15 نتیجه برای شعر
علیمحمد حقشناس،
دوره 1، شماره 1 - ( 3-1383 )
چکیده
در این نوشتار نویسنده با اشاره به عدم همسویی و همرایی ادیبان و زبانشناسان ایرانی، پیامدهای نامطلوب این وضعیت را برمیشمارد؛ سپس از خدمات زبانشناسی به تحقیقات ادبی یاد میکند و راههایی را نشان میدهد که روشهای زبانشناسی قادر است استنباطهای شمی ادیبان را با روش علمی به اثبات برساند. از دیرباز در مباحث ادبی، سه اصطلاح نظم، نثر و شعر محل اختلاف بوده و تعریف دقیق و حدومرز روشنی برای آنها وجود نداشته است. نویسنده در این نوشتار کوشیده تا از دیدگاه زبانشناسی این سه گونه سخن ادبی را بررسی نماید و تفاوت آنها را نشان دهد و برای تعیین مرز میان زبان و ادبیات ضوابطی عینی و کارآمد بهدست بدهد و زمینهای فراهم کند که از رهگذر آن بتوان وضعیت نظم، نثر و شعر را بهعنوان سه چهره از هنری یگانه با نام هنر کلامی تعیین کرد، و نسبت آن سه را با هم سنجید.
حبیبالله عباسی،
دوره 1، شماره 1 - ( 3-1383 )
چکیده
در این مقاله احمد علی سعید (ادونیس) تقابل خطابه با نوشتار را در فرهنگ اسلامی مطرح کرده است. در فرهنگ اسلامی اولین انقلاب نوشتاری نزول قرآن بوده است، أدونیس، دیالکتیک گفتار و نوشتار را در فرهنگ اسلامی بهنیکی تبیین نموده است. او در این بیانیه، به تبیین جایگاه و منزلت خطابه بهعنوان هنر گفتار میپردازد و آن را از زوایای مختلف بررسی میکند از جمله: جوهر خطابه؛ هدف، اهمیت و کارکردهای آن (آموزش و انگیزش)؛ اصول سهگانه خطابه؛ بررسی آناتومی خطبه و جایگاه آن پیش از اسلام و در عهد اسلامی، تأثیر خطابه بر اسلوب شعر و بلاغت عربی. در ادامه تفاوتهای میان گفتار و نوشتار و عناصر سازنده نوشتار را برمیشمارد و در باره ویژگیها و کارکردهای نوشتار توضیح میدهد و جمال شناسی خاص آن را که با جمالشناسی گفتار سخت متفاوت است، جستجو میکند.
محمود فتوحی،
دوره 1، شماره 1 - ( 3-1383 )
چکیده
این مقاله رابطه میان تصویر شاعرانه با نگرش و عاطفه را به بحث گذاشته است و سه گونه ارتباط میان ذهن شاعر با شیء معرفی میکند: همسانی، یگانگی و حلول. در حالت همسانی، «من شاعر» با شیء (موضوع) همراهی و همدلی میکند و پیرامون آن میچرخد، و در حالت یگانگی، «من» احساسش را در شیء (موضوع) میآمیزد و به شیء حیات و حس و شخصیت میبخشد. در حالت حلول، «من» و شیء در هم ذوب میشوند. این سه حالت در واقع، درجات مختلف ارتباط ذات شاعر با اشیاء را نشان میدهد. نگرش نیز ساخت پنهان ذهن و شخصیت انسان است. در کار هر هنرمند بزرگ یک ایده مسلط وجود دارد که بر سراسر آثار او سایه میافکند و در لابه لای تصویرها، در فرم، ساختار، مفهوم و مضمون آثارش حضور دارد. این ایده مسلط در این مقاله «نگرش» نامیده شده است. شاعری که نگرش خلاق و فردی دارد درونمایه مسلط و منسجمی بر تصویرها و زبان او سایه میافکند. همه آن عناصر را میتوان خوشههای یک «استعاره»1 بزرگ به حساب آورد. یک «استعاره مرکزی» یا یک ذهنیت واحد که تمام ساختها و تصویرهای فرعی بر گرد آن استعاره مرکزی میچرخد. کشف این استعاره در حکم یافتن کلید ورود به ذهن و شخصیت هنرمند است.
