جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای مثنوی

حمیدرضا توکلی،
دوره 1، شماره 3 - ( 7-1383 )
چکیده

یکی از آشکارترین ویژگی‌های مثنوی مولوی، شیوه خاص قصه‌گویی، روایت قصه و تداعی آن است. مؤلف مقاله کوشیده است با جستجو در میان آثار پیشینیان فکری مولوی، اسلوب‌های روایت و سبک روایتگری او را تبیین نماید. او ضمن توجه به شباهت‌های روایی میان مثنوی و کلیات شمس و به‌ویژه آثار عطار، در پایان به مقایسه روایت در مثنوی و قرآن می‌پردازد و به نوآوری‌های مولوی در این زمینه اشاره می‌کند.


رضا روحانی،
دوره 2، شماره 5 - ( 3-1384 )
چکیده

نگارنده در مقاله حاضر، آراء مولانا درباره روابط متن با نویسنده، مخاطب و متون دیگر را جستجو، و سعی کرده آن را با نظریات هرمنوتیک‏‌ معاصر، مقایسه و تطبیق کند. همچنین نگارنده کوشیده است علاوه بر نقل و تبیین و تطبیق برخی نظریات جدید با ابیات و اندیشه‌های مولانا در شش دفتر مثنوی، برخی از نوآوری‌های آراء مولانا درباره ارتباط متن و مخاطب را نیز تشریح نماید. در این جستار مختصر، هرچند با نگاهی تأویلی و قدری ساختارشکن به برخی مباحث نظری مولانا نگریسته شده، اما، به آراء مولانا درباره تأویل ـ به‌طور ویژه ـ و ساختارشکنی‌های هنری او پرداخته نشده است. دستاورد مقاله آن است که می‌توان با خوانشی نو، بسیاری از نظریات جدید هرمنوتیکی درباره موضوع مورد بحث را از مثنوی استخراج و به عالم نظریه‌پردازی ارائه کرد.


احسان شفیقی، بیژن ظهیری ناو،
دوره 3، شماره 7 - ( 7-1385 )
چکیده

یکی از مهم‌ترین آموزه‌ها و اصول تربیتی صوفیه و مکاتب عرفانی، حفظ اسرار و پاسداشت حریم رازهای مگو است. عرفا و پیران طریقت، مریدان نوآموز و مبتدیان راه دشوار طریقت را بدان وسیله می‌آزمودند و صلاحیت آنان را می‌سنجیدند؛ مولانا با انتخاب تخلّص "خاموش" در غزلیات شمس و با تأکید بر سکوت و خاموشی و دم در کشیدن در پایان هر داستان کوتاه و نیمه‌راه حکایات بلند در مثنوی، به‌ویژه در مواردی که امواج سهمگین معارف او بر مکنونات جهان ناپیدا در صدد برافکندن پرده از صحن خانه اسرار برمی‌آید، نام خود را به عنوان برجسته‌ترین پاسدار حریم رازهای عرفان ثبت می‌کند. در این مقاله جلوه‌های این رازپوشی را در مثنوی و غزلیات او پی می‌گیریم. در این جستجو درمی‌یابیم که سکوت و خاموشی مولانا معلول عواملی چون کژفهمی مخاطبان و دعوت به شناخت نیروها و توانایی شگرف و مغفول انسانی، پری و سرشاری از سخن و سرانجام، شوق بی‌پایان او برای کشف حجاب از چهره عروس رازها است. چه در سایه این سکوت و خاموشی و بی‌اعتنایی به ابزار ظاهری شناخت، امکان گذار به دنیای شناخت حقیقی و معرفت الهی حاصل می‌شود و مولانا این مرتبه از شناخت را بارها تجربه نموده است.


افسانه سعادتی جبلی، صفورا سعادتی جبلی، محسن محمدی فشارکی،
دوره 8، شماره 20 - ( 5-1400 )
چکیده

گیاهان در ذهن معنی‌آفرین مولوی از جایگاهی مهم برخوردارند و روایت­‌هایی که به‌کمک معارف گیاهی در مثنوی طرح شده، راهبرد تربیتی تازه‌ای را شامل شده است که مولانا آن را برای تزکیه خود و مخاطبان در پیش گرفته است. در این جستار، که به‌شیوه تحلیلی-توصیفی انجام شده است، مباحث و معارف نباتی از هر شش دفتر مثنوی استخراج و در مرحله بعد، داده‌ها به دو بخش فیزیکی (مادی) و متافیزیکی (غیرمادی) تقسیم شده است: نحوه مواجهه مولانا با گیاهان در این دو بخش، توصیفی، گاه مادی و صوری و منطبق بر دانسته‌های دانش کشاورزی امروز و گاه ابزاری در خدمت تعالیم معنوی است. این پژوهش، ازیک‌سو، گفتمان عرفانی مولوی را در زمینه نباتات به‌مثابه مظهر تجلی خداوند و ازسوی‌دیگر، ذوق شاعر را در استفاده از صنایع ادبی در زیباسازی و رسایی کلام نشان می‌دهد.
آشنایی مولوی با نام و شکل ظاهری گیاهان و خواص دارویی و درمانی آنها؛ انواع مختلف میوه‌ها، غلات، سبزی‌ها و حبوبات؛ اصطلاحات باغداری و طرز باغبانی؛ رسوم کشت و کوددهی، این گمان را تقویت می‌کند که او به کتاب‌های دایره‌المعارفی نظیر بندهشن، الأبنیه عن حقایق الأدویه و... دسترسی داشته و احتمالاً آنها را مطالعه کرده است. ازجمله عواملی که می‌تواند ژرف‌ساختی برای وفور این اصطلاحات در نظر گرفته شود، طبیعت‌گرایی مولوی و موقعیت جغرافیایی محل زندگی او و تأثیر آموزه‌های معنوی پدرش بهاءالدین است.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله مطالعات و تحقيقات ادبی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Literary Studies

Designed & Developed by : Yektaweb