از اصلیترین رویکردها در نقدهایی که درباره شعرِ سهراب سپهری نوشته شده است، گزارش بنمایههای زبانی و معنایی و هنری برخاسته از جهانبینی عرفانی است. در این گزارشها دو گرایش به چشم میخورد: اثبات عرفانی بودن اندیشه و شعر سهراب سپهری و متقابلاً انکار و نفی و حتّی تمسخر آن. در این مقاله ابتدا به طرح این مسئله پرداخته شده و در ادامه، نسبت سپهری با عرفان تبیین و پس از آن آرای موافقان و مخالفان عرفانگرایی سهراب نقل و نقد شده است.