سید مهدی زرقانی،
دوره 2، شماره 5 - ( 3-1384 )
چکیده
این مقاله در پی ارائه یک الگو برای بررسی زبان شعر است؛ بهگونهای که همه جنبههای آن را در برگیرد. ابتدا به بررسی تئوری کلاسیک درباره زبان شعر پرداختهایم. سپس آراء محققان متأخر و معاصر درباره زبان شعر را آوردهایم و نشان دادهایم که با وجود تحقیقات گرانمایه، الگوی کاملی که بر اساس آن بتوانیم همه زوایای زبان شعر را بررسی کنیم، در میان نیست. سپس به ارائه الگوی مورد نظر خود پرداختهایم. در این الگو برای زبان شعر سه لایه یا سطح در نظر گرفتهایم و سپس معیارهایی را برای تعیین حد هنری هر لایه ارائه دادهایم.
مرتضی محسنی، غلامرضا پیروز،
دوره 3، شماره 7 - ( 7-1385 )
چکیده
پروین اعتصامی از شاعران سده اخیر است که متأثر از ساختار اجتماعیِ ایرانِ پیش از مشروطه و پس از آن، به خلق شعرهایی دست زده است. وی در این شعرها هم به موضوعهایی اشاره کرد که در فرهنگ سنتی ایران انعکاس یافته و هم به طرح افکاری پرداخت که تحت تأثیر فرهنگ جدید جامعه ایرانی پس از مشروطه و جامعه جهانی است. شاعر در شعرهای اخیر خود، عموماً با نگرشی سلبی، وضع موجود را در بوته نقد قرار داده است. پروین در انعکاسدادن هنرمندانه اندیشههایش، هم متأثر از سنت و هم ملهم از مدرنیته بوده است. شعر وی چون شخصیت او، مرزنشین دو قلمرو سنت و تجدد است. در این مقاله اندیشههای اجتماعی شعر پروین براساس چالشهای اجتماعی ایران در اواخر دوره قاجار و پهلوی اول مورد تحلیل قرار گرفته است.
نرگس محمدی بدر،
دوره 3، شماره 7 - ( 7-1385 )
چکیده
در پژوهش حاضر سعی شده نحوه رشد و حرکت یک سوژه انسانی در بستر بینالمللی نشان داده شود. از بین نحلههای موجود ادبیات تطبیقی، نحله "رمارک" مورد توجه قرار گرفت. رمارک این علم را نه یک رشته مستقل، بلکه دانشی "میان رشتهای" (interdisciplinary) و پلی میان آثار ادبی ملتها میدانست. از میان روشهای مطالعه تطبیقی، شیوه پیشنهادی جرج بردی که شامل چهار مرحله: توصیف (description)، تفسیر (interperation)، همجواری (juxtaposition)، مقایسه (Comparison) است، ملاک قرار گرفته است. "قلب مادر" از اشعار ایرجمیرزا، شاعر دوره مشروطه است که سالیان مدید توسط معلمان دلسوز کشورمان در کلاسهای درس زمزمه میشود. "ژان ریش پن" سراینده اصلی این شعر و کشور فرانسه خاستگاه اصلی این اثر است. بررسی تطبیقی این سوژه از بُعد تیپشناسی نشان میدهد، انسانها، فارغ از تمامی افتراقها ـ که برخاسته از تفاوتهای فرهنگی آنهاست ـ همواره مشترکاتی دارند. مشترکاتی که از روح و روان انسانی و از زندگی اجتماعی آنها نشئت گرفته است. ادبیات تطبیقی میتواند در جهت انتقال ذوق و احساس و عواطف و خرد انسانها و ملتها به یکدیگر، به منظور ایجاد ارتباط و پیوند میان اندیشهها و ذوقها و درک و فهم و تأثیر متقابل فرهنگها نقشآفرین و بالنده باشد.
بهروز ژاله،
دوره 4، شماره 10 - ( 6-1385 )
چکیده
از اصلیترین رویکردها در نقدهایی که درباره شعرِ سهراب سپهری نوشته شده است، گزارش بنمایههای زبانی و معنایی و هنری برخاسته از جهانبینی عرفانی است. در این گزارشها دو گرایش به چشم میخورد: اثبات عرفانی بودن اندیشه و شعر سهراب سپهری و متقابلاً انکار و نفی و حتّی تمسخر آن. در این مقاله ابتدا به طرح این مسئله پرداخته شده و در ادامه، نسبت سپهری با عرفان تبیین و پس از آن آرای موافقان و مخالفان عرفانگرایی سهراب نقل و نقد شده است.
