جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای موریس

محمدرضا رضوانی،
دوره 3، شماره 3 - ( 1-1383 )
چکیده

در فرایند برنامه‌ریزی و توسعه نواحی روستایی، سنجش و تحلیل تفاوت‌های مکانی در ابعاد مختلف توسعه روستایی اهمیت زیادی داشته و برنامه‌ریزان را در تهیه طرح‌های هماهنگ و یک‌پارچه توسعه یاری می‌رساند. در این مقاله بااستفاده از27شاخص و بهره‌گیری از « شاخص توسعه‌یافتگی موریس »، ابتدا سطوح توسعه‌یافتگی نواحی روستایی استان زنجان در سطح دهستان در زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی و کالبدی تعیین گردیده و سپس تفاوت‌های مکانی در توسعه آن‌ها موردتحلیل قرار گرفته است. نتایج مطالعات نشان‌دهنده تفاوت زیاد بین نواحی روستایی از لحاظ درجه توسعه‌یافتگی است. دهستان‌های توسعه‌یافته و در حال توسعه عمدتاً در شرق و دهستان‌های کمتر توسعه‌نیافته بیشتر در شمال، جنوب و غرب استان قرار دارند. همچنین بین ابعاد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی توسعه در نواحی روستایی هماهنگی لازم وجود ندارد. سطوح توسعه‌یافتگی دهستان‌ها با متغیرهای فاصله از محور توسعه استان، فاصله از مرکز شهرستان، نرخ باسوادی، نسبت اشتغال درفعالیت‌های غیرکشاورزی و رشدجمعیت همبستگی معناداری دارد. این تفاوت‌ها بیشتر با نظریه مرکز ـ پیرامون قابل‌توجیه است. در راستای توسعه یک‌پارچه و موزون نواحی روستایی، تمرکززدایی در توسعه استان از طریق ایجاد کانون‌ها و محورهای جدید توسعه، ایجاد و تقویت شهرهای کوچک و مراکز روستایی، ایجاد شهرک‌ها و نواحی صنعتی در نواحی روستایی کمتر توسعه یافته و محروم ضروری می‌باشد .
جعفر توکلی،
دوره 14، شماره 32 - ( 3-1393 )
چکیده

یکی از چالشهای جدی سکونتگاههای روستایی در کشورهای در حال توسعه مقوله پایداری اجتماعی- اقتصادی است که به رغم ارتباط نظام‌مند با پایداری محیطی تا حد زیادی در سایه و سیطره آن قرار گرفته و کمتر به طور مستقل مفهوم‌سازی و بررسی شده است. این دو بعد که بخش درخور توجهی از ناپایداری سکونتگاههای روستایی کشور در ارتباط با آنها قرار دارد، بیش از هر چیز بر مفهوم عدالت درون‌نسلی تاکید دارند. تحقیق حاضر بر پایه 29 شاخص پایداری اجتماعی- اقتصادی 50 روستای دهستانهای خاوه شمالی و جنوبی در شهرستان دلفان را بررسی نموده است. داده‌های مورد نیاز از طریق پرسشنامه روستا و مراجعه به مطلعین محلی گردآوری شده است. برای رتبه‌بندی پایداری روستاها از تکنیک تاپسیس و ضریب ناموزون موریس استفاده شده و یافته‌ها مورد مقایسه قرار گرفته است. نتایج گویای آن است که با روش تاپسیس 92 درصد و با روش موریس 96 درصد روستاهای مطالعه شده در شرایط نیمه‌پایدار قرار دارند. بین دو روش بررسی تفاوت معنی‌دار در سطح اطمینان 99 درصد وجود دارد. بین سطح پایداری روستاها به روش تاپسیس با جمعیت رابطه‌ای مشاهده نشد اما بین همین متغیر و جمعیت به روش موریس همبستگی مثبت و معنی‌دار وجود دارد.
عبدالحسن شیوائی، اصغر ضرابی،
دوره 19، شماره 53 - ( 4-1398 )
چکیده

اولین قدم در زمینه ی تدوین برنامه های کارآمد و منطبق بر واقعیت ها و دست یابی به اهداف متعالی توسعه ی متوازن ، متناسب و متعادل ، شناخت و آگاهی لازم و کافی از توان ها و امکانات هر منطقه ی جغرافیایی است .  از این رو شناخت وضع موجود مناطق نسبت به همدیگر ضرورتی اجتناب ناپذیر است . هدف از این پژوهش سطح بندی مناطق شهری شهرستان های استان کهگیلویه و بویراحمد و تعیین اولویت توسعه در هر شهرستان و هر عامل است . این کار با استفاده از 84 شاخص مختلف ترکیب شده در spss به 8 عامل ؛ اشتغال و فعالیت ، مسکن ، اقتصادی – تولیدی ، حمل و نقل و ارتباطی ، خدمات شهری عمومی ، بهداشت و درمان ، کتاب و سواد و آموزشی مربوط به آمار سال 1390 ، با استفاده از دو تکنیک ؛ شاخص ترکیبی توسعه ی انسانی و موریس و ادغام نتایج آنها با تکنیک ادغامی صورت گرفته است . روش تحقیق تحلیلی – توصیفی است . جامعه ی آماری پژوهش مناطق شهری هفت شهرستان ( 16 شهر ) استان است . یافته های پژوهش حاکی از آن است که ؛ شهرستان های بویراحمد ، دنا و گچساران در رتبه های اول تا سوم توسعه یافتگی و شهرستان بهمئی در رتبه ی آخر توسعه یافتگی استان بوده است و در بررسی همه ی عامل ها به صورت جداگانه شهرستان بهمئی در شرایط محروم و رتبه ی آخر بوده و شهرستان های ؛ چرام ، کهگیلویه و باشت از نظر سطح توسعه ، محروم و اندکی بهتر از بهمئی بوده اند که لازم است شهرستان بهمئی در اولویت اول جهت برنامه ریزی توسعه قرار گیرد .


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Applied researches in Geographical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb