|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
راضیه حجتی زاده، سال 25، شماره 83 - ( 12-1396 )
چکیده
دلالتهای صریح و ضمنی درکنار هم زمینه کلی تولید معنی را در متن فراهم میآورند. دراینمیان، تمام تأثیرات غیرمستقیم معنایی، اعم از اغراض ثانویه، معانی ضمنی، حاشیهای، نسبی، افزوده یا فرعی، ذهنی و جنبی دلالت ضمنی نامیده میشود. پرسش اصلی تحقیق حاضر عبارت از این است که نخست، توجه به گونههای تضمن در متن یا گزاره ادبی چه نقشی در تقویت و تشخیص بار معنایی دارد و دوم، اینکه این تضمنها چه کمکی به تفکیک لایهها و متشکلههای معنایی متن میکند. الگوی پژوهش حاضر برپایه مبحث دلالتهای ضمنی (زبان پنهان واژهها) در شاخه معناشناسی زبانی، با الهام از الگوی معناشناختی لوئی یلمسلف ازیکسو و مبحث اغراض ثانوی گزارهها، با تمرکز بر گزارههای پرسشی در علم معانی ازدیگرسو استوار است. نگارنده کوشیده است از مجموع این دو رویکرد، الگویی برای مطالعه وجه پنهان معنا یا تداعیهای یک گزاره ارائه دهد که شامل چهار متشکله «معناشناختی، واژهشناختی، آواشناختی و نحوی» است. حاصل این پژوهش نشان میدهد که اولاً، نباید دلالتهای ضمنی را با معانی حاصل از صورخیال متن یکسان پنداشت؛ زیرا دلالتهای مزبور شاملتر از معانی تصویری متن و عموماً متوجه گزارههای غیرتصویری آن است. ثانیاً، به این واقعیت توجه میدهد که چگونه میتوان از بررسی تضمنهای متن برای شناخت تفاوتهای سبکی و معنایی میان دو متن یا دو نویسنده بهره گرفت.
ذوالفقار علامی، مائده اسدالهی، سال 25، شماره 83 - ( 12-1396 )
چکیده
داستان تراژیک سیاوش یکی از داستانهای بسیار مهم و درخور توجه شاهنامه فردوسی است. در مقالۀ حاضر، این داستان ازمنظر تحلیل انتقادی گفتمان برپایۀ الگوی کنشگران اجتماعی ونلیوون بررسی شده است تا مشخص شود کارگزاران اجتماعی در آن چگونه بهتصویر کشیده شدهاند و فردوسی با توجه به کارکرد منحصربهفرد شاهنامه چگونه گفتمانها را با مؤلفههای زبانی تولید و بازنمایی کرده است؟ برای نیل به این هدف، ابیات گفتمانمدار مشخص، دستهبندی و تحلیل شدهاند. یافتهها نشان میدهد فردوسی در این داستان از مؤلفههای پوشیده و صریح تقریباً یکسان استفاده کرده است. ازاینرو، پوشیدهسازی راویان و ناقلان نیز تقریباً بهاندازه شخصیتپردازی و صحنهآرایی در این داستان اهمیت دارد. افزونبراین، اگرچه داستان سیاوش روایتی باستانی است، بار عاطفی، ایدئولوژیک و جهانبینی فردوسی را نیز بههمراه دارد و نشاندهنده آرمانخواهی و هویتطلبی اقوام ایرانی و رمز پایداری ایران و نبرد همیشگی میان خیر و شر و ایران و انیران است که درنهایت به پیروزی خیر بر شر، و ایران بر انیران میانجامد و مرگ مظلومانه سیاوش نیز کینخواهی ایرانیان را بهدنبال میآورد و تولد و باروری پسرش کیخسرو هم پیروزی بر افراسیاب را رقم میزند.
رضا غفوری، سال 25، شماره 83 - ( 12-1396 )
چکیده
یکی از داستانهای مشهور شاهنامه رفتن رستم به مازندران برای رهایی کاووس و سپاهیانش است که با کشتهشدن دیو سپید، رهایی کاووس از بند او و واگذاری مازندران به اولاد پایان مییابد. این داستان، که به «هفتخان رستم» نیز اشتهار دارد، نفوذ بسیاری در شماری از منظومههای پهلوانی، طومارهای نقالی و روایتهای شفاهی/مردمی شاهنامه داشته است. اثرپذیری این دسته آثار از روایت نبرد رستم با دیوان مازندران به دوگونه است: نخست، در بسیاری از این متون، روایات گوناگونی از رفتن رستم به مازندران و نبرد او با دیو سپید آمده یا اشارههای بسیاری بدان شده است. دوم، در برخی متون حماسی ایران، خواه منظوم و خواه منثور، شماری دیوان و پتیارگان از نژاد دیو سپید حضور دارند که هریک از آنها، پس از آگاهی از نژاد خود و چگونگی کشتهشدن آن دیو، به کینخواهی از رستم یا یکی از پهلوانان خاندان او میپردازند، اما در همه این داستانها ناکام میمانند و در نبرد با پهلوان کشته میشوند. اگرچه این دسته روایات در بیشتر متون منثور عامیانه ایران بهاختصار آمده است، اما در شماری از متون، مانند شبرنگنامه، شهریارنامه و برزونامه جدید با تفصیل بیشتری بیان شده است.
