزیع مناسب کاربریها و خدمات در شهرها تاثیر بسزایی در اجرای عدالت اجتماعی و رضایت شهروندان دارد. تحقیق حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است. دادههای مورد نیاز پژوهش به دو روش اسنادی و میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه گردآوری شده؛ با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه جامعه آماری معادل383 نفر برآورد شد و اطلاعات بدست آمده با استفاده از تحلیلهای مکانی نرمافزار ArcGIS و Spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند. به منظور تحلیل توزیع خدمات شهری از شاخص دسترسی به خدمات شهری استفاده شده است که از طرحهای کاربری اراضی شهر مشهد و اطلاعات شهرداری بدست آمده است و از مدل تحلیل شبکه (ANP) و آزمونهای آمار فضایی بدست آمد. همچنین به جهت بررسی میزان رضایت شهروندان از توزیع خدمات شهری از طریق پرسشنامه و با استفاده از آزمون T تک نمونه ای در نرمافزار Spss بدست آمده است. همچنین به جهت رتبهبندی محلات منطقه 11 مشهد به لحاظ برخورداری از عدالت اجتماعی از روش تحلیل خاکستری (GRA) استفاده شده است. شاخص نهایی توزیع خدمات شهری حاکی از توزیع مطلوب خدمات شهری در محلات دانشجو، شریف، تربیت، فرهنگ و بخشهایی از آزادشهر و فارغ التحصیلان می باشد. و محلات زیباشهر، شهیدرضوی و بخشهایی از فارغالتحصیلان و آزادشهر به لحاظ توزیع خدمات شهری از وضعیت نامطلوبی برخوردار میباشند. همچنین بر اساس آزمون خودهمبستگی فضایی، الگوی شاخصها در محدوده مورد مطالعه دارای خود همبستگی فضایی و داری الگوی خوشهای میباشد. تحلیل الگوی توزیع خدمات شهری در منطقه 11 شهر مشهد با استفاده از آماره عمومی جی نشان میدهد که توزیع خدمات شهری در محدوده مورد مطالعه از الگوی خوشهای با تمرکز بالا برخوردار است. بر اساس اصل تجزیه و تحلیل رابطه خاکستری محلات دانشجو، آزادشهر، فرهنگ و شریف دارای سطوح بالای برخورداری از عدالت اجتماعی میباشند و سایر محلات به ترتیب در رتبههای بعدی قرار دارند. در ادامه نتیجه آزمون tمشخص میکند که محلات دانشجو، شریف، فرهنگ، تربیت و آزادشهر به ترتیب بیشترین رضایت را از توزیع خدمات شهری داشته و محله زیباشهر کمترین رضایت را از توزیع خدمات شهری دارد. نتایج تمامی مدلهای استفاده شده در مقاله دارای همخوانی و مطابقت بالایی میباشند.
آمنه خسروی، محمود آذری،
دوره 22، شماره 66 - ( 7-1401 )
چکیده
بررسی ویژگیهای آب و هوایی و نوسانات آن در ارزیابی تاثیر تغییر اقلیم و مدیریت و بهره برداری از منابع آب اهمیت دارد. تحلیل روند سریهای زمانی متغیرهای هیدرولوژی و هواشناسی یکی از روشهای تعیین تغییر در مولفههای اقلیمی است که با روشهای مختلف پارامتری و ناپارامتری انجام میشود. در این پژوهش روند بارش و دما در سه مقیاس زمانی سالانه، فصلی و ماهانه در ایستگاههای حوضه کشفرود برای دوره آماری 1364 تا 1395 مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور آمار بارش و دمای ماهانه اخذ گردید و روند سریهای زمانی سالانه، فصلی و ماهانه با استفاده از آزمون ناپارامتری من کندال و آزمون پتیت در سطح اطمینان 95% مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که روند دمای بیشینه در فصول بهار و زمستان و همچنین در مقیاس سالانه برای کلیه ایستگاههای حوضه افزایشی است. اما در فصل تابستان و پاییز الگوی یکسانی وجود ندارد. روند دمای کمینه ایستگاههای حوضه در تمامی فصول از الگوی واحدی برخوردار نیست. نتایج تحلیل روند بارش نشان میدهد که بارش سالانه حوضه تغییر نکرده و روند آن در سطح 5 درصد معنیدار نیست در حالی که در فصل زمستان مقدار بارش حوضه روند کاهشی داشته است و در پاییز نیز در نیمه جنوبی روند افزایشی است. کاهش شدید بارش در زمستان و ماههای دی و بهمن و افزایش آن در آبان میتواند مدیریت منابع آب حوضه را در فصل خشک با چالش جدی مواجه کند.