حسین قربانپور آرانی،
دوره 5، شماره 14 - ( 3-1389 )
چکیده
تقلید و تعیین حدود و ثغور آن و تفاوت آن با اقتباس و اخذ و مضامین مشترک، از مسایل مهم در نقد ادبی است. مقاله حاضر در پی آن است که حدود تقلید را مشخص نماید و عوامل و پیامدهای آن را که در ادبیات ما نیز کمتر بدان توجه شده، بررسی کند تا هنر خلاق از هنر غیر خلاق باز شناخته شود. بدین منظور در این نوشته ابتدا مقدمهگونهای درباره تقلید در نقد یونان باستان و مفاهیم معادل آن در ترجمههای اسلامی یعنی محاکات و تخییل آمده، سپس رابطه تقلید با خلاقیت هنری و حدود آن در نقد مدرن و بهویژه نقد فرمالیستی بررسی شده و پس از آن دو بخش به مسئله رابطه تقلید و تصویر و رابطه متقابل تقلید و زبان و در نهایت رابطه انحطاط فکری جامعه با عدم خلاقیت هنری و انحطاط زبانی و در نتیجه گسترش آثار تقلیدی اختصاص یافته و در بخش پایانی زمینههای تقلید در ادبیات فارسی و عوامل مؤثر در پیدایش آثار تقلیدی از دوران پس از اسلام تا سبک بازگشت و مشروطیت بررسی شده است.
علیرضا عرب بافرانی،
دوره 5، شماره 14 - ( 3-1389 )
چکیده
از جمله مضمونهای کلیدی در اشعار احمد شاملو، بروز جنبههای مختلف آلام و دردهای بشری است. با توجه به بررسیهای صورت گرفته در مجموعه اشعار شاملو به جرئت میتوان گفت که او یکی از بزرگترین شاعران دو سه دهه اخیر است که در زندگی هنری و اجتماعی خود درگیر این مفهوم و واقعیت آن بوده است. البته مقصود از درد و رنج، مجموعه تعابیر، اصطلاحات و مضامینی است که حول محور این دو واژه شکل میگیرد. به عنوان مثال اگر ماهیت درد و رنج در یک سو و علل آن در سوی دوم و راههای رهایی از آن را در سوی سوم و نتایج و غایت آن را در سوی چهارم و شأن اخلاقی درد را در سویی دیگر قرار دهیم، با حجم گستردهای از تعابیر و واژگان در مجموعه آثار این شاعر روبهرو خواهیم شد که کشف و بازخوانی همه این موارد، نشاندهنده درگیریهای ذهنی او با این مفهوم خواهد بود. آنچه در بررسی مفهوم درد و رنج در آثار شاملو اهمیت دارد، در نگاه نخست بررسی ماهیت درد و رنج و چگونگی آن در نظام فکری شاملو است. بررسی علل و عوامل درد و رنج نیز دوّمین مسئلهای است که با توجه به علل مختلف آن در نگاه انسان کلاسیک و معاصر، جزء مسایل پیچیده شعر شاملو قرار میگیرد. نتایج مثبت و منفی درد و رنج و نیز رویکرد اخلاقی انسان در برابر آلام و دردهای بشری از دیگر مواردی است که در این جستار به آن پرداخته شده است.
فاطمه کلاهچیان، قدرتالله ضرونی،
دوره 6، شماره 17 - ( 2-1392 )
چکیده
یکی از دستمایههای اصلی شاعران در لحظات آفرینش شعر، بهرهگیری آنان از طبیعت، اقلیم و فرهنگِ محیط است که به اشکال گوناگون بر شعر آنان سایه میافکند و در تکوین آثارشان سهمی عمده ایفا میکند. محمدعلی بهمنی، یکی از شاعران توانای معاصر است که به گواهی آثارش توانسته است از تصاویر و مفاهیمی سخن براند که در کنار آنها حضوری تجربی داشته؛ آنها را در اعماق جان خویش احساس کرده و توانسته است پیوندی شگرف میان عواطف درونیاش با پدیدههای بیرونی و طبیعی برقرار کند. بهمنی که سالهاست زندگی خویش را در اقلیم جنوب سپری میکند، بهخوبی محیط خاص جنوب، آب و هوا و مظاهر فرهنگی مربوط به آن دیار را در شعر خویش جلوه داده است. در این مقاله، در پیِ پاسخ به این پرسش بودهایم که دریا بهعنوان یکی از مهمترین مؤلفههای اقلیم جنوب، چه تأثیری در تکوین اشعار محمدعلی بهمنی داشته است؟ با بررسی همه دفترهای شعری بهمنی به این نتیجه رسیدهایم که دریا نقش و حضوری گسترده و تعیینکننده در شعر بهمنی دارد و شاعر با ایجاد پیوندی ژرف میان جنبههای درونی و عواطف گوناگون خویش با دریا، بهمثابه پدیدهای بیرونی و محیطی، بهگونههای مختلف از مفاهیم و پدیدههای مرتبط با آن در شعر خویش استفاده کرده است.