در این مقاله، نخست به بررسی این دسته روایات در متون منظوم پهلوانی پس از شاهنامه میپردازیم. سپس، مضامین مشترک این داستانها یا موارد اختلاف آنها را با روایت شاهنامه بررسی میکنیم.
دکتر اسد آبشیرینی، دکتر قدرت اله ضرونی، آقای رضا براتی، سال 31، شماره 95 - ( 8-1402 )
چکیده
شعر «آخر شاهنامه» یکی از شعرهای درخشان مهدی اخوانثالث است که تحتتأثیر کودتای 28 مرداد سال 32 رنگ یأس و اضطراب به خود گرفته است. زمینهها و عوامل فردی و اجتماعی بسیاری در شکلگیری این دو مقوله بههمپیوسته عاطفی تأثیرگذارند، اما در شعر اخوان، شاید تأثیرگذارتر از مرگ نزدیکان، شکست نهضت ملی برخاسته از وقایعِ مربوط به نفت بود که یأس و اضطراب را در ذهن و روانِ شاعرِ شکستخورده معاصر نمایان کرد. شعر «آخر شاهنامه»، بهجهت جنبه روایی، برخورداری از زبان کهن خراسانی، هنجارگریزی نحوی و ساختار منسجم آن، قابلیت بررسی با رویکردهای ادبی جدید و بهویژه نقد ساختارگرایانه را دارد. هدف این پژوهش، بررسی رابطه و ساختار تصاویر یأسآلود و اضطرابآور و نیز تقابل آنها با تصاویر شاد و امیدبخش در شعر «آخر شاهنامه» است؛ زیرا بررسی ساختار تصویر در این شعر، ما را در فهم دشواریهای شعر اخوان یاری میرساند. روش این پژوهش تحلیلیـانتقادی است و در آن با استفاده از رویکرد نقد ساختاری تلاش شده است تصاویر اضطرابآور و یأسآلود این شعر در دو محور افقی و عمودی بررسی شود تا از این طریق علل انسجام آن با استفاده از دستاوردهای نقد ادبی واکاوی شود. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که اخوان در این شعر بیش از شصتوپنج تصویر یأسآلود و اضطرابآور را با استفاده از ابزارهای تصویرآفرینی، همچون کنایه، استعاره، تشبیه، نماد، متناقضنما و...، در دو محور همنشینی و جانشینی بهکار گرفته است تا از این طریق فضای پر از یأس و اضطرابِ دهه چهل را ترسیم کند.
آقای منصور رحیمی، پروفسور سید احمد پارسا، سال 31، شماره 95 - ( 8-1402 )
چکیده
تعامل و تناظر مجموعهای از عناصر زبانی، ادبی، روایی و گفتمانی شبکهای از روابط را با ضرایب تأثیر متفاوت در پیوند با متن شکل میدهد. ترکیب و تلفیق آرای نظریهپردازان حوزههای زبان، گفتمان و روایت پژوهشگر را از یکسونگری باز میدارد و زمینه دستیافتن به نتایج مطلوبتر را فراهم میسازد. در پژوهش حاضر، با رویکردی تلفیقی برخی از مهمترین عناصر زبانی، گفتمانی و روایی بهمنزله عوامل مؤثر در شکلگیری معنا برشمرده شده و با توصیف جایگاه و نقش هریک از این عناصر در متن، تلاش شده است سویههای درونمتنی و برونمتنی درک شود. بهاینمنظور، تحقیق حاضر در حوزه زبانشناسی نظریه سهسطحی هلیدی و حسن (زمینه، عاملان و شیوه گفتمان) را اساس تحلیل قرار داده است. همچنین، جهت توصیف زمینه گفتمان به آرای ریفاتر درباب شعرشناسی رجوع شده است. در حوزه روایتشناسی نیز به برخی روایتشناسان ساختارگرا استناد شده و درنهایت، جهت توصیف عاملان گفتمان آرای ونلیوون (2008) درباب گفتمان و کنشگران بهکار گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان داد که اولاً، بنمایه و زمینه گفتمان در شعر آرش کمانگیر بازتولید کیش انتظار و امید به رهایی ازطریق ظهور قهرمان و منجی است. ثانیاً، عاملان (کارگزاران) گفتمان به دو دسته اصلی عامل فاعلی و پذیرنده عمل تقسیم شدهاند. آرش، در نقش قهرمان قربانی، عامل فاعلی روایت است و مردم شهر که منفعل و منتظرند در نقش پذیرنده عمل بازنمایی شدهاند. ثالثاً، کسرایی با توجه به میدان گفتمانی و اعتقادی خاصی که به آن تعلق دارد، شخصیت پادشاه را از روایت حذف کرده است.
