کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
2 نتیجه برای موضوع مقاله:
احسان شفیقی، بیژن ظهیری ناو،
دوره 3، شماره 7 - ( پاییز - بهار- 1385 )
چکیده
یکی از مهمترین آموزهها و اصول تربیتی صوفیه و مکاتب عرفانی، حفظ اسرار و پاسداشت حریم رازهای مگو است. عرفا و پیران طریقت، مریدان نوآموز و مبتدیان راه دشوار طریقت را بدان وسیله میآزمودند و صلاحیت آنان را میسنجیدند؛ مولانا با انتخاب تخلّص "خاموش" در غزلیات شمس و با تأکید بر سکوت و خاموشی و دم در کشیدن در پایان هر داستان کوتاه و نیمهراه حکایات بلند در مثنوی، بهویژه در مواردی که امواج سهمگین معارف او بر مکنونات جهان ناپیدا در صدد برافکندن پرده از صحن خانه اسرار برمیآید، نام خود را به عنوان برجستهترین پاسدار حریم رازهای عرفان ثبت میکند. در این مقاله جلوههای این رازپوشی را در مثنوی و غزلیات او پی میگیریم. در این جستجو درمییابیم که سکوت و خاموشی مولانا معلول عواملی چون کژفهمی مخاطبان و دعوت به شناخت نیروها و توانایی شگرف و مغفول انسانی، پری و سرشاری از سخن و سرانجام، شوق بیپایان او برای کشف حجاب از چهره عروس رازها است. چه در سایه این سکوت و خاموشی و بیاعتنایی به ابزار ظاهری شناخت، امکان گذار به دنیای شناخت حقیقی و معرفت الهی حاصل میشود و مولانا این مرتبه از شناخت را بارها تجربه نموده است.
خدابخش اسدالهی،
دوره 5، شماره 14 - ( بهار و تابستان- 1389 )
چکیده
مسئله مرگ همواره از مهمترین دغدغههای بشر بوده و هرکسی قصد داشته در این زمینه به حقایقی دست پیدا کند و یا به دنبال توجیهاتی برای پذیرش این درد درمانناپذیر باشد. بسیاری از حکما، عرفا و متشرّعان مسلمان، در این باب به بیان نظرات و تحقیقات خود پرداختهاند؛ یکی از آنان که در این موضوع، همچون سایر موضوعات، داد سخن داده است، سنایی غزنوی است. در این پژوهش، برای تبیین عقاید عرفانی، دینی و حکیمانه سنایی، با استفاده از حدیقهالحقیقه، دیوان و نیز مثنویهای وی، ابتدا مطالبی از قبیل: تعریف، شمول و فواید مرگ مطرح و ضمن ارائه تصویری نامحبوب از دنیا، از آن به عنوان مزرعه و آزمایشگاه منزل آخرت یاد شده است؛ سپس برای تکمیل اثبات جاودانگی آدمی، مباحثی نظیر: نسبی بودن پدیده مرگ و نیز ضرورت آن در نظام احسن با تکیه بر قرآن و حدیث ذکر شده است. نتیجه آنکه مرگ پایان حیات آدمی نیست؛ بلکه تحولی رو به رشد و در جهت کمال است که او را در مسیر دستیابی به سعادتها و کمالات اُخروی قرار میدهد؛ مجموعه این عوامل سبب میگردد که یقینی به مرگ حاصل شود که ممکن است زندگی محدود دنیوی را در نزد انسان، کمارزشتر از زندگی جاوید آخرت جلوه دهد.