4 نتیجه برای ترجمه
نرگس محمدی بدر،
دوره 3، شماره 7 - ( 7-1385 )
چکیده
در پژوهش حاضر سعی شده نحوه رشد و حرکت یک سوژه انسانی در بستر بینالمللی نشان داده شود. از بین نحلههای موجود ادبیات تطبیقی، نحله "رمارک" مورد توجه قرار گرفت. رمارک این علم را نه یک رشته مستقل، بلکه دانشی "میان رشتهای" (interdisciplinary) و پلی میان آثار ادبی ملتها میدانست. از میان روشهای مطالعه تطبیقی، شیوه پیشنهادی جرج بردی که شامل چهار مرحله: توصیف (description)، تفسیر (interperation)، همجواری (juxtaposition)، مقایسه (Comparison) است، ملاک قرار گرفته است. "قلب مادر" از اشعار ایرجمیرزا، شاعر دوره مشروطه است که سالیان مدید توسط معلمان دلسوز کشورمان در کلاسهای درس زمزمه میشود. "ژان ریش پن" سراینده اصلی این شعر و کشور فرانسه خاستگاه اصلی این اثر است. بررسی تطبیقی این سوژه از بُعد تیپشناسی نشان میدهد، انسانها، فارغ از تمامی افتراقها ـ که برخاسته از تفاوتهای فرهنگی آنهاست ـ همواره مشترکاتی دارند. مشترکاتی که از روح و روان انسانی و از زندگی اجتماعی آنها نشئت گرفته است. ادبیات تطبیقی میتواند در جهت انتقال ذوق و احساس و عواطف و خرد انسانها و ملتها به یکدیگر، به منظور ایجاد ارتباط و پیوند میان اندیشهها و ذوقها و درک و فهم و تأثیر متقابل فرهنگها نقشآفرین و بالنده باشد.
حبیبالله عباسی،
دوره 4، شماره 10 - ( 6-1385 )
چکیده
فن ترجمه از همان سدههای آغازین تاریخ اسلام میان دو زبان عربی و فارسی متداول بوده و باعث بهوجود آمدن وجوه مشترک بسیاری در حوزههای مختلف ادبیات این دو قوم تاریخی شده است. اما جریان ترجمه از زبانهای اروپایی که در جهان عرب پیش از عصر نهضت آغاز شد و در ایران اندکی قبل از مشروطه، تأثیری بس شگرف و شگفت در شؤون مختلف این جوامع بر جای نهاد. در این مقال فقط به آن دسته از تأثیرها و رهاوردهای ترجمه اشاره شده است که به نحوی در رشد و پیشرفت ادبیات و حوزههای مختلف آن مؤثر بودهاند، از جمله: تجدد، شیوههای جدید تعلیم و تربیت، علوم جدید، شعر، نثر، داستان و مکتبهای ادبی جدید و همچنین در پایان به برخی کارکردهای دیگر آن مانند تحول در زبان و فرمهای ادبی و به تبع آن معیارهای جمالشناسی ادبی و ذوق مخاطبان آن پرداختهایم.
عبدالرسول شاکری، مسعود فرهمند فر،
دوره 8، شماره 19 - ( 2-1400 )
چکیده
نقد ادبی یکی از بحثانگیزترین مفاهیم در مطالعات مربوط به ادبیات در کشورمان بوده است. گروهی آن را مفهومی یکسره غربی و در نتیجه کاملاً وارداتی دانستهاند و گروهی دیگر سابقۀ آن را تا ایران پیش از اسلام به عقب بردهاند. در این مقاله، با ایجاد تمایز میان اصطلاح بلاغت بهمثابۀ امر پیشامدرن و نقد ادبی بهمنزله مفهومی مدرن، سیر تحولات نقد ادبی در ایران از سالهای انقلاب مشروطه تا اوایل دهۀ 90 خورشیدی بررسی شده است. این تحولات در قالب چهار دوره: از آغاز تا 1320، 1320 تا 1357، از انقلاب تا اواخر دهۀ 70، و از اواخر دهۀ 70 تا اوایل دهۀ 90 بررسی شده است. نتایج نشان میدهد که با وجود غلبۀ گفتمان نقد ادبی در مطالعات مربوط به ادبیات در چند دهۀ اخیر و بهرغم نمونههای موفق، کاربست این مفهوم در خوانش متون برای رسیدن به موفقیتهای بیشتر هنوز راهی طولانی در پیش دارد. در این میان، برآمدن و رواج مطالعات میانرشتهای و مسئلهمحور در خوانش متون در فضای جهانی دانشگاهی بر پیچیدگی وضعیت افزوده است.
محمود افروز،
دوره 8، شماره 22 - ( 12-1400 )
چکیده
مقاله حاضر با هدف بررسی نقش دو عنصر پیرامکانی «ترجمه» و «مذهب» در ظهور آثار عرفانی تطبیقپذیر، به تحلیل تطبیقی رمان انگلیسی سیر و سلوک زائر و رمان پارسی از عین تا قاف پرداخته است. قهرمان رمان تمثیلی پارسی فردی به نام «پارسا مسافر» است که در چهلسالگی سلوک معنوی خود را آغاز میکند. در این رمان بیش از هفتاد تلمیح به آیات نورانی قرآن کریم وجود دارد. قهرمان رمان انگلیسی نیز سالِکی به نام ترسا است که از شهر و دیار و اهل و عیال خود دل برمیدارد و راهیِ سفری پرمخاطره به شهر آسمانی میشود. در رمان مزبور اشارات فراوانی به انجیل شده است. در این مقاله، از هفت وادی سلوک عطار برای تطبیق مراحل سلوک ترسا و پارسا استفاده شده است. طبق یافتههای تحقیق، دلیل عمده شباهتهای میان مراحل سلوک را میتوان تأثیر ناخودآگاه ترجمه سیر و سلوک زائر بر نویسنده داستان از عین تا قاف و نیز پیشزمینه مذهبی هردو اثر دانست.