وحیده نوروززاده چگینی، الهام مریمی،
دوره 6، شماره 17 - ( 2-1392 )
چکیده
محمدتقی بهار و حافظ ابراهیم از معروفترین شاعران ایران و مصر هستند که کمتر کسی با اشعار آنها ناآشناست. شاعرانی مردمی که دل در گرو وطن داشتند و هدفشان آزادی و سربلندی میهنشان بود. آنها از اینکه کشورشان را در دست استبداد و حکومتهای بیگانه میدیدند، دلشان به درد میآمد و سعی میکردند با حداکثر توانایی خود، درد دل خود را با زبان شعر به گوش خاص و عام برسانند. با توجه به وطنپرستی بهار و حافظ ابراهیم، در این مقاله کوشیدیم که درکنار بیان مختصری از زندگی و سبک شعری این دو شاعر، درونمایه وطن و ملیگرایی را از خلال اشعارشان بیابیم و با مقایسه دیدگاههای آن دو نشان دهیم که شاعران مردمی با هر زبان و دین و فرهنگی که باشند، باز هم در عشق به وطن و بیزاری از تسلط بیگانه همدل و همزبان هستند.
سیداحمد پارسا، فرشاد مرادی،
دوره 7، شماره 18 - ( 6-1394 )
چکیده
بازتاب رویدادهای تاریخی دهه سی با توجه به اهمیت ویژه آن در تاریخ معاصر ایران ازجمله مسائلی است که همواره ذهن روشنفکران، آگاهان و شاعران متعهد این دهه را به خود مشغولکـرده است. سیطره کمسابقه و فراگیر اختناق از سوی حکومت مهمترین علت رویکرد شاعران متعهد این دهه به بیان نمادین است.
با اینکه نیما پیشرو نمادگرایان معاصر محسوب میشود، مهدی اخوان ثالث از شاعران متعهدی است که بیشترین توجه را به این طرز بیان داشته است. نتیجه تحقیق نشان میدهد کـه او برای بیان رویدادها و انتقال آن به نسلهای بعدی از نمادهای عمومی و شخصی بهره گرفته است. بسامد بالای نمادهای شخصی بهکاررفته در اشعار اخوان ثالث مبین حس شاعرانه و دغدغه ذهنی شاعر در بیان مسائل اجتماعی است.
پژوهش به شیوه توصیفی و دادهها به روش سندکاوی و کتابخانهای گردآوری و تحلیل شده است.
حسین حسن پور آلاشتی،
دوره 7، شماره 18 - ( 6-1394 )
چکیده
اولین زمینههای ورود شعر فارسی به هندوستان را میتوان مربوط به دوره حکومت غزنویان دوم در شمال هندوستان و شعر کسانی چون مسعود سعدسلمان بهحساب آورد. موج دوم نفوذ شعر و زبان فارسی را در هندوستان میتوان ناشی از حمله مغول و پناهندهشدن بسیاری از دانشمندان و صوفیان و شاعران ایرانینژاد به شمال هندوستان دانست که حاصلش ظهور شاعران بزرگی چون امیرخسرو دهلوی و امیرحسن دهلوی است. موج سوم و عظیمترین موج نفوذ شعر، زبان و فرهنگ ایرانی در هندوستان در عصر حکومت بابریان هند رخ داد که قریب به سیصدسال کانون شعر و شاعری فارسی را به خارج از قلمرو طبیعی زبان فارسی، یعنی هندوستان و صوبههای وابسته به آن، انتقال داد و به پیدایش «سبک هندی» در شعر فارسی انجامید. در این مقاله برآنیم که به معرفی ویژگیهای شعر سهتن از بزرگترین شاعران آغازین این جریان شعری ـ عرفی، ظهوری و طالبآملیـ بپردازیم و نشان دهیم که چگونه ویژگیهایی که آنها وارد شعر فارسی کردهاند، بهدست شاعران فارسیگوی هندیتبار پیگرفته شد و بهشکل ویژگیهای غالب شعر «طرزخیال» یا همان شعر شاعران هندیتبار پارسیگو، که برجستهترین آنها بیدل دهلوی است، درآمد و شعر فارسی در بخش عظیمی از هندوستان گسترش یافت و این حضور و حیات همچنان تا سیطره و دستاندازی انگلیسیها بر هندوستان ادامه داشت.
