زهرا قنبرعلی باغنی، شهین اوجاق علیزاده،
دوره 8، شماره 19 - ( 2-1400 )
چکیده
پدیده خودکامگی سازوکار روانی انسان برای فرار از جنبههای منفی آزادی در جامعه است. فروم معتقد است انسان برای فرار از رنج تصمیمگیری تسلیم قدرتی برتر میشود؛ بنابراین، انسان با خودکامگی دچار سه حس متضاد میگردد: یا با احساس ناتوانی دربرابر قدرت برتر تسلیم میشود (مازوخیسم)، یا خودبزرگبینی و احساس تسلط بر دیگران دارد (سادیسم)، و گاه با همزیستی مازوخیستیـسادیستی با اجتماع ارتباط برقرار میکند که به ازدستدادن آزادی و استقلال فرد میانجامد. در اشعار بهبهانی، نمود این تلاشها با دو رویکرد تسلیم و تسلط در نوع ملایم آن در اجتماع اطراف سیمین نمود پیدا میکند. این جستار با روش تحلیلیـ توصیفی به بررسی سازوکارهای روانی برای گریختن از جنبههای منفی آزادی از دیدگاه اریک فروم در اشعار بهبهانی میپردازد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که سیمین بهبهانی در اشعارش مانند فروم به یک کل نیرومند تسلیم میشود که گاه این کل نیرومند معشوق مقدس و گاه سرنوشت (تقدیر مقدر) و گاه معشوق زمینی سیمین است که یارای مقابله با آن را ندارد. همچنین، گاه سیمین در اشعارش با سیطره بر معشوق تا آنجا پیش میرود که از خداوند میخواهد که با تسلط مطلق بر او بتواند بینهایت وی را رنج و آزار روانی دهد.