|
|
|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
1 نتیجه برای بیرانوند
حسن شهریاری، کیانوش بیرانوند، جلد 33، شماره 98 - ( 3-1404 )
چکیده
داستانها و اندیشههای حماسی ظرفیتهایی دارد که بخشی از آن جنبشهای مقاومت انقلابی و رهاییبخش را تغذیه میکند و پارهای دیگر در خدمت نظامهای ضدبشری و دیکتاتوری و انواع بنیادگرایی درمیآید. ظرفیت حماسی داستانهای ایرانی، بهاقتضای هردوره، گاه درقالب منظومههای حماسی، گاه در لابهلای صفحات آثار تاریخی و گاه درقالب رمانها و داستانهای تاریخی ظهور یافته است. رمان تاریخی، بهمثابه یکی از انواع ادبی نوظهور در دوره قاجار، پیوستگی عمیقی با روایات و اندیشههای حماسی دارد و نویسندگان با اهداف و شیوههای گوناگون از آن بهره بردهاند؛ بنابراین، انجام پژوهشی با هدف بررسی اهداف نویسندگان، چگونگی کاربرد و حتی تحولات راهیافته به حماسه و اندیشههای حماسی در این آثار ضروری است. یافتههای پژوهش حاضر، که با استفاده از منابع کتابخانهای و روش توصیفیـتحلیلی و مقایسهای بهدست آمد، به این شرح است: 1. در رمانهای تاریخی دوره نخست (1300-1284)، با توجه به خطر نابودی هویت ایرانی دربرابر بیگانگان، نویسندگان با نگاهی آموزشی درپی ترویج اندیشههای حماسی برای ایجاد روحیه مقاومت، اتحاد و دفاع از سرزمین بودهاند؛ 2. در آثار دوره دوم (1320-1300)، عنصر حماسه چون ابزاری در خدمت دربار و بیان اندیشههای ملیگرایانه پهلوی اول قرار دارد؛ 3. دوره سوم (1332-1320)، تحتتأثیر ورود متفقین به ایران و تزلزل دربار، اندیشههای حماسی دچار رکود میشود و داستانها و قهرمانان عیار جای اندیشههای حماسی و پهلوانان حماسی را میگیرند.
|
|
|
|
|
|
|
|
|