تبریز، شعشعه عرش، فرّ فردوسی (تحلیل یک بیت از مثنوی مولوی)
|
عباس ماهیار* |
استاد، دانشگاه تربیت معلم تهران |
|
چکیده: (6686 مشاهده) |
در این مقاله بیتی از دفتر ششم مثنوی مورد تحلیل قرار گرفته است که در آن تبریز به زبانی دیگر وصف شده است. بیت از داستانی است که در آن درویشی غریب به امید گرفتن وامی از محتسب تبریز بار سفر بسته و عازم آن دیار شده است. مولانا به هنگام رسیدن درویش غریب به تبریز بیتی چند از زبان درویش درباره تبریز و تبریزیان سروده که بیت مورد بحث ما در میان آن ابیات است و آن این بیت است: فرّ فردوسی است این پالیز را شعشعهیْ عرشی است این تبریز را مولانا در این بیت برای تبریز فرّ فردوسی قایل شده است و بر این باور است که عرش نور خود را بر تبریز و تبریزیان میپاشد. چند و چون این مدعا در سه بخش فردوس و تبریز و عرش و شعشعه آن با تکیه بر روایات و آثار عالمان دین و مورخان بر پایه تحقیقات کتابخانهای مورد کندوکاو قرار گرفته است. گفتنی است به کنایت و رمزهای عارفانه خداوندگار قونیه اشارتی نشده و معانی لغوی و غیررمزی مفردات بیت مورد توجه بوده است، تاچه قبول افتد و چه در نظر آید. |
|
واژههای کلیدی: تبریز، فردوس، عرش، مولوی، مثنوی |
|
متن کامل [PDF 149 kb]
(1442 دریافت)
|
نوع مطالعه: پژوهشي |
|
|
|
|
|
ارسال نظر درباره این مقاله |
|
|