در تاریخ بیهقی بهکارگیری ابزارها و امکانات هنری و ادبی، از جمله تمثیل، تنها برای زینت و بخشیدن زیبایی هنری به اثر نیست، بلکه این ابزار در ژرفساخت خود اهداف خاص نویسنده را نیز میپروراند؛ به عبارت دیگر، نویسنده گاه مجبور میشود با توجه به موقعیت اجتماعی و سیاسی خود یا حال و مقام اشخاصی که موقعیتهای مختلف اثرش را میسازند، اندیشهها و مقاصد خود را با استفاده از شیوههای غیرمستقیم همچون بهکارگیری تمثیلها و حکایات مناسب و... برای خواننده آشکار کند. به این ترتیب، خواننده پس از کنار زدن حجاب ظاهر تمثیل و حکایت میتواند به معنای تازه و جالبی دست یابد که به دلیل آمیختگی آن با هنجارهای ادبی مؤثرتر واقع میشود. هدف این مقاله آن است که با بررسی برخی حکایات و تمثیلهای تاریخ بیهقی نشان دهد چگونه ابوالفضل بیهقی برای نشان دادن محیط و زمانه فتنهزا و آشوبساز خود و نیز تحلیل بیاعتمادیهای موجود در دربار مسعود غزنوی از شیوه بیان غیرمستقیم و قابل تفسیر تمثیل استفاده کرده است.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |