مسئله شباهت اشعار مولانا با سبک سوررئالیسم در زبان فارسی از مدتها پیش مطرح بوده است. این مقاله با اشاره به سابقه این بحث میکوشد تا از منظری دقیقتر در اثبات این مدعا اقامه دلیل کند و برای وصول به این هدف همانندی شیوه سوررئالیسم با سبک شعری مولانا را از دو منظر به بحث میگذارد: نخست به بیان شباهت دیدگاههای مولوی درباره شعر و شاعری با بوطیقای شعری سوررئالیسم میپردازد و در بخش دوم مشخصههای تصویرگری سوررئالیستی را در اشعار مولوی نشان میدهد. اینک میتوان گفت آنچه را آندره برتون و یارانش در سالهای1924 تا 1930 میلادی در پاریس در باره جنون و نگارش خودکار، امرشگفت، شعلهواری سخن، نامحرمی زبان در بوطیقای شعری خویش صورتبندی و مطرح کردند، هشت قرن پیش از آنها مولانا جلالالدین محمد مولوی (604-672 ق) با قدرتی شگفتآور تجربه کرده و حتی در شعر خود به آن فرایندها اشاره کرده است.