زهره احمدی پوراناری، حمیدرضا خوارزمی،
دوره 8، شماره 20 - ( 5-1400 )
چکیده
میر کرمانی از شاعران همعصر خواجوی کرمانی است که مجموعه کامل اشعار او از روی نسخهای دستنویس متعلق به سعید نفیسی منتشر شده است. اشعار او، با وجود نغزبودن و انباشتگی از معنا، بهدلایلی، ناشناخته مانده است. در این مقاله، که از نوع کتابخانهای است و با روش توصیفی-تحلیلی نوشته شده است، این شاعر کرمانی معرفی شده و غزلهای او از دیدگاه آوایی، زبانی، فکری و ادبی بررسی شده است. بررسی جنبههای گوناگون غزل میر نشان داد که غزلهای بدون ردیف او نسبت به شاعران همدورهاش بیشتر است، اما ردیفهای اسمی در غزل او درخور توجه است. انواع آرایههای لفظی ازجمله جناس و موازنه نیز در شعر او فراوان دیده میشود. غزلها زبانی روان دارد، اما گاهی صنعتگرایی و توجه به زیباسازی الفاظ ابیات او را مصنوع ساخته است. درونمایه غزل میر عاشقانه است و شاعر بیشتر به وصفهای عاشقانه پرداخته است. از میان صور خیال، تشبیه در شعر او کاربرد فراوان دارد، اما استعاره کمتر دیده میشود و سهم استعارههای تازه در غزلهای او بسیار ناچیز است. تلمیح و استعاره، که از ابزارهای ایجازند، در غزل میر کمتر دیده میشود. بهطورکلی، تمرکز شاعر بیشتر بر مضمونگرایی است.
شیرزاد طایفی، نصیر احمد آرین،
دوره 8، شماره 20 - ( 5-1400 )
چکیده
واصف باختری، پژوهشگر و شاعر غزلسرا و نوپرداز، یکی از چهرههای شاخص ادبیات معاصرِ فارسی در افغانستان بهشمار میرود. او را بیشتر شاعری مشکلسرا میشناسند و زبان او را پر از ابهام و پیچیدگی میدانند؛ ازاینرو، در پژوهش پیشرو، با استفاده از نظریه نشانهشناختی مایکل ریفاتر، و بهروش تحلیل کیفی و با رویکرد خوانش پسکنشانه، نادستورمندیها، انباشتها، منظومههای توصیفی، تبدیلهای معنایی و واحدهای کمینه معنایی در شعر «...و من گریسته بودم» باختری مشخص شده و عناصری که مدلول خارجی دالهای درون شعرند معرفی شدهاند، ماتریس پراکنده در کل شعر به دست داده شده است، و ساختار معنایی آن روشن شده است. نظریه نشانهشناسی ریفاتر، در پی آن است که به خواننده کمک کند تا با عبور از خوانش تقلیدی و اکتشافی و توسل به خوانش پسکنشانه، از لایه محاکاتی متن فراتر رود و به دنیای نشانهای آن قدم بگذارد که در پی آن میتوان ساختار معنا را در شعرهای نمادین و ابهامآمیز تشخیص داد. دستاورد نوشته نشان میدهد که زبان شعر باختری پیچیدهتر از همعصران اوست، اما از طریق نظریههای مختلف، ازجمله نظریه نشانهشناسی شعر ریفاتر، بهخوبی، میتوان به لایههای درونی معنا در شعر او نفوذ و ساختار معنا را در آن درک کرد.