حمیدرضا قربانی، محمد خدادادی، سال 32، شماره 96 - ( 2-1403 )
چکیده
درخت در شعر فارسی اهمیت ویژهای دارد. عناصر فرهنگی، دینی، اسطورهای، اخلاقی، عرفانی، و سیاسی گزارههایی متأثر از درخت دارند. درخت بعد از آب و خورشید پدیدهای مهم است که عناصر و موقعیتهای ویژۀ ادبی از آن آفریده میشود. با ظهور حوادث مختلف سیاسی در سدۀ اخیر ازیکسو و خلق اندیشهها و سبکهای متعدد هنری، ازسویدیگر، شیوههای خلاقانۀ پیوند پدیدههای طبیعی با عناصر انسانی برجسته شده است. تصویر درخت در شعر نو جلوهای تازه و چندجانبه یافته است. شاعران نوپرداز نقشهای ویژهای به عناصر غیرانسانی میبخشند و از این میانه درخت همزادی انسانگونه است که تحولات جامعه انسانی را در قامت خود نشان میدهد. در پژوهش حاضر، با تحلیل و توصیف شواهد شعری به روش کتابخانهای در اندیشۀ شاعران منتخب، آشکار شد که درخت نمودار ناکامیهای شخصی، عشقورزی، واسطۀ ادراک، شاخص آزادی، معرف زیستبوم، نماد، تصویر مجسم مرگ و نیستی، انعکاس استبداد و نماینده انکار موجودیت انسان در حاکمیت استبداد است.
قدسیه رضوانیان، سورن ستارزاده، سال 32، شماره 96 - ( 2-1403 )
چکیده
مسئلهی «سوژه» مهمترین شاخص تمایز ادبیات کلاسیک و مدرن است. «من» در ادبیات کلاسیک اغلب کلی و انتزاعی است، اما در ادبیات معاصر، پیرو فلسفهی مدرن، من فردیتیافته و انضمامی و بهعبارتی سوژه کنشگر است. شاید آشکارترین نمود این چرخش پارادایمی را-بهویژه در شعرـ بتوان در نوع مواجهه با «سوژه» دید. شعر معاصر، از سطحیترین وجه رمانتیک تا پیچیدهترین وجه فلسفی، مبیّن سوژهای خودبسنده است که خاستگاه آن انسانمحوری است. احمد شاملو از شاعرانی است که «من» در شعر او سوژه است. این پژوهش به روش تحلیل محتوای کیفی و با خوانش انتقادی مجموعهی اشعار شاملو و انتخاب نمونههای دلالتگر، به هرمنوتیک خود/سوژه در شعر او میپردازد و ازآنجاکه این من/خود/سوژه طی ششدهه سرایش شعر، دستخوش تلاطم و تحول بوده است، تکیهگاه نظری بحث نیز، بهفراخور این تطورات، هم به سوژه فلسفی میپردازد که بر اندیشه و آگاهی فردی تأکید میورزد و هم به سوژهای که برساخت اجتماعی است؛ ازهمینرو، تلفیقی است از مباحث میشل فوکو درباب هرمنوتیک خود و حکمرانی بر خود و دیگران، نظریهی کنش متقابل نمادین، که به من فردی و من اجتماعی میپردازد، نظریهی اگزیستانسیالیسم که آزادی، انتخاب و مسئولیت را محور مباحث خود قرار میدهد و درنهایت نظر آلتوسر درباب سوژه؛ یعنی سوژه با s (حرف کوچک) و سوژه با S (حرف بزرگ). «من» در شعر سیاسی شاملو، همانا subject ، بهمثابه شبهسوژهای ایدئولوژیک تحت انقیاد حزب توده است، و در شعر فلسفی او، که حاصل شناخت و آگاهی براساس تجربه زیسته خود او و تأمل درباب هستی، انسان، زندگی، و مرگ است، من بهمثابه سوژهی اعظم (Subject) است.
|
|
|
|
|
|