یکی از غزلهای معروف حافظ، با مطلع «زلف آشفته و خوی کرده و ...»، با ظهور غیرمنتظره معشوق چنان آغاز میشود که بسیاری از پژوهندگان شعر خواجه آن ظهور را جلوهگری معشوقی تصور کردهاند که غالباً در عشق مجازی مطرح شده است. در این مقاله با بررسی سابقه این نوع ظهورمعشوق و دیدار با او، در شعر فارسی، نشان داده شده است که گزارش شاعران از این تجربه به تناسب جهانی که در آن میاندیشیدهاند و توان و مهارتی که در زبان و هنر داشتهاند، مانند عشق گوناگون است و صورتهای گونهگون آن با تفاوتهایی از زمین تا آسمان و از آدم تا خداست. خواننده در ضمن این بررسی با سنایی، عطار، مولوی و حافظ در خلوتی روحانی دیدار خواهد کرد، در حالی که این بررسی خود میتواند جستوجوی نسبنامهای برای آن غزل خواجه تلقی شود.