چکیده دستگاه عددنویسی، یکی از اجزای مهم و چالشبرانگیز سامانههای خط است. این چالش، دو بُعدی است و تنها و بهسادگی، در صورت نوشتاری عدد نیست. چالش عددنویسی، از یک سو به ماهیت عدد و نحوۀ موجودیت آن در هر زبان بازمیگردد که خود نتیجۀ نوع نگرش متفاوت هر تبار به هستی است و بُعد دومِ چالش عددنویسی مربوط به نحوۀ نگارش موجودیتهای عددی در هر زبان است. بنابراین هرچند که عددنویسی، پدیدهای در حوزۀ خط یا دبیره است، اما نمیتوان آن را پدیدهای صرفاً خطی دانست، بلکه برای توصیف دستگاه عددنویسی، لازم است که به نوع نگرش و بینش اقوام و ملل به هستی و مخصوصاً بنیانهای اساطیری بینش هر ملت، توجه شود. فارسی میانه نیز از این رهیافت، مستثنی نیست و یکی از لازمههای مغفول پاسخگویی به ابهامات دستگاه عددنویسی فارسی میانه، همین توجه به نوع نگرش به هستی و مخصوصاً باورداشتهای اساطیری ایرانیان است. در این مقاله در ادامۀ تلاشهای ارزشمندی که تاکنون برای تدوین و توصیف دستگاه عددنویسی فارسی میانه شدهاست، ملاحظاتی دیگر دربارۀ این دستگاه پیشنهاد میشود و پاسخ برخی ابهامات هنوز موجود در دستگاه عددنویسی فارسی میانه در خلال این ملاحظات، به بحث گذاشته میشود. نیز برخی از بقایا و انعکاسهای این دستگاه در زبان و خط فارسی نو پیگیری میشود که از یک سو به تدوین دستگاه عددنویسی فارسی میانه یاری میرسانند و از سوی دیگر، درک واژهها و متون فارسی نو را تسهیل میکنند. یافتههای مقاله، گویای ممکن بودن توصیف دستگاهوار عددنویسی فارسی میانه است و در این کار، یاری گرفتن از بنیانهای اساطیری اندیشۀ ایرانی، راهگشا و دارای اهمیت است و البته این مقاله در نهایت به معنی تدوین شدن دستگاه عددنویسی فارسی میانه نیست و کماکان، ملاحظات و پیشنهادهایی برای تدوین این دستگاه است.