1- استاد دانشگاه اصفهان 2- استادیار دانشگاه اصفهان 3- دانشجوی دانشگاه اصفهان
چکیده: (7005 مشاهده)
این مقاله بر آن است تا نشان دهد مبحث «قصر» در منابع فارسی علم معانی چندان به سامان و منسجم نیست. در این آثار مرز میان جملههای مقصور ادبی تعییننشده است؛ علاوه بر این، تقسیمبندیهای آن بر اساس اشراف و تسلط خواننده بر قصد متکلم یا مخاطب شکل میگیرد. نگارنده در این مقاله با نقد و تقسیمبندیهای سهگانه کتابهای معانی نتیجه میگیرد که جملات مقصور حقیقی و غیرادعایی باید در حیطه زبان و جملات غیرحقیقی و ادعایی باید در حوزه ادبیات بررسی شود و همچنین تغییر در لحن خواندن یا شدت تلفظ کلمات، موصوف و صفت یا صفت و موصوف آن را تعیین میکند و در تبیین قصرهای «افراد، قلب، تعیین» شناخت مخاطب بسیار ضروری است. نهایتاً اینکه جایگاه جملات مقصور در ذیل انواع جمله و مقاصد ثانوی آن مشخص نشده است. در پایان پیشنهاد میشود که در آموزش یا تجزیه و تحلیل مبحث قصر پنج عنوان «موضوعشناسی، ادبیتشناسی، مخاطبشناسی، جملهشناسی و غرضشناسی» در نظر گرفته شود.
Mirbagherifard S A A, Hashemi S M, Safari H. Revisiting exclusivity in rhetorics of Persian sources. Persian Language and Literature 2010; 18 (68) :185-209 URL: http://jpll.khu.ac.ir/article-1-977-fa.html
میرباقری فرد سید علی اصغر، هاشمی سید مرتضی، صفری فروشانی حکمتالله. بازنگری مبحث قصر در منابع فارسی علم معانی. زبان و ادبيات فارسی. 1389; 18 (68) :185-209